غلامحسین کلبی

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
غلامحسین کلبی
غلامحسین کلبی.jpg
زندانی سیاسی غلامحسین کلبی
زادروزسال ۱۳۳۸
بندر ماهشهر
محل زندگیبندر ماهشهر، تهران، اهواز
سال‌های فعالیتدهه ۱۳۵۰ تا ۱۳۷۹
شناخته‌شده براییکی از قدیمی‌ترین زندانیان سیاسی ایران، مقاومت در برابر فشارهای زندان
تأثیرگذارانسازمان مجاهدین خلق ایران
شهر خانگیبندر ماهشهر
جنبشسازمان مجاهدین خلق ایران (هوادار)
دیناسلام
اتهام‌هامحاربه از طریق عضویت در سازمان مجاهدین خلق
مجازات‌هاحبس ابد (تقلیل از حکم اعدام)

غلامحسین کلبی، (متولد سال ۱۳۳۸، بندر ماهشهر) یکی از قدیمی‌ترین زندانیان سیاسی ایران است که در مجموع بیش از ۳۰ سال از عمر خود را در زندان سپری کرده است. او مجرد و از هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران است. اولین دوره زندان او از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۶ به مدت شش سال به اتهام هواداری از این سازمان در زندان‌های جنوب ایران بود. در ۱۹ دی ۱۳۷۹، در شهرستان دزفول برای بار دوم بازداشت شد و پس از ۱۴ ماه بازجویی و شکنجه در بازداشتگاه سپاه اهواز (زندان ششم سپاه)، به بندهای ۲۰۹ و ۳۵۰ زندان اوین منتقل گردید. در سال ۱۳۸۱، در شعبه ششم دادگاه انقلاب تهران به اتهام محاربه و عضویت در سازمان مجاهدین خلق به اعدام محکوم شد، اما این حکم پس از تأیید در دادگاه تجدیدنظر و دیوان عالی کشور، به حبس ابد تقلیل یافت. او از حق داشتن وکیل محروم بود و وکیل تسخیری برایش تعیین شد. اعترافات اجباری او زیر شکنجه صورت گرفته و اتهامات را رد کرده است.

پس از محکومیت، در مهر ۱۳۸۶ به درخواست خود به زندان ماهشهر (نزدیک محل سکونت خانواده) منتقل شد، سپس به زندان کارون اهواز و در بهمن ۱۳۹۴ به زندان شیبان اهواز رفت. در طول ۲۴ سال حبس دوم، بدون حتی یک روز مرخصی مانده و از امکانات اولیه مانند فضای قدم‌زدن محروم است. در سال ۱۳۹۴، خواهرش درگذشت اما اجازه حضور در مراسم سوگواری نگرفت؛ در آبان ۱۳۹۵، برادرش (آخرین عضو خانواده) در راه ملاقات سکته کرد و فوت نمود، اما باز هم مرخصی ندادند. تمام اعضای خانواده‌اش (پدر، مادر، خواهر و برادر) را در زندان از دست داده است.

غلامحسین کلبی از بیماری‌های متعددی رنج می‌برد، از جمله عفونت گوش میانی و چپ (ناشی از ناشنوایی)، پوسیدگی دندان‌ها و مشکلات فک به دلیل شکنجه و تغذیه نامناسب، آرتروز شدید، درد کمر و دیسک، فتق، افزایش چربی خون، قارچ پوستی، زخم‌های عمیق انگشتان پا، و سوختگی گردن و کمر در بهمن ۱۳۹۹ بر اثر تماس با آب جوش در حمام زندان. محرومیت از درمان تخصصی و اعزام به بیمارستان، وضعیت جسمی‌اش را وخیم کرده است. مأموران وزارت اطلاعات هر چند وقت یک‌بار او را احضار و تحت فشار برای مصاحبه تلویزیونی و ابراز ندامت قرار می‌دهند. در مرداد ۱۳۹۷، ۲۰ روز اعتصاب غذا کرد تا درخواست انتقال به زندان‌های تهران یا عادل‌آباد شیراز را پیگیری کند. در اردیبهشت ۱۳۹۹، پس از شورش زندانیان شیبان (بدون دخالت او)، به انفرادی برده شد و به بند محکومان مواد مخدر منتقل گردید، که از امکانات مانند سالن ورزش، فروشگاه و تردد عمومی محروم شد. در بند ۵ زندان شیبان، در اتاقی دو برابر ظرفیت با مجرمان خطرناک نگهداری می‌شود و ارتباط با دیگر زندانیان ممنوع است. این شرایط نقض مواد ۳، ۵، ۷ و ۱۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر، از جمله حق حیات، منع شکنجه، برابری و دادرسی عادلانه است.[۱][۲][۳][۴][۵][۶][۷][۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲]

زندگی، فعالیت‌های سیاسی و اولین دوره زندان

غلامحسین کلبی در سال ۱۳۳۸ در بندر ماهشهر، استان خوزستان، در خانواده‌ای متوسط به دنیا آمد. او مجرد است و از اقوام محدودی برخوردار بود. خانواده‌اش شامل پدر، مادر، یک خواهر و یک برادر بود که همگی در طول دوران حبس او درگذشتند، و او هیچ‌یک را در مراسم خاکسپاری ملاقات نکرد. بندر ماهشهر، شهری بندری و صنعتی، در دهه ۱۳۵۰ تحت تأثیر جنبش‌های سیاسی و اجتماعی قرار داشت که احتمالاً بر گرایش‌های سیاسی کلبی اثر گذاشت. از سنین جوانی، او به سازمان مجاهدین خلق ایران، که در آن زمان به عنوان یک گروه مخالف رژیم پهلوی و سپس جمهوری اسلامی فعالیت می‌کرد، گرایش یافت. این گرایش به دلیل اعتقاد به آرمان‌های آزادی‌خواهی و مبارزه با استبداد بود. هیچ اطلاعاتی درباره تحصیلات یا حرفه او پیش از بازداشت در دست نیست، اما فعالیت‌های سیاسی‌اش به هواداری از سازمان مجاهدین خلق محدود بود. این فعالیت‌ها او را در معرض سرکوب گسترده دهه ۱۳۶۰ قرار داد. غلامحسین کلبی هیچ سابقه جنایی یا غیرسیاسی نداشت و اتهامات علیه او صرفاً سیاسی بودند. این گرایش اولیه، زمینه‌ساز بازداشت‌های بعدی و مقاومت طولانی‌مدت او در برابر فشارهای زندان شد.[۱][۳][۴][۵][۸]

اولین دوره زندان

غلامحسین کلبی در سال ۱۳۶۰، در اوج سرکوب گروه‌های مخالف سیاسی در ایران، به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق بازداشت شد. این دوره زندان، که تا سال ۱۳۶۶ ادامه یافت، شش سال به طول انجامید و در زندان‌های جنوب ایران، احتمالاً در خوزستان، سپری شد. منابع جزئیات محدودی از این دوره ارائه می‌دهند، اما مشخص است که او تحت شرایط سخت زندان‌های دهه ۱۳۶۰، از جمله بازجویی‌های شدید و محدودیت‌های گسترده، قرار داشت. این بازداشت بخشی از موج سرکوب گسترده علیه اعضای و هواداران سازمان مجاهدین خلق بود که پس از انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷ شدت گرفت. غلامحسین کلبی در این دوره تحت فشار برای اعتراف و ابراز ندامت بود، اما مقاومت کرد و اتهامات را رد نمود. پس از آزادی در سال ۱۳۶۶، او به زندگی عادی بازگشت، اما همچنان به فعالیت‌های سیاسی خود در چارچوب هواداری از سازمان ادامه داد. این دوره زندان تأثیر عمیقی بر او گذاشت و او را به یکی از مقاوم‌ترین زندانیان سیاسی تبدیل کرد. غلامحسین کلبی هیچ‌گاه از اعتقادات خود دست نکشید و این پایداری، زمینه‌ساز بازداشت دوم او در سال ۱۳۷۹ شد. شرایط زندان‌های جنوب، که اغلب فاقد امکانات اولیه و تحت نظارت شدید امنیتی بودند، سلامت جسمی و روانی او را تحت تأثیر قرار داد و زمینه‌ساز بیماری‌های بعدی شد.[۱][۲][۳][۴][۸][۹]

بازداشت دوم در دزفول و فرایند قضایی

غلامحسین کلبی در ۱۹ دی ۱۳۷۹، در سن ۴۱ سالگی، به همراه سعید ماسوری در شهرستان دزفول توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. این بازداشت به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق و ورود به ایران برای فعالیت سیاسی صورت گرفت. او بلافاصله به بازداشتگاه سپاه اهواز (معروف به زندان ششم سپاه) منتقل شد و به مدت ۱۴ ماه در سلول انفرادی تحت شکنجه‌های شدید جسمی و روحی قرار گرفت. شکنجه‌ها شامل ضرب و شتم، محرومیت از خواب، و فشار روانی برای استخراج اعترافات اجباری بود. در این دوره، او تلاش کرد با مصرف سیانور خودکشی کند، اما این اقدام ناکام ماند و او زنده ماند. خانواده‌اش تا اردیبهشت ۱۳۸۰ از محل نگهداری او بی‌خبر بودند و هیچ تماسی با او نداشتند. شرایط بازداشتگاه فاقد امکانات اولیه بود، از جمله نبود تهویه مناسب، غذای ناکافی، و محرومیت از ملاقات یا دسترسی به وکیل. بازجویی‌ها با هدف کیفرخواست‌سازی برای اتهامات سنگین انجام شد و کلبی اتهامات را رد کرد، اما اعترافات اجباری تحت شکنجه از او گرفته شد. این شرایط نقض آشکار ماده ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر (منع شکنجه) و ماده ۱۰ (حق دادرسی عادلانه) بود. بازداشتگاه ششم سپاه به دلیل شرایط غیرانسانی و استفاده از شکنجه‌های جسمی و روانی برای زندانیان سیاسی شناخته شده است. این دوره بازجویی تأثیرات عمیقی بر سلامت جسمی و روانی این زندانی سیاسی گذاشت و زمینه‌ساز بیماری‌های مزمن بعدی، از جمله ناشنوایی و مشکلات فک، شد.[۱][۲][۳][۴][۵][۷][۸][۱۰][۱۱]

انتقال به زندان اوین و رجایی‌شهر

پس از ۱۴ ماه بازجویی در بازداشتگاه سپاه اهواز، غلامحسین کلبی در سال ۱۳۸۱ به بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات در زندان اوین تهران منتقل شد. این بند به دلیل شرایط سخت، سلول‌های انفرادی، و بازجویی‌های مداوم برای زندانیان سیاسی بدنام است. کلبی در این بند تحت فشارهای شدید برای اعتراف به اتهامات قرار گرفت، اما اتهامات را رد کرد. سپس به بند ۳۵۰ اوین، که محل نگهداری زندانیان سیاسی بود، منتقل شد. در این دوره، بازجویی‌ها توسط مأموران وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران در تهران و اهواز ادامه یافت. پس از مدتی، او به زندان رجایی‌شهر کرج منتقل شد که شرایط آن به دلیل ازدحام، کمبود امکانات بهداشتی، و محدودیت‌های ارتباطی، به‌ویژه برای زندانیان سیاسی، بسیار دشوار بود. غلامحسین کلبی از ملاقات منظم با خانواده محروم بود و تماس‌هایش به موارد نادر محدود شد. این انتقال‌ها بخشی از سیاست فشار روانی و جسمی برای شکستن مقاومت او بود. شرایط زندان‌های اوین و رجایی‌شهر، از جمله نبود تهویه مناسب، غذای ناکافی، و نظارت شدید امنیتی، سلامت جسمی او را بیش از پیش تضعیف کرد. این دوره نقض ماده ۱۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر (حق شرایط انسانی زندان) بود. کلبی با وجود این فشارها، از اعتقادات سیاسی خود عقب‌نشینی نکرد و پایداری‌اش او را به نمادی برای دیگر زندانیان سیاسی تبدیل کرد.[۳][۵][۷][۹][۱۰][۱۲]

محاکمه و صدور حکم

در اواخر سال ۱۳۸۰ یا اوایل ۱۳۸۱، غلامحسین کلبی در شعبه ششم دادگاه انقلاب تهران توسط قاضی حقانی یا در شعبه‌ای از دادگاه انقلاب اهواز محاکمه شد. اتهامات او شامل محاربه از طریق عضویت در سازمان مجاهدین خلق بود. او از حق انتخاب وکیل محروم بود و وکیل تسخیری تنها چند دقیقه قبل از جلسه دادگاه پرونده را مطالعه کرد، که نقض آشکار حق دفاع عادلانه (ماده ۱۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر) بود. اعترافات ارائه‌شده در دادگاه تحت شکنجه‌های ۱۴ماهه در بازداشتگاه سپاه اهواز گرفته شده بود و کلبی این اعترافات را رد کرد. او به اعدام محکوم شد و این حکم در دادگاه تجدیدنظر استان تهران و دیوان عالی کشور تأیید گردید. با این حال، پس از درخواست اعاده دادرسی توسط وکلا، دستور توقف اجرای حکم صادر شد و در نهایت، حکم به حبس ابد تقلیل یافت. کیفرخواست توسط دادگاه انقلاب اهواز ارجاع شده بود و فرایند قضایی فاقد شفافیت و استانداردهای دادرسی عادلانه بود. کلبی در دادگاه اعلام کرد که اتهامات صرفاً به دلیل فعالیت‌های سیاسی و هواداری از سازمان مجاهدین خلق است و هیچ مدرک مشخصی علیه او ارائه نشده است. این محاکمه نمونه‌ای از پرونده‌سازی‌های امنیتی علیه زندانیان سیاسی بود که با هدف سرکوب مخالفان سیاسی انجام می‌شد. محرومیت از وکیل و استفاده از اعترافات اجباری نقض مواد ۷ و ۱۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر بود. این حکم زندگی کلبی را برای دهه‌های بعدی تحت تأثیر قرار داد و او را به یکی از طولانی‌ترین زندانیان سیاسی ایران تبدیل کرد.[۱][۲][۳][۴][۵][۶][۷][۸][۹][۱۰][۱۱]

دوران حبس و انتقال‌ها

انتقال به زندان ماهشهر و کارون

در مهر ۱۳۸۶، غلامحسین کلبی به درخواست خود برای نزدیکی به خانواده، از زندان رجایی‌شهر به زندان ماهشهر منتقل شد. این انتقال به دلیل دوری تهران از محل سکونت خانواده‌اش در خوزستان بود. زندان ماهشهر امکانات محدودی داشت، اما به او اجازه ملاقات گاه‌به‌گاه با خانواده داده شد. با این حال، شرایط بهداشتی و غذایی نامناسب بود و او همچنان از مرخصی محروم ماند. پس از مدتی، به زندان کارون اهواز منتقل شد که شرایط آن نیز به دلیل ازدحام و کمبود امکانات، به‌ویژه برای زندانیان سیاسی، دشوار بود. در این دوره، او تحت نظارت شدید مأموران وزارت اطلاعات قرار داشت و هرگونه ارتباط با دیگر زندانیان سیاسی محدود بود. این انتقال‌ها بخشی از سیاست تبعید زندانیان سیاسی به مناطق دورافتاده بود تا فشار بر آن‌ها افزایش یابد.[۱][۵][۹][۱۰]

انتقال به زندان شیبان اهواز و رویدادهای کلیدی

در بهمن ۱۳۹۴، با تعطیلی زندان کارون اهواز، غلامحسین کلبی به زندان شیبان (مجتمع حرفه‌آموزی اهواز) منتقل شد. این زندان به دلیل شرایط غیربهداشتی، کمبود امکانات اولیه، و نگهداری زندانیان سیاسی در کنار مجرمان خطرناک شناخته می‌شود. کلبی در بند ۵، در اتاقی با ظرفیت بیش از دو برابر طراحی‌شده، همراه با زندانیان جرائم عمومی و مواد مخدر محبوس شد. او از دسترسی به فضای باز برای قدم‌زدن محروم بود و غذا به‌صورت جیره‌بندی‌شده و با کیفیت پایین ارائه می‌شد. زندانیان مجبور بودند اقلام ضروری را با قیمت بالا از فروشگاه زندان خریداری کنند. مأموران زندان با تهدید، سایر زندانیان را از ارتباط با کلبی منع کردند، که این امر انزوای او را تشدید کرد. در این دوره، او از ملاقات منظم با اقوام محروم بود و نظارت شدید وزارت اطلاعات ادامه داشت. این شرایط نقض ماده ۱۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر (حق شرایط انسانی زندان) بود.[۲][۴][۶][۸][۹][۱۰][۱۱]

محرومیت از مرخصی و درگذشت اعضاء خانواده

غلامحسین کلبی بیش از ۲۴ سال بدون حتی یک روز مرخصی در زندان مانده است. وزارت اطلاعات با مرخصی او مخالف است و آن را مشروط به ابراز ندامت می‌کند. در سال ۱۳۹۴، غلامحسین کلبی خبر درگذشت خواهرش را دریافت کرد، اما مسئولان زندان شیبان اجازه مرخصی برای حضور در مراسم سوگواری را ندادند. در آبان ۱۳۹۵، برادرش، که آخرین عضو باقی‌مانده خانواده بود، پس از پنج سال تلاش برای ملاقات حضوری، در مسیر زندان شیبان دچار سکته شد و درگذشت. کلبی برای خاکسپاری او نیز مرخصی دریافت نکرد. پیشتر، پدر و مادرش نیز در طول دوران حبس فوت کرده بودند، و او تمام اعضای خانواده‌اش را در زندان از دست داد. این محرومیت‌ها فشار روانی شدیدی بر او وارد کرد و بخشی از سیاست وزارت اطلاعات برای شکستن روحیه زندانیان سیاسی بود. کلبی با وجود این مصیبت‌ها، از موضع خود عقب‌نشینی نکرد و به مقاومت ادامه داد.[۱][۲][۳][۴][۵][۶][۷][۸][۹][۱۰]

فشارها، مقاومت و اعتصاب غذا

مأموران وزارت اطلاعات به‌طور مرتب غلامحسین کلبی را برای مصاحبه تلویزیونی و ابراز ندامت تحت فشار قرار می‌دهند، اما او مقاومت کرده است. در اوایل مرداد ۱۳۹۷، غلامحسین کلبی به دلیل بی‌توجهی مسئولان به درخواست‌های مکررش برای انتقال به زندان‌های تهران یا عادل‌آباد شیراز، دست به اعتصاب غذای ۲۰روزه زد. این اعتصاب در اعتراض به شرایط غیرانسانی زندان شیبان و محرومیت از حقوق اولیه، مانند مرخصی و درمان، انجام شد. او خواستار انتقال به زندانی نزدیک‌تر به اقوام یا با شرایط بهتر بود، اما وزارت اطلاعات با این درخواست به دلیل عدم ابراز ندامت مخالفت کرد. اعتصاب غذا وضعیت جسمی او را وخیم‌تر کرد، اما توجه چندانی از سوی مسئولان زندان جلب نشد. این اقدام نشان‌دهنده مقاومت او در برابر فشارهای مداوم بود.[۱][۲][۳][۴][۸][۱۳]

بیماری‌ها و محرومیت از درمان

غلامحسین کلبی از بیماری‌های متعددی رنج می‌برد: ناشنوایی ناشی از عفونت گوش، پوسیدگی دندان و مشکلات فک، آرتروز شدید، دیسک کمر، فتق، قارچ پوستی، و زخم‌های عمیق انگشتان پا. در بهمن ۱۳۹۹، گردن و کمرش بر اثر تماس با آب جوش در حمام زندان شیبان سوخت، اما تنها پماد دریافت کرد. او از درمان تخصصی و اعزام به بیمارستان محروم است و بهداری زندان امکانات کافی ندارد. این محرومیت‌ها نقض ماده ۳ (حق حیات) و ماده ۵ (منع شکنجه) اعلامیه جهانی حقوق بشر است.[۱][۲][۳][۴][۵][۶][۷][۸][۱۱]

اطلاعیه شورای ملی مقاومت

شورای ملی مقاومت ایران در اطلاعیه‌ای به تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۲، به وضعیت غلامحسین کلبی پرداخت و موارد زیر را اعلام کرد:

«ادامه تبعید و فشار به غلامحسین کلبی از قدیمی ترین زندانیان سیاسی با ۳۰ سال سابقه زندان

وزارت اطلاعات رژیم آخوندها به اعمال فشار بر غلامحسین کلبی ۶۴ ساله هوادارا سازمان مجاهدین خلق ایران و یکی از قدیمترین زندانیان سیاسی ایران را ادامه میدهد و انتقال او از زندان شیبان اهواز به زندان ماهشهر جایی که خانواده او زندگی میکنند را مشروط به توبه و ابراز پشیمانی کرده است که غلامحسین قاطعانه و قویا رد کرده است. علاوه بر این دژخیمان به منظور اعمال فشار او را در میان زندانیان جرائم عمومی و مجرمین خطرناک نگهداری میکنند.

غلامحسین کلبی که در فاصله سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۶ بیش از ۶ سال به اتهام هواداری از مجاهدین زندانی بوده است، در سال ۱۳۷۹ مجدداً دستگیر و به حبس ابد محکوم شد و بیش از ۲۳ سال است بدون یک روز مرخصی برای درمان در زندان بسر می‌برد. او که به بیماری قلبی، عفونت گوش چپ و ضعف شنوایی، آرتروز شدید، درد کمر، مشکلات فک و دهان و دندان مبتلا است، از حداقل رسیدگیهای پزشکی محروم است.

او در طول این سالها پدر، مادر، خواهر و برادر خود را از دست داده و به دلیل دوری راه، عملاً امکان ملاقات با سایر اقوامش را نیز ندارد.

مقاومت ايران خواهان رسیدگی گزارشگر ویژه ملل متحد درباره وضعیت حقوق بشر در ایران و دیگر ارگانهای ذیربط ملل متحد به وضعیت غلامحسین کلبی می باشد و بار دیگر بر ضرورت بازديد هيأت حقيقت ياب بين‌المللي از زندان‌های ايران و ديدار با زندانيان بويژه زندانيان سياسی تاكيد می‌كند.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران

۱۴ اسفند ۱۴۰۲ (۴ مارس ۲۰۲۴)

(شورای ملی مقاومت ایران)»[۱۲]

وضعیت سلامتی و محرومیت از خدمات پزشکی

غلامحسین کلبی از بیماری‌های متعددی رنج می‌برد که عمدتاً ناشی از شکنجه، تغذیه نامناسب و محرومیت از مراقبت پزشکی است. عفونت گوش میانی و چپ منجر به ناشنوایی شدید شده است. پوسیدگی دندان‌ها و مشکلات فک به دلیل شکنجه و کمبود غذا رخ داده و از دندانپزشکی محروم است. آرتروز شدید، درد کمر و دیسک، افزایش چربی خون، و قارچ پوستی از دیگر بیماری‌هاست. زخم‌های عمیق انگشتان پا و فتق نیز او را آزار می‌دهد. در بهمن ۱۳۹۹، گردن و کمرش در حمام بند ۵ زندان شیبان بر اثر تماس ناگهانی با آب جوش سوخته است، اما مسئولان از اعزام به بیمارستان خودداری و تنها پماد تجویز کرده‌اند. سیستم آب گرم زندان معیوب است و این حادثه را تشدید می‌کند.

غلامحسین کلبی چندین بار به بهداری زندان شیبان اعزام شده، اما به دلیل کمبود امکانات و دارو، تنها معاینه و قرص‌های ساده دریافت کرده است. دادستان و اداره اطلاعات اهواز با اعزام به بیمارستان‌های تخصصی خارج از زندان مخالفت می‌کنند. خدمات بهداری زندان کیفیت نامطلوب دارد و مناسب بیماری‌های او نیست. او نیازمند درمان فوری و مرخصی استعلاجی است، اما وزارت اطلاعات به دلیل عدم ابراز ندامت، مانع می‌شود. این محرومیت‌ها وضعیت جسمی‌اش را وخیم کرده و نقض حق حیات و منع شکنجه است.[۱][۲][۳][۴][۷][۸][۱۱][۱۲]

نقض حقوق بشر و وضعیت کلی

وضعیت غلامحسین کلبی نقض گسترده حقوق بشر است، از جمله محرومیت از دادرسی عادلانه (ماده ۱۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر)، حق حیات و درمان (ماده ۳)، منع شکنجه (ماده ۵)، و اصل برابری (ماده ۷). پرونده‌سازی‌های امنیتی برای سرکوب زندانیان سیاسی استفاده می‌شود. مقاومت ایران خواستار بازدید هیئت حقیقت‌یاب ملل متحد از زندان‌ها و رسیدگی گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران شده است.

اهمیت پرونده و پایداری

غلامحسین کلبی با ۶۵ سال سن، ۳۱ سال سابقه زندان، و مقاومت در برابر فشارها، نماد پایداری زندانیان سیاسی است. پرونده او نیازمند توجه فوری برای درمان، مرخصی و آزادی است.[۲][۴][۵][۸][۹]

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ ۱٫۵ ۱٫۶ ۱٫۷ ۱٫۸ ۱٫۹ زندانی سیاسی غلامحسین کلبی کیست؟ - کانون حقوق بشر ایران 1
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ ۲٫۶ ۲٫۷ ۲٫۸ ۲٫۹ زندانی سیاسی غلامحسین کلبی بیش از ۳۰سال زندان، محروم از فضایی برای قدم زدن - کانون حقوق بشر ایران 2
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ ۳٫۵ ۳٫۶ ۳٫۷ ۳٫۸ ۳٫۹ یک عمر در زنجیر: نقض حقوق بشر علیه زندانی سیاسی غلامحسین کلبی - مانیتورینگ حقوق بشر ایران
  4. ۴٫۰۰ ۴٫۰۱ ۴٫۰۲ ۴٫۰۳ ۴٫۰۴ ۴٫۰۵ ۴٫۰۶ ۴٫۰۷ ۴٫۰۸ ۴٫۰۹ ۴٫۱۰ غلامحسین کلبی؛ ۳۰سال زندان و شکنجه بخاطر آزادی! - صدای بازداشت‌شدگان
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ ۵٫۴ ۵٫۵ ۵٫۶ ۵٫۷ ۵٫۸ گزارشی از وضعیت غلامحسین کلبی محبوس در زندان شیبان اهواز - حقوق بشر در ایران
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ ۶٫۴ غلامحسین کلبی، ۲۴ سال در زندان بدون مرخصی و با بیماری‌های متعدد - کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ ۷٫۴ ۷٫۵ ۷٫۶ گردن و کمر غلامحسین کلبی در زندان شیبان سوخته است - اطلس زندانهای ایران
  8. ۸٫۰۰ ۸٫۰۱ ۸٫۰۲ ۸٫۰۳ ۸٫۰۴ ۸٫۰۵ ۸٫۰۶ ۸٫۰۷ ۸٫۰۸ ۸٫۰۹ ۸٫۱۰ غلامحسین کلبی؛ مردی که ۲۶ سال پشت میله‌هاست - ایران آزادی
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ ۹٫۳ ۹٫۴ ۹٫۵ ۹٫۶ ۹٫۷ گزارشی از وضعیت زندانی سیاسی غلامحسین کلبی در بیست و یکمین سال حبس بدون مرخصی - نفس در قفس
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ ۱۰٫۳ ۱۰٫۴ ۱۰٫۵ ۱۰٫۶ محروم از درمان؛ گزارشی از آخرین وضعیت غلامحسین کلبی در زندان شیبان اهواز - هرانا
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ ۱۱٫۳ ۱۱٫۴ ۱۱٫۵ زندان شیبان؛ گزارشی از آخرین وضعیت غلامحسین کلبی زندانی سیاسی - سازمان حقوق بشری هه‌نگاو
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ ۱۲٫۳ ادامه تبعید و فشار به غلامحسین کلبی از قدیمی ترین زندانیان سیاسی با ۳۰ سال سابقه زندان - شورای ملی مقاومت ایران
  13. اعتصاب‌غذای زندانی سیاسی غلامحسین کلبی در زندان کارون اهواز - سازمان مجاهدین خلق ایران