۱۳٬۱۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
'''روحالله خمینی،''' (سید روحالله مصطفوی)، (متولد ۱ مهرماه۱۲۸۱- مرگ ۱۳ خرداد ۱۳۶۸) به سید روحالله موسوی خمینی شهرت دارد. او از مراجع تقلید بهشمار میآمد که فعالیت سیاسی چندانی تا پیش از ۱۳۴۰ نداشت. اولین واکنش سیاسی او مخالفت با حق رأی زنان بود که ضمن قانون انجمنهای ولایتی و ایالتی تصویب شد.<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf کتاب خمینی دجال ضدبشر]- صفحه 5</ref> | '''روحالله خمینی،''' (سید روحالله مصطفوی)، (متولد ۱ مهرماه۱۲۸۱- مرگ ۱۳ خرداد ۱۳۶۸) به سید روحالله موسوی خمینی شهرت دارد. او از مراجع تقلید بهشمار میآمد که فعالیت سیاسی چندانی تا پیش از ۱۳۴۰ نداشت. اولین واکنش سیاسی او مخالفت با حق رأی زنان بود که ضمن قانون انجمنهای ولایتی و ایالتی تصویب شد.<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf کتاب خمینی دجال ضدبشر]- صفحه 5</ref> | ||
در ۱۳ خرداد سال ۱۳۴۲ خمینی در مدرسهی فیضیهی قم یک سخنرانی اعتراضی و شدیداللحن داشت. در آن زمان [[محمدرضا پهلوی| | در ۱۳ خرداد سال ۱۳۴۲ خمینی در مدرسهی فیضیهی قم یک سخنرانی اعتراضی و شدیداللحن داشت. در آن زمان [[محمدرضا پهلوی|محمدرضا شاه]] با [[انقلاب سفید]] به آمریکا روی آورده از انگلستان روی گردانده بود. آخوندها که با انگلستان و فئودالهای مورد حمایت او همراه بودند از این موضع ناراضی بودند. گفته میشود در همین دوران انگلیسیها به خمینی اطمینان دادند که شاه ضعیف است و در صورتی که وی علیه او موضعگیری کند از او حمایت خواهند کرد. | ||
این موضوع خمینی را در ایراد این سخنرانی تشجیع کرد. خمینی به همین دلیل بازداشت شد.<ref>کتاب خمینی دجال ضد بشر- صفحه [https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf 5]</ref>درسال ۱۳۴۳ پس از مخالفت با قانون کاپیتولاسیون به ترکیه تبعید شد.<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf کتاب خمینی دجال ضد بشر- صفحه 81]</ref> وی در سال ۱۳۴۴ به نجف رفت.<ref>مؤسسه نشر آثار امام خمینی- فصل پنجم</ref> | این موضوع خمینی را در ایراد این سخنرانی تشجیع کرد. خمینی به همین دلیل بازداشت شد.<ref>کتاب خمینی دجال ضد بشر- صفحه [https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf 5]</ref>درسال ۱۳۴۳ پس از مخالفت با قانون کاپیتولاسیون به ترکیه تبعید شد.<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf کتاب خمینی دجال ضد بشر- صفحه 81]</ref> وی در سال ۱۳۴۴ به نجف رفت.<ref>مؤسسه نشر آثار امام خمینی- فصل پنجم</ref> | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
از سال ۱۳۴۶ تا سال ۱۳۵۰ خمینی مجموعاً چهار موضعگیری داشت<ref>صحیفه نور</ref> و پس از آن یک سخنرانی علیه [[جشنهای ۲۵۰۰ ساله]] و شش سال بعد در مهرماه ۱۳۵۶ در برابر عدهای از طلاب نجف یک سخنرانی ایراد کرد که موضوع آن «هشدار نسبت به نفوذ افکار التقاطی و برداشتهای غلط از احکام سیاسی عبادی قرآن» بود.<ref>کتاب کوثر- مجموعه سخنرانیهای روحالله خمینی</ref> | از سال ۱۳۴۶ تا سال ۱۳۵۰ خمینی مجموعاً چهار موضعگیری داشت<ref>صحیفه نور</ref> و پس از آن یک سخنرانی علیه [[جشنهای ۲۵۰۰ ساله]] و شش سال بعد در مهرماه ۱۳۵۶ در برابر عدهای از طلاب نجف یک سخنرانی ایراد کرد که موضوع آن «هشدار نسبت به نفوذ افکار التقاطی و برداشتهای غلط از احکام سیاسی عبادی قرآن» بود.<ref>کتاب کوثر- مجموعه سخنرانیهای روحالله خمینی</ref> | ||
خمینی ۱۶ روز پس از خروج [[محمدرضا شاه پهلوی]] از ایران در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ وارد ایران شد. خمینی برخلاف وعدههایی که مبنی بر عدم مشارکت در سیاست و حاکمیت داده بود، با استفاده از موج حمایتهای مذهبی ومردمی، رهبری مطلقالعنان ایران را به دست گرفته با هر گونه دگراندیشی قاطعانه به مقابله برخاست. هواداران خمینی که در این دوران به سرکوب و حمله و هجوم به مراکز احزاب و سازمانهای مختلف میپرداختند، به فالانژ معروف بودند. آنها معمولاً دفاتر سازمانها و احزاب و میز کتابهایی را که جوانان در نقاط مختلف برای نشر عقاید و افکار خود به راه میانداختند مورد حمله قرار میدادند.<ref>[https://www.mojahedin.org/news/146288/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%DB%8C-%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D9%88-%D8%B3%D8%B1%D9%86%DA%AF%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%84%D8%B3%D9%84%D9%87-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%86% گزیدهیی از استراتژی قیام و سرنگونی – مسعود رجوی]</ref> | خمینی ۱۶ روز پس از خروج [[محمدرضا شاه پهلوی]] از ایران در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ وارد ایران شد. خمینی برخلاف وعدههایی که مبنی بر عدم مشارکت در سیاست و حاکمیت داده بود، با استفاده از موج حمایتهای مذهبی ومردمی، رهبری مطلقالعنان ایران را به دست گرفته با هر گونه دگراندیشی قاطعانه به مقابله برخاست. | ||
هواداران خمینی که در این دوران به سرکوب و حمله و هجوم به مراکز احزاب و سازمانهای مختلف میپرداختند، به فالانژ معروف بودند. آنها معمولاً دفاتر سازمانها و احزاب و میز کتابهایی را که جوانان در نقاط مختلف برای نشر عقاید و افکار خود به راه میانداختند مورد حمله قرار میدادند.<ref>[https://www.mojahedin.org/news/146288/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%DB%8C-%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D9%88-%D8%B3%D8%B1%D9%86%DA%AF%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%84%D8%B3%D9%84%D9%87-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%86% گزیدهیی از استراتژی قیام و سرنگونی – مسعود رجوی]</ref> | |||
در [[تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰|سی خرداد ۱۳۶۰]] این تهاجمات به اوج خود رسید. در این روز مردم و هواداران [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] یک تظاهرات نیم میلیونی در تهران در اعتراض به سرکوب سیاسی برگزار کردند. تظاهرات به فرمان شخص خمینی به گلوله بسته شد. سازمان مجاهدین خلق ایران این روز را پایان مبارزه مسالمتآمیز خود و آغاز مبارزه مسلحانه علیه خمینی اعلام کرد.<ref>[https://www.mojahedin.org/news/170202/سی-خرداد-پاسخ-به-ضرورت-تاریخ-قسمت-اول سایت مجاهد- 30 خرداد پاسخ به ضرورت تاریخ]</ref> | در [[تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰|سی خرداد ۱۳۶۰]] این تهاجمات به اوج خود رسید. در این روز مردم و هواداران [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] یک تظاهرات نیم میلیونی در تهران در اعتراض به سرکوب سیاسی برگزار کردند. تظاهرات به فرمان شخص خمینی به گلوله بسته شد. سازمان مجاهدین خلق ایران این روز را پایان مبارزه مسالمتآمیز خود و آغاز مبارزه مسلحانه علیه خمینی اعلام کرد.<ref>[https://www.mojahedin.org/news/170202/سی-خرداد-پاسخ-به-ضرورت-تاریخ-قسمت-اول سایت مجاهد- 30 خرداد پاسخ به ضرورت تاریخ]</ref> | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۳: | ||
== گاهشمار زندگی خمینی == | == گاهشمار زندگی خمینی == | ||
[[پرونده:روحالله خمینی در جوانی.jpg|جایگزین=روحالله خمینی در جوانی(سمت چپ)|بندانگشتی|روحالله خمینی در جوانی(سمت چپ)]] | [[پرونده:روحالله خمینی در جوانی.jpg|جایگزین=روحالله خمینی در جوانی(سمت چپ)|بندانگشتی|روحالله خمینی در جوانی(سمت چپ)]] | ||
خمینی در سال ۱۳۲۰ هجری قمری (۱۲۸۱شمسی) در خمین متولد شد. مادرش هاجر دختر میرزا احمد از اهالی همین شهر بود. پدرش مصطفی پسر احمد هندی بود که پیشتر ساکن کشمیر هندوستان بود. به گفته مرتضی پسندیده، برادر خمینی، پدر او در خمین شخص «بسیار بانفوذی بوده» و «خدمه و تفنگچی» داشته و «مشغول اداره امور مردم بوده است». وقتی که خمینی دو ساله بود، پدرش در مسیر سلطانآباد اراک مورد حمله یکی از همراهانش قرار گرفت و بهقتل رسید. بعدها خانواده خمینی به دربار [[مظفرالدین شاه|مظفرالدینشاه]] شکایت میکنند و به عینالدوله ملتجی میشوند تا سرانجام قاتل را قصاص میکنند. | خمینی در سال ۱۳۲۰ هجری قمری (۱۲۸۱شمسی) در خمین متولد شد. مادرش هاجر دختر میرزا احمد از اهالی همین شهر بود. پدرش مصطفی پسر احمد هندی بود که پیشتر ساکن کشمیر هندوستان بود. به گفته مرتضی پسندیده، برادر خمینی، پدر او در خمین شخص «بسیار بانفوذی بوده» و «خدمه و تفنگچی» داشته و «مشغول اداره امور مردم بوده است». | ||
وقتی که خمینی دو ساله بود، پدرش در مسیر سلطانآباد اراک مورد حمله یکی از همراهانش قرار گرفت و بهقتل رسید. بعدها خانواده خمینی به دربار [[مظفرالدین شاه|مظفرالدینشاه]] شکایت میکنند و به عینالدوله ملتجی میشوند تا سرانجام قاتل را قصاص میکنند. | |||
خمینی، دوران نوجوانی را در خمین گذراند. صرف و نحو و منطق را نزد برادر بزرگترش مرتضی پسندیده آموخت. از سال ۱۳۳۸ قمری (۱۲۹۸شمسی) بهترتیب در حوزههای اصفهان و اراک و قم تحصیل میکرد. | |||
در سال ۱۳۴۵ (۱۳۰۵شمسی) در حوزه قم سطوح عالیه آموزشهای آخوندی را به پایان رساند و در سال ۱۳۵۵ (۱۳۱۵شمسی) در شمار آخوندهای مدعی اجتهاد بود. مهمترین استاد خمینی شیخ عبدالکریم حائری، مؤسس حوزه قم، است که بهگفته آخوند رضا استادی به نوبه خود شاگرد [[شیخ فضلالله نوری]] بوده است. | |||
=== خمینی در دوران رضا شاه === | === خمینی در دوران رضا شاه === | ||
خمینی در این دوران در حوزه علمیه مشغول تحصیلات حوزوی بوده و هیچ گونه فعالیت سیاسی نداشت. در همین سالها و در آستانه سلطه کامل [[رضاشاه پهلوی|رضاشاه]]، نزدیک به دو دهه از [[انقلاب مشروطه]] سپری شده بود. این دوران همراه بود با آغاز [[نهضت جنگل|جنش گیلان]]، قیام خیابانی و پسیان و مبارزات تنگستانیها که مجموعاً فضای جامعه آن روزگار ایران را ملتهب میساخت. در سال ۱۲۹۹ [[شیخ محمد خیابانی|شیخ محمدخیابانی]] در تبریز به شهادت رسید و جنبش تنگستان سرکوب شد. در سال ۱۳۰۰ [[کلنل پسیان]] جان باخت و [[میرزا کوچک خان جنگلی|میرزا کوچکخان]] در کوههای گیلان به شهادت رسید. رضاخان در همین وضعیت بود که در سال ۱۳۰۲ به نخستوزیری رسید.<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf کتاب خمینی دجال ضد بشر صفحه 32]</ref> | خمینی در این دوران در حوزه علمیه مشغول تحصیلات حوزوی بوده و هیچ گونه فعالیت سیاسی نداشت. در همین سالها و در آستانه سلطه کامل [[رضاشاه پهلوی|رضاشاه]]، نزدیک به دو دهه از [[انقلاب مشروطه]] سپری شده بود. این دوران همراه بود با آغاز [[نهضت جنگل|جنش گیلان]]، قیام خیابانی و پسیان و مبارزات تنگستانیها که مجموعاً فضای جامعه آن روزگار ایران را ملتهب میساخت. | ||
در سال ۱۲۹۹ [[شیخ محمد خیابانی|شیخ محمدخیابانی]] در تبریز به شهادت رسید و جنبش تنگستان سرکوب شد. در سال ۱۳۰۰ [[کلنل پسیان]] جان باخت و [[میرزا کوچک خان جنگلی|میرزا کوچکخان]] در کوههای گیلان به شهادت رسید. رضاخان در همین وضعیت بود که در سال ۱۳۰۲ به نخستوزیری رسید.<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf کتاب خمینی دجال ضد بشر صفحه 32]</ref> | |||
یکی از وقایع بسیار مهمی که در آن دوران به وقوع پیوست حادثه خونین [[مسجد گوهرشاد]] در تیرماه ۱۳۱۴بود که بسیاری از روحانیون آن زمان به آن اعتراض کردند اما روحالله خمینی هیچ گونه موضوعگیری نسبت به این واقعه نداشت. در این واقعه، جمع کثیری از مردم بیگناه را قتلعام کردند وحدود یکصدنفر از روحانیون و افراد متنفذ را دستگیر و عدهیی از روحانیون، نظیر مرحوم آقا سیدیونس اردبیلی و مرحوم آقازاده را به تهران آورده محاکمه نمودند.<ref>نهضت روحانیون ایران- صفحه 165</ref> | یکی از وقایع بسیار مهمی که در آن دوران به وقوع پیوست حادثه خونین [[مسجد گوهرشاد]] در تیرماه ۱۳۱۴بود که بسیاری از روحانیون آن زمان به آن اعتراض کردند اما روحالله خمینی هیچ گونه موضوعگیری نسبت به این واقعه نداشت. | ||
در این واقعه، جمع کثیری از مردم بیگناه را قتلعام کردند وحدود یکصدنفر از روحانیون و افراد متنفذ را دستگیر و عدهیی از روحانیون، نظیر مرحوم آقا سیدیونس اردبیلی و مرحوم آقازاده را به تهران آورده محاکمه نمودند.<ref>نهضت روحانیون ایران- صفحه 165</ref> | |||
اطرافیان خمینی بسیار تلاش کردهاند که برای سکوت او در دوره [[رضاشاه]] توجیهاتی بیاورند<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf کتاب خمینی دجال ضد بشر صفحه 37]</ref> و فیالمثل در کتاب «نهضت امام خمینی» آوردهاند:<blockquote>«امام خمینی از آنجا که همواره از تدابیر کافی و درایت و بصیرت سرشار برخوردار میباشد، توانست با تاکتیک و نهانکاریها که از دستورات و تعالیم زنده اسلام است و تقیه نام دارد، رژیم و کارشناسهای داخلی و خارجی آن را غافلگیر سازد.»<ref>بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی – صفحه 97</ref></blockquote> | اطرافیان خمینی بسیار تلاش کردهاند که برای سکوت او در دوره [[رضاشاه]] توجیهاتی بیاورند<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf کتاب خمینی دجال ضد بشر صفحه 37]</ref> و فیالمثل در کتاب «نهضت امام خمینی» آوردهاند:<blockquote>«امام خمینی از آنجا که همواره از تدابیر کافی و درایت و بصیرت سرشار برخوردار میباشد، توانست با تاکتیک و نهانکاریها که از دستورات و تعالیم زنده اسلام است و تقیه نام دارد، رژیم و کارشناسهای داخلی و خارجی آن را غافلگیر سازد.»<ref>بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی – صفحه 97</ref></blockquote> | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۲۶: | ||
==== اولین موضع گیری سیاسی روحالله خمینی ==== | ==== اولین موضع گیری سیاسی روحالله خمینی ==== | ||
اولین مخالفت علنی خمینی با شاه، مربوط به انجمنهای ایالتی و ولایتی است که دولت وقت به نخستوزیری اسدالله علم در تاریخ ۱۶مهر ۱۳۴۱ تصویب کرد. علت اصلی برآشفتگی خمینی این بود که در مصوبه مزبور برای نخستینبار به زنان حق رأی داده شده بود. در این مصوبه همچنین قید اسلام از شرایط انتخابشوندگان و انتخابکنندگان برداشته شده بود و در مراسم سوگند بهجای قرآن گفته شده بود کتاب آسمانی. این دو نکته نیز از موضوعات مورد اعتراض خمینی بود. او دراین رابطه گفته بود:<blockquote>«زنها را وارد کردهاید در ادارات، ببینید در هر ادارهای که وارد شدند آن اداره فلج شد. فعلاً محدود است. علما میگویند توسعه ندهید. به استانها نفرستید. زن اگر وارد هر دستگاهی شد، اوضاع را به هم میزند. میخواهید استقلالتان را زنها تأمین کنند؟»<ref>[http://www.dw.com/fa-ir/مخالفان-حق-رای-زنان-از-آیتالله-خمینی-تا-احزاب- دویچه وله فارسی- مخالفان حق رای زنان از آیت الله خمینی تا احزاب سیاسی]</ref></blockquote> | اولین مخالفت علنی خمینی با شاه، مربوط به انجمنهای ایالتی و ولایتی است که دولت وقت به نخستوزیری [[اسدالله علم]] در تاریخ ۱۶مهر ۱۳۴۱ تصویب کرد. علت اصلی برآشفتگی خمینی این بود که در مصوبه مزبور برای نخستینبار به زنان حق رأی داده شده بود. در این مصوبه همچنین قید اسلام از شرایط انتخابشوندگان و انتخابکنندگان برداشته شده بود و در مراسم سوگند بهجای قرآن گفته شده بود کتاب آسمانی. این دو نکته نیز از موضوعات مورد اعتراض خمینی بود. او دراین رابطه گفته بود:<blockquote>«زنها را وارد کردهاید در ادارات، ببینید در هر ادارهای که وارد شدند آن اداره فلج شد. فعلاً محدود است. علما میگویند توسعه ندهید. به استانها نفرستید. زن اگر وارد هر دستگاهی شد، اوضاع را به هم میزند. میخواهید استقلالتان را زنها تأمین کنند؟»<ref>[http://www.dw.com/fa-ir/مخالفان-حق-رای-زنان-از-آیتالله-خمینی-تا-احزاب- دویچه وله فارسی- مخالفان حق رای زنان از آیت الله خمینی تا احزاب سیاسی]</ref></blockquote> | ||
==== تلگرامهای روحالله خمینی به شاه ==== | ==== تلگرامهای روحالله خمینی به شاه ==== | ||
در تاریخ ۱۵ آبان ۴۱ خمینی تلگرام دیگری خطاب به شاه ارسال میکند و از علم نزد او شکایت میکند. خمینی دراین تلگرام در عین ابراز شکایت، اسدالله علم را خرابکننده چهره اعلیحضرت معرفی میکند. او همچنین کتب آسمانی غیر از قرآن را که در قانون کاپیتولاسیون، سوگند خوردن به آنها مجاز شمرده شده بود، ضاله معرفی میکند:<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf کتاب خمینی دجال ضد بشر]</ref> <blockquote>«آقای علم تخلف خود از قانون اسلام و قانون اساسی را اعلام و برملا نموده، آقای اسدالله علم گمان کرده با تبدیل کردن قسم به قرآن مجید به کتاب آسمانی ممکن است. قرآن کریم را از رسمیت انداخت و اوستا و انجیل و بعضی کتب ضاله را قرین آن یا به جای آن قرار داد. این جانب به حکم خیرخواهی برای ملت اسلام اعلیحضرت را متوجه میکنم. | در تاریخ ۱۵ آبان ۴۱ خمینی تلگرام دیگری خطاب به شاه ارسال میکند و از علم نزد او شکایت میکند. خمینی دراین تلگرام در عین ابراز شکایت، اسدالله علم را خرابکننده چهره اعلیحضرت معرفی میکند. او همچنین کتب آسمانی غیر از قرآن را که در قانون کاپیتولاسیون، سوگند خوردن به آنها مجاز شمرده شده بود، ضاله معرفی میکند:<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf کتاب خمینی دجال ضد بشر]</ref> <blockquote>«آقای علم تخلف خود از قانون اسلام و قانون اساسی را اعلام و برملا نموده، آقای اسدالله علم گمان کرده با تبدیل کردن قسم به قرآن مجید به کتاب آسمانی ممکن است. قرآن کریم را از رسمیت انداخت و اوستا و انجیل و بعضی کتب ضاله را قرین آن یا به جای آن قرار داد. | ||
این جانب به حکم خیرخواهی برای ملت اسلام اعلیحضرت را متوجه میکنم. | |||
به این که اطمینان نفرمایید به عناصری که با چاپلوسی و اظهار چاکری و خانهزادی میخواهند تمام کارهای خلاف دین و قانون را کرده به اعلیحضرت نسبت دهند و قانون اساسی را که ضامن ملیت و سلطنت است با تصویبنامه خائنانه و غلط از اعتبار بیندازند.»<ref>[http://www.imam-khomeini.ir/fa/n3434/سرویس_های_اطلاع_رسانی/نگاه_روز/تلگرام_امام_ پرتال خمینی – تلگرام امام به شاه]</ref> </blockquote>یکی از پیروان خمینی در توضیح و توجیه لحن منعطف خمینی در نامه به شاه مینویسد:<blockquote>«در مورد خودداری از حمله و اعتراض مستقیم به شخص شاه باید گفت که این، در آن شرایط از ژرفنگری و دوراندیشی امام خمینی سرچشمه میگرفته است. زیرا درست است که کارگردان اصلی و طراح تمام تغییر و تحول ارتجاعی و استعماری در ایران شخص شاه بود… و بقیه جز مهرههای بیاراده و در دست شاه چیزی نیستند، | |||
ولی از آنجا که در آن اوضاع و شرایط امام خمینی هنوز قدرت مردمی کافی در اختیار نداشت… نمیتوانست به میدان شاه برود و رسماً با او روبرو شود…»<ref>بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی»، ص 161</ref></blockquote> | |||
==== مواضع سیاسی روحالله خمینی بین سالهای ۴۱ تا ۴۳ ==== | ==== مواضع سیاسی روحالله خمینی بین سالهای ۴۱ تا ۴۳ ==== | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۴۷: | ||
==== تبعید به ترکیه و نجف ==== | ==== تبعید به ترکیه و نجف ==== | ||
[[پرونده:خانه روحالله خمینی در نجف.jpg|جایگزین=خانه روحالله خمینی در نجف|بندانگشتی|336x336px|خانه روحالله خمینی در نجف ]] | [[پرونده:خانه روحالله خمینی در نجف.jpg|جایگزین=خانه روحالله خمینی در نجف|بندانگشتی|336x336px|خانه روحالله خمینی در نجف ]] | ||
در ۴ آبان ۴۳ وی در سخنانی که علیه قانون [[کاپیتولاسیون]] ایراد کرد، با تدریس معلمان زن در مدارس پسرانه و تدریس معلمان مرد در مدارس دخترانه مخالفت میکند: <blockquote>«اگر نفوذ روحانیون باشد، نمیگذارد دختران عفیف مردم در مدارس، زیر دست جوانها باشند، زنها را به مدرسه پسرانه و مردها را به مدرسه دخترانه بفرستند و فساد به راه بیندازند.»<ref>صحیفه نور- صفحه 104</ref></blockquote>او همچنین علیه حق مصونیت اتباع آمریکایی اینچنین اعتراض میکند: <blockquote>«استقلال ما را فروختند، … عزت ما پایکوب شد، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران پایکوب شد… اگر یک آشپز آمریکایی مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند زیرپا منکوب کند، پلیس ایران حق ندارد جلوی او را بگیرد، دادگاههای ایران حق ندارد محاکمه کنند… باید برود آمریکا… اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست میکنند اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، … هیچکس حق تعرض ندارد…»<ref>صحیفه نور- صفحه 102</ref></blockquote>پس از این سخنرانی خمینی به ترکیه تبعید و پس از مدت کوتاهی به نجف رفت. او در نجف اساساً فعالیت سیاسی نداشت. در این فرصت وی کتاب تحریرالوسیله را نوشت که از ضروریات برخورداری از رتبه مرجعیت بود. این کتاب البته در اصل حاشیهای بر رسالهای به نام وسیلهالنجاه است که توسط سید ابوالحسن اصفهانی نوشته شده است.<ref>تحریر الوسیله- چاپ بیروت</ref> | در ۴ آبان ۴۳ وی در سخنانی که علیه قانون [[کاپیتولاسیون]] ایراد کرد، با تدریس معلمان زن در مدارس پسرانه و تدریس معلمان مرد در مدارس دخترانه مخالفت میکند: <blockquote>«اگر نفوذ روحانیون باشد، نمیگذارد دختران عفیف مردم در مدارس، زیر دست جوانها باشند، زنها را به مدرسه پسرانه و مردها را به مدرسه دخترانه بفرستند و فساد به راه بیندازند.»<ref>صحیفه نور- صفحه 104</ref></blockquote>او همچنین علیه حق مصونیت اتباع آمریکایی اینچنین اعتراض میکند: <blockquote>«استقلال ما را فروختند، … عزت ما پایکوب شد، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران پایکوب شد… اگر یک آشپز آمریکایی مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند زیرپا منکوب کند، پلیس ایران حق ندارد جلوی او را بگیرد، دادگاههای ایران حق ندارد محاکمه کنند… باید برود آمریکا… | ||
اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست میکنند اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، … هیچکس حق تعرض ندارد…»<ref>صحیفه نور- صفحه 102</ref></blockquote>پس از این سخنرانی خمینی به ترکیه تبعید و پس از مدت کوتاهی به نجف رفت. او در نجف اساساً فعالیت سیاسی نداشت. در این فرصت وی کتاب تحریرالوسیله را نوشت که از ضروریات برخورداری از رتبه مرجعیت بود. این کتاب البته در اصل حاشیهای بر رسالهای به نام وسیلهالنجاه است که توسط سید ابوالحسن اصفهانی نوشته شده است.<ref>تحریر الوسیله- چاپ بیروت</ref> | |||
==== مواضع خمینی در سالهای ۵۰ تا ۵۷ ==== | ==== مواضع خمینی در سالهای ۵۰ تا ۵۷ ==== | ||
خمینی در سال ۱۳۵۰ یک سخنرانی علیه [[جشنهای ۲۵۰۰ ساله]] شاه داشت. همچنین سخنرانی دیگری که مربوط به ایران نبود. وی پس از آن به مدت شش سال خاموشی گزید و هیچ اظهار نظری از وی مشاهده نشد.<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf خمینی دجال ضد بشر- صفحه 144]</ref> این سالها مقارن با اوجگیری مبارزه رادیکال سازمانهایی مثل [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین]] و [[سازمان چریکهای فدایی خلق ایران|چریکهای فدایی]] با شاه بود، نقش خمینی را بسیار کمرنگ میکرد. وی همچنین حاضر به حمایت از آنها در برابر شاه نشد. | خمینی در سال ۱۳۵۰ یک سخنرانی علیه [[جشنهای ۲۵۰۰ ساله]] شاه داشت. همچنین سخنرانی دیگری که مربوط به ایران نبود. وی پس از آن به مدت شش سال خاموشی گزید و هیچ اظهار نظری از وی مشاهده نشد.<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf خمینی دجال ضد بشر- صفحه 144]</ref> این سالها مقارن با اوجگیری مبارزه رادیکال سازمانهایی مثل [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین]] و [[سازمان چریکهای فدایی خلق ایران|چریکهای فدایی]] با شاه بود، نقش خمینی را بسیار کمرنگ میکرد. وی همچنین حاضر به حمایت از آنها در برابر شاه نشد. | ||
حمید روحانی از اعضای دفتر خمینی در نجف در این باره مینویسد: <blockquote>«بسیاری از افراد را میشناسم که بر این اعتقاد بودند که دیگر نقش امام در مبارزه و در نهضت به پایان رسیده است و امام با عدم تأیید مجاهدین در واقع شکست خود را امضا کرده است. این افراد باور داشتند که امام از صحنه مبارزه کنار رفتهاند.»<ref>[https://www.hambastegimeli.com/%D8%AF%D9%8A%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7/62340-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85%DB%8C-%E2%80%8C-%C2%AB%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%A7%D8%AA%C2%BB-%D8%AE%D9%85%DB%8 عبدالعلی معصومی- مبارزات خمینی در دوره تبعید]</ref></blockquote>خمینی همچنین در مهرماه ۵۶ یک سخنرانی برای طلاب نجف داشت که در آن برداشتهای نوگرا و مشخصا [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین]] را به لحاظ تئوریک هدف قرار میداد. او در سخنرانی خود گفت: <blockquote>«حالا یک دستهیی پیدا شده که اصل تمام احکام اسلام را میگویند برای این است که یک عدالت اجتماعی پیدا بشود؛ طبقات از بین برود. اصلاً اسلام دیگر چیزی ندارد، توحیدش هم عبارت از توحید در این است که ملتها همه به طور عدالت و به طور تساوی با هم زندگی بکنند؛ یعنی، زندگی حیوانی علیالسواء، یک علفی همه بخورند و علیالسواء با هم زندگی کنند و به هم کار نداشته باشند؛ همه از یک آخوری بخورند… | حمید روحانی از اعضای دفتر خمینی در نجف در این باره مینویسد: <blockquote>«بسیاری از افراد را میشناسم که بر این اعتقاد بودند که دیگر نقش امام در مبارزه و در نهضت به پایان رسیده است و امام با عدم تأیید مجاهدین در واقع شکست خود را امضا کرده است. این افراد باور داشتند که امام از صحنه مبارزه کنار رفتهاند.»<ref>[https://www.hambastegimeli.com/%D8%AF%D9%8A%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7/62340-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85%DB%8C-%E2%80%8C-%C2%AB%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%A7%D8%AA%C2%BB-%D8%AE%D9%85%DB%8 عبدالعلی معصومی- مبارزات خمینی در دوره تبعید]</ref></blockquote>خمینی همچنین در مهرماه ۵۶ یک سخنرانی برای طلاب نجف داشت که در آن برداشتهای نوگرا و مشخصا [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین]] را به لحاظ تئوریک هدف قرار میداد. او در سخنرانی خود گفت: <blockquote>«حالا یک دستهیی پیدا شده که اصل تمام احکام اسلام را میگویند برای این است که یک عدالت اجتماعی پیدا بشود؛ طبقات از بین برود. اصلاً اسلام دیگر چیزی ندارد، توحیدش هم عبارت از توحید در این است که ملتها همه به طور عدالت و به طور تساوی با هم زندگی بکنند؛ یعنی، زندگی حیوانی علیالسواء، یک علفی همه بخورند و علیالسواء با هم زندگی کنند و به هم کار نداشته باشند؛ همه از یک آخوری بخورند… | ||
میگویند: اصلاً مطلبی نیست اسلام آمده است که آدم بسازد یعنی یک آدمی که طبقه نداشته باشد دیگر؛ همین را بسازد؛ یعنی حیوان بسازد. اسلام آمده است که انسان بسازد، اما انسان بیطبقه…»<ref>کوثر- صفحه 268</ref> </blockquote>در دیماه ۱۳۵۵ جیمی کارتر با شعار حقوق بشر در آمریکا به ریاست جمهوری رسید. براساس جمعبندی | میگویند: اصلاً مطلبی نیست اسلام آمده است که آدم بسازد یعنی یک آدمی که طبقه نداشته باشد دیگر؛ همین را بسازد؛ یعنی حیوان بسازد. اسلام آمده است که انسان بسازد، اما انسان بیطبقه…»<ref>کوثر- صفحه 268</ref> </blockquote>در دیماه ۱۳۵۵ جیمی کارتر با شعار حقوق بشر در آمریکا به ریاست جمهوری رسید. براساس جمعبندی کمیسیون سهجانبه، برژینسکی رئیس و تئوریسین کمیسیون مزبور به این نتیجه رسیده بود که تلاش مردم برای کسب حقوق خود، اوضاعی انفجاری پدیدآورده و بنابراین کاری که ایالات متحده میتواند بکند، کوشش برای انداختن تحول از مسیر آشوب و هرج و مرج، به مسیر انتقال منظم است. | ||
محصول این تغییر باز شدن فضای سیاسی در ایران پس از بازگشت شاه از سفرش به آمریکا بود. در همین دوران بود که خمینی در سخنرانی به مناسبت مرگ پسرش مصطفی آخوندها را به استفاده از فرجهای که پیدا شده فراخواند:<blockquote>«امروز یک فرجه پیدا شده. من عرض میکنم به شما یک فرجه پیدا شده. اگر این فرجه پیدا نشده بود، این اوضاع امروز نمیشد در ایران. اگر الان غنیمت بشمارند این را این فرصت است. این فرصت را غنیمت بشمارند آقایان. بنویسند، اعتراض کنند الان نویسندههای احزاب دارند مینویسند، امضا میکنند، اشکال میکنند، … شما هم بنویسید… امروز روزی است که باید گفت و پیش میبرید؛ و من خوف آن دارم که خدای نخواسته این فرجه از دست برود… خوب ما دیدیم که چندین نفر اشکال کردند… امضا کردند و کسی هم کارشان نداشت…»<ref>صحیفه نور – صفحه 266</ref> </blockquote> | محصول این تغییر باز شدن فضای سیاسی در ایران پس از بازگشت شاه از سفرش به آمریکا بود. در همین دوران بود که خمینی در سخنرانی به مناسبت مرگ پسرش مصطفی آخوندها را به استفاده از فرجهای که پیدا شده فراخواند:<blockquote>«امروز یک فرجه پیدا شده. من عرض میکنم به شما یک فرجه پیدا شده. اگر این فرجه پیدا نشده بود، این اوضاع امروز نمیشد در ایران. اگر الان غنیمت بشمارند این را این فرصت است. این فرصت را غنیمت بشمارند آقایان. بنویسند، اعتراض کنند الان نویسندههای احزاب دارند مینویسند، امضا میکنند، اشکال میکنند، … شما هم بنویسید… امروز روزی است که باید گفت و پیش میبرید؛ و من خوف آن دارم که خدای نخواسته این فرجه از دست برود… خوب ما دیدیم که چندین نفر اشکال کردند… امضا کردند و کسی هم کارشان نداشت…»<ref>صحیفه نور – صفحه 266</ref> </blockquote> | ||
خط ۱۹۱: | خط ۲۰۷: | ||
== خمینی در ایران == | == خمینی در ایران == | ||
=== پرواز به تهران === | === پرواز به تهران === | ||
یکی از مسائل مورد توجه پرواز خمینی امنیت و تسهیلات آن بود. | یکی از مسائل مورد توجه پرواز خمینی امنیت و تسهیلات آن بود. محسن رفیقدوست راننده ماشین خمینی در مسیر مهرآباد تا بهشت زهرا در مصاحبهای خود را مسئول امنیت ورود خمینی معرفی میکند. او توضیح میدهد که دستیارش در تأمین امنیت بروجردی بوده است و در این کار از کمک ۵۰ نفر از «بچههای کار کرده و سلاح دیده» برخوردار بوده است. مطابق این مصاحبه کل تسلیحات این افراد تنها دو قبضه مسلسل بوده است. بسیاری بر این باورند که این ترتیبات امنیتی تنها ویترین جلویی صحنه راتشکیل میداد و ستاد واقعی که آوردن خمینی از پاریس را هدایت میکرد ستاد مشترک ارتش شاه به فرماندی ژنرال هایزر معاون سرفرماندهی پیمان ناتو بود.<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf خمینی دجال ضد بشر – صفحه 205]</ref> | ||
قرهباغی در خاطرات خود میگوید:<blockquote>«نخستوزیر، شورای امنیت ملی را برای بررسی ترتیب مراسم آمدن آقای خمینی دعوت نمود… آقای بختیار به سپهبد مقدم و سپهبد رحیمی فرماندار نظامی تهران و رئیس شهربانی کشور تأکید کرد که اقدامات امنیتی لازم را در هنگام ورود آقای خمینی به موقع اجرا بگذارند و علاوه بر آن سپهبد ربیعی، فرمانده نیروی هوایی، را نیز مأمور امنیت پرواز و امور داخلی فرودگاه مهرآباد نمود.»<ref>اعترافات ژنرال- صفحه 279 و 280</ref></blockquote>روحالله خمینی در روز ۱۲ بهمن در فرودگاه مهرآباد فرود آمد. | قرهباغی در خاطرات خود میگوید:<blockquote>«نخستوزیر، شورای امنیت ملی را برای بررسی ترتیب مراسم آمدن آقای خمینی دعوت نمود… آقای بختیار به سپهبد مقدم و سپهبد رحیمی فرماندار نظامی تهران و رئیس شهربانی کشور تأکید کرد که اقدامات امنیتی لازم را در هنگام ورود آقای خمینی به موقع اجرا بگذارند و علاوه بر آن سپهبد ربیعی، فرمانده نیروی هوایی، را نیز مأمور امنیت پرواز و امور داخلی فرودگاه مهرآباد نمود.»<ref>اعترافات ژنرال- صفحه 279 و 280</ref></blockquote>روحالله خمینی در روز ۱۲ بهمن در فرودگاه مهرآباد فرود آمد. | ||
=== تشکیل دولت موقت === | === تشکیل دولت موقت === | ||
حکم انتصاب [[مهدی بازرگان|بازرگان]] به عنوان نخستوزیر دولت موقت در تاریخ ۱۵ بهمن ۵۷–۶ربیع الاول ۹۹ - توسط خمینی امضا شد و روز بعد در حضور خبرنگاران توسط [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] قرائت گردید. سپس ابراهیم یزدی ترجمه انگلیسی آن را برای خبرنگاران خارجی خواند. خمینی دراین حکم خطاب به بازرگان تصریح نمود:<blockquote>«به موجب اعتمادی که به ایمان راسخ شما به مکتب مقدس اسلام و اطلاعی که از سوابقتان از مبارزات اسلامی و ملی دارم، جنابعالی را بدون در نظر گرفتن روابط حزبی و بستگی به گروهی خاص مأمور تشکیل دولت موقت مینمایم.»<ref>کوثر- جدل سوم- صفحه 150</ref></blockquote>با اینهمه دولت بازرگان کمتر از یکسال سرپا بود و پس از آنکه خمینی پایبندی خود به تعهداتش مبنی بر انتقال آرام حکومت را به انجام رسانید و از ثبات حکومت اطمینان حاصل کرد وی را به کمک جریانی که توسط موسوی خوئینیها هدایت میشد، برکنار کرد.<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf خمینی دجال ضد بشر- صفحه 320]</ref> | حکم انتصاب [[مهدی بازرگان|مهندس مهدی بازرگان]] به عنوان نخستوزیر دولت موقت در تاریخ ۱۵ بهمن ۵۷–۶ربیع الاول ۹۹ - توسط خمینی امضا شد و روز بعد در حضور خبرنگاران توسط [[اکبر هاشمی رفسنجانی]] قرائت گردید. سپس ابراهیم یزدی ترجمه انگلیسی آن را برای خبرنگاران خارجی خواند. خمینی دراین حکم خطاب به بازرگان تصریح نمود:<blockquote>«به موجب اعتمادی که به ایمان راسخ شما به مکتب مقدس اسلام و اطلاعی که از سوابقتان از مبارزات اسلامی و ملی دارم، جنابعالی را بدون در نظر گرفتن روابط حزبی و بستگی به گروهی خاص مأمور تشکیل دولت موقت مینمایم.»<ref>کوثر- جدل سوم- صفحه 150</ref></blockquote>با اینهمه دولت بازرگان کمتر از یکسال سرپا بود و پس از آنکه خمینی پایبندی خود به تعهداتش مبنی بر انتقال آرام حکومت را به انجام رسانید و از ثبات حکومت اطمینان حاصل کرد وی را به کمک جریانی که توسط موسوی خوئینیها هدایت میشد، برکنار کرد.<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf خمینی دجال ضد بشر- صفحه 320]</ref> | ||
[[پرونده:خمینی ضد بشر.jpg|جایگزین=روح الله خمینی پس از رسیدن به قدرت|بندانگشتی|روح الله خمینی پس از رسیدن به قدرت]] | [[پرونده:خمینی ضد بشر.jpg|جایگزین=روح الله خمینی پس از رسیدن به قدرت|بندانگشتی|روح الله خمینی پس از رسیدن به قدرت]] | ||
=== تنظیم با احزاب سیاسی === | === تنظیم با احزاب سیاسی === | ||
خمینی پس از به قدرت رسیدن تمامی قولهای پیشین خود را زیر پا گذاشت و اجازه فعالیت به هیچیک از احزاب و | خمینی پس از به قدرت رسیدن تمامی قولهای پیشین خود را زیر پا گذاشت و اجازه فعالیت به هیچیک از احزاب و سازمانهای سیاسی نداد. طرفداران خمینی به طور مستمر دفاتر احزاب سیاسی به ویژه [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین]] را مورد حمله قرار میدادند. در آن زمان احزاب سیاسی چون مجاهدین و [[سازمان چریکهای فدایی خلق ایران|چریکهای فدایی]] در فضای آزادیهای موجود پس از انقلاب فعالیت سیاسی مسالمتآمیز داشتند. | ||
خمینی در ۱۹ اسفند در مورد [[رفراندوم جمهوری اسلامی]] گفت: <blockquote>«جمهوری اسلامی، نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم، ما اسلام را میخواهیم. ملت ما اسلام را میخواهند… ملت ما یکپارچه خواهان جمهوری اسلامی است… کمونیستها هم باید جمهوری اسلامی بخواهند… همه باید جمهوری اسلامی بخواهند… قلمها را بشکنید و به اسلام پناه بیاورید. آنها که میخواهند کلمه دموکراتیک را بر این عبارت اضافه کنند؛ آنها غربزدگانی هستند که نمیفهمند جاهلاند… جمهوری دموکراتیک یعنی جمهوری غربی یعنی بیبندوباری غرب»<ref>کیهاان- 19 اسفند 1358</ref></blockquote>[[آیتالله طالقانی]] در دومین نماز جمعه ماه رمضان در دانشگاه تهران در مورد حملات علیه سازمانها واحزاب گفت:<blockquote>«حمله بهجلسات، میتینگها، کتابخانهها و پارهکردن اعلامیهها عملی غیراسلامی است… این کار بهوسیله عناصر ناآگاه یا آلت دست انجام میشود…»<ref>نشریه مجاهد شماره 3، 15مرداد 1358</ref></blockquote> | خمینی در ۱۹ اسفند در مورد [[رفراندوم جمهوری اسلامی]] گفت: <blockquote>«جمهوری اسلامی، نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم، ما اسلام را میخواهیم. ملت ما اسلام را میخواهند… ملت ما یکپارچه خواهان جمهوری اسلامی است… کمونیستها هم باید جمهوری اسلامی بخواهند… همه باید جمهوری اسلامی بخواهند… قلمها را بشکنید و به اسلام پناه بیاورید. | ||
آنها که میخواهند کلمه دموکراتیک را بر این عبارت اضافه کنند؛ آنها غربزدگانی هستند که نمیفهمند جاهلاند… جمهوری دموکراتیک یعنی جمهوری غربی یعنی بیبندوباری غرب»<ref>کیهاان- 19 اسفند 1358</ref></blockquote>[[آیتالله طالقانی]] در دومین نماز جمعه ماه رمضان در دانشگاه تهران در مورد حملات علیه سازمانها واحزاب گفت:<blockquote>«حمله بهجلسات، میتینگها، کتابخانهها و پارهکردن اعلامیهها عملی غیراسلامی است… این کار بهوسیله عناصر ناآگاه یا آلت دست انجام میشود…»<ref>نشریه مجاهد شماره 3، 15مرداد 1358</ref></blockquote> | |||
=== انقلاب فرهنگی جمهوری اسلامی === | === انقلاب فرهنگی جمهوری اسلامی === | ||
خط ۲۰۸: | خط ۲۲۶: | ||
در اول اردیبهشت سال ۱۳۵۹مهلت سه روزه شورای انقلاب به گروههای سیاسی، برای تخلیه دفاتر خود در دانشگاهها به پایان رسید.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/o2_revolution/389137.html رادیو فردا- انقلاب فرهنگی رویارویی سیاسی یا اسلامی کردن دانشگاه]</ref> | در اول اردیبهشت سال ۱۳۵۹مهلت سه روزه شورای انقلاب به گروههای سیاسی، برای تخلیه دفاتر خود در دانشگاهها به پایان رسید.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/o2_revolution/389137.html رادیو فردا- انقلاب فرهنگی رویارویی سیاسی یا اسلامی کردن دانشگاه]</ref> | ||
از آنجا که دانشگاهها در آن زمان محل نشو و نمای سازمانها و احزاب سیاسی بودند به این ترتیب خمینی میخواست با تعطیل کردن و تصفیه دانشگاهها هرگونه صدای مخالف را خاموش کند. تهاجم به دانشگاهها در ۲۹ فروردین ماه ۱۳۵۹ از دانشگاه تبریز آغاز شده و سپس در دانشگاههای دیگر انجام شد. تمامی دانشگاههای کشور تا سال ۱۳۶۱ تعطیل بوده و در این مدت بسیاری از دانشجویان و اساتید دانشگاه اخراج یا دستگیر شدند. صادق زیباکلام که به همراه عبدالکریم سروش خود از دستاندرکاران اجرایی کردن [[انقلاب فرهنگی]] بودهاست بعدها در مورد آن میگوید:<blockquote>«اتفاق بدی هم افتاد و آن تصفیههای هولناک سیاسی و عقیدتی بود … صدها تن از اساتید دانشگاهها به جرم این که طرفدار حکومت نیستند و یا دارای اندیشه اسلامی نبودند متأسفانه از دانشگاه اخراج شدند. این اساتید سرمایههای این مملکت بودند. اینان کسانی بودند که از بهترین دانشگاههای آمریکا و اروپا فارغالتحصیل شده بودند. | از آنجا که دانشگاهها در آن زمان محل نشو و نمای سازمانها و احزاب سیاسی بودند به این ترتیب خمینی میخواست با تعطیل کردن و تصفیه دانشگاهها هرگونه صدای مخالف را خاموش کند. تهاجم به دانشگاهها در ۲۹ فروردین ماه ۱۳۵۹ از دانشگاه تبریز آغاز شده و سپس در دانشگاههای دیگر انجام شد. تمامی دانشگاههای کشور تا سال ۱۳۶۱ تعطیل بوده و در این مدت بسیاری از دانشجویان و اساتید دانشگاه اخراج یا دستگیر شدند. | ||
صادق زیباکلام که به همراه عبدالکریم سروش خود از دستاندرکاران اجرایی کردن [[انقلاب فرهنگی]] بودهاست بعدها در مورد آن میگوید:<blockquote>«اتفاق بدی هم افتاد و آن تصفیههای هولناک سیاسی و عقیدتی بود … صدها تن از اساتید دانشگاهها به جرم این که طرفدار حکومت نیستند و یا دارای اندیشه اسلامی نبودند متأسفانه از دانشگاه اخراج شدند. این اساتید سرمایههای این مملکت بودند. اینان کسانی بودند که از بهترین دانشگاههای آمریکا و اروپا فارغالتحصیل شده بودند. | |||
شوک عظیمی از دست دادن این اساتید به پیکر دانشگاه وارد کرد. به علاوه شمار زیادی از دانشجویان به دلیل هواداری، همکاری و یا عضویت در گروههایی که به عنوان گروه معاند و مخالف نظام توصیف میشدند، مثل پیشگام، [[سازمان چریکهای فدایی خلق ایران|چریکهای فدایی خلق]]، تودهای، [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]]، از تحصیل محروم شدند.»<ref>[https://www.radiofarda.com/a/o2_revolution/389137.html سایت رادیو فردا – انقلاب فرهنگی رویارویی سیاسی یا اسلامی کردن دانشگاه]</ref> </blockquote>صادق زیباکلام اضافه میکند:<blockquote>«این دلیل دیگری بود که من را به این نتیجه رساند که اصل تمام آنچه ما انجام میدادیم نمیتوانسته درست باشد و آنچه به نام انقلاب فرهنگی صورت گرفت به نفع، انقلاب، اسلام، نظام و ایران نبود…»<ref>[https://www.radiofarda.com/a/o2_revolution/389137.html سایت رادیو فردا – انقلاب فرهنگی رویارویی سیاسی یا اسلامی کردن دانشگاه]</ref></blockquote> | شوک عظیمی از دست دادن این اساتید به پیکر دانشگاه وارد کرد. | ||
به علاوه شمار زیادی از دانشجویان به دلیل هواداری، همکاری و یا عضویت در گروههایی که به عنوان گروه معاند و مخالف نظام توصیف میشدند، مثل پیشگام، [[سازمان چریکهای فدایی خلق ایران|چریکهای فدایی خلق]]، تودهای، [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]]، از تحصیل محروم شدند.»<ref>[https://www.radiofarda.com/a/o2_revolution/389137.html سایت رادیو فردا – انقلاب فرهنگی رویارویی سیاسی یا اسلامی کردن دانشگاه]</ref> </blockquote>صادق زیباکلام اضافه میکند:<blockquote>«این دلیل دیگری بود که من را به این نتیجه رساند که اصل تمام آنچه ما انجام میدادیم نمیتوانسته درست باشد و آنچه به نام انقلاب فرهنگی صورت گرفت به نفع، انقلاب، اسلام، نظام و ایران نبود…»<ref>[https://www.radiofarda.com/a/o2_revolution/389137.html سایت رادیو فردا – انقلاب فرهنگی رویارویی سیاسی یا اسلامی کردن دانشگاه]</ref></blockquote> | |||
=== جنگ هشت ساله با عراق === | === جنگ هشت ساله با عراق === | ||
خط ۲۲۱: | خط ۲۴۳: | ||
چرا ارتش عراق نشستهاند و کسی که مخالف با اسلام و مخالف با قوانین اسلام و مخالف با قرآن است از او تبعیت میکنند… ارتش عراق باید توجه به این معنا داشته باشد که اینها را خودش سرکوب کند و خودش از بین ببرد… حرام است بر آنها که یک قدم دنبال این شخص لعین باشند و باید قیام کنند…»</blockquote>همچنین [[حسینعلی منتظری|آیتالله منتظری]] نقل میکند که شعارهای تند ما منجر به آغاز شدن جنگ شد و این جنگ قابل پیشگیری بود.<ref>[http://www.khaterenegari.com/main/علت-شروع-جنگ-به-روایت-آیت-الله-منتظری؛-ش/ فایل تصویری منتظری- سایت خاطره نگاری]</ref> | چرا ارتش عراق نشستهاند و کسی که مخالف با اسلام و مخالف با قوانین اسلام و مخالف با قرآن است از او تبعیت میکنند… ارتش عراق باید توجه به این معنا داشته باشد که اینها را خودش سرکوب کند و خودش از بین ببرد… حرام است بر آنها که یک قدم دنبال این شخص لعین باشند و باید قیام کنند…»</blockquote>همچنین [[حسینعلی منتظری|آیتالله منتظری]] نقل میکند که شعارهای تند ما منجر به آغاز شدن جنگ شد و این جنگ قابل پیشگیری بود.<ref>[http://www.khaterenegari.com/main/علت-شروع-جنگ-به-روایت-آیت-الله-منتظری؛-ش/ فایل تصویری منتظری- سایت خاطره نگاری]</ref> | ||
ابراهیم یزدی در گفتگو با حسین دهباشی در این رابطه میگوید تلویزیون ایران در آن زمان سراسر تحریک عراق بود و دعایی سفیر وقت ایران در عراق در این رابطه اعتراض کرده و گفته بود چنانچه میخواهید بجنگید من در عراق نمانم!<ref>[http://www.tarikhonline.com/posts/main/subpage-single/id-178/%D8%AE%D8%B4%D8%AA-%D8%AE%D8%A7%D9%85--%D9%86%D9%88%D8%A8%D8%AA%D9%90-3-%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D9%87%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D8% تاریخ آنلاین- فایل تصویری- مصاحبه حسین دهباشی با ابراهیم یزدی]</ref> | [[ابراهیم یزدی]] در گفتگو با حسین دهباشی در این رابطه میگوید تلویزیون ایران در آن زمان سراسر تحریک عراق بود و دعایی سفیر وقت ایران در عراق در این رابطه اعتراض کرده و گفته بود چنانچه میخواهید بجنگید من در عراق نمانم!<ref>[http://www.tarikhonline.com/posts/main/subpage-single/id-178/%D8%AE%D8%B4%D8%AA-%D8%AE%D8%A7%D9%85--%D9%86%D9%88%D8%A8%D8%AA%D9%90-3-%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D9%87%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D8% تاریخ آنلاین- فایل تصویری- مصاحبه حسین دهباشی با ابراهیم یزدی]</ref> | ||
با تمام این تفاصیل جنگ در روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ یعنی ۴ سپتامبر ۱۹۸۰ بطور گسترده آغاز شد. هرچند مقامات عراقی معتقد بودند که جنگ از ۴ سپتامبر با حملات توپخانهای ایران به شهرهای مرزی عراق آغاز شده است. | با تمام این تفاصیل جنگ در روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ یعنی ۴ سپتامبر ۱۹۸۰ بطور گسترده آغاز شد. هرچند مقامات عراقی معتقد بودند که جنگ از ۴ سپتامبر با حملات توپخانهای ایران به شهرهای مرزی عراق آغاز شده است. | ||
خط ۲۲۸: | خط ۲۵۰: | ||
در ۲۷ تیرماه سال ۱۳۶۷ روحالله خمینی در یک اقدام غیرمنتظره به آخرین قطعنامه سازمان ملل که به منظور برقراری [[قعطنامه 598|آتشبس]] در ۲۹ تیرماه ۱۳۶۶ صادر شده بود، پاسخ مثبت داد. خمینی خود ازین کار با نوشیدن جام زهر یاد کرده و اظهار میکند که دلیل اینکار را نمیتواند بگوید.<ref>[http://www.jamaran.ir/بخش-اخبار-12/15095-امام-خمینی-قبول-قطعنامه-از-نوشیدن- سایت جماران جماران قبول قطعنامه از نوشیدن جام زهر برای من کشنده تر است]</ref> | در ۲۷ تیرماه سال ۱۳۶۷ روحالله خمینی در یک اقدام غیرمنتظره به آخرین قطعنامه سازمان ملل که به منظور برقراری [[قعطنامه 598|آتشبس]] در ۲۹ تیرماه ۱۳۶۶ صادر شده بود، پاسخ مثبت داد. خمینی خود ازین کار با نوشیدن جام زهر یاد کرده و اظهار میکند که دلیل اینکار را نمیتواند بگوید.<ref>[http://www.jamaran.ir/بخش-اخبار-12/15095-امام-خمینی-قبول-قطعنامه-از-نوشیدن- سایت جماران جماران قبول قطعنامه از نوشیدن جام زهر برای من کشنده تر است]</ref> | ||
[[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] براساس روایت خود و بنابر سخنان برخی فرماندهان سپاه علت پذیرش ناگهانی آتشبس توسط خمینی را آخرین عملیات مجاهدین با نام [[عملیات چلچراغ|چلچراغ]] میداند. عملیاتی که در آن دولشکر زرهی جمهوری اسلامی و رزمندگان [[ارتش آزادیبخش]] توانستند شهر مهران را به تصرف درآورند. آنها در این عملیات شعار میدادند: امروز مهران! فردا تهران!به گفته بسیاری از فرماندهان سپاه با توجه به از همگستگی نیروی دفاعی جمهوری اسلامی بیم رسیدن مجاهدین به تهران در عملیات بعدی دلیل اصلی پذیرش آتشبس توسط خمینی بود تا به این ترتیب با بسته شدن مرزها فرصت را از مجاهدین گرفته و اجازه پیشروی بیشتر را از آنها سلب کند. | [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] براساس روایت خود و بنابر سخنان برخی فرماندهان سپاه علت پذیرش ناگهانی آتشبس توسط خمینی را آخرین عملیات مجاهدین با نام [[عملیات چلچراغ|چلچراغ]] میداند. عملیاتی که در آن دولشکر زرهی جمهوری اسلامی و رزمندگان [[ارتش آزادیبخش]] توانستند شهر مهران را به تصرف درآورند. | ||
آنها در این عملیات شعار میدادند: امروز مهران! فردا تهران!به گفته بسیاری از فرماندهان سپاه با توجه به از همگستگی نیروی دفاعی جمهوری اسلامی بیم رسیدن مجاهدین به تهران در عملیات بعدی دلیل اصلی پذیرش آتشبس توسط خمینی بود تا به این ترتیب با بسته شدن مرزها فرصت را از مجاهدین گرفته و اجازه پیشروی بیشتر را از آنها سلب کند. | |||
== فتوای اعدام زندانیان سیاسی == | == فتوای اعدام زندانیان سیاسی == |
ویرایش