زندان مرکزی مشهد
زندان مرکزی مشهد یا همان زندان وکیلآباد، پیش از این در خیابان ارگ، پاسداران فعلی واقع بود و سپس به وکیلآباد در نزدیکی کوهستان پارک شادی منتقل گردید. این زندان دارای ۱۰ بند است.[۱]
این زندان ظاهرا برای ۲۵۰۰نفر ساخته شده، اما همواره بالای ۱۰هزار زندانی در آن اسیر هستند. زندانیان با اتهامهای مختلف از جمله جرایم مالی، سرقت و قتل و همینطور زندانیان سیاسی و امنیتی، در آن نگهداری میشوند. اکثر زندانیان بدلیل کمبود جا، کف خواب هستند. وضعیت بهداشت در آن بسیار اسفبار است و وجود جانوران موذی مثل سوسک و شپش موجب بروز فجایع انسانی شده است.[۲]
زندان مرکزی مشهد در محله تربیت مشهد و در خیابان قانع بیست و دوم واقع شده است. از لحاظ موقعیت جغرافیایی این مکان در نزدیکی مراکزی مانند هتل پارس و دانشگاه پیام نور مشهد و بنیاد مسکن مشهد و اداره تامین اجتماعی شعبه ۳ مشهد و کافه پیک قرار گرفته است.[۳]
سایت رادیو زمانه در ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ آورده است: «زندان وکیلآباد مشهد در سالهای اخیر به خاطر وضعیت نامناسب و زندانیان سرشناساش بیشتر به صدر خبرها آمده است».[۴]
بندهای زندان وکیلآباد مشهد
این زندان دارای ۱۰بند است. بند زنان دارای ۶سالن میباشد. بند مشاوره ۱۳ که کنار زندان وکیلآباد و همان بند باز است. بند پوسته میانه که نیمه باز است.
ورودیه و قرنطینه
به در ورودی داخل زندان در چهار میگویند. بعد از در ابتدا کتابخانه و سینما و سپس بند ۱٫۱ بند نوجوانان واقع شده است. بعد از آن باشگاه زندان قرار دارد که زندانیان در این باشگاه فقط اجازه بازی فوتسال را دارند.
بندها
بند ۱: هر زندانی که از قرنطینه میآید باید یک هفته در بند ۱ بماند و سپس به بندهای دیگر تقسیم میشود. زندانیان با اتهامات مختلف در این محل نگهداری میشوند.
بند ۲: زندانیان با اتهامات جرائم مالی و کلاهبرداری در این بند محبوس هستند.
بند ۳: یا همان واحد مشاوره: زندانیان سیاسی را برای فشار هر چه بیشتر به این بند میفرستند.
بند ۴: این بند هم به زندانیان با جرایم مالی و کلاهبرداری اختصاص دارد. اما زندانیان سیاسی را نیز به این بند آوردهاند.
بند ۵: این بند به چهار قسمت یا زیر مجموعه به ترتیب زیر تقسیم میشود:
۱۰۱: زندانیان زیر حکم اعدام مربوط به مواد مخدر در این مجموعه نگهداری میشوند.
۱۰۲: زندانیان زیر حکم اعدام به اتهام قتل، نزاع و تجاوز در این مجموعه محبوس هستند.
۱۰۳ و ۱۰۴: در این دو مجموعه نوجوانانی که به اتهام سرقت و نزاع دستگیر شدهاند، محبوس هستند.
بند ۶: این بند به کارگاه اختصاص دارد و زندانیان را برای بیگاری به آنجا میبرند و پول ناچیزی در برابر کاری که از آنان میکشند، به این زندانیان میپردازند.[۲]
یک شاهد عینی در گزارشی که برای کانون حقوق بشر ایران ارسال نموده، بخشهای زندان وکیلآباد مشهد را اینگونه توصیف کرده است:
بند نسوان / بند مشاوره ۱۳ که کنار زندان وکیل آباد و همان بند باز است / بند پوسته میانه که نیمه باز است / ورودیه و قرنطینه / سالن یک، سالن دو، سالن سه، سالن چهار[۱]
عمومیهای بند ۶-۱
سایت سرکوبگران این گزارش را داده است:[۵]
عمومی ۱: خدمات و وکیل بند.
عمومی ۲: شامل معتادین به قرص و متادون وکارت قرمزیها زندان وکیلآباد.
عمومی ۳: شامل زندانیان خارجی، متهمان مواد مخدر و زندانیان عقیدتی.
عمومی ۴: شامل زندانیان عقیدتی اهل سنت.
عمومی ۵: شامل افرادی میباشد که سابقه زندانی سیاسی دارند.
عمومی ۶: شامل کسانی است که در بندهای دیگر دعوا، مواد فروشی و خلاف میکنند
عمومی ۷: شامل موارد ممنوع الملاقاتیها میباشد
بند زندانیان سیاسی
در زندان وکیل آباد چند سال پس از انقلاب یک بند جدید مخصوص زندانیان سیاسی درست کرده بودند که خود شامل سه بند بود. بند۱، بند ۲، بند ۳ که شامل قرنطینهها، اتاقهای عمومی دربسته، و سلولهای انفرادی و "انباری" بود.[۶]
آذر ۱۳۹۷: زندانیان سیاسی و امنیتی زندان وکیل آباد مشهد برخلاف اصل تفکیک جرایم از محل نگهداری خود به بندهای محل نگهداری زندانیان متهم به جرایم عمومی منتقل شدند. (هرانا- عدم رعایت اصل تفکیک جرائم؛ انتقال زندانیان سیاسی و امنیتی زندان وکیلآباد مشهد به بند عمومی)[۷]
بر اساس گزارش یک شاهد عینی در مرداد ۱۴۰۱ زندانیان سیاسی در بند ۶-۱ محبوس هستند. بند ۶-۱ تعداد هفت عمومی و دو سوییت دارد که برای زندانیهای زیر حکم است. شب قبل از اعدام، زندانیان را از داخل بندهای عمومی به این محل میآورند و به سوییتهای بند ۶-۱ منتقل میکنند.[۵] بند ۶-۱ تنها بندی است که درب ورودی آن مانند درب یک اتاق اداری و بی نام و نشان است و علامتی ندارد، تا به این ترتیب کسی متوجه بند زندانیان سیاسی نشود. در کنار آن، حفاظت اطلاعات زندان با یک درب اختصاصی قرار دارد و درب آن داخل بند ۶-۱ باز میشود. کلیه زندانیان سیاسی در هر اتاق، با دو دوربین نصب شده، زیر نظر هستند. در ابتدا و انتهای حمام و توالت هم دو دوربین نصب کردهاند و کلیه تحرکات زندانیان در هر نقطهای کنترل میکنند.[۱]
زندانیان سیاسی در ۱۴۰۳
بنا بر گزارش سایت کانون حقوق بشر ایران به تاریخ ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ در بند ۷ زندان وکیل آباد مشهد تعداد زندانیان سیاسی بالغ بر ۱۳۰ نفر است که ۷ تن از آنها فعال سیاسی و ۱۲۳ نفر آنها افرادی هستند که در خیزش ۱۴۰۱، دستگیر شدهاند. بیشتر این زندانیان، با حکمهای ۵ و ۴ سال در دادگاهی ناعادلانه و تهدید به اینکه اگر رسانهای کنید، مشکلات شما چندین برابر خواهد شد، ناشناخته و گمنام ماندهاند. حفاظت زندان وکیل آباد مشهد با تهدید زندانیان که اگر خبر بازداشت را رسانهای کنید با تبعید و مشکلات فراوانی روبه خواهید شد، زندانیان را تحت فشار گذاشته است. در این زندان، همچنان چندین معترض با اتهامهای واهی آتشزدن سطل زباله همچنان در بلاتکلیفی هستند.[۸]
وضعیت سه زندانی سیاسی
سه زندانی سیاسی شامل آقایان هاشم خواستار، کمال جعفری و محمدحسین سپهری در عمومی پنج محبوس هستند. اینجا محیطی با ابعاد ۳ در ۳ و کاملا خفه و گرفته است که توالت و حمام این سه زندانی هم در همین محیط بسیار تنگ قرار گرفته است. اینجا چیزی شبیه توالت خانه میماند با چند تخت و واقعا وضعیت فاجعه باری بر این زندانیان سیاسی حاکم است.[۱]
تعدادی از زندانیان سیاسی زندان وکیلآباد مشهد
مایکل وایت، (شهروند آمریکا)، عباس واحدیان شاهرودی، احمد قابل، کاویز نوزدهی، داور نبیلزاده، حیات جهاندیده، غلامعباس زارع حقیقی، امیر رضایی، ابراهیم ملکی، ناهید قدیری، هاشم خواستار، ایوار فرهادی، داریوش عمرانزاده، محمدحسین سپهری، فاطمه سپهری، رضا مهرگان، عبدالرسول مرتضوی، کمال جعفری یزدی، سعید حنایی. بسیاری از این افراد از امضا کنندگان بیانیه استعفای خامنهای بودهاند که به حبسهای طویلالمدت محکوم شدهاند.
مدیریت زندان وکیلآباد مشهد
علی عبدی، رئیس زندان مشهد
امیر پاسبان، مدیر داخلی زندان
جاهدی، رئیس حفاظت اطلاعات
ولیخانی، جانشین حفاظت اطلاعات
طباطبایی، قاضی ناظر زندان[۹]
شکنجهگران زندان وکیلآباد مشهد
اسامی شماری از شکنجه گرانی که در این زندان به شکنجه و اذیت و آزار زندانیان مشغول هستند از این قرار است:
بند ۶-۱ - حرف اول را در این بند مأمورین اطلاعاتی می زنند. بعد از آن مقامات قضایی و اجرایی قرار دارند.
علیزاده، رئیس حفاظت اطلاعات زندان مرکزی مشهد
ولیخانی، معاون حفاظت اطلاعات زندان مرکزی مشهد
زندانیان سیاسی را برای شکنجه به این دو نفر می سپارند. آنها هم در زندان، عدهای از اراذل و اوباش و زندانیان خطرناک را برای شکنجه و اذیت و آزار زندانیان سیاسی اجیر می کنند.[۱]
و یکی از زندانبانها به نام «خسروی» هم دستاندرکار شکنجه و افزایش فشار بر زندانیان است.[۸]
بند ۵ بخش ۱۰۱ - مهیار علیزاده، مسئول انتظامات
وضعیت زندان وکیلآباد مشهد
زندان وکیلآباد مشهد دارای بدترین رکورد نقض حقوق بشر و حقوق زندانیان را داراست. ساختمان زندان وکیل آباد مشهد بسیارقدیمی است. زندان وکیلآباد مشهد در سالهای اخیر به خاطر وضعیت نامناسب و زندانیان سرشناساش بیشتر به صدر خبرها آمده است. وضعیت نگهداری از زندانیان در این زندان بنا به روایتهای منتشرشده بسیار نامناسب است. وزارت خارجهی ایالات متحده آمریکا ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۰ با اعلام شماری تحریمهای جدید، زندان وکیلآباد مشهد را نیز به خاطر نقض فاحش حقوق بشر تحریم کرد.[۴]
بنا به گفته مدیر زندان مرکزی مشهد، بیش از ۸ هزار زندانی در این زندان در حال گذراندن دوره حبس خود هستند. این افراد به دلیل ارتکاب جرایم اجتماعی مانند سرقت، مواد مخدر، اختلافات خانوادگی و سرقت روانه زندان شده اند. البته شمار زیادی از زندانیان نیز به اتهامات سیاسی و همچنین زندانیان اهل سنت نیز در این زندان محبوس هستند.[۱][۹]
زندان وکیل آباد مشهد بدلیل اینکه یک شهر زیارتی است و افراد از شهرهای مختلف به آن سفر می کنند، ناهمگون ترین زندانهای ایران است. این زندان ظاهرا برای ۲۵۰۰ نفر ساخته شده اما بالای ۱۰ هزار زندانی در آن اسیر هستند. اکثر زندانیان بدلیل کمبود جا، کف خواب هستند. وضعیت بهداشت در آن بسیار اسفبار است و وجود جانوران موذی مثل سوسک و شپش و در حال حاضر نیز، ویروس کرونا در این زندان، موجب بروز فجایع انسانی شده است.[۱]
زندان مرکزی مشهد که با نام زندان وکیل آباد نیز شناخته میشود افزون بر زندانیان متهم به جرایم عمومی، محل نگهداری زندانیان سیاسی و عقیدتی نیز است. زندانیان زن و مرد محبوس در این زندان با مشکلاتی چون عدم رعایت اصل تفکیک جرایم، ضرب و شتم زندانیان، عدم رسیدگی پزشکی و کیفیت پایین و عدم رعایت بهداشت در تهیه غذ مواجه هستند. به علاوه محرومیت های پی در پی از ملاقات و تماس تلفنی ابزاری است که برای فشار و کنترل هر چه بیشتر زندانیان سیاسی استفاده میشود. همچنین بنا بر گزارشها سابقه انتقال زندانیان کودک مجرم به صورت تنبیهی به بندهای بزرگسالان وجود دارد، امری که منجر به آزار جنسی این کودک-نوجوانان شده است. از سوی دیگر احکام اعدام و شلاق نیز درون مجموعه زندان مرکزی مشهد اجرا میشود.[۱۰]
در خصوص زندانیان سیاسی اصل تفکیک جرایم رعایت نشده است.همینطور گاهی کودک_مجرمان به صورت تنبیهی به بند بزرگسالان منتقل میشدند که این امر در مواردی منجر به آزار جنسی آنان توسط زندانیان بزرگسال شده بود. زندانیان محبوس در بند زنان نیز با مشکلاتی چون عدم رعایت اصل تفکیک جرائم، کیفیت پایین و عدم رعایت بهداشت در تهیه غذا، محرومیت از مواد ضدعفونی کننده و بهداشتی در زمان شیوع کرونا و عدم رعایت قوانین سازمان زندان ها در تامین هزینه اعزام های درمانی زندانیان دست به گریبان بودند. احکام شلاق و اعدام نیز در اتاقی در ساختمان زندان و یا محوطه زندان اجرا میشود. (هرانا- بحران کرونا؛ گزارشی جامع از زندان وکیل آباد مشهد) (هرانا- بحران کرونا؛ گزارشی جامع از زندان زنان وکیل آباد مشهد)[۷]
ناامنی و بد رفتاری در زندان وکیلآباد
بهمن ۱۳۹۸: حبیب پیرمحمدی در حالی که در اعتصاب عذا به سر میبرد، در پی انتقال به بند ۵ این زندان توسط یکی از زندانیان جرائم خشن به ضرب چاقو مجروح و به بهداری زندان منتقل شد. (هرانا- زندان مشهد؛ حبیب پیرمحمدی، زندانی اعتصابی به ضرب چاقو مجروح شد)[۷]
خرداد ۱۴۰۰: محمدحسین سپهری و کمال جعفری یزدی توسط مسئول بند ۶/۱ این زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. (هرانا- ضرب و شتم محمدحسین سپهری و کمال جعفری یزدی در زندان وکیل آباد مشهد)[۷]
دی ۱۴۰۰: بنجامین بریر، توریست فرانسوی در زندان وکیل آباد مشهد در اعتراض به محرومیت از حق تماس تلفنی و ارتباط با خانواده در شب کریسمس اعتصاب غذا کرد. وی مجددا بهمن ماه ۱۴۰۱ دست به اعتصاب زد. (هرانا- اعتصاب غذای بنجامین بریر، توریست فرانسوی در زندان وکیل آباد مشهد) و (هرانا- اعتصاب بنجامین بریر، توریست فرانسوی در زندان وکیل آباد مشهد)[۷]
مرداد ۱۴۰۱: ضبط کارت تلفن و محرومیت از تماس تلفنی سکینه پروانه به مدت ۱۵ روز. در شرایطی که خانم پروانه همچنین به دلیل نگهداری در زندان دور از محل سکونت خانواده اش از ملاقات مرتب با خانواده خود محروم مانده بود. (هرانا- محرومیت از تماس؛ گزارشی از آخرین وضعیت سکینه پروانه در زندان وکیل آباد مشهد)[۷]
شهریور ۱۴۰۱: محمدحسین سپهری در پی گشایش پرونده در زمان تحمل حبس به دادگاه انقلاب مشهد احضار و مورد تفهیم اتهام قرار گرفت. او همچنین از مراقبت پزشکی لازم و اعزام های درمانی محروم مانده بود. ( هرانا- پرونده سازی در زندان؛ گزارشی از آخرین وضعیت محمدحسین سپهری در زندان وکیل آباد مشهد)[۷]
ممنوع الملاقات
بهمن ۱۴۰۱: ممنوعیت ملاقات و محرومیت از تماس تلفنی عباس وادحیان شاهرودی به مدت ۶ ماه به دنبال اعتراض وی به وضعیت رسیدگی پزشکی و درمان مناسب. او همچنین دوران محکومیت خود را بدون رعایت اصل تفکیک جرائم سپری میکند. (هرانا-ممنوعیت تماس و ملاقات؛ گزارشی از آخرین وضعیت عباس واحدیان شاهرودی)[۷]
ممنوعالملاقاتیها ممکن است اتهام شان قتل، کلاهبرداری، قاچاق و یا عقیدتی و سیاسی باشند. بستگی به دستور قاضی پرونده دارد. این افراد از همه حقوق خود از جمله حق ملاقات با خانواده و تلفن محروم هستند. حتی گاهی اوقات از هواخوری هم محروم میشوند تا زمانی که قاضی و بازپرس دستور بدهد.[۵]
جانباختن زندانیان بر اثر کرونا در زندان وکیلآباد
مرداد ۱۳۹۹: مسئولان زندان وکیل آباد تا اواسط فروردین ماه ۹۹ شیوع ویروس کرونا در زندان را انکار میکردند و زندانیانی که به این ویروس مشکوک یا مبتلا میشدند، تنها به بهداری منتقل شده و با یک قرص سرماخوردگی به بند بازگردانده میشدند. همین امر منجر به از دست دادن جان حداقل ۱۰ تن از این افراد شد. نهایتا در اواسط فروردین محیط زندان توسط زندانیان هر دو روز یکبار به وسیله کپسول ضدعفونی میشد. با این وجود مسئولان زندان از در اختیار قرار دادن ماسک، دستکش و مواد ضدعفونی کننده به زندانیان خودداری میکردند. تنها از اواخر اردیبهشتماه ماسک وارد فروشگاه زندان شده و در آنجا به فروش رسید. به علاوه زندانیان با مشکلاتی همچون کیفیت بد غذا و آب زندان، مشکلات بهداشتی و کمبود تخت مواجه بودند.[۷]
وضعیت غذا
زندانیان این زندان بخاطر کیفییت پایین غذا، دچار بیماری های گوارشی هستند و از گرسنگی دائمی رنج میبرند.
صبحانه کم و بیکیفیت و معمولا ۴۰۰ گرم پنیر برای ۱۷ نفر است.
ناهار معمولا برنج نپخته و مانند لاستیک و خورش فاقد گوشت و آبکی است. بعضا سویا به جای گوشت وجود دارد که به علت بوی بد، زندانیان آن را نمیخورند.
در وعده هایی غذایی برای شام، طی هفته به زندانیان سیبزمینی، تخم مرغ، آش، سوپ، لوبیا، عدسی و کشک بادمجان داده می شود.[۱]
وضعیت بهداشتی
در بند ۷ تختهای شکسته زیادی وجود دارد که چندین بار زندانیان به این مشکل اعتراضکرده و رئیس زندان از قبول درخواست آنها امتناع کرده است. فروشگاه بند بیشتر اجناس را به قیمت چند برابر به زندانیان میفروشد.
از مجموع ۱۵ تلفن زندان، ۹ تلفن کار نمیکند. و تلفنها در ساعت ۶٫۵ عصر قطع میشوند که این خلاف قوانین است.
آب شرب زندان به دلیل بوی نامطبوع غیرقابل استفاده است و جیره غذای زندان کفاف زندانیان را نمیدهد. و غذاها کاملا غیربهداشتی و غیرقابل استفاده میباشد.[۸]
اندرزگاه ۵ زندان وکیلآباد زندان مخوف
این گزارش تحت نام در زندان وکیل آباد مشهد فجایعی به وقوع می پیوندد به تاریخ سه شنبه ۱۴۰۱/۱۲/۰۹ منتشر شده است:[۱۱]
اندرزگاه ۵ زندان وکیل آباد مشهد رمزآلودترین و مخفیترین بند زندان وکیل آباد مشهد بوده که با چیدن پتو در ورودی اندرزگاه در هنگام بازرسیهای بینالمللی به عنوان انبار پتو معرفی میگردد و کمتر کسی اطلاعاتی دقیق از وضعیت آن دارد. اندرزگاه ۵ زندان وکیل آباد مشهد شامل ۴ بند به ترتیب:
بند ۱۰۱: محکومین به اعدام به جرم فروش مواد مخدر بیش از ۵۰۰ نفر
بند ۱۰۲: اکثرا محکومین به قصاص، ۳۰۰ نفر و دیگر جرائم حدود ۲۵۰ نفر
بند ۱۰۳: بند جوانان ۱۸ تا ۲۵ سال با جرائم سرقت،زنا، فروش مواد مخدر، حدودا ۶۰۰ نفر
بند ۱۰۴: جرائم سرقت، مواد مخدر، زنا، ۲۵ ساله ها به بالا حدودا ۶۰۰ نفر
بند زنان زندان وکیلآباد مشهد
بند زنان (یا «اندرزگاه نسوان») زندان وکیلآباد مشهد دارای شش بند، قرنطینه و بند عمومی است.
زنان باردار، کودکان و مادرانشان در بند چهار زندان وکیل آباد مشهد، جایی که به ارشاد دو معروف بوده است، نگهداری میشوند. این بخش به گفته زندانیان فعلی و سابق این زندان، با یک در از سایر بخشهای زندان جدا شده است و سایر زندانیان با آن ارتباط مستقیم ندارند. اما شرایط این بخش از نظر بهداشت، غذا و سایر امکانات، تفاوتی با موقعیت کل این زندان ندارد.
بند عموم زندان زنان وکیلآباد
بند عموم، بند تنبیهی است. قبلاً فضای این بند تاریک و نمور بود؛ بندی با اتاقهای انفرادی که فرش یا موکت نشده بودند و داخل آنها فقط دو پتو قرار دادهبودند. گاه به این اتاقهای انفرادی در زندان میگفتند «سوئیت». هر زندانی را که از دید زندانبان نابههنجاری میکرد، برای تنبیه به آن بند میفرستادند و از حق دسترسی به هر چیزی که برای زندانی وجود دارد، محروم میشد. تنها ارتباط زندانی در «سوئیت» با زندانبانی بود که برای او دو وعده غذایی در روز میآورد. هوای این اتاقهای انفرادی باعث ایجاد بیماری آسم در زندانی میشد. اتاقها همچنین موش و حشراتی چون سوسک و ساس داشتند. افرادی که در این بند محبوساند، ممنوعالتماس و ممنوعالملاقات هستند و حق دسترسی به باشگاه، فروشگاه، آشپزخانه، کتابخانه و سایر فضاهای عمومی را ندارند. زندانبانها این زندانیها را به تخت فیکس میکنند و با خوراندن قرص آنها را تحت کنترل در میآورند.[۱۲]
بند ۱ زندان زنان وکیلآباد
در بند یک زندانیانی محبوساند که سابقه قبلی ندارند. بند یک سالنی بلند با ۱۴ سلول حدودا ۴ در ۶ متری است. اگر بخواهی تخمین بزنی، این بند انگار فقط ظرفیت نگهداری ۵۰ زندانی را داشته باشد، در حالی که حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ زندانی در آن محبوساند.در هر سلول معمولاً بین ۱۴ تا ۱۸ تن نگهداری میشوند.[۴]
تنش و درگیری بین زندانیان
تنش و درگیری بین زندانیها معمولاً هر روز اتفاق میافتد. زندانبانها اغلب کاری نمیکنند به جز تماشای دعواها از دوربینهای نظارتی. اگر دعوا به خشونت شدید کشیده شود و افراد زیادی به درگیری وارد شوند، آنگاه زندانبانها مداخله میکنند. پس از هر درگیری، افراد آسیبدیده و طرفین دعوا را به بهداری منتقل میکنند اما به جای درمانشان، آنها را برای تنبیه، به تخت فیکس میکنند. فیکس کردن یعنی بستن با دستبند از ۴ طرف به تخت و بعضا حتی برای دستشویی هم باز نمیکنند و خیسکردن تخت وجود دارد.[۴]
بند ۲ زندان زنان وکیلآباد
در این بند زندانیان سابقهدار یا محکوم به حبسهای طولانیمدت و اعدام، از جمله متهمان به ارتکاب قتل نگهداری میشوند. در بند دو نیز بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ زندانی محبوساند در حالی که ظرفیت واقعی آن حدود ۵۰ نفر است و شرایط آن هم دقیقاً مشابه بند یک. مثل بند یک، زندانیان بند دو نیز از حمام و سرویس بهداشتی مناسب و مکان مخصوصی برای شستوشوی لباس و ظرف محروم هستند. شرایط برای زندانیانی که بیماری اعصاب و روان دارند بسیار سخت، آزاردهنده و غیر قابل تحمل است.
بازداشتگاه بند ۱ و۲
در بندهای یک و دو زندان زنان وکیلآباد مشهد، سلولهایی با نام «بازداشتگاه» وجود دارند. شرایط این سلولها از دیگر سلولهای این بندها بهمراتب غیرانسانیتر است. محبوسان در بازداشتگاه از پتو و بالش و وسیله گرمایشی در فصلهای سرد یا سرمایشی در فصلهای گرم محروم هستند. تعداد افراد در هر سلول بیشتر از تعداد تختهای داخل آن است و شماری از آنها باید روی زمین بخوابند یا به اصطلاح «کفخواب» شوند.[۴]
زندانیان خارجی
زندانیان خارجی در زندان زنان وکیلآباد مشهد در بندهای یک و دو نگهداری میشوند. این زندانیها ملاقاتی ندارند و برخی از آنها حتی نمیتوانند به زبان فارسی حرف بزنند.
در این زندان دو زندانی خارجی دارای مدرک شناسایی هستند که پنج سال است محبوساند و به کشور خودشان منتقل نشدهاند. یکی از این زندانیان هنگام دستگیری کودک بود و در پنج سالی که در زندان گذرانده، از حق تحصیل در کشور خودش و به زبان خودش محروم شده است. یکی از شرطهای حکومت برای انتقال این دو نفر به کشورشان این بود که در مصاحبهای تلویزیونی اعلام کنند در زندان ایران مسلمان شدهاند.[۴]
بند ۳ زندان زنان وکیلآباد
کانون اصلاح و تربیت کودکان دختر در مشهد در بند ۳ اندرزگاه نسوان زندان وکیل آباد مشهد است. کودکان در بند نسوان وکیلآباد مشهد با همان وضعیت اسفبار زندانیان بزرگسال مواجه میشوند. محیط این بند به گونهای است که با روحیهی یک کودک ابداً سازگار نیست و حتی کودک را سرخورده و افسرده میکند.
میزان محدودیت و محرومیت برای این کودکان چنان است که حتی مداد رنگی برای نقاشی ندارند. بارها زندانیان بندهای پنج و شش که زندانیان سیاسی عقیدتی هستند، تلاش کردند امکاناتی را برای این کودکان تهیه کنند و وسایلی چون دفتر نقاشی، مداد رنگی و یا داستانهای کودکانه به دست آنها برسانند. اما زندانبانها بلافاصله هم کودکان زندانی و زندانیان بندهای پنج و شش را تحت فشار قرار میدهند و وسایل را هم از کودکان میگیرند و توقیف میکنند.
محیط بند به طور کلی برای کودکان آسیبزا است. حتی کودکانی که شاد و پرانگیزه هستند، بعد از گذشت مدت زمانی دچار افسردگی میشوند و نسبت به خود رفتارهای آسیبزننده نشان میدهند. در این بین کودکانی هستند که سابقه خودزنی ندارند، اما فشارهای وارده در زندان موجب میشود آنها نیز اقدام به خودزنی کنند.
در همه نقاط زندان دوربین نصب شده است و تصویر این دوربینها به صورت دقیق مورد بررسی قرار میگیرند. همه چیز دائم زیر ذرهبین زندانبانها قرار دارد.[۱۲]
آزار جنسی و خودزنی
متاسفانه کودکان در زندان مشهد مورد سو استفادههای جنسی نیز قرار میگیرند.در میانهی این تجاوزها و آزارهای جنسی و جسمی علیه کودکان، خودزنی به عنوان عارضه رواج یافته است.
مورد فاجعهبار دیگر این است که دامنه سوء استفاده و آزار جنسی به داخل بند ۳، یعنی بین خود کودکان محبوس هم کشیده شده است.
توهین و تحقیر و تخریب کودکان از سوی خود مسئولان و شماری از زندانبانها امری عادی است و بر خلاف اعتراضهای بسیار زندانیان علیه این رویه، باز تغییری رخ نداده است.[۱۲]
اقدام به خودکشی
در بند سه بارها اقدام به خودکشی روی داده است. برای نمونه، یک بار کودکی با ملحفه خود را از پشت تخت حلقآویز کرد و سایر کودکان جان او را نجات دادند. این کودک را بهخاطر یک دعوای کودکانه خیابانی راهی زندان کرده بودند. او سرشار از طراوت و زندگی بود اما به مرور زندان او را تبدیل به کودکی افسرده کرد، تا جایی که کارش به خودزنیهای پیدرپی و در نهایت اقدام به خودکشی رسید.[۱۲]
بند ۴ زندان زنان وکیلآباد
بند چهار زندان زنان وکیل آباد یک راهرو و شش اتاق دارد که سرویس بهداشتی تمام اتاقها مشترک است. راهرو که در سال ۱۳۹۱ موزاییک بوده، در حال حاضر با موکت پوشیده شده است. اتاقها بر اساس شواهد زندانیان فعلی با مشاهدات مهسا سدیری در سال ۱۳۹۱ و مرضیه محبی در سال ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ شباهت دارد: اتاقهایی تنگ، خفه، با تختهایی که دور تا دور اتاق را پوشاندهاند و مادران، کودکان و زنان حامله را در خود جا دادهاند. با توجه به مجموعه مشاهدات، حداقل بین ۲۰ تا ۳۰ کودک و مادر همراه با زنان حامله در این بخش از زندان وکیل آباد به سر میبرند. به گفته مرضیه محبی «۲۴ نفر در یک اتاق میخوابیدند. یک بچه بیدار میشد، بقیه ۲۳ نفر بیدار میشدند. خودش منشا درگیری و سروصدا بود.» مهسا سدیری هم که از نزدیک وارد سه یا چهار اتاق شده بود، به من گفت: «در بدو ورود به اتاق، هوای مانده و خفه و تنفس این همه آدم به طور همزمان، آزاردهنده بود.» گرچه به گفته مرضیه محبی در سالهای ۱۳۹۳-۱۳۹۴ زنان حامله در بند عمومی زندان نگهداری میشدند، حداقل از سال ۱۳۹۷ در گزارشات رسمی ، بند چهار محل نگهداری زنان باردار و کودکان و مادران قلمداد میشود.[۴]
مادران زندانی در بند چهار بخش زنان زندان وکیل آباد، به خاطر فقر و شرایط اجتماعیشان تنبیه شدهاند. بنا به مستندات بیش از دو دهه گذشته، اغلب آنها متهم به سرقت، حمل یا مصرف مواد مخدر بودهاند.[۴]
آشپزخانه بند زنان زندان وکیلآباد
حدود ۵۰۰ زندانی ناچارند از ۱۷ شعله موجود در آشپزخانه بند یک و دو برای پختوپز استفاده کنند. همین موضوع هم به یکی دیگر از علتهای دعوا و تنش بین زندانیان بدل شده است.[۴]
زندانیان در این آشپزخانهها به یخچال هم دسترسی ندارند. فقط بندهای کانون اصلاح و تربیت، بند مادران و بند زندانیان سیاسی و عقیدتی هر کدام یک یخچال کوچک دارند.
وضعیت کودکان
«خیلی از زنان در زندان و در ملاقات شرعی با همسرانشان باردار میشوند و فرزندانشان در زندان به دنیا میآیند. کودکانی هم هستند که حاصل تجاوز مردانی به مادرانشان هستند. این زنان از متجاوز شکایت کردند، اما به دلیل این که نتوانستند تجاوز را ثابت کنند و به دلیل نداشتن امکان مالی برای گرفتن وکیل و قوانین جمهوری اسلامی، خودشان به اتهام زنا به زندان افتادند و حتی در معرض حکم رجم – سنگسار – هستند.»[۱۳]
کودکان خردسال و مادرانی که باید به همان غذای کم و بیکیفیت زندان قانع باشند و برای تامین لباس گرم و کفش با مشکل مواجهاند. میوه، تنها هفتهای یک بار و به مقدار کم از طریق فروشگاه و با قیمت گران قابل خریداری است و سبزیجات در سبد غذایی زندانیان نیست.[۴]
تراژدی جدایی کودکان از مادر زندانی
«در زندان وکیل آباد مشهد به محض رسیدن کودک به دو سالگی، کودک را از مادر جدا میکنند. اگر مادر، خانوادهای بیرون از زندان نداشته باشد، کودک را تحویل بهزیستی میدهند. بعد از آن دیگر سرنوشت کودک مشخص نیست. ممکن است بهزیستی مرکز استان جا نداشته باشد، کودک را بدون اطلاع مادر، به بهزیستی شهرستان میدهند. ملاقاتی هم در کار نیست. وقتی مادر آزاد میشود، هیچ تصوری ندارد که چطور دنبال بچهاش برود.» در عین حال، نه تنها سیستم قضایی و قانونی نیست که علیه زنان و مادران زندانی و کودکانشان خشونت به خرج میدهد. [۴]
اعتراض زنان زندانی و سرکوب آنها
زنان زندانی در زندان مشهد در روزهای ۹ و ۱۰ مردادماه ۱۴۰۳، به دلیل نبود امکانات و گرمای طاقتفرسا در بندها و آشپزخانه دست به اعتراض زدند. آنها با شکستن شیشهها و دوربینهای حفاظتی، نارضایتی خود را نشان دادند. در پاسخ، به دستور علی عبدی، رئیس زندان وکیل آباد، مأموران گارد وارد بند زنان شدند و زندانیان را سرکوب کردند. بهداری زندان نیز از مداوای زندانیان مضروب خودداری کرد.[۹]
دومین اعتراض زنان زندانی
در دومین اعتراض زنان زندانی در ۱۳ مردادماه، گارد ویژه به دستور مقامات زندان وارد عمل شد و به شدت بیشتری زندانیان را سرکوب کرد. درب سلولها به مدت ۸ ساعت بسته شد و زندانیان اجازه رفتن به دستشویی، فروشگاه، هواخوری و بهداری را نداشتند. مأمورین با باتوم به دربها ضربه زده و ایجاد سروصدا می کردند. برخی از زندانیان به بند آسایش که مخصوص بیماران روانی است منتقل شدند. برای برخی از زندانیان پروندههای انضباطی باز شد و برخی از ملاقات، تماس و مرخصی محروم شدند.[۹]
بستن زندانیان زن معترض به صورت صلیب
در بخش آسایش، زندانیان به صورت صلیبی به تخت بسته شدند که باعث زخم و عفونت دستها و پاهایشان شده است. آنها تنها برای رفتن به دستشویی و هنگام غذا خوردن با یک دست آزاد میشوند. مقامات زندان این زندانیان را مجبور به مصرف داروهای اعصاب و خوابآور کردهاند که منجر به اعتیاد آنها میشود.[۹]
به گفته زندانیان، علی عبدی (رئیس زندان مشهد)، امیر پاسبان (مدیر داخلی)، جاهدی (رئیس حفاظت اطلاعات) و ولی خانی (جانشین حفاظت اطلاعات) مسئول هدایت سرکوب و شکنجه زندانیان بودند. زندانیان زن خواستار تغییر قاضی ناظر زندان (طباطبایی) هستند که عامل شکنجه روحی و اذیت و آزار زندانیان است. مأموران گارد ویژه تا پایان روز ۱۲ مردادماه همچنان در بند زنان زندان مشهد مستقر بودند.[۹]
قرنطینه
وقتی زندانی جدید برای اولین بار از قرنطینه وارد بند میشود، ظرف و ظروفی در اختیار ندارد و باید این وسیلهها و دیگر مایحتاج اولیهاش را (مانند سایر زندانیها) به قیمت گزاف از فروشگاه زندان بخرد. به همین خاطر آن دسته از زندانیها که پولی نداشتهاند در کارتشان واریز کنند، بدون ظرف میمانند؛ مگر اینکه کسی لطف کند و از ظرفهای خودش به آنها بدهد.[۴]
شکنجه در زندان وکیلآباد مشهد
در زندان وکیل آباد مشهد ، زندانی را تا سرحد دیوانگی مورد شکنجه های روحی و روانی قرار می دهند. شب ها تا دیروقت زندانی را بازجویی کرده و زیر فشار قرار می دهند. زندانی در دوران بازجویی از کلیه حقوق انسانی خود محروم است.
موسیقی، تلویزیون، رادیو و کتاب (به جز قرآن، نهج البلاغه و مفاتیح) در زندان وجود ندارد.
برای شکنجه کردن زندانیانی که نسبت به شرایط حاکم و یا موضوعات پرونده خود اعتراض دارند و راهی جز اعتصاب غذا ندارند،به تهدید روی می آورند و وقتی زندانی در برابر این تهدیدها هم مقاومت میکند، از طریق زندانیان تبهکار وی را مورد اذیت و آزار قرار داده و یا گارد زندان به سرکوب وی روی می آورند.
زندانیان اهل سنت در زندان وکیل آباد مشهد در شرایط بسیار نامناسب بهداشتی و تحت شکنجه های وحشیانه قرار دارند، برای آنها بر اساس اعترافات اجباری که تحت شکنجه گرفته شده است احکام سنگین اعدام صادر میشود.
یک منبع موثق به کانون حقوق بشر ایران گفت: «پس از بازداشت چند زندانی اهل سنت، آنها را در سالنی انداختند که آب حمام و سرویس بهداشتی زندانیان طبقه بالا روی سرشان می ریخت. زندانیان در این سالن بدلیل وجود حشرات موذی ساس، شپش و سوسک به شدت تحت فشار بودهاند. بازجویان اطلاعات برخی از زندانیان را تهدید میکنند در صورتی که مطابق خواست آنان، اعتراف نکنند، خانواده زندانی را ترور کرده و یا مورد تجاوز قرار میدهند…».[۱]
انفرادی
انفرادی در این زندان، یک در فولادی سه لایه دارد. ابعاد آن ۳ در ۲ و نیم متر است. دو دریچه کوچک روی در قرار دارد یکی مقابل صورت زندانی هنگامی که میایستد و یکی هم پایین پا قرار گرفته است. دریچه بالایی برای دریافت غذا و دارو و دریچه پایینی برای از بین رفتن بخار موجود و بیرون گذاشتن زبالهها است. از کل ابعاد و محیط این سلول انفرادی، یک متر و نیم برای حمام و توالت استفاده شده است. بوی توالت و بخار حمام زندانی را به شدت آزار میدهد. جایی برای پهن کردن لباس و حولهاش ندارد. حولهای که به زندانی می دهند، هیچگاه تعویض نخواهد شد. یک خمیر دندان، یک صابون روشویی تک نفره و یک شامپو تک نفره هفته ای یکبار به زندانی میدهند. برای گرفتن خمیر دندان جدید، بایستی پوسته خالی خمیر دندان قبلی را به مأمور زندان تحویل بدهند. یک مسواک به زندانی می دهند که این مسواک هم هیچگاه تعویض و جدید نخواهد شد. به هر زندانی نفری سه پتو میدهند. اما پتوها بسیار کثیف و بدبو است چون شسته نمیشود.[۱]
اعدام در زندان وکیلآباد مشهد
در فاصله ی بین تیرماه ۸۸ الی فروردین ۸۹ نزدیک به ۲۵۰ نفر در زندان وکیل آباد مشهد اعدام گشته اند. مرداد ماه سال هشتاد وهشت ۶۸ نفر ،آبان ماه سال هشتاد وهشت ۴۰ نفر، دی ماه سال هشتاد وهشت ۳۰ نفر، اواخر بهمن ماه سال هشتاد وهشت ۸۸ تقریبا ۲۰ نفر و فروردین ۸۹ بیشتر از ۵۰ نفر.این ارقام جدای زنانی است که در هر سری از بند نسوان اعدام می شوند. همچنین در مرداد سال ۸۹ هر هفته و در ۴ نوبت اعدام گروهی و دسته جمعی در رقمی حدود ۷۰ نفر در هر سری اعدام شده اند.[۱۱]
حکم اعدام به هیچ کدام از آنان حتی وکلا و خانواده هایشان ابلاغ کتبی نمیگردد و فقط شفاها به آنان در دادگاه انقلاب و یا توسط یکی از مامورین زندان به آنان ابلاغ میشود؛ این در حالی است که هیچ کدام از آنان از زمان اجرای احکام خویش مطلع نیستند و در هر تاریخ نامشخص اجرای احکام اعدام، همه باید خود را مرده حساب کنند. یعنی افراد قبل از اعدام در ذهنشان بارها اعدام میشوند.[۱۱]
زندانیان قبل از اعدام
محکومان به اعدام همه آمادهاند اما نمیدانند این بار نوبت کیست. ناگهان با ورود رییس زندان، مسئول حفاظت زندان و دادستان مشهد نامها خوانده میشوند. عدهای از محکومان به اعدام بی آنکه بدانند نامشان در لیست اعدامیان این سری از اعدام ها قرار دارد یا نه همچون دفعات گذشته با آرامشی از سر استیصال لباسهای سفید اتو کشیده میپوشند و خود را آماده مرگ میکنند تا هنگام تحویل اجساد به خانواده هایشان نشان دهند که کاملا آرام بودهاند، شاید کمی تسلی بخش دردهای آنان باشند و چهرههایی که نفرت نسبت به این همه زشتی و قساوت در وجودشان موج میزند چه محکومان اعدام و چه دیگر زندانیان.[۱۱]
عده ای حتی توان بلند شدن ندارند. گریه می کنند و ناخودآگاه از ترس ادرار میکنند بعد از جمع آوری افراد آنها را برای غسل به بند ۶/۱ ،بند مخصوص حفاظت (تحت نظر کامل حفاظت اطلاعات زندان)، منتقل میکنند.در آنجا در سوییت های تنبیهی کثیف، ۶ یا ۷ نفر وارد می شوند تا غسل کنند و بعد آنها را در انبار بند ۶/۱ جمع میکنند تا وصیت نامه بنویسند. گریه ها به فریاد تبدیل میشود، عده ای هم ساکت اند و بی رمق و عدهای هم با فریاد خدا را صدا می کنند و از او میخواهند خانواده شان را نگهدار باشد.
اگرچه از حق خویش برای ملاقات عزیزانشان برای آخرین بار محرومند، اما عکس فرزندانشان را می بوسند و در لای کاغذ وصیت نامه میگذاشتند تا از طریق دوستانشان یا مسئولان زندان هنگام تحویل وسایلشان به خانواده ها داده شود. حدودا ساعت ۶ به سمت محل اعدام که در راهرو ورودی ملاقات شرعی و حضوری است حرکت میکنند. راهرویی بدون سقف که طنابها که با نام افراد مشخص شده به تیر آهنهای خارج شده از سقف ساختمان کنار راهرو آویزان شده و همه اعدامیها که از دستههای ۱۵ نفری تا ۷۰ نفری تا کنون بودهاند همزمان چهارپایه ها توسط گارد مخصوص زده میشود، زیر پایشان خالی میشوند و با هم اعدام میگردند، اعدام دسته جمعی و پایان زندگی…تا چند روز بعد از این اتفاق زندان در سکوت، بی رمقی و غم فرو میرود. فردای آن روز از طرق مختلف خانوادهها مطلع می گردند و پس از پرداخت هزینهی طناب دار، عزیزانشان را تحویل میگیرند.[۱۱]
سالن اعدام و نحوه اعدام
سالن اعدام اتاقی است با ابعاد حدود ۳×۴ که چند چهارپایه در آن قرار دارد. این چهارپایه ها روی یک سکوی پله ای قرار دارند که ارتفاعشان از زمین یک متر است. در هر لحظه امکان این را دارند که ۸ زندانی را در این مکان اعدام کنند. برای اجرای اعدام، یک گروه از سربازان را از پادگانی به محل اعدام منتقل میکنند. پس از اجرای اعدام، سربازان را به پادگان محل خدمت برگردانده و به آنها مرخصی تشویقی هم میدهند. اگر هم کسی برای این کار امتناع کند، وی را به بازداشت و اضافه خدمت تهدید میکنند. علت اینکه سربازان و نیروهای داخل زندان را برای اجرای اعدام به کار نمیگیرند این است که این افراد روحیه خود را از دست داده و فرار میکنند. هنگام اعدام، قاضی ناظر و یک عمامه به سر حضور دارند. آخوند دستور کشیدن چهارپایه را از زیر پای زندانی میدهد.
طبق گزارش سایت دادگستر موارد زیر ثبت شده است:[۷]
اعدام زندانیان به اتهام قتل و مواد مخدر
آذر ۱۳۹۳: هفت زندانی محکوم به اعدام از بابت اتهامات مرتبط با مواد مخدر اعدام شدند. (هرانا- اعدام ۷ زندانی در زندان وکیلآباد مشهد)
فروردین ۱۳۹۴: دوازده زندانی محکوم به اعدام از بابت اتهامات مرتبط با مواد مخدر اعدام شدند. (هرانا- اعدام ۱۶ محکوم مواد مخدر در مشهد و بیرجند)
اردیبهشت ۱۳۹۴: محمت (محمد) ییلماز، فاروق گونر و متین (نام خانوادگی نامشخص)، سه شهروند اهل ترکیه با اتهامات مربوط به مواد مخدر و بدون فرصت ملاقات با خانوادههای خود در زندان وکیل آباد مشهد اعدام شدند. (هرانا- اعدام سه شهروند ترکیه در سال گذشته در ایران)
شهریور ۱۳۹۵: ۱۷ زندانی با اتهامات مربوط به مواد مخدر در زندان وکیلآباد مشهد اعدام شدند. هویت یکی از آنها فرهاد علی اکبری احراز شده است. (اعدام ۱۷ زندانی در زندان وکیلآباد مشهد) (هرانا- آگهی ترحیم یکی از اعدام شدگان روزهای اخیر در زندان وکیل آباد مشهد)
آبان ۱۳۹۵: احمد آدمپور، عارف پور رحمتی و ولی محمد برزگر، سه زندانی با اتهامات مربوط به مواد مخدر در زندان وکیل آباد شهر مشهد اعدام شدند. (هرانا- دستکم ۳ زندانی در وکیل آباد مشهد اعدام شدند)
مرداد ۱۳۹۸: حکم دو زندانی که پیشتر از بابت اتهام “قتل” به اعدام محکوم شده بودند، در زندان مشهد اجرا شد. (هرانا- دو زندانی در زندان مشهد اعدام شدند)
اسفند ۱۳۹۸: حکم اعدام دستکم یک زندانی که پیشتر از بابت اتهام “قتل” به اعدام محکوم شده بود، در زندان وکیل آباد مشهد اجرا شد. این زندانی پیشتر در زمان بازداشت طی درگیری با ماموران نیروی انتظامی در اثر اصابت گلوله به نخاع قطع نخاع یا اصطلاحا ویلچرنشین شده بود و با همین وضعیت یعنی نشسته بر ویلچر اعدام شد. (هرانا- زندانی قطع نخاعی؛ نشسته بر ویلچر در زندان وکیل آباد مشهد اعدام شد)
سحرگاه چهارشنبه ۱۸تیر۹۹ یک زندانی که پیشتر با اتهام خوردن مشروب مجازات شده و زندانی بود در یک حکم ضدانسانی و بی سابقه با اتهام انتسابی « شرب خمر» در زندان مرکزی مشهد به دار آویخته شد.
مرداد ۱۳۹۹: حکم اعدام ۴ زندانی که پیشتر از بابت اتهام “قتل” به اعدام محکوم شده بودند، در زندان وکیل آباد مشهد به اجرا درآمد. هویت یکی از این زندانیان توسط هرانا “علی غلامی آغویی” احراز شده بود. (هرانا- چهار زندانی در زندان وکیل آباد مشهد اعدام شدند)
مرداد ۱۳۹۹: حکم یک زندانی که پیشتر از بابت اتهام «قتل» به دو بار اعدام محکوم شده بود، در زندان مرکزی مشهد به اجرا درآمد. (هرانا- گزارشی از اعدام یک زندانی در زندان وکیل آباد مشهد)
شهریور ۱۳۹۹: حکم یک زندانی که پیشتر از بابت اتهام «قتل» به اعدام محکوم شده بود، در زندان مرکزی مشهد به اجرا در آمد. (هرانا- گزارشی از اعدام یک زندانی در زندان وکیل آباد مشهد)
بهمن ۱۴۰۰: نجیب الله (محمدرضا) گرگیج، زندانی متهم به جرائم مرتبط با مواد مخدر در زندان وکیل آباد مشهد اعدام شد. ( هرانا- اجرای حکم اعدام یک زندانی در زندان مشهد)
اردیبهشت ۱۴۰۱: حکم یک زندانی متهم به قتل که پیشتر به اعدام محکوم شده بود، اجرا شد. (هرانا- اجرای حکم اعدام یک زندانی در زندان مشهد)
خرداد ۱۴۰۱: یک زندانی متهم به قتل در زندان وکیل آباد مشهد اعدام شد. ( هرانا- اجرای حکم اعدام یک زندانی در مشهد)
خرداد ۱۴۰۱: یک زندانی متهم به قتل ناموسی در زندان وکیل آباد مشهد اعدام شد. (هرانا- اجرای حکم اعدام دستکم ۱۰ زندانی در زندانهای رجایی شهر، زاهدان و مشهد)
خرداد ۱۴۰۱: عبداللطیف مرادی متهم به قتل دو طلبه در مشهد، در زندان وکیل آباد اعدام شد. (هرانا- اجرای حکم اعدام متهم به قتل دو طلبه در مشهد)
تیر ۱۴۰۱: حکم یک زندانی به نام علی که پیشتر به اتهام قتل به اعدام محکوم شده بود، در زندان وکیل آباد مشهد اجرا شد. (هرانا-اجرای حکم اعدام یک زندانی در زندان مشهد)
مهر ۱۴۰۱: پنج زندانی متهم به جرائم مرتبط با مواد مخدر که هویت سه تن از آنها به نام های آصف شیبک، عوض بیلرانی و رمضان مزارزهی احراز شده است، در زندان وکیل آباد مشهد اعدام شدند. (هرانا- افزایش شمار اعدام شدگان زندان وکیل آباد مشهد به ۵ تن)
آبان ۱۴۰۱: یک زندانی به نام امین آبیل از بابت اتهامات مرتبط با مواد مخدر در زندان وکیل آباد مشهد اعدام شد. (هرانا- اجرای حکم اعدام یک زندانی در زندان وکیل آباد مشهد)
آبان ۱۴۰۱: یک زندانی به نام شهاب متهم به قتل در زندان وکیل آباد اعدام شد. او پیشتر به دو بار اعدام محکوم شده بود.(هرانا-اجرای حکم اعدام یک زندانی در زندان مشهد)
آذر ماه ۱۴۰۱: یک زندانی متهم به قتل در زندان وکیل آباد مشهد اعدام شد. (هرانا- اجرای حکم اعدام یک زندانی در مشهد)
آذر ۱۴۰۱: محمدعمر خامه (ایجباری) متهم به قتل در زندان وکیل آباد مشهد اعدام شد. (هرانا- اجرای حکم اعدام ۷ زندانی در زندان های مختلف کشور)
اعدام تحت عنوان هتک مقدسات
دوشنبه ۱۴۰۲/۰۲/۱۸ قوه قضاییه اعلام کرد: دو مجرم اسلامستیز و هتاک به مقدساتِ مسلمانان جهان و ارزشهای فرهنگی و اعتقادی مردم ایران، که از طریق فعالیت گسترده در فضای مجازی اقدام به توهین به دین مبین اسلام، شخصیت پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار علیهم السلام و نشر عمومی این توهینها میکردند، به دلیل ارتکاب جرایم علنی نظیر سبالنبی، اهانت و اتهام به مادر پیامبر اکرم (ص)، استخفاف قرآن به وسیله سوزاندن و توهین به مقدسات، به دار مجازات آویخته شدند.[۱۴]
اعدام زندانی قیام
آذر ۱۴۰۱: مجیدرضا رهنورد، یکی از بازاشت شدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در ملاعام اعدام شد. (هرانا-مجیدرضا رهنورد در ملاعام اعدام شد)[۷]
اعدام زندانیان سنیمذهب
دی ۱۳۹۹: احکام اعدام حمید راست بالا، کبیر سعادت جهانی و محمدعلی آرایش زندانیان سنی مذهب در زندان وکیل آباد مشهد اجرا شد. اجرای ناگهانی حکم اعدام این افراد در شرایطی صورت گرفت که خانواده آنان از ملاقات آخر محروم بودهاند. (هرانا- حمید راست بالا، کبیر سعادت جهانی و محمدعلی آرایش؛ سه زندانی سنی مذهب در مشهد اعدام شدند)[۷]
قتلعام ۶۷ در زندان وکیلآباد مشهد
اعدام مجاهدین
رضا فانی یزدی از زندانیان مارکسیست که در مقطع قتلعام۶۷ در زندان وکیلآباد مشهد بوده است میگوید: در زندان مشهد، تا آنجا که به خاطر دارم، در سه سری زندانیان را بردند. اولین گروه همان گروه ۹ نفره اولی درست فردای پس از عملیات مجاهدین و بازجویی عمومی بود. سری دوم را که تعدادشان حداقل به ۱۰۰ نفر می رسید، چند روز بعد بردند. دوباره بلندگوها شروع کردند به خواندن اسامی. همه آنها را یکی یکی از بند خارج کردند. بند تقریبا نیمه خالی شده بود. یک هفته بعد سومین سری را بردند. دوباره بلندگو شروع کرد به خواندن اسامی. تقریبا در این سری تمام بچههای مجاهدین را از بند ۲ بردند. بند تقریبا خالی شده بود. فقط ما مانده بودیم، یعنی زندانیان وابسته به گروههای چپ و بهاییها که جمعا ۲ اتاق بودند. چیزی کمتر از ۲۵ نفر و ما چپیها که حداکثر ۸۰ نفری بیشتر نبودیم. از بند عمومی ۴۰۰ نفری حداکثر حدود ۱۰۰ نفر بیشتر باقی نمانده بود.[۶][۱۵]
از زندانیان چپ هیچ کس اعدام نشد.
سوالات برای قتلعام
سوال میکردند: هوادار کدام جریان هستید؟ اگر کسی میگفته مجاهدین، و یا سازمان - در آن زمان اکثر بچههای سازمان مجاهدین از اینکه بگویند منافقین ابا داشتند و می گفتند "سازمان" و تعداد کمی هم می گفتند مجاهدین – اعدام میشدند و دیگر سوالی در کار نبود. کسانی که میگفتند "منافقین"، از آنها سوال می شد که آیا سازمان را محکوم میکنید ویا عملیات فروغ جاویدان را محکوم میکنید و حاضر به مصاحبه هستید. در صورتیکه قبول نمیکردند، اعدام میشدند.[۶][۱۵]
نحوه اعدام
نحوه اعدام بصورت دار زدن گروهی بود. بچهها را در گروههای گویا ۶ نفره در همان محوطه بازداشتگاه وزارت اطلاعات در خیابان کوهستان حلق آویز میکردند.[۶] [۱۵]
مدت زندانی اعدامشدگان
تمام کسانی را که از زندان بردند، محکومیت حبس داشتند. ولی اکثر آنها بیشتر سالهای حبس خود را گذرانده بودند. بسیاری از بچههای سازمان که اعدام شدند، بیشتر از ۷ سال زندانی کشیده بودند. بعضیها از جمله جلیل صوفیزاده ملیکش بود.[۶][۱۵]
ترکیب هیئت مرگ در زندان مشهد
رضا فانی یزدی در مصاحبهاش میگوید ترکیب هیات تا آنجا که اطلاع دارم و پس از آزادی از زندان از تعدادی از زندانیان باقی مانده که از اطلاعات بازگشته و به بند ۱ آمده بودند شنیدم، همان ترکیب هیات در اوین بوده است ولی مغیثی حاکم شرع دادگاه های انقلاب، و ولی پور دادیار ناظر زندان و احیانا محمد شکوری که مسئول بند بود از اعضای شرکت کننده در کنار هیات اصلی بودهاند.[۶][۱۵]
محل دفن اعدامشدگان و اطلاع به خانوادهها
در مشهد با کلمه «اعزام» به جای اعدام به خانوادهها دروغ گفتند. شایع کردن به جزیره معتادان منتقل کردهاند. رضا فانی یزدی گفت نشنیدم در مشهد به هیچ کس وسایل بچه ها را داده باشند، یا وصیتنامهای باقی مانده باشد. بعد از مدتی معلوم شد در قسمت لعنتآباد دفن کردهاند.[۶] [۱۵]
خودکشی پدر یک قتلعامشده
پدر بهرام پرنده از بچههای مجاهدین به دادستانی رفته بود و گفته بود اگر نگوئید که بهرام کجاست خودم را خواهم کشت. مقیسه، حاکم شرع به او گفته بود که اشکال ندارد، خودت را بکش! او هم از پنجره اتاق دادستانی خودش را به بیرون پرت کرده و مرده بود.[۶][۱۵]
اسامی بعضی از قتلعام شدگان
رضا فانی یزدی در مصاحبهاش به اسامی بعضی از زندانیان قتلعامشده اشاره میکند:[۶] [۱۵]
جعفر هاشمی – جعفر هاشمی اولین نفری بود که دراین دوره در زندان اوین اعدام شد. ۴ سال در مشهد در زندان انفرادی بود. سال ۶۶ با هم مدتی در انباری بودیم که جعفر را از همانجا به اوین بردند. جعفر تنها کسی بود که در زندان مشهد رسما از سازمان مجاهدین خلق دفاع میکرد.
محسن عطاران – او نیز پس از چند سال زندان که آزاد شده بود، دوباره دستگیر شد.
مجید اکبریان – از بچههای ورزشکار و اهل قوچان بود، و خیلی هم خوش تیپ بود. در ۱۷ سالگی دستگیر شده بود.
محمد فیض – از بچههای سبزوار بود. حکم زندان وی تمام شده بود و ملی کشی می کرد.
کاظم فارسی – سن و سالی بیشتر از اکثر ما داشت، متاهل بود و بچه داشت.
محمد فانی دیسفانی – در سن ۱۷ سالگی دستگیر شده بود. از بچههای سبزوار بود.
ابوالفضل صفوی – فوتبالیست درجه اول تیم ابومسلم خراسان بود. در دوران دبیرستان، قهرمان مسابقات فوتبال آموزشگاهی استان خراسان بود. پس از آزادی در این دوره دوباره دستگیر شد.
علی میرشاهی – در سن ۱۷ سالگی دستگیر شده بود. پس از ۲ سال آزاد شده و دوباره دستگیر و به ۲۰ سال زندان محکوم شد.
صادق خزاعی – در سن ۱۴ سالگی دستگیر شده بود. پس از ۴ سال حبس، در هنگام مرخصی از زندان فرار کرد و به خارج گریخت. برای عملیاتی به ایران آمد، دستگیر شد و سپس اعدام شد.
خلیل مودی – از بچههای بیرجند بود. مدتی نماینده بند بود و صدای بسیار گرم و قشنگی داشت.
غلامرضا محمدی – چندین ماه پیش از عملیات فروغ جاویدان مدتی با هم در انباری بودیم و قبل از سفر هیات مرگ به تهران منتقل شد و در اوین اعدام شد.
شهرام مرجوی – اهل آذربایجان و از اقوام نزدیک آیت الله موسوی اردبیلی، رئیس وقت شورای عالی قضایی بود.
جلیل صوفی زاده – مدت زندان را گذرانده و ملی کشی می کرد.
نوید آموزگار – اولین نفری بود که از بند برده شد.
جواد نصیری – قهرمان شمشیربازی بود.
و ...
تحریم زندان وکیلآباد مشهد
وزارت خزانهداری آمریکا روز پنجشنبه ۳ مهر ۱۳۹۹، دو قاضی و ۳ زندان از جمله زندان وکیل آباد مشهد را به دلیل نقش آنها در شکنجه و رفتار غیرانسانی و تحقیرآمیز، بازداشتهای خودسرانه افراد به دلیل شرکت در اجتماعهای مسالمتآمیز تحریم کرد.[۹]
طرح انتقال زندان مشهد
مقامات جمهوری اسلامی از تصویب طرح جایگزینی و انتقال زندان مرکزی مشهد به خارج مشهد خبر دادهاند. این طرح هنوز (دی ماه ۱۴۰۳) اجرایی نشده است. سعید سرباز جانفدا مدیر کل وقت زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی خراسان رضوی در سال ۱۴۰۰: بیشتر زندان های موجود در خراسان رضوی دارای بناهای قدیمی و فرسوده در بافت شهری هستند و طبق قانون باید به خارج از شهرها منتقل شوند. وی گفت زندان ۱۰ هزار نفری جدید مشهد با ۱۲۴ هزار متر مربع فضای مسقف احداث خواهد شد.[۱۶]
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ ۱٫۷ ۱٫۸ ۱٫۹ سایت کانون حقوق بشر - زندان وکیل آباد مشهد (زندان مرکزی مشهد) کجاست؟
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ زندان وکیلآباد مشهد با فجایع انسانی – قسمت اول
- ↑ زندان مرکزی مشهد
- ↑ ۴٫۰۰ ۴٫۰۱ ۴٫۰۲ ۴٫۰۳ ۴٫۰۴ ۴٫۰۵ ۴٫۰۶ ۴٫۰۷ ۴٫۰۸ ۴٫۰۹ ۴٫۱۰ ۴٫۱۱ در بند زنان زندان وکیلآباد مشهد چه میگذرد؟
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ زندان وکیلآباد مشهد با فجایع انسانی بیشمار . قسمت دوم
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ ۶٫۴ ۶٫۵ ۶٫۶ ۶٫۷ ۶٫۸ کشتار جمعی زندانيان سياسي در سال ١٣٦٧- زندان مشهد
- ↑ ۷٫۰۰ ۷٫۰۱ ۷٫۰۲ ۷٫۰۳ ۷٫۰۴ ۷٫۰۵ ۷٫۰۶ ۷٫۰۷ ۷٫۰۸ ۷٫۰۹ ۷٫۱۰ ۷٫۱۱ سایت دادگستر
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ گزارشی از افزایش فشار در زندان وکیل آباد مشهد + اسامی شکنجهگران
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ ۹٫۳ ۹٫۴ ۹٫۵ ۹٫۶ به صلیب کشیدن زنان زندانی
- ↑ زندان مرکزی مشهد، دادگستر ـ بانک اطلاعاتی ناقضان حقوق بشر در ایران
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ ۱۱٫۳ ۱۱٫۴ زندان وکیلآباد مشهد
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ ۱۲٫۳ در بند زنان زندان وکیلآباد مشهد چه میگذرد؟ ــ بخش سوم
- ↑ پشت درهای بسته بند بچهدارهای زندان وکیل آباد مشهد چه میگذرد؟
- ↑ حکم اعدام ۲ قرآنسوز هتاک به دین و مقدسات اسلامی اجرا شد
- ↑ ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ ۱۵٫۲ ۱۵٫۳ ۱۵٫۴ ۱۵٫۵ ۱۵٫۶ ۱۵٫۷ 1988 Mass Execution of Political Prisoners in Mashhad, A Testimony
- ↑ زندان مرکزی مشهد به خارج شهر منتقل میشود