فریدون آدمیت
فریدون آدمیت، (متولد سال ۱۲۹۹، تهران - درگذشته ۱۰ فروردین ۱۳۸۷، تهران) تاریخنگار ایرانی فرزند عباسقلی خان قزوینی بود که در فعالیتهای سیاسی دوران قاجار نقش داشت و بنیانگذار جامعه آدمیت بود. فریدون آدمیت تحصیلات ابتدایی خود را در دارالفنون گذراند و در سال ۱۳۲۱ از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. پایاننامه او درباره میرزا تقی خان امیرکبیر بود که بعدها به کتابی مهم تبدیل شد. وی در سال ۱۳۱۹ به وزارت امور خارجه پیوست و سمتهایی مانند دبیر سفارت ایران در لندن، نماینده در سازمان ملل متحد، و سفیر در لاهه و هند را بر عهده گرفت. فریدون آدمیت در سال ۱۳۴۴ بازنشسته شد تا به پژوهشهای تاریخی بپردازد. آثار او عمدتاً بر تاریخ جنبش مشروطه ایران، اندیشههای روشنفکران مانند میرزا آقاخان کرمانی، میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی تمرکز دارند. کتابهایی نظیر «امیرکبیر و ایران»، «فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت»، و «ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران» از جمله کارهای کلیدی او هستند که تاریخنگاری تحلیلی-انتقادی را معرفی کردند. روش وی بر پایه منابع اولیه، تحلیل علل و عوامل، و تأکید بر تحول فکری بود. فریدون آدمیت تاریخ را به عنوان ابزاری برای ترقی تفکر و شناخت جریانهای اجتماعی میدید و بر ارزشهای عقلی و آزادی تأکید داشت. وی منتقدان زیادی داشت که او را به تحریف منابع یا توطئهباوری متهم میکردند. آدمیت در دوران بازنشستگی، زندگی منزوی داشت و از فشارهای سیاسی رنج برد، اما تا پایان بر اصول سکولار و دموکراتیک پایبند ماند. فریدون آدمیت در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۳۸۷، در تهران درگذشت. میراث او شامل ارتقای تکنیک تاریخنگاری و برجسته کردن نقش روشنفکران در نهضت مشروطیت است.[۱][۲][۳][۴][۵][۶][۷][۸][۹]
زندگی اولیه، خانواده و تحصیلات
فریدون آدمیت در سال ۱۲۹۹ شمسی در تهران متولد شد. وی فرزند عباسقلی خان قزوینی بود که در سال ۱۲۷۸ قمری به دنیا آمده و در سال ۱۳۵۸ قمری درگذشته بود. عباسقلی خان در سال ۱۳۰۳ قمری وارد عرصه سیاسی شد و با آشنایی با میرزا ملکمخان، به جرگه مریدان وی پیوست و جامعه آدمیت را با اصول فکری مشابهی بنیان نهاد. خانواده آدمیت در اواخر دوران قاجار به شهرت رسید و پدرش به عنوان کارمند دولتی و فعال سیاسی، جامعهای تأثیرگذار از چهرههای برجسته سیاسی تشکیل داد که ایدههای لیبرال را ترویج میکرد. این پدر منبع الهام برای پسرش باقی ماند و خانوادهای فرهنگی-سیاسی با اعتقاد به دانشاندوزی بود.[۱]
تحصیلات
فریدون آدمیت تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه دارالفنون گذراند و تا کلاس پنجم متوسطه در آنجا ادامه داد. او کلاس پنجم را در سال ۱۳۱۸ به اتمام رساند و سه ماه بعد در آزمون نهایی مدرسه متوسطه شرکت کرد و موفق شد. سپس به دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران راه یافت و در سال ۱۳۲۱ فارغالتحصیل گردید. پایاننامه وی درباره زندگی و اقدامات سیاسی میرزا تقی خان امیرکبیر بود که دو سال بعد با عنوان «امیرکبیر و ایران» با مقدمه محمود محمود منتشر شد. در سال ۱۳۱۹، همزمان با تحصیل در دانشکده حقوق، به استخدام وزارت امور خارجه درآمد. او برای تکمیل تحصیلات به بریتانیا رفت و در دانشکده علوم سیاسی و اقتصاد لندن (LSE) ثبتنام کرد. پس از پنج سال تحصیل در رشته تاریخ و فلسفه سیاسی، در سال ۱۹۴۹ میلادی به درجه دکتری دست یافت. رساله دکترای او درباره روابط دیپلماتیک ایران با انگلیس، روسیه و ترکیه عثمانی از ۱۸۱۵ تا ۱۸۳۰ بود. استادش، چارلز وبستر، از تحقیق وی ستایش کرد و آن را نشاندهنده بصیرت تاریخی استثنایی دانست. آدمیت پیشنهاد تحصیل در مدرسه شرقشناسی را رد کرد و علوم غربی را ترجیح داد.[۲]
حرفه دیپلماتیک
فریدون آدمیت در سال ۱۳۱۹ به وزارت امور خارجه پیوست و سمتهایی مانند دبیر دوم سفارت ایران در لندن، معاونت اداره اطلاعات و مطبوعات، معاونت اداره کارگزینی، دبیر اول نمایندگی دائمی ایران در سازمان ملل متحد، رایزن سفارت ایران در سازمان ملل، نماینده ایران در کمیسیون وابسته به شورای اقتصادی و اجتماعی ملل متحد، نماینده ایران در کمیسیون حقوقی تعریف تعرض، مخبر کمیسیون امور حقوقی در مجمع عمومی نهم، نماینده ایران در کنفرانس ممالک آسیایی و آفریقایی در باندونگ، مدیر کل سیاسی وزارت خارجه، مشاور عالی وزارت امور خارجه، معاون وزارت امور خارجه، سفیر ایران در لاهه از ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۲، و سفیر ایران در هند را بر عهده گرفت. او حدود بیست سال مقام داور بینالملل را در دیوان حکمیت لاهه داشت. او در سال ۱۳۳۰ به عنوان جوانترین سفیر ایران در سازمان ملل معرفی شد. فریدون آدمیت در سال ۱۳۴۴ در اوج توانایی، با نامهای کوتاه تقاضای بازنشستگی کرد تا به پژوهشهای تاریخی بپردازد. او دوران هشتساله در سازمان ملل را ارزشمندترین دوره خدمتی خود میدانست.[۳]
فعالیتهای پژوهشی و بازنشستگی
فریدون آدمیت در سالهای پایانی رژیم پهلوی از حمایت مستقیم دربار برخوردار بود. محمدرضا شاه در مراسم اعطای استوارنامه سفارت هند (۱۳۴۲) شخصاً او را «شایستهترین و مورد اعتمادترین» دیپلمات ایرانی خواند و هزینه چاپ برخی آثار مهمش از جمله «ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران» از محل اعتبارات خاص دربار تأمین شد. این حمایتها باعث شد برخی منتقدان او را «مورخ درباری» بنامند. پس از انقلاب ۱۳۵۷، آدمیت در خرداد همان سال ریاست نخستین مجمع عمومی احیاشده کانون نویسندگان ایران را بر عهده داشت و از امضاکنندگان بیانیه معروف ۱۳۴ نویسنده بود. در سال ۱۳۵۸ نیز در «کانون نویسندگان آزاداندیش» فعال شد و پیشنهاد دهمادهای برای اجرای قانون اساسی، آزادی انتخابات و مطبوعات، آزادی زندانیان سیاسی و رعایت اعلامیه جهانی حقوق بشر ارائه داد. اما به دلیل اختلاف ایدئولوژیک با جریان چپ غالب در کانون و فشارهای سیاسی فزاینده، خیلی زود از فعالیت علنی کناره گرفت و تا پایان عمر زندگی کاملاً منزوی را برگزید.[۳][۵][۶] در سالهای آخر، به دلیل بیماری آمفیزم و مشکلات گوارشی و تنفسی، در بیمارستان بستری شد.[۴]
آثار
آثار فریدون آدمیت عمدتاً بر تاریخ مشروطیت، اندیشههای روشنفکران مانند میرزا آقاخان کرمانی، میرزا فتحعلی آخوندزاده و طالبوف تبریزی تمرکز دارند. لیست برخی از کتابهای کلیدی او عبارت است از:
- امیرکبیر و ایران (۱۳۲۳، با مقدمه محمود محمود، که بعدها تجدید چاپ شد و آخرین ویرایش در ۱۳۵۳ بود)
- فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت (۱۳۴۰)
- اندیشههای میرزا آقاخان کرمانی (۱۳۴۶)
- اندیشههای طالبوف تبریزی (۱۳۴۶)
- اندیشههای میرزا فتحعلی آخوندزاده (۱۳۴۹)
- اندیشه ترقی و حکومت قانون: عصر سپهسالار (۱۳۵۱)
- فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران (۱۳۵۴)
- ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران (دو جلد، ۱۳۵۵ و بعد)
- شورش بر امتیازنامه رژی (۱۳۶۰)
- آشفتگی در فکر تاریخی (۱۳۶۰)
- افکار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در آثار منتشر نشده دوران قاجار (۱۳۵۶، با همکاری هما ناطق)
- مجلس اول و بحران آزادی (۱۳۷۰)
- تاریخ فکر از سومر تا یونان و روم (۱۳۷۵)
همچنین کتاب انگلیسی «جزایر بحرین: تحقیق در تاریخ دیپلماسی و حقوق بینالملل» (۱۹۵۵).[۷]
شرح یکی از آثار
کتاب «فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت» تاریخچه نشر اندیشه آزادی و مقدمه جنبش مشروطهخواهی است و شامل مباحث تاریخ بیداری افکار و انقلاب مشروطه تا خلع محمدعلی شاه میشود. «فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران» به دموکراسی اجتماعی در مشروطیت میپردازد و شامل فصلهایی درباره مسائل دموکراسی اجتماعی، حرکت دهقانی، ترقی فکر دموکراسی و کارنامه فرقه دموکرات است. بخش دوم آن به افکار محمدامین رسولزاده اختصاص دارد. «ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران» نهضت را جنبش آزادیخواهی طبقه متوسط شهرنشین میداند با عناصر روشنفکران، بازرگانان و روحانیان روشنبین. این کتابها تاریخنگاری تحلیلی-انتقادی را معرفی کردند و بر تحول فکری تمرکز دارند. برخی مقالات و یادداشتها در مجموعههایی مانند «مجموعه مقالات تاریخی» گردآوری شدهاند و جنبه سندی دارند، مانند دستورنامه محمدشاه و آگاهیهای تازه از امیرکبیر.[۲]
اندیشهها و روش تاریخنگاری
فریدون آدمیت سه هدف اصلی را دنبال میکرد: شناخت مقام حقیقی اندیشهگران ایران تا مشروطیت و تأثیرشان در تحول فکری و ایدئولوژی نهضت ملی؛ ترقی تفکر تاریخی و تکنیک تاریخنگاری نوین در ایران؛ نشان دادن وجود مردمی هوشمند و آزاده در ایران.
روش وی تاریخنگاری تحلیلی-انتقادی بود، مبتنی بر دیدگاه متفکران تاریخی و سیاسی-اجتماعی. او تاریخ را بیان وقایع به گونهای که رخ دادهاند، تحلیل علل و عوامل، و تعقل جریان تاریخی میدانست. آدمیت بر واقعیات به عنوان ماده تاریخ تأکید داشت و مورخ را مسئول تجزیه و تحلیل پدیدهها، ارزیابی صحت شواهد و کشف علل میدانست. او نگرش انتقادی به آثار پیشینیان را رکن تاریخنویسی مدرن میشمرد و تاریخ را ابزاری برای ترقی تفکر و شناخت جریانهای اجتماعی میدید. اندیشه سیاسی او بر پیروی از غرب، دموکراسی مغربی، انتقاد از استبداد آسیایی و الگوی توسعه سکولار تمرکز داشت. او بر ارزشهای عقلی و آزادی تأکید میکرد و روحانیان را در مشروطه دنبالهرو روشنفکران میدانست.[۸]
انتقادات
فریدون آدمیت مخالفانی از طیف مذهبی و غیرمذهبی داشت. برخی نیروهای غیرمذهبی به دلیل توجه او به نقش روحانیون در مشروطه، و برخی مذهبیها به خاطر تمرکز بر روشنفکران غیرمذهبی، منتقد وی بودند. اقلیتهایی مانند بهاییان به دلیل دیدگاههای او درباره بهاءالله، انتقاد داشتند. هوشنگ شهابی نگرش خصمانه آدمیت به بهاییان و یهودیان را ناشی از ملیگرایی شدید میدانست که اقلیتها را با قدرتهای خارجی مرتبط میکند. شهابی موارد تحریف منابع توسط آدمیت برای سازگاری با توطئهباوری را ذکر کرد. عباس امانت کارهای آدمیت درباره جنبش بابی در «امیرکبیر و ایران» را دارای خطاهای تاریخی، بیدقتی متدولوژیک و زبان جدلی میدانست. امانت فریدون آدمیت را متهم به ایجاد نفرت نسبت به گروههای دینی تجددخواه مانند بهاییان تحت پوشش تجددخواهی عرفی کرد. برخی منتقدان مانند ماشاءالله آجودانی کارهای او را مهم اما خالی از اشکال نمیدانستند و به اعمال نظر شخصی در تحقیقات اشاره کردند.[۹]
مرگ و میراث
فریدون آدمیت بر اثر شدت یافتن بیماری گوارشی و تنفسی که مدتها به آن مبتلا بود، از چند هفته پیش در بیمارستان تهران کلینیک بستری شد و در بعدازظهر دهم فروردین ۱۳۸۷ در سن ۸۷ سالگی درگذشت. او در مقبره خانوادگی در بهشت زهرای تهران دفن شد. میراث وی شامل ارتقای تکنیک تاریخنگاری، برجسته کردن نقش روشنفکران در نهضت مشروطیت، و تأثیر بر نسلهای بعدی است. او به عنوان پدر تاریخنگاری نوین ایران شناخته میشود و آثارش در مطالعات آزادیخواهی و دموکراسی در ایران ضروری هستند. کارشناسان مانند محمد توکلی طرقی او را مورخی که به جای وقایعنگاری به علتشناسی میپردازد، ستودهاند. عباس میلانی وی را یکی از برجستهترین مورخان تاریخ معاصر پس از احمد کسروی دانسته است.[۶]
منابع:
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ درباره فریدون آدمیت: وفادار به متن تاریخ - انسانشناسی و فرهنگ
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ زندگینامه و معرفی سه عنوان از کتابهای فریدون آدمیت - ناکجا کتاب
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ زندگی و اندیشه فریدون آدمیت - پرتال جامع علوم انسانی
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ نگاهی منتقدانه به زندگی، تاریخ نگاری و اندیشه سیاسی فریدون آدمیت - حوزه نت
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ به یاد دکتر فریدون آدمیت - مجله بخارا
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ فريدون آدميت؛ مشروطه و تاریخ نگاری جدید - رادیو فردا
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ فریدون آدمیت پدر تاریخ نگاری نوین ایران کیست؟ - حقوق نیوز
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ نگاهی به تاریخ نگاری دکتر فریدون آدمیت - مورخان
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ فریدون آدمیت و بهاییان - نگاه