عباس امیرانتظام

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۰۱ توسط Ehsan (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
عباس امیرانتظام
Abbas Amir-Entezam.jpg
امیرانتظام در سال ۱۳۵۸
معاون نخست‌وزیر
مشغول به کار
۱۳۵۷ – ۱۳۵۸
نخست‌وزیرمهدی بازرگان
پس ازابراهیم یزدی
پیش ازصادق طباطبایی
سخنگوی دولت
مشغول به کار
۱۳۵۷ – ۱۳۵۸
نخست‌وزیرمهدی بازرگان
سفیر ایران در کشورهای اسکاندیناوی
(سوئد، نروژ، فنلاند، دانمارک، ایسلند)
مشغول به کار
مرداد ۱۳۵۸ – ۲۸ آذر ۱۳۵۸
اطلاعات شخصی
زاده۲۷ مرداد ۱۳۱۱
تهران، ایران
درگذشت۲۱ تیر ۱۳۹۷ (۸۵ سال)
تهران، ایران
ملیتالگو:Country data IRN ایرانی
حزب سیاسیجبهه ملی ایران
همسر(ان)الهه میزانی (ازدواج ۱۳۷۵)[۱]
فرزندانالهام، اردشیر، انوشیروان
محل
تحصیل
دانشکده فنی دانشگاه تهران
پاریس
دانشگاه برکلی
شغلسیاستمدار
مذهباسلام شیعه
وبگاهوبگاه رسمی
نماینده ویژه رئیس دولت در مذاکره: (اتحاد جماهیر شوروی، آمریکا)
امیر انتظام و یاران

عباس امیرانتظام (متولد ۲۷ مرداد ۱۳۱۱ در تهران – درگذشتهٔ ۲۱ تیر ۱۳۹۷ خورشیدی)، معاون نخست‌وزیر و نیز سخنگوی اولین دولت پس از انقلاب ضدسلطنتی، یعنی دولت مهندس مهدی بازرگان، و از نیروهای جبهه‌‌ی ملی بود. [۲]

در آن زمان خمینی و هم‌فکران او هنوز موفق به پاکسازی کامل نیروهای «غیرخودی» در دولت نشده بودند. آن‌ها به فاصله‌ی کمی پس از انقلاب ضدسلطنتی سرکوب مجاهدین خلق و چریک‌های فدایی‌ را آغاز کردند اما نیروهای لیبرال و ملی مذهبی همچنان در دولت حضور داشتند. در جریان سرکوب لیبرال‌ها که به برکناری مهدی بازرگان و سرانجام حذف بنی‌صدر منجر شد، عباس امیرانتظام نیز دستگیر شد. او به مدت یک سال و نیم در سلول انفرادی به سر برد و سپس به جرم توطئه برای انحلال مجلس خبرگان به حبس ابد محکوم شد.[۳] عباس امیر انتظام از تاریخ ۲۸ آذر ماه ۱۳۵۸ تا ۱۳۷۵ خورشیدی در حبس به سر برد.[۴]

زندگی‌نامه عباس امیرانتظام

عباس امیرانتظام در تهران متولد شد.وی پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و متوسطه وارد دانشگاه تهران شده و در سال 1334 با مدرک فوق لیسانس برق و ماشین از دانشگاه فنی تهران فارغ التحصیل گشت.

وی در سال ۱۳۴۲ از پاریس گواهی «بتون» دریافت کرد و در سال 1343-1345 موفق به دریافت گواهی MS در سازه ساختمان از دانشگاه برکلی آمریکا شد.[۳]

عباس امیرانتظام از هواداران دکتر محمد مصدق بود و پس از کودتای ۲۸ مرداد به نهضت مقاومت ملی پیوست. او در این نهضت با مندس مهدی بازرگان ارتباط داشت و همواره مورد اعتماد وی بود. عباس امیرانتظام از سوی مهدی بازرگان در وقاعی انقلاب با شاپور بختیار مذاکره کرد. او توانست شاپور بختیار را متقاعد کند که از نخست وزیری استعفا دهد.[۵]

پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، هنگامی که مهندس بازرگان به عنوان نخست وزیر دولت موقت برگزیده شد معاون نخست وزیر و سخنگوی دولت موقت بود. عباس امیرانتظام از مخالفان ولایت فقیه بود و طرح انحلال مجلس خبرگان را ارائه کرد.

از مناصب وی تا زمان دستگیری چنین است:

  •   مدیرعامل شرکت مهندسی مشاور تدبیر صنعت سال 1349 (1970)
  •   مدیریت و اجرای دهها پروژهٌ فنی و عمرانی در شهرهای مختلف ایران تا سال 1357 (1979)
  •   معاون نخست وزیر و سخن گوی دولت موقت بازرگان
  •   نماینده ویژهٌ رئیس دولت موقت در مذاکرات با ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی1358 (1979)
  •   سفیر ایران در کشورهای اسکاندیناوی از سال 1358 (1979) تا تاریخ بازداشت (28 آذر1358)

وی در زمان نخست‌وزیری مهدی بازرگان، چندین مسئولیت از جمله معاونت نخست‌وزیری و سخن‌گوی دولت را بر عهده داشت. امیرانتظام یکی از مخالفین ولایت فقیه بود و برای جلوگیری از تصویب ولایت فقیه، طرح انحلال مجلس خبرگان قانون اساسی را ارائه داد که مورد تأیید بازرگان و اکثریت[۶] قاطع وزرا قرار گرفت، اما با واکنش روح‌الله خمینی و هوادارانش، به سرانجام نرسید. او هم‌چنین به عنوان سفیر ایران در اسکاندیناوی و نماینده ویژه رئیس دولت در مذاکره با کشورهای اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا فعالیت کرده‌است.

در زمانی که امیرانتظام به عنوان سفیر در اسکاندیناوی مشغول کار بود، پس از گروگان‌گیری در سفارت ایالات متحده آمریکا، او را به ایران احضار کردند و به اتهام ارتباط با آمریکا محاکمه کردند. دانشجویان تسخیرکننده سفارت آمریکا معتقد بودند که وی جزو عوامل آمریکا در دولت موقت بود.

یکی از شواهدی که ضد او مطرح شد این بود که سفیر آمریکا در نامهٔ خود به او، نوشته «آقای عباس امیرانتظام عزیز» در حالی که به‌کارگیری واژهٔ عزیز جزء عُرف روابط بین‌الملل است.[۷] امیرانتظام به اعدام محکوم شد اما با تلاش‌های بازرگان، حکم او به حبس ابد تقلیل یافت. در چند سال اخیر به دلیل شدت بیماری و نیز جراحی‌های پی‌درپی، در خانهٔ خود تحت نظر و محصور بود.[۸] او خواستار تغییر نظام سیاسی ایران از طریق برگزاری همه‌پرسی بود و از مخالفین مهم جمهوری اسلامی به حساب می‌آمد.[نیازمند منبع]

زندگی‌نامه

امیرانتظام در سال ۱۳۱۱ در تهران به دنیا آمد. نام خانوادگی او تا دوران جوانی، «روافیون» بود که در حدود دهه سی خورشیدی آن را تغییر داد.[۹] وی متأهل و دارای سه فرزند بود. همسر دوم وی الهه امیرانتظام (میزانی) است که در ۱۶ اسفند ۱۳۷۵ و هنگامی که در مرخصی از زندان بود با او ازدواج کرد. در آذر ۱۳۹۳ او در نمایشگاه نقاشی محمد نوری‌زاد اعلام کرد که دختر بزرگ او ۴۳ ساله، پسر بزرگ او ۴۰ ساله و پسر دوم او ۳۷ ساله‌اند و او ۳۷ سال است که فرزند خود را ندیده‌است.[۱۰]

وی دارای فوق لیسانس مهندسی برق و ماشین از دانشکده فنی دانشگاه تهران در سال ۱۳۳۴، گواهینامه بتن از پاریس ۱۳۴۲ و فوق لیسانس در سازه ساختمان از دانشگاه برکلی آمریکا (۱۳۴۳–۱۳۴۵) بود.

برخی سوابق

فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی

آغاز فعالیت‌ها

امیرانتظام و اوایل مسئولیت

امیر انتظام در سال ۱۳۲۷ ضمن تحصیل در دبیرستان دارالفنون جذب جنبش ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکتر مصدق شد. در سال ۱۳۳۲ نامه اعتراضیه نهضت مقاومت ملی ایران نسبت به کودتای ۲۸ مرداد را در تهران به نیکسون داد و تا سال ۱۳۴۲ مهدی بازرگان را در فعالیت‌های سیاسی همراهی نمود. پس از آن مجدداً از سال ۱۳۴۹ تا روز دستگیری در کنار بازرگان به مبارزه پرداخت.

فعالیت‌های پس از انقلاب

او بعد از انقلاب به‌عنوان سخنگوی دولت مهدی‌بازرگان و سپس سفیر ایران در سوئد و اسکاندیناوی به فعالیت پرداخت.[۲]

بازداشت و محاکمه

اندکی بعد از اشغال سفارت آمریکا در تهران به دست دانشجویان پیرو خط امام، امیرانتظام در حالی‌که در کشورهای اسکاندیناوی به عنوان سفیر ایران فعالیت می‌کرد، به تهران فراخوانده و در ۲۸ آذر ۱۳۵۸ به اتهام همکاری با سازمان جاسوسی سیا و ارتباط پنهانی با آمریکا بازداشت شد. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام تأکید داشتند اسناد و مدارک زیادی دال بر ارتباط‌های سری امیرانتظام با آمریکایی‌ها در اختیار دارند.
در جریان محاکمه وی، شیخ علی تهرانی با انتشار نامه‌ای خطاب به بنی‌صدر - رئیس‌جمهور وقت ایران - در ۱۵ فروردین ۱۳۶۰ خواستار مداخلهٔ وی در دادگاه غیرقانونی امیر انتظام شده بود.[۱۱] در خلال دستگیری و محاکمهٔ امیرانتظام، احزاب و گروه‌های چپ برای تخریب چهرهٔ وی و دولت موقت مهدی بازرگان، با انتشار مقالات و بیانیه‌هایی روی جاسوسی امیرانتظام تمرکز زیادی کردند.

با این حال طبق گفته‌های فرشته بازرگان، دختر مهدی بازرگان، تنها دغدغه مهدی بازرگان تا واپسین روزهای عمرش مسئله زندانی بودن امیرانتظام بوده‌است که مهدی بازرگان را رنج می‌داده‌است و مسئله آزادی امیرانتظام را، به عنوان آرزویی ناکام یاد می‌کرده‌است.
وی در تاریخ ۲۸/۹/۱۳۵۸ به اتهام توطئه برای انحلال مجلس خبرگان،[۱۲] مخالفت با نظام ولایت فقیه، تلاش برای ایجاد اختلاف بین فلسطینیان و لیبیایی‌ها با ایران، فراری دادن سران رژیم سابق و ارائه اطلاعات سری به آمریکائیان دستگیر و پس از ۴۵۴ روز بازداشت در سلول انفرادی، در دادگاه ویژه انقلاب بدون حضور وکیل و هیئت منصفه به اعدام محکوم شد که با تلاش مهدی بازرگان به حبس ابد تقلیل یافت.[۱۳] او در تمامی سال‌های محکومیتش خواستار برگزاری دادگاه تجدید نظر و اعاده حیثیت خویش شده بود.[۱۴]
او در کتاب خاطرات خود می‌گوید:الگو:نقل قول

امیرانتظام ادامه می‌دهد: در این حال اختلاف شدیدی نیز بین بنی صدر، رئیس‌جمهور وقت و شورای انقلاب بروز کرده بود و در چنین جو پرتلاطم و وحشت آوری تصمیم گرفته شد که مرا در روز ۲۶ اسفند محاکمه و در روز ۲۹ اسفند اعدام کنند اما یک روز قبل از شروع دادگاه بنا به پیشنهاد مهدی بازرگان که پس از استعفا از نخست‌وزیری، نماینده مجلس در دوره اول و نیز عضو شورای انقلاب بود، قرار شد که برای حل اختلافات بین رئیس‌جمهور و شورای انقلاب یک کمیسیون سه نفری با عضویت دکتر بهشتی، اشراقی و محمد یزدی تشکیل شود.»

محاکمه او یکی از جنجالی‌ترین دادگاه‌های پس از انقلاب بوده‌است. او از اولین زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین پس از انقلاب بود. او از منابع گزارش گالیندوپل (نماینده کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد) در سال ۷۰ پیرامون وضعیت حقوق بشر در زندان‌های ایران بوده‌است.

مصاحبه با روزنامه جامعه

وی در مصاحبه با روزنامه جامعه (توسط ابراهیم نبوی) که ۷، ۸، و ۹ اردیبهشت ۷۷ منتشر شد دربارهٔ اتهام جاسوسی آمریکا می‌گوید:

در نوزده سال (از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۷۷) گذشته منتظر چنین فرصتی بودم که این سؤال در داخل کشور از من پرسیده شود و من بتوانم مسائل را به اطلاع هموطنانم برسانم. شما اطلاع دارید که در دولت موقت من معاون نخست‌وزیر، سخنگوی دولت و مسئول مذاکره و مکاتبه با تمام سفارتخانه‌ها در داخل کشور بودم، از جمله آمریکا؛ و ما با آمریکا بیشترین قراردادها را داشتیم، چیزی حدود ۱۲۰۰ قرارداد؛ بنابراین مراجعهٔ آن‌ها برای ارتباط با دولت بیشتر با نخست‌وزیری انجام شد. چه آقای سولی‌وان به‌طور شخصی یا کاردار ایشان یا از طریق مکاتباتی که با ما صورت می‌گرفت؛ بنابراین ملاقات‌ها به صورت روزانه یا چند بار در هفته انجام می‌شد.

ملاقات‌ها کاملاً رسمی و در دفتر نخست‌وزیری انجام می‌گرفت و معمولاً در حضور عده‌ای از همکاران من که در قسمت سیاسی کار می‌کردند در دفتر خودم اتفاق می‌افتاد. نامه‌هایی را که نمایندگی‌های دولت‌های خارجی در ایران به نخست‌وزیری می‌نوشتند، من مطالعه می‌کردم و نتیجه را به مهندس بازرگان، نخست‌وزیر، اطلاع می‌دادم. این مسئولیت را آقای بازرگان به من داده بودند. ما با همهٔ سفارتخانه‌ها مکاتبه می‌کردیم و جواب نامه‌های آن‌ها را می‌دادیم. از جمله سفارت آمریکا. بعدها وقتی در آبان ۱۳۵۸ سفارت آمریکا اشغال شد و اسمش را گذاشتند جاسوس خانه، تمام مکاتباتی را که از آنجا به دست آوردند، به عنوان اسناد لانهٔ جاسوسی تلقی کردند، در حالی که این اسناد مکاتباتی رسمی و قانونی است که بین دولت آمریکا و دولت ایران انجام شده و بخشی از آن‌ها را من از طرف نخست‌وزیر امضاء کردم، اما آنهایی که سفارت را اشغال کردند، این نامه‌ها را به عنوان اسناد جاسوسی علیه دولت وقت و شخص من مورد استفاده قرار دادند. مطلقاً چیز دیگری نبود، مطلقاً.
قبل از انقلاب من در کنار آقای مهندس بازرگان بودم و به عنوان مترجم ایشان در ملاقات با آقای سولی‌وان یا سفیر آلمان یا سایر سفرایی که با ایشان ملاقات می‌کردند حاضر می‌شدم. این ملاقات‌ها در دفتر من انجام می‌شد، خود آقای بازرگان هم بودند. گاهی آقای سولی‌وان بودند، گاهی آقای استمپل در آن جلسات حاضر می‌شدند و من هم کار خودم را به عنوان مترجم انجام می‌دادم. ملاقات دیگری انجام شد که در آن ملاقات موسوی اردبیلی، بازرگان، سولیوان، استمپل و من بودیم. این ملاقات در منزل بیژن سحابی انجام شد.
منظورم این است که ما در تماس با دولت‌های خارجی مثل دولت آلمان، روسیه یا آمریکا دیدگاه‌های آن‌ها را در می‌یافتیم، این ملاقات‌ها بین مهندس بازرگان با سفرای این کشورها اتفاق می‌افتاد و من به عنوان مترجم در این ملاقات‌ها حضور داشتم.[۱۵]

خروج از زندان اوین

دیدار عمومی نوروزی جبهه ملی ایران - سرای استاد ادیب برومند ۱۳۸۸

در خواست وی برای برگزاری دادگاه تجدید نظر و اعاده حیثیت هم از سوی مقامات رد می‌شود. او توصیه مقامات قضایی برای نوشتن درخواست عفو در ابتدای دهه هفتاد را رد می‌کند، اما به تعبیر خودش چند سال بعد از زندان اوین اخراج می‌شود.[۱۵]

مهم‌ترین جمله مهدی بازرگان در حمایت از امیرانتظام

زمانی که مسعود بهنود به تهران آمده بودند و برای نوشتن کتاب ۲۷۵ روز بازرگان با مهدی بازرگان صحبت کرده بود و وقتی که از ایران رفت، نامه‌ای برای امیرانتظام نوشت که: مهدی بازرگان به او گفته‌است: او می‌رود اما تا زمانی که مشکل امیرانتظام حل نشود، یک دست او از قبر بیرون است. [۱]

مصاحبه، پرونده‌های تازه، زندان و حبس خانگی

پس از ترور سید اسدالله لاجوردی زندانبان معروف، وی در مصاحبه‌ای که شهریور ۷۷ با رادیو آمریکا داشت لاجوردی را «جلاد» نامید و به انتقاد از عملکرد سیداسدالله لاجوردی پرداخت. این مصاحبه منجر به تشکیل پرونده‌ای جدید علیه وی با شکایت خانواده سیداسدالله لاجوردی به اتهام «تهمت» و مدعی العموم به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» شد و در سال ۱۳۷۹ مجدد به زندان اوین بازگردانده شد. اولین جلسه دادگاه وی در ۲۳ خرداد ۱۳۸۵ برگزار شد. او در دادگاه تأکید کرد: «هرآنچه در مصاحبه سال ۱۳۷۷ گفتم، حقیقت است.» دستگاه قضایی چندی بعد علی‌رغم زندانی کردن وی، این پرونده را بست.[۱۶]

سال ۱۳۸۲ امیرانتظام در نامه‌ای و مقاله‌ای مجموع تجربیات و مطالعات خود را در جزوه‌ای با عنوان رفراندوم نوشت و در آن با مخالفت با طرح دو لایحه سید محمد خاتمی رئیس‌جمهور، به جامعه ایرانی نوشت:الگو:نقل قول
بعد از انتشار این مقاله بار دیگر او راهی زندان شد. سومین دوره زندانی که در اردیبهشت سال ۸۲ با انتشار طرح رفراندوم برای تعیین حکومت به آن گرفتار شد، مهرماه همان سال و در زمانی متوقف گردید که به گواه پزشکان انواع بیماری‌ها و نیاز به عمل جراحی فوری ماندن وی را در زندان غیرممکن کرده بود.[۱۷]

دیدار با نماینده سازمان ملل

نمایندگان سازمان ملل در سال ۸۱ نیز مجدداً با امیر انتظام دیدار کردند. این برای اولین بار پس از ۷ سال بود که مقامات ایران اجازه بازدید نمایندگان کمیسیون حقوق بشر را به این سازمان دادند.[۱۸] پنج عضو از «گروه کاری پیگیری بازداشت‌های خودسرانه» وابسته به سازمان ملل متحد، روز شنبه ۲۶ اسفند ۸۱ دیدار خود را از ایران آغاز کردند.

امیرانتظام در ۲۸ اوت ۲۰۰۸، نامه‌ای به دبیرکل سازمان ملل‌متحد، بان کی مون نوشت و خواستار دخالت سازمان ملل‌متحد و کمک آن‌ها در برقراری حقوق بشر و آزادی در ایران شد.

انتشار کتاب خاطرات: آنسوی اتهام

وی در شهریور ۸۱ کتاب خاطرات خود را با عنوان «آنسوی اتهام» توسط نشر نی منتشر کرد.

کتاب در دو جلد منتشر شده و در مجموع ۶۸۰ صفحه دارد. اما بیشتر این صفحات به ضمایم و گزارش محاکمه اختصاص دارد. آنچه به خاطرات امیرانتظام مربوط می‌شود همان ۱۷۵ صفحه اول کتاب است که از ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ آغاز و به زمان محاکمه اش ختم می‌شود.[۱۹]

مجادله با عباس عبدی

پس از انتشار کتاب «آن سوی اتهام- خاطرات امیرانتظام» بین عباس امیرانتظام و عباس عبدی مجادله‌ای درگرفت؛ امیرانتظام وی را بازجوی روزهای اول دستگیری خود خواند که با نفرتی تمام به او ناسزا می‌گفت.
عبدی این مطلب را تکذیب کرد و در مصاحبه‌ای ادعا کرد که «امیرانتظام وی را با شخصی به نام حسن عباسی که نامش نه مستعار بلکه واقعی است اشتباه گرفته‌است.»
در آن نامه عباس عبدی به عنوان یکی از دانشجویان اشغال‌کننده سفارت آمریکا در تهران، با اشاره به رأی دادگاه دربارهٔ جرم جاسوسی امیرانتظام نوشت: «آقای امیرانتظام مرتکب جرمی شده که مجازات آن را باید تحمل کند.»[۲۰]

جبهه ملی ایران

امیر انتظام در سال ۱۳۸۲ از سوی اعضای شرکت‌کننده در پلنوم اللهیار صالح به سمت عضویت در شورای مرکزی جبهه ملی ایران پذیرفته شد. در جلسه اعضای شورای مرکزی برای تعیین هیئت رهبری امیر انتظام به همراه ادیب برومند، پرویز ورجاوند، ناصر فربد، نظام الدین موحد به سمت عضو هیئت رهبری برگزیده شد. در سال‌های بعد به دنبال مشکلات پیش آمده بر اثر بیماری فعالیت‌های خود را در جبهه ملی ایران محدود کرد و به عنوان مشاور هیئت رهبری در جلسات حضور می‌یافت.

پیشنهاد تشکیل کنگره ملی

امیر انتظام در سال‌های اخیر کماکان به فعالیت‌های سیاسی خود ادامه داده‌است. پیشنهاد تشکیل کنگره ملی،[۲۱] در خواست از سازمان ملل برای نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ در ایران[۲۲] و تماس و حمایت از تشکل‌های دانشجویی برخی از اقدامات وی است.

حمایت از جنبش سبز ایران

امیر انتظام پس از سی‌امین سالگرد زندانی شدن خود پیامی به ملت ایران در سایت خود درج کرد و حمایت خود را از جنبش سبز ایران اعلام نمود.[۲۳]

عیادت از محمد محمدی گیلانی

عباس امیرانتظام وقتی برای معالجه به بیمارستان پارس می‌رود و زمانی که متوجه می‌شود محمد محمدی گیلانی (قاضی دادگاه امیرانتظام) در آن بیمارستان بستری بود به عیادت او رفت.[۲۴]

درگذشت

به گفته الهه امیرانتظام، وی صبح روز پنج‌شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۷ دچار تشنج شد و تلاش تیم پزشکی که برای احیای وی در منزل در تهران حضور یافته بودند، بی‌نتیجه ماند و او پیش از رسیدن به بیمارستان، بر اثر سکته قلبی درگذشت.[۲۵][۲۶][۲۷][۲۸][۲۹]

در نخستین سالمرگ امیرانتظام، سه فرزند او به خاطر «حبس، شکنجه و ایجاد شرایطی که موجب مرگ پدرشان» شد، علیه جمهوری اسلامی ایران در یک دادگاه فدرال آمریکا در واشینگتن شکایت کردند.[۳۰]

جوایز بین‌المللی

  • جایزهٔ بین‌المللی حقوق بشر «برونو کرایسکی» در سال ۱۳۷۵.
  • جایزهٔ بین‌المللی شهامت اخلاقی «کرانسکی» در سال ۱۳۸۳.
  • جایزهٔ بین‌المللی حقوق بشر (لوح سپاس) «از سازمان حقوق بشر ایران _ به ریاست خانم شیرین عبادی» در سال ۱۳۸۶.

کتاب‌شناسی

  • آن سوی اتهام جلد نخست خاطرات عباس امیرانتظام
  • آن سوی اتهام جلد دوم محاکمه و دفاعیات عباس امیرانتظام در دادگاه انقلاب
  • ناگفته‌های انقلاب ۵۷ گفتگوهای روزبه میرابراهیمی با عباس امیرانتظام

پانویس

  1. گفتگو با الهه میزانی همسر عباس امیرانتظام / الهه میزانی: امیر انتظام سیاست را به من تزریق نکرد
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ «عباس امیر انتظام درگذشت»(fa)‎. BBC News فارسی، 2018-07-12. 
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ وبسایت عباس امیرانتظام
  4. مصاحبه با روزنامه جامعه (توسط ابراهیم نبوی) که ۷، ۸، و ۹ اردیبهشت ۷۷
  5. امیرانتظام، عباس. آن سوی اتهام. نشر نی، 1379. 
  6. یادآور. «وعده آب وبرق مجانی». ۴ اسفند ۱۳۹۵. 
  7. کاتوزیان، همایون. ایرانیان.  - دو فصل آخر این کتاب در ایران سانسور شده اما کاتوزیان آن دو را در سایت رسمی خود منتشر کرده و در فصل یکی مانده به آخر (عنوان فصل: جمهوری اسلامی) به بررسی این موضوع پرداخته. سایت رسمی همایون کاتوزیان: homakatouzian.com
  8. مصاحبهٔ عباس امیرانتظام با برنامهٔ «صفحهٔ آخر» صدای آمریکا
  9. رویدادها و داوری ۱۳۳۹–۱۳۲۹، / خاطرات مسعود حجازی تهران،: نیلوفر، ۱۳۷۵.
  10. «Taghato». بازبینی‌شده در ۲۰۱۸-۰۷-۱۲. 
  11. «Iranian Jurist Questions Legality Of Ex-Deputy Premier's Spy Trial»(en)‎. New York Times، 1981. 
  12. عباس امیرانتظام از جمله در نامه‌ای الگو:Webarchive به حنا مخملباف در پاییز ۱۳۸۸ به این موضوع اشاره کرده‌است، و ابتکار تهیهٔ «طرح انحلال مجلس خبرگان» توسط جمعی از اعضای دولت موقت را دلیل اصلی محکومیت خود می‌داند.
  13. «گزارش مذاکره پنهانی: 'آمریکا پیش از حمله عراق، دولت بازرگان را خبر کرده بود'». ۲۶ دی ۱۳۹۱. بازبینی‌شده در ۲۰۱۸-۰۷-۱۲. 
  14. «زندگینامه». بازبینی‌شده در ۲۰۱۸-۰۷-۱۲. 
  15. ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ . 
  16. «هرآنچه در مصاحبه سال 77 گفتم، حقیقت است: عباس امیرانتظام در جلسه محاکمه». ۲۱ تیر ۱۳۹۷. بازبینی‌شده در ۲۰۱۸-۰۷-۱۲. 
  17. مسعود بهنود. «بیست و پنجمین سالگرد حبس عباس امیرانتظام». ۱۷ دسامبر ۲۰۰۴. بازبینی‌شده در ۲۰۱۸-۰۷-۱۲. 
  18. «ملاقات بازرسان سازمان ملل با امیرانتظام». ۲۰۰۳/۰۲/۲۳. بازبینی‌شده در ۲۰۱۸-۰۷-۱۲. 
  19. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ متنی برای ارجاع‌های با نام ToolAutoGenRef1 وارد نشده‌است
  20. «عباس امیرانتظام در داوری اسناد»(fa-IR)‎. ایسنا، 2018-04-16. 
  21. جمشید برزگر. «کنگره ملی؛ گامی نو یا طرحی در کنار طرح‌های دیگر؟». ۰۲ مارس ۲۰۰۶. بازبینی‌شده در ۲۰۱۸-۰۷-۱۲. 
  22. «عباس امیرانتظام از دبیرکل سازمان ملل متحد خواست برای نظارت بر انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری اسلامی هیاتی را به ایران بفرستد». ۲۱/خرداد/۱۳۸۴. بازبینی‌شده در ۲۰۱۸-۰۷-۱۲. 
  23. عباس امیرانتظام. «همراه مردم تا پای جان ایستاده‌ام». ۲۷ آذر ۱۳۸۸. بازبینی‌شده در ۲۰۱۸-۰۷-۱۲. 
  24. «عیادت از مهندس امیرانتظام بعد از ۳۵سال!»(fa)‎. پایگاه خبری بهار نیوز، 2015-03-15. 
  25. «عباس امیر انتظام درگذشت»(fa-IR)‎. ایسنا، 2018-07-12. 
  26. «امیرانتظام درگذشت». بازبینی‌شده در ۱۲ ژوئیه ۲۰۱۸. 
  27. «درگذشت عباس امیرانتظام، قدیمی‌ترین زندانی سیاسی جمهوری اسلامی». بازبینی‌شده در ۱۲ ژوئیه ۲۰۱۸. 
  28. «عباس امیرانتظام درگذشت». بازبینی‌شده در ۱۲ ژوئیه ۲۰۱۸. 
  29. «http://www.bbc.com/persian/iran-44804083».+عباس امیر انتظام درگذشت. 
  30. «شکایت فرزندان امیرانتظام علیه جمهوری اسلامی ایران در یک دادگاه فدرال آمریکا»(fa-IR)‎. رادیو فردا، 2019-07-12. 

http://newspaper.hamshahri.org/id/22873/آقای-امیرانتظام.html ما و آقای امیرانتظام؛ یادداشت ایرج اسلامی در روزنامه همشهری

منابع انگلیسی

پیوند به بیرون

الگو:جعبه پیوند به پروژه‌های خواهر

الگو:کابینه بازرگان