|
|
| (۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
| خط ۱: |
خط ۱: |
| [[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148px]] | | [[پرونده:برای صفحه تمرین.jpg|بندانگشتی|1148x1148px]] |
| {{جعبه زندگینامه | | {{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده |
| |نام_شخص=احمد بالدی | | | نام = فریدون آدمیت |
| |تصویر=احمد بالدی؛2.jpg | | | تصویر = فریدون آدمیت؛1.jpg |
| |عرض_تصویر=260px | | | توضیح تصویر = فریدون آدمیت، تاریخنگار ایرانی |
| |توضیح_تصویر=احمد بالدی | | | نام اصلی = |
| |تاریخ_تولد=۱۳۸۴ | | | زمینه فعالیت = تاریخنگاری، دیپلماسی، پژوهش تاریخ معاصر ایران |
| |محل_تولد=اهواز | | | ملیت = |
| |تاریخ_مرگ=۲۰ آبان ۱۴۰۴ | | | تاریخ تولد = ۲۳ مرداد ۱۲۹۹ شمسی |
| |ملیت= عرب اهوازی | | | محل تولد = تهران، ایران |
| |محل_مرگ=اهواز | | | والدین = |
| |مدفن=آرامستان اهواز | | | تاریخ مرگ = ۱۰ فروردین ۱۳۸۷ شمسی |
| |علت مرگ= خودسوزی | | | محل مرگ = تهران، ایران |
| |شناختهشده برای =مردم خوزستان و ایران | | | علت مرگ = |
| |همسر= | | | محل زندگی = |
| |والدین=|تاریخ ناپدیدشدن=|مکان ناپدیدشدن=|تحصیلات=دانشجو|پیشه=دکهداری در کمک به پدر}} | | | مدفن = بهشت زهرا، مقبره خانوادگی |
| '''احمد بالدی'''، دانشجوی ۲۰ ساله عرب اهوازی، که در صبح یکشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۴، در پارک زیتون اهواز، در اعتراض به تخریب خشونتآمیز دکه خانوادگیاش توسط مأموران شهرداری منطقه ۳ و نیروهای انتظامی، اقدام به خودسوزی کرد. این دکه، که بیش از ۲۵ سال با مجوز رسمی شهرداری توسط پدرش، مجاهد بالدی، اداره میشد، تنها منبع درآمد خانواده ششنفرهای بود که در میان بیش از ۴۰۰ دکه مشابه در اهواز، یکی از معدود موارد متعلق به شهروندان عرب بهشمار میرفت. مأموران بدون اطلاع قبلی یا حضور مالک، وارد محل شدند و در حالی که مادر احمد و خود او برای جلوگیری از تخریب داخل دکه تحصن کرده بودند، با خشونت فیزیکی و رفتار تحقیرآمیز عمل کردند. معاون خدمات شهرداری، دست مادر احمد را گرفته و او را به بیرون پرتاب کرد، که این اقدام خشم احمد را برانگیخت. او پیشتر هشدار داده بود که در صورت تخریب، خود را آتش خواهد زد، اما مأموران با تمسخر و بیتفاوتی، حتی پیشنهاد فندک یا کبریت دادند. احمد با ریختن بنزین روی بدن خود، در برابر چشمان حاضران خودش را آتش زد و با حدود ۷۰ درصد سوختگی شدید به بیمارستان [[سید محمود طالقانی|آیتالله طالقانی]] اهواز منتقل شد. | | | پیشه = تاریخنگار، دیپلمات، پژوهشگر تاریخ مشروطیت |
| | | سالهای نویسندگی = |
| | |سبک نوشتاری = تاریخنگاری تحلیلی-انتقادی، آکادمیک |
| | |کتابها = امیرکبیر و ایران؛ ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران؛ فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت؛ اندیشههای میرزا فتحعلی آخوندزاده؛ اندیشههای میرزا آقاخان کرمانی و … |
| | | علت شهرت = پدر تاریخنگاری نوین ایران، بنیانگذار روش تحلیلی-انتقادی در تاریخنگاری معاصر ایران |
| | | تحصیلات = دکترای تاریخ و فلسفه سیاسی |
| | |دانشگاه = دانشگاه تهران؛ مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن (LSE) |
| | | استاد = |
| | | تأثیرگذاشته بر = |
| | | گفتاورد = |
| | |اندازه تصویر=260پیکسل}} |
| | '''فریدون آدمیت'''، (متولد سال ۱۲۹۹، تهران - درگذشته ۱۰ فروردین ۱۳۸۷، تهران) تاریخنگار ایرانی فرزند عباسقلی خان قزوینی بود که در فعالیتهای سیاسی دوران قاجار نقش داشت و بنیانگذار جامعه آدمیت بود. فریدون آدمیت تحصیلات ابتدایی خود را در [[دارالفنون]] گذراند و در سال ۱۳۲۱ از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. پایاننامه او درباره [[امیرکبیر|میرزا تقی خان امیرکبیر]] بود که بعدها به کتابی مهم تبدیل شد. وی در سال ۱۳۱۹ به وزارت امور خارجه پیوست و سمتهایی مانند دبیر سفارت ایران در لندن، نماینده در [[سازمان ملل متحد]]، و سفیر در لاهه و هند را بر عهده گرفت. فریدون آدمیت در سال ۱۳۴۴ بازنشسته شد تا به پژوهشهای تاریخی بپردازد. آثار او عمدتاً بر تاریخ [[جنبش مشروطه ایران]]، اندیشههای روشنفکران مانند [[میرزا آقاخان کرمانی]]، میرزا فتحعلی آخوندزاده و [[عبدالرحیم طالبوف تبریزی|میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی]] تمرکز دارند. کتابهایی نظیر «امیرکبیر و ایران»، «فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت»، و «ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران» از جمله کارهای کلیدی او هستند که تاریخنگاری تحلیلی-انتقادی را معرفی کردند. روش وی بر پایه منابع اولیه، تحلیل علل و عوامل، و تأکید بر تحول فکری بود. فریدون آدمیت تاریخ را به عنوان ابزاری برای ترقی تفکر و شناخت جریانهای اجتماعی میدید و بر ارزشهای عقلی و آزادی تأکید داشت. وی منتقدان زیادی از طیفهای مذهبی، غیرمذهبی، چپگرا و اقلیتهایی مانند بهاییان داشت که او را به تحریف منابع یا توطئهباوری متهم میکردند. با این حال، جایگاه او به عنوان پدر تاریخنگاری نوین ایران تثبیت شده است و آثارش تأثیر عمیقی بر نسلهای بعدی گذاشتهاند. آدمیت در دوران بازنشستگی، زندگی منزوی داشت و از فشارهای سیاسی رنج برد، اما تا پایان بر اصول سکولار و دموکراتیک پایبند ماند. فریدون آدمیت در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۳۸۷، در تهران درگذشت. میراث او شامل ارتقای تکنیک تاریخنگاری و برجسته کردن نقش روشنفکران در نهضت مشروطیت است.<ref name=":0">[https://anthropologyandculture.com/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%81%D8%B1%D9%8A%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%A2%D8%AF%D9%85%D9%8A%D8%AA-%D9%88%D9%81%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%8A/ درباره فریدون آدمیت: وفادار به متن تاریخ - انسانشناسی و فرهنگ]</ref><ref name=":1">[https://www.naakojaaketab.com/post/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%88-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%B3%D9%87-%D8%B9%D9%86%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%A2%D8%AF%D9%85%DB%8C%D8%AA زندگینامه و معرفی سه عنوان از کتابهای فریدون آدمیت - ناکجا کتاب]</ref><ref name=":2">[https://ensani.ir/fa/article/9847/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%A2%D8%AF%D9%85%DB%8C%D8%AA زندگی و اندیشه فریدون آدمیت - پرتال جامع علوم انسانی]</ref><ref name=":3">[https://hawzah.net/fa/Article/View/84951/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D8%8C-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%A2%D8%AF%D9%85%DB%8C%D8%AA نگاهی منتقدانه به زندگی، تاریخ نگاری و اندیشه سیاسی فریدون آدمیت - حوزه نت]</ref><ref name=":4">[https://bukharamag.com/1387.03.2954.html به یاد دکتر فریدون آدمیت - مجله بخارا]</ref><ref name=":5">[https://www.radiofarda.com/a/o2_admiyat/441291.html فريدون آدميت؛ مشروطه و تاریخ نگاری جدید - رادیو فردا]</ref><ref name=":6">[https://www.newslaw.net/%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%A2%D8%AF%D9%85%DB%8C%D8%AA-%D9%BE%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA.a278209 فریدون آدمیت پدر تاریخ نگاری نوین ایران کیست؟ - حقوق نیوز]</ref><ref name=":7">[https://www.movarekhan.com/blog/historiography_of_fereydoun_adamit/ نگاهی به تاریخ نگاری دکتر فریدون آدمیت - مورخان]</ref><ref name=":8">[https://negah.org/378 فریدون آدمیت و بهاییان - نگاه]</ref> |
|
| |
|
| این حادثه، که بخشی از الگوی تبعیض سیستماتیک علیه شهروندان عرب اهواز و فشارهای اقتصادی بر قشرها محروم است، موجی از اعتراضات مردمی را برانگیخت. شامگاه ۱۵ آبان، جمعی از شهروندان، دانشجویان و بستگان در مقابل بیمارستان طالقانی تجمع کردند و خواستار برکناری فوری رضا امینی، شهردار غیربومی اهواز، و محاکمه عاملان شدند. تجمع با حضور سنگین نیروهای امنیتی همراه بود و مأموران با فیلمبرداری و ایجاد محاصره، [[آزادی بیان]] معترضان را محدود کردند. استاندار خوزستان، سیدمحمدرضا موالیزاده، با معترضان دیدار کرد، اما وعدههایش مبنی بر رسیدگی قضایی، با تهدید دادسرای عمومی و انقلاب اهواز علیه «تحریک احساسات قومیتی» همراه شد. در واکنش، قوه قضائیه وعده پیگیری داد، اما شهردار و مسئول اجراییات منطقه ۳ تنها با وثیقه موقت آزاد شدند.
| | == زندگی اولیه، خانواده و تحصیلات == |
| | فریدون آدمیت در سال ۱۲۹۹ شمسی در تهران متولد شد. وی فرزند عباسقلی خان قزوینی بود که در سال ۱۲۷۸ قمری به دنیا آمده و در سال ۱۳۵۸ قمری درگذشته بود. عباسقلی خان در سال ۱۳۰۳ قمری وارد عرصه سیاسی شد و با آشنایی با [[میرزا ملکمخان]]، به جرگه مریدان وی پیوست و جامعه آدمیت را با اصول فکری مشابهی بنیان نهاد. خانواده آدمیت در اواخر دوران قاجار به شهرت رسید و پدرش به عنوان کارمند دولتی و فعال سیاسی، جامعهای تأثیرگذار از چهرههای برجسته سیاسی تشکیل داد که ایدههای لیبرال را ترویج میکرد. این پدر منبع الهام برای پسرش باقی ماند و خانوادهای فرهنگی-سیاسی با اعتقاد به دانشاندوزی بود.<ref name=":0" /> |
|
| |
|
| پس از چند روز بستری، احمد بالدی در ۲۰ آبان ۱۴۰۴ بر اثر شدت جراحات جان باخت، که این امر خشم عمومی را تشدید کرد. سازمان حقوق بشر کارون در بیانیهای، مرگ او را نتیجه مستقیم سیاستهای سرکوبگرانه جمهوری اسلامی دانست و خواستار تحقیق مستقل، مجازات عاملان، و آزادی فعالان بازداشتشده شد. موج بازداشتها پس از حادثه، شامل سه فعال رسانهای عرب – حسن سلامات، جواد ساعدی و سید صادق آلبوشوکه – را دربر گرفت که تنها به دلیل پوشش خبری بازداشت شدند. این رویداد، در بستر بحران اقتصادی و تبعیض قومی، بازتاب گستردهای در رسانهها یافت و نمادی از ناامیدی جوانان محروم شد. [[شورای ملی مقاومت ایران]] نیز در اطلاعیهای، آن را هشداری به رژیم دانست و بر لزوم حسابرسی تأکید کرد. این تراژدی نه تنها عمق بیعدالتی را آشکار کرد، بلکه بر ضرورت اصلاحات ساختاری در مدیریت شهری و حفاظت از حقوق اقلیتها تأکید ورزید، بدون آنکه به تحلیلهای فراتر از منابع بپردازد.<ref name=":0">[https://iranwire.com/fa/news-1/146099-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%B3%D9%88%D8%B2%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%A7%D8%B2/ خودسوزی یک جوان در برابر نیروهای شهرداری اهواز - ایران وایر]</ref><ref name=":1">[https://www.hra-news.org/2025/hranews/a-57645/ خودسوزی یک دکهدار در اعتراض به تخریب دکه اش؛ قوهقضائیه وعده رسیدگی داد - هرانا]</ref><ref name=":2">[https://www.radiozamaneh.com/868852/ معترضان در اهواز خواستار محاکمه عوامل خودسوزی احمد بالدی شدند - رادیو زمانه]</ref><ref name=":3">[https://khro.org/%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%B3%D9%88%D8%B2%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF-%D8%B9%D8%B1%D8%A8-%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B6/ خودسوزی یک شهروند عرب اهوازی در اعتراض به تخریب دکه توسط شهرداری منطقه ۳ اهواز - سازمان حقوق بشر کارون] 1</ref><ref name=":4">[https://khro.org/%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D8%A8%D8%B4%D8%B1-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%88%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%BE%DB%8C-%D8%AC%D8%A7%D9%86/ بیانیه سازمان حقوق بشر کارون در پی جانباختن احمد بالدی، دانشجوی عرب اهوازی - سازمان حقوق بشر کارون] 2</ref><ref name=":5">[https://www.iranintl.com/202511116921 پدر احمد بالدی، جوان جانباخته: نیروهای شهرداری هنگام خودسوزی به احمد گفتند فندک بدهیم؟ - ایران اینترنشنال]</ref><ref name=":6">[https://iranhrs.org/%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%B3%D9%88%D8%B2%DB%8C-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B6%DB%8C-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C-%D8%AA%D8%AC%D9%85%D8%B9-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7/amp/ تجمع اعتراضی مردم اهواز در واکنش به خودسوزی اعتراضی احمد بالدی - کانون حقوق بشر ایران]</ref><ref name=":7">[https://m.mojahedin.org/id/69c18309-c513-43dd-88df-b0276dfe8398 احمد بالدی، دانشجوی ۲۰ساله اهوازی پس از خودسوزی اعتراضی جان باخت - سازمان مجاهدین خلق] 2</ref><ref name=":8">[https://akhbar-rooz.com/1404/08/16/32925/ معترضان در اهواز خواستار محاکمه عوامل خودسوزی احمد بالدی شدند - اخبار روز]</ref><ref name=":9">[https://iran-efshagari.com/%D8%AA%D8%AC%D9%85%D8%B9-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B6%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%B3%D9%88%D8%B2%DB%8C-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86-%DB%B2/ تجمع اعتراضی در مقابل بیمارستان طالقانی اهواز بدنبال خودسوزی تکاندهنده احمد بالدی جوان ۲۰ ساله - ایران افشاگر]</ref><ref name=":10">[https://www.gunaz.tv/fa/post/127996 موج بازداشت فعالان عرب در اهواز پس از خودسوزی احمد بالدی - گوناز تی وی]</ref><ref name=":11">[https://anajournal.ir/news/akhbar-iran/khodsouzi-ahmad-baldi-ahvaz/ داستان کامل خودسوزی احمد بالدی جوان اهوازی که خودش را سوزاند - آنا ژورنال]</ref>
| | === تحصیلات === |
| | فریدون آدمیت تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه دارالفنون گذراند و تا کلاس پنجم متوسطه در آنجا ادامه داد. او کلاس پنجم را در سال ۱۳۱۸ به اتمام رساند و سه ماه بعد در آزمون نهایی مدرسه متوسطه شرکت کرد و موفق شد. سپس به دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران راه یافت و در سال ۱۳۲۱ فارغالتحصیل گردید. پایاننامه وی درباره زندگی و اقدامات سیاسی میرزا تقی خان امیرکبیر بود که دو سال بعد با عنوان «امیرکبیر و ایران» با مقدمه [[محمود محمود]] منتشر شد. در سال ۱۳۱۹، همزمان با تحصیل در دانشکده حقوق، به استخدام وزارت امور خارجه درآمد. او برای تکمیل تحصیلات به بریتانیا رفت و در دانشکده علوم سیاسی و اقتصاد لندن (LSE) ثبتنام کرد. پس از پنج سال تحصیل در رشته تاریخ و فلسفه سیاسی، در سال ۱۹۴۹ میلادی به درجه دکتری دست یافت. رساله دکترای او درباره روابط دیپلماتیک ایران با انگلیس، روسیه و ترکیه عثمانی از ۱۸۱۵ تا ۱۸۳۰ بود. استادش، چارلز وبستر، از تحقیق وی ستایش کرد و آن را نشاندهنده بصیرت تاریخی استثنایی دانست. آدمیت پیشنهاد تحصیل در مدرسه شرقشناسی را رد کرد و علوم غربی را ترجیح داد.<ref name=":1" /> |
|
| |
|
| == مقدمه بر زمینه حادثه و زندگی احمد بالدی == | | == حرفه دیپلماتیک == |
| [[پرونده:احمد بالدی؛1.jpg|جایگزین=احمد بالدی|بندانگشتی|320x320پیکسل|احمد بالدی]]
| | فریدون آدمیت در سال ۱۳۱۹ به وزارت امور خارجه پیوست و سمتهایی مانند دبیر دوم سفارت ایران در لندن، معاونت اداره اطلاعات و مطبوعات، معاونت اداره کارگزینی، دبیر اول نمایندگی دائمی ایران در سازمان ملل متحد، رایزن سفارت ایران در سازمان ملل، نماینده ایران در کمیسیون وابسته به شورای اقتصادی و اجتماعی ملل متحد، نماینده ایران در کمیسیون حقوقی تعریف تعرض، مخبر کمیسیون امور حقوقی در مجمع عمومی نهم، نماینده ایران در کنفرانس ممالک آسیایی و آفریقایی در باندونگ، مدیر کل سیاسی وزارت خارجه، مشاور عالی وزارت امور خارجه، معاون وزارت امور خارجه، سفیر ایران در لاهه از ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۲، و سفیر ایران در هند را بر عهده گرفت. او حدود بیست سال مقام داور بینالملل را در دیوان حکمیت لاهه داشت. او در سال ۱۳۳۰ به عنوان جوانترین سفیر ایران در سازمان ملل معرفی شد. فریدون آدمیت در سال ۱۳۴۴ در اوج توانایی، با نامهای کوتاه تقاضای بازنشستگی کرد تا به پژوهشهای تاریخی بپردازد. او دوران هشتساله در سازمان ملل را ارزشمندترین دوره خدمتی خود میدانست.<ref name=":2" /> |
| احمد بالدی، دانشجوی ۲۰ ساله عرب اهوازی، در خانوادهای ششنفره در محله زیتون اهواز زندگی میکرد. او به عنوان دانشجو، ساعات خارج از دانشگاه را در دکه اغذیهفروشی خانوادگی سپری میکرد تا به امرار معاش خانواده کمک کند. این دکه، که توسط پدرش مجاهد بالدی تأسیس شده بود، بیش از ۲۵ سال با مجوز رسمی از شهرداری اهواز فعالیت داشت و تنها منبع درآمد ثابت خانواده بهشمار میرفت.<ref name=":0" />
| |
|
| |
|
| در میان بیش از ۴۰۰ دکه فعال در سطح شهر اهواز، دکه خانواده بالدی یکی از معدود موارد متعلق به شهروندان عرب بود، که این امر آن را در معرض فشارهای تبعیضآمیز قرار میداد. مجاهد بالدی در سالهای اخیر بارها با تلاشهای مقامات محلی برای سلب مجوز و تخریب دکه روبهرو شده بود، که این فشارها بخشی از روند کلی محدودسازی اقتصادی شهروندان عرب ارزیابی میشود.<ref name=":2" /> | | == فعالیتهای پژوهشی و بازنشستگی == |
| | پس از بازنشستگی زودرس در سال ۱۳۴۴، فریدون آدمیت فعالیتهای خود را بر بررسی منورالفکران و نهضت مشروطه متمرکز کرد. او همواره مورد حمایت دستگاه حاکمه پهلوی بود؛ برای مثال، در سال ۱۳۴۲ هنگام انتصاب به سفارت هند، [[محمدرضا پهلوی|محمدرضا شاه]] در استوارنامهاش او را شایسته و مورد اعتماد خواند. او در سال ۱۳۵۷، هنگام احیای کانون نویسندگان، ریاست نخستین جلسه عمومی را بر عهده گرفت اما زود کنارهگیری کرد. فریدون آدمیت پس از [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]] و روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی، در کانون نویسندگان آزاداندیش، چهرهای مترقی اما الحادی گرفت و پیشنهادی دهمادهای برای اجرای قانون اساسی، آزادی انتخابات، مطبوعات، زندانیان سیاسی و رعایت اعلامیه حقوق بشر ارائه داد. او زندگی منزوی داشت و از فشارهای سیاسی رنج برد، اما تا پایان بر اصول سکولار و دموکراتیک پایبند ماند. در سالهای آخر، به دلیل بیماری آمفیزم و مشکلات گوارشی و تنفسی، در بیمارستان بستری شد.<ref name=":3" /> |
|
| |
|
| احمد بالدی، به عنوان پسر بزرگ خانواده، نقش حمایتی فعالی داشت و اغلب در مدیریت دکه مشارکت میکرد. خانواده بالدی، مانند بسیاری از خانوادههای عرب اهوازی، با چالشهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از بیکاری و فقدان فرصتهای برابر دست و پنجه نرم میکردند.<ref name=":3" />
| | == فعالیت سیاسی-فرهنگی پس از انقلاب و رابطه با دربار پهلوی == |
| | فریدون آدمیت در سالهای پایانی رژیم پهلوی از حمایت مستقیم دربار برخوردار بود. محمدرضا شاه در مراسم اعطای استوارنامه سفارت هند (۱۳۴۲) شخصاً او را «شایستهترین و مورد اعتمادترین» دیپلمات ایرانی خواند و هزینه چاپ برخی آثار مهمش از جمله «ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران» از محل اعتبارات خاص دربار تأمین شد. این حمایتها باعث شد برخی منتقدان چپگرا او را «مورخ درباری» بنامند. پس از انقلاب ۱۳۵۷، آدمیت در خرداد همان سال ریاست نخستین مجمع عمومی احیاشده کانون نویسندگان ایران را بر عهده داشت و از امضاکنندگان بیانیه معروف ۱۳۴ نویسنده بود. در سال ۱۳۵۸ نیز در «کانون نویسندگان آزاداندیش» فعال شد و پیشنهاد دهمادهای برای اجرای قانون اساسی، آزادی انتخابات و مطبوعات، آزادی زندانیان سیاسی و رعایت اعلامیه جهانی حقوق بشر ارائه داد. اما به دلیل اختلاف ایدئولوژیک با جریان چپ غالب در کانون و فشارهای سیاسی فزاینده، خیلی زود از فعالیت علنی کناره گرفت و تا پایان عمر زندگی کاملاً منزوی را برگزید.<ref name=":2" /><ref name=":4" /><ref name=":5" /> |
|
| |
|
| === فشارهای اقتصادی و اجتماعی بر شهروندان عرب اهواز === | | == آثار == |
| اهواز، به عنوان مرکز استان خوزستان، با مشکلات ساختاری مانند بیکاری بالا، تبعیض قومی و سیاستهای شهری تبعیضآمیز روبهرو است. دکهداران و دستفروشان، به ویژه از میان اقلیتهای محروم، اغلب قربانی طرحهای ساماندهی شهری میشوند که بدون جایگزینهای مناسب، معیشت آنها را تهدید میکند. در مورد خانواده بالدی، دکه نه تنها منبع درآمد بود، بلکه نمادی از تلاش ۲۵ ساله برای بقا در شرایط سخت اقتصادی بهشمار میرفت.
| | [[پرونده:فکر آزادی و مقدمه مشروطیت.jpg|جایگزین=فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت|بندانگشتی|250x250پیکسل|فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت]] |
| | آثار فریدون آدمیت عمدتاً بر تاریخ مشروطیت، اندیشههای روشنفکران مانند میرزا آقاخان کرمانی، میرزا فتحعلی آخوندزاده و طالبوف تبریزی تمرکز دارند. لیست برخی از کتابهای کلیدی او عبارت است از: |
|
| |
|
| این زمینه، که شامل اخراجهای شغلی و مهاجرتهای اجباری به دلیل فشارهای مالی است، در موارد مشابهی مانند خودکشی کمال بالدی – شهروند عرب اهوازی دیگری – در ۱۲ آبان ۱۴۰۴، مشهود است. کمال بالدی، کارمند سابق شرکت صنایع فولاد اهواز، پس از اخراج و تنگدستی، به عراق مهاجرت کرد اما در نهایت به دلیل فشارهای روانی و مالی، به زندگی خود پایان داد.<ref name=":6" /><ref name=":1" />
| | * امیرکبیر و ایران (۱۳۲۳، با مقدمه محمود محمود، که بعدها تجدید چاپ شد و آخرین ویرایش در ۱۳۵۳ بود) |
| | * فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت (۱۳۴۰) |
| | * اندیشههای میرزا آقاخان کرمانی (۱۳۴۶) |
| | * اندیشههای طالبوف تبریزی (۱۳۴۶) |
| | * اندیشههای میرزا فتحعلی آخوندزاده (۱۳۴۹) |
| | * اندیشه ترقی و حکومت قانون: عصر سپهسالار (۱۳۵۱) |
| | * فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران (۱۳۵۴) |
| | * ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران (دو جلد، ۱۳۵۵ و بعد) |
| | * شورش بر امتیازنامه رژی (۱۳۶۰) |
| | * آشفتگی در فکر تاریخی (۱۳۶۰) |
| | * افکار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در آثار منتشر نشده دوران قاجار (۱۳۵۶، با همکاری هما ناطق) |
| | * مجلس اول و بحران آزادی (۱۳۷۰) |
| | * تاریخ فکر از سومر تا یونان و روم (۱۳۷۵) |
|
| |
|
| === طرحهای تخریب دکهها در اهواز ===
| | همچنین کتاب انگلیسی «جزایر بحرین: تحقیق در تاریخ دیپلماسی و حقوق بینالملل» (۱۹۵۵).<ref name=":6" /> |
| طرحهای اخیر شهرداری اهواز برای ساماندهی فضای سبز پارکها، شامل تخریب دکههای بدون جایگزین، منجر به تنشهای اجتماعی شدهاست. در مورد دکه بالدی، عملیات تخریب در چارچوب توسعه پارک زیتون اعلام شد، اما بدون اخطار کتبی مؤثر یا حضور مالک، اجرا گردید. این رویه، که آموزش ناکافی مأموران و عدم میانجیگری را دربردارد، آسیبپذیری قشرها کمدرآمد را افزایش میدهد.<ref name=":11" />
| |
|
| |
|
| == رویداد تخریب دکه و خودسوزی احمد بالدی == | | === شرح یکی از آثار === |
| [[پرونده:خودسوزی احمد بالدی.jpg|جایگزین=خودسوزی احمد بالدی|بندانگشتی|خودسوزی احمد بالدی]] | | کتاب «فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت» تاریخچه نشر اندیشه آزادی و مقدمه جنبش مشروطهخواهی است و شامل مباحث تاریخ بیداری افکار و انقلاب مشروطه تا خلع [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]] میشود. «فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران» به دموکراسی اجتماعی در مشروطیت میپردازد و شامل فصلهایی درباره مسائل دموکراسی اجتماعی، حرکت دهقانی، ترقی فکر دموکراسی و کارنامه فرقه دموکرات است. بخش دوم آن به افکار محمدامین رسولزاده اختصاص دارد. «ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران» نهضت را جنبش آزادیخواهی طبقه متوسط شهرنشین میداند با عناصر روشنفکران، بازرگانان و روحانیان روشنبین. این کتابها تاریخنگاری تحلیلی-انتقادی را معرفی کردند و بر تحول فکری تمرکز دارند. برخی مقالات و یادداشتها در مجموعههایی مانند «مجموعه مقالات تاریخی» گردآوری شدهاند و جنبه سندی دارند، مانند دستورنامه محمدشاه و آگاهیهای تازه از امیرکبیر. آثار آدمیت تأثیر عمیقی بر نسلهای بعدی گذاشتند و جایگاه او به عنوان پدر تاریخنگاری نوین ایران را تثبیت کردند.<ref name=":1" /> |
| در صبح روز یکشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۴، مأموران شهرداری منطقه ۳ اهواز به همراه [[نیروی انتظامی جمهوری اسلامی|نیروهای انتظامی]]، بدون اطلاع قبلی یا ارائه اخطار کتبی مؤثر، برای تخریب دکه اغذیهفروشی خانواده بالدی در پارک زیتون اهواز اقدام کردند. این دکه، که بیش از ۲۵ سال با مجوز رسمی شهرداری فعالیت داشت، در چارچوب طرح توسعه فضای سبز پارک هدف قرار گرفت. مأموران با تجهیزات سنگین وارد محل شدند و بلافاصله شروع به تخریب کردند، در حالی که مادر احمد بالدی و خود او برای جلوگیری از عملیات، داخل دکه تحصن کرده بودند. | |
|
| |
|
| معاون خدمات شهرداری منطقه ۳، که مسئولیت مستقیم عملیات را بر عهده داشت، با خشونت فیزیکی وارد عمل شد. او دست مادر احمد را گرفت و او را به بیرون پرتاب کرد، که این اقدام همراه با رفتار تحقیرآمیز بود. احمد بالدی، که شاهد این صحنه بود، چندین بار هشدار داد که در صورت ادامه تخریب، خود را آتش خواهد زد. مأموران، به جای توقف عملیات یا میانجیگری، با تمسخر پاسخوی پیشنهاد فندک یا کبریت دادند و عملیات را ادامه دادند.
| | == اندیشهها و روش تاریخنگاری == |
| | فریدون آدمیت سه هدف اصلی را دنبال میکرد: شناخت مقام حقیقی اندیشهگران ایران تا مشروطیت و تأثیرشان در تحول فکری و ایدئولوژی نهضت ملی؛ ترقی تفکر تاریخی و تکنیک تاریخنگاری نوین در ایران؛ نشان دادن وجود مردمی هوشمند و آزاده در ایران. |
|
| |
|
| احمد بالدی، دانشجوی ۲۰ ساله، با ریختن بنزین روی بدن خود، در برابر چشمان مأموران و حاضران، اقدام به خودسوزی کرد. او با فریادهای اعتراض به تبعیض و فشارهای اقتصادی، بدن خود را به آتش کشید. مأموران شهرداری و انتظامی، به جای کمک فوری، ابتدا به تماشا ایستادند و سپس با تأخیر اقدام به خاموش کردن آتش کردند. احمد با حدود ۷۰ درصد سوختگی شدید، توسط حاضران به بیمارستان آیتالله طالقانی اهواز منتقل شد.
| | روش وی تاریخنگاری تحلیلی-انتقادی بود، مبتنی بر دیدگاه متفکران تاریخی و سیاسی-اجتماعی. او تاریخ را بیان وقایع به گونهای که رخ دادهاند، تحلیل علل و عوامل، و تعقل جریان تاریخی میدانست. آدمیت بر واقعیات به عنوان ماده تاریخ تأکید داشت و مورخ را مسئول تجزیه و تحلیل پدیدهها، ارزیابی صحت شواهد و کشف علل میدانست. او نگرش انتقادی به آثار پیشینیان را رکن تاریخنویسی مدرن میشمرد و تاریخ را ابزاری برای ترقی تفکر و شناخت جریانهای اجتماعی میدید. اندیشه سیاسی او بر پیروی از غرب، دموکراسی مغربی، انتقاد از استبداد آسیایی و الگوی توسعه سکولار تمرکز داشت. او بر ارزشهای عقلی و آزادی تأکید میکرد و روحانیان را در مشروطه دنبالهرو روشنفکران میدانست.<ref name=":7" /> |
|
| |
|
| این عملیات تخریب، بخشی از الگوی گستردهتر فشار بر دکهداران عرب اهوازی بود. دکه خانواده بالدی، تنها منبع درآمد خانواده ششنفره، بدون ارائه جایگزین یا غرامت نابود شد. پدر احمد، مجاهد بالدی، که در محل حضور نداشت، بعداً اظهار کرد که مأموران حتی اجازه جمعآوری وسایل را ندادند و اموال خانواده را ضبط یا نابود کردند.<ref name=":0" /><ref name=":5" /><ref name=":3" /><ref name=":2" />
| | == انتقادات == |
| | فریدون آدمیت مخالفانی از طیف مذهبی و غیرمذهبی داشت. برخی نیروهای غیرمذهبی به دلیل توجه او به نقش روحانیون در مشروطه، و برخی مذهبیها به خاطر تمرکز بر روشنفکران غیرمذهبی، منتقد وی بودند. اقلیتهایی مانند [[بهائیان ایران|بهاییان]] به دلیل دیدگاههای او درباره بهاءالله، و چپگرایان به دلیل مواضعش، انتقاد داشتند. هوشنگ شهابی نگرش خصمانه آدمیت به بهاییان و یهودیان را ناشی از ملیگرایی شدید میدانست که اقلیتها را با قدرتهای خارجی مرتبط میکند. شهابی موارد تحریف منابع توسط آدمیت برای سازگاری با توطئهباوری را ذکر کرد. عباس امانت کارهای آدمیت درباره جنبش بابی در «امیرکبیر و ایران» را دارای خطاهای تاریخی، بیدقتی متدولوژیک و زبان جدلی میدانست. امانت فریدون آدمیت را متهم به ایجاد نفرت نسبت به گروههای دینی تجددخواه مانند بهاییان تحت پوشش تجددخواهی عرفی کرد. عبدالله شهبازی آدمیت را به دلیل انتقاد از آرامش دوستدار که بهاءالله را پیامبر میدانست، مورد نکوهش قرار داد. برخی منتقدان مانند [[ماشاءالله آجودانی]] کارهای او را مهم اما خالی از اشکال نمیدانستند و به اعمال نظر شخصی در تحقیقات اشاره کردند.<ref name=":8" /> |
|
| |
|
| === اظهارات شاهدان و خانواده === | | == مرگ و میراث == |
| پدر احمد بالدی در مصاحبهای اظهار کرد: "نیروهای شهرداری هنگام خودسوزی به احمد گفتند فندک بدهیم؟" این عبارت، عمق بیتفاوتی و تمسخر مأموران را نشان میدهد. او افزود که دکه با مجوز رسمی بیش از دو دهه فعالیت داشت و تخریب بدون فرایند قانونی انجام شد. مادر احمد نیز از خشونت فیزیکی معاون خدمات شهرداری شکایت کرد و گفت که او را با زور به بیرون کشیدند.
| | فریدون آدمیت بر اثر شدت یافتن بیماری گوارشی و تنفسی که مدتها به آن مبتلا بود، از چند هفته پیش در بیمارستان تهران کلینیک بستری شد و در بعدازظهر دهم فروردین ۱۳۸۷ در سن ۸۷ سالگی درگذشت. او در مقبره خانوادگی در بهشت زهرای تهران دفن شد. میراث وی شامل ارتقای تکنیک تاریخنگاری، برجسته کردن نقش روشنفکران در نهضت مشروطیت، و تأثیر عمیق بر نسلهای بعدی است. او به عنوان پدر تاریخنگاری نوین ایران شناخته میشود و آثارش در مطالعات آزادیخواهی و دموکراسی در ایران ضروری هستند. کارشناسان مانند محمد توکلی طرقی او را مورخی که به جای وقایعنگاری به علتشناسی میپردازد، ستودند. عباس میلانی وی را یکی از برجستهترین مورخان تاریخ معاصر پس از [[احمد کسروی]] دانسته است. علیرغم انتقادات، جایگاه او در تاریخنگاری ایران تثبیت شده است.<ref name=":5" /> |
|
| |
|
| شاهدان عینی گزارش دادند که احمد پیش از خودسوزی، فریاد میزد: "این دکه نان خانواده ماست، چرا نابود میکنید؟" مأموران انتظامی، که برای حمایت از عملیات شهرداری حضور داشتند، هیچ اقدامی برای جلوگیری از فاجعه نکردند و حتی فیلمبرداری کردند.<ref name=":5" /><ref name=":6" />
| | == منابع: == |
| | |
| == وضعیت پزشکی، بستری و مرگ احمد بالدی ==
| |
| پس از خودسوزی، احمد بالدی با حدود ۷۰ درصد سوختگی شدید درجه دو و سه، بلافاصله توسط حاضران و سپس آمبولانس به بیمارستان آیتالله طالقانی اهواز منتقل شد. پزشکان بیمارستان اعلام کردند که سوختگیها عمدتاً در ناحیه صورت، گردن، تنه و اندامها بوده و وضعیت او وخیم است. احمد در بخش سوختگی بستری شد و تحت مراقبتهای ویژه قرار گرفت، اما تجهیزات محدود بیمارستان در برابر چنین موارد شدیدی ناکافی بود.
| |
| | |
| در روزهای اولیه، احمد بالدی قادر به صحبت نبود و از طریق لوله تنفس مصنوعی نگهداری میشد. خانواده بالدی، که در کنار تخت او حضور داشتند، گزارش دادند که پزشکان نسبت به بهبود کامل ابراز تردید کردهاند. پدر احمد اظهار کرد که پسرش پیش از بیهوشی کامل، از درد شدید شکایت داشت و بارها نام دکه و خانواده را تکرار میکرد.<ref name=":3" /><ref name=":5" />
| |
| | |
| === تلاشهای درمانی و چالشها ===
| |
| در طول بستری، احمد چندین عمل جراحی پیوند پوست و درمان عفونتهای ناشی از سوختگی را پشت سر گذاشت. بیمارستان طالقانی، به عنوان مرکز درمانی اصلی اهواز برای موارد سوختگی، با کمبود داروهای تخصصی و تجهیزات پیشرفته روبهرو بود. پزشکان تلاش کردند با انتقال مایعات و آنتیبیوتیکها، وضعیت را کنترل کنند، اما عفونتهای ثانویه و شوک ناشی از سوختگی گسترده، وضعیت را پیچیدهتر کرد.
| |
| | |
| خانواده بالدی بارها درخواست انتقال احمد به بیمارستانهای مجهزتر در تهران یا شیراز را مطرح کردند، اما مقامات قضایی و امنیتی با استناد به وضعیت امنیتی، این درخواست را رد کردند. مادر احمد گزارش داد که نیروهای امنیتی در بیمارستان حضور مداوم داشتند و دسترسی خانواده به اطلاعات پزشکی را محدود میکردند.<ref name=":1" /><ref name=":2" />
| |
| | |
| === مرگ احمد بالدی ===
| |
| در روز دوشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۴، پس از ۹ روز بستری و مبارزه با جراحات، احمد بالدی بر اثر عوارض سوختگی شدید، نارسایی چندارگانی و عفونتهای مقاوم، جان باخت. پزشکان مرگ را در ساعتهای اولیه صبح اعلام کردند و علت اصلی را شدت سوختگی و عدم پاسخ به درمان دانستند. بدن احمد، که به شدت آسیب دیده بود، برای کالبدشکافی به پزشکی قانونی منتقل شد، اما خانواده اجازه حضور در فرایند را نداشتند.<ref name=":7" />
| |
| | |
| پدر احمد، مجاهد بالدی، در واکنش به مرگ پسرش اظهار کرد که احمد تا آخرین لحظات از درد رنج میبرد و مرگ او نتیجه مستقیم بیتوجهی مأموران شهرداری بود. او افزود که احمد دانشجویی آرام و مسئولیتپذیر بود که تنها به دنبال حفظ معیشت خانواده بود.<ref name=":12">[https://www.asianewsiran.com/fa/newsagency/34056/%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%B3%D9%88%D8%B2%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D8%AC%D9%88-%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C احمد بالدی، جوان خودسوزی کرده شهر اهواز درگذشت - آسیا نیوز]</ref>
| |
| | |
| سازمان حقوق بشر کارون در بیانیهای جداگانه، مرگ احمد را «جانباختن» توصیف کرد و آن را نتیجه سیاستهای سرکوبگرانه دانست. بیانیه تأکید کرد که احمد بالدی، دانشجوی عرب اهوازی، قربانی تبعیض سیستماتیک شد.<ref name=":4" />
| |
| | |
| == اعتراضات مردمی اولیه و واکنشهای محلی ==
| |
| شامگاه پنجشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۴، جمعی از شهروندان اهوازی، دانشجویان، بستگان خانواده بالدی و فعالان محلی، در مقابل بیمارستان آیتالله طالقانی تجمع کردند. معترضان با شعارهایی مانند «احمد بالدی نماد مقاومت ماست»، «شهردار غیربومی استعفا» و «عاملان خودسوزی محاکمه شوند»، خشم خود را از عملیات تخریب و بیتفاوتی مأموران ابراز کردند. تجمع با حضور زنان و جوانان عرب اهوازی همراه بود و خواستار برکناری فوری رضا امینی، شهردار اهواز، شدند.<ref name=":6" />
| |
| | |
| نیروهای امنیتی و یگان ویژه از همان ابتدا بیمارستان را محاصره کردند و با فیلمبرداری از چهره معترضان، فضای ارعاب ایجاد کردند. مأموران اجازه گسترش تجمع را ندادند و چندین نفر را برای شناسایی احضار کردند. با این حال، معترضان تا ساعات پایانی شب باقی ماندند و پلاکاردهایی با تصاویر احمد بالدی حمل میکردند.<ref name=":9" />
| |
| | |
| === دیدار استاندار با معترضان ===
| |
| سیدمحمدرضا موالیزاده، استاندار خوزستان، در واکنش به تجمع، به بیمارستان آمد و با گروهی از معترضان دیدار کرد. او وعده داد که موضوع به صورت قضایی پیگیری شود و عاملان تخریب مورد بازخواست قرار گیرند. استاندار همچنین قول داد که خانواده بالدی حمایت مالی و شغلی دریافت کنند، اما معترضان این وعدهها را ناکافی دانستند و بر محاکمه علنی تأکید کردند.
| |
| | |
| در پی این دیدار، دادسرای عمومی و انقلاب اهواز بیانیهای صادر کرد و هشدار داد که هرگونه «تحریک احساسات قومیتی» یا انتشار اخبار کذب، پیگیری قضایی خواهد شد. این بیانیه، تجمع را به عنوان اقدامی علیه امنیت ملی توصیف کرد.<ref name=":2" /><ref name=":8" />
| |
| | |
| === واکنش قوه قضائیه و آزادی موقت مسئولان ===
| |
| قوه قضائیه ایران وعده رسیدگی فوری به پرونده داد و اعلام کرد که تحقیقات آغاز شدهاست. شهردار اهواز، رضا امینی، و مسئول اجراییات منطقه ۳، با قرار وثیقه موقت آزاد شدند، اما از سمتهای خود تعلیق نشدند. این اقدام با انتقاد گسترده مواجه شد و معترضان آن را نشانه بیعدالتی دانستند.<ref name=":1" />
| |
| | |
| '''اطلاعیه شورای ملی مقاومت ایران'''
| |
| | |
| [[شورای ملی مقاومت ایران]] در اطلاعیهای رسمی، خودسوزی و مرگ احمد بالدی را محکوم کرد و آن را نمادی از فضای انفجاری جامعه ایران در برابر سرکوب رژیم دانست. در اطلاعیه شورای ملی مقاومت آمدهاست: <blockquote>«شامگاه پنجشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۴، شماری از مردم اهواز در اعتراض به رژیم ضدبشری آخوندها و رفتار جنایتکارانه شهرداری این شهر در مقابل بیمارستان طالقانی که احمد بالدی در آنجا بستری است دست به تجمع و اعتراض زدند. احمد دانشجوی ۲۰ ساله در اعتراض به تخریب دکه پدرش در پارک زیتون اهواز توسط نیروی انتظامی و مأموران شهرداری خود را به آتش کشید. او اکنون با بیش از ۷۰ درصد سوختگی در بیمارستان طالقانی بستری است و وضعیتش وخیم است.
| |
| | |
| معترضان خواستار برکناری فوری امینی، شهردار اهواز، و معاونان او، همچنین محاکمه تمامی مسببان خودسوزی احمد شدند. از شب گذشته نیروهای امنیتی در وحشت از اعتراضهای بیشتر، اطراف بیمارستان را بشدت تحت کنترل قرار دادهاند.
| |
| | |
| مأموران شهرداری منطقه ۳ اهواز، همراه با نیروی انتظامی، بدون اطلاع قبلی برای تخریب دکه مجاهد بالدی از هموطنان عرب به محل رفتند و در حالیکه او در محل حضور نداشت شروع به تخریب دکه کردند. همسر و احمد فرزند او برای جلوگیری از تخریب دکه در داخل آن تحصن کردند. معاون شهرداری با خشونت، همسر بالدی را به بیرون پرتاب کرد. احمد، در اعتراض با بنزین خود را به آتش کشید. به گفته شاهدان، مأموران نه تنها اقدامی برای نجات او نکردند، بلکه با تمسخر و بیتفاوتی نظارهگر بودند.
| |
| | |
| خانم [[مریم رجوی]] رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران با آرزوی بهبودی برای احمد بالدی فرزند مردم اهواز گفت شعلههای آتشی که او را در خود فرو برد، هرچند قلب همه ما را جریحهدار کرد، اما آتشی است که ریش و ریشه رژیم آخوندها را خواهد سوزاند. وی افزود در حالیکه آخوندهای حاکم و سرکردگان سپاه سالهاست اموال مردم را چپاول میکنند و آقازادههای فاسد در داخل و خارج زندگیهای فوق لاکچری دارند و در حالیکه این رژیم هزاران میلیارد دلار را در پروژههای ضدمیهنی اتمی، موشکی و جنگافروزی به هدر داده و میدهند، از دکههای محرومترین قشرها مردم هم نمیگذرند. آتش اعتراض احمد هشداریست به رژیمی که از خشم مردم گریزی ندارد و تا سوزاندن بیت خامنهای پیش خواهد رفت. روز حسابرسی جلادان نزدیک است.
| |
| | |
| دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
| |
| | |
| ۱۶ آبان ۱۴۰۴ (۷ نوامبر ۲۰۲۵)<ref name=":9" /></blockquote>
| |
| | |
| == اعتراضات پس از مرگ و موج بازداشتها ==
| |
| پس از اعلام مرگ احمد بالدی در ۲۰ آبان ۱۴۰۴، اعتراضات در اهواز تشدید شد. شهروندان عرب اهوازی و دانشجویان، در محلههای مختلف مانند زیتون و کمپلو، تجمعهای خودجوش برگزار کردند و خواستار عدالت برای احمد شدند. شعارهایی مانند «احمد بالدی را کشتند» و «تبعیض علیه عربها بس است» در این تجمعها شنیده میشد. معترضان، تخریب دکه را نمادی از سرکوب اقتصادی اقلیت عرب دانستند.
| |
| | |
| در مقابل بیمارستان طالقانی، تجمع بزرگتری شکل گرفت که تا ساعات شب ادامه داشت. خانواده بالدی، با حضور پدر و مادر احمد، از معترضان تشکر کردند و بر پیگیری قضایی تأکید کردند. پدر احمد اظهار کرد که مرگ پسرش نتیجه مستقیم تمسخر مأموران بود و خواستار محاکمه علنی شد.<ref>[https://m.mojahedin.org/id/3836e576-ff57-43d6-a2a3-deed0cb9662a خودسوزی اعتراضی احمد بالدی و کورش خیری، روایت فضای انفجاری ایران - سازمان مجاهدین خلق] 1</ref><ref name=":9" />
| |
| | |
| === موج بازداشت فعالان عرب ===
| |
| در روزهای پس از خودسوزی و مرگ احمد، نیروهای امنیتی موج گستردهای از بازداشتها را علیه فعالان عرب اهوازی آغاز کردند. حداقل سه فعال رسانهای عرب – حسن سلامات، جواد ساعدی و سید صادق آلبوشوکه – تنها به دلیل پوشش خبری حادثه و انتشار تصاویر تجمعها، بازداشت شدند. این افراد توسط اداره اطلاعات احضار و به مکانهای نامعلومی منتقل شدند.<ref name=":10" />
| |
| | |
| بازداشتها شامل فعالان فرهنگی و مدنی نیز بود که در شبکههای اجتماعی به حادثه واکنش نشان داده بودند. سازمانهای حقوق بشری گزارش دادند که بازداشتشدگان بدون تفهیم اتهام رسمی نگه داشته میشوند و دسترسی به وکیل ندارند. این موج، بخشی از تلاش برای سرکوب صدای اعتراض در میان عربهای اهواز ارزیابی شد.<ref name=":4" />
| |
| | |
| === واکنشهای محلی و فشار بر خانواده ===
| |
| خانواده بالدی تحت فشار امنیتی قرار گرفت و نیروهای اطلاعاتی چندین بار به منزل آنها مراجعه کردند. پدر احمد گزارش داد که مأموران تهدید کردند در صورت ادامه مصاحبهها، خانواده با مشکلات بیشتری روبهرو خواهد شد. با این حال، بستگان احمد در تجمعها حضور فعال داشتند و داستان حادثه را روایت میکردند.<ref>[https://variran.com/%D8%AD%D8%A7%D8%AF%D8%AB%D9%87-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%90%DB%8C%D8%9B-%D8%B3%D9%88%D8%AE%D8%AA%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%DA%86%D9%87%D8%B1/ حادثه احمد مجاهد بالدِی؛ سوختنی که چهره حکومت را آشکار کرد - فار ایران]</ref>
| |
| | |
| == بیانیههای سازمانهای حقوق بشری و بازتاب رسانهای ==
| |
| | |
| === بیانیه سازمان حقوق بشر کارون ===
| |
| سازمان حقوق بشر کارون در بیانیهای رسمی، جانباختن احمد بالدی را محکوم کرد و آن را نتیجه سیاستهای تبعیضآمیز جمهوری اسلامی علیه شهروندان عرب اهوازی دانست. بیانیه تأکید کرد که احمد، دانشجوی ۲۰ ساله، در اعتراض به تخریب دکه خانوادگیاش که تنها منبع درآمد بود، خودسوزی کرد. سازمان خواستار تحقیق مستقل بینالمللی، مجازات عاملان شهرداری و نیروهای انتظامی، و آزادی فوری فعالان بازداشتشده شد.
| |
| | |
| بیانیه همچنین به الگوی مشابه موارد خودسوزی اعتراضی اشاره کرد و مرگ احمد را نمادی از ناامیدی جوانان عرب در برابر بیعدالتی اقتصادی و قومی توصیف کرد. سازمان از جامعه جهانی خواست تا فشار بر رژیم ایران برای توقف سرکوب اقلیتها را افزایش دهد.<ref name=":3" /><ref name=":4" />
| |
| | |
| === بازتاب در رسانههای داخلی و بینالمللی ===
| |
| رسانههای فارسیزبان خارج از کشور، مانند ایران اینترنشنال، رادیو زمانه و ایران وایر، حادثه را به طور گسترده پوشش دادند و جزئیات تخریب، خودسوزی و اعتراضات را گزارش کردند. این رسانهها بر نقش تبعیض قومی و فشارهای اقتصادی تأکید کردند و مرگ احمد را تراژدی انسانی نامیدند.
| |
| | |
| در داخل، خبرگزاریهایی مانند هرنا گزارش دادند که قوه قضائیه وعده رسیدگی داده، اما اقدامات عملی محدود به آزادی موقت مسئولان بودهاست. آسیا نیوز مرگ احمد را درگذشت جوان خودسوزیکرده توصیف کرد و جزئیات بستری را پوشش داد.<ref name=":1" /><ref name=":0" /><ref name=":2" /><ref name=":5" /><ref name=":12" />
| |
| | |
| == منابع ==
| |