۱۷۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:عبدی در زندان.JPG|بندانگشتی|alt=عبدالرضا نیکبین هنگام جوانی در زندان|دانشگاه = دانشکده علوم دانشگاه تهران | |||
| | |||
| | |||
<nowiki>}}</nowiki> | |||
عبدالرضا | |274x274پیکسل]] | ||
'''عبدالرضا نیک بین''' معروف به عبدی (زادهی ۱۳۲۱ در مشهد و در گذشتهی ۱ مرداد ۱۳۹۶ در تهران) هنگام گذراندن دورهي دانشجویی خود در دانشگاه تهران با مسائل سیاسی آشنا و برای مدت کوتاهی وارد فعالیت سیاسی شد اما پس از گذشت دو سال برای همیشه از سیاست کنارهگیری کرد و تا هفتاد پنج سالگی که در بیمارستانی در تهران درگذشت، هیچگونه فعالیت سیاسی نداشت. | |||
== | == پیوستن به مجاهدین == | ||
نیکبین به هنگام تحصیل در رشتهی ریاضیات دانشگده علوم دانشگاه تهران توسط یکی از اعضای قدیمی سازمان مجاهدین خلق ایران جذب شد و به آنان پیوست. این سازمان مدتها قبل از پیوستن نیک بین به آن در سال ۱۳۴۴ توسط سه تن به نامهای محمد حنیف نژاد، سعید محسن و علی اصغر بدیعزادگان تأسیس شدهبود. | |||
== کنارهگیری از سازمان مجاهدین == | |||
نیکبین پس از گذشت دو سال بنا به دلایل شخصی از مبارزه کناره جسته و همکاری خود با مجاهدین را متوفف کرد.همکاری و انصراف زود هنگام نیکبین با مجاهدین در شرایطی بود که این سازمان هنوز وارد فعالیتهای جدی سیاسی و نظامی نشدهبود. | |||
== علت جدایی از سازمان مجاهدین == | == علت جدایی از سازمان مجاهدین == | ||
بهمن بازرگانی که همچون نیکبین مدتی با مجاهدین همکاری داشته و او را از نزدیک میشناخته، در مورد علت جدایی عبدی از سازمان گفتهاست که وی صرفا به خاطر ادامهی زندگی شخصی تصمیم گرفت برای همیشه از فعالیتهای سیاسی کناره جوید و دلایل دیگر از قبیل اختلافات سیاسی و ایدئولوژیک را منتفی دانسته است. | عبدالرضا نیکبین پس از کناره گیری از سازمان مجاهدین تا پایان عمر تنها به فعالیت اقتصادی پرداخت. بهمن بازرگانی که همچون نیکبین مدتی با مجاهدین همکاری داشته و او را از نزدیک میشناخته، در مورد علت جدایی عبدی از سازمان گفتهاست که وی صرفا به خاطر ادامهی زندگی شخصی تصمیم گرفت برای همیشه از فعالیتهای سیاسی کناره جوید و دلایل دیگر از قبیل اختلافات سیاسی و ایدئولوژیک را منتفی دانسته است. | ||
[[پرونده:عبدی کهنسالی.JPG|جایگزین=عبدالرضا نیکبین در کهنسالی|بندانگشتی|عبدالرضا نیکبین در کهنسالی ]] | [[پرونده:عبدی کهنسالی.JPG|جایگزین=عبدالرضا نیکبین در کهنسالی|بندانگشتی|عبدالرضا نیکبین در کهنسالی ]] | ||
<blockquote>«اگر کسی چپ شده باشد میرود در گروههای چپ و مارکسیستی. عبدی آن راه را هم نرفت. عبدی میخواست زندگی کند. همهاش همین بود. دیگر نمیخواست خطر کند. منتهی طوری وانمود کرد و حرفهایی میزد که محمد و سعید مدتی گیج بودند ... و بلد بود مسائلش را طوری مطرح کند که آنها را گمراه کند و این باعث شد کلی بحثهای اضافه بکنند و میدیدند که باز هم حل نمیشود. ایراد ایدئولوژیک میگرفته و از مارکسیسم بحث میکرده. میگفتند ما میخواهیم مبارزه کنیم اگر تو هم میخواهی بیا بنشینیم و مسألهمان را حل کنیم ولی عبدی، موضع آدمی که نمیخواهد مبارزه کند داشته اما این را رک و پوست کنده نمیگفته. عبدی اینطوری بود و این را خیلی دیر فهمیدند. خوب اگر حنیفنژاد همچین آدمی بود میتوانست بگوید باید این را بکشیم ولی این کار را نکردند و گذاشتند برود با اینکه اطلاعات زیادی داشت و خیلی از اعضا را میشناخت»</blockquote> | <blockquote>«اگر کسی چپ شده باشد میرود در گروههای چپ و مارکسیستی. عبدی آن راه را هم نرفت. عبدی میخواست زندگی کند. همهاش همین بود. دیگر نمیخواست خطر کند. منتهی طوری وانمود کرد و حرفهایی میزد که محمد و سعید مدتی گیج بودند ... و بلد بود مسائلش را طوری مطرح کند که آنها را گمراه کند و این باعث شد کلی بحثهای اضافه بکنند و میدیدند که باز هم حل نمیشود. ایراد ایدئولوژیک میگرفته و از مارکسیسم بحث میکرده. میگفتند ما میخواهیم مبارزه کنیم اگر تو هم میخواهی بیا بنشینیم و مسألهمان را حل کنیم ولی عبدی، موضع آدمی که نمیخواهد مبارزه کند داشته اما این را رک و پوست کنده نمیگفته. عبدی اینطوری بود و این را خیلی دیر فهمیدند. خوب اگر حنیفنژاد همچین آدمی بود میتوانست بگوید باید این را بکشیم ولی این کار را نکردند و گذاشتند برود با اینکه اطلاعات زیادی داشت و خیلی از اعضا را میشناخت»</blockquote> | ||
[[پرونده:عبدی کهولت.JPG|جایگزین=عبدالرضا نیکبین در سالهای آخر عمر|بندانگشتی|248x248پیکسل|عبدالرضا نیکبین در سالهای آخر عمر]] | [[پرونده:عبدی کهولت.JPG|جایگزین=عبدالرضا نیکبین در سالهای آخر عمر|بندانگشتی|248x248پیکسل|عبدالرضا نیکبین در سالهای آخر عمر]] |
ویرایش