کاربر:Alizade/صفحه تمرین1: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:
[[پرونده:عبدی کهنسالی.JPG|جایگزین=عبدالرضا نیک‌بین در کهنسالی|بندانگشتی|عبدالرضا نیک‌بین در کهنسالی ]]
[[پرونده:عبدی کهنسالی.JPG|جایگزین=عبدالرضا نیک‌بین در کهنسالی|بندانگشتی|عبدالرضا نیک‌بین در کهنسالی ]]
<blockquote>«اگر کسی‏ چپ شده باشد می‏‌رود در گروه‏های چپ و مارکسیستی. عبدی آن راه را هم نرفت. عبدی می‏خواست زندگی کند. همه‏‌اش همین بود. دیگر نمی‏‌خواست خطر کند. منتهی طوری وانمود کرد و حرفهایی می‌زد که محمد و سعید مدتی گیج بودند ...  و بلد بود مسائلش را طوری مطرح کند که آنها را گمراه کند و این باعث شد کلی بحث‏های ‏اضافه بکنند و می‏‌دیدند که باز هم حل نمی‌‏شود. ایراد ایدئولوژیک می‏‌گرفته و از مارکسیسم بحث می‌‏کرده. می‏‌گفتند ما می‏‌خواهیم مبارزه کنیم اگر تو هم می‏‌خواهی بیا بنشینیم و مسأله‌مان را حل کنیم ولی عبدی، موضع ‏آدمی که نمی‌‏خواهد مبارزه کند داشته اما این را رک و پوست کنده نمی‌گفته. عبدی اینطوری بود و این را خیلی دیر فهمیدند. خوب اگر حنیف‌‏نژاد همچین آدمی بود می‌‏توانست بگوید باید این را بکشیم ولی این ‏کار را نکردند و گذاشتند برود با این‌که اطلاعات زیادی داشت و خیلی از اعضا را می‏‌شناخت»</blockquote>
<blockquote>«اگر کسی‏ چپ شده باشد می‏‌رود در گروه‏های چپ و مارکسیستی. عبدی آن راه را هم نرفت. عبدی می‏خواست زندگی کند. همه‏‌اش همین بود. دیگر نمی‏‌خواست خطر کند. منتهی طوری وانمود کرد و حرفهایی می‌زد که محمد و سعید مدتی گیج بودند ...  و بلد بود مسائلش را طوری مطرح کند که آنها را گمراه کند و این باعث شد کلی بحث‏های ‏اضافه بکنند و می‏‌دیدند که باز هم حل نمی‌‏شود. ایراد ایدئولوژیک می‏‌گرفته و از مارکسیسم بحث می‌‏کرده. می‏‌گفتند ما می‏‌خواهیم مبارزه کنیم اگر تو هم می‏‌خواهی بیا بنشینیم و مسأله‌مان را حل کنیم ولی عبدی، موضع ‏آدمی که نمی‌‏خواهد مبارزه کند داشته اما این را رک و پوست کنده نمی‌گفته. عبدی اینطوری بود و این را خیلی دیر فهمیدند. خوب اگر حنیف‌‏نژاد همچین آدمی بود می‌‏توانست بگوید باید این را بکشیم ولی این ‏کار را نکردند و گذاشتند برود با این‌که اطلاعات زیادی داشت و خیلی از اعضا را می‏‌شناخت»</blockquote>
[[پرونده:عبدی کهولت.JPG|جایگزین=عبدالرضا نیک‌بین در سال‌های آخر عمر|بندانگشتی|248x248پیکسل|عبدالرضا نیک‌بین در سال‌های آخر عمر]]
 
== دستگیری ==
پس از ضربه‌ی ساواک‌(سازمان امنیت حاکمیت سلطنتی) به سازمان مجاهدین در سال ۵۰ و دستگیری ۹۰ درضد از اعضا و کادرهای این سازمان، عبدالرضا نیک بین هم  با وجود اینکه دو سال قبل از این تاریخ از عضویت در سازمان انصراف داده و ازدواج کرده و به زندگی عادی رو ‌آورده بود، در بهمن ماه ۱۳۵۲ خورشیدی توسط نیروهای امنیتی شاه دستگیر  و به مدت ۱۸ ماه زندانی شد و سر انجام در خرداد ۱۳۵۵ خورشیدی آزاد شد.[[پرونده:عبدی کهولت.JPG|جایگزین=عبدالرضا نیک‌بین در سال‌های آخر عمر|بندانگشتی|248x248پیکسل|عبدالرضا نیک‌بین در سال‌های آخر عمر]]
۱۷۴

ویرایش

منوی ناوبری