منوچهر فلاح

منوچهر فلاح، (متولد ۱۳۶۲، رشت) فعال مدنی و زندانی سیاسی ایرانی، توسط قوه قضاییه نظام جمهوری اسلامی به اتهام «محاربه» با مجازات اعدام مواجه شده است. منوچهر فلاح پس از اتمام تحصیلاتش در رشته هنر، به‌عنوان تتو آرتیست در جزیره کیش مشغول به کار شد. فعالیت‌های مدنی او، از جمله حمایت از کارگران و انتقاد از سیاست‌های حکومتی در شبکه‌های اجتماعی، وی را در تیررس نهادهای امنیتی قرار داد. اولین بازداشتش در ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ (۲۷ ژوئن ۲۰۲۳) در فرودگاه رشت رخ داد و به زندان لاکان رشت منتقل شد. در آذر ۱۴۰۳، شعبه سوم دادگاه انقلاب رشت او را به اتهام «توهین به خامنه‌ای» و «تبلیغ علیه نظام» به ۲۲ ماه و ۱۷ روز حبس محکوم کرد که با کسر یک‌چهارم، در اردیبهشت ۱۴۰۴ پایان یافت. با این حال، در پرونده دوم، محاکمه‌ای از طریق ویدئوکنفرانس در ۲۱ آذر ۱۴۰۳ توسط شعبه دوم دادگاه انقلاب برگزار شد که به اتهام «محاربه» و «اقدام علیه امنیت ملی» منجر به صدور حکم اعدام در فوریه ۲۰۲۵ (بهمن ۱۴۰۳) شد، ابلاغ آن در ۱۴ بهمن به وکلایش صورت گرفت.

منوچهر فلاح
منوچهر فلاح؛2.jpg
منوچهر فلاح
زادروز۱۳۶۲
رشت، گیلان
محل زندگیرشت، جزیره کیش، زندان لاکان (۱۴۰۲- تا کنون)
تحصیلاترشته هنر
پیشهتتو آرتیست، فعال مدنی
سال‌های فعالیت۱۳۹۰–۱۴۰۲
شناخته‌شده برایفعالان سیاسی، مدنی و مردم ایران
مخالفاننظام جمهوری اسلامی
دیناسلام
اتهام‌هاتوهین به خامنه‌ای، تبلیغ علیه نظام، محاربه، اقدام علیه امنیت ملی
مجازات‌هامحکوم به اعدام
فرزندانعسل (دختر)

منوچهر فلاح در زندان لاکان بارها برای اعتراض به شرایط غیرانسانی دست به اعتصاب غذا زده است. اعتصاب ۲۸ روزه او از ۱ تیر ۱۴۰۴ آغاز شد و تا ۲۸ تیر ادامه یافت، زمانی که به دلیل وخامت حال و از دست دادن هوشیاری به بهداری منتقل شد. او از بیماری‌های مزمن مانند مشکلات گوارشی و تنفسی رنج می‌برد و با وجود نیاز فوری به مراقبت پزشکی، از درمان محروم مانده است. گزارش‌ها حاکی از شکنجه‌های جسمی، از جمله ضرب و شتم و حبس در انفرادی، و روانی، نظیر تهدید خانواده، است که وضعیت جسمانی و روانی او را به خطر انداخته است. خانواده‌اش از زمان بازداشت دوم از هرگونه تماس محروم بوده و تلاش‌هایشان برای کسب اطلاعات با مقاومت مأموران مواجه شده است.

واکنش‌های بین‌المللی به این پرونده گسترده بوده است. سازمان‌های حقوق بشری مانند مانیتورینگ حقوق بشر ایران و سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، حکم اعدام را محکوم کرده و خواستار مداخله جامعه جهانی شده‌اند. سازمان عفو بین‌الملل نیز بیانیه‌ای صادر کرده که به نقض حقوق منوچهر فلاح، از جمله محرومیت از وکیل، پرداخته و خواستار توقف اجرای حکم شده است. حمایت‌های محلی، از جمله بیانیه معلمان گیلان، فلاح را به‌عنوان نمادی از مقاومت معرفی کرده است. خانواده‌اش نیز در تیر ۱۴۰۴ با برگزاری تجمع در مقابل زندان اوین، نسبت به بی‌خبری او اعتراض کردند که با سرکوب مواجه شد.[۱][۲][۳][۴][۵][۶][۷][۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲]

پیشینه و تحصیلات

منوچهر فلاح در سال ۱۳۶۲ در شهر رشت، مرکز استان گیلان، به دنیا آمد.[۱] او در خانواده‌ای با پیشینه فرهنگی و هنری بزرگ شد که علاقه‌اش به هنر را از کودکی شکل داد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مدارس رشت گذراند و پس از آن وارد دانشگاه شد، جایی که رشته هنر را انتخاب کرد و مدرک خود را در این حوزه به دست آورد.[۲] فلاح پس از اتمام تحصیلات، به جزیره کیش مهاجرت کرد و به‌عنوان تتو آرتیست فعالیت حرفه‌ای خود را آغاز کرد. این شغل که نیازمند مهارت‌های خلاقانه و ظرافت بود، به او امکان داد تا در محیطی متفاوت از رشت، تجربه‌های جدیدی کسب کند.[۳] فعالیت هنری او، همراه با علاقه‌اش به مسائل اجتماعی، بعدها به انگیزه‌ای برای ورود به فعالیت‌های مدنی تبدیل شد که مسیر زندگی‌اش را تغییر داد.[۱۳]

دستگیری‌ها، اعتصاب غذا و محرومیت‌ها

 
منوچهر فلاح

منوچهر فلاح اولین بار در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ (۲۷ ژوئن ۲۰۲۳) در فرودگاه رشت توسط مأموران امنیتی دستگیر شد.[۱] این بازداشت به دلیل فعالیت‌های مدنی او، از جمله حمایت از اعتراضات کارگری و انتشار انتقادات در شبکه‌های اجتماعی، رخ داد. او پس از دستگیری به زندان لاکان رشت منتقل شد، جایی که تحت بازجویی‌های سنگین قرار گرفت. در آذر ۱۴۰۳، شعبه سوم دادگاه انقلاب رشت او را به اتهام «توهین به خامنه‌ای» و «تبلیغ علیه نظام» به ۲۲ ماه و ۱۷ روز حبس محکوم کرد که با کسر یک‌چهارم، در اردیبهشت ۱۴۰۴ پایان یافت.[۳] با این حال، به جای آزادی، در پرونده دوم به اتهام «محاربه» و «اقدام علیه امنیت ملی» بازداشتش تمدید شد و در ۲۱ آذر ۱۴۰۳ از طریق ویدئوکنفرانس در شعبه دوم دادگاه انقلاب محاکمه شد که منجر به صدور حکم اعدام در فوریه ۲۰۲۵ (بهمن ۱۴۰۳) گردید.[۴]

منوچهر فلاح در زندان لاکان بارها برای اعتراض به شرایط غیرانسانی دست به اعتصاب غذا زده است. اولین اعتصاب او از ۱ تیر ۱۴۰۴ آغاز شد و ۲۸ روز ادامه داشت تا اینکه در ۲۸ تیر به دلیل وخامت حالش، هوشیاری خود را از دست داد و به بهداری زندان منتقل شد.[۵] این اعتصاب برای جلب توجه به محرومیت از حقوق اولیه، از جمله تماس با خانواده و دسترسی به وکیل، انجام شد. بر اساس گزارشات، او از بیماری‌های مزمن، از جمله مشکلات گوارشی و تنفسی، رنج می‌برد، اما مقامات زندان عمداً از ارائه درمان خودداری کرده‌اند.[۴] محرومیت از دارو، غذای مناسب، و حتی نور کافی در سلول‌های انفرادی، وضعیت جسمانی او را به شدت وخیم کرده است.[۶] همچنین، خانواده‌اش از ملاقات با او محروم شده و هیچ اطلاع رسمی از وضعیتش دریافت نکرده‌اند، که این بی‌خبری به فشار روانی بر او و نزدیکانش افزوده است.[۸]

شکنجه، زندان و اتهامات

 
زندان لاکان رشت

منوچهر فلاح پس از انتقال به زندان لاکان رشت، با شرایطی غیرانسانی روبه‌رو شد که شامل شکنجه‌های جسمی و روانی بود.[۴] او در سلول‌های انفرادی تحت ضرب و شتم با باتوم، محرومیت از خواب برای چندین روز، و تهدید به آزار خانواده‌اش قرار گرفته است.[۷] این شکنجه‌ها به‌ویژه پس از اعتصاب غذایش شدت یافت، جایی که مأموران با قطع آب و غذا و پخش صداهای ناهنجار، فشار روانی را افزایش دادند.[۵] زندان لاکان، با سلول‌های تاریک و بدون تهویه مناسب، به محلی برای سرکوب سیستماتیک زندانیان سیاسی تبدیل شده است.[۱۰]

وضعیت وخیم جسمانی

وضعیت جسمانی منوچهر فلاح به دلیل شرایط زندان و محرومیت از مراقبت‌های پزشکی به شدت وخیم گزارش شده است. او از بیماری‌های مزمن مانند مشکلات گوارشی و تنفسی رنج می‌برد که با اعتصاب‌های طولانی‌مدت تشدید شده‌اند.[۶] پس از ۲۸ روز اعتصاب غذا که از ۱ تیر ۱۴۰۴ آغاز شد، فلاح در ۲۸ تیر هوشیاری خود را از دست داد و به بهداری زندان منتقل شد، اما گزارش‌ها حاکی از آن است که درمان کافی دریافت نکرده است.[۵] سازمان مجاهدین خلق نیز اعلام کرده که وخامت حال او شامل کاهش وزن شدید و ضعف عمومی است که می‌تواند به تهدید جانی منجر شود.[۱۴] این وضعیت، همراه با بی‌توجهی مقامات، نگرانی‌های جدی درباره بقای او را افزایش داده است.

اتهامات

اتهامات علیه منوچهر فلاح ابتدا در آذر ۱۴۰۳ با «توهین به رهبر انقلاب» و «تبلیغ علیه نظام» توسط شعبه سوم دادگاه انقلاب رشت مطرح شد که به ۲۲ ماه و ۱۷ روز حبس منجر شد.[۳] با این حال، پس از پایان این دوره، اتهامات جدید «محاربه» و «اقدام علیه امنیت ملی» در پرونده دوم از طریق ویدئوکنفرانس در ۲۱ آذر ۱۴۰۳ توسط شعبه دوم دادگاه انقلاب رشت پیگیری شد.[۴] این اتهامات به فعالیت‌های مدنی او، از جمله حمایت از کارگران و انتشار انتقادات در شبکه‌های اجتماعی، نسبت داده شده است.[۹] حکم اعدام منوچهر فلاح در ۱۴ بهمن ۱۴۰۳ به وکلایش ابلاغ شد، اما روند دادگاهی فاقد حضور وکیل و شفافیت لازم بود که نقض آشکار حقوق دفاعی محسوب می‌شود.[۱۵]

واکنش‌های بین‌المللی، مواضع حقوق بشری

حکم اعدام منوچهر فلاح موجی از اعتراضات بین‌المللی را به دنبال داشت. سازمان‌های حقوق بشری از جمله مانیتورینگ حقوق بشر ایران، حکم او را محکوم کرده و آن را نمونه‌ای از سرکوب فعالان مدنی در ایران دانستند.[۹] سازمان حقوق بشری هه‌نگاو نیز با انتشار بیانیه‌ای، شرایط غیرانسانی زندان لاکان و نقض حقوق فلاح را مورد انتقاد قرار داد و خواستار مداخله فوری جامعه جهانی شد.[۱۰] این نهادها تأکید کردند که محرومیت از وکیل و برگزاری دادگاه از طریق ویدئوکنفرانس، اصول دادرسی عادلانه را نقض می‌کند.

سازمان عفو بین‌الملل نیز با صدور بیانیه‌ای، وضعیت منوچهر فلاح را به‌صورت ویژه مورد توجه قرار داد. این بیانیه به شکنجه، محرومیت از درمان، و روند غیرشفاف قضایی اشاره دارد و از رژیم ایران خواسته است تا اجرای حکم را متوقف کند. این اقدام نشان‌دهنده توجه جهانی به پرونده فلاح و تلاش برای نجات جان اوست.[۱۱]

اطلاعیه شورای ملی مقاومت

شورای ملی مقاومت ایران، با صدور اطلاعیه‌ای حکم اعدام منوچهر فلاح را محکوم کرد و خواستار اقدام فوری سازمان ملل متحد و شکورهای عضو و اتحادیه‌ی اروپا برای لغو حکم اعدام این زندان سیاسی و همه‌ی زندانیان سیاسی شد. در این اطلاعیه آمده است:

«محکومیت زندانی سیاسی منوچهر فلاح به اعدام در رشت، فراخوان به اقدام برای لغو این حکم جنایتکارانه

امروز یکشنبه ۱۴بهمن ۱۴۰۳ حکم اعدام زندانی سیاسی منوچهر فلاح به اتهام «محاربه از طریق اقدام علیه امنیت» نظام، توسط قاضی جنایتکار محمد علی درویش گفتار در بیدادگاه ضدانقلاب رشت ابلاغ شد. دادگاه منوچهر که در زندان لاکان رشت به سر می‌برد در ۲۱ آذر ماه امسال به صورت ویدئو کنفرانس برگزار و او را به آسیب رساندن به ساختمانهای اطلاعات سپاه و دادگستری گیلان متهم کردند. او در مراحل دادرسی از دسترسی به وکیل محروم بوده است.

منوچهر۴۰ ساله، در۱۰ تیرماه ۱۴۰۲ توسط مأموران امنیتی رژیم در فرودگاه رشت بازداشت شد. او ابتداء به اتهام توهین به خامنه‌ای و تبلیغ علیه نظام، توسط شعبه ۳ بیدادگاه ضدانقلاب رشت به ریاست دژخیمی به‌نام مهدی راسخی، به ۱۵ ماه زندان محکوم شد. در همین فاصله در حالی‌که حبس او تمام شده بود، پرونده دیگری علیه او گشوده و او را به اعدام محکوم کردند.

مقاومت ایران خواستار اقدام فوری ملل متحد و کشورهای عضو و اتحادیه اروپا برای لغو حکم اعدام منوچهر فلاح و آزادی عموم زندانیان سیاسی می‌باشد.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران

۱۴ بهمن ۱۴۰۳ (۲ فوریه ۲۰۲۵)»[۱۶]

حمایت‌های محلی

علاوه بر واکنش‌های بین‌المللی، حمایت‌های محلی نیز نقش مهمی در پرونده منوچهر فلاح داشته است. معلمان گیلان با انتشار بیانیه‌ای در حمایت از او، فلاح را به‌عنوان نمادی از مقاومت فرهنگی و مدنی معرفی کردند و خواستار آزادی‌اش شدند.[۷] این گروه از همکاران و دانش‌آموزان سابق او خواستند که صدای اعتراض او را بازتاب دهند. این حمایت محلی، که در محافل آموزشی و اجتماعی رشت گسترش یافت، نشان‌دهنده همبستگی داخلی با منوچهر فلاح است که با فشارهای بین‌المللی همراهی می‌شود.[۱۵] برخی از رسانه‌های آزاد نیز با پوشش گسترده این حمایت‌ها، توجه افکار عمومی را به وضعیت او جلب کرده‌اند.[۱۷]

پروسه دادگاهی، بلاتکلیفی و بی‌خبری خانواده

پروسه قضایی منوچهر فلاح با نقض‌های متعدد حقوق بشر همراه بوده است. اولین محاکمه او در آذر ۱۴۰۳ توسط شعبه سوم دادگاه انقلاب رشت برگزار شد که به اتهام «توهین به رهبر انقلاب» و «تبلیغ علیه نظام» منجر به صدور حکم ۲۲ ماه و ۱۷ روز حبس شد.[۳] این دادگاه با حضور وکیل برگزار شد، اما پس از پایان دوره حبس در اردیبهشت ۱۴۰۴، فلاح آزاد نشد و پرونده دوم با اتهامات سنگین‌تر آغاز شد. محاکمه دوم در ۲۱ آذر ۱۴۰۳ از طریق ویدئوکنفرانس در شعبه دوم دادگاه انقلاب رشت انجام گرفت که فاقد حضور وکیل و شفافیت لازم بود.[۴] این جلسه به اتهام «محاربه» و «اقدام علیه امنیت ملی» اختصاص داشت و در فوریه ۲۰۲۵ (بهمن ۱۴۰۳) حکم اعدام صادر شد که ۱۴ بهمن به وکلایش ابلاغ گردید.[۹] فعالان حقوق بشر این روند را غیرقانونی دانسته و تأکید کرده‌اند که محرومیت از دفاع مناسب، نقض اصول دادرسی عادلانه است.[۱۵]

پس از صدور حکم اعدام، منوچهر فلاح در وضعیت بلاتکلیفی قرار گرفت. هیچ اطلاع رسمی درباره زمان اجرای حکم یا امکان تجدیدنظر ارائه نشده و او برای ماه‌ها در زندان لاکان بدون تعیین تکلیف باقی مانده است.[۵] این بلاتکلیفی، همراه با شرایط سخت زندان، فشار روانی شدیدی بر او وارد کرده است. خانواده‌اش نیز از زمان آخرین دستگیری در تیر ۱۴۰۴ از هرگونه تماس با او محروم شده‌اند.[۸] آن‌ها بارها به زندان مراجعه کرده‌اند، اما مأموران از ارائه اطلاعات خودداری کرده و حتی در مواردی با تهدید به بازداشت مواجه شده‌اند.[۱۳] این بی‌خبری، به‌ویژه برای همسر و دخترش عسل، که اکنون ۱۶ ساله است، تأثیر عمیقی داشته و آن‌ها را در موقعیت دشواری قرار داده است.[۸]

تجمعات اعتراضی، نامه به دخترش

 
تجمع اعتراضی خانواده منوچهر فلاح و زندانیان سیاسی علیه حکم اعدام در مقابل زندان

خانواده منوچهر فلاح در واکنش به بی‌خبری و وضعیت او، دست به تجمعات اعتراضی زده‌اند. پس از ماه‌ها عدم دسترسی به اطلاعات، آن‌ها در تیر ۱۴۰۴ در مقابل زندان اوین گرد هم آمدند تا خواستار روشن شدن وضعیت او شوند.[۸] این تجمع با حضور نزدیکان، فعالان مدنی، و حامیان حقوق بشر همراه بود و با شعارهایی مانند «آزادی برای منوچهر» و «نقض حقوق را متوقف کنید» برگزار شد.[۱۲] نیروهای امنیتی با استفاده از گاز اشک‌آور و بازداشت موقت برخی معترضان، از جمله یکی از بستگان، این گردهمایی را سرکوب کردند.[۱۳] این اقدامات نشان‌دهنده تلاش خانواده برای جلب توجه عمومی و بین‌المللی به وضعیت فلاح است.

یکی از جنبه‌های عاطفی این پرونده، نامه‌ای است که منوچهر فلاح از زندان لاکان به دخترش عسل نوشته است. این نامه که در سالروز ۱۶ سالگی عسل نگاشته شد، بیانگر رنج‌ها و احساسات او در زندان است. این سند عاطفی، توجه زیادی را به شرایط انسانی فلاح جلب کرده و بار روانی وضعیت او را برجسته کرده است.

نامه منوچهر فلاح به دخترش

عسل عزیزم

روزی خورشید آزادی در این سرزمین طلوع خواهد کرد که بهایی سنگین برای آن پرداخته شود؛ و این بار قرعه‌ی این بها به نام من افتاده است. بدان که امید همیشه زنده است و روزی میهنمان از بند ظلم و ستم رهایی خواهد یافت.

عسل عزیزم

روزی که برای نخستین بار چشمانت را گشودی گویی جهان برای من روشن‌تر شد.

نخستین گریه‌هایت لبخندهای کودکانه‌ات آن لحظه که زبان گشودی و «بابا» گفتی نخستین قدم‌هایت و حتی زمین خوردن‌هایت همه و همه برای من معنای زندگی شدند. دیدن تو در هر لحظه امید و عشق را در دلم زنده می‌کرد.

اکنون شانزده ساله شده‌ای بزرگ شده‌ای و در آستانه‌ی ورود به دنیای تازه‌ای ایستاده‌ای در حالی که سرزمینمان در زمستانی سخت و تاریک فرو رفته است؛ و من اینجا در زندان لاکان از پس میله‌های سرد چشم انتظار تو هستم.

دختر عزیزم

شاید بارها این پرسش در ذهنت نقش بسته باشد که چرا پدر من؟ مگر او چه کرده که باید در زندان باشد؟

عسل جان مرا به جرمی که مرتکب نشده‌ام در بند کرده‌اند من نه حقی را پایمال کرده‌ام نه ثروتی را غارت نه نانی را از سفره‌ی مردم برداشته‌ام. نه دکل نفتی دزدیده‌ام نه بر کرسی قضاوتی نشسته‌ام که حکم‌های ناعادلانه صادر کنم. تنها گناه من این بوده که به فقر نابرابری و بی عدالتی اعتراض کرده‌ام که نخواسته‌ام در برابر این همه ستم خاموش بمانم اما در این مسیر نه آسیبی به کسی رسانده‌ام و نه خشونتی به کار گرفته‌ام.

و حالا در آستانه‌ی تولدت قاضی محمد علی درویش گفتار حکم اعدامم را به من ابلاغ کرده است شاید که مرا به تسلیم وادارد. اما غافل است از اینکه راهی را که برگزیده‌ام نه از میان صفحات کتاب‌ها بلکه از دل زندگی و از میان رنج‌های مردم آموخته‌ام. فقر و بی عدالتی آموزگاران من بوده اند و اکنون که این آگاهی در وجودم ریشه دوانده است سکوت در برابر آن را گناهی نابخشودنی می‌دانم.

عسل عزیزم

روزی خورشید آزادی در این سرزمین طلوع خواهد کرد که بهایی سنگین برای آن پرداخته شود؛ و این بار قرعه‌ی این بها به نام من افتاده است. بدان که امید همیشه زنده است و روزی میهنمان از بند ظلم و ستم رهایی خواهد یافت.

دختر یگانه‌ام عسل شیرینم تولدت مبارک

۲۰ بهمن ۱۴۰۳»[۸]

در مجموع، پرونده منوچهر فلاح نمونه‌ای از سرکوب سیستماتیک فعالان مدنی در ایران است. از دستگیری‌های مکرر و شکنجه در زندان لاکان گرفته تا محاکمه‌های غیرشفاف و محرومیت از حقوق اولیه، این پرونده نقض‌های گسترده حقوق بشر را نشان می‌دهد.[۴] واکنش‌های بین‌المللی و تلاش‌های خانواده، هرچند با مقاومت مواجه شده، بیانگر امید به تغییر وضعیت اوست.[۹][۱۰]

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ منوچهر فلاح که به اعدام محکوم شده، کیست؟ - ایران وایر 1
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ زندانی سیاسی منوچهر فلاح کیست؟ - کانون حقوق بشر ایران 1
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ رشت؛ منوچهر فلاح به بیست و دو ماه و هفده روز حبس محکوم شد - سازمان حقوق بشری هه‌نگاو 1
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ ۴٫۵ ۴٫۶ زندانی سیاسی منوچهر فلاح،ممانعت عمدی مقامات زندان از درمان در زندان لاکان رشت - کانون حقوق بشر ایران 2
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ ۵٫۴ منوچهر فلاح در ۲۸مین روز اعتصاب هوشیاری‌اش را از دست داد - صدای بازداشت‌شدگان
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ نگرانی‌ها از وضعیت جسمانی منوچهر فلاح پس از ۲۵ روز اعتصاب غذا - پیام جوان
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ حمایت معلمان گیلان از منوچهر فلاح: همه باید صدایش باشیم - ایران وایر 2
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ ۸٫۳ ۸٫۴ ۸٫۵ نامه یک زندانی سیاسی محکوم به اعدام در سالروز ۱۶سالگی دخترش - زنان نیروی تغییر
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ ۹٫۳ ۹٫۴ محکومیت زندانی سیاسی منوچهر فلاح به اعدام - مانیتورینگ حقوق بشر ایران
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ ۱۰٫۳ رشت؛ منوچهر فلاح، زندانی سیاسی گیلک به اعدام محکوم شد - سازمان حقوق بشری هه‌نگاو 2
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ بیانیه عفو بین‌الملل اعدام‌های مخفیانه وحشتناک و افزایش سرکوب سیاسی در ایران -سیمای آزادی
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ زندان لاکان رشت، تجمع علیه احکام اعدام در مقابل زندان - کانون حقوق بشر ایران 3
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ۱۳٫۲ رنج نامه‌ی منوچهر فلاح، زندانی سیاسی از زندان لاکان رشت - خبرنامه گویا
  14. وخامت حال زندانی سیاسی منوچهر فلاح - سازمان مجاهدین خلق
  15. ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ ۱۵٫۲ منوچهر فلاح زندانی سیاسی زندان لاکان رشت را دریابیم - شورای مدیریت گذار
  16. محکومیت زندانی سیاسی منوچهر فلاح به اعدام در رشت، فراخوان به اقدام برای لغو این حکم جنایتکارانه - ایران افشاگر
  17. ادامه اعتصاب غذای منوچهر فلاح، زندانی سیاسی، در زندان لاکان رشت - صدای آمریکا