گشت ارشاد

از ایران پدیا
(تغییرمسیر از گشت ارشاد در ایران)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
گشت ارشاد
خودروی گشت ارشاد

گشت ارشاد
کنش
کشور ایران
وفاداری رژیم جمهوری اسلامی ایران
نقش سرکوب مردم و زنان بدحجاب
تجهیزات انواع تجهیزات نظامی
فرماندهان
فرماندهان برجسته پاسدار احمدرضا رادان

گشت ارشاد در ایران، توسط نیروی انتظامی برای رویارویی با منکرات و یا به اصطلاح برخود با بدحجابان طراحی شده است. طرح گشت ارشاد در واقع امتداد همان کمیته‌های انقلاب در دهه‌ی ۱۳۶۰، است که مخالفان یا منتقدان نظام جمهوری اسلامی و هم‌چنین «بدحجابان» را سرکوب می‌کردند. گشت ارشاد در ایران که بخش اعظم وظیفه‌ی آن سرکوب زنان به بهانه‌ی بدحجابی است، پیشینه‌ای به اندازه عمر رژیم ایران دارد. گشت‌های ارشاد با عناوین و اسم‌های مختلف مانند گشت جندالله، گشت ثارالله و گشت انصارالله از همان ابتدای به قدرت رسیدن نظام جمهوری اسلامی وجود داشت و تا کنون نیز مشغول سرکوب مردم و به‌ویژه زنان بر سر موضوع حجاب بوده‌اند.  از روز ۱۴ تیرماه ۱۳۵۹، حجاب اجباری به طور رسمی در همه‌ی ادارات و سازمان‌ها و مدارس اجرا شد و حضور زنان بی‌حجاب به این مراکز ممنوع اعلام گردید. زنان بدحجاب توسط گشت‌های ارشاد بازداشت و به ۷۴ ضربه شلاق محکوم می‌شدند. سرکوب زنان توسط گشت‌های ارشاد و نیروی انتظامی در سال ۱۳۹۰، اوج تازه‌ای گرفت. در سال ۱۳۹۱، فعالیت گشت‌های ارشاد محدود به خیابان نشد و در مراکز خرید و محل کنسرت‌ها جهت سرکوب زنان بدحجاب حضور یافتند. علاوه بر گشت‌‌های علنی ارشاد، هفت هزار نیروی نامحسوس نیز روانه‌ی خیابان‌ها شدند. پس از جان باختن مهسا امینی در روز ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، قیام مردم ایران و اعتراضات فراگیر بی‌سابقه‌ای به وقوع پیوست که چندین ماه به طول انجامید. در قیام سراسری ۱۴۰۱، و اعتراضات گسترده‌ی مردمی، صدها نفر کشته، بسیاری مجروح و هزاران شهروند دیگر بازداشت شدند. در روز ۱۲ آذرماه ۱۴۰۱، دادستان کل رژیم ایران خبر از تعطیلی گشت ارشاد داد. اما ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران در اوایل ۱۴۰۲، سیاست سرکوبگرانه‌ی جدیدی علیه زنان در پیش گرفت و در ۲۵ تیرماه همین سال، گشت‌های پیاده و سواره‌ ارشاد دوباره به خیابان‌ها و اماکن عمومی بازگشتند. بیش از چهل سال است که رژیم ایران با تشکیل کمیته و گشت‌های جندالله، ثارالله، انصار و ارشاد و هم‌چنین سازمان‌های تبلیغات اسلامی تلاش زیادی کرده است که مردم را سرکوب و حجاب آزاد را ممنوع کند و حق زنان که حجاب اختیاری است، نادیده بگیرد و آن‌ها را محدود و محروم و سرکوب کند. نظام جمهوری اسلام در طی این سالیان بودجه‌های کلان صدها میلیارد تومانی هزینه نموده و زنان را زندانی و سرکوب و شکنجه کرده است؛ اما هرگز نتوانسته مانع اعتراضات زنان شود.

تاریخچه‌ی گشت ارشاد

گشت ارشاد تحت عنوان کمیت‌های انقلاب
گشت ارشاد تحت عنوان کمیت‌های انقلاب

گشت ارشاد در ایران که بخش اعظم وظیفه‌ی آن سرکوب زنان به بهانه بدحجابی است، پیشینه‌ای به اندازه عمر رژیم ایران دارد.

گشت ارشاد در ایران توسط نیروی انتظامی برای رویارویی با منکرات و یا به اصطلاح برخود با بدحجابان طراحی شده است. طرح گشت ارشاد در واقع امتداد همان کمیته‌های انقلاب در دهه‌ی ۱۳۶۰، است که مخالفان یا منتقدان نظام جمهوری اسلامی و هم‌چنین بدحجابان را سرکوب می‌کردند.[۱]

در زمان انقلاب ضدسلطنتی در سال ۱۳۵۷، بسیاری از زنان ایرانی که بی‌حجاب بودند نقش مهمی در مبارزات انقلابی و سرنگونی دیکتاتوری شاه داشتند. از همان ابتدای پس از انقلاب، موضوع حجاب یکی از چالش‌های حکومت مذهبی تازه به قدرت رسیده بود. در واقع حجاب اجباری زنان، پس از سخنرانی خمینی در ۱۵ اسفندماه ۱۳۵۷، آغاز شد. خمینی در یک سخنرانی از حضور زنان بی‌حجاب در ادارات و وزارتخانه‌ها اعتراض و انتقاد کرد و گفت زنان باید حجاب شرعی داشته باشند. اظهارات خمینی با موج گسترده‌ای از اعتراضات زنان مخالف حجاب روبه‌رو شد. حزب‌اللهی‌ها و کمیته‌های انقلاب که تازه تشکیل شده بود، معترضان را سرکوب کردند.[۲]

نخستین تظاهرات علیه حجاب اجباری، ۲۷ اسفند ۱۳۵۷
نخستین تظاهرات علیه حجاب اجباری، ۲۷ اسفند ۱۳۵۷

تظاهرات روز جهانی زن

دو روز پس از سخنرانی خمینی که مصادف بود با روز جهانی زن، تظاهرات بزرگی علیه اجباری شدن حجاب شکل گرفت. این نخستین تظاهرات گسترده علیه قانونگذاری پس از انقلاب ضدسلطنتی بود که مردم امید به یک جامعه‌ای آزاد داشتند.[۱]

در این روز حزب‌اللهی‌ها و کمیته‌های اوایل انقلاب شروع به سرکوب و برخورد با معترضین کردند. شدت این برخورد و تنش‌ها به قدری افزایش یافت که دفتر خمینی مجبور به صدور اعلامیه در ۱۷ اسفند ماه شد. در این اعلامیه آمده بود: هرگونه برخورد با زنان بی‌حجاب ممنوع است؛ و تنها نیروهای انتظامی و کمیته‌ها موظف به برخورد هستند.

در واقع گشت‌های ارشاد با عناوین و اسم‌های مختلف از همان ابتدای به قدرت رسیدن نظام جمهوری اسلامی وجود داشت و تا کنون نیز مشغول سرکوب زنان بر سر موضوع حجاب بوده‌اند.[۲]

حکم شلاق برای زنان بدحجاب

در روز دهم تیرماه ۱۳۵۹، ری‌شهری رئیس وقت دادگاه انقلاب طی بخش‌نامه‌ای اعلام کرد:

«از ورود آن دسته از پرسنل زن که پوشش اسلامی ندارند، به اماکن عمومی و سرویس‌های رفت و آمد جلوگیری به عمل آید. همچنین در آبان ۶۲ قانون مجازات اسلامی مصوب شد و بر مبنای آن زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به تعزیر تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم می‌شوند.»[۳]

ممنوعیت زنان «بدحجاب» در ادارات

از روز ۱۴ تیرماه ۱۳۵۹، حجاب اجباری به طور رسمی در همه‌ی ادارات و سازمان‌ها و مدارس اجرا شد؛ و حضور زنان بی‌حجاب به این مراکز ممنوع اعلام گردید. این محرومیت و محدودیت‌ها برای زنان ماه رمضان سال ۱۳۶۰، ادامه یافت و پس از آن بر سر موضوع حجاب قوانین جدید مشخص شد.

با وجود این‌که حضور زنان بی‌حجاب در تمام مراکز دولتی و عمومی و خصوصی ممنوع شده بود؛ اما در سال ۱۳۶۲، قانون مجازات اسلامی تصویب شد که بر اساس این قانون زنانی که بی‌حجاب در انظار عمومی و معابر ظاهر شوند، به ۷۴ ضربه شلاق تعزیری محکوم می‌شدند.

در همان سال کمیته‌های جندالله و نیروی مبارزه با منکرات برای برخورد با بدحجابی تشکیل شدند که فجایع بسیاری از قبیل فرو کردن پونز در پیشانی زنان به بار آوردند.[۲]

گشت ارشاد در دوران ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی، با ادغام کمیت‌های انقلاب با شهربانی و ژاندارمری در قالب نیروی انتظامی ادامه پیدا کرد؛ و در خردادماه سال ۱۳۷۵، نیز طرح مبارزه با بدحجابی در استان تهران از طرف وزارت کشور اجرا شد.[۴]

در اواخر دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی در سال ۱۳۸۴، طرحی با عنوان طرح جامع عفاف، تصویب و به نیروی انتظامی ابلاغ شد، اما اجرای این طرح متوقف گردید؛ و به دولت بعدی واگذار شد.[۱]

گشت ارشاد در دوران احمدی‌نژاد

نیروهای گشت ارشاد
نیروهای گشت ارشاد

در سال ۱۳۸۵، با آغاز ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد، نیروی انتظامی طرح پیشین «جامع عفاف» را با عنوان طرح ارتقای امنیت اجتماعی، با هم‌کاری گسترده قوه قضایی، وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران، نیروی بسیج و... به اجرا درآورد. وظیفه‌ی نیروی انتظامی برخورد با بی‌حجابی زنان، جمع‌آوری معتادان و به اصطلاح ارازل و اوباش، جمع‌آوری فیلم‌ها، تفتیش فروشگاه‌های لباس، کارگاه‌ها، آرایشگاه‌های مردانه، عکاسی‌ها و... بود.[۱]

در سال ۱۳۸۶، گشت‌های ارشاد تحت عنوان طرح ارتقاء امنیت اجتماعی، فعالیت‌های جدیدی را آغاز کردند. ادارات و سازمان‌ها حکومتی بودجه‌های کلان ده میلیاردی برای ترویج حجاب و عفاف تخصیص دادند که به دنبال آن گشت‌های ارشاد با حمایت دولت سرکوب شدیدی علیه زنان اعمال می‌کردند.

در فضای اتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸، گشت‌های ارشاد که تحت عنوان ارتقاء امنیت اجتماعی زنان بدحجاب را سرکوب می‌کرند، به خاطر شرایط انتخاباتی فعالیت‌های خود را کنار گذاشتند؛ اما در سال ۱۳۸۹، مجدداً گشت‌های ارشاد تحت عنوان متذکرین به خیابان‌ها آمدند.

سرکوب زنان توسط گشت‌های ارشاد و نیروی انتظامی در سال ۱۳۹۰، اوج تازه‌ای گرفت. در سال ۱۳۹۱، فعالیت گشت‌های ارشاد محدود به خیابان نشد؛ و در مراکز خرید و محل کنسرت‌ها جهت سرکوب زنان بدحجاب حضور یافتند.

گشت‌های نامحسوس
گشت‌های نامحسوس

در سال ۱۳۹۲، بار دیگر با نزدیک شدن فضای انتخباتی، فعالیت گشت‌های ارشاد کم شد.

در سال ۱۳۹۵، حسین ساجدی‌نیا فرمانده انتظامی تهران، اعلام کرد که ۷ هزار نیروی نامحسوس برای پیش‌برد طرح ارتقاء امنیت اجتماعی تشکیل شده است. این طرح با چالش‌ها و مخالفت‌های گسترده‌ای روبرو شد. مرکز پژوهش‌های مجلس رژیم ایران در همان سال، طی گزارشی گشت‌های نامحسوس را ناموفق اعلام کرد.[۲]

در سال ۱۴۰۰، طرح گشت‌زنی در فضای مجازی نیز آغاز شد. براساس این طرح پلیس فتا و نیروی انتظامی در فضای مجازی گشت‌زنی می‌کردند تا بدحجابی و متخلفان را سرکوب کنند.

دولت ابراهیم رئیسی در سال ۱۴۰۱، گشت ارشاد را استحکام داد؛ و سازمان هلال احمر را که بر اساس وظایف بین‌المللی باید به بحران‌هایی مانند زلزله و سیل امدادرسانی کند، به گشت ارشاد ملحق کرد. رئیسی در تیرماه همین سال به مصوبه شورای عالی فرهنگی مبنی بر برخورد با زنان بی‌حجاب تأکید کرد؛ و دستور داد تا گشت‌های ارشاد به تجهیزات امنیتی و خودروهای ون بزرگ مجهز شوند که به دنبال آن تیم‌های سرکوبگر به خیابان‌ها سرازیر شدند و زنان بدحجاب را مورد ضرب و شتم و سرکوب قرار دادند. با این وجود هیچ‌گاه زنان ایران در برابر این سرکوب عریان سکوت نکردند و تسلیم این فشارها نشدند، بلکه با اتحادی فزاینده در مقابل گشت‌های سرکوبگر ارشاد دست به ایستادگی و مقاومت زدند.[۵]

آغاز قیام و اعتراضات سراسری

قیام سراسری ۱۴۰۱
قیام سراسری ۱۴۰۱

در روز ۲۵ شهریورماه سال ۱۴۰۱، دختر جوان کُرد مهسا امینی، به خاطر رعایت نکردن حجابی که مطلوب حکومت است، بازداشت شد؛ و پس ضرب و شتم در یکی از بازداشت‌گاه‌های پلیس امنیت اخلاقی تهران جان باخت. پس از جان باختن مهسا امینی، قیام مردم ایران و اعتراضات فراگیر بی‌سابقه‌ای به وقوع پیوست که چندین ماه به طول انجامید. در این قیام سراسری و اعتراضات گسترده‌ی مردمی، صدها نفر کشته، بسیاری مجروح و هزاران شهروند دیگر بازداشت شدند.[۶]

تعطیلی گشت ارشاد

در روز ۱۲ آذر ۱۴۰۱، محمدجعفر منتظری دادستان کّل رژیم ایران، در یک جلسه‌ای خبر از تعطیلی گشت ارشاد داد. منتظری گفت:

«گشت ارشاد ربطی به قوه قضاییه ندارد و از همان جایی که در گذشته تأسیس شد، از هم‌آنجا نیز تعطیل گردید. البته قوه قضاییه نظارت‌های خود را بر کنش‌های رفتاری در سطح جامعه می‌دهد.»

گشت ارشاد3.JPG

اظهارات دادستان کل، مبنی بر تعطیلی گشت ارشاد، بازتاب‌های گسترده‌ای در داخل کشور و در سطح بین‌المللی در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های داخلی و خارجی داشت. بیشتر تحلیل‌گران و روزنامه‌نگاران غربی، تعطیل شدن گشت ارشاد را علامت عقب‌نشینی نظام جمهوری اسلامی در برابر قیام سراسری مردم ایران ارزیابی کردند. اما بسیاری از مردم این خبر را که در آغاز اعتصابات سراسری پخش شد، ترفند جدید رژیم ایران دانستند.

گروهی از کارشناسان ایرانی بر این باورند که دادستان کل کشور با اعلام و انتشار خبر تعطیل شدن گشت ارشاد، در پی آن بوده است که با یک تیر دو و یا چند نشان بزند. یعنی اول این‌که به نوعی رضایت مردم خشمگین را جلب و از آن‌ها دلجویی کند، و از طرف دیگر به جوامع جهانی این‌طور وانمود کند که رژیم به یکی از خواسته‌های اساسی مردم ایران پاسخ داده است. به هرحال نظریه‌پردازان بر این عقیده‌ هستند که یک چیز روشن است و آن این است که از قیام سراسری شهریورماه ۱۴۰۱، که تا چندین ماه طول کشید و هنوز هم کامل خاموش نشده است، مقاومت مردم حکومت را ناگزیر کرده است تا از سیاست تهدید و سرکوب صرف، حتی در حد گفتار هم شده کوتاه بیاید؛ و به قول غربی‌ها به سیاست چماق و هویج، روی بیاورد. در روابط بین‌الملل و اداره‌ی یک کشور، اصطلاح سیاست چماق و هویج زمانی به کار می‌رود که زور و سرکوب عریان به نتیجه نمی‌رسد. بنابراین می‌توان چنین گفت که خبر تعطیلی گشت ارشاد (مصداق هویج) و ادامه‌ی نظارت قوه‌ی قضاییه بر پوشش زنان ایرانی (مصداق چماق) بود.

در روز ۱۴ آذرماه ۱۴۰۱، پی‌یر اَسکی، کارشناس ژئوپلیتیک و روزنامه‌نگار فرانسوی چندین برنامه در این رابطه در رادیو فرانس انتر، اختصاص داد. پی‌یر اسکی در رابطه با اعلام خبر تعطیلی گشت ارشاد از سوی دادستان کل رژیم ایران گفت:

«سخنان دادستان کل کشور در این باره مبهم و متناقض است. حتی اگر این خبر راست باشد، مردم به ویژه جوانان ایران خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی هستند؛ و اعلام این خبر در درجه‌ی نخست نشانه‌ی ضعف رژیم است.»[۷]

سیاست سرکوبگرانه در ۱۴۰۲

ابراهیم رئیسی در ما‌ه‌های اول ۱۴۰۲، متوسل به سیاسیت‌های جدید سرکوبگرانه‌ای علیه زنان به بهانه‌ی بدحجابی شده است، از جمله حکم‌های سنگین و تحقیرآمیزی مانند شست‌وشوی میت در غسال‌خانه، ممنوعیت حضور در فضای مجازی، ارجاع زنان به مراکز روانشناسی و مشاوره برای درمان بیماری شخصیت به اصطلاح ضداجتماعی!.[۳]

بازگشت گشت‌های ارشاد به اماکن عمومی
بازگشت گشت‌های ارشاد به اماکن عمومی

بازگشت گشت‌ ارشاد

در روز یکشنبه ۲۵ تیرماه ۱۴۰۲، سعید منتظرالمهدی، سخنگوی فرماندهی نیروی انتظامی، از بازگشت و استقرار مجدد گشت‌های ارشاد به صورت پیاده و سواره در سراسر کشور خبر داد. این سخنگوی نیروی انتظامی در اظهارات خود گفت:

«پلیس از امروز با استقرار گشت‌های خودرویی و پیاده در سراسر کشور با دختران و زنانی که به هنجارشکنی می‌پردازند برخورد قانونی کرده و آنان را به دستگاه قضایی معرفی می‌کند.»[۶]

بازگشت گشت ارشاد به خیابان‌ها بازتاب گسترده‌ای در افکار عمومی داشت تا آن‌جا که بسیاری از سران و نظریه‌پردازان حکومتی نیز هر کدام به نوعی آن را بحران‌زا توصیف کردند. دکتر سیمین کاظمی، جامعه‌شناس و پزشک، در مصاحبه‌ای با روزنامه‌ی حکومتی جهان صنعت در رابطه با پیامدهای بازگشت گشت‌های ارشاد گفت:

«بازگشت خودروهای گشت ارشاد، حکایت از آن دارد که برآیند همه‌ی هم‌فکری‌ها و رایزنی‌های ۱۰ ماهه گذشته در مجموعه دستگاه‌های مسؤول این بوده که باز هم برای مواجهه با مسأله فرهنگی پوشش به راهکار پلیس متوسل شوند. در واقع از نظر افکار عمومی رجوع به یک راهکار شکست‌خورده نشان‌دهنده درماندگی در برخورد با پوشش زنان است... حجاب مسأله‌ای نیست که با آوردن ماشین پلیس به خیابان مورد پذیرش زنان قرار گیرد. قبلاً هم چنین راهی با شکست مواجه شده بود؛ و امتحان مجدد آن تبعاتی هم‌چون ایجاد تنش و تقابل بین پلیس و مردم را به دنبال خواهد داشت. تعبیر همگان از شهری که پلیس همواره در خیابان‌هایش حضور داشته باشد، ناامنی است. در نتیجه شهروندان با احساس ناامنی، ترس، وحشت و اضطراب در آن تردد می‌کنند. این ترس و اضطراب اگرچه برای زنان بیشتر است، اما دامنگیر سایر اعضای جامعه هم می‌شود. با این حال به نظر می‌رسد پس از آزمایش انواع راه‌حل‌ها و برخوردها و برای جلب رضایت اقلیتی خاص، حالا به این جمع‌بندی رسیده‌اند که پلیس تنها نیرویی است که با اعمال قدرت شاید بتواند حجاب را دوباره به سر مخالفان آن بازگرداند. هدف تمام مجازات‌های غیررسمی و رسمی تعیین شده برای بی‌حجابی، بازگرداندن حجاب بر سر زنان است، اما شواهد نشان می‌دهد این مجازات‌ها هیچ‌کدام موثر نبوده است...»[۳]

سید محمد خاتمی، رئیس جمهور اسبق رژیم ایران، بازگشت گشت ارشاد را خودبراندازی خواند؛ و گفت:

«به نظر می‌رسد خطر خودبراندازی که بار‌ها از آن سخن گفته شده است با بازگشت مجدد گشت ارشاد و نیز برخورد‌های پلیسی، امنیتی و احکام قضایی نامتعارف نسبت به مسائل اجتماعی خصوصاً با بانوان، بیش از پیش خودنمایی می‌کند.»[۱]

بیش از چهل سال است که رژیم ایران با تشکیل کمیته و گشت‌های جندالله، ثارالله، انصار و ارشاد و هم‌چنین سازمان‌های تبلیغات اسلامی تلاش زیادی کرده است که مردم را سرکوب و حجاب آزاد را ممنوع کند؛ و حق زنان که حجاب اختیاری است، نادیده بگیرد و آن‌ها را سرکوب کند. در طی این سالیان بودجه‌های کلان صدها میلیارد تومانی هزینه نموده و زنان را زندانی و سرکوب و شکنجه کرده است؛ اما هرگز نتوانسته مانع اعتراضات زنان شود و همواره تمامی طرح‌های آن شکست خورده است.[۲]

طرح «حجاب‌بان» گشت ارشاد

گشت حجاب‌بان
گشت حجاب‌بان

در روز ۱۵ مردادماه ۱۴۰۲، رسانه‌ها و خبرگزاری‌های حکومتی، خبر استخدام ۴۰۰ نیروی گشت ارشاد تحت عنوان ”حجاب‌بان را منتشر کرد. این جدیدترین طرح شهرداری تهران است که طبق آن این نیروهای حجاب‌بان در ایستگاه‌های مترو مستقر می‌شوند؛ و ضمن تذکر لسانی به زنان بدحجاب از ورود بی‌حجاب‌ها و بدحجاب‌ها به مترو ممانعت کرده و آن‌ها را به پلیس معرفی می‌کنند. نیروهای حجاب‌بان توسط یگان حفاظت شهرداری تهران به صورت گزینشی انتخاب و استخدام شده‌اند؛ و کلاس‌ و دوره‌های آموزشی این کار را هم گذرانده‌اند.[۸]

حقوق ۱۲ میلیون تومانی

قرارداد نیروهای گشت ارشاد تحت عنوان حجاب‌بان توسط ”شرکت پیمان‌کاری حامیان شهر شهرداری تهران بسته شده است که پیشینه‌ی بسیاری در استخدام و جذب نیروهای یگان حفاظت شهرداری تهران دارد. حقوق ماهانه‌ی نیروهای ”حجاب‌بان ۱۲ میلیون تومان است که علاوه بر آن مزایای سختی کار نیز به آن‌ها تعلق خواهد گرفت. این درحالی است که حقوق ماهانه‌ی کارگران در سال ۱۴۰۲، کمتر از ۵ میلیون و ۳۱۰ هزار تومان است.[۹]

هراس از قیام

در واقع وارد کردن نیروهای حجاب‌بان، با نزدیک شدن سالگرد قیام سراسری ۱۴۰۱، هراس و نگرانی حکومت از آغاز موج تازه‌ای از اعتراضات مردمی و آمدن آن‌ها به خیابان‌ها است که پاسدار حسین سلامی فرمانده سپاه پاسداران به آن اذعان کرد و گفت:

«دشمن قصد دارد در سالگرد حوادث پاییز ۱۴۰۱، بار دیگر فتنه‌انگیزی کند و راهکار مقابله با آن ”پیشگیری است.» [۱۰]

پیش از این هم در روز ۴ مردادماه ۱۴۰۲، رئیس کُلّ دادگستری استان اصفهان اعلام کرده بود که کلاس و دوره‌ی آموزش ۱۵۰ تا ۲۰۰ نفره برای نیرو‌های امر به معروف و نهی از منکر از طرف معاونت پیشگیری دادگستری استان و هم‌کاری دیگر سازمان‌ها برگزار می‌شود.

مترو تهران
مترو تهران

در روز یکشنبه ۱۵ مردادماه نیز رئیس اتحادیه‌فروشندگان فرواورده‌های گوشتی، غذاهای فانتزی، اغذیه و پیتزا در شهر مشهد اعلام کرد که پوشش مقنعه و مانتو برای کارکنان زن شاغل این اتحادیه اجباری شده است.[۱۱]

به گفته‌ی برخی منابع، جذب و استخدام نیروهای جدید “حجاب‌بان جهت مستقر شدن در مترو به دلیل این بوده است که نیروهای پیشین یا نیروهایی که در حال حاضر در مترو تهران هستند، حاضر به هم‌کاری و برخورد با زنان بی‌حجاب و بدحجاب در مترو نبوده‌اند.[۱۲]

شایان یادآوری است که هزینه‌های صرف شده توسط شهرداری تهران برای استخدام نیروهای گشت ارشاد تحت عنوان ”حجاب‌بان و استقرار آن در مترو، دست‌کم معادل هزینه‌ی خرید ماهانه یک اتوبوس و ۱۰ تاکسی درون‌شهری است.[۱۳]

شناسایی زنان بد‌حجاب

براساس انتشار ویدئوهایی در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، نیروهای گشت ارشاد ضمن تذکر به دختران و زنان بدحجاب از آن‌ها فیلم می‌گیرند که با استفاده از تکنولوژی، چهره‌ی آنان شناسایی می‌شود. در ویدئوهای منتشرشده، چهره‌ی نیروهای گشت ارشاد قابل شناسایی نیست و صدا نیز تغییر داده شده است.[۱۴]

اذعان به شکست طرح حجاب‌بان

مترو تهران
مترو تهران

هنوز چند روزی از راه‌اندازی و عملیاتی کردن طرح گشت ارشاد جدید با عنوان حجاب‌بان نگذشته بود که مقامات حکومتی اعتراف کردند که این طرح نیز مانند تمام طرح‌هایی که تا کنون جهت تحمیل کردن حجاب اجباری به اجرا گذاشته‌اند، شکست خواهد خورد؛ و فایده‌ای ندارد.[۱۰]

مهدی چمران رئیس شورای شهر تهران در روز ۱۷ مردادماه ۱۴۰۲، درباره‌ی استقرار نیروهای حجاب‌بان گفت که این موضوع در شورا نظرخواهی نشده است؛ و استقرار نیروی حجاب‌بان در مترو به نتیجه نمی‌رسد، مگر این‌که نیروی انتظامی نیز حضور داشته باشد.[۹]

مسعود درستی، مدیر عامل شرکت بهره‌برداری مترو تهران، نیاز این شرکت به استخدام نیروهای حجاب‌بان را تکذیب کرد و گفت که ما نه چیزی به اسم حجاب‌بان داریم و نه برای چنین نیرویی درخواست نیاز کرده‌ایم؛ و نمی‌دانم این مسئله از کجا آمده است. ۴۰۰ نفر حجاب‌بان استخدام کردن برای این‌که زنان را به واگن‌ها راه ندهند، درست نیست اما هر چه مقامات از ما بخواهند همان را اجرا می‌کنیم.[۱۲]

اطلاعیه کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت

کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران، درباره‌ی استخدام ۴۰۰ نیرو تحت عنوان ”حجاب‌بان اطلاعیه‌ای صادر کرد که در آن آمده است:

«بنا به گزارش رسانه‌های حکومتی، رژیم آخوندها در راستای گسترش جو رعب و وحشت در صدد است ۴۰۰ نیروی یگان حفاظت شهرداری را با عنوان ”حجاب‌بان با حقوق ماهانه ۱۲ میلیون تومان استخدام و در متروی تهران مستقر کند. وظیفه‌ی این نیروی سرکوبگر به گفته سرکرده‌های رژیم تذکر لسانی و ممانعت از ورود بی‌حجاب‌ها و بدحجاب‌ها به مترو و در صورت مقاومت، معرفی آن‌ها به پلیس است. پرداخت چنین حقوقی برای سرکوب زنان در حالی است که بنا بر مصوبه شورای عالی کار، حداقل دستمزد ماهانه کارگران برای سال ۱۴۰۲، کمتر از پنج میلیون تومان است و تورم و گرانی بی‌سابقه کارگران و زحمتکشان را به ستوه آورده است. صحنه‌های دردناک زنان و مردان و کودکانی که برای دست‌یابی به قوت لایموت تا کمر در سطلهای زباله خم شده‌اند، وجدان هر انسانی جز آخوندهای فربه حاکم و سرکردگان جنایتکار و دزد را که از انسانیت بویی نبرده‌اند به درد می آورد. کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت همه‌ی جوانان آزاده میهن را به مقابله با اقدامات سرکوبگرانه علیه زنان و دختران شریف و مدافعان حقوق بشر و حقوق زنان را به محکوم کردن این اقدامات، تحت عنوان مبارزه با بدحجابی یا بی‌حجابی فرا می‌خواند. دختران و زنان ایران در قیام ۱۴۰۱، با شعارهای ”چه با حجاب چه بی حجاب پیش به سوی انقلاب“ به درستی نشان دادند که دست‌یابی به برابری و حداقل حقوق زنان مانند دیگر مسائل در گرو سرنگونی فاشیسم دینی است؛ و هم‌چنان که خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت اعلام کرده است ”نه به دین اجباری، نه به حجاب اجباری و نه به حکومت اجباری“

شورای ملی مقاومت ایران-کمیسیون زنان

مرداد ۱۴۰۲ (۷ اوت ۲۰۲۳)»[۱۵]

بخشنامه محرمانه وزارت کشور در مورد حجاب بان

احمد وحیدی وزیر کشور جمهوری اسلامی چهارشنبه اول آذر در پایان نشست هیات وزیران  رسما اعلام کرد که دولت در ماجرای حجاب‌بان‌ها، مجوزی صادر نکرده است. [۱۶]

بخشنامه وزارت کشور در مورد حجاب بان در ۹ خرداد ۱۴۰۲
افشای کلیشه بخشنامه وزارت کشور به ارگانهای مختلف در مورد استقرار نیروهای حجاب بان در روزنامه اعتماد در ۵ آذر ۱۴۰۲

در تاریخ ۴ آذر نیز احمد وحیدی در پاسخ سوال در خصوص مجوز تذکر حجاب در برخی اماکن عمومی و اینکه متولی این اقدام چه نهادی است  گفت، امر به معروف و نهی از منکر لسانی وظیفه ای همگانی است و دارای مجوز عام و قانونی بوده و نیازی به مجوز خاص ندارد. وزارت کشور برابر قانون از آمرین به معروف و ناهیان از منکر حمایت می‌کند.[۱۷]

پس از آن ناصر امانی، عضو شورای شهر تهران، روز جمعه گفت که اظهارات وزیر کشور درباره عدم صدور مجوز برای نیروهای حجاب‌بان، «ابهامات زیادی» را درباره استقرار این نیروها ایجاد کرده است.[۱۸]

معین‌الدین سعیدی، نماینده مجلس، نیز گفت: «همین که متولی نیروهای حجاب‌بان مشخص نیست، نشان می‌دهد که اصل کار ایراد دارد.»[۱۸]

افشای بخشنامه وزارت کشور توسط روزنامه اعتماد

در روز ۵ آذر رونامه اعتماد کلیشه‌ی بخشنامه‌ی محرمانه وزارت کشور به شماره ۹۷۴۳ به تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۲  خطاب به برخی دستگاه‌ها، ارگان‌ها و نهادها ازجمله شهرداری تهران و مدیرعامل متروی تهران، را منتشر کرد که در آن  خواستار برخورد با افرادی می‌شود که پوشش آنها از سوی این مرجع استاندارد محسوب نمی‌شود. در بند 9 این بیانیه، آمده است: «ورود افراد در وضعیت کشف حجاب به اماکن تحت اشراف دولت منوط به رعایت پوشش قانونی بوده و در مراکزی چون ایستگاه‌های مترو از ورود آقایان به واگن بانوان جلوگیری شود. همچنین در ایستگاه‌های خلوت ممانعت از ورود افرادی که قوانین پوشش را رعایت نمی‌کنند می‌بایست به سرعت عملیاتی شود.» این بخشنامه خطاب به بسیاری از دستگاه‌های اجرایی ازجمله آموزش و پرورش، اتحادیه‌های اصناف، وزارت صمت، شهرداری‌ها، مترو، دانشگاه‌های سراسر کشور و... ابلاغ  شد.[۱۶]

پیامدهای افشای بخشنامه

افشای بخشنامه وزارت کشور موجب جنجال در رسانه‌ها و افکار عمومی شد و نهادها و افراد مختلف درقبال آن موضع‌گیری کردند.

علی مجتهدزاده حقوقدان سخنان وحیدی درخصوص مجوز نداشتن حجاب‌بانها را زیر سوال برد و گفت، وزیر کشور گفته مجوز خاصی برای این کار توسط این وزارتخانه داده نشده است. دو نکته در این خصوص وجود دارد؛ اولا چرا رسما نهاد اعطاکننده مجوز معرفی نمی‌شود. این نهاد در ازای تعیین صلاحیت افراد، کیفیت آموزش و نظارت بر اقدامات آنها مسوول است. خصوصا اگر مردم شکایتی داشته باشند. ثانیا آیا وزارت کشور درباره دیگر اقدامات مردمی که در قانون اساسی هم تصریح شده همین‌طور حاضر به تساهل است؟ مثلا آیا درباره تجمعات ذیل اصل 27 قانون اساسی حاضر است همین سهل‌گیری را داشته باشد؟ یا درباره امر به معروف مسوولان و دستگاه‌های حکومتی توسط مردم؟ ما برای کوچک‌ترین کار تشکیلاتی و جمعی در این کشور نیازمند دریافت مجوز در قالب NGO، موسسه، انجمن و غیره هستیم. کار تشکیلاتی این «گروه‌های مردمی» ذیل چه عنوان و سازوکاری تعریف شده است؟ اساسا مفهوم گروه مردمی از نظر حقوقی و فرآیندهای دریافت مجوز فعالیت چیست و در کدام قانون آمده؟ به‌رغم گزارش‌های رسمی، شهروندان زیادی در ماه‌های اخیر از رفتار و برخورد ماموران و افراد تذکردهنده حجاب شاکی بوده و حتی آسیب دیده‌اند. اولین اثر نامشخص بودن مرجعی که این افراد به آن منتسب هستند یا از آن مجوز گرفته‌اند، نامشخص بودن مسوولیت حقوقی است که به آنها منتسب می‌شود. درباره اقداماتی که احتمال ایجاد برخورد و تنش ناظر به آنها کم نیست تجربه نیز چنین ثابت کرده، نامشخص بودن هویت فردی و سازمانی افرادی که می‌گویند مرتبط با فراجا و دادستانی هستند، چه توجیهی دارد؟ اگر به هر دلیلی هر نوع تنشی ایجاد شود، تکلیف مسوولیت قانونی آن چیست؟[۱۶]

موضع گیری وزارت کشور

پس از افشای بخشنامه محرمانه وزارت کشور توسط روزنامه اعتماد، مرکز اطلاع رسانی وزارت کشور اطلاعیه‌ای به شرح زیر صادر کرد و در صدد توجیه تناقض اظهارات وزیر کشور جمهوری اسلامی و بخشنامه افشا شده پرداخت.

تونل حجاب بان در مترو
استقرار گسترده نیروهای حجاب بان در متروی تهران

۱ موضع وزارت کشور درخصوص عفاف و حجاب و حمایت از آمرین به معروف کاملا روشن و مشخص بوده است رعایت حجاب و الزام به پوشش قانونی تغییر ناپذیر بوده و هر گونه برداشتی بر خلاف این موضوع ناصحیح و غیر دقیق است.

۲ ابلاغیه ضرورت مراعات حجاب توسط همگان و اعمال ان از سوی دستگاه و نهادها و حمایت از آمرین به معروف و ناهیان از منکر تعارضی با این اظهار نظر وزیر کشور در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره عفاف و حجاب مبنی بر اینکه مجوز خاصی از سوی وزارت کشور صادر نشده است ندارد و تلاش برخی فضاسازیهای رسانه ای برای دوگانه نشان دادن آن امری غیر واقعی و ناصواب است.

گرچه تجربه نشان می دهد درگیر ودار رقابت های سیاسی و مناسبات و محاسبات گروهی از رسانه ها و حاشیه آفرینی تلاش برای جلب نظر بیشتر افکار عمومی دارند با این حال از صاحبان رسانه و ارباب جراید انتظار می رود با دقت بیشتر در منابع خبری و بازخوانی دقیق اظهارنظر مسوولان نسبت به انتشار تحلیل های ناصحیح و ابهام آفرین برای افکار عمومی خودداری کرده و به رعایت تقوای سیاسی و رعایت اخلاق رسانه ای اهتمام ورزند.

صادق الوعد بودن و صراحت بیان از مهمترین سرمایه های معنوی دولت انقلابی و مردمی است که وزارت کشور نیز در قول و عمل بیشترین توجه و تاکید را در انجام مسوولیت ها به آن معطوف داشته است.[۱۹]

اعلام جرم علیه روزنامه اعتماد

خبرگزاری رسمی قوه قضاییه، میزان در روز ۵ آذر ۱۴۰۲ خبر داد: «روزنامه اعتماد در یکی از مطالب منتشر شده امروز (۵ آذر ۱۴۰۲) به صورت غیرقانونی محتوای یک سند خیلی محرمانه را منتشر کرد. پس از انتشار این مطلب و طبق قانون مطبوعات، دادستانی تهران به دلیل انتشار غیر قانونی سند محرمانه علیه این روزنامه اعلام جرم کرد و پرونده قضایی تشکیل شد.»[۲۰]

فیلم برداری بدون اجازه و مخفیانه از مردم
فیلم برداری از مردم در راستای طرح حجاب بان در مترو

شهیندخت مولاوردی به بهانه اعلام جرم دادستانی تهران علیه روزنامه اعتماد برای انتشار سندی با طبقه‌بندی خیلی محرمانه  طبق اعلام قوه قضاییه در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت، از ابلاغ و اجرای این بخشنامه بیش از شش ماه می‌گذرد و در این مدت و در غیاب جریان آزاد اطلاعات، ابهامات بی‌شماری ذهن و روان افکار عمومی را به خود مشغول کرده و حتی تصور برخی یاللعجب‌گویان، بر این بود که طرح عفاف و حجاب مجلس قبل از تصویب نهایی به اجرا درآمده است! و چندگانگی مواضع و توجیهات و به ویژه نسبت دادن آن به گروه‌های مردمی که بی‌نیاز از اخذ مجوز حتی برای کاشتن دوربین و فیلمبرداری علنی از مردم هستند! بر ابهامات قبلی افزود، تا اینکه کار به جایی رسید که دیگر فرافکنی‌ها و به گردن نگرفتن مسوولیت آن، پاسخگوی سوالات روزافزون نبود و سرانجام حقیقت روی خود را نشان داد.

صرف‌نظر از این بحث که در این ماجرا حق با دادستان است یا روزنامه که به قدر کفایت صاحبنظران در این دو روز نسبت به آن واکنش نشان داده‌اند، آنچه واجد اهمیت است زیر سوال بودن اصل محرمانگی این بخشنامه است، چرا که ماده به ماده آن صراحتا «موجد حق و تکلیف عمومی» بوده و مطابق ماده ۱۱ قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، اساسا «اینگونه مصوبات و تصمیمات قابل طبقه‌بندی به عنوان اسرار دولتی نمی‌باشد و انتشار آنها الزامی است».[۲۱]

تمکین نکردن زنان در برابر اجبار

رژیم ایران بیش از چهار دهه، روش‌ها و شیوه‌های بسیاری را به‌کار گرفته است تا حجاب اجباری را به زنان ایران تحمیل کند؛ و پوشش مورد نظر حکومت را رعایت کنند. اقداماتی مانند اسیدپاشی به صورت زنان، قتل‌های سریالی، تشکیل شعب‌های قضایی، توقیف خودرو، ارسال پیامک تهدیدآمیز، مسمومیت زنجیره‌ای دختران دانش‌آموز، ایجاد رعب و وحشت و... همه‌ی این شیوه‌ها را به کار برده است، اما با هیچ‌یک از این روش‌ها تا کنون نتوانسته است زنان و دختران ایران را مجبور به تسلیم کند؛ و طرح مورد نظر خود را به اجرا بگذارد.[۱۰]

محتسب و گشت ارشاد

محتسبان قدیم
محتسبان قدیم

گشت ارشاد کنونی د از زمان عمر خلیفه‌ی دوم که فاتح اپراطوری‌های روم ایران بود، آغاز شد و سپس با تشکیلات جدی‌تری تحت عنوان حسبه و احتساب، زیر نظر مأمورانی به نام محتسب نهادینه شد و رسمیت پیدا کرد. این محتسبان در قالب گشت ارشاد، در هر شهر و هر کوچه و بازاری حضوری چشمگیر داشتند؛ و مردم را زیر نظر می‌گرفتند و آن‌ها را تفتیش و تجسس می‌کردند. محتسبان در مقام ضابط تا حدودی حق اعمال قدرت نیز داشتند.

گشت ارشاد یا همان محتسبان قدیم، در بین توده‌های مردم، هنرمندان، آزاداندیشان، روشنفکران و شاعران و ادیبان نه‌تنها محبوبیتی نداشتند بلکه منفور نیز بودند. در متون نثر و نظم فارسی، اهل قلم و شاعران، محتسبان را مورد طعن و تمسخر قرار می‌دادند؛ و فساد آن‌ها را افشا می‌کردند. داستان مست و محتسب یکی از اشعار معروف پروین اعتصامی است که عموم ایرانیان با آن آشنا هستند. پروین اعتصامی در این شعر محتسبان را که مصداق گشت ارشاد امروزی است، افشا کرده است؛ و پرده از فساد محتسب و داروغه و قاضی و والی برمی‌دارد.

حکیم ناصرخسرو قبادیانی در شعر خود محتسبان را در خدمت حاکمان ستمگر و نوشنده‌ی خون امام حسین و خورنده‌ی گوشت ناقه‌ی حضرت صالح معرفی کرده است:

حاکم در خلوت خوبان به روز

نیم‌شبان  محتسب  اندر شراب

خون حسین آن بچشد در صبوح

وین بخورد ز اُشتر صالح کباب

جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی، در شعر خود محتسبان آن دوران را مأمورانی توصیف کرده است که مجری ظلم و ستم هستند. او در انتظار یک منجی و عدالت‌گستری است که علیه ظالمان قیام کند؛ و ستمدیدگان را یاری کند:

عادلی کو که به‌حق یاری مظلوم دهد‌

تا هم  از محتسب  شهر  تظلم  بینی

عمادالدین نسیمی که از شاعران عصیانگر و شورشی قرن هشتم هجری است، در شعر خود از شرایط جامعه و ظلم و ستم شاهان، واعظان مزدور، قاضیان رشوه‌خوار و از محتسبان سرکوبگر که در مقابل خانه‌های مردم در حال تفتیش و تجسس هستند، سخن می‌گوید. درحالی که اینان چهره‌ی دین را خراب کرده‌اند و اغلب مردم از پیر و جوان، دیگر باوری به دین و مذهب ندارند:

طفل، بی‌پروا زِ دین و پیر، فارغ از نماز

محتسب همچون عسس پیوسته در پیش در است

قاضیان رشوت‌ستان و واعظان مرسوم خوار

شاه را از نو خیال عدل کامل در سر است

محتسبان آن روزگار مانند گشت ارشاد امروز که مأموران امر به معروف و نهی از منکر و ترویج‌گران احکام دین بودند، خودشان هیچ اعتقاد و ایمانی به احکام شرع نداشتند؛ و با تزویر و ریا و دین‌فروشی در زندگی شخصی خود آلوده به انواع گناهان بودند. شاعر و عارف شهیر، مولانا جلاالدین بلخی نیز در وصف این محتسبان می‌گوید:

سرمستان را ز محتسب ترسانند

شد محتسب مست همه می‌دانند

حافظ شیرازی نیز در اشعار خود، پرده از ریاکاری و همه‌ی اعضای نهاد مذهبی برداشته است. حافظ  محتسبان عصر خود را نماد تزویر و ریاکاری و زهدفروشی معرفی می‌کند که شراب‌خوارگی خود از چشم مردم پنهان می‌کنند، اما دیگران را به همین اتهام شلاق می‌زنند:

مِیْ خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب

چون  نیک  بنگری ، همه  تزویر می‌کنند

***

محتسب شیخ شد و فِسقِ خود از یاد بِبُرد

قصه‌ی ماست که در هر سرِ بازار بِمانْد

***

دانی‌که چنگ و‌ عود چه تقریر می‌کنند؟

پنهان خورید  باده  که تعزیر می‌کنند

***

ای دل  طریقِ  رندی از محتسب  بیاموز

مست‌است و در حقِ او، کس این گمان ندارد

عبدالرحمان جامی که خود شیخ‌السلام و قاضی‌القضات در دولت تیموریان هرات بود، محتسبان عصر خود را عامل دین‌گریزی و دین‌ستیزی مردم دانسته است:

محتسب در منع مِیْ از حد تجاوز می‌کند

می‌بَرَد زین فعل منکر  رونق اسلام را

امیرخسرو دهلوی از شاعران مشهور ایرانی نیز مردم را به مقابله به مثل و شورش علیه محتسبان و کندن ریش آن‌ها ترغیب می‌کند:

گر چه بدمستی‌است عیب حریف

کندن ریش محتسب هنر است

این‌چنین محتسبان که مصداق و نسخه‌ی قدیم گشت ارشاد کنونی بوده‌اند، همیشه مورد اعتراض عامه‌ی مردم و به‌ویژه شاعران و ادیبان قرار گرفته‌اند. در رأس این شاعران حافظ از محتسبان و دین‌فروشان و واعظان منبرنشین بسیار گفته است که در واقع نشان و نماد حافظه تاریخی مردم ایران است.[۲۲]

پروین اعتصامی در شعر مست و محتسب ماهیت محتسبان و گشت ارشاد عصر خود را چنین افشا می‌کند:

ٰٰ
محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفتمست گفت ای‌دوست! این پیراهن است افسار نیست
گفت: مستی، زآن سبب افتان و خیزان می‌رویگفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست
گفت: می‌باید تو را تا خانه‌ی قاضی برمگفت: رو صبح آی، قاضی نیمه‌شب بیدار نیست
گفت: نزدیک است والی را سرای، آن‌جا شویمگفت: والی از کجا در خانه‌ی خمّار نیست
گفت: تا داروغه را گوییم، در مسجد بخوابگفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست
گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهانگفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست
گفت: از بهر غرامت، جامه‌ات بیرون کنمگفت: پوسیده‌است، جز نقشی ز پود و تار نیست
گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه؟گفت: در سر عقل باید، بی‌کلاهی عار نیست
گفت: مِیْ بسیار خوردی، زان‌چنین بی‌خود شدیگفت: ای بیهوده‌گو، حرف کم و بسیار نیست
گفت: باید حد زند هشیارمردم، مست راگفت: هشیاری بیار، این‌جا کسی هشیار نیست

[۲۳]

منابع:

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ نخستین تظاهرات علیه حجاب اجباری در ایران - سایت رویداد ۲۴
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ از گشت جندالله تا گشت ارشاد - سایت ماهنامه خط صلح
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ مخاطرات بازگشت گشت ارشاد - سایت حکومتی انصاف نیوز
  4. از ثارالله و جندالله تا گشت ارشاد؛ ابزار۴۰ سال اعمال حجاب اجباری در ایران - سایت بی‌بی‌سی فارسی
  5. گشت ارشاد نماد زن‌ستیزی رژیم ایران - سایت العربیه ۱
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ سخنگوی پلیس ايران از بازگشت دوباره گشت‌ ارشاد به شهرها خبر داد - سایت العربیه ۲
  7. گذشته و اکنون گشت ارشاد و سیاست چماق و هویج رژیم - سایت رفی
  8. استقرار ۴۰۰ ”حجاب‌بان“ در مترو تهران توسط شهرداری برای برخورد با بی‌حجابی - سایت روزیاتو
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ رییس شورای شهر تهران: «حجاب‌بان» کافی نیست، پلیس هم باید باشد - سایت ایران وایر
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ برای مقابله با زنان “حجاب‌بان“ کافی نیست! - سایت اخبار روز
  11. شهرداری تهران ۴۰۰ «حجاب‌بان» با حقوق ۱۲ میلیون تومانی در مترو مستقر می‌کند - سایت صدای آمریکا
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ حجاب‌بان - سایت حکومتی انتخاب
  13. شهرداری «حجاب‌بان» استخدام می‌کند - سایت فرانیوز
  14. افراد بی حجاب با تکنولوژی تشخیص چهره شناسایی شدند؛ گشت ارشاد برگشته؟ - سایت شایانیوز
  15. نیروهای سرکوبگر تحت عنوان ”حجاب‌بان“ با حقوق ماهیانه ۱۲ میلیون تومان - سایت شورای ملی مقاومت ایران
  16. ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ ۱۶٫۲ پشت پروژه حجاب بان‌ها - روزنامه اعتماد ۵ آذر
  17. امر به معروف و نهی از منکر نیازی به مجوز خاصی ندارد؛ رعایت حجاب در ادارات و اماکن عمومی چون مترو ضروری است - سایت اعتماد ۴ آذر
  18. ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ اعلام جرم علیه روزنامه اعتماد به‌دلیل افشای «سند خیلی محرمانه» درباره حجاب‌بان‌ها - سایت رادیو فردا ۵ آذر ۱۴۰۲
  19. فوری | اطلاعیه وزارت کشور درخصوص بخشنامه منتشر شده درباره حجاب- سایت اعتماد ۷ آذر
  20. دادستانی تهران به دلیل انتشار غیرقانونی سند محرمانه علیه روزنامه اعتماد اعلام جرم کرد - خبرگزاری میزان ۵ آذر ۱۴۰۲
  21. چرا و با چه مجوزی حق اطلاع داشتن از ابلاغیه وزارت کشور برای برخورد با بی‌حجابی را از مردم گرفتید؟ - سایت اعتماد آنلاین ۹ آذر
  22. تاریخچه‌ی گشت ارشاد به روایت ادبیات - سایت ایرانگرد
  23. پروین اعتصامی - سایت گنجور