احمد شاه
احمد شاه قاجار | |
---|---|
اطلاعات کلی | |
نام | احمد شاه قاجار |
نامهای دیگر | احمد میرزا |
منصب | هفتمین و آخرین پادشاه قاجار در ایران |
زادگاه | تبریز |
ملیت | ایرانی |
شناخته شده | آخرین پادشاه قاجار قبل از پهلوی |
دوره | قاجاریه |
پیش از | رضا شاه پهلوی |
پس از | محمدعلی شاه قاجار |
نام پدر | محمدعلی شاه قاجار |
نام مادر | ملکه جهان |
همسران | لیدا جهانبانی، بدرالملوک والا و چند تن دیگر |
فرزندان | ایراندخت، همایوندخت، مریمدخت، فریدون میرزا |
احمد شاه یا احمد شاه قاجار یا احمد میرزا (زاده ۱۲۷۵ خورشیدی، تبریز - درگذشته ۱۳۰۸ خورشیدی، پاریس) هفتمین و آخرین پادشاه قاجار در ایران بود. او دومین پسر محمدعلی شاه و نخستین فرزند پسر او از ملکه جهان بود که در هنگام ولیعهدی پدرش در تبریز به دنیا آمد. در سن ۱۰ سالگی با پدرش به تهران رفت[۱] و پس از فتح تهران و خلع محمدعلیشاه در ۱۲۸۸ توسط مجلس عالی رجال و بزرگان مملکت در ۱۲سالگی به سلطنت رسید. تا رسیدن او به سن بلوغ و تاجگذاری در ۱۲۹۳ خورشیدی، ابتدا عضدالملک و سپس ناصرالملک از سران ایل قاجار نایبالسلطنه بودند.[۲]
سلطنت قاجاریه با وی به پایان رسید. او وارث سلطنت ۱۲۰ ساله قاجارها در ایران بود.[۳]
زندگینامه احمد شاه
دوران کودکی او در تبریز سپری شد. قبل از رسیدن به مقام سلطنت احمد میرزا خوانده میشد، معلمان و مربیان روسی داشت و اسمیرنوف معلم روسی او که افسر ارتش روسیه بود، در او نفوذ داشت. احمد فوقالعاده مورد توجه و علاقه پدر و مادرش بود در همان سال اول سلطنت محمدعلی شاه در ده سالگی به عنوان ولیعهد تعیین شد.[۴]
او در سن هفده سالگی (یک سال پیش از تاج گذاری) با بدرالملوک والا که پدرش شاهزاده ظهیرالسلطان والا نوهٔ عباس میرزا بود، ازدواج کرد. این ازدواج توسط مادر احمد شاه، ملکه جهان ترتیب داده شد و عروس که در آن هنگام ۱۲ ساله بود در تنها مدرسهٔ دخترانهٔ تهران درس میخواند. مراسم عقد با تشریفات مفصلی انجام شد. حاصل این ازدواج دختر بزرگ احمد شاه، ایراندخت بود.
با وجود علاقه بین آنها چون بدرالملوک پدر خود را شایستهتر از احمدشاه میدانست اختلاف بین آنها افتاد و این ازدواج منجر به جدایی شد.
احمدشاه سه بار دیگر نیز ازدواج کرد و از این ازدواجها صاحب دو دختر به نامهای همایون دخت قاجار و مریم قاجار و یک پسر به نام فریدون قاجار شد.[۴]
انتقال سلطنت به احمد شاه
تشریفات انتقال سلطنت از محمدعلی شاه به پسرش غیرعادی بود. چند روز پس از فتح تهران یعنی در روز ۱۸ مرداد ۱۲۸۸ شمسی مصادف با ۲۷ جمادیالثانی سال ۱۳۲۷ هجری قمری، یک مجلس عالی از رجال و بزرگان مشروطهخواه که خود را نماینده مردم میدانستند محمدعلی شاه را که همراه خانواده به سفارت روس پناهنده شده بود از مقام سلطنت خلع و احمد شاه را بهجای وی برگزیدند.
برگزیده شدن احمد میرزا به سلطنت باعث شد که وی از پدر و مادر خود که مقرر بود خاک ایران را ترک نمایند جدا شود. مشروطهخواهان نامهای به سفارتخانههای روس و انگلیس نوشتند مبنی بر اینکه چون ملت سلطان احمد میرزای ولیعهد را به شاهنشاهی ایران انتخاب نموده سفرای روس و انگلیس باید ایشان را تسلیم دارند.
محمدعلی شاه به علت علاقه مفرطی که به پسر سیزده ساله خود داشت راضی به تسلیم او نبود و میگفت که او باید تا حد بلوغ با من باشد و اگر این کار ممکن نیست پسر دیگرم محمدحسن میرزا را انتخاب نمایند.
اما آزادیخواهان حاضر نبودند پادشاهشان در خارج تربیت شود. احمدشاه نیز متقابلاً به پدر و مادر علاقه داشت و حاضر به جدایی از آن دو نبود. اما مقاومت بیفایده بود و در نتیجه طرفین در حالی که به شدت میگریستند با یکدیگر وداع کردند. شاه در کالسکه مخصوص نشست و به دستور نماینده سفارت روس اشک از چشمان خود پاک کرده به راه افتاد. قشون ملی در اطراف کالسکه حلقه زدند و رهسپار سلطنتآباد شدند. چند تن از سفارت روس و انگلیس شاه را تا سلطنتآباد بدرقه کردند. روز دوم رجب ۱۳۲۷ در حالیکه شهر را آذین بسته بودند شاه را با شکوه فراوان از سلطنت آباد به کاخ گلستان منتقل ساختند.
از آنجا که احمدشاه در آغاز سلطنت سیزده سال بیشتر نداشت، مجلس عالی تا رسیدن وی به سن بلوغ عضدالملک بزرگ خاندان قاجار را به نیابت سلطنت برگزید. مجلس عالی که اعضای آن قریب به ۳۰ نفر بودند و از معتمدین سردار اسعد و سپهدار شناخته میشدند هیئت وزیرانی هم به شرح زیر انتخاب و معرفی کرد:
سپهدار اعظم وزیر جنگ، سردار اسعد وزیر داخله، ناصرالملک وزیر خارجه، مستوفیالممالک وزیر مالیه، فرمانفرما وزیر عدلیه، سردار منصور رشتی وزیر پست و تلگراف و صنیعالدوله وزیر معارف.[۵]
تاجگذاری و سلطنت احمد شاه
حدود ۵ سال اوضاع به همین منوال پیش رفت تا اینکه در روز ۳۰ تیر ۱۲۹۳ احمدمیرزای ۱۸ ساله در تهران تاجگذاری کرد. این مراسم در دوره فترت بین مجلس دوم و سوم و در شرایطی که دوران حاکمیت نایبالسلطنه نیز رو به پایان بود و هیچ ارگان و نهادی بر کشور حاکم نبود به وقوع پیوست.[۵]
تاجگذاری احمدشاه یک ماه قبل از آغاز جنگ جهانی اول صورت گرفت. اقدامات او برای بیرون راندن قوای انگلیسی و روسی که طبق قراردادهای ۱۹۰۷ و ۱۹۱۵ ایران را به دو منطقه نفوذ خود تقسیم کرده بودند بینتیجه ماند. با وقوع انقلاب بلشویکی ۱۹۱۷ در روسیه، دولت این کشور قرارداد ۱۹۱۵ با انگلیس را لغو کرد و نیروهای خود را از ایران فراخواند. به دنبال آن نیروهای انگلیسی حاضر در ایران به سمت شمال پیشروی کردند و تقریباً تمام خاک ایران را تحت نفوذ خود درآوردند.
پایان جنگ جهانی اول نویددهنده دوران خوبی برای خاورمیانه و ایران نبود. حفظ و نگهداری هندوستان، طمع به بازارهای داخلی منطقه، دسترسی به نفت و مقابله با خطر بلشویسم، چهار محور فعالیت استعمار انگلستان در ایران و خاورمیانه را تشکیل میداد.
لرد کرزن، وزیر خارجه وقت انگلیس در پی انعقاد قرارداد ۱۹۱۹ در ایران بود که با تحقق یافتن آن ایران آشکارا به مستعمره انگلستان تبدیل میشد و کلیه امور مالی و گمرکی نظامی کشور را به دست میگرفت. اما این قرارداد به دلیل مخالفت مردم و روحانیون و به ویژه چهرههایی چون مرحوم سیدحسن مدرس و دکتر محمد مصدق در مجلس شورای ملی هرگز به اجرا درنیامد.[۵]
حوادث دوران سلطنت احمد شاه
در سالهای پادشاهی احمد شاه ایران حوادث متعددی اتفاق افتاد:
اعدام شیخ فضلالله نوری ـ مرداد ۱۲۸۸
فرار محمدعلی شاه از ایران ـ شهریور ۱۲۸۸
اولتیماتوم روسیه به ایران ـ اردیبهشت ۱۲۹۰
به توپ بستن بارگاه امام رضا (ع) توسط نظامیان روسیه - فروردین ۱۲۹۱
قیام مردم بوشهر علیه نظامیان انگلیس ـ مرداد ۱۲۹۴
قیام شیخ محمد خیابانی ـ فروردین ۱۲۹۹
قیام میرزا کوچک خان جنگلی ـ خرداد ۱۲۹۹
و کودتای رضاخان پهلوی ـ اسفند ۱۲۹۹
مهمترین رویدادها و حوادث دوران ۱۷ ساله پادشاهی احمد شاه قاجار بود.
در صحنه بینالمللی نیز:
وقوع جنگ اول جهانی ـ تیر ۱۲۹۳
انقلاب بلشویکی در روسیه ـ آبان ۱۲۹۶
و تأسیس جامعه ملل ـ تیر ۱۲۹۷
مهمترین رخدادهای خارجی دوران حکومت وی بود.
سالهای جنگ اول جهانی بحرانیترین سالهای حکومت احمد شاه بود. با آنکه احمد شاه در نطق افتتاحیه مجلس سوم شورای ملی، دولت ایران را بیطرف خواند، در سالهای جنگ، ایران به اشغال روسیه و انگلیس و عثمانی درآمد، سپس قرارداد ۱۹۱۹ به این اشغالگری رسمیت بخشید و سبب تجزیه ایران شد. در این سالها احمدشاه در ازاء دریافت حقوق از روسیه و انگلیس در برابر طرحهای آنان سکوت میکرد و با روی کار آمدن رئیسالوزراهای مورد نظر آنان در کشور مخالفت نمینمود.[۴]
کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹
در سالهای پایانی حکومت احمد شاه کودتای مشترک رضاخان و سیدضیاءالدین طباطبائی، به وقوع پیوست. سیدضیاء پس از کودتا فرمان نخستوزیری خود را از احمدشاه دریافت کرد. اما کابینه وی ۱۰۰ روز بیشتر دوام نیافت. پس از آن قوامالسلطنه، مشیرالدوله، مستوفیالممالک و سپس رضاخان مأمور تشکیل کابینه شدند. در دوران حکومت رضاخان مقدمات سلب قدرت از احمد شاه و انقراض سلسله قاجار فراهم شد و این سلسله نهایتاً به موجب مصوبهای که در آبان ۱۳۰۴ در مجلس شورای ملی به تصویب رسید، منقرض گردید.[۴]
خلع و تبعید احمدشاه و انقراض قاجاریه
در اواخر دوران حکومت احمدشاه، قیامهای متعددی در مناطق مختلف ایران از جمله گیلان (میرزا کوچک خان)، تبریز (شیخ محمد خیابانی) و خراسان (کلنل محمدتقی خان پسیان) به وقوع پیوست که همگی آنها به دلیل عدم هماهنگی و انسجام لازم سرکوب شدند. سلطنت احمدشاه تا ۱۳۰۴ ادامه یافت و در این سال وی تحت فشار رضاخان از پادشاهی خلع شد. پس ازکودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ عملاً قدرت از دست احمدشاه خارج شده بود. او با از دست دادن تدریجی اکثر اختیارات خود، رهسپار اروپا شد و زمام امور کشور را عملاً به رضاخان که «سردار سپه» و نخستوزیر بود، سپرد. رضاخان نیز مرحله به مرحله زمینه خلع وی را از قدرت فراهم ساخت.
سرانجام در نهم آبان ۱۳۰۴ ماده واحدهای به صورت طرح تقدیم مجلس پنجم شد که در آن خلع قاجار از سطنت و سپردن حکومت موقت به رضاخان خواسته شده بود. این ماده واحده به پیشنهاد «سیدمحمد تدین» نایب رئیس مجلس مطرح شد. براساس این پیشنهاد مسؤولیت تعیین شکل حکومت آتی بر عهده مجلس مؤسسانی بود که باید بعداً تشکیل میشد. پیشنهاد تدین در همان روز طرح، با ۸۰ رأی مثبت از مجموع ۸۵ نماینده حاضر در مجلس به تصویب رسید و بدین ترتیب به حدود ۱۳۰ سال حاکمیت سلسله قاجار بر ایران خاتمه داد.
متن طرح قانونی انقراض قاجاریه به شرح زیر بود:
«مجلس شورای ملی به نام سعادت ملت ایران انقراض سلسله قاجاریه را اعلام نموده و حکومت موقتی را در حدود قانون اساسی و قوانین موضوعه مملکتی به شخص رضاخان پهلوی واگذار مینماید. تعیین حکومت قطعی موکول به نظر مجلس مؤسسان است که برای تغییر مواد ۳۶ و ۳۷ و ۳۸ و ۴۰ متمم قانون اساسی تشکیل میشود.»
بدین ترتیب احمدشاه که از همان ابتدا علاقهای به شاهی نشان نداده بود، آخرین پادشاه سلسله قاجاریه لقب گرفت و از سال ۱۳۰۲ زندگی در اروپا را برگزید. بعد از تصویب طرح انقراض قاجاریه در مجلس، رضاخان سردار سپه با عنوان جدید «والاحضرت اقدس» ریاست حکومت موقتی را تا تعیین تکلیف حکومت آینده ایران به دست گرفت. احمدشاه قاجار با صدور اعلامیهای در پاریس خلع خود را از سلطنت غیرقانونی اعلام کرد و خود را «پادشاه قانونی مشروطه ایران» خواند، امّا رضاخان بیاعتنا به اعتراض پادشاه مخلوع، برادر و ولیعهد او محمدحسن میرزا را نیز از کشور اخراج کرد. ۱۰ روز پس از خلع احمد شاه از سلطنت سفیر انگلستان نزد رضاخان رفت و طی یادداشتی از سوی دولت انگلستان حکومت وی را به رسمیت شناخت. فردای همان روز نیز سفیر شوروی به دیدار رضاخان شتافت و به رسمیت شناختن حکومت او را توسط دولت متبوعش اعلام کرد.[۵]
۱۱ آبان ۱۳۰۴ روزی بود که احمد شاه، آخرین پادشاه قاجار بعد از خلع از حکومت در ۹ آبان همان سال برای آخرین بار ایران را نه برای تفریح بلکه برای تبعید به مقصد اروپا ترک کرد.[۶]
مرگ احمد شاه
احمد شاه در سال ۱۳۰۸ خورشیدی در حالی که هیچگاه سلطنت پهلوی را به رسمیت نشناخت بر اثر ورم کلیه و اضافه وزن در «نویی سور سن» در حومهٔ پاریس در گذشت.[۴]
جنازه او طبق وصیتش به کربلا منتقل و در کنار پدرش مدفون گردید.[۳]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ تبریز پدیا - احمد شاه قاجار ؛ هفتمین و آخرین پادشاه سلسله قاجاریه
- ↑ بیوگرافی - احمدشاه قاجار
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ مطالعات ایران - احمدشاه از کودکی تا سلطنت
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ تاریخی - زندگینامه احمد شاه قاجار
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ تاریخ ایرانی - احمدشاه قاجار به سلطنت رسید
- ↑ بیتوته - احمدشاه، آخرین شاه قاجار از تبعید تا مرگ