ناظم‌الاسلام کرمانی

ناظم‌الاسلام کرمانی، (با نام اصلی میرزا محمد بن علی)، (متولد ۱۲۴۱، کرمان - درگذشته ۱۲۹۸، کرمان) نویسنده، روزنامه‌نگار، معلم و قاضی برجسته دوره انقلاب مشروطه بود. ناظم‌الاسلام از کودکی شوق شدیدی به یادگیری نشان داد و از هفت‌سالگی به تحصیل فارسی، عربی، صرف، نحو، حساب، منطق و هیئت پرداخت.

ناظم‌الاسلام کرمانی
نظام‌الاسلام کرمانی.jpg
میرزا محمد بن علی ملقب به ناظم‌الاسلام
نام اصلی میرزا محمد بن علی
زادروز ۱۲۸۰ قمری (۱۲۴۱ خورشیدی)
کرمان
پدر و مادر علی
مرگ ۱۳۳۷ قمری (۱۲۹۸ خورشیدی)
کرمان
علت مرگ آنفلوانزا
در زمان حکومت ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه، محمدعلی شاه، احمدشاه (قاجار)
رویدادهای مهم انقلاب مشروطه، تشکیل مجلس شورای ملی، به توپ بستن مجلس، فتح تهران
لقب ناظم‌الاسلام
پیشه نویسنده، روزنامه‌نگار، معلم، قاضی
سبک نوشتاری نثر ساده و روان، تاریخ‌نگاری مستند
کتاب‌ها تاریخ بیداری ایرانیان، شمس‌التصاریف، شمس‌اللغات، خلاصه‌العوامل، مقامات حریری، علائم‌الظهور
مدرک تحصیلی علوم دینی (فقه، اصول، منطق، صرف و نحو)، ادبیات فارسی و عربی، ریاضیات، هیئت قدیم
دلیل سرشناسی نگارش تاریخ بیداری ایرانیان، فعالیت در جنبش مشروطه، روزنامه‌نگاری
اثرگذاشته بر تاریخ‌نگاری مشروطه، روشنفکری مذهبی
اثرپذیرفته از میرزا آقاخان کرمانی، ملکم‌خان، مستشارالدوله، سید محمد طباطبایی

در نوجوانی از محضر استادانی چون میرزا آقاخان کرمانی، شیخ احمد روحی و میرزا حسن‌خان خبیرالملک بهره برد و در ۲۰سالگی قادر به تدریس این علوم شد. در ۲۸سالگی برای تکمیل تحصیلات به تهران مهاجرت کرد و در حوزه‌های میرزا ابوالحسن جلوه، سید شهاب‌الدین شیرازی، حاج میرزا حسن آشتیانی و حاج شیخ هادی نجم‌آبادی حاضر شد. همزمان با جنبش تنباکو، گرایش به افکار تجددخواهانه و آزادی‌خواهی یافت و تحت تأثیر آثار میرزا ملکم‌خان و مستشارالدوله قرار گرفت.

در ۱۳۱۲ قمری به عتبات سفر کرد و از درس میرزا محمدحسن شیرازی و میرزا محمدحسین نجفی اصفهانی (شهرستانی) بهره برد، اما به دلیل فوت شیرازی و ناسازگاری هوا، بازگشت. در تهران، به حوزه سید محمد طباطبایی پیوست که او را «مؤسس مشروطیت ایران» می‌دانست. با تأسیس مدرسه اسلام توسط طباطبایی، مسئولیت نظم و تدریس را بر عهده گرفت و به فرمان اتابک (علی‌اصغرخان) لقب ناظم‌الاسلام یافت.

او شاهد مستقیم حوادثی چون واگذاری امتیاز تالبوت، قتل ناصرالدین شاه، تشکیل مجلس شورای ملی، به توپ بستن مجلس، دوره استبداد صغیر، فتح تهران توسط مجاهدان ملی، عزل محمدعلی شاه و به تخت نشستن احمدشاه بود. این رویدادها او را به نواندیش سیاسی و مشروطه‌خواه تبدیل کرد. گرایش‌های سیاسی‌اش شامل ظلم‌ستیزی، رفع عقب‌ماندگی، انتقاد از جهل عمومی، آگاه‌سازی قشرها جامعه، ضرورت آزادی سیاسی، اجرای قانون، مشروطه‌خواهی و اعتدال و نفی خشونت بود.

او نظریه‌پرداز نبود، بلکه مورخ سیاسی بود که تحولات را بر اساس دیده‌ها و شنیده‌های مستقیم ثبت می‌کرد. مهم‌ترین اثرش «تاریخ بیداری ایرانیان» است که پس از مشروطیت نگاشته شد و دوره جدیدی در تاریخ‌نگاری ایران گشود. این کتاب، خاطرات روزانه از ذی‌الحجه ۱۳۲۲ تا رجب ۱۳۲۷ قمری، شامل مقدمه‌ای بلند بر زندگی رجال مبارز (مانند سید جمال‌الدین اسدآبادی، میرزا رضا کرمانی، سید محمد طباطبایی، امیرکبیر و سپهسالار)، شرح امتیاز رژی، وقایع اواخر ناصری، انجمن مخفی، حوادث کرمان، غوغای متشرعه و شیخیه، واقعه عمارت بانک، هجرت علما به عبدالعظیم و قم، تحصن در سفارت انگلیس، صدور فرمان مشروطیت، مذاکرات سیاسی، به توپ بستن مجلس و تعطیلی مشروطه است. ناظم‌الاسلام نقطه آغاز ترقی را صدارت امیرکبیر می‌دانست و از ناصرالدین و مظفرالدین شاه به عنوان دمدمی‌مزاج انتقاد می‌کرد. نثر کتاب ساده و روان است و منابع آن اسناد، تلگرام‌ها و گزارش‌های مستقیم است. دیگر آثارش کتاب‌های درسی مانند «شمس‌التصاریف»، «شمس‌اللغات»، «خلاصه‌العوامل»، «مقامات حریری» و «علائم‌الظهور» بودند.

او مدیر روزنامه‌های «نوروز» و «کوکب دری» (از ۱۳۲۵ قمری) بود. پس از ۱۳۳۰ قمری به کرمان بازگشت، ریاست دادگاه تجدیدنظر را بر عهده گرفت و بر اثر آنفلوانزا درگذشت. دیدگاهش روشنفکری مذهبی عرف‌گرا، آزادی‌خواه و اصلاح‌طلب بود که روابط مذهبی و سیاسی را بی‌پرده توصیف می‌کرد.[۱][۲][۳][۴][۵][۶]

زندگی و تحصیلات

میرزا محمد، مشهور به ناظم‌الاسلام کرمانی، فرزند علی، در سال ۱۲۸۰ قمری (۱۲۴۱ خورشیدی، برابر با ۱۸۶۳ میلادی) در شهر کرمان و در دوره پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار به دنیا آمد. او در خانواده‌ای با ایمان و متعهد به احکام شریعت بزرگ شد و دومین فرزند بود. کرمان در آن زمان یکی از مراکز پرتلاطم ایران بود که بنادر جنوبی‌اش در محاصره بریتانیا قرار داشت و ناامنی و آشوب بر سراسر کشور سایه افکنده بود.

از هفت‌سالگی به مکتب رفت و تحصیل خواندن و نوشتن فارسی و مقدمات عربی را آغاز کرد. شوق او به آموختن چنان بود که در ۱۵سالگی به تدریس مقدمات و ادبیات پرداخت و در ۲۰سالگی از تحصیل صرف و نحو، حساب، منطق و هیئت قدیم فراغت یافت و قادر به تدریس این علوم شد.[۱][۵][۲][۶]

تأثیر محیط کرمان بر شخصیت ناظم‌الاسلام

محیط پرتلاطم کرمان در دوره کودکی و جوانی ناظم‌الاسلام کرمانی نقش مهمی در شکل‌گیری شخصیت و گرایش‌های فکری او داشت. در آن زمان، کرمان با ناامنی‌های داخلی و محاصره بنادر جنوبی توسط بریتانیا مواجه بود که فضای سیاسی و اجتماعی آشوبی را به وجود آورده بود. این شرایط، همراه با معاشرت با شخصیت‌هایی چون میرزا آقاخان کرمانی، نویسنده انقلابی و آزادی‌خواه، زمینه‌ساز گرایش ناظم‌الاسلام به ظلم‌ستیزی و آزادی‌خواهی شد.

فضای فکری کرمان، که در آن روشنفکران و علما به بحث درباره اصلاحات و مبارزه با استبداد می‌پرداختند، او را به مطالعه آثار تجددخواهانه‌ای چون نوشته‌های میرزا ملکم‌خان و مستشارالدوله سوق داد. این تأثیرات اولیه، انگیزه او برای مهاجرت به تهران و پیوستن به جریان‌های مشروطه‌خواهانه را تقویت کرد و او را به یکی از فعالان فکری دوره مشروطه تبدیل نمود.[۶][۱][۲]

اساتید اولیه و پیشرفت در علوم

ناظم‌الاسلام در نوجوانی، شاگردی میرزا عبدالحسین بردسیری (معروف به میرزا آقاخان کرمانی، نویسنده انقلابی و شهید در راه آزادی)، شیخ احمد روحی (معروف به خبیرالملک) و میرزا حسن خان شد و در محضر آن‌ها علوم عقلیه، نقلیه، منطق و اشارات را تلمذ نمود. میرزا آقاخان کرمانی معلم او در منطق و شرح اشارات بود. ناظم‌الاسلام در حالی که به ادبیات عرب و فارسی تسلط یافته بود، به زبان‌های انگلیسی و فرانسه احاطه پیدا کرد و در علوم ریاضی، تجربی و حکمت الهی دستی وافر یافت.

در اوان ۲۰سالگی، ضمن بهره‌گیری از محضر حاج شیخ ابوجعفر مجتهد (فرزند حاج آقا احمد احمدی کرمانی)، درس‌های استاد را به دیگر طلاب آموزش می‌داد. در آن دوران، محصلین روشنفکر علوم معقول را بر فقه و اصول ترجیح می‌دادند و طلاب خوش‌ذوق مانند ناظم‌الاسلام برای رهایی از تحقیر، مدتی را صرف آموختن علم معقول کردند. از این رو، مدتی در اصفهان در محضر اساتید علوم معقول حاضر شد.[۳][۲][۱][۵]

مهاجرت به تهران و تحصیلات عالی

در محرم ۱۳۰۹ قمری (۲۸سالگی)، با دلی پرشور و سری پر از اندیشه‌های آزادی‌خواهانه، برای تکمیل تحصیلات عزم تهران کرد. در تهران، در حوزه درس میرزا ابوالحسن جلوه، سید شهاب‌الدین شیرازی، حاج میرزا حسن آشتیانی و حاج شیخ هادی نجم‌آبادی حاضر شد. شیخ هادی نجم‌آبادی، یکی از نخستین بیدارگران راه آزادی و مشروطه، تأثیر زیادی بر او گذاشت.

چندی از ورودش نگذشته بود که مسئله رژی و تنباکو پیش‌آمد و شور و شوق درونی نسبت به آزادی، تنفر از ظلم قاجار به اهل کرمان، معاشرت با میرزا آقاخان کرمانی، مطالعه آثار منادیان آزادی مانند میرزا ملکم‌خان و مستشارالدوله، و گرایش به مجتهدین مخالف استبداد، او را به فعالیت‌های سیاسی کشاند.

پس از قتل ناصرالدین شاه توسط میرزا رضا کرمانی، کرمانی‌های مقیم تهران اهانت‌های شدیدی تحمل کردند و برخی نام خانوادگی خود را تغییر دادند، که این امر بر او تأثیر گذاشت. او در تهران، به تدریس دروس سطح، شرح لمعه، عربی، صرف، نحو، ادبیات و ریاضیات پرداخت.[۲][۳][۵][۶][۱]

فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی

پیوستن به حوزه طباطبایی و لقب ناظم‌الاسلام

ورود به حوزه درس آیت‌الله سید محمد طباطبایی، سرشناس‌ترین روحانی مشروطه‌خواه و رهبر جنبش مشروطه، نقطه عطفی در زندگی او بود. ناظم‌الاسلام او را «مؤسس مشروطیت ایران» می‌دانست. طباطبایی مدرسه حاج رجبعلی (در محله سنگلج تهران، امروزه حوالی پارک شهر) را تأسیس کرد و هر روز در آنجا حوزه درسی تشکیل داد. ناظم‌الاسلام مسئولیت نظم و تدریس را بر عهده گرفت و به همین دلیل، به لقب ناظم‌الاسلام شهرت یافت.

این لقب بعدها به فرمان اتابک (علی‌اصغر خان صدراعظم) رسمی شد. در این دوره، شاهد واگذاری امتیاز تالبوت در زمان ناصرالدین شاه بود و به عنوان شاهد عینی، مسائل و حوادث مرتبط را مشاهده کرد. او همزمان، جذب افکار جدید در لباس آزادی‌خواهی، قانون‌خواهی و مشروطه‌خواهی شد.[۴][۳][۱][۵][۶]

نقش در جنبش مشروطه و حوادث کلیدی

در آستانه انقلاب مشروطیت، ناظم‌الاسلام در جریانات سیاسی و اجتماعی پایتخت فعال بود. تشکیل مجلس شورای ملی، به توپ بستن مجلس اول، حوادث دوره استبداد صغیر، فتح تهران توسط مجاهدان ملی، عزل محمدعلی شاه و به تخت نشستن احمدشاه، از مهم‌ترین رویدادهایی بودند که او را به نواندیش سیاسی تبدیل کردند. او در کنار فعالان مشروطه دیدار و همفکری داشت و بیش از آنکه مرد سیاست باشد،

نویسنده تحولات سیاسی بود. گرایش‌های سیاسی‌اش شامل ظلم‌ستیزی، رفع عقب‌ماندگی، انتقاد از جهل عمومی، آگاه‌سازی قشرها، ضرورت آزادی سیاسی، اجرای قانون، مشروطه‌خواهی، اعتدال و نفی خشونت بود. به عنوان مورخ سیاسی، تلاش‌های ملت در مبارزه با استبداد را بر اساس دیده‌ها و شنیده‌های مستقیم توصیف می‌کرد و معیاری برای راهنمایی انسان امروز از سرگذشت گذشته ارائه می‌داد. او روزنامه‌نگار بود و مدیر روزنامه‌های «نوروز» و «کوکب دری» (از سال سوم، ۱۳۲۵ قمری) شد.[۲][۱][۴][۵]

فعالیت‌های روزنامه‌نگاری ناظم‌الاسلام

ناظم‌الاسلام کرمانی به عنوان روزنامه‌نگار، نقش مهمی در آگاه‌سازی جامعه در دوره مشروطه ایفا کرد. او از سال ۱۳۲۵ قمری مدیریت روزنامه‌های «نوروز» و «کوکب دری» را بر عهده داشت. این روزنامه‌ها به ترویج افکار مشروطه‌خواهانه، آزادی‌خواهی و قانون‌مداری اختصاص داشتند و به موضوعاتی چون ظلم‌ستیزی، ضرورت اصلاحات اجتماعی و سیاسی، و انتقاد از استبداد قاجار می‌پرداختند.

ناظم‌الاسلام از این پلتفرم‌ها برای اطلاع‌رسانی درباره رویدادهای سیاسی، مانند تشکیل مجلس شورای ملی و تحصن‌های علما، استفاده می‌کرد. او با نثر ساده و روان خود، تلاش داشت تا قشرها مختلف جامعه را با مفاهیم مشروطیت و حقوق ملت آشنا کند.

این فعالیت‌ها او را به یکی از چهره‌های برجسته روشنفکری مذهبی تبدیل کرد که از رسانه برای پیشبرد اهداف اصلاح‌طلبانه بهره می‌برد. دیدگاه‌های او در این روزنامه‌ها، از جمله تأکید بر اعتدال و نفی خشونت، با گرایش‌های سیاسی‌اش در «تاریخ بیداری ایرانیان» همخوانی داشت و به گسترش آگاهی عمومی کمک کرد.[۲][۵][۴]

سفر به عتبات و بازگشت

در ۱۳۱۲ قمری، برای خواندن فلسفه و بهره از محضر بزرگان، راهی عتبات عالیات شد و از حوزه درس میرزا محمدحسن شیرازی و میرزا محمدحسین نجفی اصفهانی (شهرستانی) بهره برد. چون از دست میرزای شیرازی، میرزای آشتیانی و سایر علمای دین و علم ایران، رخصت اجتهاد یافت. اما اندکی پس از حضور، به دلیل فوت میرزای شیرازی و ناسازگاری هوای آنجا، به تهران بازگشت.[۳][۱][۵]

آثار و میراث

کتاب‌های درسی و دیگر تألیفات

آثار مکتوب ناظم‌الاسلام عمدتاً کتاب‌های درسی مدارس دوره مشروطه بودند، از جمله «شمس‌التصاریف»، «شمس‌اللغات»، «خلاصه‌العوامل»، «مقامات حریری» (ترجمه) و «علائم‌الظهور» (درباره علائم ظهور امام زمان). این کتاب‌ها به موضوعاتی چون صرف و نحو عربی می‌پرداختند. آموزگاری تا پایان عمر یکی از افتخارات او بود و همواره به تدریس پرداخت.[۱][۵][۶][۴]

نقش آموزشی ناظم‌الاسلام

ناظم‌الاسلام کرمانی به عنوان معلم، نقشی برجسته در تربیت نسل جدید در دوره مشروطه داشت. او در مدرسه اسلام، که توسط آیت‌الله سید محمد طباطبایی تأسیس شده بود، مسئولیت تدریس دروسی چون صرف و نحو عربی، ادبیات فارسی و ریاضیات را بر عهده داشت. این مدرسه به ترویج افکار مشروطه‌خواهانه و آگاه‌سازی شاگردان درباره حقوق ملت و قانون‌مداری کمک می‌کرد.

ناظم‌الاسلام با استفاده از جایگاه آموزشی خود، ایده‌های آزادی‌خواهی و اصلاحات اجتماعی را به شاگردان منتقل می‌کرد و به پرورش نسلی آگاه و متعهد به آرمان‌های مشروطه کمک نمود. او تا پایان عمر به حرفه آموزگاری افتخار می‌کرد و آن را بخشی از رسالت خود در بهبود وضعیت فرهنگی و اجتماعی ایران می‌دانست. فعالیت‌های آموزشی او مکمل آثار مکتوبش، مانند کتاب‌های درسی، بود که برای تربیت دانش‌آموزان دوره مشروطه تألیف شده بودند.[۵][۱][۴]

تاریخ بیداری ایرانیان

 
تاریخ بیداری ایرانیان

مهم‌ترین و مشهورترین اثر او «تاریخ بیداری ایرانیان» است که پس از برقراری مشروطیت نگاشته شد و دوره جدیدی در تاریخ‌نگاری ایران گشود. این کتاب، بیشتر خاطرات روزانه از ذی‌الحجه ۱۳۲۲ تا رجب ۱۳۲۷ قمری، به کوشش علی‌اکبر سعیدی سیرجانی تصحیح شده است. بخش اول شامل مقدمه‌ای بلند (به حجم یک مجلد) و سه جلد است.

مقدمه شرحی از زندگی رجال مبارز و معاصر مؤلف مانند سید جمال‌الدین اسدآبادی، میرزا رضا کرمانی، روحانیانی چون سید محمد طباطبایی، و دولت‌مردانی ترقی‌خواه چون امیرکبیر و میرزا حسین‌خان سپهسالار است. ناظم‌الاسلام نقطه آغازین ترقی ایرانیان را دوران صدارت امیرکبیر می‌داند. او شرح مبسوطی در کتاب بیداری ایرانیان از امتیازنامه رژی، دعوای علما و دربار، و نامه‌ها و تلگرام‌های فراوان دو گروه آورده است.[۴][۱][۳][۲]

جلدهای یکم تا سوم بیداری ایرانیان، رویدادهایی از ذی‌الحجه ۱۳۲۲ تا رمضان ۱۳۲۴ قمری، شامل مباحث انجمن مخفی، واقعه کرمان و غوغای متشرعه و شیخیه، واقعه عمارت بانک یا مدرسه چال، تاریخچه وضع ارامنه، شایعه تکفیر مظفرالدین شاه به فتوای سید عبدالله بهبهانی به جرم تحریک ارامنه به قتل سلطان عبدالحمید، هجرت علما به آرامگاه عبدالعظیم و سپس قم، تحصن در سفارت انگلیس، صدور فرمان مشروطیت، و ذکر نام روزنامه‌ها و مدارس دوره مظفری. ناظم‌الاسلام کوشید رویدادها را روزبه‌روز بنویسد.

جلد دوم (جلدهای چهارم و پنجم، اضافات و ملحقات)، وقایع شوال ۱۳۲۴ تا رجب ۱۳۲۷، گزارش‌ها تا بیستم صفر ۱۳۲۵ برای چاپ آماده بود، اما با مخالفت محمدعلی شاه و رویارویی شاه و ملت، از نشر خودداری کرد. از جمادی‌الاولی ۱۳۲۶، پس از بستن مجلس به توپ (یوم التوپ) و تعطیلی مشروطه، لحن را احتیاطی کرد.

مضمون، منابع (اسناد و گزارش‌های مستقیم)، و سبک منثور ساده و روان، این اثر را بی‌سابقه کرد. او از ناصرالدین و مظفرالدین شاه به عنوان دمدمی‌مزاج و ساده‌لوح یاد می‌کند.[۴][۱][۵][۳]

سبک و اهمیت «تاریخ بیداری ایرانیان»

کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» نه تنها به دلیل محتوای غنی، بلکه به سبب سبک نگارش و منابع مورد استفاده، اثری بی‌سابقه در تاریخ‌نگاری ایران محسوب می‌شود. ناظم‌الاسلام این اثر را با نثری ساده، روان و قابل فهم برای عموم نگاشت که از سبک‌های پیچیده و متکلف رایج در آن دوره فاصله داشت. او برای نگارش از منابع دست‌اول مانند اسناد رسمی، تلگرام‌های علما و دربار، گزارش‌های مستقیم شاهدان عینی، و مکاتبات سیاسی استفاده کرد.

این منابع، که شامل نامه‌های محرمانه و گزارش‌های انجمن‌های مخفی بود، به کتاب اعتباری تاریخی بخشید. سبک وقایع‌نگاری روزبه‌روز او، که از ذی‌الحجه ۱۳۲۲ تا رجب ۱۳۲۷ قمری را دربرمی‌گیرد، امکان ثبت دقیق تحولات مشروطه را فراهم کرد. این اثر به عنوان منبعی کلیدی برای مطالعه تاریخ مشروطیت شناخته می‌شود، زیرا جزئیاتی از مذاکرات سیاسی، تحصن‌ها، و جدال‌های میان ملت و دربار ارائه می‌دهد که در دیگر منابع کمتر یافت می‌شود.

ناظم‌الاسلام با این کتاب، دوره جدیدی در تاریخ‌نگاری ایران گشود و الگویی برای ثبت تاریخ به صورت بی‌طرفانه و مستند ارائه داد. اهمیت این اثر در بازتاب عینی رویدادها و حفظ میراث مبارزات ملت ایران برای نسل‌های آینده است.[۴][۳][۱]

دیدگاه‌های سیاسی و سبک کلی آثار

ناظم‌الاسلام نظریه‌پرداز یا فیلسوف سیاسی نبود، بلکه دارای گرایش‌های عمومی سیاسی بود و به تأمل مستقل در امر سیاسی نپرداخت. در لابه‌لای وقایع‌نگاری، دیدگاه‌هایی چون ظلم‌ستیزی، رفع عقب‌ماندگی، انتقاد از جهل، آگاه‌سازی، آزادی سیاسی، قانون، مشروطه‌خواهی، اعتدال و نفی خشونت را بیان کرد.

او را می‌توان روشنفکر مذهبی عرف‌گرا، آزادی‌خواه، اصلاح‌طلب و مبارز معرفی کرد که در نوشته‌ها از روابط و جدل‌های دو قدرت مذهبی و سیاسی پرده برمی‌داشت. در واقع تلاش ناظم‌الاسلام در بهبود وضعیت سیاسی و اجتماعی مملکت بود.[۲][۵][۴]

سال‌های پایانی و درگذشت

ناظم الاسلام پس از کسب تجربیات فراوان و به علت بالا رفتن سن، در ۱۳۳۰ قمری به زادگاه کرمان بازگشت. او ریاست دادگاه تجدیدنظر شهر را بر عهده گرفت و تا پایان عمر در آنجا ماند.[۵][۴][۶]

فعالیت‌های قضایی در کرمان

پس از بازگشت به کرمان در سال ۱۳۳۰ قمری، ناظم‌الاسلام کرمانی به عنوان رئیس دادگاه تجدیدنظر شهر منصوب شد. او در این جایگاه، با بهره‌گیری از تجربیاتش در تهران و آگاهی از مفاهیم مشروطه‌خواهی، به رسیدگی عادلانه به پرونده‌های قضایی پرداخت. گرچه اطلاعات محدودی درباره جزئیات فعالیت‌های قضایی او در دست است، اما منابع نشان می‌دهند که او به عنوان قاضی، رویکردی منصفانه و اصلاح‌طلبانه داشت و تلاش کرد تا عدالت را در زادگاه خود برقرار کند.

این نقش، مکمل فعالیت‌های پیشین او در زمینه آموزش و روزنامه‌نگاری بود و نشان‌دهنده تعهد او به بهبود جامعه بود.[۵][۶]

درگذشت

ناظم‌الاسلام در ۱۳۳۷ قمری (۱۲۹۸ خورشیدی، ۱۹۱۹ میلادی)، بر اثر همه‌گیری آنفلوانزا در کرمان، درگذشت. او به عنوان شاهد عینی مشروطیت، تاریخ‌نگار بی‌باک و معلم، در ثبت تحولات برای نسل‌های آینده چهره‌ای ماندگار است.[۵][۶][۱]

منابع