گیتی نظیری

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
گیتی نظیری
گیتی نظیری.jpg
گیتی نظیری
زادروزخرداد ۱۳۳۷
تهران
درگذشت۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۱
زندان اوین، تهران
آرامگاهقطه ۹۲ بهشت زهرا، تهران
تحصیلاتفوق دیپلم
از دانشگاهدانشکده فنی رادیو و تلویزیون
پیشهکارمند شبکه تلویزیون، ژورنالیست
سال‌های فعالیتپس از ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰
شناخته‌شده برایفعالیت‌های مبارزاتی و اعدام
جنبشسازمان مجاهدین خلق ایران
دیناسلام
مجازات‌هااعدام
خویشاوندانبهزاد نظیری (برادر)

گیتی نظیری، (متولد خرداد ۱۳۳۷، تهران - درگذشته ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۱، تپه‌های اوین) کارمند شبکه تلویزیون و از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران بود که در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۱ در سن ۲۴ سالگی در زندان اوین اعدام شد. او در خانواده‌ای سیاسی و فرهنگی رشد یافت و پس از اتمام تحصیلات متوسطه، در دانشکده فنی رادیو و تلویزیون تحصیل کرد. گیتی نظیری از دوران دانشجویی با آرمان‌های مجاهدین آشنا شد و پس از انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷، فعالیت‌های خود را در بخش کارمندی رادیو و تلویزیون آغاز کرد.

پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، به دلیل فعالیت‌های گسترده‌اش به زندگی مخفی روی آورد، اما در ۵ اسفند ۱۳۶۰ دستگیر شد. او به مدت سه ماه تحت شکنجه‌های شدید قرار گرفت، اما از مواضع خود عقب‌نشینی نکرد و در نهایت به جوخه تیرباران سپرده شد. پیکر او در قطعه ۹۲ بهشت زهرا به‌صورت بی‌نام و نشان دفن شده است.

خاطرات همکاران و برادرش، بهزاد نظیری، نشان‌دهنده روحیه شاد، فداکاری و تعهد انقلابی اوست. بهزاد که خود در سال ۱۳۶۱ دستگیر و پس از سه سال از زندان اوین فرار کرد، از فعالیت‌های فرهنگی و ژورنالیستی گیتی، از جمله تهیه گزارش از جبهه‌های جنگ ایران و عراق، یاد می‌کند.[۱][۲][۳]

زندگی و تحصیلات گیتی نظیری

عکس کودکی گیتی نظیری با برادرش بهزاد
عکس کودکی گیتی نظیری با برادرش بهزاد

گیتی نظیری در خرداد ۱۳۳۷ در تهران، در خانواده‌ای با پیشینه سیاسی و فرهنگی متولد شد. او دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در دبیرستان‌های تهران گذراند. گیتی نظیری در طول این دوران به دلیل اخلاق و رفتار برجسته‌اش تأثیر عمیقی بر معلمان و مسئولان مدرسه گذاشت، به‌گونه‌ای که پس از اعدامش، بسیاری از آن‌ها در سوگ او عزاداری کردند.

پس از اتمام دوره دبیرستان، او وارد دانشکده فنی رادیو و تلویزیون شد و تحصیلات خود را در مقطع فوق دیپلم به پایان رساند. در این دوره، او با آرمان‌های سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد و فعالیت‌های مبارزاتی خود را علیه رژیم پهلوی آغاز کرد.[۱]

فعالیت‌های مبارزاتی

گیتی نظیری پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷، به سازمان مجاهدین خلق ایران پیوست و فعالیت‌های خود را در بخش کارمندی رادیو و تلویزیون آغاز کرد. او در تیم‌های اداره رادیو و تلویزیون ملی ایران مشغول به کار شد و به‌عنوان کارمند شبکه تلویزیون فعالیت می‌کرد.

گیتی نظیری در این دوره به دلیل ارتباطش با مجاهدین و فعالیت‌های گسترده‌اش در محیط کار شناخته شده بود. پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، با شدت گرفتن فشارهای رژیم جمهوری اسلامی بر مخالفان، او به زندگی مخفی روی آورد تا فعالیت‌های مبارزاتی خود را ادامه دهد.

گیتی نظیری همچنین به‌عنوان یک ژورنالیست فعال عمل می‌کرد. او در اوایل جنگ ایران و عراق به جبهه‌های جنگ اعزام شد و گزارش‌هایی از شرایط مردم جنگ‌زده تهیه کرد. او نمایشگاه‌های عکسی از این مناطق ترتیب داد و در تهران به نمایش گذاشت.

گیتی نظیری به موسیقی علاقه‌مند بود و در فعالیت‌های فرهنگی نیز مشارکت داشت، از جمله سرودن شعر. این فعالیت‌ها نشان‌دهنده تعهد او به آرمان‌های انقلابی و نقشش در اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی بود.[۱][۲]

دستگیری و اعدام

گیتی نظیری در ۵ اسفند ۱۳۶۰ (فوریه ۱۹۸۲) توسط نیروهای رژیم جمهوری اسلامی شناسایی و محاصره شد. او که به دلیل فعالیت‌های گسترده‌اش در سازمان مجاهدین خلق و ارتباطش با این سازمان در رادیو و تلویزیون شناخته شده بود، پس از ماه‌ها زندگی مخفی دستگیر شد.[۱]

شکنجه و مقاومت

پس از دستگیری، گیتی نظیری به همراه تعدادی دیگر از کارمندان مجاهد رادیو و تلویزیون به زندان اوین منتقل شد. او به مدت سه ماه تحت شدیدترین شکنجه‌ها قرار گرفت تا وادار به تسلیم یا مصاحبه شود. با این حال، گیتی از مواضع خود عقب‌نشینی نکرد و مقاومت کرد. روز قبل از اعدامش، او از زندان اوین با خانواده‌اش تماس گرفت و با روحیه‌ای شاد و اعتقادی راسخ از آن‌ها خواست که صبر و مقاومت پیشه کنند.[۱]

اعدام

در سحرگاه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۱ (می ۱۹۸۲)، گیتی نظیری به همراه هشت تن دیگر از اعضای سازمان مجاهدین خلق در تپه‌های اوین به جوخه تیرباران سپرده شد. او تا آخرین لحظات از آرمان‌های مجاهدین دفاع کرد، شعار داد و سرود خواند. پیکر او پس از اعدام به بهشت زهرا منتقل و در قطعه ۹۲ به‌صورت بی‌نام و نشان دفن شد.[۱][۴]

خاطرات و تأثیرات

خاطرات همکاران

گیتی نظیری به دلیل روحیه شاد، فداکاری و تعهد انقلابی‌اش در میان همکارانش در رادیو و تلویزیون شناخته شده بود. یکی از یارانش می‌گوید:

«گیتی در اوج فعالیت‌های خود هر از چند گاه با دوستانش که درگیر مشکلات خانوادگی بودند تماس می‌گرفت و تلاش می‌کرد مشکلات آن‌ها را حل کند. پس از حل مشکلاتشان، با شور و شادی از برطرف شدن ناراحتی‌های آن‌ها یاد می‌کرد و می‌گفت: اگر این کارها مانع و سد مسئولیت‌های انقلابی ما نباشد، باید آن‌ها را نیز انجام دهیم. روحیه شاد و پرتحرک او همواره در بین همکارانش شادی می‌آفرید و عشق و ایمان او به سازمان، مزدوران رژیم در رادیو و تلویزیون را کلافه کرده بود.»

یکی دیگر از همکارانش اظهار گفته است:

«هرگاه به اداره وارد می‌شدیم، صدای بحث و صحبت گیتی در مورد سازمان و دفاع از خطوط سیاسی انقلابی مجاهدین به گوش می‌رسید. او آن‌چنان به روشنی و وضوح جواب مرتجعین مزدور خمینی و توده‌ای‌ها را می‌داد که همواره آن‌ها با عصبانیت و خشم از او یاد می‌کردند و حتی پس از شهادتش نیز می‌گفتند که حقش بود و می‌بایست تیرباران شود.»[۱][۴]

خاطرات برادرش، بهزاد نظیری

گیتی نظیری ۳.jpg

بهزاد نظیری، برادر گیتی، که خود در سال ۱۳۶۱ دستگیر و پس از سه سال از زندان اوین فرار کرد، از فعالیت‌های فرهنگی و ژورنالیستی خواهرش و همچنین از تأثیرات عاطفی اعدام او بر خانواده یاد می‌کند. او می‌گوید:

«خواهرم به‌عنوان یک خبرنگار خیلی فعال به جبهه‌های جنگ ایران و عراق فرستاده می‌شد، فیلم تهیه می‌کرد، نمایشگاه‌های عکس از شرایط مردم جنگ‌زده ترتیب می‌داد و آن‌ها را در تهران نمایش می‌داد. او به موسیقی علاقه‌مند بود و شاعر بود… مادرم پس از اعدام گیتی که تنها ۲۴ سال داشت، دچار بحران روحی شد.»

بهزاد نظیری همچنین اشاره کرد که پس از فرارش از زندان، رژیم پدرش را به‌عنوان گروگان دستگیر کرد. بهزاد با کمک شبکه مقاومت مجاهدین از طریق مرز سیستان و بلوچستان به کراچی پاکستان فرار کرد.[۲]

تأثیر گسترده‌تر

بهزاد نظیری در مصاحبه‌ای با تلویزیون العربیه، از گیتی به‌عنوان بخشی از ۱۲۰ هزار زندانی سیاسی اعدام‌شده توسط رژیم جمهوری اسلامی یاد کرد. او عکسی از گیتی را در کتابی شامل اسامی و مشخصات ۲۰ هزار نفر از این افراد نشان داد و اظهار داشت:

«این کتاب شامل قشرها مختلف جامعه ایران است، از جمله وکیل، دانشجو، کارگر، و ورزشکار. زخم اعدام دوستان و خواهرم هنوز مثل یک زخم تازه باقی است و تا زمانی که جنایتکاران در مقابل عدالت قرار نگیرند، التیام نخواهد یافت.»[۳]

منابع