۱۳٬۱۷۳
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه زندگینامه | اندازه جعبه = | عنوان =محمدعلی فروغی | عنوان ۲ = | نام = | تصویر =محمدعلی فروغی؛1.jpg | اندازه تصویر =250px | عنوان تصویر =محمدعلی فروغی (ذکاءالملک) | زادروز =۱۳ مرداد ۱۲۵۴ | زادگاه =تهران | مک...» ایجاد کرد) |
|||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
| پانویس = | | پانویس = | ||
}} | }} | ||
'''محمدعلی فروغی'''، ملقب به ذکاءالملک (متولد ۱۳ مرداد ۱۲۵۴، تهران – درگذشته ۵ آذر ۱۳۲۱، تهران) سیاستمدار، ادیب و نخستین نسختوزیر '''[[رضاشاه پهلوی|رضا شاه]]''' بود. محمدعلی فروغی در سال ۱۲۶۸، وارد مدرسه دارالفنون شد و به | '''محمدعلی فروغی'''، ملقب به ذکاءالملک (متولد ۱۳ مرداد ۱۲۵۴، تهران – درگذشته ۵ آذر ۱۳۲۱، تهران) سیاستمدار، ادیب و نخستین نسختوزیر '''[[رضاشاه پهلوی|رضا شاه]]''' بود. محمدعلی فروغی در سال ۱۲۶۸، وارد مدرسه دارالفنون شد و به زبانهای خارجی بهویژه فرانسه مسلط بود. فروغی، ابتدا مشغول تحصیل پزشکی و داروسازی شد، اما این رشته مورد علاقهاش نبود و به تاریخ و ادبیات و فلسفه روی آورد. محمدعلی فروغی در سن ۱۷ سالگی به استادی فلسفه و تاریخ در مدرسه دارالفنون رسید و از آنجایی که پدرش در وزارت انطباعات (انتشارات) کار میکرد، او نیز بهعنوان کارمند دولت وارد آنجا شد. چنانکه در برخی از منابع آمده است، خاندان فروغی به یهودی بودن معروف بودند. محمدعلی فروغی که تحت تأثیر آموزههای فراماسونی ملکمخان بود، در سال ۱۲۸۶، در سن ۳۲ سالگی «لژ بیداری» را تأسیس کرد و خودش استاد اعظم (با عنوان ویژه «چراغدار») این لژ شد. لژ بیداری و در رأس آن محمدعلی فروغی نقش بسیار مهم و تأثیرگذاری در سیاست و حکومت دوران '''[[سلطنت پهلوی]]''' داشتند. محمدعلی فروغی پس از انتقال سلطنت از قاجار به پهلوی و پس از اینکه رضاخان را به پادشاهی رساند، نخستین رئیسالوزرای او شد و در سه دورهی حساس سلطنت رضاشاه، نخستوزیر بود. نقشی که محمدعلی فروغی در به روی کار آوردن رضاخان و تثبیت [[سلطنت پهلوی]] و بقای سلطنت در خاندان پهلوی ایفا کرد، منجر به این شد که در تاریخ معاصر ایران او را بهعنوان یکی از نظریهپردازان و صحنهگردانان سلطنت پهلوی بهشمار بیاورند که خودش نیز با عهدهدار شدن پستهای مهم دولتی در رأس هرم قدرت بود. محمدعلی فروغی همچنین مبتکر نام «پهلوی» برای رضاخان بود و تمام کسانی را که نام آنها پهلوی بود، مجبور به تغییر نام کرد تا رضاخان در این زمینه نیز تک و بیمانند باشد. فروغی پس از '''[[واقعه مسجد گوهرشاد]]''' از نخستوزیری عزل شد و خانهنشین گردید. محمدعلی فروغی در دوران خانهنشینیاش رئیس شورای عالی انتشارات و تبلیغات شد و به گفتهی خودش از پُربارترین دوران زندگی فرهنگی وی بوده است. او در این سالها مشغول به تحقیق، تألیف، ترجمه و سخنرانی در دانشکدهها و مجامع فرهنگی شد. در جنگ جهانی دوم که متفقین ایران را اشغال کردند، رضاشاه مجدداً او را به نخستوزیری منصوب کرد و از او که میانهاش با انگلیس خوب بود، خواست که کمک و وساطتت کند. محمدعلی فروغی استعفانامهای برای رضاخان نوشت که رضاخان هم بهسرعت آن را امضا کرد و سلطنت را به فرزندش '''[[محمدرضا پهلوی]]''' واگذار کرد. محمدعلی فروغی در بعد از ظهر پنجشنبه ۵ آذرماه ۱۳۲۱، در سن ۶۵ سالگی بر اثر ایست قلبی در تهران درگذشت. پیکر او در آرامگاه خانوادگی او در آرامستان ابن بابویه شهر ری خاکسپاری شد. محمدعلی فروغی از شخصیت مرموزی برخوردار بود، هم از نکات منفی زندگی او بسیار سخن گفتهاند و هم از مثبتات وی نوشتهاند. موافقان فروغی، خدمات ارزنده و اندیشمندی و وطنپرستی او را برجسته کرده و مخالفانش او را به باد انتقاد گرفته و همکاسهی استبداد و مهرهی انگلیس خواندهاند و برخیها نیز او را به کارهای فرهنگی و ادبی و تألیفات او میشناسند. برخی براین باورند که محمدعلی فروغی مانند روشنفکران مشروطهخواه، خواهان سرنگونی دیکتاتوری قاجار و استقرار قانون و پیشرفت بود و نمیدانست که رضاخان نیز همان مسیر دیکتاتوری را در پیش میگیرد و هنگامی هم که دید رضاخان خودکامگی و سرکوب و حکومت پلیسی خفقانآوری را در کشور حاکم کرده است، نزد محارم و نزدیکانش ابراز پشیمانی کرد. برخی نیز گفتهاند که محمدعلی فروغی اعتدالی بود، یعنی نه مانند سید حسن تقیزاده ذوبشده در غرب بود و نه مانند '''[[جلال آل احمد|جلال آلاحمد]]''' و سید احمد فردید غربستیز بود. هواداران فروغی، او را مردی عملگرا و بنیانگذار علوم انسانی در ایران میدانند. از مهمترین آثار فروغی میتوان به «سیر حکمت در اروپا»، «حکمت سقراط»، «آیین سخنوری» و همچنین تصحیح گلستان و بوستان '''[[سعدی]]''' و شاهنامه '''[[فردوسی]]''' اشاره کرد. | ||
== خاندان فروغی == | == خاندان فروغی == | ||
[[پرونده:محمدعلی فروغی و پدرش.jpg|جایگزین=محمدعلی فروغی و پدرش|بندانگشتی|350x350پیکسل|محمدعلی فروغی و پدرش]] | [[پرونده:محمدعلی فروغی و پدرش.jpg|جایگزین=محمدعلی فروغی و پدرش|بندانگشتی|350x350پیکسل|محمدعلی فروغی و پدرش]] | ||
پدر بزرگ محمدعلی فروغی، حاجی محمدمهدی اصفهانی معروف به «ارباب» یکی تاجران دوران قاجار بود. پدر | پدر بزرگ محمدعلی فروغی، حاجی محمدمهدی اصفهانی معروف به «ارباب» یکی تاجران دوران قاجار بود. پدر محمدعلی فروغی (محمدحسین، ملقب به ذکاءالملک اول)، ادیب و شاعر و از مترجمین اواخر سلطنت ناصرالدینشاه تا دوران آغاز مشروطیت بود و در دوران جوانی به خدمت دربار ناصرالدینشاه درآمد. او که در عرصهی علوم سیاسی، تاریخ، فلسفه و ادبیات؛ دانا و صاحبنظر بود، با سرودن قصیدهای در مدح ناصرالدینشاه، لقب فروغی را از او دریافت کرد. همچنانکه خودش در یک بیت شعر چنین گفته است: | ||
فروغ یافت چو از مدح شاه گفتهی من | فروغ یافت چو از مدح شاه گفتهی من | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
مرا خدیو معظم، لقب فروغی داد درآمد. | مرا خدیو معظم، لقب فروغی داد درآمد. | ||
محمدحسین فروغی در اواخر سلطنت '''[[ناصرالدین شاه]]''' به عضویت دارالترجمه سلطنتی درآمد و در دوران | محمدحسین فروغی در اواخر سلطنت '''[[ناصرالدین شاه|ناصرالدینشاه]]''' به عضویت دارالترجمه سلطنتی درآمد و در دوران مظفرالدینشاه بهعنوان معلم در یک مدرسه ملی مشغول بهکار شد و پس از آن، در مدرسه عالی سیاسی به تدریس تاریخ مشغول گردید. مدرسه علوم سیاسی که جهت آموزش و پرورش فرزندان هیئت حاکمه کشور بهمنظور تربیت رجال سیاسی آینده تأسیس شده بود، بذر فرهنگ و روانشناسی فراماسونری را در نسلهای پیدرپی تحصیلکردگان ایرانی که غربگرا بودند، بنیان نهاد. محمدحسین فروغی به ریاست این مدرسه منصوب شد و پسرش (محمدعلی) را نیز بهعنوان معاون خود انتخاب کرد. پس از درگذشت محمدحسین فروغی، ریاست مدرسه علوم سیاسی و همچنین لقب ذکاءالملک به محمدعلی فروغی رسید.<ref name=":0">[https://jscenter.ir/other-topics/jewish-celebrities/8205/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%BA%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%B3%D9%88%D9%86%D8%B1%DB%8C/ محمد علی فروغی ؛ روح فراماسونری در کالبد ایران - سایت اندیشکده مطالعات یهود]</ref> | ||
محمدحسین فروغی که یکی از رجال سیاسی و علمی بزرگ دوران قاجار بهشمار میرفت، از اولین معلمان علوم انسانی در ایران بود و نخستین روزنامهی غیردولتی را تأسیس کرد.<ref name=":1">[https://www.rouydad24.ir/fa/news/215534/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%BA%DB%8C-%DA%86%D9%87%D8%B1%D9%87-%D8%AF%D9%88%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%87-%DB%8C%DA%A9-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%85%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8%D9%87%E2%80%8C%DA%A9%D8%A7%D8%B1 محمدعلی فروغی؛ چهره دوگانه یک مدرنیست محافظهکار - سایت رویداد۲۴]</ref> | محمدحسین فروغی که یکی از رجال سیاسی و علمی بزرگ دوران قاجار بهشمار میرفت، از اولین معلمان علوم انسانی در ایران بود و نخستین روزنامهی غیردولتی را تأسیس کرد.<ref name=":1">[https://www.rouydad24.ir/fa/news/215534/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%BA%DB%8C-%DA%86%D9%87%D8%B1%D9%87-%D8%AF%D9%88%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%87-%DB%8C%DA%A9-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%85%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8%D9%87%E2%80%8C%DA%A9%D8%A7%D8%B1 محمدعلی فروغی؛ چهره دوگانه یک مدرنیست محافظهکار - سایت رویداد۲۴]</ref> | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
محمدعلی فروغی در ۱۳ مردادماه ۱۲۵۴، در تهران متولد شد. خانوادهی او در اصفهان تاجر و بازرگان و اهل فرهنگ و ادب در دوران قاجار بودند.<ref name=":2">[https://hourgan.ir/fa/news/21218/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%88-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%BA%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF%D9%90-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1 زندگی و زمانه محمدعلی فروغی اندیشمندِ سیاستمدار - سایت هورگان]</ref> | محمدعلی فروغی در ۱۳ مردادماه ۱۲۵۴، در تهران متولد شد. خانوادهی او در اصفهان تاجر و بازرگان و اهل فرهنگ و ادب در دوران قاجار بودند.<ref name=":2">[https://hourgan.ir/fa/news/21218/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%88-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%BA%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF%D9%90-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1 زندگی و زمانه محمدعلی فروغی اندیشمندِ سیاستمدار - سایت هورگان]</ref> | ||
محمدعلی فروغی از سن ۵ سالگی تحصیل را آغاز کرد. او ادبیات فارسی و عربی را نزد پدر خود و یک معلم بهنام مولانا آموخت. محمدعلی فروغی در سال ۱۲۶۸، وارد مدرسه دارالفنون شد و از آنجا که به زبانها خارجی بهویژه فرانسه مسلط بود، مطالب را برای همکلاسیهایش به فارسی برمیگرداند. فروغی در مدرسه دارالفنون، ابتدا مشغول تحصیل پزشکی و داروسازی شد، اما این رشته مورد علاقهاش نبود و به تاریخ و ادبیات و فلسفه روی آورد. فروغی علاوه بر دارالفنون، به مدرسهی مروی، مدرسهی | محمدعلی فروغی از سن ۵ سالگی تحصیل را آغاز کرد. او ادبیات فارسی و عربی را نزد پدر خود و یک معلم بهنام مولانا آموخت. محمدعلی فروغی در سال ۱۲۶۸، وارد مدرسه دارالفنون شد و از آنجا که به زبانها خارجی بهویژه فرانسه مسلط بود، مطالب را برای همکلاسیهایش به فارسی برمیگرداند. فروغی در مدرسه دارالفنون، ابتدا مشغول تحصیل پزشکی و داروسازی شد، اما این رشته مورد علاقهاش نبود و به تاریخ و ادبیات و فلسفه روی آورد. فروغی علاوه بر دارالفنون، به مدرسهی مروی، مدرسهی سپهسالار و مدرسهی صدر نیز رفت و دانش خود را در حوزهی فلسفهی مشا و اشراق افزایش داد. او همزمان با آموختن بیشتر زبانهای انگلیسی و فرانسوی، با نگرش و اندیشهی فیلسوفان اروپایی آشنا شد. فروغی زندگینامههای فلاسفهی غرب را به فارسی ترجمه کرد که همین ترجمهها بعدها منجر به کتاب سیر حکمت در اروپا شد. محمدعلی فروغی همچنین در هنر نقاشی شاگرد کمالالملک بود و در عوض به او زبان فرانسوی میآموخت.<ref name=":3">[https://saednews.com/.post/byografy-o-zndgy-shkhsy-o-ajtmaay-mhmdaly-froghy-o-hmsrsh-fylm-o-aks-hay-jzab-o-dydny-xwc2 بیوگرافی و زندگی شخصی و اجتماعی محمدعلی فروغی - سایت ساعدنیوز]</ref> | ||
محمدعلی فروغی در سن ۱۷ سالگی به استادی فلسفه و تاریخ در مدرسه دارالفنون رسید و از آنجایی که پدرش در وزارت انطباعات (انتشارات) کار میکرد، او نیز بهعنوان کارمند دولت وارد آنجا شد. پدر محمدعلی فروغی در سال ۱۲۷۵، روزنامهی «تربیت» را تأسیس کرد و محمدعلی نیز سردبیر، نویسندهی مقالات و مترجم این روزنامه شد. | محمدعلی فروغی در سن ۱۷ سالگی به استادی فلسفه و تاریخ در مدرسه دارالفنون رسید و از آنجایی که پدرش در وزارت انطباعات (انتشارات) کار میکرد، او نیز بهعنوان کارمند دولت وارد آنجا شد. پدر محمدعلی فروغی در سال ۱۲۷۵، روزنامهی «تربیت» را تأسیس کرد و محمدعلی نیز سردبیر، نویسندهی مقالات و مترجم این روزنامه شد. | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
== مذهب خاندان فروغی == | == مذهب خاندان فروغی == | ||
چنانکه در برخی از منابع آمده است، خاندان فروغی | چنانکه در برخی از منابع آمده است، خاندان فروغی یهودی بودند. این موضوع در فرهنگ آن زمان مورد استفادهی مخالفان او قرار میگرفت. هنگامی هم که فروغی در سال ۱۳۲۰، مجدداً نخستوزیر گردید، این بیت شعر دربارهاش سروده شد: | ||
هنگامی هم که فروغی در سال ۱۳۲۰، مجدداً نخستوزیر گردید، این بیت شعر دربارهاش سروده شد: | |||
جهودی آمد خر را گرفت گشت سوار | جهودی آمد خر را گرفت گشت سوار | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۱: | ||
== پیوند فراماسونهای قدیم و جدید == | == پیوند فراماسونهای قدیم و جدید == | ||
[[پرونده:محمدعلی فروغی؛6.jpg|جایگزین=محمدعلی فروغی|بندانگشتی|251x251پیکسل|محمدعلی فروغی]] | [[پرونده:محمدعلی فروغی؛6.jpg|جایگزین=محمدعلی فروغی|بندانگشتی|251x251پیکسل|محمدعلی فروغی]] | ||
میرزا | میرزا ملکمخان مقلب به نظامالدوله، بنیانگذار فراماسونری ایرانی در دوران قاجار بود. محمدعلی فروغی که تحت تأثیر آموزههای فراماسونی ملکمخان بود، در سال ۱۲۸۶، در سن ۳۲ سالگی «لژ بیداری» را تأسیس کرد و خودش استاد اعظم (با عنوان ویژه «چراغدار») این لژ شد.<ref name=":4">ظهور و سقوط سلطنت پهلوی - تألیف حسین فردوست</ref> | ||
محمدعلی فروغی در کنار فراماسونهای دیگر مانند | محمدعلی فروغی در کنار فراماسونهای دیگر مانند سیدحسن تقیزاده، محمود جم، حسن پیرنیا (مشیرالدوله)، ابراهیم حکیمی (حکیمالملک) و علی منصور (منصورالملک) فراماسونهای دوران قاجار را با نسل پس از آن پیوند دادند و با اهرم سیاست و حکومت، روح و اندیشهی فراماسونری در کالبد جامعهی ایران دمیدند.<ref name=":0" /> | ||
لژ بیداری و در رأس آن محمدعلی فروغی نقش بسیار مهم و تأثیرگذاری در سیاست و حکومت دوران سلطنت پهلوی داشتند. تنظیم آییننامه دادرسی جزایی تحت نظر لژ بیداری و فرانسیس آدولف پرنی (مسیو پرنی) انجام گرفت.<ref>زندگی سیاسی محمدعلی فروغی - تألیف جعفر مهدینیا</ref> | لژ بیداری و در رأس آن محمدعلی فروغی نقش بسیار مهم و تأثیرگذاری در سیاست و حکومت دوران سلطنت پهلوی داشتند. تنظیم آییننامه دادرسی جزایی تحت نظر لژ بیداری و فرانسیس آدولف پرنی (مسیو پرنی) انجام گرفت.<ref>زندگی سیاسی محمدعلی فروغی - تألیف جعفر مهدینیا</ref> | ||
خط ۱۴۱: | خط ۱۳۵: | ||
== روی کار آوردن رضاخان پهلوی == | == روی کار آوردن رضاخان پهلوی == | ||
[[پرونده:محمدعلی فروغی، رضاشاه.JPG|جایگزین=محمدعلی فروغی، رضاشاه|بندانگشتی|320x320پیکسل|محمدعلی فروغی، رضاشاه]] | [[پرونده:محمدعلی فروغی، رضاشاه.JPG|جایگزین=محمدعلی فروغی، رضاشاه|بندانگشتی|320x320پیکسل|محمدعلی فروغی، رضاشاه]] | ||
محمدعلی فروغی پس از انتقال سلطنت از قاجار به پهلوی و پس از اینکه رضاخان را به پادشاهی رساند، نخستین رئیسالوزرای او شد و در سه دورهی حساس سلطنت رضاشاه، نخستوزیر بود. او سلطنت استبدادی رضاشاه را بنا نهاد و آن را مستحکم و تقویت نموده و پادشاهی فرزند رضاخان «محمدرضا» را تثبیت کرد. او همچنین کوششهای فراوانی در جهت به حاشیه راندن فرهنگ و ارزشهای اسلامی نمود. رضاخان که یک نظامی در هنگ قزاقها بود، تحصیلات دانشگاهی نداشت و بدون محمدعلی فروغی و امثال سیدحسن تقیزاده و تیمور | محمدعلی فروغی پس از انتقال سلطنت از قاجار به پهلوی و پس از اینکه رضاخان را به پادشاهی رساند، نخستین رئیسالوزرای او شد و در سه دورهی حساس سلطنت رضاشاه، نخستوزیر بود. او سلطنت استبدادی رضاشاه را بنا نهاد و آن را مستحکم و تقویت نموده و پادشاهی فرزند رضاخان «محمدرضا» را تثبیت کرد. او همچنین کوششهای فراوانی در جهت به حاشیه راندن فرهنگ و ارزشهای اسلامی نمود. رضاخان که یک نظامی در هنگ قزاقها بود، تحصیلات دانشگاهی نداشت و بدون محمدعلی فروغی و امثال [[سیّدحسن تقیزاده|'''سیدحسن تقیزاده''']] و [[تیمور تاش]]، نمیتوانست شاه شود و نظام پهلوی را در ایران مستقر کند. ساختار مدرنی که رضاشاه ایجاد کرد خیلی فراتر از جهانبینی، سواد و تواناییهای فردی او بود و در رأس قدرت نشستن وی، حاصل روشنفکران و سیاستمدارانی مانند محمدعلی فروغی و تیمور تاش و تقیزاده بود. | ||
=== مراسم تاجگذاری رضاخان === | === مراسم تاجگذاری رضاخان === | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۳: | ||
=== رواج فرهنگ غرب === | === رواج فرهنگ غرب === | ||
محمدعلی فروغی برای مدتی بهعنوان سفیر کبیر ایران در ترکیه مشغول به کار شد و توانست دوستی و روابط نزدیکی با مصطفی کمال آتاتورک (بنیانگذار جمهوری ترکیه و نخستین رئیسجمهور این کشور) برقرار کند. فروغی در سال ۱۳۱۲، پس از اینکه مجدداً عهدهدار پست نخستوزیری شد، مقدمات سفر ۴۰روزه رضاشاه را فراهم کرد تا به ترکیه برود و از نزدیک با ظواهر پرزرق و برق تمدن اروپایی که بسیار زیاد در ترکیه نفوذ و رواج پیدا کرده بود، آشنا شود و آن فرهنگ را بهعنوان سوغات به ایران آورد. نتیجهی این سفر منجر به تأسیس دانشگاه و فرهنگستان زبان، پیمان سعدآباد، جشن هزاره فردوسی، کشف حجاب و تغییر کلاه شد که بخشی از آن (از جمله کشف حجاب) ضدفرهنگ اسلامی بود.<ref name=":0" /> | محمدعلی فروغی برای مدتی بهعنوان سفیر کبیر ایران در ترکیه مشغول به کار شد و توانست دوستی و روابط نزدیکی با مصطفی کمال آتاتورک (بنیانگذار جمهوری ترکیه و نخستین رئیسجمهور این کشور) برقرار کند. فروغی در سال ۱۳۱۲، پس از اینکه مجدداً عهدهدار پست نخستوزیری شد، مقدمات سفر ۴۰روزه رضاشاه را فراهم کرد تا به ترکیه برود و از نزدیک با ظواهر پرزرق و برق تمدن اروپایی که بسیار زیاد در ترکیه نفوذ و رواج پیدا کرده بود، آشنا شود و آن فرهنگ را بهعنوان سوغات به ایران آورد. نتیجهی این سفر منجر به تأسیس دانشگاه و فرهنگستان زبان، پیمان سعدآباد، جشن هزاره فردوسی، [[کشف حجاب]] و تغییر کلاه شد که بخشی از آن (از جمله کشف حجاب) ضدفرهنگ اسلامی بود.<ref name=":0" /> | ||
== برکناری از وزارت == | === برکناری از وزارت === | ||
محمدعلی فروغی همچنان در پست نخستوزیر بود تا اینکه در ۲۱ تیرماه ۱۳۱۴، واقعه یا قیام مسجد گوهرشاد رخ داد که منجر به کشتهشدن بیش از صد نفر شد. رضا شاه دستور داد تا محمدولی اسدی نایبالتولیه آستان قدس رضوی (که با اجباری کردن کلاه پهلوی مخالفت کرده بود) را دستگیر کنند. بهخاطر اینکه دختر فروغی عروس محمدولی اسدی بود، نزد رضاشاه برای اسدی وساطت کرد، اما رضاشاه نپذیرفت و خودش را هم مورد عضب قرار داد و از نخستوزیری برکنار کرد. البته برخیها معتقدند که این در ظاهر بوده و رضاشاه با فروغی ارتباط داشته و از او مشورت میگرفته است.<ref name=":0" /> | محمدعلی فروغی همچنان در پست نخستوزیر بود تا اینکه در ۲۱ تیرماه ۱۳۱۴، واقعه یا [[مسجد گوهرشاد|'''قیام مسجد گوهرشاد''']] رخ داد که منجر به کشتهشدن بیش از صد نفر شد. رضا شاه دستور داد تا محمدولی اسدی نایبالتولیه آستان قدس رضوی (که با اجباری کردن کلاه پهلوی مخالفت کرده بود) را دستگیر کنند. بهخاطر اینکه دختر فروغی عروس محمدولی اسدی بود، نزد رضاشاه برای اسدی وساطت کرد، اما رضاشاه نپذیرفت و خودش را هم مورد عضب قرار داد و از نخستوزیری برکنار کرد. البته برخیها معتقدند که این در ظاهر بوده و رضاشاه با فروغی ارتباط داشته و از او مشورت میگرفته است.<ref name=":0" /> | ||
'''[[عبدالحسین تیمورتاش|تیمور تاش]]''' (وزیر دربار رضاشاه)، '''[[سردار اسعد بختیاری]]''' (وزیر جنگ)، محمودولی اسدی (نایبالتولیه آستان قدس رضوی) با فرمان رضاشاه اعدام شدند. | '''[[عبدالحسین تیمورتاش|تیمور تاش]]''' (وزیر دربار رضاشاه)، '''[[سردار اسعد بختیاری]]''' (وزیر جنگ)، محمودولی اسدی (نایبالتولیه آستان قدس رضوی) با فرمان رضاشاه اعدام شدند. | ||
خط ۱۶۴: | خط ۱۵۸: | ||
==== نقش فروغی در استعفای رضاخان ==== | ==== نقش فروغی در استعفای رضاخان ==== | ||
محمدعلی فروغی استعفانامهای برای رضاخان نوشته و تنظیم کرد که رضاخان هم بهسرعت آن را امضا کرد. در این استعفانامه چنین آمده بود:<blockquote>«نظر به این که من قوای خود را در این چندسال مصروف امور کشور کرده و ناتوان شدهام، حس میکنم که اینک وقت آن رسیده است که یک قوه و بنیه جوانتری به کارهای کشور که مراقبت دایم لازم دارد، بپردازد و اسباب سعادت و رفاه ملت را فراهم آورد، بنابراین، امور سلطنت را به ولیعهد و جانشین خود تفویض کردم و از کار | محمدعلی فروغی استعفانامهای برای رضاخان نوشته و تنظیم کرد که رضاخان هم بهسرعت آن را امضا کرد. در این استعفانامه چنین آمده بود:<blockquote>«نظر به این که من قوای خود را در این چندسال مصروف امور کشور کرده و ناتوان شدهام، حس میکنم که اینک وقت آن رسیده است که یک قوه و بنیه جوانتری به کارهای کشور که مراقبت دایم لازم دارد، بپردازد و اسباب سعادت و رفاه ملت را فراهم آورد، بنابراین، امور سلطنت را به ولیعهد و جانشین خود تفویض کردم و از کار کنارهگیری نمودم.»<ref name=":5">[https://www.bartarinha.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%DA%86%D9%87%D8%B1%D9%87-%D9%87%D8%A7-17/666782-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%BA%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%85%D8%B7%D8%B1%D9%88 محمدعلی فروغی؛ استراتژیست مطرود! - سایت برترینها]</ref> </blockquote> | ||
== پستهای دولتی == | == پستهای دولتی == | ||
خط ۲۵۶: | خط ۲۵۰: | ||
برخی براین باورند که محمدعلی فروغی مانند روشنفکران مشروطهخواه، خواهان سرنگونی دیکتاتوری قاجار و استقرار قانون و پیشرفت بود و نمیدانست که رضاخان نیز همان مسیر دیکتاتوری را در پیش میگیرد و هنگامی هم که دید رضاخان خودکامگی و سرکوب و حکومت پلیسی خفقانآوری را در کشور حاکم کرده است، نزد محارم و نزدیکانش ابراز پشیمانی کرد.<ref name=":6" /> | برخی براین باورند که محمدعلی فروغی مانند روشنفکران مشروطهخواه، خواهان سرنگونی دیکتاتوری قاجار و استقرار قانون و پیشرفت بود و نمیدانست که رضاخان نیز همان مسیر دیکتاتوری را در پیش میگیرد و هنگامی هم که دید رضاخان خودکامگی و سرکوب و حکومت پلیسی خفقانآوری را در کشور حاکم کرده است، نزد محارم و نزدیکانش ابراز پشیمانی کرد.<ref name=":6" /> | ||
برخی نیز گفتهاند که محمدعلی فروغی اعتدالی بود، یعنی نه مانند | برخی نیز گفتهاند که محمدعلی فروغی اعتدالی بود، یعنی نه مانند سیدحسن تقیزاده ذوبشده در غرب بود و نه مانند جلال آلاحمد و سید احمد فردید غربستیز بود. هواداران فروغی، او را مردی عملگرا و بنیانگذار علوم انسانی در ایران میدانند.<ref name=":1" /> | ||
حبیب | حبیب یغمایی، (نویسنده و شاعر مشهور) مدیر مجلهی یغما که از دوستان نزدیک محمدعلی فروغی بوده و در تحقیقات او در ادبیات ایران کمک نموده است، اندیشهی سیاسی و ویژگیهای اخلاقی فروغی را چنین توصیف کرده است:<blockquote>«فروغی به تمام معنی ایران را دوست داشت، وطنخواهی با حقیقت بود. در مصلحت مملکت هرچه تشخیص میداد به کار میبست. از غوغا و هیاهوی عوام و حتی خودش باک نداشت و از کسانی نبود که وجهه ملی خود را به مصلحت کشورش ترجیح دهد. به ثروت و تمول، چه پول چه زمین و امثال آنها مطلقاً بیاعتنا بود. فزونی نمیطلبید. به همان اندازه که خرج خانهاش را تکافو کند راضی و قانع بود. در بانکها چه داخل و چه در خارج حساب نداشت؛ چون نه تنها موجودی نداشت بلکه مقروض هم بود. نقدینهاش برای مخارج روزانه در کشو میزش بود که هر قدر برمیداشت یادداشت میکرد و گاهی هم که از خانه بیرون میشد کشو میز را نمیبست…» </blockquote>کسانی که اتهامات زدهشده به فروغی را رد کرده و او را اندیشمند و وطنپرست نامیدهاند، به نامهی محرمانهی او برای نزدیکان و دوستانش استناد میکنند. فروغی در بخشی از این نامه چنین نوشته است:<blockquote>«هیچ امیدی برای ما نیست. اگر ایران ملتی داشت و افکاری بود، اوضاع خارجی از امروز بهتر برای ایران متصور نمیشد. با همه قدرتی که انگلیس دارد و امروز یکه مرد میدان است با ایران هیچ کار نمیتواند بکند، مجبور است هر روز تکرار و تأکید کند ما ایران را تمام و مستقل میخواهیم، حتی ملت خود انگلستان در این مسئله مدعی دولت است و غیر از این نمیتواند بگوید. فقط کاری که انگلیس میتواند بکند همین است که خود ما ایرانیها را به جان هم انداخته پوست یکدیگر را بکنیم و هیچ کاری نکنیم و متصل به او التماس کنیم که بیا فکری برای ما بکن. البته من میگویم که با انگلیس دوست باشیم و در عالم دوستی از او استفاده هم بکنیم. انگلیس هم در ایران منافعی دارد، نمیتوان آن را منکر شد و صمیمانه باید آن را رعایت کرد، اما این همه مستلزم آن نیست که ایران در مقابل انگلیس «کالمیت بین یدی الغسال» (مرده در دستان مردهشوی) باشد. من خودم این فقره را کتباً و شفاهاً به انگلیسها گفتهام و میگویم، تصدیق میکنند، اما چه فایده! یک دست بی صداست. ملت ایران باید صدا داشته باشد، افکار داشته باشد. ایران باید ملت داشته باشد. برای اصلاحات داخله بدون فوت دقیقهای باید به سرعت برق کار کرد. آمریکا برای هر نوع مساعدت حاضر است. با کمال یأسی که از مؤثر شدن حرفها داشتم این طول کلام را دادم و دیگر خسته شدم. مجال هم نیست. مقصود این بود که از اوضاع اطلاع پیدا کنید و سررشته به دست باشد و الا اینها که گفتم ولو اسباب ملالت خاطر باشد. ایران اول باید وجود پیدا کند تا بر وجودش اثر مترتب شود. وجود داشتن ایران وجود افکار عامه است، وجود افکار عامه بسته به این است که جماعتی ولو قلیل باشند و از روی بیغرضی در خیر مملکت کار بکنند و متفق باشند. اما افسوس، بس گفتم زبان من فرسود.»<ref name=":2" /></blockquote> | ||
== منابع == | == منابع == |
ویرایش