۱٬۰۶۶
ویرایش
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
==== دیگر زمینهسازیها ==== | ==== دیگر زمینهسازیها ==== | ||
خمینی همچنین طی فرمانی در سال 59 چنین گفت: «اگر کسی شعارهای باطل خواست بدهد، با قوت او را بکوبید و نگذارید یک شعارهای باطل بدهد. خود مردم مأمورند!...». ناظران سیاسی این گفته را یک نوع «آتش به اختیار» محسوب میکنند. بعد از این فرمان، حمله و هجوم به مقرات و میتینگهای نیروهای سیاسی افزایش یافت. در پی همین فرمان در ۱۱ آبان ۵۹ انتشار نشریه و کتاب مجاهدین ممنوع شد. به گفته مجاهدین در همین سال هزاران نفر از هواداران آنها مجروح و دهها جوان و دانشآموز توسط پاسداران و چماقداران کشته شدند. سیما صباغ دانشآموز ۱۵ ساله از جمله از آخرین هواداران مجاهدین بود که در لاهیجان کشته شد. | خمینی همچنین طی فرمانی در سال 59 چنین گفت: «اگر کسی شعارهای باطل خواست بدهد، با قوت او را بکوبید و نگذارید یک شعارهای باطل بدهد. خود مردم مأمورند!...». ناظران سیاسی این گفته را یک نوع «آتش به اختیار» محسوب میکنند. بعد از این فرمان، حمله و هجوم به مقرات و میتینگهای نیروهای سیاسی افزایش یافت. در پی همین فرمان در ۱۱ آبان ۵۹ انتشار نشریه و کتاب مجاهدین '''ممنوع''' شد. به گفته مجاهدین در همین سال هزاران نفر از هواداران آنها مجروح و دهها جوان و دانشآموز توسط پاسداران و چماقداران کشته شدند. سیما صباغ دانشآموز ۱۵ ساله از جمله از آخرین هواداران مجاهدین بود که در لاهیجان کشته شد. | ||
در ادامه سرکوب سال 59 در سال 60 نیز علیرغم اینکه از جانب جمهوری اسلامی سال قانون نامگذاری شده بود سرکوب ادامه پیدا کرد. در ۶ فروردین همین سال اصغر اخوان، صنم قریشی و خیرالله اقبالی در قزوین، بندعباس و رامسر با گلوله پاسداران کشته شدند. در اولین روزهای اردیبهشت دو هوادار مجاهدین در قائمشهر به نامهای فاطمه رحیمی و سمیه نقره خواجا و چندین دانشآموز و کارگر در شهرهای مختلف توسط چماقداران کشته شدند. مجاهدین مدعیاند علیرغم شکایتهای مکررشان به ارگانهای قضایی با درخواست شناسایی و توقف حملات توسط چماقداران هیچ اقدامی برای جلوگیری از هجوم آنان صورت نگرفت بلکه تلویحا از آنها حمایت هم شد. | در ادامه سرکوب سال 59 در سال 60 نیز علیرغم اینکه از جانب جمهوری اسلامی سال قانون نامگذاری شده بود سرکوب ادامه پیدا کرد. در ۶ فروردین همین سال اصغر اخوان، صنم قریشی و خیرالله اقبالی در قزوین، بندعباس و رامسر با گلوله پاسداران کشته شدند. در اولین روزهای اردیبهشت دو هوادار مجاهدین در قائمشهر به نامهای فاطمه رحیمی و سمیه نقره خواجا و چندین دانشآموز و کارگر در شهرهای مختلف توسط چماقداران کشته شدند. مجاهدین مدعیاند علیرغم شکایتهای مکررشان به ارگانهای قضایی با درخواست شناسایی و توقف حملات توسط چماقداران هیچ اقدامی برای جلوگیری از هجوم آنان صورت نگرفت بلکه تلویحا از آنها حمایت هم شد. | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
==== زندان در جمهوری اسلامی ==== | ==== زندان در جمهوری اسلامی ==== | ||
زندانیان معتقدند انکار «زندانی سیاسی» در نگاه جمهوری اسلامی از عواملی است که میتواند زمینهساز قتلعام 67 باشد و آنچه در زندانها از ابتدای دهه 60 گذشته است را تاییدی بر آن میدانند: | زندانیان معتقدند انکار «زندانی سیاسی» در نگاه جمهوری اسلامی از عواملی است که میتواند زمینهساز قتلعام 67 باشد و آنچه در زندانها از ابتدای دهه 60 گذشته است را تاییدی بر آن میدانند: | ||
===== اعدام در جمهوری اسلامی ===== | |||
از فردای 30 خرداد 1360 که تظاهرات مسالمتآمیز مجاهدین با رگبار پاسداران در میدان فردوسی به بیش از 50 کشته انجامید مجازات اعدام بصورت بسیار گستردهیی بکار گرفته شد. اعدامها اساسا در زندان اوین و به تبع آن در زندانهای شهرستانها انجام میشد. در زندان اوین در سال 60 اعدامها در محوطه پای تپه بشت بند 4 انجام میشد بصورتیکه صدای رگبار مسلسل جوخه اعدام و سپس صدای تک تیرهای تیر خلاص توسط زندانیان شنیده میشد. زندانیان گزارش میکنند که بعضی شبها تا بیش از 200 تیر خلاص را شمارش کردهاند که حکایت از 200 اعدامی در یک شب دارد و این به جز استثناهایی است که از 400 نفر نیز گذشته است. اعدامها در اوین بعدا به سالن مخصوص اعدام منتقل شد و در مراحل بعدی دار زدن هم که در حکم جزایی یک درجه شدیدتر از حکم تیرباران است به شیوه مرسومی بدل گشت. در قتل عام 67 اساسا شیوه اعدام دار زدن بوده است. در شهرستانها نیز همین دو شیوه بکار گرفته میشده است. | |||
استفاده گسترده از اعدامها بعنوان مجازات رایج و بدون مانع و بعنوان حکم خدا (و نه حکم بشر) که از همان ابتدای بعد از 30 خرداد به راه افتاد از دید ناظران نوعی قتلعام با میزانی تفاوت با قتلعام تعریف شده در فرهنگ سیاسی تلقی میشود و اعدام در محوطه زندانها (بطور خاص زندان اوین) که با توجه به گزارش زندانیان از بردن زندانیان برای اعدام از میان جمع زندانیان در بندهای عمومی تا شنیده شدن صدای شلیکهای جوخه اعدام که هر دوی آن فضایی از دلهره و ترس را برای همه زندانیان ایجاد میکرد تاییدی بر همین تلقی است. بصورتیکه میتوان گفت اجرای اعدام در جمهوری اسلامی (در محوطه داخلی زندانها) یک مجازات افزوده ناگفته بر مجازات عموم زندانیان است و میتوان آن را '''مجازات عمومی''' نام نهاد. استفاده متنابه از '''اعدام مصنوعی'''<ref>من بارها اعدام مصنوعی شدم وزیر اطلاعات باید پاسخگو [https://irankhabarnews.com/2019/01/07/%D9%85%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7-%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%B5%D9%86%D9%88%D8%B9%DB%8C-%D8%B4%D8%AF%D9%85/ باشد]</ref> زندانیان نیز در همین شمار است. | |||
===== تجاوز به دختران باکره و کشیدن خون زندانی قبل از اعدام ===== | ===== تجاوز به دختران باکره و کشیدن خون زندانی قبل از اعدام ===== | ||
خط ۷۵۱: | خط ۷۵۶: | ||
«شما حالا خودتون فکر کنید بالاخره یک ماه دیگه دو ماه دیگه بالاخره در زندانا باز میشه، بالاخره جواب مردم رو چی میدین؟ مثلاً رفته بودن مثلاً تو باختران، توی اصفهان.. ما بچهاش را کشتیم، خوب یک عقیدهایی داشت خوب برای عقیدهاش چرا اعدامش کردی. تو آقای نیری که این بچه منو محکوم کردی به ده سال، به چه مناسبت، فعالیتی تازهییی کرده بود که اعدامش کردی؟ هیچ جواب نداری بدی. این صاف و پوست کنده.» | «شما حالا خودتون فکر کنید بالاخره یک ماه دیگه دو ماه دیگه بالاخره در زندانا باز میشه، بالاخره جواب مردم رو چی میدین؟ مثلاً رفته بودن مثلاً تو باختران، توی اصفهان.. ما بچهاش را کشتیم، خوب یک عقیدهایی داشت خوب برای عقیدهاش چرا اعدامش کردی. تو آقای نیری که این بچه منو محکوم کردی به ده سال، به چه مناسبت، فعالیتی تازهییی کرده بود که اعدامش کردی؟ هیچ جواب نداری بدی. این صاف و پوست کنده.» | ||
'''میرحسین موسوی''' نخست وزیر وقت اعدامها در یک فایل صوتی<ref>فایل صوتی میرحسین [https://tamasha.com/v/XBmOq/%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%81%D8%B4%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%A7%DB%8C%D9%84-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D9%85%D9%88%D8%B3%D9%88%DB% موسوی]</ref> به قتلعام اعتراف میکند و آن را اینگونه «زشت و برخلاف بوده و جنایتکارانه بوده و نمیتونه کسی این را تایید بکنه واز این مسئله بیمی نباید داشت» توصیف میکند . او میگوید از اعدامها بیخبر بوده و... که ناظران بیطرف به دلیل اینکه یک تصمیمگیری در بالاترین مرجع حکومتی صورت گرفته و اینکه شورای عالی امنیت که نخست وزیر عضو اصلی و رئیس آن بوده نمیتواند خارج از این تصمیمگیری باشد آن را غیرمنطقی دانسته و بقیه توضیحات او را نیز توجیه سکوت و مشارکت او در قتلعام میدانند. | |||
'''محمدعلی انصاری''' (مرداد۹۵ـ بلافاصله پس از انتشار فایل صوتی) گفت: «انتشار این نوار بعد از ۲۸سال وقتی که سردمداران استکبار و تکفیریها با منافقین نشست و برخاست میکنند، احیاء آنان و مشروعیت زایی برای آنهاست» | '''محمدعلی انصاری''' (مرداد۹۵ـ بلافاصله پس از انتشار فایل صوتی) گفت: «انتشار این نوار بعد از ۲۸سال وقتی که سردمداران استکبار و تکفیریها با منافقین نشست و برخاست میکنند، احیاء آنان و مشروعیت زایی برای آنهاست» |
ویرایش