۲٬۳۸۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: برگرداندهشده ویرایشگر دیداری |
Alireza k h (بحث | مشارکتها) (ویراستار نهایی مقاله قبل از انتشار) برچسبها: برگرداندهشده ویرایشگر دیداری |
||
| خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
| زیرنویس = یکی از برجستهترین اصلاحطلبان دوران ناصری و ادامهدهنده راه امیرکبیر | | زیرنویس = یکی از برجستهترین اصلاحطلبان دوران ناصری و ادامهدهنده راه امیرکبیر | ||
}} | }} | ||
'''میرزا حسین خان سپهسالار'''، (متولد ۱۲۴۳ ه. ق، قزوین – درگذشته ۱۲۹۸ ه. ق، مشهد) ملقب به مشیرالدوله و سپس سپهسالار اعظم، یکی از برجستهترین رجال سیاسی دوران ناصری بود که به عنوان اصلاحطلب، دیپلمات و صدراعظم شناخته میشود. او فرزند میرزا نبی خان امیر دیوان قزوینی و از خاندانی غیراشرافی بود. ترقی اولیهاش مدیون توجه [[امیرکبیر]] بود که او را برای تحصیل به اروپا فرستاد. پس از بازگشت، در مناصب کنسولی بمبئی و تفلیس و سپس وزیرمختاری طولانی در عثمانی، تجربه دیپلماتیک و ثروت هنگفتی اندوخت. | '''میرزا حسین خان سپهسالار'''، (متولد ۱۲۴۳ ه. ق، قزوین – درگذشته ۱۲۹۸ ه. ق، مشهد) ملقب به مشیرالدوله و سپس سپهسالار اعظم، یکی از برجستهترین رجال سیاسی دوران ناصری بود که به عنوان اصلاحطلب، دیپلمات و صدراعظم شناخته میشود. او فرزند میرزا نبی خان امیر دیوان قزوینی و از خاندانی غیراشرافی بود. ترقی اولیهاش مدیون توجه [[امیرکبیر]] بود که او را برای تحصیل به اروپا فرستاد. پس از بازگشت، در مناصب کنسولی بمبئی و تفلیس و سپس وزیرمختاری طولانی در عثمانی، تجربه دیپلماتیک و ثروت هنگفتی اندوخت. در سال ۱۲۸۷ ق، به وزارت عدلیه و اوقاف و سپس در سال ۱۲۸۸ ق، به وزارت جنگ و صدارت رسید. | ||
دوران صدارت او (۱۲۸۸–۱۲۹۰ قمری) با اصلاحات گسترده همراه بود: تأسیس کابینه مدرن، مبارزه با رشوه، اصلاح نظام مالی و مسکوکات، استخدام مستشاران اتریشی، ایجاد پستخانه، انتشار روزنامه، نظمدهی به ارتش، تأسیس کارخانه اسلحهسازی و صندوق عرایض برای شکایات مردمی. او بانی سفر اول [[ناصرالدین شاه]] به اروپا بود تا شاه با پیشرفتهای غربی آشنا شود. اما همزمان قرارداد جنجالی رویتر (۱۲۸۹ قمری) را امضا کرد که انحصار گستردهای به «بارون ژولیوس د رویتر» میداد و با اتهام رشوه و نفوذ انگلیس همراه شد. این قرارداد با مخالفت شدید روحانیت (به ویژه حاج ملا علی کنی)، درباریان و روسیه مواجه و لغو گردید. | دوران صدارت او (۱۲۸۸–۱۲۹۰ قمری) با اصلاحات گسترده همراه بود: تأسیس کابینه مدرن، مبارزه با رشوه، اصلاح نظام مالی و مسکوکات، استخدام مستشاران اتریشی، ایجاد پستخانه، انتشار روزنامه، نظمدهی به ارتش، تأسیس کارخانه اسلحهسازی و صندوق عرایض برای شکایات مردمی. او بانی سفر اول [[ناصرالدین شاه]] به اروپا بود تا شاه با پیشرفتهای غربی آشنا شود. اما همزمان قرارداد جنجالی رویتر (۱۲۸۹ قمری) را امضا کرد که انحصار گستردهای به «بارون ژولیوس د رویتر» میداد و با اتهام رشوه و نفوذ انگلیس همراه شد. این قرارداد با مخالفت شدید روحانیت (به ویژه حاج ملا علی کنی)، درباریان و روسیه مواجه و لغو گردید. | ||
صدارت میرزا حسین خان سپهسالار در دوران قحطی بزرگ (۱۲۸۸–۱۲۸۹ قمری) رخ داد که بخشی از آن به سیاست ترویج کشت تریاک نسبت داده میشود. او در سیاست خارجی به انگلیس تمایل داشت و پیشنهاد واگذاری امنیت بحرین به نیروی دریایی بریتانیا داد که از سوی شاه خیانت تلقی شد. پس از عزل از صدارت، وزارت خارجه و جنگ را بر عهده گرفت و قرارداد آخال (واگذاری بخشهایی از مرزهای شمال شرقی به روسیه) را امضا کرد. او در اواخر عمر به حکومت خراسان رفت و در سال ۱۲۹۸ قمری در مشهد درگذشت و ثروت افسانهای بر جای گذاشت | صدارت میرزا حسین خان سپهسالار در دوران قحطی بزرگ (۱۲۸۸–۱۲۸۹ قمری) رخ داد که بخشی از آن به سیاست ترویج کشت تریاک نسبت داده میشود. او در سیاست خارجی به انگلیس تمایل داشت و پیشنهاد واگذاری امنیت بحرین به نیروی دریایی بریتانیا داد که از سوی شاه خیانت تلقی شد. پس از عزل از صدارت، وزارت خارجه و جنگ را بر عهده گرفت و قرارداد آخال (واگذاری بخشهایی از مرزهای شمال شرقی به روسیه) را امضا کرد. او در اواخر عمر به حکومت خراسان رفت و در سال ۱۲۹۸ قمری در مشهد درگذشت و ثروت افسانهای بر جای گذاشت.<ref name=":0">[https://noandish.com/fa/news/172291/%D9%85%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AE%D8%AF%D9%85%D8%AA-%D9%88-%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%AA-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1-%D9%83%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF مردی میانه خدمت و خیانت: میرزا حسین خان سپهسالار که بود!؟ - نواندیش]</ref><ref name=":1">[https://ensani.ir/fa/article/10412/%D8%AE%D9%88%D8%A8-%DB%8C%D8%A7-%D8%A8%D8%AF-%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1 خوب یا بد سپهسالار - پرتال جامع علوم انسانی]</ref><ref name=":2">[http://tarikhirani.ir/fa/news/5862/%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA مدیریت میرزا حسینخانی دولت - تاریخ ایرانی]</ref><ref name=":3">[https://www.iichs.ir/fa/news/93/%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D8%B1%D8%B6%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%86 تمامیت ارضی ایران؛ میرزا حسین خان سپهسالار و بحرین - پژوهشکده تاریخ معاصر]</ref><ref name=":4">[https://www.aran-papers.ir/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF/11266/%D8%AA%D8%AD%D9%82%DB%8C%D9%82-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1 تحقیق مقاله میرزا حسین خان سپهسالار - آران پیپر]</ref><ref name=":5">[https://www.karkhanedar.com/%d8%a7%d8%b5%d9%84%d8%a7%d8%ad%d8%a7%d8%aa-%d9%85%db%8c%d8%b1%d8%b2%d8%a7-%d8%ad%d8%b3%db%8c%d9%86-%d8%ae%d8%a7%d9%86-%d8%b3%d9%be%d9%87%d8%b3%d8%a7%d9%84%d8%a7%d8%b1-%d9%88-%d9%85%d8%ae%d8%a7%d9%84-2/ اصلاحات میرزا حسین خان سپهسالار و مخالفت حاج ملا علی کنی - کارخانهدار]</ref> | ||
== زندگی اولیه و خانواده == | == زندگی اولیه و خانواده == | ||
| خط ۸۹: | خط ۸۷: | ||
=== وزارت عدلیه و اوقاف === | === وزارت عدلیه و اوقاف === | ||
مدیریت عالی میرزا حسینخان در سال ۱۲۸۷ قمری با انتصابش به وزارت عدلیه و اوقاف آغاز شد. در سال ۱۲۸۸ قمری با لقب سپهسالار اعظم به وزارت جنگ رفت و یک ماه و نیم بعد به صدارت رسید؛ ولی پس از دو سال، در راه بازگشت از نخستین سفر ناصرالدینشاه به فرنگ، زمانی که نزدیک قزوین رسیدند از صدارت عزل و به حکومت گیلان منصوب شد. یک ماه بعد او را از رشت به پایتخت احضار و به وزارت امور خارجه منصوب کردند. یک سال بعد وزارت جنگ نیز بر عهده او قرار گرفت. میرزا حسینخان شش سال هر دو وزارتخانه را مدیریت کرد تا اینکه در شوال ۱۲۹۵ قمری برکنار و سال بعد فرمانفرمایی خراسان را بر عهده گرفت و روانه مشهد شد. | مدیریت عالی میرزا حسینخان در سال ۱۲۸۷ قمری با انتصابش به وزارت عدلیه و اوقاف آغاز شد. در سال ۱۲۸۸ قمری با لقب سپهسالار اعظم به وزارت جنگ رفت و یک ماه و نیم بعد به صدارت رسید؛ ولی پس از دو سال، در راه بازگشت از نخستین سفر ناصرالدینشاه به فرنگ، زمانی که نزدیک قزوین رسیدند از صدارت عزل و به حکومت گیلان منصوب شد. یک ماه بعد او را از رشت به پایتخت احضار و به وزارت امور خارجه منصوب کردند. یک سال بعد وزارت جنگ نیز بر عهده او قرار گرفت. میرزا حسینخان شش سال هر دو وزارتخانه را مدیریت کرد تا اینکه در شوال ۱۲۹۵ قمری برکنار و سال بعد فرمانفرمایی خراسان را بر عهده گرفت و روانه مشهد شد. | ||
| خط ۱۰۵: | خط ۱۰۱: | ||
=== اصلاحات اداری و مالی === | === اصلاحات اداری و مالی === | ||
آغاز صدارت میرزا حسینخان سپهسالار مقارن بود با اوج بحران اقتصادی کشور از جمله رکود ده ساله، قحطیهای پیاپی، کاهش شدید جمعیت، فقر و بیکاری فراگیر، مهاجرت اعیان به خارج، کاهش تولیدات کشاورزی، بحران بیپولی، بیاعتباری اوراق بهادار دولتی و عدم توازن در واردات و صادرات که همگی نشانههای بحران عمومی بودند. عبدالله مستوفی شرح داده یکی از بحرانها قحطی بزرگی در این سالهاست: <blockquote>«از یکی دو سال پیش کمبارانی شروع و گرانی و تنگی خواروبار خودنمایی میکرد ولی در زمستان سال ۱۲۸۷ قمری باران هیچ نبارید و مایههای سنواتی هم تمام شده بود. قیمت نان که در بهار آن سال اندکی بیش از یک من شش، هفت شاهی نبود به مرور ترقی کرده در این وقت به یک من یک قران رسید… در زمستان سال ۱۲۸۸ قمری قیمت نان یک من پنج قران شد که پانزده، شانزده برابر قیمت عادی آن بود و مجبور شدند از روسها استمداد کنند… در زمستان این سال برف و باران بیحساب آمد و همین بارندگی زیاد در پارهای از جاها راهبندان کرد و بیشتر مایه تلف نفوس گردید… در بهار هم مرض حصبه و محرقه خیلی از مردم را اعم از بیچیز و منعم به دیار فنا فرستاد…» </blockquote>میرزا حسینخان با وقوف بر چنین موضوعی برنامهریزی اصلاحات خود را با همراهی افرادی چون میرزا یوسف مستشارالدوله و میرزا ملکمخان آغاز کرد. او پیش از پذیرش صدارت، زمانی که وزیر عدلیه بود، میرزا یوسفخان مستشارالدوله را به همکاری فراخواند. یوسفخان از خانوادههای معروف تبریز بود که سالها در سفارت ایران در تفلیس خدمت کرده و دو، سه سالی هم شارژدافر سفارت ایران در پاریس بود. | آغاز صدارت میرزا حسینخان سپهسالار مقارن بود با اوج بحران اقتصادی کشور از جمله رکود ده ساله، قحطیهای پیاپی، کاهش شدید جمعیت، فقر و بیکاری فراگیر، مهاجرت اعیان به خارج، کاهش تولیدات کشاورزی، بحران بیپولی، بیاعتباری اوراق بهادار دولتی و عدم توازن در واردات و صادرات که همگی نشانههای بحران عمومی بودند. عبدالله مستوفی شرح داده یکی از بحرانها قحطی بزرگی در این سالهاست: <blockquote>«از یکی دو سال پیش کمبارانی شروع و گرانی و تنگی خواروبار خودنمایی میکرد ولی در زمستان سال ۱۲۸۷ قمری باران هیچ نبارید و مایههای سنواتی هم تمام شده بود. قیمت نان که در بهار آن سال اندکی بیش از یک من شش، هفت شاهی نبود به مرور ترقی کرده در این وقت به یک من یک قران رسید… در زمستان سال ۱۲۸۸ قمری قیمت نان یک من پنج قران شد که پانزده، شانزده برابر قیمت عادی آن بود و مجبور شدند از روسها استمداد کنند… در زمستان این سال برف و باران بیحساب آمد و همین بارندگی زیاد در پارهای از جاها راهبندان کرد و بیشتر مایه تلف نفوس گردید… در بهار هم مرض حصبه و محرقه خیلی از مردم را اعم از بیچیز و منعم به دیار فنا فرستاد…» </blockquote>میرزا حسینخان با وقوف بر چنین موضوعی برنامهریزی اصلاحات خود را با همراهی افرادی چون میرزا یوسف مستشارالدوله و میرزا ملکمخان آغاز کرد. او پیش از پذیرش صدارت، زمانی که وزیر عدلیه بود، میرزا یوسفخان مستشارالدوله را به همکاری فراخواند. یوسفخان از خانوادههای معروف تبریز بود که سالها در سفارت ایران در تفلیس خدمت کرده و دو، سه سالی هم شارژدافر سفارت ایران در پاریس بود. میرزا یوسف مستشارالدوله پیش از آنکه به ایران بیاید رساله «یک کلمه» را در پاریس منتشر کرده بود: «به عقیده او کلید همه مشکلات جامعه ایران یک کلمه و آن یک کلمه قانون بود. این رساله که بعدها بسیار معروف شد در واقع اصلیترین مواد اعلامیه حقوق بشر را که در مقدمه قانون اساسی فرانسه پذیرفته شده بود دربرداشت.» فریدون آدمیت در کتاب «اندیشه ترقی و حکومت قانون» (عصر سپهسالار) مینویسد: <blockquote>«او در ایران اولین نویسندهای است که گفت منشأ و قدرت دولت، اراده ملت است.» </blockquote>میرزا ملکمخان ناظمالدوله چهره دیگری بود که در بدو حضور سپهسالار در صدارت عظمی در اندیشه قانونخواهی نقشی بسیار مهم داشت: «به اعتقاد او ایرانیان میبایستی همانگونه که بسیاری از مظاهر تمدن مادی را به کشور آورده و از آن بهره جسته بودند شیوه مدیریت و سازماندهی و قانونگذاری را نیز از آنها بیاموزند.» | ||
میرزا یوسف مستشارالدوله پیش از آنکه به ایران بیاید رساله «یک کلمه» را در پاریس منتشر کرده بود: «به عقیده او کلید همه مشکلات جامعه ایران یک کلمه و آن یک کلمه قانون بود. این رساله که بعدها بسیار معروف شد در واقع اصلیترین مواد اعلامیه حقوق بشر را که در مقدمه قانون اساسی فرانسه پذیرفته شده بود دربرداشت.» فریدون آدمیت در کتاب «اندیشه ترقی و حکومت قانون» (عصر سپهسالار) مینویسد: <blockquote>«او در ایران اولین نویسندهای است که گفت منشأ و قدرت دولت، اراده ملت است.» </blockquote>میرزا ملکمخان ناظمالدوله چهره دیگری بود که در بدو حضور سپهسالار در صدارت عظمی در اندیشه قانونخواهی نقشی بسیار مهم داشت: «به اعتقاد او ایرانیان میبایستی همانگونه که بسیاری از مظاهر تمدن مادی را به کشور آورده و از آن بهره جسته بودند شیوه مدیریت و سازماندهی و قانونگذاری را نیز از آنها بیاموزند.» | |||
گام بعدی میرزا حسینخان برای مدیریت جامعه، مبارزه با فساد اداری بود. او در بخشنامهای همگان خاصه مدیران ارشد را از پذیرفتن رشوه که به صورت بیماری فراگیر سازمانهای دولتی درآمده بود بر حذر داشت و برایشان خط و نشان کشید و برای اینکه فرمانش کمرنگ نشود به قول عبدالله مستوفی با جدیتی خسته نشد و دنبال بخشنامه خود را گرفت و به زودی کارها نظم و نسق مرتبی پیدا کرد. اگرچه مردم به سادگی زمان امیرنظام نبودند که فوراً تسلیم شوند، با این حال یکی دو فقره عزل تنبیهی که بر اثر نافرمانی پارهای از حکام حتی دربارهٔ شاهزادگانی مانند عزل حسامالسلطنه از خراسان اتفاق افتاد، خواهی نخواهی همه را بیدار کرد. | گام بعدی میرزا حسینخان برای مدیریت جامعه، مبارزه با فساد اداری بود. او در بخشنامهای همگان خاصه مدیران ارشد را از پذیرفتن رشوه که به صورت بیماری فراگیر سازمانهای دولتی درآمده بود بر حذر داشت و برایشان خط و نشان کشید و برای اینکه فرمانش کمرنگ نشود به قول عبدالله مستوفی با جدیتی خسته نشد و دنبال بخشنامه خود را گرفت و به زودی کارها نظم و نسق مرتبی پیدا کرد. اگرچه مردم به سادگی زمان امیرنظام نبودند که فوراً تسلیم شوند، با این حال یکی دو فقره عزل تنبیهی که بر اثر نافرمانی پارهای از حکام حتی دربارهٔ شاهزادگانی مانند عزل حسامالسلطنه از خراسان اتفاق افتاد، خواهی نخواهی همه را بیدار کرد. | ||
| خط ۱۴۱: | خط ۱۳۵: | ||
یکی از خطاهای حتمی سپهسالار، پذیرش حکمیت گلداسمیت در بلوچستان بود که مرز تصنعی ایران در شرق را رقم زد و بخشهای زیادی از بلوچستان ایران را از کشور جدا کرد. | یکی از خطاهای حتمی سپهسالار، پذیرش حکمیت گلداسمیت در بلوچستان بود که مرز تصنعی ایران در شرق را رقم زد و بخشهای زیادی از بلوچستان ایران را از کشور جدا کرد. | ||
اما تفاوت مهم میان سپهسالار و امیر، نوع مواجهه این دو با قدرتهای خارجی و منفعتجوییهای شخصی بود. هرچه امیر در مقابل انگلیس و روس جسور بود و تلاش میکرد پای آنان را از دخالت در امور ایران دور کند، سپهسالار بر این باور بود که برای ایجاد تغییر در کشور به کشورهای اروپایی نیاز هست و باید از توان و دانش و حضور آنان استفاده کرد. از این جهت او را نخستین حکمران ایرانی که به تمام معنا به غربگرایی باور | اما تفاوت مهم میان سپهسالار و امیر، نوع مواجهه این دو با قدرتهای خارجی و منفعتجوییهای شخصی بود. هرچه امیر در مقابل انگلیس و روس جسور بود و تلاش میکرد پای آنان را از دخالت در امور ایران دور کند، سپهسالار بر این باور بود که برای ایجاد تغییر در کشور به کشورهای اروپایی نیاز هست و باید از توان و دانش و حضور آنان استفاده کرد. از این جهت او را نخستین حکمران ایرانی که به تمام معنا به غربگرایی باور داشت، دانستهاند. | ||
به همین خاطر هم بود که ناصرالدینشاه را دو بار به سفر اروپا تشویق کرد تا او را با پیشرفتهای اروپایی آشنا کند و شاه خود به چشم سر از دستاوردها و اصلاحات اروپایی مطلع و آگاه شود. سپهسالار امیدوار بود که از این طریق همراهی و نزدیکی شاه را در اجرای اصلاحات مدنظرش کسب کند.<ref name=":0" /><ref name=":1" /> | به همین خاطر هم بود که ناصرالدینشاه را دو بار به سفر اروپا تشویق کرد تا او را با پیشرفتهای اروپایی آشنا کند و شاه خود به چشم سر از دستاوردها و اصلاحات اروپایی مطلع و آگاه شود. سپهسالار امیدوار بود که از این طریق همراهی و نزدیکی شاه را در اجرای اصلاحات مدنظرش کسب کند.<ref name=":0" /><ref name=":1" /> | ||
| خط ۱۷۳: | خط ۱۶۷: | ||
اما سرسختترین دشمنان سپهسالار علمای دین بودند هنگامیکه در پی اصلاح محاکم شرع و متوقف کردن مجازاتهای بریدن اعضای بدنی برآمد. حاج ملا علی کنی رئیس یکی از بانفوذترین محاکم شرع در پایتخت به علل مختلف در صف اول مخالفان قرار گرفت. | اما سرسختترین دشمنان سپهسالار علمای دین بودند هنگامیکه در پی اصلاح محاکم شرع و متوقف کردن مجازاتهای بریدن اعضای بدنی برآمد. حاج ملا علی کنی رئیس یکی از بانفوذترین محاکم شرع در پایتخت به علل مختلف در صف اول مخالفان قرار گرفت. | ||
اول اینکه اختلاف بر سر مسئله آزادی و به راه انداختن روزنامههای جدیدی بود که توسط سپهسالار ظهور کردند، حاج ملا علی کنی ضمن مخالفت، به ناصرالدین شاه نوشت: <blockquote>«کلمه قبیح آزادی به ظاهر خیلی خوشنماست و خوب، ولی در باطن سراپا نقص است و عیوب.» </blockquote>حاج ملا علی آزادی را مترادف با بی بندوباری میدانست که یعنی هر کسی هر کار خواست انجام میدهد و بازگشت به وحوش میدانست! | اول اینکه اختلاف بر سر مسئله آزادی و به راه انداختن روزنامههای جدیدی بود که توسط سپهسالار ظهور کردند، حاج ملا علی کنی ضمن مخالفت، به ناصرالدین شاه نوشت: <blockquote>«کلمه قبیح آزادی به ظاهر خیلی خوشنماست و خوب، ولی در باطن سراپا نقص است و عیوب.» </blockquote>حاج ملا علی آزادی را مترادف با بی بندوباری میدانست که یعنی هر کسی هر کار خواست انجام میدهد و بازگشت به وحوش میدانست! اختلاف دیگر سپهسالار با روحانیون این بود که مانند امیرکبیر تلاش میکرد از نفوذ ایشان در سیاست بکاهد. این رویارویی بر سر امتیاز رویتر و کشیدن راه آهن به اوج خود رسید. هر قدر که سپهسالار برای احداث راه آهن تلاش مینمود، روحانیون مخالف وی برعکس، سعی میکردند تا جلوی این کار را بگیرند. حاج ملاعلی کنی در رأس روحانیون مخالف سپهسالار، به ناصرالدین شاه نوشت: <blockquote>«ساختن راه آهن موجب میشود که جماعت اروپایی به ایران سرازیر شوند با هجوم عموم فرنگیان در بلاد ایران کدام عالمی در ایران خواهد ماند و اگر بماند جانی و نفسی داشته باشد که یکدفعه وادینا و واملتا بگوید.» </blockquote>اما مخالفت حاج ملا علی کنی با سپهسالار صرفاً محدود به راه آهن یا امتیاز رویتر نبود، مورد اختلاف دیگر بر سر مسئله توزیع غله بود، چون در شروع صدارت، سپهسالار با خشکسالی و قحطی همراه بود او از این بابت متحمل مشکلات زیادی گردید. سپهسالار پس از عزلش به ناصرالدین شاه نوشت: <blockquote>«وقتی که حاج ملاعلی کنی غله انبار داشت و مردم از گرسنگی میمردند، من آذوقه عیال و خانه خودم را بیرون آورده، قسمت به فقرا میکردم؛ و او خرواری پنجاه تومان میبرد و غله را به امید گرانتر فروختن نمیداد و بندگان خدا تلف میشدند… حال آنها، حاج ملا علی کنی و یارانش، حافظ شریعت و خدوی مخرب دین است.»</blockquote>آنان شایعه کردند که سپهسالار میخواهد ایران را مسیحی کند و حاج ملاعلی کنی فتوا داد که عزل سپهسالار واجب است. علما اعلام کردند که اگر ناصرالدین شاه سپهسالار را عزل نکند از پایتخت بلکه از ایران مهاجرت خواهند کرد.<ref name=":5" /> | ||
اختلاف دیگر سپهسالار با روحانیون این بود که مانند امیرکبیر تلاش میکرد از نفوذ ایشان در سیاست بکاهد. این رویارویی بر سر امتیاز رویتر و کشیدن راه آهن به اوج خود رسید. هر قدر که سپهسالار برای احداث راه آهن تلاش مینمود، روحانیون مخالف وی برعکس، سعی میکردند تا جلوی این کار را بگیرند. حاج ملاعلی کنی در رأس روحانیون مخالف سپهسالار، به ناصرالدین شاه نوشت: <blockquote>«ساختن راه آهن موجب میشود که جماعت اروپایی به ایران سرازیر شوند با هجوم عموم فرنگیان در بلاد ایران کدام عالمی در ایران خواهد ماند و اگر بماند جانی و نفسی داشته باشد که یکدفعه وادینا و واملتا بگوید.» </blockquote>اما مخالفت حاج ملا علی کنی با سپهسالار صرفاً محدود به راه آهن یا امتیاز رویتر نبود، مورد اختلاف دیگر بر سر مسئله توزیع غله بود، چون در شروع صدارت، سپهسالار با خشکسالی و قحطی همراه بود او از این بابت متحمل مشکلات زیادی گردید. سپهسالار پس از عزلش به ناصرالدین شاه نوشت: <blockquote>«وقتی که حاج ملاعلی کنی غله انبار داشت و مردم از گرسنگی میمردند، من آذوقه عیال و خانه خودم را بیرون آورده، قسمت به فقرا میکردم؛ و او خرواری پنجاه تومان میبرد و غله را به امید گرانتر فروختن نمیداد و بندگان خدا تلف میشدند… حال آنها، حاج ملا علی کنی و یارانش، حافظ شریعت و خدوی مخرب دین است.»</blockquote>آنان شایعه کردند که سپهسالار میخواهد ایران را مسیحی کند و حاج ملاعلی کنی فتوا داد که عزل سپهسالار واجب است. علما اعلام کردند که اگر ناصرالدین شاه سپهسالار را عزل نکند از پایتخت بلکه از ایران مهاجرت خواهند کرد.<ref name=":5" /> | |||
=== عزل از صدارت و مناصب بعدی === | === عزل از صدارت و مناصب بعدی === | ||
| خط ۱۸۶: | خط ۱۷۸: | ||
میرزا حسین خان در این یکسال به حکومت گیلان چسبید و کمافیسابق نامه نگاریها و درددلهایش با شاه را ادامه داد. کاغذها دیگر غمنامه شدهاند. او از گیلان برای شاه غصه در نامه میپیچید و این هم از تهران برای او صبر و تحمل حواله میداد. شاه گهگداری مشورت هم میخواست و گلایه میکرد که امورات مملکت سخت درهم شدهاند. | میرزا حسین خان در این یکسال به حکومت گیلان چسبید و کمافیسابق نامه نگاریها و درددلهایش با شاه را ادامه داد. کاغذها دیگر غمنامه شدهاند. او از گیلان برای شاه غصه در نامه میپیچید و این هم از تهران برای او صبر و تحمل حواله میداد. شاه گهگداری مشورت هم میخواست و گلایه میکرد که امورات مملکت سخت درهم شدهاند. | ||
اطرافیان سپهسالار در گیلان نقل کردهاند که او هر روز در هراس و واهمه بسر میبرد که به سرنوشت امیرکبیر دچار شود. | اطرافیان سپهسالار در گیلان نقل کردهاند که او هر روز در هراس و واهمه بسر میبرد که به سرنوشت امیرکبیر دچار شود. این را هم گفتهاند که امر بر او مشتبه شده بود که به زودی از جانب ارتجاع به سراغش آمده، همان کاری را خواهند کرد که با میرزا محمدتقی خان امیرکبیر کردند. | ||
در سال ۱۲۹۰ قمری شاه با عزت و احترام بسیار از سپهسالار میخواهد گیلان را رها کرده به سرعت برای نجات پایتخت برآشفته به تهران بیاید. هرچند که پس از صدارت، دیگر آن اعتماد سابق مابین شاه و وزیر هیچگاه برقرار نشد. | در سال ۱۲۹۰ قمری شاه با عزت و احترام بسیار از سپهسالار میخواهد گیلان را رها کرده به سرعت برای نجات پایتخت برآشفته به تهران بیاید. هرچند که پس از صدارت، دیگر آن اعتماد سابق مابین شاه و وزیر هیچگاه برقرار نشد. | ||