کاربر:Abbas/صفحه تمرین1: تفاوت میان نسخه‌ها

از ایران پدیا
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح سجاوندی، اصلاح ارقام)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۸۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''جنگل‌های ایران''' از اصلی‌ترین سرمایه‌های ملی کشور هستند. قدمت بسیاری از جنگل‌های ایران به هزاران سال می‌رسد. جنگل‌ها از ثروتهای بسیار ارزشمند یک کشور محسوب می شوند و منافع بسیار زیادی دارند، از تولید چوب و کاغذ گرفته تا گیاهان دارویی، از زیبایی و لطافت گرفته تا تأثیری که روی اکوسیستم دارند، از حفظ خاک گرفته تا حفظ جان انسانها در برابر سیلاب‌ها. اهمیت جنگل‌ها فقط به خاطر زیبایی و اینکه زیستگاه حیوانات هستند، نیست. جنگل‌ها احیا گران آب و هوا هستند. جنگل‌ها نگاهبان آب هستند. خاک جنگل به خاطر گیاهان و فعالیت میکرو ارگانیزم‌ها بالاترین نفوذ پذیری در برابر آب را داراست که این خاصیت سفره‌های آب زیر زمینی را سیرآب می‌کند. ۱ لبتر آب در جنگل ۷ دقیقه در زمین می‌ماند در حالی که در زمین‌های معمول تا ۴ ساعت نیز در زمین باقی می‌ماند.
{{جعبه زندگینامه
| اندازه جعبه      =
| عنوان            =حسینعلی منتظری
| عنوان ۲          =
| نام              =
| تصویر            =منتظری ۲.JPG
| اندازه تصویر      =
| عنوان تصویر      = حسینعلی منتظری
| زادروز            = اول مهر ۱۳۰۱
| زادگاه            = نجف‌آباد اصفهان
| مکان ناپدیدشدن    =
| تاریخ ناپدیدشدن  =
| وضعیت            =
| تاریخ مرگ        = ۲۹ آذر ۱۳۸۸
| مکان مرگ          =
|عرض جغرافیایی محل دفن=
|طول جغرافیایی محل دفن=
|latd=|latm=|lats=|latNS=N
|longd=|longm=|longs=|longEW=E
| علت مرگ          =
| پیداشدن جسد      =
| آرامگاه          =
| بناهای یادبود    =
| محل زندگی        = قم
| ملیت              =
| نام‌های دیگر      =
| نژاد              = ایرانی
| تابعیت            =ایران
| تحصیلات            = تحصیلات حوزوی
| دانشگاه          =
| پیشه              =
| سال‌های فعالیت    =۱۳۴۰ تا ۱۳۸۸
| کارفرما          =
| نهاد              =
| نماینده          =
| شناخته‌شده برای    = مردم ایران
| نقش‌های برجسته    = قائم مقام ولی فقیه
| سبک              =
| تأثیرگذاران      =
| تأثیرپذیرفتگان    =
| شهر خانگی        = نجف‌آباد اصفهان
| دستمزد            =
| دارایی خالص      =
| قد                =
| وزن              =
| تلویزیون          =
| لقب              =
| دوره              =
| پس از            =
| پیش از            =
| حزب              =
| جنبش              =
| مخالفان          = ماموران امنیتی و کارگزاران خامنه‌ای
| هیئت              =
| دین              =اسلام
| مذهب              =
| اتهام            =
| مجازات            =
| وضعیت گناهکاری    =
| منصب              =
| مکتب              =
| آثار              =
| همسر              =
| شریک زندگی        =
| فرزندان          = محمد،    ،      ،      ،
| والدین            = حاج علی
| خویشاوندان سرشناس =
| جوایز            =
| امضا              =
| اندازه امضا      =
| signature_alt    =
| وبگاه            =
| imdb_id          =
| Soure_id          =
| پانویس            =
}}
'''حسینعلی منتظری،''' (زاده‌ی اول مهر ۱۳۰۱ در نجف‌آباد – درگذشت ۲۹ آذر ۱۳۸۸ در قم) قائم مقام [[خمینی]] تا سال ۱۳۶۸، رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، از مراجع و مدرسین حوزه‌ی قم، از شاگردان خمینی و نماینده تام‌الاختیار او تا زمان عزل از قائم‌مقامی بود. او از مدافعان حکومت مذهبی و از مفسران اصلی نظریه [[ولایت فقیه]] بود و این اصل با مدیریت او وارد قانون اساسی ایران شد. منتظری پس از افشای [[ایران گیت|ماجرای ایران‌گیت]] توسط مهدی هاشمی برادر دامادش و دستگیری و اعدام وی، از سیستم حکومتی ایران انتقاد کرد. حسینعلی منتظری در سال ۱۳۶۷ بدنبال صدور فتوای [[قتل عام ۶۷|قتل‌عام زندانیان سیاسی،]] [[هیئت مرگ]] درصدد گرفتن تاییدیه او بودند اما منتظری آنها را طرد کرده و عمل‌شان را در ردیف بدترین جنایتهای تاریخ خواند. او به این قتل عام اعتراض کرد و نامه‌یی اعتراضی به خمینی نوشت. پس از این نامه خمینی در پاسخ طی نامه‌ای در تاریخ ۶ فروردین ۱۳۶۸ منتظری را از قائم مقامی خود حذف کرد.<ref name=":3">[https://emam.com/posts/view/4196/%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%A2%D9%82%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%AA%D8%B8%D8%B1%DB%8C-%28%D8%B9%D8%AF%D9%85-%D8%B5%D9%84%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B5%D8%AF%DB%8C-%D8%B1%D9%87% سایت جامع خمینی]</ref>               


جنگل‌ها برای هوای یک کشور مانند فیلتر عمل می‌کنند. هر هکتار جنگل تا ۶۸ تن گرد و غبار موجود در هوا را در خود رسوب داده هوای پاکیزه بیرون می‌دهد. هم‌جنین هر هکتار جنگل سالانه دو و نیم تن اکسیژن تولید می‌کند. جنگل‌ها مهم‌ترین مانع فرسایش خاک هستند. تشکیل یک سانتی متر خاک در طبیعت ۱۰۰ سال طول می‌کشد.<ref name=":0" />
در سالهای بعد منتظری به نقد دیکتاتوری [[ولایت فقیه]] پرداخت، پس از انتقاد از ولایت خامنه‌‌ای در سال ۱۳۶۷ به مدت ۶ سال در حبس خانگی قرار گرفت. خانه او توسط لباس‌ شخصی‌های جمهوری اسلامی و ماموران امنیتی مورد تهاجم قرار گرفت، نامش از معابر پاک شد و مطالبش از نشریات و کتابها حذف گردید و رسانه‌های جمهوری اسلامی از او با طعنه‌ی شیخ ساده‌لوح نام می‌بردند.      


این ثروت بی مانند در ایران در حال نابودی است. هیأت مدیره جنگل‌بانی ایران گفت، تا ۱۰ سال آینده چیزی به نام جنگل‌های شمال وجود نخواهد داشت. هم‌چنین ناسا هشدار داد که تا ۳۰ سال دیگر هیچ جنگلی در سراسر ایران وجود نخواهد داشت.
مهمترین اعتراضات او شامل وضعیت زندانیان، رابطه‌ی پنهانی با آمریکا، ادامه‌ی جنگ با عراق پس از آزادی خرمشهر، استقراض خارجی، رعایت حقوق بشر و دخالت حکومت در حوزه‌های علمیه می‌شد.  


علت عمده‌ی نابودی جنگل‌ها در ایران بریدن بی‌رویه و بی‌حساب و کتاب درختان برای صادرات چوب توسط [[آقازاده]]<nowiki/>‌ها و عوامل مرتبط با حکومت است. یکی دیگر از عوامل تخریب جنگل‌ها آتش سوزی در جنگل‌هاست که بسیاری از این آتش سوزی‌ها توسط نیروهای انتظامی و امنیتی و به طور عمدی به بهانه باز شدن میدان دید در مرزها انجام می‌شود. جمهوری اسلامی و ارگان‌های مسئول در این رابطه و برای اطفأ حریق در جنگل‌ها هیچ کاری انجام نمی‌دهند و سازمان جنگل‌بانی در غرب ایران حتی یک هواپیما و یا بال‌گرد نیز برای این منظور در اختیار ندارد. خاموش کردن جنگل‌ها عمدتا توسط نیروهای مردمی و سازمان‌های محیط زیستی مستقل انجام می‌شود. در بسیاری از موارد نیروهای مردمی که برای خاموش کردن آتش سوزی جنگل‌ها اقدام می‌کنند توسط نیروهای امنیتی و انتظامی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دستگیر می‌شوند. از عوامل دیگر تخریب جنگل‌ها ساختن شهرک‌های ویلایی و جاده برای این شهرک‌ها در مناطق جنگلی توسط عوامل وابسته به حکومت و عمدتا آقا زاده‌هاست.<ref name=":0" />
منتظری که یکی از پر مخاطب‌ترین شخصیت‌های مذهبی شیعه و از نظر بسیاری اعلم از دیگران بود، در ماه‌های پایانی عمر خود با صدور فتوا‌هایی علیه برخورد حکومت با معترضان در قیام سال ۱۳۸۸ به یکی از مخالفین نظام تبدیل شد.


از دیگر عوامل نابودی جنگل‌های منطقه زاگرس خشکیدگی است که فقط در استان لرستان ۵۵۰ هزار هکتار از جنگل ها دچار پدیده خشکیدگی شده اند<ref name=":1" />
مراسم تشییع جنازه‌ی او با حضور صدها هزار نفر برگزار شد، و مراسم ختم وی نیز به اجبار لغو شد.<ref name=":2">[https://www.bbc.com/persian/iran/2009/01/090129_ir_montazari سایت بی بی سی فارسی مقاله زندگینامه منتظری]</ref>


نابودی جنگل‌ها در ایران عوارض زیست محیطی مخربی داشته که از جمله آنها می‌توان به فرسایش بی‌سابقه‌ی خاک اشاره کرد که ایران از این لحاظ در رتبه‌ی اول جهانی قرار دارد. هم‌چنین نابودی جنگل‌ها و پوشش گیاهی در ایران که از خشک‌ترین کشورهای دنیا است باعث جاری‌شدن سیل‌های ویرانگری در سال‌های اخیر شده است. سیاست‌های چپاول‌گرانه جمهوری اسلامی این بلا را بر سر محیط زیست کشور آورده است.<ref name=":3" />
== گاهشمار زندگی منتظری ==
حسینعلی منتظری در سال ۱۳۰۱ در نجف آباد اصفهان به دنیا آمد. ‏پدرش حاج علی کشاورز ساده‌ای بود که در کنار کار‏ ‏روزانه‌اش با کتاب و کتابخانه سروکار داشت و معلم اخلاق و مدرس قرآن بود. منتظری از هفت سالگی آموختن را با ادبیات فارسی و‏ ‏سپس صرف و نحو عربی آغاز کرد، در سال ۱۳۱۴ یعنی در ۱۳ سالگی برای ادامه تحصیل در حوزه، به قم رفت. ده ماه در قم بود و دوباره به اصفهان برگشت. به مدت پنج، شش سال در اصفهان بود و در سال ۱۳۲۰ به قم بازگشت و دروس حوزه را در قم پیگیری کرد. در قم با مرتضی مطهری آشنا شد. در کلاس‌‌های درس روح‌الله خمینی در قم شرکت می‌کرد. پس از آمدن آیت‌الله بروجردی درزمره‌ی شاگردان و نزدیکان او درآمد و مدتی نماینده او در نجف آباد برای رسیدگی به امور حوزه‌ی علمیه بود.<ref name=":0">[http://www.amontazeri.com/farsi/khaterat/html/0003.htm کتاب متن کامل خاطرات آیت‌الله حسینعلی منتظری]</ref>حسینعلی منتظری در مبارزه با بهاییت و ترویج حکم آیت‌الله بروجردی در مورد بهائیان به خصوص در نجفآباد و اصفهان نقش به سزایی داشت. در اثر اقدامات او بهائیان در این مناطق بسیار تحت فشار قرار گرفتند. او به خاطر این فعالیت‌ها به استانداری اصفهان احضار شد.<ref name=":0" />


== استفاده بی‌رویه از جنگل‌ها ==
=== منتظری قبل از انقلاب ۱۳۵۷ ===
هیأت مدیره جنگل‌بانی ایران گفت، تا ۱۰ سال آینده چیزی به نام جنگل‌های شمال وجود نخواهد داشت. هم‌چنین ناسا هشدار داد که تا ۳۰ سال دیگر هیچ جنگلی در سراسر ایران وجود نخواهد داشت.
پس از فوت سید حسین طباطبایی بروجردی (در سال ۱۳۴۰ خورشیدی)‏ ‏نظر آخوندهای حوزه‌ی علمیه بر اعلمیت سید محمدرضا گلپایگانی، سید محمد صادق روحانی ومحمدکاظم شریعتمداری، شهاب‌الدین مرعشی نجفی و روح الله خمینی بود. منتظری و مطهری خمینی را تایید می‌کردند. منتظری و مطهری و تعدادی دیگر از نزدیکان و شاگردان روح‌الله خمینی پس از فوت بروجردی برای جا انداختن مرجعیت خمینی تلاش کردند و چون یکی از شرایط مرجعیت برقرار کردن شهریه به طلبه‌ها بود، حسینعلی منتظری برای برقراری شهریه خمینی بسیار تلاش کرد و با جمع‌آوری کمک‌های مالی و وجوهات و پرداخت شهریه یه طلاب سعی در جا انداختن مرچعیت خمینی داشت. منتظری پس از دستگیری و تبعید خمینی نیز مسئولیت پرداخت شهریه خمینی را بر عهده داشت و در زمان تبعید خمینی نماینده تام‌الاختیار او در ایران بود.


علت عمده‌ی نابودی جنگل‌ها در ایران بریدن بی‌رویه و بی‌حساب و کتاب درختان برای صادرات چوب توسط [[آقازاده]]<nowiki/>‌ها و عوامل مرتبط با حکومت است. یکی دیگر از عوامل تخریب جنگل‌ها آتش سوزی در جنگل‌هاست. از عوامل دیگر تخریب جنگل‌ها ساختن شهرک‌های ویلایی و جاده برای این شهرک‌ها در مناطق جنگلی توسط عوامل وابسته به حکومت و عمدتا [[آقازاده]]<nowiki/>هاست.
منتظری خود خاطره‌ای در این باره دارد که می‌‌گوید:<blockquote>«یادم هست در همان وقت (پس از وفات آیت‌الله بروجردی) من رفتم منزل آقای گلپایگانی مردم زیادی آنجا اجتماع کرده بودند، و ایشان را با دسته‌جات زیادی آوردند برای فاتحه آیت‌الله بروجردی، کوچه‌ها پر از جمعیت بود و با تشریفات و اسکورت ایشان را آوردند در مجلس، ولی شب همان روز من رفته بودم در منزل آیت‌الله خمینی،‌ نماز مغرب و عشا را با ایشان خواندم و حدود یک ساعت و نیم نشستیم با ایشان درددل کردیم و راجع به فوت آیت‌الله بروجردی و مسائل آن روز صحبت کردیم. حتی یک نفر نیامد آنجا سر بزند».<ref name=":0" /></blockquote>در سال ۱۳۴۰ حکومت شاه دست به اقداماتی زد که شروع آن از تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی بود و مقدمه‌ای بود برای رشته‌ای از اصلاحات بورژوایی که به عنوان [[انقلاب سفید]] و اصلاحات ارضی معرفی شد. مخالفت خمینی با شاه نیز از همین زمان شروع شد. به طبع منتظری نیز که از نزدیکان و اطرافیان خمینی بود در این داستان با او همراه شد و مخالفت او با حکومت پهلوی از همین‌جا آغاز گردید. حسینعلی منتظری از بنیانگذاران جمعیتی به نام جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود.


به عنوان مثال جنگل ابر که از زیباترین و بی‌نظیرترین جنگل‌های ایران است درحال نابودی کامل است. ماجرا از این قرار است که ۷ جاده بین سمنان و گلستان وجود دارد. تعدادی از نمایندگان در مجلس اصرار داشتند که باید یک جاده دیگر بین این دو استان ار وسط جنگل ابر کشیده شود. مردم به این اقدامات و طرح کشیدن جاده اعتراض کردند و می‌گفتند که جاده نمی‌خواهند. سپس مشخص شد که عواملی مرتبط یه مقامات بالای حکومتی به دنبال ساخت شهرک‌های ویلایی در وسط جنگل ابر هستند و جاده نیز متعلق به همین پروژه‌ی ویلاسازی است. این پروژه به قیمت نابودی یکی از زیباترین و بزرگترین جنگل‌های دنیا یعنی جنگل ابر اجرا شد.<ref name=":0">برنامه دست رو کنی سیمای آزادی - ۲۲ تیر ۱۳۹۵</ref>
در عید سال ۱۳۴۵ به دنبال پخش اعلامیه توسط محمد منتظری در حرم حضرت معصومه [[ساواک]] او را به همراه فرزندش بازداشت کرد و پس از هفت ماه از زندان آزاد گردید.


در استان لرستان سالانه ۲  هزار هکتار جنگل نابود می‌شود، در این استان یک میلیون و ۲۱۷ هزار هکتار جنگل وجود دارد، که از جنگل‌های بسیار مرغوب محسوب می‌شود، جنگل‌هایی که عمده‌ی آن از درختان بلوط هستند.<ref name=":1">برنامه نابودی جنگلهای ایران از سیمای آزادی - ۱۲ اسفند ۱۳۹۵</ref>
‏‏حسین علی منتظری چند ماه پس از آزادی از زندان به طور مخفیانه برای ملاقات با خمینی راهی عراق شد، اما حکومت که از این‏ ‏سفر مطلع شده بود هنگام بازگشت از عراق او را در منطقه‌ی مرزی‏ ‏دستگیر و روانه‌ی زندان کرد، که پس از حدود پنج ماه از زندان‏ ‏آزاد گردید.


جنگل‌ها درایران در تیول [[رژیم ولایت فقیه|ولی‌فقیه]] است. [[روح‌الله خمینی|خمینی]] در جزوه‌ی المکاسب می‌گوید که کوه‌ها، دره‌ها، جنگل‌ها، زمین‌های بایر و .. از آن امام حکومت اسلامی است که منظور همان ولی فقیه است.  
در‏ ‏زمان برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله منتظری به مسجد سلیمان تبعید شد، که این تبعید سه ماه به طول‏ ‏انجامید. پس از آن در مسجد سلیمان به منتظری ابلاغ کردند که نباید به قم‏ ‏برود، ولی او به قم مراجعت کرد تا اینکه ساواک او را به نجف‌آباد منتقل نمود. در نجف‌آباد پس از ایراد چند سخنرانی ساواک مجددا او را دستگیر و پس‏ ‏از محاکمه به سه سال زندان و در دادگاه تجدید نظر به‏ ‏یک سال ونیم زندان محکوم کرد و به زندان قصر انتقال داد.


عباس پالیزدار در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد، افشا کرد که محمد یزدی در زمان تصدی ریاست قوه‌ی قضاییه در نامه‌ای به فروزش نوشت: <blockquote>«جناب آقای فروزش حمیدمان بیکار است ترتیبی اتخاذ فرمایید تا از جنگل‌های شمال جهت صادرات چوب بهره‌مند گردد. حمید یزدی پسر آقای یزدی مدیر کل حوزه‌ی ریاست قوه قضاییه در آن مقطع بود و جنگل‌های شمال را به تاراج بردند و رفتند.»</blockquote>جمهوری اسلامی اعلام کرد که ایران ۱۸ میلیون هکتار جنگل داشت که میزان آن به ۱۲ میلیون هکتار کاهش یافته است. در حالی سازمان جهان فائو اعلام کرد که بر اساس عکس‌های هوایی این میزان به ۷ میلیون هکتار کاهش پیدا کرده است. یعنی ۶۰ درصد از جنگل‌های ایران نابود شده است.  
در‏ ‏اردیبهشت ۱۳۴۹ آزاد و راهی قم گردید؛ دوباره او را به نجف‌آباد تبعید کردند. مدت تبعید به نجف‌آباد مجموعاً حدود سه سال به طول‏ ‏انجامید. بدنبال برخی مواضع او، وی  را به سه سال تبعید در طبس محکوم کردند. در طبس، نامه‌ی سرگشاده به‏ ‏علما و مردم ایران در مورد اتحاد علیه «امپریالیسم و صهیونیسم‏» (آمریکا و اسرائیل) ‏نوشت، که ‏عده‌ای از جمله رهبر کنونی جمهوری اسلامی [[علی خامنه‌ای]]، به جرم توزیع‏ ‏این اعلامیه دستگیر و یا تحت تعقیب قرار گرفتند. یکسال بعد در سال ۱۳۵۳ او را به خلخال تبعید کردند و ۴ ماه بعد او را به سقز تبعید کردند. پس از دستگیری تعدادی از شاگردان وی در درگیری مدرسه‌ی فیضیه در سقز بازداشت و در سال ۱۳۵۴ به زندان اوین منتقل شد. در اوین محاکمه و به ده سال زندان محکوم شد و نهایتا در آبان سال ۱۳۵۷ به همراه آیت‌الله طالقانی از اوین آزاد شد.


سهم هر ایرانی از جنگل الان کمتر از یک دهم هکتار است. این در حالی است که استاندارد جهانی برای هر فرد هشت دهم هکتار است. این به آن معنی است که نفس کشیدن برای هر ایرانی سخت می‌شود. ذخیره آب زیر زمینی کاهش می‌یابد و هم‌جنین به معنی افزایش غبار، سیل است.  
منتظری در بحبوحه انقلاب ضد سلطنتی پس از آزادی از زندان در۲۷ آذرماه ۱۳۵۷برای ملاقات با خمینی به پاریس رفت.


یوسفی عضو هیأت مدیره‌ی انجمن ملی جنگل‌بانی گفت، مجوز قطع درختان جنگل‌ها تا ۵ برابر میزان معمول صادر می‌شود. سالانه مجوز قطع ۸۰۰ هزار متر مکعب چوب صادر می‌شود که اکثرا جنگل‌های راش و منحصر به فرد ایرانی هستند که در دنبا بی نظیرند و نابودی آن‌ها امکان بازیابی و احیا ندارد.
=== منتظری پس از انقلاب ۱۳۵۷ ===


یک کارشناس محیط زیست گفت از سه سال پیش روند شتابنده‌ی تخریب جنگل‌های زاگرس و زوال این اکو سیستم شروع شده است. سازمان جنگل‌ها گفت زوال درختان بلوط به ۳۳ درصد رسیده و بیش از ۳۰ درصد جنگل‌های ایران در معرض خشکی و تخریب و نابودی کامل هستند.
==== منتظری در شورای انقلاب و مجلس خبرگان ====
خمینی قبل از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی در پاریس شورای انقلاب را که از افراد نزدیک به خود بود تشکیل داد. منتظری نیز به عضویت این شورا درآمد. در سفر به پاریس منتظری نام سیدعلی خامنه‌ای را برای عضویت در شورای انقلاب به خمینی پیشنهاد کرد.  


به این ترتیب یکی از مهمترین دلایل سیل، خاک و عبار، گرمای هوا، بی‌آبی و خشک شدن آب‌های زیر زمینی نابودی جنگل‌هاست.  
پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی در ایران برای تدوین قانون اساسی جمهوری جدید مجلسی به نام مجلس خبرگان قانون اساسی تشکیل شد و حسینعلی منتظری رئیس آن مجلس شد. در پیش‌نویس قانون اساسی اصل ولایت فقیه وجود نداشت و منتظری اصل ولایت فقیه را وارد قانون اساسی جمهوری اسلامی کرد. مجلس خبرگان ابتدا برای تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی تشکیل شد و پس از تصویب قانون اساسی باید منحل می‌شد اما خمینی با انحلال آن مخالفت کرد و این مجلس با نام مجلس خبرگان رهبری که وظیفه‌اش تعیین رهبر است به کار خود ادامه داد.


بسیار از کشورها اقدامات پیشگرانه‌ای برای حفط و احیای جنگل‌ها انجام می‌دهند. به عنوان مثال پاکستان در سال‌های اخیر توانسته جنگل‌های خود را احیا کند. اقدامات پاکستان عبارتند از تامین نیاز چوب از خارج و متوقف کردن برداشت از جنگل‌ها. کشور امارات که هیچ جنگلی نداشته و بک کشور بیابانی است درحال ساخت یک جنگل استراتژیک است که تا ۲۰۲۰ به بهره‌وری خواهد رسید.<ref name=":0" />
منتظری مدتی هم پس از درگذشت آیت‌الله طالقانی امام جمعه تهران بود.


== سوختن جنگل‌های ایران ==
==== قائم مقامی منتظری ====
در سال ۱۳۹۵براساس گزارش فائو از ۱۸ میلیون هکتار،  تنها ۷ میلیون هکتار جنگل در ایران باقی مانده است. در هر ثانیه  ۳۶۰ متر مربع از جنگل ها و مراتع ایران تخریب می‌شوند.
در سال ۱۳۶۴ مجلس خبرگان رهبری حسین‌علی منتظری را به عنوان قائم مقام رهبری تعیین کرد.<ref>[https://www.parsine.com/fa/news/14201/%D8%A2%D9%8A%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D9%85%D9%86%D8%AA%D8%B8%D8%B1%D9%8A-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA-%DA%86%D9%86%D8%AF-%D8%B9%DA%A9%D8%B3-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C سایت پارسینه]</ref> بنا به گفته خود منتظری در کتاب خاطراتش، طبق قانون اساسی مجلس خبرگان حق چنین کاری را نداشت و فقط در صورت مرگ یا عزل رهبر باید جانشین او را تعیین می‌کرد. مجلس خبرگان برای توجیه این کار آن‌را نه به عنوان مصویه بلکه به عنوان پیشنهاد و خبر که نام منتظری بعد از خمینی به عنوان رهبر آینده مطرح است اعلام کرد. کارگردان این مصوبه در مجلس خبرگان [[سید علی خامنه ای|سیدعلی خامنه‌ای]] و [[اکبر هاشمی رفسنجانی|علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی]] بودند. قرار بر این بود که این مصوبه مخفی باشد، اما امام جمعه وقت قزوین به نام باریک‌بین اولین بار آنرا فاش کرد. پس از او نیز هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه تهران موضوع را اعلام کرد و قضیه علنی شد.


برخی از علل نابودی جنگل‌ها و مراتع، قطع بی حساب و کتاب درخت‌ها برای صادرات چوب، جاده کشی‌ها، ویلا سازی‌ها، شهرک سازی که اکثرا توسط باندهای حکومتی و آقازاده ها انجام می‌شود. سازمان محیط زیست با رشوه گیری، نسبت به تخریب جنگل‌ها چشم پوشی می‌کند.<ref name=":2">برنامه دست رو کنی سیمای آزادی - ۲۹ تیر ۱۳۹۵</ref>  
==== شروع اختلاف با [[روح‌الله خمینی]] ====
درزمان خمینی دو قطب اصلی قدرت در جمهوری اسلامی وجود داشت یکی خمینی و حلقه اصلی که بی‌واسطه به او وصل بودند و دیگری منتظری و اطرافیانش. هسته اصلی قدرت شامل علی اکبر هاشمی رفسنجانی، سید علی خامنه‌ای و سید احمد خمینی که بی‌واسطه به خمینی متصل بود، در صدد قبضه قدرت و تضمین باقی ماندن قدرت در دستان خودشان بعد از خمینی بودند. این هسته در سال ۱۳۶۴ مذاکره با آمریکا را برای اینکه در منازعه قدرت دست بالا داشته باشد، شروع کرده بود و تمام زد و بندهای خارجی و تصمیم گیری‌های مهم را در دایره بسته خود نگه داشته بود.<ref name=":1">کتاب قتل‌عام و بازشناسی الیگارشی قدرت - احسان امین‌الرعایا</ref> بنا به گفته منتظری در کتاب خاطرات خود این هسته به دنبال نفوذ بر بیت منتظری و تسلط بر‌ آن بودند تا بتوانند بعد از خمینی که منتظری ولی فقیه می‌شد قدرت را در دست داشته باشند. دستگیری و قلع و قمع اطرافیان منتظری و اعضای بیت او نیز در همین راستا بوده است. هر کدام از اطرافیان منتظری به بهانه‌ای دستگیر شدند.<ref name=":0" />


یکی دیگر از علل نابودی جنگل‌های ایران آتش سوزی است اما اقدامات جمهوری اسلامی در این زمینه چیزی نزدیک به صفر است. آتش سوزی در جنگل‌های ایران عوامل متعددی دارد از جمله اینکه بسیاری از آنها عمدی است و عامل دیگر باز شدن پای انسان به این جنگل‌ها بر اثر ویلاسازی و جاده‌کشی‌های غیر قانوی است که عمدتا به دست عواملی حکومتی و [[آقازاده]]<nowiki/>‌ها انجام می‌شود.<ref name=":1" />
در واقع از همین زمان و به خصوص بعد از قضایای مربوط به مهدی هاشمی و جنگ قدرت بین جناح‌های جمهوری اسلامی پروژه عزل منتظری از قائم مقامی رهبری کلید زده شد و خمینی تصمیم خود را برای برکناری قائم مقام خود گرفت اما برای اینکار به دنبال بهانه بود.<ref name=":1" />    


جمهوری اسلامی برای جلوگیری از آتش سوری در جنگل‌ها و خاموش کردن آن‌ها هیچ کاری انجام نمی‌دهد. در دنیا ما به ازاء هر ۵ هکتار یک جنگل بان وجود دارد اما در ایران ما به ازاء هر ۷۰ هکتاریک جنگل‌بان وجود دارد. سازمان جنگل‌بانی هیچ بال‌گرد یا هواپیمایی برای خاموش کردن آتش جنگل‌ها در اختبار ندارد و این امکانات تماما در اختیار [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه]] و نیروهای نظامی و انتظامی است.
==== ماجرای سید مهدی هاشمی ====
جمهوری اسلامی ایران در زمان جنگ با کمبود تسلیحات و مهمات مواجه بود. در ادامه زد و بند‌های خارجی در خرداد ۱۳۶۵ هیاتی آمریکایی به سرپرستی رابرت مک فارلین مشاور سابق امنیت ملی آمریکا و یک مقام امنیتی اسرائیلی به همراه یک هواپیما تسلیحات مورد نیاز ایران وارد تهران شدند. این ماجرا مخفی بود و هاشمی رفسنجانی و هسته اصلی قدرت پشت پرده این زد و بند بودند. منوچهر قربانی‌فر تاجر ایرانی و دلال معامله سلاح بین آمریکا و اسرائیل با جمهوری اسلامی پس از اینکه مقامات ایرانی قسمتی از پول این معامله را پرداخت نکردند دو نامه به محسن کنگرلو مشاور امنیتی میرحسین موسی نخست وزیر وقت جمهوری اسلامی نوشت و به این موضوع اعتراض کرد. قربانی‌فر کپی این نامه‌ها را توسط فتح‌الله امید نجف آبادی از اعضای بیت منتظری برای منتظری فرستاد. پس از اینکه منتظری از این ماجرا با خبر شد مهدی هاشمی برادر داماد منتظری این معامله و سفر مک فارلین به ایران را از طریق روزنامه لبناتی الشراع فاش کرد. مهدی هاشمی در شهریور ۱۳۶۵ دستگیر و با پرونده سازی‌های وزارت اطلاعات و پس از گرفتن اعتراف‌های تلویزیونی از وی مبنی بر توطئه علیه جمهوری اسلامی و تشکیل خانه‌ تیمی و همچنین به اتهام قتل سید ابوالحسن شمس آبادی که در زمان شاه اتفاق افتاده بود و چند نفر دیگر به اعدام محکوم و در مهر ماه سال ۱۳۶۶ اعدام شد.


به عنوان مثال برای خاموش کردن آتش در جنگل‌های لرستان هواپیمای آب پاش باید از تهران بیاید. کارگزاران جمهوری اسلامی در غرب ایران می‌گویند، غرب ایران نه هواپیما و نه بال‌گرد برای اطفاء حریق ندارد. رضا آریایی مدیر کل بحران استان لرستان در این رابطه گفت، حتی برای گرفتن مجوز جهت استفاده از بال‌گرد مشکل داریم و بال‌گردها هم فقط برای جابجایی افراد استفاده می‌شود هزینه‌ی هزار میلیاردی که برای خرید بال‌گرد هم اختصاص داده شده  معلوم نیست چه شده!<ref name=":2" />
پس از بازداشت مهدی هاشمی، منتظری که مهدی هاشمی را بیگناه می‌دانست به نشانه‌ی اعتراض درس‌های خود را تعطیل کرد. تلاش‌های منتظری برای نجات او، که برادر دامادش بود، بی‌ثمر ماند.<ref name=":2" />


طی گزارشی از تلویزیون حکومتی ایران در سال ۱۳۹۵، منطقه ای شامل شهر چهل هزارنفری کام فیروز، چهل روستا، صد هزارهکتار جنگل های بلوط زاگرس و چندین هکتار زمین کشاورزی؛ ققط یک ماشین آتش نشانی دارد که پمپ اصلی آن خراب است. تانکر آن ۲ هزار لیتر گنجایش دارد که هزار لیتر آن هدر می‌رود و شلنگ هم ندارد به گفته اهالی منطقه اگر اینجا یک منزل مسکونی طعمه حریق شود آنقدر می‌سوزد تا خاموش شود.<ref name=":1" />
با این موضوع افول منتظری نزد خمینی شروع گردید، و پس از دو سال ادامه این روند با ارسال نامه‌ای‏ ‏از بیت رهبر در تاریخ ‏۱۳۶۸/۱/۶‏‏ ‏به منتظری وارد مرحله‌ی تازه‌ای شد، و سپس جواب او در‏ ‏جهت واگذاری رهبری به انتخاب مجلس خبرگان به وسیله‌ی نامه‌ای در‏ ‏تاریخ ‏۱۳۶۸/۱/۷‏ و نهایتاً اعلام برکناری منتظری از قائم‌مقامی‏ ‏رهبری (تحت عنوان استعفای او) توسط رسانه‌های جمعی‏ ‏همزمان با نامه‌ی خمینی در تاریخ ‏۱۳۶۸/۱/۸‏ منتشر شد.


سالانه بیش از ۱۵ هزار هکتار از جنگل های ایران می‌سوزند. مدیر کل سازمان حفاظت محیط زیست گلستان، وقتی ۴۰۰هکتار از جنگلهای گلستان سوخت گفت: <blockquote>«چیزی نشده.۴۰۰ هکتار سوختگی بوده، موردی پیش نیامده!»</blockquote>'''برخی آمارهای مربوط به سوختن جنگل‌ها در سال ۱۳۹۵ به شرح زیر است:'''
پس از بروز اختلافات به دلیل اعتراض آگاهانه و عامدانه‌ی منتظری به اعدام‌های گسترده‌ی زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷  نظر خمینی از قائم‌مقام خویش برگشت و در آخرین نامه‌ای که به خمینی منسوب‏ ‏شده است او را «ساده‌لوح» خوانده و نوشت: «شما پس از این وکیل من نمی‌باشید.»


۱۸ خرداد ۹۵، جنگل‌های منطقه شلالدان در گچساران طعمه حریق شدند
‏به دنبال این مسأله بلافاصله ادامه‌ی اقدامات به شکل تخریب دیوار و‏ ‏حصار اطراف بیت، محو و حذف نام و عکس‌های منتظری از کتب درسی،‏ ‏ادارات دولتی و معابر عمومی، تغییر نام خیابان‌ها و اماکنی که به نام‏ منتظری نامگذاری شده بود و جمع‌آوری رساله و تألیفات‏ ‏او و مزاحمت نسبت به بسیاری از شاگردان و علاقه‌مندان‏ ‏او ادامه یافت. علاوه بر فعالیت‌های فیزیکی فوق، تخریب‏ ‏شخصیت منتظری نیز با نوشتن «رنجنامه» توسط احمد خمینی و‏ ‏«خاطرات سیاسی» توسط ری شهری، مقالات توهین‌آمیز در روزنامه‌ها، سخنرانی‌ها و‏ ‏بیانیه‌های اهانت‌آمیز از طریق رادیو و تلویزیون و در مجالس و‏ ‏خطبه‌های نماز جمعه به طور مکرر صورت می‌گرفت؛ همه این موارد‏ ‏در حالی صورت می‌گرفت که وی مجال دفاع از خود را نداشت‏ ‏و هیچ نشریه‌ای مقاله‌ای از وی‏ ‏نمی‌نوشت.


۲۱ خرداد ۹۵، پنجمین باغ و جنگل بزرگ محلات در آتش خاکستر شد.
== عزل منتظری  ==
خمینی پس از اعتراض منتظری به اعدام‌ و [[قتل عام ۶۷|کشتار زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷]] تصمیم خود را برای برکناری قائم مقام خود گرفت و تنها به دنبال فرصت مناسب بود. منتظری هم‌چنان به مواضع انتقادی و اعتراضی خود علیه جمهوری اسلامی ادامه داد. در بهمن ۱۳۶۷ و به مناسبت پیروزی انقلاب ضد سلطنتی منتظری یک سخنرانی و یک مصاحبه با ستاد دهه فجر انجام داد که در آن‌ها به اقدامات دولت و سیاستهای جمهوری اسلامی اعتراض کرد. او در سخنرانی و مصاحبه خود جنگ ۸ ساله با عراق را زیر سوال برد و اعتراف کرد که ادامه جنگ  اشتباه بوده است. منتظری حتی برگزاری جشنهای بیروزی انقلاب را پرهزینه و کارهای مبتذل و بی‌محتوا خواند که فقط اسراف بیت‌المال است. در اسفند ۱۳۶۷ خورشیدی منتظری آخرین دیدار خود با خمینی را انجام داد و در آن ضمن بیان چند نکته از جمله اعتراض و زیر سئوال بردن استقراض خارجی به حواشی پیش آمده در مورد خود و بیتش پرداخت و گفت:  <blockquote>«آقا این مطالبی که راجع به من و بیت من برای شما گفته شده درست نیست، بیت من بیت شماست، من ازطرف شما آنجا هستم، من آگر هم چیزی می‌گویم به عنوان حمایت از اسلام و حمایت از انقلاب است و کسی هم به من خط نمی‌دهد»</blockquote>پس از سخنرانی منتظری به مناسبت پیروزی انقلاب حملات رسانه‌ها و روزنامه‌های حکومتی نسبت به او بالا گرفت. در۲۹ بهمن ۱۳۶۷، مهدی کروبی، مهدی امام جمارانی و سید حمید روحانی نامه‌ای به منتظری نوشتند و به سخنان او اعتراض کردند. چند روز بعد خمینی در یکی از پیامهایش به مواضع منتظری پاسخ داد و گفت، برای لحظه‌ای از عملکرد خود در جنگ پشیمان نیست و منتظری را فردی معرفی می‌کند که برای رضایت لیبرالهای خودفروخته اظهار نظرهایی می‌کند و تمامیت جمهوری اسلامی را زیر سوال می‌برد.  


۲۲ خرداد ۹۵، دره‌ی گردوی اراک در آتش سوخت
[[اکبر هاشمی رفسنجانی|علی اکبر هاشمی رفسنجانی]] در نمازجمعه روز ۷ آذر ۱۳۷۶ به جریان برکناری منتظری اشاره کرده و گفت که در ۲ فروردین ۱۳۶۸ به دیدار خمینی رفته و خمینی در آن دیدار با صراحت گفته است که تصمیم به برکناری منتظری گرفته است.


۲۶ خرداد۹۵، جنگل‌های «تنوم» در آتش سوخت، پرندگان کمیاب آن از بین رفتند
در ۲ فروردین ۱۳۶۸ خمینی در پیام به مهاجرین جنگ با صراحت بیشتری مواضع منتظری را زیر سوال برده و می‌گوید، نفوذی‌ها بارها اعلام کرده‌اند که حرف خود را از دهان ساده‌اندیشان موجه می‌زنند. هم‌چنین خمینی به مشکینی رئیس مجلس خبرگان دستور می‌دهد که اعضای مجلس خبرگان را فرابخواند تا منتظری را عزل کنند و بتواند به تصمیم خود برای برکناری منتظری لباس قانونی بپوشاند. 
[[پرونده:منتظری.JPG|بندانگشتی|'''منتظری پس از عزل در دفتر کارش در قم''']]
منتظری در ۳ و ۴ فروردین ۱۳۶۸ دو نامه به خمینی نوشت که قاضی خرم‌آبادی مانع از ارسال نامه ۳ فروردین شد. در نامه ۴ فروردین منتظری پاسخ موضوعات مطرح شده در پیام خمینی را می‌دهد. در آن نامه اشاره می‌کند که بیت او همان بیت خمینی است و پاسخ مراجعات مردم و اقشار مختلف و مسئولینی که کمتر دستشان به خمینی می‌رسیده را از طرف او می‌داده است. همچنین اشاره می‌کند که منابع اطلاعاتی و اخبار او همان منابع دولتی و همچنین مسئولین جمهوری اسلامی و اقشار مردم است که به او مراجعه می‌کنند، زیرا در پیام خمینی تصریح شده بود که در اضداد جمهوری اسلامی در بیت منتظری نفوذ کرده‌اند و اطلاعات و اخبار از طریق آنان به منتظری می‌رسد. در آخر نیز منتظری می‌گوید که تا به حال معتقد بوده است که انتقاداتش موجب تقویت جمهوری اسلامی بوده اما اگر نظر خمینی این است که این کار نظام را تضعیف می‌کند نظر او را بر نظر خود مرجح می‌داند.   


۲۶ خرداد ۹۵، ۲۵۵هکتار از جنگلها و مراتع کهگیلویه و بویراحمد طعمه حریق شدند
منتظری در کتاب خاطراتش اشاره می‌کند که قصدش از نوشتن نامه‌ی ۴ فروردین ایجاد سهولت برای خمینی برای برکناریش بوده و خمینی می‌توانست بعد از این نامه خیلی محترمانه از او بخواهد که دیگر در امور مملکت دخالت نکند، اما منابع حکومتی و حلقه نزدیک به خمینی و حاکمیت معتقدند، منتظری که جایگاه قائم مقامی خود را خطر می‌دیده برای حفظ جایگاه خود از مواضع قبلی خود کوتاه آمده و این نامه را نوشته است.   


۲ تیر ۹۵، آتش جنگل های حاشیه تالاب‌های پل دختر را سوزاند
=== نامه عزل منتظری توسط خمینی ===
پس از اعتراضات منتظری به قتل‌عام  سال ۱۳۶۰ خمینی طی نامه‌ای او را عزل کرد:<blockquote>بسم الله الرحمن الرحیم‌</blockquote><blockquote>جناب آقای منتظری‌</blockquote><blockquote>با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمه‌ای برایتان می‌نویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشته‌اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم می‌دانم؛ خدا را در نظر می‌گیرم و مسائلی را گوشزد می‌کنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست داده‌اید. شما در اکثر نامه‌ها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که می‌گفتید دیکته‌شده منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب به آنها نمی‌دیدم. مثلًا در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و می‌بینید که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید. در مسئله مهدی هاشمیِ قاتل، شما او را از همه متدینین متدینتر می‌دانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام می‌دادید که او را نکشید. از قضایای مثل قضیه مهدی هاشمی که بسیار است و من حالِ بازگو کردن تمامی آنها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمی‌باشید و به طلابی که پول برای شما می‌آورند بگویید به قم منزل آقای پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمد الله از این پس شما مسئله مالی هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً مقدم بر نظر خود می‌دانید- که مسلماً منافقین صلاح نمی‌دانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی می‌شوید که آخرتتان را خرابتر می‌کند- با دلی شکسته و سینه‌ای گداخته از آتش بی‌مهریها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت می‌کنم دیگر خود دانید:</blockquote><blockquote>۱- سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرالها نریزد.</blockquote><blockquote>۲- از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک می‌شوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.</blockquote><blockquote>۳- دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.</blockquote><blockquote>۴- نامه‌ها و سخنرانیهای منافقین که به وسیله شما از رسانه‌های گروهی به مردم می‌رسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان- روحی له الفداء- و خونهای پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.</blockquote><blockquote>و الله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده لوح می‌دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیلکرده که مفید برای حوزه‌های علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگری دارم و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم. و الله قسم، من با نخست‌وزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی می‌دانستم. و الله قسم، من رای به ریاست جمهوری بنی صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.</blockquote><blockquote>سخنی از سرِ درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم‌پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته‌ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی‌دارم‌</blockquote><blockquote>من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می‌افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم.</blockquote><blockquote>من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته‌ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تاثیر دروغهای دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش می‌کنند نگردند. از خدا می‌خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هر چه هست اوست. و السلام.<ref name=":3" /></blockquote><blockquote>یکشنبه ۶/ ۱/ ۶۸</blockquote><blockquote>روح الله الموسوی الخمینی‌</blockquote>


۶ تیر۹۵، ۲۵۶ هکتار جنگل خوزستان طعمه حریق شد
=== منتظری و [[قتل عام ۶۷]] ===
در مرداد سال ۱۳۶۷ جمهوری اسلامی با استناد به فتوای خمینی که به فرمان قتل‌عام معروف است، هزاران زندانی سیاسی را که ۹۵درصد آنان از اعضا و هواداران [[مجاهدین خلق ایران|مجاهدین خلق]] بودند اعدام کرد. منتظری طی ۲ نامه به خمینی به کشتار زندانیان سیاسی که قبلا توسط دادگاه‌های جمهوری اسلامی حکم گرفته‌بودند و دوران زندان خود را می‌گذراندند اعتراض کرد.


۹ تیر۹۵، جنگل های میمه در استان ایلام سوخت
در ۲۴ مرداد ۴ تن از مجریان قتل عام  شامل نیری، اشراقی، [[ابراهیم رئیسی|رئیسی]] و [[مصطفی پورمحمدی|پورمحمدی]] به دیدار منتظری می‌روند. منتظری در کتاب خاطرات خود می‌گوید که در اول محرم این ۴ نفر را خواسته و به آنها گفته که در محرم از اعدام‌ها خودداری کنند. عده‌ای معتقدند که خمینی در این دیدار به این ۴ تن ماموریت داده که منتظری را در قتل عام زندانیان سیاسی همراه و شریک کنند. این ۴ تن به منتظری می‌گویند تا به حال ۷۵۰ نفر را در تهران اعدام کرده‌ایم و ۲۰۰ نفر دیگر را نیر به عنوان سرموضع جدا کرده‌ایم و از منتظری می‌خواهند با اعدام آنها موافقت کند. منتظری به درخواست آن‌ها جواب منفی داد و گفت:  <blockquote>«من اگر واسه خاطر شخص امام و انقلاب نبود، نامه‌ام را پخش می‌کردم، می‌دانید چقدر به نفع دشمنان بود؟»</blockquote>منتظری در کتاب خاطراتش می‌گوید اصل هرکدام از نامه‌ها را به بیت خمینی و یک کپی از آن را به شورای عالی قضایی فرستاده است و نامه‌ را به کس دیگری نداده است ولی نامه مورخ ۹ مرداد ۱۳۶۷ منتظری به خمینی در ۵ فروردین ۱۳۶۸ از رادیو بی‌بی‌سی پخش شد. با توجه به اینکه منتظری از منبع درز نامه‌‌اش به بی‌بی‌سی اظهار بی‌اطلاعی می‌کند گمان می‌رود که درز نامه به دست عوامل خمینی و چه بسا به فرمان خود او صورت گرفته باشد تا زمینه عزل او را فراهم کند.     


۹ تیر ۹۵، جنگل های بلوط اندیمشک خاکستر  و نابود شدند.  
پس از عزل از قائم مقامی رهبری در نامه‌ای به خمینی نوشت:<blockquote>«آیا می‌دانید در زندان‌های جمهوری اسلامی به نام اسلام جنایاتی شده که هرگز نظیر آن در رژیم منحوس نشده‌است؟ آیا می‌دانید از بس دزدی و اختلاس مخصوصاً با لباس پاسدار و کمیته زیاد شده مردم احساس امنیت جانی نمی‌کنند؟ آیا می‌دانید در جمهوری اسلامی بر خلاف آنچه در فقه خواندیم نه جان مسلمان محترم است نه مال او و افراد شورای عالی قضایی از ترس یکدیگر و یا ترس از تلفن‌های مقامات و یا جوسازی‌های غلط بر این همه خلاف شرعی‌ها به وسیله‌ی سکوت صحّه می‌گذارند؟ آیا می‌دانید در داخل زندان‌ها جنایت می‌شود و شورای عالی قضایی که وظیفه دارد، یا نمی‌داند و یا جرأت اقدام ندارد؟»</blockquote>در واکنش به سرکوب قیام مردم در سال ۱۳۸۸ چنین خواست:<blockquote>منتظری از مسئولان خواست نسبت به «اشتباهات انجام شده در رویدادهای اخیر»، از مردم عذرخواهی کنند و گفت: «اینکه عده‌ای نسبت به حکومت خودی بوده‏ ‏و بتوانند دست به هر جنایتی بزنند، به خوابگاه دانشجویان حمله کرده و آنها‏ ‏را مورد ضرب و شتم قرار داده و از طبقه بالا به پایین پرتاب کنند، ‏[[قتل‌های زنجیره‌ای]] را انجام دهند و فرهیختگان این ملت را وحشیانه ترور‏ ‏کنند و از مجازات مصون باشند، با هیچ دین و آئینی سازگار نیست.»</blockquote>در اواخر خرداد ماه ۸۸ آیت‌الله منتظری بیانیه‌ای صادر کرد، و نوشت: <blockquote>«با حمایت قاطع خود از حرکتهای غیر خشونت‌بار ملت مسلمان برای دفاع از حقوق حقه خود در چارچوب قانون متقن اساسی جمهوری اسلامی که جمهوریت را رکن اصلی نظام می‌داند، هرگونه اقدامی که منجر به ضرر غیر قابل جبران به جمهوریت نظام گردد را جایز نمی‌دانم. هریک از برادران و خواهران دینی ما موظف است ملت را در دستیابی به حقوق حقه خود یاری دهد. بر این اساس، هرگونه مقاومت در این راستا، به خصوص ضرب و شتم و کشتار ملت را مصداق بارز مخالفت با اصول اساسی اسلام مبنی بر حاکمیت ملت بر سرنوشت خود دانسته و حرام شرعی اعلام می‌کنم.»</blockquote>در پی اعلام نتایج دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران و اعتراضات گسترده به آن، آقای منتظری مسئولی را که از «عدالت، امانتداری یا برخوردای از رأی اکثریّت» ساقط شده باشد، فاقد مشروعیت دانسته و نوشته‌است: <blockquote>«اگر چنین مسئولی به زور یا فریب و تقلّب بر آن منصب بماند مردم باید عدم مشروعیّت و مقبولیّت آنها را در نزد خود و برکناری آنان از منصب را با رعایت مراتب امر به معروف و نهی از منکر… و انتخاب مفیدترین و کم هزینه‌ترین راه ممکن ابراز داشته و بخواهند». بر این اساس، آقای منتظری ابراز چنین خواسته‌ای را وظیفه‌ای همگانی دانسته‌است که کسی نمی‌تواند به بهانه‌ای از آن شانه خالی کند. در ادامه منتظری «ترس از مخلوق» را شرک به خداوند دانسته‌است. همچنین وی گفته‌است «متولّی امور جامعه» که «با احکام شرع، موازین عقل و میثاق‌های ملّی» عمداً مخالفت کند جائر و ولایتش جائرانه است.</blockquote>


این آمار فقط مربوط به ۲۰ روز یعنی از ۱۲ خرداد تا ۹ تیر ۱۳۹۵ است.
== ملاقات هیئت مرگ با منتظری ==
روز ۲۴مرداد ۱۳۶۷ یعنی ۹ روز پس از شروع قتل‌عام زندانیان سیاسی، هیأت مرگ به ملاقات منتظری رفت، منتظری که هنوز قائم‌مقام و جانشین خمینی بود روی همین موضوع دست گذاشت و رو به هیأت مرگ گفت: <blockquote>«قضاوت و حکم باید در جو سالم و خالی از احساسات باشد. لایقض القاضی و هو غضبان. این روایت را همه به یاد دارید. الآن با شعارها و تحریکات جو اجتماعی ما ناسالم است. این مسأله که آقای موسوی اردبیلی که من می‌دانم خودش از همه لیبرال‌تره، تو نماز جمعه میگه که همه بایستی اینها اعدام بشن، اصلاً من مخالف با عفو بودم، خودش بیش از همه مخالفت می‌کرد، حالا اینجوری میگه، بعد تو نماز جمعه میگن زندانی منافق اعدام باید گردد. آخه ما که می‌فهمیم اینها دارند جو درست میکنن. حتی منم که حرف می‌زنم میگن آی اینم داره از منافقین حمایت می‌کنه.»</blockquote>در همین روز منتظری طی نامه‌یی به خمینی قتل‌عام را بدون محاکمه می‌خواند: <blockquote>«این‌گونه قتل‌عام ''بدون محاکمه'' آنهم نسبت به زندانی و اسیر (اسیر شماست دیگه) قطعاً در درازمدت به نفع آنهاست و دنیا ما را محکوم می‌کند و آنان را بیشتر به مبارزه مسلحانه تشویق می‌کند. مبارزه با فکر و ایده از طریق کشتن غلط است».</blockquote>


رئیس سازمان جنگل‌ها در سال ۹۵ گفت، به طور میانگین سالانه ۳۲۰ میلیارد تومان خسارت مستقیم زیست‌محیطی ناشی از آتش‌سوزی در کشور داریم و برای خاموش کردن آتش سوزی جنگل‌ها حداقل ۳۲ بال‌گرد نیاز داریم. این در حالی است که کمترین آمار حاکی از این است که ارتش ایران ۹۰۰ بال‌گرد دارد.
=== نوار صوتی منتظری ===
مهمترین سندی که قتل‌عام زندانیان سیاسی را تا حدی با جزئیاتش افشا می‌کند '''نوار صوتی''' دیدار هیأت مرگ با منتظری است. این دیدار در روزهای پایانی قتل‌عام، روز دوشنبه ۲۴مرداد ۱۳۶۷ انجام شد.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/o2-ahmad-montazeri-mass-execution/27911459.html سایت رادیو فردا]</ref>


معاون فنی یگان حفاظت سازمان جنگل ها می‌گوید ۷۲ درصد دلیل آین آتش‌ها نامعلوم است.
منتظری در این نوار گفت:<blockquote>«به نظر من بزرگترین جنایت که در جمهوری اسلامی شده و در تاریخ ما را محکوم می‌کنند، به دست شما انجام شده و شما را در آینده جزو جنایتکاران در تاریخ می‌نویسند…»</blockquote>او همچنین در مورد برنامه‌ریزی و طراحی اعدامها از مدتها قبل گفت:<blockquote>«شخص احمد آقا پسر آقای خمینی هم از سه چهار سال قبل هی می‌گفت ”مجاهدین از روزنامه خونش و از مجله خونش و از اعلامیه خونش همه باید اعدام بشند ”. اینا یه همچین فکری می‌کردن؛ و حالا فرصت را مغتنم شمردن…»</blockquote>او معتقد است که دستگاه قضایی با این کار مشروعتیش از بین رفته است:<blockquote>«دستگاه قضایی کشور شما زیر سؤال بردید. چندین سال، شخص آقای نیری، این قاضی اون قاضی، تو این شهر تو اون شهر، یکی رو محکوم کرده به ۵سال یکی رو محکوم کرده به ۶سال، یکی رو محکوم کرده به ده سال، و یکی را محکوم کرده به پانزده سال. خوب این‌که حالا ما بیاییم بدون این‌که فعالیتی تازه باشه بگیریم اعدام کنیم، این معنی‌اش این است که همه ما… خوردیم، همه دستگاه ما، قضایی ما، غلط بود، این معنی‌اش این نیست؟»</blockquote>منتظری '''نقش [[وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی|وزارت اطلاعات]]''' را در قتل‌عام پررنگ می‌بیند: <blockquote>«آقای پورمحمدی درست است که حالا مسئول است و تو اطلاعات است اما قبل از این‌که مسئول اطلاعات باشه آخونده. جنبه آخوندیش بر اطلاعاتیش می‌افزاید. به‌نظر من این یک چیزی است که اطلاعات روش نظر داشت و سرمایه‌گذاری کرد».</blockquote>یکی از اعضای هیأت مرگ بعد از صحبتهای منتظری می‌گوید:<blockquote>«حاجی ما در رابطه با شیوه کار خودمون از روز اول که شروع کردیم خدا شاهده که ما با این نیت که روز قیامت باید جواب این را بدیم و در خدمت برادرها جلسه تشکیل دادیم و تک‌تک اینها را آوردیم تو اتاق مورد داشتیم که چهار بار این رو آوردیم تو اتاق باهاش صحبت کردیم، کراراً داشتیم که سه بار باهاش صحبت کردیم، یعنی تا آنجایی که واقعاً به مرحله صددرصد نرسیدیم که اون عنوان کرده که این فرد معتقد است، امضا نکردیم».</blockquote>فرد دیگری از اعضای هیأت مرگ ادعا می‌کند:<blockquote>«الان موارد متعددی داریم که دو امضا دارد و ما اصلاً اجرا نکردیم، و از این بابت است حدود ۴۰ مورد داریم که به‌اتفاق آرا امضا کردیم، فقط به‌لحاظ این‌که اینها یا تنها فرزند خانه بودن، یا پسری بوده که خواهرش اعدام شده یا برادرش اعدام شده؛ و حدود بیست و چند نفر هم داریم که اینها وقتی آمدند زندان حدود ۱۶–۱۷ سالشون بوده و الآن بیست و سه چهار سالشونه. حدود چهل و خورده‌یی از اینها که سه تا امضا شده باز هنوز اجرا نکردیم. فقط به این لحاظ که گفتیم تا آخرین روز یه اتمام‌حجت دیگری هم با اینها بشه که اگه واقعاً راهی برای برگشت نبود آنوقت تصمیم گرفته بشه»</blockquote>در قسمت دیگری از دیدار منتظری با هیأت قتل‌عام درنوار صوتی آمده است:


نیروی انتظامی، [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه]]، [[وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی|اطلاعات]] نیز مقدار زیادی از جنگل‌ها را به طور عمدی آتش می‌زنند و علت آن نیز باز شدن میدان دید در مرزها عنوان شده است. آتش زدن عمدی جنگل‌ها توسط [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه]] در نقاط مرزی یا جنگل های مختلف کردستان، کرمانشاه و ایلام انجام می‌شود. در واقع به جای اینکه برای دیده‌بانی در مرزها برج بسازند و الزامات دیده‌بانی تهیه کنند، جنگل‌هاکه سرمایه ملی هزاران ساله ایران هستند را آتش می‌زنند.
منتظری: «محرم همین حالاست… ۲روز از محرم گذشته حالا»


'''تعدادی از نمونه‌های این اقدام به شرح زیر است:'''
نیری: «قرار است ملاقاتها آزاد بشود و این خودش کلی جو شکنی می‌کند…»


روز ۱۲ تیر ماه ۹۴، جنگل های زیبای آبیدر سنندج به آتش کشیده شد. نیروی انتظامی در کمک رسانی مردم جهت خاموش کردن آن ممانعت ایجاد کرد.
یکی از اعضای هیأت قتل‌عام: «راجع به این ماه محرم اگه اجازه بدین حاج آقا، ما یک تعدادی از اینها رو از اتاقاشون آوردیم… اگر اجازه بفرمایید، حدود دویست نفر هستن که اینها رو…»


۳۰مرداد ۹۳، جنگل های میراجی مریوان سوختند. نیروهای انتظامی مستقر در پادگان پیران در نزدیکی روستای سردوشی مانع از خاموش کردن آتش توسط اعضای انجمن سبز چیای مریوان شد.
منتظری: «من هیچ اجازه‌یی نمی‌دم، من با یکی‌اش هم مخالفم. من با یکی‌اش هم مخالفم. به من نگویید اجازه بدهید، شما خودتون میدونید».


در عرض چند ماه  صدها هکتار از جنگل های مریوان در، بیله، گوشخالی، سروآباد و دهها نقطه‌ی دیگر سوختند. نیروی انتظامی کسانی را که قصد خاموش کردن آتش را داشتند مورد ضرب و شتم قرار داده و گاه دستگیر می‌کرد.<ref name=":2" />
رئیسی یا نیری: «چشم اطاعت می‌کنیم و بقیه‌رو دیگه نمی‌بریم.»


== خشکیدگی جنگل‌های ایران ==
منتظری در بخشی دیگر از سخنانش دردیدار باهیأت قتل‌عام می‌گوید: <blockquote>«در روزنامه‌ها هم الآن در خارج میگند، حالا جرأت نمی‌کنند در روزنامه‌ها در داخل، بعد ها در آینده می‌گن. من دلم نمی‌خواست این‌طور بشه، مردم از ولایت‌فقیه داره چندش شون می‌شه، من دلم نمی‌خواست ولایت‌فقیه به این‌جا برسه».</blockquote><blockquote>«شما حالا خودتون فکر کنید بالاخره یک ماه دیگه دو ماه دیگه بالاخره در زندانا باز می‌شه، بالاخره جواب مردم رو چی میدین؟ مثلاً رفته بودن مثلاً تو باختران، توی اصفهان.. ما بچه‌اش را کشتیم، خوب یک عقیده‌ایی داشت خوب برای عقیده‌اش چرا اعدامش کردی. تو آقای نیری که این بچه منو محکوم کردی به ده سال، به چه مناسبت، فعالیت تازه‌ای کرده بود که اعدامش کردی؟ هیچ جواب نداری بدی. این صاف و پوست کنده.»</blockquote>
از دیگر عوامل نابودی جنگل‌های منطقه زاگرس خشکیدگی است که فقط در استان لرستان ۵۵۰ هزار هکتار از جنگل ها دچار پدیده خشکیدگی شده اند.


  مدیر کل منابع طبیعی لرستان ۱۶ شهریور ۱۳۹۳ به خبرگزاری ایسنا گفت ۲۰ میلیون اصله درخت بلوط در استان لرستان در حال خشک‌شدن هستند یا کاملاً خشک شده‌اند. اما باز هم هیچ کاری در این زمینه انجام نشده است.
== آثار منتظری ==
کتابها و سخنرانی‌های منتشر شده منتظری از این قرار است:
* نهایه الاصول (تقریر درس اصول آیت‌الله ‏بروجردی)


رئیس انجمن علمی جنگل هم درباره زوال جنگل‌های زاگرس گفت: <blockquote>«در چند سال اخیر از مجموع شش میلیون هکتار جنگل زاگرسی حدود یک میلیون هکتار از بین رفته است و بازگشت اکوسیستم آن امکان پذیر نیست.»</blockquote>جنگل‌های شمال هم شامل این وضعیت است، در گذشته ۱۳۰ رودخانه دائمی و بیش از ۱۲ تالاب از جنگل‌های شمال تغذیه می‌شدند که اکثر آنها به دلیل نابودی جنگل‌ها یا خشک شدند و یا فصلی شده اند.<ref name=":1" />
* البدرالزاهر فی صلاه الجمعه و المسافر (تقریر درس فقه‏ آیت‌الله بروجردی)


== عوارض ناشی از نابودی جنگل‌های ایران ==
* دراسات فی ولایه الفقیه و فقه الدوله الاسلامیه در چهار جلد. ترجمه ‏ ‏فارسی آن با نام «مبانی فقهی حکومت اسلامی »منتشر گردیده است، خلاصه این‏ ‏اثر تحت عنوان «نظام الحکم فی الاسلام » در یک جلد به چاپ‏ ‏رسیده است.
ایران به لحاظ جغرافیایی در یکی از مناطق خشک جهان قرار دارد. ایران جزو آخرین کشورها در رده  بندی میزان بارندگی و رطوبت قرار دارد. آب، به یک بحران و ابرچالش تبدیل شده است، اما نکته عجیب این که با وجود این میزان کمبود آب، به محض بارندگی سیل زندگی مردم را نابود می‌کند.  


در بارندگی‌های معمول در اواخر شهریور و ابتدای مهر ۹۷ به گفته مرتضی سلیمی رییس بخش امداد و نجات هلال احمر، ۱۲ استان آذربایجان شرقی وغربی، اردبیل، اصفهان، خراسان شمالی، خوزستان، زنجان، سمنان، سیستان و بلوچستان، گلستان، مازندران و همدان تحت تاثیر سیل و آب‌گرفتگی، قرار گرفتند.
* کتاب الزکوه در چهار جلد


درنیمه‌ی مهرماه ۹۷ هم باران در ۷ استان گیلان، مازندران، گلستان و غرب خراسان شمالی، شمال سمنان، ارتفاعات کرمان و ارتفاعات شرقی تهران بارید اما در استان‌های شمالی شامل گیلان، مازندران، گلستان و خراسان شمالی بیشترین خسارت را برجای گذاشت تا آنجا که تعدادی از مردم دار و ندارشان را از دست دادند و دست کم ۹ کشته شدند.
* کتاب الخمس و الانفال
* کتاب الحدود
* دراسات فی المکاسب المحرمه در سه جلد
* التعلیقه علی العروه الوثقی
* مباحث فقهی الصلوه، الغصب، الاجاره و الوصیه (تقریر‏ ‏درسهای آیت‌الله بروجردی)
* مباحث استصحاب، تعادل و تراجیح (تقریر درسهای‏ خمینی)
* درسهایی از نهج البلاغه در ده جلد که شش جلد آن تاکنون چاپ‏ ‏شده
* درسهایی از اصول کافی
* مناظره مسلمان و بهایی
* شرح خطبه فاطمه زهرا(س ) به زبان فارسی و‏ ‏اردو
* از آغاز تا انجام (در گفتگوی دو دانشجو) به زبان فارسی و‏ ‏عربی
* رساله توضیح المسائل به زبانهای فارسی و عربی و اردو
* رساله استفتائات در دو جلد
* استفتائات مسائل ضمان
* رساله حقوق
* احکام پزشکی
* معارف و احکام نوجوان
* معارف و احکام بانوان
* احکام و مناسک حج
* اسلام، دین فطرت
* کتاب خاطرات در دو جلد
* کتاب دیدگاهها در دو جلد
* کتاب خاطرات
* کتاب واقعیت‌ها و قضاوت‌ها
* مجموعه سخنرانی ها، پیام‌ها، مصاحبه ها، خطبه‌های نمازجمعه ‏‏تهران و قم، که تاکنون ده جلد آن منتشر شده است.<ref>[https://www.jameehmodarresin.org/azae-jameeh/azae-sabeq/155-montazeri/3788-2014-05-28-06-50-43.html سایت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]</ref>


بر اساس تحقیقات علمی دلایل سیل در ایران عبارتست از:
== درگذشت ==
حسین‌علی منتظری ساعت ۱ بامداد روز یک‌شنبه ۲۹ آذر سال ۱۳۸۸ درگذشت. ناصر منتظری یکی از نوادگان منتظری در گفتگو با آسوشیتدپرس گفت که وی در خواب فوت کرده‌است. به گفته‌ی یکی از فرزندانش او به مرگ طبیعی مرده‌است.


- تخریب بیش از ۳۰ درصد اراضی جنگلی
بعد از دفن منتظری مردم در خیابان ارم مشغول راهپیمایی و سردادن شعارهای تند علیه جمهوری اسلامی و علی خامنه‌‌ای شدند و شعار می‌دادند «تسلیت کینه‌ای نمی‌خوایم، نمی‌خوایم» ، «منتظری نستوه راهت ادامه دارد، حتی اگر دیکتاتور بر ما گلوله بارد» ، «منتظری مظلوم، آزادیت مبارک» ، «منتظری نمرده، این دولته که مرده» ، «دیکتاتور دیکتاتور، منتظری راهش ادامه دارد»
 
- از بین رفتن پوشش گیاهی در مراتع که بیش از ۹۰ درصد پوشش گیاهی مراتع ضعیف و درحال تخریب کامل است
 
- عدم استفاده از سیل بند و دیوارهای محافظ در مناطق سیل خیز
 
-  عدم لای روبی رودخانه و تجمع رسوبات سنگین و غیرطبیعی پشت سدها
 
- خرابی سیل‌بندها، سدها و مخازن آب
 
- مدیریت فقط ۱۰درصد از حوزه آبخیزداری کشور
 
- تبدیل اراضی منابع طبیعی به کاربری‌های ناپایدار مانند اراضی کشاورزی و ویلا سازی
 
- تصرف و تغییر اراضی در حریم و بستر رودخانه ها ساخت و سازها در حریم و بستررودخانه، ابنیه و احداث تاسیسات راه‌ها
 
- دست خوردگی حوضه آبریز
 
ایران بالاترین رتبه‌ی میزان فرسایش خاک در جهان را داراست.
 
اگر هریک از عوامل بالا را بررسی کنیم خواهیم دید که سیاست‌های چپاول‌گرانه جمهوری اسلامی این بلا را بر سر محیط زیست کشور آورده است. برای نمونه جمهوری اسلامی به‌خصوص در سالهای دهه‌ی ۸۰ به‌شدت به دنبال اتمی شدن بود، از طرفی می‌دانست که با تحریم روبرو خواهد شد، به همین دلیل برای مقابله با تحریم بسیاری از مراتع و دشت‌ها را برای کاشت گندم شخم زد. در نتیجه ریشه‌ی بسیاری از گیاهان مراتع را از بین برد که باعث فرسایش زمین و خاک شد، جذب آب به شدت پایین آمد در نتیجه با هر بارانی سیل راه  می‌افتاد. با از بین بردن جنگل‌ها میزان نفوذ آب در زمین بسیار کم شد و به همین دلیل هر بارندگی به سیلاب می‌انجامد. در ایران نابودی محیط زیست به یک ابرچالش تبدیل شده است<ref name=":3">برنامه سیل در ایران از سیمای آزادی - ۱۸ مهر ۱۳۹۷</ref>
 
== نمایش‌های حکومتی درختکاری ==
درحالی که مهره‌ها و کارگزاران رژیم از [[سید علی خامنه ای|خامنه‌ای]] گرفته تا بقیه مهره‌ها و کارگزاران آن، در یک نمایش حکومتی در روز درخت‌کاری، درخت می‌کارند، و برای نابودی طبیعت و محیط زیست ابراز نگرانی می‌کنند، اما در عملی سیاست‌های آنها باعث نابودی محیط زیست ایران شده است.
 
درخت بلوط یکی از سودمندترین درختان است مناطق زاگرس زادگاه اصلی این درخت است، در حاکمیت [[رژیم ولایت فقیه]] بیش از ۱۹ میلیون اصله درخت بلوط نابود شده است، باتوجه به این که ارزش اکولوژیکی درخت بلوط ۲۰۰ هزار دلار می‌باشد، خسارت ناشی از نابود شدن درختان بلوط بیش از سه تریلیون و ۸۰۰ میلیارد دلار می‌باشد، که البته این خسارت مطلقا جبران ناپذیر است و تا نسل‌های آینده ادامه دارد.
 
۸۰ درصد تالاب‌ها و رودخانه ها و دریاچه‌ها در دوران حاکمیت جمهوری اسلامی نابود شده‌اند. به لحاظ ارزش اقتصادی، تالاب‌ها ۲۰۰ برابر از زمین های کشاورزی ارزشمندتر هستند. تالاب‌ها جلوی خشکسالی و ریزگردها را می‌گیرند، برای آب‌های زیرزمینی نقش مهمی دارند و منبع تولید برای حاشیه نشینان آن هستند.
 
امروزه اهمیت جنگل  بر کسی پوشیده نیست، اما جنگل‌های ایران با سرعتی وحشتناک در حال نابودی است به نحوی که ناسا اعلام کرد که با این روند برداشت از جنگل‌های ایران تا حداکثر ۳۰ سال آینده در ایران جنگلی وجود نخواهد داشت.
 
در زمینه‌ی آب هم وضعیت به فرا بحران رسیده و یک ابرچالش شده است به نحوی که مقامات جمهوری اسلامی اعتراف می‌کنند که دچار «ورشکستگی آبی» هستند. سالانه ۸۸ میلیارد متر مکعب در کشور آب تولید می‌شود ولی مصرف سالانه آن ۹۷ میلیارد متر مکعب است.
 
هم‌چنین انواع گونه‌های جانوری نیز در حال نابودی هستند. یوز ایرانی یک نمونه آن است.<ref>برنامه درختکاری از سیمای آزادی</ref>
 
در این رابطه عیسی کلانتری رئیس محیط زیست جمهوری اسلامی اعتراف کرد که: <blockquote>«طی این سال‌ها اگر هر دشمنی در این سرزمین حاکم می‌شد این رفتار را با منابع طبیعی و محیط زیست انجام نمی داد»<ref>خبرگزار ایسنا ۲۳ مهر ۱۳۹۶</ref></blockquote>


== منابع ==
== منابع ==
<references />
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۰۳

حسینعلی منتظری
منتظری ۲.JPG
حسینعلی منتظری
زادروزاول مهر ۱۳۰۱
نجف‌آباد اصفهان
درگذشت۲۹ آذر ۱۳۸۸
محل زندگیقم
تبارایرانی
تابعیتایران
تحصیلاتتحصیلات حوزوی
سال‌های فعالیت۱۳۴۰ تا ۱۳۸۸
شناخته‌شده برایمردم ایران
نقش‌های برجستهقائم مقام ولی فقیه
شهر خانگینجف‌آباد اصفهان
مخالفانماموران امنیتی و کارگزاران خامنه‌ای
دیناسلام
فرزندانمحمد، ، ، ،
والدینحاج علی

حسینعلی منتظری، (زاده‌ی اول مهر ۱۳۰۱ در نجف‌آباد – درگذشت ۲۹ آذر ۱۳۸۸ در قم) قائم مقام خمینی تا سال ۱۳۶۸، رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، از مراجع و مدرسین حوزه‌ی قم، از شاگردان خمینی و نماینده تام‌الاختیار او تا زمان عزل از قائم‌مقامی بود. او از مدافعان حکومت مذهبی و از مفسران اصلی نظریه ولایت فقیه بود و این اصل با مدیریت او وارد قانون اساسی ایران شد. منتظری پس از افشای ماجرای ایران‌گیت توسط مهدی هاشمی برادر دامادش و دستگیری و اعدام وی، از سیستم حکومتی ایران انتقاد کرد. حسینعلی منتظری در سال ۱۳۶۷ بدنبال صدور فتوای قتل‌عام زندانیان سیاسی، هیئت مرگ درصدد گرفتن تاییدیه او بودند اما منتظری آنها را طرد کرده و عمل‌شان را در ردیف بدترین جنایتهای تاریخ خواند. او به این قتل عام اعتراض کرد و نامه‌یی اعتراضی به خمینی نوشت. پس از این نامه خمینی در پاسخ طی نامه‌ای در تاریخ ۶ فروردین ۱۳۶۸ منتظری را از قائم مقامی خود حذف کرد.[۱]

در سالهای بعد منتظری به نقد دیکتاتوری ولایت فقیه پرداخت، پس از انتقاد از ولایت خامنه‌‌ای در سال ۱۳۶۷ به مدت ۶ سال در حبس خانگی قرار گرفت. خانه او توسط لباس‌ شخصی‌های جمهوری اسلامی و ماموران امنیتی مورد تهاجم قرار گرفت، نامش از معابر پاک شد و مطالبش از نشریات و کتابها حذف گردید و رسانه‌های جمهوری اسلامی از او با طعنه‌ی شیخ ساده‌لوح نام می‌بردند.

مهمترین اعتراضات او شامل وضعیت زندانیان، رابطه‌ی پنهانی با آمریکا، ادامه‌ی جنگ با عراق پس از آزادی خرمشهر، استقراض خارجی، رعایت حقوق بشر و دخالت حکومت در حوزه‌های علمیه می‌شد.

منتظری که یکی از پر مخاطب‌ترین شخصیت‌های مذهبی شیعه و از نظر بسیاری اعلم از دیگران بود، در ماه‌های پایانی عمر خود با صدور فتوا‌هایی علیه برخورد حکومت با معترضان در قیام سال ۱۳۸۸ به یکی از مخالفین نظام تبدیل شد.

مراسم تشییع جنازه‌ی او با حضور صدها هزار نفر برگزار شد، و مراسم ختم وی نیز به اجبار لغو شد.[۲]

گاهشمار زندگی منتظری

حسینعلی منتظری در سال ۱۳۰۱ در نجف آباد اصفهان به دنیا آمد. ‏پدرش حاج علی کشاورز ساده‌ای بود که در کنار کار‏ ‏روزانه‌اش با کتاب و کتابخانه سروکار داشت و معلم اخلاق و مدرس قرآن بود. منتظری از هفت سالگی آموختن را با ادبیات فارسی و‏ ‏سپس صرف و نحو عربی آغاز کرد، در سال ۱۳۱۴ یعنی در ۱۳ سالگی برای ادامه تحصیل در حوزه، به قم رفت. ده ماه در قم بود و دوباره به اصفهان برگشت. به مدت پنج، شش سال در اصفهان بود و در سال ۱۳۲۰ به قم بازگشت و دروس حوزه را در قم پیگیری کرد. در قم با مرتضی مطهری آشنا شد. در کلاس‌‌های درس روح‌الله خمینی در قم شرکت می‌کرد. پس از آمدن آیت‌الله بروجردی درزمره‌ی شاگردان و نزدیکان او درآمد و مدتی نماینده او در نجف آباد برای رسیدگی به امور حوزه‌ی علمیه بود.[۳]حسینعلی منتظری در مبارزه با بهاییت و ترویج حکم آیت‌الله بروجردی در مورد بهائیان به خصوص در نجفآباد و اصفهان نقش به سزایی داشت. در اثر اقدامات او بهائیان در این مناطق بسیار تحت فشار قرار گرفتند. او به خاطر این فعالیت‌ها به استانداری اصفهان احضار شد.[۳]

منتظری قبل از انقلاب ۱۳۵۷

پس از فوت سید حسین طباطبایی بروجردی (در سال ۱۳۴۰ خورشیدی)‏ ‏نظر آخوندهای حوزه‌ی علمیه بر اعلمیت سید محمدرضا گلپایگانی، سید محمد صادق روحانی ومحمدکاظم شریعتمداری، شهاب‌الدین مرعشی نجفی و روح الله خمینی بود. منتظری و مطهری خمینی را تایید می‌کردند. منتظری و مطهری و تعدادی دیگر از نزدیکان و شاگردان روح‌الله خمینی پس از فوت بروجردی برای جا انداختن مرجعیت خمینی تلاش کردند و چون یکی از شرایط مرجعیت برقرار کردن شهریه به طلبه‌ها بود، حسینعلی منتظری برای برقراری شهریه خمینی بسیار تلاش کرد و با جمع‌آوری کمک‌های مالی و وجوهات و پرداخت شهریه یه طلاب سعی در جا انداختن مرچعیت خمینی داشت. منتظری پس از دستگیری و تبعید خمینی نیز مسئولیت پرداخت شهریه خمینی را بر عهده داشت و در زمان تبعید خمینی نماینده تام‌الاختیار او در ایران بود.

منتظری خود خاطره‌ای در این باره دارد که می‌‌گوید:

«یادم هست در همان وقت (پس از وفات آیت‌الله بروجردی) من رفتم منزل آقای گلپایگانی مردم زیادی آنجا اجتماع کرده بودند، و ایشان را با دسته‌جات زیادی آوردند برای فاتحه آیت‌الله بروجردی، کوچه‌ها پر از جمعیت بود و با تشریفات و اسکورت ایشان را آوردند در مجلس، ولی شب همان روز من رفته بودم در منزل آیت‌الله خمینی،‌ نماز مغرب و عشا را با ایشان خواندم و حدود یک ساعت و نیم نشستیم با ایشان درددل کردیم و راجع به فوت آیت‌الله بروجردی و مسائل آن روز صحبت کردیم. حتی یک نفر نیامد آنجا سر بزند».[۳]

در سال ۱۳۴۰ حکومت شاه دست به اقداماتی زد که شروع آن از تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی بود و مقدمه‌ای بود برای رشته‌ای از اصلاحات بورژوایی که به عنوان انقلاب سفید و اصلاحات ارضی معرفی شد. مخالفت خمینی با شاه نیز از همین زمان شروع شد. به طبع منتظری نیز که از نزدیکان و اطرافیان خمینی بود در این داستان با او همراه شد و مخالفت او با حکومت پهلوی از همین‌جا آغاز گردید. حسینعلی منتظری از بنیانگذاران جمعیتی به نام جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود.

در عید سال ۱۳۴۵ به دنبال پخش اعلامیه توسط محمد منتظری در حرم حضرت معصومه ساواک او را به همراه فرزندش بازداشت کرد و پس از هفت ماه از زندان آزاد گردید.

‏‏حسین علی منتظری چند ماه پس از آزادی از زندان به طور مخفیانه برای ملاقات با خمینی راهی عراق شد، اما حکومت که از این‏ ‏سفر مطلع شده بود هنگام بازگشت از عراق او را در منطقه‌ی مرزی‏ ‏دستگیر و روانه‌ی زندان کرد، که پس از حدود پنج ماه از زندان‏ ‏آزاد گردید.

در‏ ‏زمان برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله منتظری به مسجد سلیمان تبعید شد، که این تبعید سه ماه به طول‏ ‏انجامید. پس از آن در مسجد سلیمان به منتظری ابلاغ کردند که نباید به قم‏ ‏برود، ولی او به قم مراجعت کرد تا اینکه ساواک او را به نجف‌آباد منتقل نمود. در نجف‌آباد پس از ایراد چند سخنرانی ساواک مجددا او را دستگیر و پس‏ ‏از محاکمه به سه سال زندان و در دادگاه تجدید نظر به‏ ‏یک سال ونیم زندان محکوم کرد و به زندان قصر انتقال داد.

در‏ ‏اردیبهشت ۱۳۴۹ آزاد و راهی قم گردید؛ دوباره او را به نجف‌آباد تبعید کردند. مدت تبعید به نجف‌آباد مجموعاً حدود سه سال به طول‏ ‏انجامید. بدنبال برخی مواضع او، وی را به سه سال تبعید در طبس محکوم کردند. در طبس، نامه‌ی سرگشاده به‏ ‏علما و مردم ایران در مورد اتحاد علیه «امپریالیسم و صهیونیسم‏» (آمریکا و اسرائیل) ‏نوشت، که ‏عده‌ای از جمله رهبر کنونی جمهوری اسلامی علی خامنه‌ای، به جرم توزیع‏ ‏این اعلامیه دستگیر و یا تحت تعقیب قرار گرفتند. یکسال بعد در سال ۱۳۵۳ او را به خلخال تبعید کردند و ۴ ماه بعد او را به سقز تبعید کردند. پس از دستگیری تعدادی از شاگردان وی در درگیری مدرسه‌ی فیضیه در سقز بازداشت و در سال ۱۳۵۴ به زندان اوین منتقل شد. در اوین محاکمه و به ده سال زندان محکوم شد و نهایتا در آبان سال ۱۳۵۷ به همراه آیت‌الله طالقانی از اوین آزاد شد.

منتظری در بحبوحه انقلاب ضد سلطنتی پس از آزادی از زندان در۲۷ آذرماه ۱۳۵۷برای ملاقات با خمینی به پاریس رفت.

منتظری پس از انقلاب ۱۳۵۷

منتظری در شورای انقلاب و مجلس خبرگان

خمینی قبل از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی در پاریس شورای انقلاب را که از افراد نزدیک به خود بود تشکیل داد. منتظری نیز به عضویت این شورا درآمد. در سفر به پاریس منتظری نام سیدعلی خامنه‌ای را برای عضویت در شورای انقلاب به خمینی پیشنهاد کرد.

پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی در ایران برای تدوین قانون اساسی جمهوری جدید مجلسی به نام مجلس خبرگان قانون اساسی تشکیل شد و حسینعلی منتظری رئیس آن مجلس شد. در پیش‌نویس قانون اساسی اصل ولایت فقیه وجود نداشت و منتظری اصل ولایت فقیه را وارد قانون اساسی جمهوری اسلامی کرد. مجلس خبرگان ابتدا برای تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی تشکیل شد و پس از تصویب قانون اساسی باید منحل می‌شد اما خمینی با انحلال آن مخالفت کرد و این مجلس با نام مجلس خبرگان رهبری که وظیفه‌اش تعیین رهبر است به کار خود ادامه داد.

منتظری مدتی هم پس از درگذشت آیت‌الله طالقانی امام جمعه تهران بود.

قائم مقامی منتظری

در سال ۱۳۶۴ مجلس خبرگان رهبری حسین‌علی منتظری را به عنوان قائم مقام رهبری تعیین کرد.[۴] بنا به گفته خود منتظری در کتاب خاطراتش، طبق قانون اساسی مجلس خبرگان حق چنین کاری را نداشت و فقط در صورت مرگ یا عزل رهبر باید جانشین او را تعیین می‌کرد. مجلس خبرگان برای توجیه این کار آن‌را نه به عنوان مصویه بلکه به عنوان پیشنهاد و خبر که نام منتظری بعد از خمینی به عنوان رهبر آینده مطرح است اعلام کرد. کارگردان این مصوبه در مجلس خبرگان سیدعلی خامنه‌ای و علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی بودند. قرار بر این بود که این مصوبه مخفی باشد، اما امام جمعه وقت قزوین به نام باریک‌بین اولین بار آنرا فاش کرد. پس از او نیز هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه تهران موضوع را اعلام کرد و قضیه علنی شد.

شروع اختلاف با روح‌الله خمینی

درزمان خمینی دو قطب اصلی قدرت در جمهوری اسلامی وجود داشت یکی خمینی و حلقه اصلی که بی‌واسطه به او وصل بودند و دیگری منتظری و اطرافیانش. هسته اصلی قدرت شامل علی اکبر هاشمی رفسنجانی، سید علی خامنه‌ای و سید احمد خمینی که بی‌واسطه به خمینی متصل بود، در صدد قبضه قدرت و تضمین باقی ماندن قدرت در دستان خودشان بعد از خمینی بودند. این هسته در سال ۱۳۶۴ مذاکره با آمریکا را برای اینکه در منازعه قدرت دست بالا داشته باشد، شروع کرده بود و تمام زد و بندهای خارجی و تصمیم گیری‌های مهم را در دایره بسته خود نگه داشته بود.[۵] بنا به گفته منتظری در کتاب خاطرات خود این هسته به دنبال نفوذ بر بیت منتظری و تسلط بر‌ آن بودند تا بتوانند بعد از خمینی که منتظری ولی فقیه می‌شد قدرت را در دست داشته باشند. دستگیری و قلع و قمع اطرافیان منتظری و اعضای بیت او نیز در همین راستا بوده است. هر کدام از اطرافیان منتظری به بهانه‌ای دستگیر شدند.[۳]

در واقع از همین زمان و به خصوص بعد از قضایای مربوط به مهدی هاشمی و جنگ قدرت بین جناح‌های جمهوری اسلامی پروژه عزل منتظری از قائم مقامی رهبری کلید زده شد و خمینی تصمیم خود را برای برکناری قائم مقام خود گرفت اما برای اینکار به دنبال بهانه بود.[۵]

ماجرای سید مهدی هاشمی

جمهوری اسلامی ایران در زمان جنگ با کمبود تسلیحات و مهمات مواجه بود. در ادامه زد و بند‌های خارجی در خرداد ۱۳۶۵ هیاتی آمریکایی به سرپرستی رابرت مک فارلین مشاور سابق امنیت ملی آمریکا و یک مقام امنیتی اسرائیلی به همراه یک هواپیما تسلیحات مورد نیاز ایران وارد تهران شدند. این ماجرا مخفی بود و هاشمی رفسنجانی و هسته اصلی قدرت پشت پرده این زد و بند بودند. منوچهر قربانی‌فر تاجر ایرانی و دلال معامله سلاح بین آمریکا و اسرائیل با جمهوری اسلامی پس از اینکه مقامات ایرانی قسمتی از پول این معامله را پرداخت نکردند دو نامه به محسن کنگرلو مشاور امنیتی میرحسین موسی نخست وزیر وقت جمهوری اسلامی نوشت و به این موضوع اعتراض کرد. قربانی‌فر کپی این نامه‌ها را توسط فتح‌الله امید نجف آبادی از اعضای بیت منتظری برای منتظری فرستاد. پس از اینکه منتظری از این ماجرا با خبر شد مهدی هاشمی برادر داماد منتظری این معامله و سفر مک فارلین به ایران را از طریق روزنامه لبناتی الشراع فاش کرد. مهدی هاشمی در شهریور ۱۳۶۵ دستگیر و با پرونده سازی‌های وزارت اطلاعات و پس از گرفتن اعتراف‌های تلویزیونی از وی مبنی بر توطئه علیه جمهوری اسلامی و تشکیل خانه‌ تیمی و همچنین به اتهام قتل سید ابوالحسن شمس آبادی که در زمان شاه اتفاق افتاده بود و چند نفر دیگر به اعدام محکوم و در مهر ماه سال ۱۳۶۶ اعدام شد.

پس از بازداشت مهدی هاشمی، منتظری که مهدی هاشمی را بیگناه می‌دانست به نشانه‌ی اعتراض درس‌های خود را تعطیل کرد. تلاش‌های منتظری برای نجات او، که برادر دامادش بود، بی‌ثمر ماند.[۲]

با این موضوع افول منتظری نزد خمینی شروع گردید، و پس از دو سال ادامه این روند با ارسال نامه‌ای‏ ‏از بیت رهبر در تاریخ ‏۱۳۶۸/۱/۶‏‏ ‏به منتظری وارد مرحله‌ی تازه‌ای شد، و سپس جواب او در‏ ‏جهت واگذاری رهبری به انتخاب مجلس خبرگان به وسیله‌ی نامه‌ای در‏ ‏تاریخ ‏۱۳۶۸/۱/۷‏ و نهایتاً اعلام برکناری منتظری از قائم‌مقامی‏ ‏رهبری (تحت عنوان استعفای او) توسط رسانه‌های جمعی‏ ‏همزمان با نامه‌ی خمینی در تاریخ ‏۱۳۶۸/۱/۸‏ منتشر شد.

پس از بروز اختلافات به دلیل اعتراض آگاهانه و عامدانه‌ی منتظری به اعدام‌های گسترده‌ی زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷  نظر خمینی از قائم‌مقام خویش برگشت و در آخرین نامه‌ای که به خمینی منسوب‏ ‏شده است او را «ساده‌لوح» خوانده و نوشت: «شما پس از این وکیل من نمی‌باشید.»

‏به دنبال این مسأله بلافاصله ادامه‌ی اقدامات به شکل تخریب دیوار و‏ ‏حصار اطراف بیت، محو و حذف نام و عکس‌های منتظری از کتب درسی،‏ ‏ادارات دولتی و معابر عمومی، تغییر نام خیابان‌ها و اماکنی که به نام‏ منتظری نامگذاری شده بود و جمع‌آوری رساله و تألیفات‏ ‏او و مزاحمت نسبت به بسیاری از شاگردان و علاقه‌مندان‏ ‏او ادامه یافت. علاوه بر فعالیت‌های فیزیکی فوق، تخریب‏ ‏شخصیت منتظری نیز با نوشتن «رنجنامه» توسط احمد خمینی و‏ ‏«خاطرات سیاسی» توسط ری شهری، مقالات توهین‌آمیز در روزنامه‌ها، سخنرانی‌ها و‏ ‏بیانیه‌های اهانت‌آمیز از طریق رادیو و تلویزیون و در مجالس و‏ ‏خطبه‌های نماز جمعه به طور مکرر صورت می‌گرفت؛ همه این موارد‏ ‏در حالی صورت می‌گرفت که وی مجال دفاع از خود را نداشت‏ ‏و هیچ نشریه‌ای مقاله‌ای از وی‏ ‏نمی‌نوشت.

عزل منتظری

خمینی پس از اعتراض منتظری به اعدام‌ و کشتار زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ تصمیم خود را برای برکناری قائم مقام خود گرفت و تنها به دنبال فرصت مناسب بود. منتظری هم‌چنان به مواضع انتقادی و اعتراضی خود علیه جمهوری اسلامی ادامه داد. در بهمن ۱۳۶۷ و به مناسبت پیروزی انقلاب ضد سلطنتی منتظری یک سخنرانی و یک مصاحبه با ستاد دهه فجر انجام داد که در آن‌ها به اقدامات دولت و سیاستهای جمهوری اسلامی اعتراض کرد. او در سخنرانی و مصاحبه خود جنگ ۸ ساله با عراق را زیر سوال برد و اعتراف کرد که ادامه جنگ اشتباه بوده است. منتظری حتی برگزاری جشنهای بیروزی انقلاب را پرهزینه و کارهای مبتذل و بی‌محتوا خواند که فقط اسراف بیت‌المال است. در اسفند ۱۳۶۷ خورشیدی منتظری آخرین دیدار خود با خمینی را انجام داد و در آن ضمن بیان چند نکته از جمله اعتراض و زیر سئوال بردن استقراض خارجی به حواشی پیش آمده در مورد خود و بیتش پرداخت و گفت:

«آقا این مطالبی که راجع به من و بیت من برای شما گفته شده درست نیست، بیت من بیت شماست، من ازطرف شما آنجا هستم، من آگر هم چیزی می‌گویم به عنوان حمایت از اسلام و حمایت از انقلاب است و کسی هم به من خط نمی‌دهد»

پس از سخنرانی منتظری به مناسبت پیروزی انقلاب حملات رسانه‌ها و روزنامه‌های حکومتی نسبت به او بالا گرفت. در۲۹ بهمن ۱۳۶۷، مهدی کروبی، مهدی امام جمارانی و سید حمید روحانی نامه‌ای به منتظری نوشتند و به سخنان او اعتراض کردند. چند روز بعد خمینی در یکی از پیامهایش به مواضع منتظری پاسخ داد و گفت، برای لحظه‌ای از عملکرد خود در جنگ پشیمان نیست و منتظری را فردی معرفی می‌کند که برای رضایت لیبرالهای خودفروخته اظهار نظرهایی می‌کند و تمامیت جمهوری اسلامی را زیر سوال می‌برد.

علی اکبر هاشمی رفسنجانی در نمازجمعه روز ۷ آذر ۱۳۷۶ به جریان برکناری منتظری اشاره کرده و گفت که در ۲ فروردین ۱۳۶۸ به دیدار خمینی رفته و خمینی در آن دیدار با صراحت گفته است که تصمیم به برکناری منتظری گرفته است.

در ۲ فروردین ۱۳۶۸ خمینی در پیام به مهاجرین جنگ با صراحت بیشتری مواضع منتظری را زیر سوال برده و می‌گوید، نفوذی‌ها بارها اعلام کرده‌اند که حرف خود را از دهان ساده‌اندیشان موجه می‌زنند. هم‌چنین خمینی به مشکینی رئیس مجلس خبرگان دستور می‌دهد که اعضای مجلس خبرگان را فرابخواند تا منتظری را عزل کنند و بتواند به تصمیم خود برای برکناری منتظری لباس قانونی بپوشاند.

منتظری پس از عزل در دفتر کارش در قم

منتظری در ۳ و ۴ فروردین ۱۳۶۸ دو نامه به خمینی نوشت که قاضی خرم‌آبادی مانع از ارسال نامه ۳ فروردین شد. در نامه ۴ فروردین منتظری پاسخ موضوعات مطرح شده در پیام خمینی را می‌دهد. در آن نامه اشاره می‌کند که بیت او همان بیت خمینی است و پاسخ مراجعات مردم و اقشار مختلف و مسئولینی که کمتر دستشان به خمینی می‌رسیده را از طرف او می‌داده است. همچنین اشاره می‌کند که منابع اطلاعاتی و اخبار او همان منابع دولتی و همچنین مسئولین جمهوری اسلامی و اقشار مردم است که به او مراجعه می‌کنند، زیرا در پیام خمینی تصریح شده بود که در اضداد جمهوری اسلامی در بیت منتظری نفوذ کرده‌اند و اطلاعات و اخبار از طریق آنان به منتظری می‌رسد. در آخر نیز منتظری می‌گوید که تا به حال معتقد بوده است که انتقاداتش موجب تقویت جمهوری اسلامی بوده اما اگر نظر خمینی این است که این کار نظام را تضعیف می‌کند نظر او را بر نظر خود مرجح می‌داند.

منتظری در کتاب خاطراتش اشاره می‌کند که قصدش از نوشتن نامه‌ی ۴ فروردین ایجاد سهولت برای خمینی برای برکناریش بوده و خمینی می‌توانست بعد از این نامه خیلی محترمانه از او بخواهد که دیگر در امور مملکت دخالت نکند، اما منابع حکومتی و حلقه نزدیک به خمینی و حاکمیت معتقدند، منتظری که جایگاه قائم مقامی خود را خطر می‌دیده برای حفظ جایگاه خود از مواضع قبلی خود کوتاه آمده و این نامه را نوشته است.

نامه عزل منتظری توسط خمینی

پس از اعتراضات منتظری به قتل‌عام سال ۱۳۶۰ خمینی طی نامه‌ای او را عزل کرد:

بسم الله الرحمن الرحیم‌

جناب آقای منتظری‌

با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمه‌ای برایتان می‌نویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشته‌اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم می‌دانم؛ خدا را در نظر می‌گیرم و مسائلی را گوشزد می‌کنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست داده‌اید. شما در اکثر نامه‌ها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که می‌گفتید دیکته‌شده منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب به آنها نمی‌دیدم. مثلًا در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و می‌بینید که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید. در مسئله مهدی هاشمیِ قاتل، شما او را از همه متدینین متدینتر می‌دانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام می‌دادید که او را نکشید. از قضایای مثل قضیه مهدی هاشمی که بسیار است و من حالِ بازگو کردن تمامی آنها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمی‌باشید و به طلابی که پول برای شما می‌آورند بگویید به قم منزل آقای پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمد الله از این پس شما مسئله مالی هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً مقدم بر نظر خود می‌دانید- که مسلماً منافقین صلاح نمی‌دانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی می‌شوید که آخرتتان را خرابتر می‌کند- با دلی شکسته و سینه‌ای گداخته از آتش بی‌مهریها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت می‌کنم دیگر خود دانید:

۱- سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرالها نریزد.

۲- از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک می‌شوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.

۳- دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.

۴- نامه‌ها و سخنرانیهای منافقین که به وسیله شما از رسانه‌های گروهی به مردم می‌رسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان- روحی له الفداء- و خونهای پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.

و الله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده لوح می‌دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیلکرده که مفید برای حوزه‌های علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگری دارم و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم. و الله قسم، من با نخست‌وزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی می‌دانستم. و الله قسم، من رای به ریاست جمهوری بنی صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.

سخنی از سرِ درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم‌پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته‌ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی‌دارم‌

من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می‌افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم.

من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته‌ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تاثیر دروغهای دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش می‌کنند نگردند. از خدا می‌خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هر چه هست اوست. و السلام.[۱]

یکشنبه ۶/ ۱/ ۶۸

روح الله الموسوی الخمینی‌

منتظری و قتل عام ۶۷

در مرداد سال ۱۳۶۷ جمهوری اسلامی با استناد به فتوای خمینی که به فرمان قتل‌عام معروف است، هزاران زندانی سیاسی را که ۹۵درصد آنان از اعضا و هواداران مجاهدین خلق بودند اعدام کرد. منتظری طی ۲ نامه به خمینی به کشتار زندانیان سیاسی که قبلا توسط دادگاه‌های جمهوری اسلامی حکم گرفته‌بودند و دوران زندان خود را می‌گذراندند اعتراض کرد.

در ۲۴ مرداد ۴ تن از مجریان قتل عام شامل نیری، اشراقی، رئیسی و پورمحمدی به دیدار منتظری می‌روند. منتظری در کتاب خاطرات خود می‌گوید که در اول محرم این ۴ نفر را خواسته و به آنها گفته که در محرم از اعدام‌ها خودداری کنند. عده‌ای معتقدند که خمینی در این دیدار به این ۴ تن ماموریت داده که منتظری را در قتل عام زندانیان سیاسی همراه و شریک کنند. این ۴ تن به منتظری می‌گویند تا به حال ۷۵۰ نفر را در تهران اعدام کرده‌ایم و ۲۰۰ نفر دیگر را نیر به عنوان سرموضع جدا کرده‌ایم و از منتظری می‌خواهند با اعدام آنها موافقت کند. منتظری به درخواست آن‌ها جواب منفی داد و گفت:

«من اگر واسه خاطر شخص امام و انقلاب نبود، نامه‌ام را پخش می‌کردم، می‌دانید چقدر به نفع دشمنان بود؟»

منتظری در کتاب خاطراتش می‌گوید اصل هرکدام از نامه‌ها را به بیت خمینی و یک کپی از آن را به شورای عالی قضایی فرستاده است و نامه‌ را به کس دیگری نداده است ولی نامه مورخ ۹ مرداد ۱۳۶۷ منتظری به خمینی در ۵ فروردین ۱۳۶۸ از رادیو بی‌بی‌سی پخش شد. با توجه به اینکه منتظری از منبع درز نامه‌‌اش به بی‌بی‌سی اظهار بی‌اطلاعی می‌کند گمان می‌رود که درز نامه به دست عوامل خمینی و چه بسا به فرمان خود او صورت گرفته باشد تا زمینه عزل او را فراهم کند. پس از عزل از قائم مقامی رهبری در نامه‌ای به خمینی نوشت:

«آیا می‌دانید در زندان‌های جمهوری اسلامی به نام اسلام جنایاتی شده که هرگز نظیر آن در رژیم منحوس نشده‌است؟ آیا می‌دانید از بس دزدی و اختلاس مخصوصاً با لباس پاسدار و کمیته زیاد شده مردم احساس امنیت جانی نمی‌کنند؟ آیا می‌دانید در جمهوری اسلامی بر خلاف آنچه در فقه خواندیم نه جان مسلمان محترم است نه مال او و افراد شورای عالی قضایی از ترس یکدیگر و یا ترس از تلفن‌های مقامات و یا جوسازی‌های غلط بر این همه خلاف شرعی‌ها به وسیله‌ی سکوت صحّه می‌گذارند؟ آیا می‌دانید در داخل زندان‌ها جنایت می‌شود و شورای عالی قضایی که وظیفه دارد، یا نمی‌داند و یا جرأت اقدام ندارد؟»

در واکنش به سرکوب قیام مردم در سال ۱۳۸۸ چنین خواست:

منتظری از مسئولان خواست نسبت به «اشتباهات انجام شده در رویدادهای اخیر»، از مردم عذرخواهی کنند و گفت: «اینکه عده‌ای نسبت به حکومت خودی بوده‏ ‏و بتوانند دست به هر جنایتی بزنند، به خوابگاه دانشجویان حمله کرده و آنها‏ ‏را مورد ضرب و شتم قرار داده و از طبقه بالا به پایین پرتاب کنند، ‏قتل‌های زنجیره‌ای را انجام دهند و فرهیختگان این ملت را وحشیانه ترور‏ ‏کنند و از مجازات مصون باشند، با هیچ دین و آئینی سازگار نیست.»

در اواخر خرداد ماه ۸۸ آیت‌الله منتظری بیانیه‌ای صادر کرد، و نوشت:

«با حمایت قاطع خود از حرکتهای غیر خشونت‌بار ملت مسلمان برای دفاع از حقوق حقه خود در چارچوب قانون متقن اساسی جمهوری اسلامی که جمهوریت را رکن اصلی نظام می‌داند، هرگونه اقدامی که منجر به ضرر غیر قابل جبران به جمهوریت نظام گردد را جایز نمی‌دانم. هریک از برادران و خواهران دینی ما موظف است ملت را در دستیابی به حقوق حقه خود یاری دهد. بر این اساس، هرگونه مقاومت در این راستا، به خصوص ضرب و شتم و کشتار ملت را مصداق بارز مخالفت با اصول اساسی اسلام مبنی بر حاکمیت ملت بر سرنوشت خود دانسته و حرام شرعی اعلام می‌کنم.»

در پی اعلام نتایج دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران و اعتراضات گسترده به آن، آقای منتظری مسئولی را که از «عدالت، امانتداری یا برخوردای از رأی اکثریّت» ساقط شده باشد، فاقد مشروعیت دانسته و نوشته‌است:

«اگر چنین مسئولی به زور یا فریب و تقلّب بر آن منصب بماند مردم باید عدم مشروعیّت و مقبولیّت آنها را در نزد خود و برکناری آنان از منصب را با رعایت مراتب امر به معروف و نهی از منکر… و انتخاب مفیدترین و کم هزینه‌ترین راه ممکن ابراز داشته و بخواهند». بر این اساس، آقای منتظری ابراز چنین خواسته‌ای را وظیفه‌ای همگانی دانسته‌است که کسی نمی‌تواند به بهانه‌ای از آن شانه خالی کند. در ادامه منتظری «ترس از مخلوق» را شرک به خداوند دانسته‌است. همچنین وی گفته‌است «متولّی امور جامعه» که «با احکام شرع، موازین عقل و میثاق‌های ملّی» عمداً مخالفت کند جائر و ولایتش جائرانه است.

ملاقات هیئت مرگ با منتظری

روز ۲۴مرداد ۱۳۶۷ یعنی ۹ روز پس از شروع قتل‌عام زندانیان سیاسی، هیأت مرگ به ملاقات منتظری رفت، منتظری که هنوز قائم‌مقام و جانشین خمینی بود روی همین موضوع دست گذاشت و رو به هیأت مرگ گفت:

«قضاوت و حکم باید در جو سالم و خالی از احساسات باشد. لایقض القاضی و هو غضبان. این روایت را همه به یاد دارید. الآن با شعارها و تحریکات جو اجتماعی ما ناسالم است. این مسأله که آقای موسوی اردبیلی که من می‌دانم خودش از همه لیبرال‌تره، تو نماز جمعه میگه که همه بایستی اینها اعدام بشن، اصلاً من مخالف با عفو بودم، خودش بیش از همه مخالفت می‌کرد، حالا اینجوری میگه، بعد تو نماز جمعه میگن زندانی منافق اعدام باید گردد. آخه ما که می‌فهمیم اینها دارند جو درست میکنن. حتی منم که حرف می‌زنم میگن آی اینم داره از منافقین حمایت می‌کنه.»

در همین روز منتظری طی نامه‌یی به خمینی قتل‌عام را بدون محاکمه می‌خواند:

«این‌گونه قتل‌عام بدون محاکمه آنهم نسبت به زندانی و اسیر (اسیر شماست دیگه) قطعاً در درازمدت به نفع آنهاست و دنیا ما را محکوم می‌کند و آنان را بیشتر به مبارزه مسلحانه تشویق می‌کند. مبارزه با فکر و ایده از طریق کشتن غلط است».

نوار صوتی منتظری

مهمترین سندی که قتل‌عام زندانیان سیاسی را تا حدی با جزئیاتش افشا می‌کند نوار صوتی دیدار هیأت مرگ با منتظری است. این دیدار در روزهای پایانی قتل‌عام، روز دوشنبه ۲۴مرداد ۱۳۶۷ انجام شد.[۶]

منتظری در این نوار گفت:

«به نظر من بزرگترین جنایت که در جمهوری اسلامی شده و در تاریخ ما را محکوم می‌کنند، به دست شما انجام شده و شما را در آینده جزو جنایتکاران در تاریخ می‌نویسند…»

او همچنین در مورد برنامه‌ریزی و طراحی اعدامها از مدتها قبل گفت:

«شخص احمد آقا پسر آقای خمینی هم از سه چهار سال قبل هی می‌گفت ”مجاهدین از روزنامه خونش و از مجله خونش و از اعلامیه خونش همه باید اعدام بشند ”. اینا یه همچین فکری می‌کردن؛ و حالا فرصت را مغتنم شمردن…»

او معتقد است که دستگاه قضایی با این کار مشروعتیش از بین رفته است:

«دستگاه قضایی کشور شما زیر سؤال بردید. چندین سال، شخص آقای نیری، این قاضی اون قاضی، تو این شهر تو اون شهر، یکی رو محکوم کرده به ۵سال یکی رو محکوم کرده به ۶سال، یکی رو محکوم کرده به ده سال، و یکی را محکوم کرده به پانزده سال. خوب این‌که حالا ما بیاییم بدون این‌که فعالیتی تازه باشه بگیریم اعدام کنیم، این معنی‌اش این است که همه ما… خوردیم، همه دستگاه ما، قضایی ما، غلط بود، این معنی‌اش این نیست؟»

منتظری نقش وزارت اطلاعات را در قتل‌عام پررنگ می‌بیند:

«آقای پورمحمدی درست است که حالا مسئول است و تو اطلاعات است اما قبل از این‌که مسئول اطلاعات باشه آخونده. جنبه آخوندیش بر اطلاعاتیش می‌افزاید. به‌نظر من این یک چیزی است که اطلاعات روش نظر داشت و سرمایه‌گذاری کرد».

یکی از اعضای هیأت مرگ بعد از صحبتهای منتظری می‌گوید:

«حاجی ما در رابطه با شیوه کار خودمون از روز اول که شروع کردیم خدا شاهده که ما با این نیت که روز قیامت باید جواب این را بدیم و در خدمت برادرها جلسه تشکیل دادیم و تک‌تک اینها را آوردیم تو اتاق مورد داشتیم که چهار بار این رو آوردیم تو اتاق باهاش صحبت کردیم، کراراً داشتیم که سه بار باهاش صحبت کردیم، یعنی تا آنجایی که واقعاً به مرحله صددرصد نرسیدیم که اون عنوان کرده که این فرد معتقد است، امضا نکردیم».

فرد دیگری از اعضای هیأت مرگ ادعا می‌کند:

«الان موارد متعددی داریم که دو امضا دارد و ما اصلاً اجرا نکردیم، و از این بابت است حدود ۴۰ مورد داریم که به‌اتفاق آرا امضا کردیم، فقط به‌لحاظ این‌که اینها یا تنها فرزند خانه بودن، یا پسری بوده که خواهرش اعدام شده یا برادرش اعدام شده؛ و حدود بیست و چند نفر هم داریم که اینها وقتی آمدند زندان حدود ۱۶–۱۷ سالشون بوده و الآن بیست و سه چهار سالشونه. حدود چهل و خورده‌یی از اینها که سه تا امضا شده باز هنوز اجرا نکردیم. فقط به این لحاظ که گفتیم تا آخرین روز یه اتمام‌حجت دیگری هم با اینها بشه که اگه واقعاً راهی برای برگشت نبود آنوقت تصمیم گرفته بشه»

در قسمت دیگری از دیدار منتظری با هیأت قتل‌عام درنوار صوتی آمده است:

منتظری: «محرم همین حالاست… ۲روز از محرم گذشته حالا»

نیری: «قرار است ملاقاتها آزاد بشود و این خودش کلی جو شکنی می‌کند…»

یکی از اعضای هیأت قتل‌عام: «راجع به این ماه محرم اگه اجازه بدین حاج آقا، ما یک تعدادی از اینها رو از اتاقاشون آوردیم… اگر اجازه بفرمایید، حدود دویست نفر هستن که اینها رو…»

منتظری: «من هیچ اجازه‌یی نمی‌دم، من با یکی‌اش هم مخالفم. من با یکی‌اش هم مخالفم. به من نگویید اجازه بدهید، شما خودتون میدونید».

رئیسی یا نیری: «چشم اطاعت می‌کنیم و بقیه‌رو دیگه نمی‌بریم.»

منتظری در بخشی دیگر از سخنانش دردیدار باهیأت قتل‌عام می‌گوید:

«در روزنامه‌ها هم الآن در خارج میگند، حالا جرأت نمی‌کنند در روزنامه‌ها در داخل، بعد ها در آینده می‌گن. من دلم نمی‌خواست این‌طور بشه، مردم از ولایت‌فقیه داره چندش شون می‌شه، من دلم نمی‌خواست ولایت‌فقیه به این‌جا برسه».

«شما حالا خودتون فکر کنید بالاخره یک ماه دیگه دو ماه دیگه بالاخره در زندانا باز می‌شه، بالاخره جواب مردم رو چی میدین؟ مثلاً رفته بودن مثلاً تو باختران، توی اصفهان.. ما بچه‌اش را کشتیم، خوب یک عقیده‌ایی داشت خوب برای عقیده‌اش چرا اعدامش کردی. تو آقای نیری که این بچه منو محکوم کردی به ده سال، به چه مناسبت، فعالیت تازه‌ای کرده بود که اعدامش کردی؟ هیچ جواب نداری بدی. این صاف و پوست کنده.»

آثار منتظری

کتابها و سخنرانی‌های منتشر شده منتظری از این قرار است:

  • نهایه الاصول (تقریر درس اصول آیت‌الله ‏بروجردی)
  • البدرالزاهر فی صلاه الجمعه و المسافر (تقریر درس فقه‏ آیت‌الله بروجردی)
  • دراسات فی ولایه الفقیه و فقه الدوله الاسلامیه در چهار جلد. ترجمه ‏ ‏فارسی آن با نام «مبانی فقهی حکومت اسلامی »منتشر گردیده است، خلاصه این‏ ‏اثر تحت عنوان «نظام الحکم فی الاسلام » در یک جلد به چاپ‏ ‏رسیده است.
  • کتاب الزکوه در چهار جلد
  • کتاب الخمس و الانفال
  • کتاب الحدود
  • دراسات فی المکاسب المحرمه در سه جلد
  • التعلیقه علی العروه الوثقی
  • مباحث فقهی الصلوه، الغصب، الاجاره و الوصیه (تقریر‏ ‏درسهای آیت‌الله بروجردی)
  • مباحث استصحاب، تعادل و تراجیح (تقریر درسهای‏ خمینی)
  • درسهایی از نهج البلاغه در ده جلد که شش جلد آن تاکنون چاپ‏ ‏شده
  • درسهایی از اصول کافی
  • مناظره مسلمان و بهایی
  • شرح خطبه فاطمه زهرا(س ) به زبان فارسی و‏ ‏اردو
  • از آغاز تا انجام (در گفتگوی دو دانشجو) به زبان فارسی و‏ ‏عربی
  • رساله توضیح المسائل به زبانهای فارسی و عربی و اردو
  • رساله استفتائات در دو جلد
  • استفتائات مسائل ضمان
  • رساله حقوق
  • احکام پزشکی
  • معارف و احکام نوجوان
  • معارف و احکام بانوان
  • احکام و مناسک حج
  • اسلام، دین فطرت
  • کتاب خاطرات در دو جلد
  • کتاب دیدگاهها در دو جلد
  • کتاب خاطرات
  • کتاب واقعیت‌ها و قضاوت‌ها
  • مجموعه سخنرانی ها، پیام‌ها، مصاحبه ها، خطبه‌های نمازجمعه ‏‏تهران و قم، که تاکنون ده جلد آن منتشر شده است.[۷]

درگذشت

حسین‌علی منتظری ساعت ۱ بامداد روز یک‌شنبه ۲۹ آذر سال ۱۳۸۸ درگذشت. ناصر منتظری یکی از نوادگان منتظری در گفتگو با آسوشیتدپرس گفت که وی در خواب فوت کرده‌است. به گفته‌ی یکی از فرزندانش او به مرگ طبیعی مرده‌است.

بعد از دفن منتظری مردم در خیابان ارم مشغول راهپیمایی و سردادن شعارهای تند علیه جمهوری اسلامی و علی خامنه‌‌ای شدند و شعار می‌دادند «تسلیت کینه‌ای نمی‌خوایم، نمی‌خوایم» ، «منتظری نستوه راهت ادامه دارد، حتی اگر دیکتاتور بر ما گلوله بارد» ، «منتظری مظلوم، آزادیت مبارک» ، «منتظری نمرده، این دولته که مرده» ، «دیکتاتور دیکتاتور، منتظری راهش ادامه دارد»

منابع