کاربر:Ehsan/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۸٬۳۲۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶۴: خط ۱۶۴:


== ایدئولوژی جنسیت چیست؟ ==
== ایدئولوژی جنسیت چیست؟ ==
برای فهم آنچه سازمان مجاهدین خلق و مشخصا مریم رجوی در انقلابی ایدئولوژیک آنرا هدف قرار داده  لازم است دیدگاه روشنی نسبت به ایدئولوژی جنسیت داشته باشیم.
برای فهم آنچه سازمان مجاهدین خلق و مشخصا مریم رجوی در انقلابی ایدئولوژیک آنرا هدف قرار داده  لازم است دیدگاه روشنی نسبت به ایدئولوژی جنسیت داشته باشیم.'''ا'''ین مفهوم در خارج دایره‌ی مفاهیم و آموزه‌های سازمان مجاهدین و مریم رجوی به عنوان تبیین‌گر و شارح انقلاب ایدئولوژیک نیز متداول و شناخته شده است. هر چند بدون شک مریم رجوی با طی کردن یک مسیر عملی در نفی این ایدئولوژی در یک تجربه‌ی ذی‌قیمت توانست عمق و عرصه‌های جدیدی از کارکردها، ریشه‌های آنرا کشف و بررسی نماید.


این واژه که بطور خاص جزو  فرهنگ واژگانی مورد استفاده در انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین است و در بیرون از این سازمان دست‌کم به این معنای خاص کمتر استفاده شده، گاه معادل جنسیت زدگی بکار برده می شود، هر چند دارای مفهوم شامل‌تری است.
عبارت «ایدئولوژی جنسیت» مع بطور خاص جزو  فرهنگ واژگانی مورد استفاده در انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین است و در بیرون از این سازمان دست‌کم به این معنای خاص کمتر استفاده شده، گاه معادل جنسیت زدگی بکار برده می شود، هر چند دارای مفهوم شامل‌تری است.


ایدئولوژی جنسیت از دیدگاه مریم رجوی یک پدیده‌ی دو وجهی است که در آن فردیت و جنسیت هم مؤثر و هم متأثر از یکدیگرند. مریم رجوی فردیت را آن روی سکه‌ی جنسیت می‌داند. به این معنی که هر یک به تقویت دیگری یاری می‌رساند و در خدمت دیگری قرار می‌گیرد.  
ایدئولوژی جنسیت از دیدگاه مریم رجوی یک پدیده‌ی دو وجهی است که در آن فردیت و جنسیت هم مؤثر و هم متأثر از یکدیگرند. مریم رجوی فردیت را آن روی سکه‌ی جنسیت می‌داند. به این معنی که هر یک به تقویت دیگری یاری می‌رساند و در خدمت دیگری قرار می‌گیرد.  


=== تعریف پایه‌ای فرد و فردیت ===
=== تعریف پایه‌ای فرد و فردیت ===
فرد در فرهنگ لغت عمید یگانه؛ بی‌همتا و بی‌نظیر تعریف شده و فردیت یگانگی و بی همتایی.<ref>فرهنگ عمید- معنی واژه فرد</ref> به این ترتیب می‌توان گفت فرد بیانگر «خودی» است که نمونه و نظیر دیگری ندارد. شما با هیچ انسان دیگری در روی کره زمین یکی نیستید و هیچ کس با شما یکی نیست. ازسویی هر انسان ادراکی از وجود خویشتن دارد .مجموعه این تصورات در یک کلیت کم وبیش منسجم وحدت می‌یابند و خودپنداشت فرد را می‌سازند..
فرد در فرهنگ لغت عمید یگانه؛ بی‌همتا و بی‌نظیر تعریف شده و فردیت یگانگی و بی همتایی.<ref>فرهنگ عمید- معنی واژه فرد</ref> به این ترتیب می‌توان گفت فرد بیانگر «خودی» است که نمونه و نظیر دیگری ندارد. شما با هیچ انسان دیگری در روی کره زمین یکی نیستید و هیچ کس با شما یکی نیست. ازسویی هر انسان ادراکی از وجود خویشتن دارد. مجموعه این تصورات در یک کلیت کم و بیش منسجم وحدت می‌یابند و خودپنداشت فرد را می‌سازند
 
...


==== فردیت و فردگرایی ====
==== فردیت و فردگرایی ====
در حال حاضر یک تلقی از اصطلاح فردگرایی یا فردیت این است که چنین تفکری حقوق فرد را در مرکز توجه خود می‌نهد و بدین ترتیب «با این بنیان اساسی شروع می‌کند که فردِ بشرْ در تقلای خود برای آزادی دارای اهمیت اساسی است.» باید توجه داشت در این‌جا منظور از فردیت یا فردگرایی جنبه مثبت آن که بیانگر هویت بی‌همتای انسان و احترام به آزادی و انتخاب اوست نمی‌باشد. بلکه بلکه جنبه ای است که در برخی مباحث روانشناسی فردگرایی خودخواهانه یا «خودپرستی» نامیده می‌شود. واقعیت این است که کلیشه‌های رفتاری در دنیای سرمایه داری به آنچه نامش‌ خودپرستی و خودخواهی است نیز نام فردگرایی داده و آنرا مشروع می‌سازد.
در حال حاضر یک تلقی از اصطلاح فردگرایی یا فردیت این است که چنین تفکری حقوق فرد را در مرکز توجه خود قرار می‌دهد و بدین ترتیب «با این بنیان اساسی شروع می‌کند که فردِ بشرْ در تقلای خود برای آزادی دارای اهمیت اساسی است.» باید توجه داشت در این‌جا منظور از فردیت یا فردگرایی جنبه مثبت آن که بیانگر هویت بی‌همتای انسان و احترام به آزادی و انتخاب اوست نمی‌باشد. بلکه بلکه تعریفی مورد نظر است که در برخی مباحث روانشناسی فردگرایی خودخواهانه یا «خودپرستی» نامیده می‌شود. واقعیت این است که کلیشه‌های رفتاری در دنیای سرمایه داری به آنچه نامش‌ خودپرستی و خودخواهی است نیز نام فردگرایی داده و آنرا مشروع می‌سازد.  
 
فردیتی که در انقلاب ایدئولوژیک از نفی و مبارزه با آن سخن گفته می شود، همان «خویشتن پرستی» یا به تعبیر مریم رجوی ایدئولوژی  «اول من» است. هر انسان از آغاز تولد می‌آموزد که باید به دنبال کسب موقعیت و اثبات خود به قیمت بی توجهی به دیگران باشد. جاه طلبی، خودخواهی، حسادت، قدرت طلبی، بهترین و بیشترین را بر خود خواستن و ... همگی از مظاهر فردیت هستند. چنین ویژگی هایی البته در نظر عموم نکوهیده هستند و دست‌کم برخلاف جنسیت زدگی که برخی از مظاهر آن کاملا طبیعی جلوه می‌کنند ،‌ خصوصیاتی منفی تلقی می‌شوند،‌اما نباید از نظر دور داشت که ...  


=== '''جنسیت زدگی''' ===
فردیتی که در انقلاب ایدئولوژیک از نفی و مبارزه با آن سخن گفته می شود، همان «خویشتن پرستی» یا به تعبیر مریم رجوی ایدئولوژی  «اول من» است. هر انسان از آغاز تولد می‌آموزد که باید به دنبال کسب موقعیت و اثبات خود به قیمت بی توجهی به دیگران باشد. جاه طلبی، خودخواهی، حسادت، قدرت طلبی، بهترین و بیشترین را بر خود خواستن و ... همگی از مظاهر فردیت هستند. چنین ویژگی هایی البته در نظر عموم نکوهیده  هستند و دست‌کم برخلاف جنسیت زدگی که برخی از مظاهر آن کاملا طبیعی تلقی می‌شوند،‌ مظاهر فردیت از نظر همگان ناپسند هستند. اما باید توجه داشت که معمولا آنچه ما آنرا ناپسند و مذموم می‌دانیم مظاهر افراطی فردیت است.اما از دیدگاه مریم رجوی این اندیشه بصورتی نامحسوس در رفتار و رابطه های ما حضور دارد. هنگامی که ما از کنار رنج‌های دیگران بی تفاوت میگذریم یا تنها دچار احساس ترحم می‌شویم بدون اینکه عملی انجام دهیم. هنگامی که در یک مباحثه به نظر دیگران توجه نمی‌کنیم و همواره خود را برحق می‌دانیم. هنگامی که حاضر نیستیم حتی از سخن برحق خود کوتاه بیاییم تا دل کسی را نشکنیم، هنگامی که حاضر نیستیم برای شنیدن دیگران بهایی پراخت کرده و به سخن آنها احترام بگذاریم هنگامی که به هردلیل درست یا نادرستی خشمگین و عصبانی می‌شویم، در همه‌ی این موارد، این فردیت است که دارد در ما عمل می‌کند.  
'''جنسیت زدگی داشته باشیم. این مفهوم در خارج دایره‌ی مفاهیم و آموزه‌های سازمان مجاهدین و مریم رجوی به عنوان تبیین‌گر و شارح انقلاب ایدئولوژیک نیز متداول و شناخته شده است. هر چند بدون شک مریم رجوی با طی کردن یک مسیر عملی در نفی این ایدئولوژی در یک تجربه‌ی ذی‌قیمت توانست عمق و عرصه‌های جدیدی از کارکردها، ریشه‌های آنرا کشف و بررسی نماید.'''


=== '''تعریف پایه ای جنس و جنسیت:''' ===
=== '''تعریف پایه ای جنس و جنسیت:''' ===
خط ۲۳۴: خط ۲۲۹:
جنسیت زدگی خیرخواهانه نگاهی ملایم‌تر به زنان دارد. زن را موجودی زیبا و شکنننده و لطیف می بیند که باید از او حمایت کرد.از نظر پروفسور پیتر گليک و سوزان فيسک بهترين مثال برای جنسيتزدگی خيرخواهانه تصوير کردن زن ايده آل به عنوان همسر و مادر و سوژه عشق رمانتيک است. افرادی که چنين نگاهی دارند به زنان زياد کمک می‌کنند و با آنها روابط صميمانه و دوستانه دارند. از نظر آنها زنان موجودات ظریف و شکننده‌ای هستند که باید مورد حمایت قرار گیرند. البته زن جنسیت زده نیز با این ویژگی‌ها در تفاهم بوده و برای کسب آنها تلاش می‌کنند. او تلاش می‌کند خود را با معیارها و خواسته‌های جامعه منطبق کند. در چنین تفکری زن به همچون یک کالا باید ظاهری زیبا داشته باشد و خود در معرض نمایش قرار دهد تا توسط مرد انتخاب شود. از نظر پرفسور گليک و سوزان فيسک اين نگاه عليرغم رويکرد نرم و ملايم، نگاهی منفی است که در نهايت حامی حفظ مردان در بالای هرم قدرت اجتماعی است. گليک و فيسک معتقدند که جنسيت زدگی خيرخواهانه در يک نکته با جنسیت زدگی خصمانه مشترک است: اينکه زن موجودی "ضعيفتر" است!
جنسیت زدگی خیرخواهانه نگاهی ملایم‌تر به زنان دارد. زن را موجودی زیبا و شکنننده و لطیف می بیند که باید از او حمایت کرد.از نظر پروفسور پیتر گليک و سوزان فيسک بهترين مثال برای جنسيتزدگی خيرخواهانه تصوير کردن زن ايده آل به عنوان همسر و مادر و سوژه عشق رمانتيک است. افرادی که چنين نگاهی دارند به زنان زياد کمک می‌کنند و با آنها روابط صميمانه و دوستانه دارند. از نظر آنها زنان موجودات ظریف و شکننده‌ای هستند که باید مورد حمایت قرار گیرند. البته زن جنسیت زده نیز با این ویژگی‌ها در تفاهم بوده و برای کسب آنها تلاش می‌کنند. او تلاش می‌کند خود را با معیارها و خواسته‌های جامعه منطبق کند. در چنین تفکری زن به همچون یک کالا باید ظاهری زیبا داشته باشد و خود در معرض نمایش قرار دهد تا توسط مرد انتخاب شود. از نظر پرفسور گليک و سوزان فيسک اين نگاه عليرغم رويکرد نرم و ملايم، نگاهی منفی است که در نهايت حامی حفظ مردان در بالای هرم قدرت اجتماعی است. گليک و فيسک معتقدند که جنسيت زدگی خيرخواهانه در يک نکته با جنسیت زدگی خصمانه مشترک است: اينکه زن موجودی "ضعيفتر" است!


منشاء تاریخی جنسیت و فردیت  
=== منشاء تاریخی جنسیت و فردیت: ===
حفظ خود (صیانت ذات) و حفظ نسل،دو ویژگی مشترک در تمامی موجودات زنده هستند. این ویژگی‌ها غریزه انسان را تشکیل می‌دهند. فرضا اگر کسی جسم داغی را به دست شما نزدیک کند شما ناخودآگاه دست خود را از آن دور می‌کنید. این واکنش خودبخودی ناشی از غریزه‌ ای به نام صیانت ذات یا حفظ خود است. همچنین انسان‌ها برای تداوم نسل دارای نیازهای جنسی هستند. هدف از این تمایل در انسان ، تداوم نسل انسان است.<ref>[https://www.mojahedin.org/i/news/159349 فلسفه شعار- وبسایت مجاهدین خلق ایران]</ref> 
 
==== ایدئولوژیزه شدن غرایز انسانی ====
کشف بزرگ مجاهدین در انقلاب ایدئولوژیک این است که این دو غریزه‌، بصورت ذاتی، در انسان کشش و پتانسیلی محدود دارند که بسادگی قابل کنترل هستند.
 
به عنوان مثال وقتی انسان گرسنه است نیاز به خوردن غذا دارد. اما غلبه کردن بر این تمایل غریزی برای او چندان مشکل نیست و به سادگی می تواند خوردن غذا را عقب بیندازد. می‌تواند روزه بگیرد و حتی ساعات متمادی چیزی نخورد.اما چه جیز باعث می‌شود که در مقابل غریزه‌ی جنسی چنین توانی نداشته باشد. چه چیزی باعث می‌شود که این پتانسیل در انسان‌ها چنان قوی عمل کند که از بدو تولد بزرگترین و مهمترین هدف زندگی آنها را تشکیل دهد. گویا انسان تنها به این دلیل به دنیا آمده که ازدواج کند. آیا مسخره نیست که بگوییم انسان به این دلیل به دنیا آمده است که غذا بخورد؟
 
مگر نه اینکه غریزه‌ی جنسی در انسان تنها تمایلی بیولوژیک برای تداوم نسل بود. اما چه چیزی باعث شد که نقشی چنان برجسته در زندگی هر فرد ایفا کند؟ رفتارهای فرد را شکل دهد. او را از «خود» واقعی‌اش تهی کند و نقابی پوشالی بر چهره ی او نصب نماید و نهایتا کلیشه های رفتاری را شکل دهد که اکنون آنرا جنسیت‌زدگی می‌نامیم؟
 
پاسخ در نظریه‌ انقلاب ایدئولوژیک مریم رجوی چنین است: غریزه جنسی در انسان یک پدیده ی بیولوژیک بوده است، ما در طول تاریخ، یک فرایند ایدئولوژیک را طی کرده است. به عبارتی با اندیشه اشباع شده و رشد کرده است.
 
به بیان دیگر آنچه تحت عنوان غول تمایلات جنسی می‌شناسیم که انسان‌ها را گاه کلافه کرده و از خود بی خود می‌کند، هیچ ربطی به غریزه‌ی جنسی ندارد! بلکه محصول اندیشه‌ای است که یک غریزه‌ی کوچک و قابل کنترل را به صورت اژدهایی غیرقابل مهار به ما غالب کرده است. خبر خوب برای تمامی  کسانی که خود را مقهور کشش‌هایی ازین قبیل می‌دانند و ناامیدانه خود را مجبور به ساختن با غرایز طبیعی خود می بینند این است که این کشش‌ها هرگز غریزی نیستند و ربطی به طبیعت انسان ندارند، بلکه  محصول ایدئولوژی جنیست‌زدگی بوده و از سنخ اندیشه‌اند! پس می‌توان آنها را تغییر  داد و به تدریج به کناری زد.
 
یک مثال
 
گفتیم غریزه جنسی در ابتدا تنها در خدمت تداوم نسل انسان بود. تکثیر موجودات زنده در ابتدای خلقت به روش تقسیم سلولی انجام می‌شد. ایجاد سلول‌های ماده و نر تنها به این دلیل در تکامل بیولوژیک حائز اهمیت هستند که در روش  تقسیم سلولی، امکان جهش ژنتیکی و تکامل موجودات زنده وجود نداشت. پس ایجاد جنس نر و ماده، هدفی جز تداوم نسل و خدمت به تکامل انسان نداشته‌اند. مشکل از آنجایی ایجاد می‌شود که جنسیت خود تبدیل به هدف و آرمان می شود.<ref>تبیین جهان - مسعود رجوی -شتاب يا حرکت روزافزون جريان تکامل</ref>
 
حال به یک تمایل غریزی دیگر نگاهی می‌اندازیم. تمایل به غذا خوردن یک تمایل معمول و غریزی در انسان‌هاست که فرایند ایدئولوژیزه شدن را طی نکرده است. همانطور که گفتیم انسان قادر است به سادگی بر این تمایل غلبه کند. می‌تواند از خوردن یک غذای خوشمزه خود داری کرده و به غذای  ساده‌تری بسنده کند. می‌تواند حتی تا پایان عمر بخاطر بیماری از تناول برخی غذاهای خوب خودداری کند بدون اینکه احساس شکستی غیرقابل جبران داشته باشد. .
 
اما آیا می‌دانید بوده اند در طول تاریخ افراد بوده اند که غریزه ساده‌ی غذا خوردن برای آنها نوعی آرمان و ایدئولوژی بوده است؟ به عبارتی این غریزه در آنها به میزانی روند ایدئولوژیزه شدن را طی کرده بود. در قرن چهارم میلادی در یونان خوردن و سورچرانی را رسما هدف زندگی برمی‌شمردند. آنها می خوردند، سپس از داروهایی استفاده می‌کردند که استفراغ کنند و بتوانند دوباره بخورند! کسی‌ به‌ نام‌ پیتولوس‌ برای‌ زبان‌ و انگشتان‌ خود پوششی‌ می‌سازد تا غذاها را، آن‌ چنان‌ که‌ می‌خواهد، گرم‌ و سوزان‌ تناول‌ کند! طبعا برای انسانی با چنین تفکری، چشم پوشی یا امساک در خوردن، کاری غیرقابل تحمل و تصور خواهد بود. غریزه ی خوردن در او تبدیل به غولی غیرقابل کنترل شده است!
 
این همان اتفاقی است که برای غریزه‌ی جنسی افتاده است.
 
درست همین اتقاق برای بخش دوم غریزه‌ی انسان، یعنی صیانت ذات نیز افتاده است. صیانت ذات نیز تنها در خدمت حفظ بقاء فرد است اما 


=== دیدگاه مریم رجوی در مورد جنسیت زدگی ===
=== دیدگاه مریم رجوی در مورد جنسیت زدگی ===

منوی ناوبری