رضا رضایی
رضا رضایی | |
---|---|
رضا رضایی | |
زادروز | ۱۳۲۴ تهران |
درگذشت | ۲۵ خرداد ۱۳۵۲ تهران خیابان غیاثی |
تحصیلات | دانشجوی دندانپزشکی |
از دانشگاه | تهران |
پیشه | عضوکمیته مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران |
سالهای فعالیت | دهه ۵۰ |
نقشهای برجسته | فرار از زندان شاه |
حزب سیاسی | سازمان مجاهدین خلق ایران |
آثار | آرم سازمان مجاهدین خلق ایران |
خویشاوندان | احمد رضایی، مهدی رضایی، صدیقه رضایی، آذر رضایی، مهین رضایی، خلیل رضایی، مادر رضاییها |
رضا رضایی (زاده ۱۳۲۰- درگذشته ۲۵ خرداد ۱۳۵۲) از اعضای کمیته مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران بود که در سال ۱۳۲۰در خانوادهای متوسط در یکی از محلات جنوبی تهران بدنیا آمد، پدرش حاج خلیل رضایی از هواداران سرسخت دکتر محمد مصدق بود. برادر بزرگتر او احمد رضایی از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران بود رضا نیز در سال ۱۳۴۴ به مجاهدین پیوست و پس از ۸ سال مبارزه در ۲۵ خرداد ۱۲۵۲ به دست ساواک کشته شد. طراحی آرم سازمان مجاهدین از آثار اوست.[۱]
دانش آموز دبیرستان بود که جنبش مردمی ۱۵ خرداد ۴۲ پیشآمد واو بچشم خود تحرک و خشم مردم و نیز ددمنشی رژیم را دید. رضا با جوانان همسن وسال خودش بر سر موضوعاتی که آنروزها مطرح بود ـ از نوع فعالیتهای جبهه ملی و نهضت آزادی و مبارزات روحانیت و اعتصابهای بازار ـ غالباً به بحث پرداخته ودر تشکیل جلساتی علنی ومخفی شرکت داشت و بدین ترتیب با مسائل جدی سیاسی آشنا شد.[۱]
با گروهای مختلفی از مردم آشنائی یافت و علل واقعی دردهای مردم را به بتدریج شناخت. تماس داشتن با جوانانی که در انجمنهای اسلامی یا دانش آموزی گرد هم میآمدند موجب شد که قدرت او برای کار جمعی کردن رشد یابد. وی که دانشجوی رشته دندانپزگی دانشگاه تهران بود. در محیط دانشگاه شرایط بهتری برایش فراهم بود تا بتواندبا همفکران بیشتر ی آشنا شود.[۱]
آشنایی با سازمان مجاهدین خلق ایران
رضارضایی از اولین انقلابیونی بود که بدنبال تشکیل هسته اولیه سازمان مجاهدین درسال ۱۳۴۴ بدان پیوست و به دلیل شایستگی و صلاحیتی که نشان داد، بسرعت مراحل ترقی خود را طی نمود. رضا ازجمله عناصر ی بود که طی این دوران و درجریان آموزشها و تعالیم بنیانگذاران سازمان، به کسب صلاحیتهای لازم نایل آمد و بعنوان کادری کار آمد ازسال ۴۹ به عضویت کمیته مرکزی سازمان درآمد.[۲]
اعزام به فلسطین
رضا درتابستان ۴۹ در یک گروه ۴ نفری ازبرادران مجاهدش راهی پایگاههای انقلاب فلسطین شد و درجنگ خونین سپتامبر۷۰ شرکت جست. دوران اقامت درپایگاههای مقاومت فلسطینی، تجارب ارزنده ای برای او و سایر کادرها داشت. پس از بازگشت ازفلسطین و درمرحله ای که سازمان مجاهدین درپی کسب آمادگیهای لازم برای شروع عمل بود، رضا نیز که علاوه برتسلط کافی بردیدگاهها و دستاوردهای ایدئولوژیک سازمان، بلحاظ عملی و کارآئی تکنیکی و نظامی نیز ازتوانمندیهای بسیاری برخوردار بود، دراین مرحله نقش مهمی ایفا نمود.[۲]
دستگیری و زندان
درجریان یورش ساواک به سازمان دراول شهریور ۵۰، رضا رضائی دستگیرشد. او درزندان توانست ضمن تماس باسایر اعضای مرکزیت و مسئولان سازمان، اطلاعات و تجارب آنان را درزمینههای بازجوئی و تاکتیکهای دشمن و نیزاخبار و اطلاعات مربوط به سازمان را جمعآوری نمایدو بدنبال فرار قهرمانانه اش از چنگ زبدهترین مأموران ساواک، آنها را دراختیار همرزمانش قراردهد. او طی چند ماهی که درزندان بود چندین بار با خارج زندان ارتباط گرفت و درهمان زمان نیزاطلاعات باارزشی را به بیرون منتقل ساخت.[۲]
فرار از زندان و فعالیتهای بعد از آن
رضارضایی از همان آغاز دستگیری بفکر فرار افتاد و با زیرکی تمام آنطور که از یک انقلابی چون او انتظار میرفت با یک طرح دقیق توانست این برنامه را با مهارت انجام دهد. ساواک بعد از دستگیری رضا وی را تحت فشار گذاشته بود تا بتواند به برادرش احمد دسترسی پیدا کرده و وی را دسگیر کند. رضا برای اینکه بتواند طرح فرارش را پیاده کند؛ چند روز آنها را در خیابانها میگرداند. یکروز در حین ترددها وارد حمامی میشود که از قبل آنرا شناسایی کرده بود. وی به مأمورین ساواک میگوید که جلوی درب منظر بمانند تا او چک کند آیا احمد که معمولاً به آنجا تردد دارد؛ داخل هست یا نه. به این ترتیب وی داخل شده و از درب دیگر حمام خارج شده و به یاران مجاهدش میپیوندد. ساواک پس از فرار رضا سکوت کرد و هرگز جرات نکرد خبر آن را اعلام کند.[۳]
رضارضایی از آذرماه سال۵۰ که از زندان شاه گریخت، تا خرداد سال۵۲، در رأس تشکیلات مجاهدین قرار داشت و علاوه بر کار فرماندهی نظامی و هدایت امور تشکیلاتی سازمان، چندین کتاب و جزوه مهم نیز منتشر کرد و آنها را درمیان جوانان و دانشجویان توزیع کرد،[۴]
رضا توانست در اوین با تمام اعضای سازمان تماس بگیرد و تمام اخبار و اطلاعات مربوط به بازجوییها را تحت نظر بنیانگذار سعید محسن تدوین کند و از زندان خارج نماید. او تجارب بازجوییها و درسهای شیوه درست برخورد با دشمن و تجارب سازماندهی و تاکتیکهای مبارزه با ساواک را که محصول کار سازمان مجاهدین و سایر گروههای مبارز در زندان بود، بهصورت یکی از ارزندهترین دستاوردهای جنبش مسلحانه تدوین کرد و به تمام نیروهای مبارز منتقل نمود.[۵]
طراحی آرم سازمان مجاهدین خلق ایران
هنگامی که ضربه سال۵۰ تمام مرکزیت سازمان را دربرگرفت و همه بهزندان افتادند، مجاهدین هنوز نام و نشان و آرم رسمی اعلامشدهای نداشتند. رضا مأموریت ترسیم و اعلام آن را برعهده گرفت. رضا در این طرح باصرف انرژی و دقتی تحسینبرانگیز توانست ارزشها و محتوای ایدئولوژیک و نقطه نظرهای اقتصادیـ اجتماعی و سیاسی مجاهدین را با نهایت اختصار و گویایی تمام با زبان سمبلهایی که در آرم سازمان به کار بردهاست، مجسم سازد.[۵]
خاطرات رضارضایی با بنیانگذاران سازمان مجاهدین
رضارضایی یکی از خاطراتی را که با بنیانگذاران سازمان داشت را چنین بیان میکند.
آن روز را به یاد میآورم که تابستان سال۴۴ بود. با سعید (محسن) و محمد (حنیفنژاد) و احمد (رضائی) به کوه رفته بودیم. هنوز سازمانی درکار نبود. محمد و سعید و احمد روی «مسئولیتِ» (انسانهای آگاه) تکیه میکردند؛ و من در آن روز محصل بودم و زیاد از کار سر درنمیآوردم. برایشان آتش روشن کردم؛ هیزم جمع کردم؛ چای درست کردم و ظهر که شد برایشان غذا درست کردم. محمد برایمان قرآن میخواند و من تمام تنم میلرزید. برای اولین بار بود که در آن روز احساس کردم که مسلمانان صدر اسلام چه احساسی در مقابل قرآن داشتند. من افتخار میکنم که از اولین روزهای تشکیل سازمان به آن پیوستم و از اولین اعضای آن بودم. برای من زندگی جدیدی بود و من بیهیچ تردیدوهیچ ماجراجویی آن را پذیرفتم. با کمال اشتیاق…»
نامههای رضارضایی
رضا رضایی بعد از فرار از رندان در نامه ای خطاب به افکار عمومی ایران و جهان ضمن شرح چگونگی فرار خود نوشت:
”... گوشهای خود را خوب بازکنید وفریادهای جانخراش پاکترین فرزندان این مرز وبوم را درزیرشکنجههای سبعانهٔ ساواک بشنوید فریاد اعتراض بلند کنید واین فریاد را به گوش جهانیان برسانید. چشمان خود را باز کنید و به زخمها ی عمیق وبدنهای کبود شده از شلاق آنها نگاه کنید، برای آنکه معنای چهارساعت روی اجاق برقی شکنجه دیدن را درک کنید آتش سیگاری را بدستتان نزدیک کنید … “[۶]”در پایاننامه وضع مردم رنجدیدهٔ ایران را چنین توصیف میکند
... شرایطی که گفتم “ وضع زندانها خیلی بهتر از وضعت میلیونها هموطن غیر زندانی ماست هموطنانی که برای یک لقمه نان درمانده اند ومیوهها را حتی به اسم نمیشناسند ودسته دسته از گرسنگی وفقر ومرض میمیرند، هموطنان قالی باف ما که رنگ آفتاب را نمیبینند ودرزیرزمینهای نمناک و کم نور بادستمزد کم وخوراک ناچیز روزگار میگذرانند… “[۶]
درگذشت
رضارضایی درجریان یک حادثه تصادفی، در محل استقرار خود در خانهای در خیابان غیاثی (جنوبشرقی تهران) توسط ساواک مورد حمله قرار گرفت، از طبقه دوم ساختمان به پایین پرید و بااینکه پایش شکسته بود، برای شکستن حلقه محاصره، با مأموران ساواک درگیر شد. ساواک تعداد زیادی از مأموران خود را برای دستگیری وی وارد صحنه کرد. سرانجام پساز جنگ و گریزی ۲ساعته بهخاک افتاد.[۴]
تاثیرشهادت رضا رضایی روی انقلابیون جهان و منطقه
*خبرگذاری فلسطینی وفا شرح حال و اقدامات انقلابی رضا رضایی و سازمان مجاهدین رانقل کرد ودرپایان چنین نوشت:
”خبرگزاری فلسطین احساسات گرم وآتشین خلق فلسطین ومبارزین فلسطینی رانسبت به شهادت مجاهد ایرانی رضا رضایی که درراه انقلاب مشترک خلق های منطقه[۷] ودرنبرد با توطئهٔ دشمن سه جانبه یعنی امپریالیسم، صهیونیسم و ارتجاع به شهادت رسید اعلام میدارد. انقلابیون فلسطین درحالی که برادروهمرزم خود را وداع میگویند با تأکید اعلام میدارند که مبارزهٔ خلق ایران وپیشگامان مسلح او روز به روز اوج بیشتری خواهد گرفت و به طور قطع مبارزة کلیهٔ خلقهای تحت ستم پیروزی حتمی ونهایی را به دنبال خواهد داشت “
· الثوره :_ ارگان سازمان آزادی بخش فلسطین دوبارعکس رضا را به عنوان تجسم مبارزهٔ جهانی علیه امپریالیسم چاپ کرد ومطالبی دربارهٔ جنبش مسلحانهٔ خلق ایران نوشت.[۷]
*الهدف – ارگان جبههٔ خلق برای آزادی فلسطین –رضا را شهید انقلاب ایران و فلسطین خواند.
*انقلابیون عمان (ظفار) شهادت رضا را تسلیت گفتند وروز نامههای ملی و مترقی دربیروت بغداد و عدن ونیز جراید مختلفی دراروپا دربارهٔ شهادت او مطالبی نوشتند.[۷]
* روزنامه ژاپنی ”شین سایوکو: که بین کارگران ژاپن نفوذ زیادی دارد درشمارهٔ ۲۰اوت ۱۹۷۳ همراه با عکسی از رضا شرح حال ونامهٔ او را خطاب به افکار عمومی جهان چاپ کرد.[۷]
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ از انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران فروردین 1353-اززندگی انقلابیون درس بگیریم
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ نشریه مجاهد شماره ۲۰۷–۲۴ خرداد ۱۳۶۳
- ↑ خاطرات صمد سیاهکلاه
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ سایت سازمان مجاهدین خلق ایران-سالگرد شهادت رضا رضائی
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ نشریه مجاهد شماره ۴۰۵–۱۷ شهریور ۱۳۷۷
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ نشریه مجاهد شماره 88- 25 خرداد1359
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ هفتمین سالگرد شهادت رضا رضایی نشریه مجاهد شماره 88-25 خرداد 1359