۴۸۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: برگرداندهشده ویرایشگر دیداری |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: برگرداندهشده ویرایشگر دیداری |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
* در آیه ۲۰ سوره مریم به معنای «عمل منافی عفت» | * در آیه ۲۰ سوره مریم به معنای «عمل منافی عفت» | ||
* در آیه ۲۳ سوره یونس به معنای «ستمکاران و تجاوزگران» | * در آیه ۲۳ سوره یونس به معنای «ستمکاران و تجاوزگران» | ||
* در آیه ۹ سوره حجرات به معنای «تجاوز ناپسند» در این آیه، قرآن دستور میدهد که اگر دو گروه از مؤمنان با یکدیگر بجنگند، باید میان آنها صلح برقرار کرد، و اگر یکی بر دیگری تجاوز کند، با گروه متجاوز (باغی) جنگید تا به فرمان خدا بازگردد. | * در آیه ۹ سوره حجرات به معنای «تجاوز ناپسند» در این آیه، قرآن دستور میدهد که اگر دو گروه از مؤمنان با یکدیگر بجنگند، باید میان آنها صلح برقرار کرد، و اگر یکی بر دیگری تجاوز کند، با گروه متجاوز (باغی) جنگید تا به فرمان خدا بازگردد. <ref name=":0" /> | ||
اما رژیم ایران با استفاده و تکیه به آخرین و تندترین این معانی، حکم مرگ را برای متهمین صادر میکند. | اما رژیم ایران با استفاده و تکیه به آخرین و تندترین این معانی، حکم مرگ را برای متهمین صادر میکند. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
شیخ طوسی (متوفی ۴۶۰ق) نیز بغی را خروج از اطاعت امام مشروع میداند و احکام آن را بر اساس آیه حجرات تبیین میکند.[6] طبق این دیدگاهها، شرایط تحقق بغی شامل جدایی از جماعت مسلمانان، خروج از محدوده اقتدار امام، و داشتن قدرت کافی برای ایجاد هرج و مرج است. احکام فقهی بغی نیز شامل ارشاد اولیه باغیان، سپس جنگ با آنها، ضمان اموال و جانهای تلفشده توسط باغیان، و عدم اسارت زنان و کودکان آنهاست. <ref name=":1" /> برخی فقیهان مانند صاحب جواهر (محمدحسن نجفی، متوفی ۱۲۶۶ق) باغیان را کافر نمیدانند، بلکه فاسق میشمارند، و جنگ با آنها را دفاعی (نه کیفری) توصیف میکنند.[6] | شیخ طوسی (متوفی ۴۶۰ق) نیز بغی را خروج از اطاعت امام مشروع میداند و احکام آن را بر اساس آیه حجرات تبیین میکند.[6] طبق این دیدگاهها، شرایط تحقق بغی شامل جدایی از جماعت مسلمانان، خروج از محدوده اقتدار امام، و داشتن قدرت کافی برای ایجاد هرج و مرج است. احکام فقهی بغی نیز شامل ارشاد اولیه باغیان، سپس جنگ با آنها، ضمان اموال و جانهای تلفشده توسط باغیان، و عدم اسارت زنان و کودکان آنهاست. <ref name=":1" /> برخی فقیهان مانند صاحب جواهر (محمدحسن نجفی، متوفی ۱۲۶۶ق) باغیان را کافر نمیدانند، بلکه فاسق میشمارند، و جنگ با آنها را دفاعی (نه کیفری) توصیف میکنند.[6] | ||
در فقه اهل سنت، بغی گستردهتر تعریف میشود؛ برای مثال، حنفیان آن را خروج از اطاعت امام میدانند، در حالی که مالکیان و شافعیان ندادن حقوق امام را نیز شامل میکنند. <ref name=":1" /> با این حال در فقه امامیه سنتی تأکید بر امام معصوم، بغی را به دوران خاصی محدود میکند و آن را جرمی تعزیری (نه حدی) میداند، زیرا مجازات مشخصی در شرع برای آن تعیین نشده است. | در فقه اهل سنت، بغی گستردهتر تعریف میشود؛ برای مثال، حنفیان آن را خروج از اطاعت امام میدانند، در حالی که مالکیان و شافعیان ندادن حقوق امام را نیز شامل میکنند. <ref name=":1" /> با این حال در فقه امامیه سنتی تأکید بر امام معصوم، بغی را به دوران خاصی محدود میکند و آن را جرمی تعزیری (نه حدی) میداند، زیرا مجازات مشخصی در شرع برای آن تعیین نشده است. <ref name=":0" /> | ||
==تعمیم اتهام بغی توسط رژیم ایران== | ==تعمیم اتهام بغی توسط رژیم ایران== | ||
در دوران معاصر، به ویژه پس از [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضد سلطنتی در ایران]]، مفهوم بغی توسط برخی فقیهان و قانونگذاران ایرانی تعمیم یافته و به خروج علیه "نظام جمهوری اسلامی" به عنوان نماینده حاکمیت اسلامی اطلاق میشود. <ref name=":0" /> این تعمیم، بر اساس دیدگاههایی مانند کاشفالغطاء (متوفی ۱۲۲۸ق) است که خروج بر نائبان عام یا خاص امام را نیز بغی میشمارد. <ref name=":1" /> | در دوران معاصر، به ویژه پس از [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضد سلطنتی در ایران]]، مفهوم بغی توسط برخی فقیهان و قانونگذاران ایرانی تعمیم یافته و به خروج علیه "نظام جمهوری اسلامی" به عنوان نماینده حاکمیت اسلامی اطلاق میشود. <ref name=":0" /> این تعمیم، بر اساس دیدگاههایی مانند کاشفالغطاء (متوفی ۱۲۲۸ق) است که خروج بر نائبان عام یا خاص امام را نیز بغی میشمارد. <ref name=":1" /> | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
موارد واقعی مانند اعدام [[نوید افکاری]] (۱۴۰۰ش) یا [[محسن شکاری]] (۱۴۰۱ش) در جریان اعتراضات، اغلب با اتهام بغی یا محاربه توجیه میشود، حتی اگر شواهد استفاده از سلاح ضعیف باشد.[7] این رویکرد، بغی را به ابزاری برای موجه جلوه دادن سرکوب تبدیل کرده، در حالی که در فقه سنتی، ارشاد و صلح اولویت دارد و مجازات اعدام تنها برای دفاع فوری است.[6] | موارد واقعی مانند اعدام [[نوید افکاری]] (۱۴۰۰ش) یا [[محسن شکاری]] (۱۴۰۱ش) در جریان اعتراضات، اغلب با اتهام بغی یا محاربه توجیه میشود، حتی اگر شواهد استفاده از سلاح ضعیف باشد.[7] این رویکرد، بغی را به ابزاری برای موجه جلوه دادن سرکوب تبدیل کرده، در حالی که در فقه سنتی، ارشاد و صلح اولویت دارد و مجازات اعدام تنها برای دفاع فوری است.[6] | ||
این تعمیم، انتقادات بینالمللی را برانگیخته، زیرا با استانداردهای حقوق بشر مانند ممنوعیت اعدام برای جرایم سیاسی ناسازگار است.[7] همچنین، عدم تعریف دقیق "جرم سیاسی" در ایران، اجازه میدهد بغی برای هر مخالفتی اعمال شود، که برخلاف تأکید فقه سنتی بر حسننیت و عدالتخواهی است. | این تعمیم، انتقادات بینالمللی را برانگیخته، زیرا با استانداردهای حقوق بشر مانند ممنوعیت اعدام برای جرایم سیاسی ناسازگار است.[7] همچنین، عدم تعریف دقیق "جرم سیاسی" در ایران، اجازه میدهد بغی برای هر مخالفتی اعمال شود، که برخلاف تأکید فقه سنتی بر حسننیت و عدالتخواهی است. <ref name=":0" /> | ||
به این ترتیب اتهام '''بغی''' در عمل ابزاری حقوقی برای حفظ نظام سیاسی ولایت فقیه بوده و برای توجیه کشتار و اعدام مخالفان استفاده شده [7] و به طور ویژه اتهام خاصی است که در طول عمر رژیم فعلی ایران همواره به کنشگران هوادار [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] وارد شده است. '''منبع داده شود👇''' | به این ترتیب اتهام '''بغی''' در عمل ابزاری حقوقی برای حفظ نظام سیاسی ولایت فقیه بوده و برای توجیه کشتار و اعدام مخالفان استفاده شده [7] و به طور ویژه اتهام خاصی است که در طول عمر رژیم فعلی ایران همواره به کنشگران هوادار [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] وارد شده است. '''منبع داده شود👇''' | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
'''برای مفهوم اخص و کاربرد علیه مجاهدین یک بخش جداگانه باز شود؟''' | '''برای مفهوم اخص و کاربرد علیه مجاهدین یک بخش جداگانه باز شود؟''' | ||
[https://article.mojahedin.org/i/%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%81%D9%87%D9%88%D9%85-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%85-%D9%88-%D8%A7%D9%81%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%BA%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE در مفهوم مقام و افتخار «باغی» های تاریخ] | |||
[https://www.iranntv.com/939265-%D9%85%D8%AD%D8%A7%DA%A9%D9%85%D9%87%D9%94-%D8%BA%DB%8C%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B6%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D9%87-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AF محاکمهٔ غیابی مجاهدین در قضاییه جلادان در تهران پس از کهکشان کبیر ۱۴۰۳ و پیام سخنگوی مجاهدین] | |||
[https://article.mojahedin.org/i/%D8%A8%D8%A7%D8%BA%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA%D8%B1-%D9%85%D8%AD%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B4%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D9%88%DA%86%D9%87-%D9%86%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%A8%D9%86-%D8%A8%D8%B3%D8%AA-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA%DA%AF%D8%A7%D9%86 باغیان؛ بالاتر از محاربان...] | |||
[[اعدام در ایران|اعدام]] افراد زیر ۱۸ سال در سال ۱۳۶۰ در حالی انجام شد که آن سال هنوز قوانین مدونی در جمهوری اسلامی وجود نداشت و تمام افراد زیر ۱۸ سال با احکامی مانند «محارب»، «مفسد فی الارض» و «باغی» اعدام شدند. به نظر میرسد در غیاب قوانین مدون قضایی، حاکمان شرع دادگاههای انقلاب، سن بلوغ شرعی برای دختران (۹ سال) و پسران (۱۵ سال) را مبنای صدور و اجرای احکام اعدام قرار داده بودند. <ref>[https://www.radiofarda.com/a/iran-1981-executions/32263793.html اعدامهای سال ۱۳۶۰؛ غبارروبی از یک پرونده فراموششده]</ref> | [[اعدام در ایران|اعدام]] افراد زیر ۱۸ سال در سال ۱۳۶۰ در حالی انجام شد که آن سال هنوز قوانین مدونی در جمهوری اسلامی وجود نداشت و تمام افراد زیر ۱۸ سال با احکامی مانند «محارب»، «مفسد فی الارض» و «باغی» اعدام شدند. به نظر میرسد در غیاب قوانین مدون قضایی، حاکمان شرع دادگاههای انقلاب، سن بلوغ شرعی برای دختران (۹ سال) و پسران (۱۵ سال) را مبنای صدور و اجرای احکام اعدام قرار داده بودند. <ref>[https://www.radiofarda.com/a/iran-1981-executions/32263793.html اعدامهای سال ۱۳۶۰؛ غبارروبی از یک پرونده فراموششده]</ref> |
ویرایش