اردلان سرفراز
اردلان سرفراز | |
---|---|
![]() اردلان سرفراز، شاعر و ترانهسرا | |
زمینهٔ کاری | شعر و ترانهسرایی |
زادروز | ۲۴ تیر ۱۳۲۹ داراب استان فارس |
محل زندگی | داراب، تهران، آلمان |
پیشه | شاعر و ترانهسرا |
سالهای نویسندگی | اواخر دههی ۱۳۴۰ تا کنون |
کتابها | «از ریشه تا همیشه» و «سال صفر» |
وبگاه رسمی | https://ardalan-sarfaraz.com/page-4.html |
اردلان سرفراز، (متولد ۲۴ تیر ۱۳۲۹، داراب استان فارس) شاعر و ترانهسرای برجسته ایرانی است که با خلق آثاری ماندگار، به یکی از پایهگذاران ترانه نوین ایران تبدیل شد. او در خانوادهای با پیشینه ادبی رشد یافت؛ مادری که به اشعار سعدی و نظامی عشق میورزید و پدری با علاقه به شاهنامه فردوسی، محیطی غنی از فرهنگ پارسی برای او فراهم کردند. استعداد سرفراز از کودکی با نوشتن اشعار سیاهمشق نمایان شد و با تشویق معلمش، آقای دانشمند، در مدرسه امیرکبیر داراب شکوفا گردید. او تا کلاس یازدهم در داراب ماند و اشعارش را برای نشریاتی چون «فردوسی» و «تهران مصور» ارسال میکرد. برای ادامه تحصیل، به دبیرستان سلطانی شیراز رفت و در سال ۱۳۴۶ دیپلم گرفت، سپس در سال ۱۳۴۷ در رشته روانشناسی دانشگاه عالی پارس در تهران پذیرفته شد که آغازگر ورود او به ترانهسرایی حرفهای بود.[۱][۲]
فعالیت حرفهای او با همکاری رادیو ایران و ارکستر جوانان در اواخر دهه ۱۳۴۰ آغاز شد. ترانههای اولیهاش، مانند «شاید بدانی» و «حالا خیلی دیره» برای خواننده معروف «عارف»، و بعدها «شب» برای ابی، او را به شهرت رساندند. با این حال، پس از انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷ و تشدید محدودیتها توسط دیکتاتوری جمهوری اسلامی، در سال ۱۳۶۲ به آلمان مهاجرت کرد. این مهاجرت اجباری، که با فشارهای سیاسی و سانسور همراه بود، او را وادار به ترک وطن کرد، اما فعالیتهایش را در خارج از کشور ادامه داد. در آلمان، با خوانندگانی چون داریوش، گوگوش، و هایده همکاری کرد و ترانههایی چون «جادّه» و «دو پنجره» را سرود که مضامین غربت و دلتنگی را بازتاب میدادند.[۳][۴]
آثار سرفراز، که بیش از ۳۰ ترانه با همکاری خوانندگان سرشناس را در بر میگیرد، ترکیبی از عاشقانههای لطیف و ترانههای سیاسی عمیق است. ترانههای سیاسی او، مانند «دیگر بس است» (با صدای مهتاب صفویان در سال ۱۳۹۸) و «روزای روشن» (برای هایده در سالهای دههی ۶۰)، با انعکاس رنجهای مردم ایران و پیامهای امید و مقاومت، تأثیرگذاری ویژهای بر صحنه اجتماعی و سیاسی داشتهاند. او همچنین از تصاویر طبیعی، مانند گلها و جادهها، برای افزودن عمق احساسی به آثارش استفاده میکرد که ریشه در شعر کلاسیک پارسی داشت.[۵][۶]
دو کتاب «از ریشه تا همیشه» و «سال صفر» نیز از آثار مکتوب او هستند که بهترتیب ترانههای عاشقانه و سیاسی را در بر میگیرند، هرچند به دلیل سانسور، برخی بخشها حذف شدند.[۶]
تأثیر سرفراز فراتر از ترانهسرایی است. همکاری او با آهنگسازانی چون حسن شماعیزاده و منوچهر چشمآذر، آثاری جاودانه خلق کرد که هنوز در میان ایرانیان داخل و خارج از کشور محبوباند. ترانههای سیاسی او به ابزاری برای آگاهیبخشی و حفظ هویت فرهنگی تبدیل شدهاند، و جلسات ادبی او در اروپا به تربیت شاعران جوان کمک کرد. او بهعنوان یکی از بنیانگذاران ترانه نوین ایران، در کنار شهیار قنبری و ایرج جنتی عطایی، نقش مهمی در تحول این ژانر ایفا کرده است.[۷][۸]
زندگی و تحصیلات
اردلان سرفراز، یکی از برجستهترین ترانهسرایان و شاعران معاصر ایران، در ۲۴ تیر ۱۳۲۹ در شهر داراب، واقع در استان فارس، به دنیا آمد. این شهر کویری، با تاریخچه غنی فرهنگی، بستری مناسب برای پرورش استعداد ادبی او فراهم کرد. او بهعنوان فرزند ارشد خانوادهای با ریشههای عمیق در ادبیات بزرگ شد؛ مادری که به اشعار سعدی و نظامی عشق میورزید و خود نیز شعر میسرود، و پدری که با علاقه به شاهنامه فردوسی، فضایی پر از فرهنگ پارسی برای او خلق کرد. سرفراز از کودکی با نوشتن اشعار بهصورت سیاهمشق، استعداد خود را نشان داد، اما این استعداد با تشویق معلم انشایش، آقای دانشمند، در سال اول دبیرستان در مدرسه امیرکبیر داراب به شکوفایی رسید.[۱]
او تا کلاس یازدهم در داراب ماند و اشعارش را برای نشریات ادبی چون «فردوسی» و «تهران مصور» ارسال میکرد که گاه به چاپ میرسیدند. این تجربه اولیه، پایهای برای ورود او به دنیای حرفهای شعر و ترانه شد. برای ادامه تحصیل، به دبیرستان سلطانی شیراز نقل مکان کرد و در سال ۱۳۴۶ دیپلم خود را دریافت نمود. پس از یک سال تلاش ناموفق در کنکور، در سال ۱۳۴۷ در رشته روانشناسی دانشگاه عالی پارس در تهران پذیرفته شد. این دوره، آغازگر تحول او بهعنوان ترانهسرایی حرفهای بود، زیرا در کنار تحصیل، به فعالیتهای هنری روی آورد.[۲]
آغاز فعالیت حرفهای
سرفراز برای تأمین هزینههای زندگی و تحصیل، با پیشنهاد پسرعموی مادرش، حسین سرفراز—شاعر و روزنامهنگار شناختهشده—با رادیو ایران و ارکستر جوانان همکاری کرد. این همکاری در اواخر دهه ۱۳۴۰ آغاز شد و او را وارد عرصه ترانهسرایی حرفهای نمود. اولین آثار برجسته او، ترانههای «شاید بدانی» و «حالا خیلی دیره»، در سالهای ۱۳۴۹ و ۱۳۵۰ سروده شدند که با استقبال گسترده شنوندگان مواجه شدند. ترانه «حالا خیلی دیره» به دلیل ملودی احساسی و کلام عمیق، به یکی از آثار ماندگار آن دوره تبدیل شد.[۸]
پس از یک سال فعالیت در رادیو، به دلایلی که بهصراحت ذکر نشده، این همکاری را ترک کرد و تصمیم گرفت بهصورت مستقل به ترانهسرایی بپردازد. موفقیت بزرگ بعدی او با سرودن ترانه «شب» رقم خورد که هر دو را به شهرت رساند. این ترانه، با ریتم گیرا و مضمون عاشقانه، نقطه عطفی در مسیر حرفهای او بود و او را بهعنوان یکی از نوآوران ترانهسرایی معرفی کرد. این دوره همچنین با همکاریهای اولیه با آهنگسازانی چون منوچهر لشگری آغاز شد که پایهای برای کارهای بعدی او ساخت.[۷]
مهاجرت و ادامه فعالیت
پس از انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷ و تشدید محدودیتها برای هنرمندان توسط رژیم جمهوری اسلامی، اردلان سرفراز در سال ۱۳۶۲ تصمیم به مهاجرت گرفت. این تصمیم به دلیل فشارهای سیاسی و سانسور شدید آثارش اتخاذ شد، بهطوری که او در مصاحبهای اعلام کرد:
«فشارها به حدی بود که دیگر نمیتوانستم آزادانه بنویسم.»
او ابتدا به آلمان مهاجرت کرد و در شهر کلن ساکن شد، جایی که با چالشهای زندگی در غربت مواجه شد.
اردلان سرفراز در ابتدا برای امرار معاش در یک شرکت قابسازی مشغول به کار شد، اما پس از شنیدن صدای نصرالله معین در یک برنامه رادیویی، انگیزهاش برای بازگشت به ترانهسرایی زنده شد.[۳]
در آلمان، سرفراز با تشکیل جلسات ادبی با دیگر مهاجران ایرانی، شبکهای از همکاریها را ایجاد کرد. او با خوانندگانی چون داریوش، گوگوش، و هایده همکاری گستردهای داشت و ترانههایی چون «جاده» و «دو پنجره» را در این دوره سرود. این آثار اغلب حامل مضامین غربت و دلتنگی برای وطن بودند که با استقبال جامعه مهاجر مواجه شدند. سفرهای او به کشورهای دیگر مانند اتریش، یونان، و ترکیه نیز بر تنوع مضامین آثارش افزود و تجربههای زیستهاش را به ترانهها منتقل کرد.[۴]
آثار و سبک هنری
سبک ترانهسرایی
سبک ترانهسرایی اردلان سرفراز ترکیبی منحصربهفرد از عاشقانههای لطیف و مضامین سیاسی عمیق است که او را از دیگر ترانهسرایان متمایز میکند. او با بیش از ۳۰ خواننده و ۱۵ آهنگساز همکاری داشته و آثاری چون «من و گنجشکای خونه» «دستای تو» را خلق کرده است. این ترانهها با زبانی ساده اما پراحساس، احساسات مخاطب را بهخوبی منتقل میکنند.[۵]
سرفراز در مصاحبهای اظهار داشت: «من شعرم را زندگی کردم، زندگیام را شعر»، که نشاندهنده ارتباط تنگاتنگ او با مضامین آثارش است.[۳]
ترانههای سیاسی او، مانند «دیگر بس است» و «روزای روشن»، با انعکاس رنجهای مردم ایران، به ابزاری برای آگاهیبخشی تبدیل شدند. این آثار اغلب با ریتمهای احساسی و کلامی قدرتمند، پیامهایی از امید و مقاومت را منتقل میکنند. او همچنین دو کتاب «از ریشه تا همیشه» و «سال صفر» را منتشر کرد که شامل گزیدهای از ترانههایش، بهویژه با رویکرد سیاسی، است. این کتابها به دلیل نیاز به حذف بخشهایی برای دریافت مجوز، کاملاً جامع نیستند، اما همچنان منبعی ارزشمند برای مطالعه آثار او محسوب میشوند.[۶]
یکی از ویژگیهای برجسته ترانههای اردلان سرفراز، استفاده او از تصاویر طبیعی و نمادین است که به آثارش عمق احساسی میبخشد. برای مثال، در ترانه «گل پونه»، او از گلهای وحشی بهعنوان نمادی از مقاومت و زیبایی در میان سختیها یاد میکند، که این رویکرد او را به شعر کلاسیک پارسی نزدیک میکند.[۹]
این تکنیک، همراه با ریتمهای گیرای موسیقی، باعث شده ترانههایش در میان نسلهای مختلف محبوب باقی بمانند. او همچنین از زبان روزمره و عامیانه بهره میبرد که ارتباط عاطفی قویتری با مخاطبان ایجاد میکند.[۵]
ترانههای سیاسی او اغلب با الهام از تجربههای شخصی و مشاهدات اجتماعی سروده شدهاند. در «دیگر بس است»، سرفراز با زبانی صریح و مستقیم به شرایط سرکوب در ایران اشاره میکند و این ترانه را بهعنوان فریادی علیه ظلم معرفی کرده است. این اثر، که در سال ۲۰۱۹ با صدای مهتاب صفویان منتشر شد، نشاندهنده تعهد او به آرمانهای آزادیخواهانه است.[۶]
سبک او، که ترکیبی از سنت و نوگرایی است، او را در کنار شاعرانی چون احمد شاملو و فریدون مشیری قرار داده، هرچند او بیشتر به ترانهسرایی معطوف بوده تا شعر محض.[۷]
فهرست آثار
جدول زیر فهرستی از ترانههای برجسته اردلان سرفراز را نشان میدهد که با همکاری خوانندگان سرشناس خلق شدهاند:
عنوان ترانه | خواننده | سال تقریبی |
---|---|---|
شب | ابی | ۱۳۵۰ |
حالا خیلی دیره | عارف | ۱۳۴۹ |
شاید بدانی | عارف | ۱۳۴۹ |
من و گنجشکای خونه | گوگوش | ۱۳۶۰ |
دو پنجره | هایده | ۱۳۶۰ |
جادّه | داریوش | ۱۳۶۵ |
دستای تو | داریوش | ۱۳۷۰ |
دیگر بس است | مهتاب صفویان | ۲۰۱۹ |
روزای روشن | هایده | دههی ۶۰ |
گل پونه | ابی | ۱۳۶۵ |
پُرسش | گوگوش | ۱۳۵۵ |
مرهم | - | - |
دراز | - | - |
شقایق | داریوش | ۱۳۷۰ |
سال ۲۰۰۰ | داریوش | ۱۳۷۹ |
نیایش | داریوش | ۱۳۷۵ |
گلایه | - | - |
خستهام | - | - |
آهای مردم دنیا | داریوش | ۱۳۸۰ |
سهم من | - | - |
حادثه | - | - |
دوباره باز خواهم گشت | داریوش | ۱۳۸۵ |
اهای مردم دنیا | داریوش | ۱۳۸۰ |
قلندر | - | - |
به بچههامون چی بگیم | داریوش | ۱۳۹۰ |
گره کور | - | - |
همصدا | - | - |
مصلوب | داریوش | - |
موج | - | - |
نازنین | داریوش | - |
روز اول | - | - |
تلنگر | - | - |
ولایت | - | - |
کتابها و آثار مکتوب
سرفراز علاوه بر ترانهسرایی، به انتشار آثار مکتوب نیز پرداخته است. کتاب «از ریشه تا همیشه» مجموعهای از ترانههای عاشقانه و غمانگیز اوست که در سالهای اولیه مهاجرت منتشر شد و به دلیل بیان احساسات مهاجران، مورد توجه قرار گرفت. کتاب دوم او، «سال صفر»، که در سالهای بعد منتشر شد، بر ترانههای سیاسی تمرکز دارد و به رویدادهای پس از انقلاب ۱۳۵۷ میپردازد. با این حال، به دلیل محدودیتهای انتشار، برخی از ترانهها از این مجموعه حذف شدند، که این امر نشاندهنده چالشهای او در حفظ کامل آثارش است.
متن ترانه «روزای روشن»
ترانه «روزای روشن»، که توسط هایده اجرا شده و در سالهای اول دههی ۱۳۶۰ منتشر شد، یکی از آثار برجسته و تأثیرگذار اردلان سرفراز است. این ترانه به دلیل مضمون عمیقش درباره رنجهای مردم ایران و خداحافظی تلخ با سرزمین، بهویژه در میان مهاجران، بسیار معروف شده است. متن کامل این ترانه به شرح زیر است:
روزهای روشن، خداحافظ | سرزمین من، خداحافظ | |
روزای خوبت بگو کجا رفت | تو قصهها رفت، یا از اینجا رفت | |
انگار که اینجا هیچکی زنده نیست | گریه فراون، وقت خنده نیست | |
گونهها خیسه، دلها پاییزه | بارون قحطی از ابر میریزه | |
همه عزادار، سر به گریبون | مردا سر دار، زنا تو زندون | |
انگار که شبه، هر روز هفته | از هر خونهای عزیزی رفته | |
همه با هم قهر، همه از هم دور | روزا مثل شب، شبا سوت و کور | |
نه تو آسمون، نه رو زمینیم | انگار که خوابیم، کابوس میبینیم | |
از زمین دوریم، از زمان جدا | حتی نمیآیم به یاد خدا | |
روزای روشن، خداحافظ | سرزمین من، خداحافظ | |
نوبت میگیریم، گیج و بیهدف | واسه مردن هم، باید رفت تو صف | |
روزها و شبا این جور میگذرن | هر جا که میخوان مارو میبرن | |
آخه تا به کی آروم بشینیم | حسرت بکشیم، گریه ببینیم | |
ای زن تنها، مرد آواره | وطن دل توست، شده صد پاره | |
پاشو، کاری کن، فکر چاره باش | فکر این دل پارهپاره باش |
این ترانه با زبانی صریح و تصاویر شاعرانه، رنجهای اجتماعی و دعوتی به مقاومت را به نمایش میگذارد و نشاندهنده مهارت سرفراز در ترکیب احساسات شخصی با مسائل جمعی است.[۶]
تأثیرات و میراث
ترانههای اردلان سرفراز تأثیر عمیقی بر موسیقی و فرهنگ ایرانی، بهویژه در میان مهاجران، داشتهاند. همکاری او با آهنگسازانی چون حسن شماعیزاده و منوچهر چشمآذر، آثاری خلق کرده که هنوز در کنسرتها، گردهماییها، و حتی مراسم عزاداری و شادی ایرانیان اجرا میشوند. ترانه «جاده»، با ملودی غمانگیزش و کلامی که دلتنگی برای وطن را بازتاب میدهد، به یکی از نمادهای نوستالژی مهاجران تبدیل شده و در میان نسلهای مختلف محبوبیت دارد.[۷]
این ترانهها، با انتقال احساسات مشترک، به حفظ هویت فرهنگی ایرانیان در دیاسپورا کمک کردهاند.
ترانههای سیاسی او نیز فراتر از سرگرمی، به ابزاری برای آگاهیبخشی و مقاومت فرهنگی تبدیل شدهاند. «روزای روشن»، با پیام امید و مبارزه با ظلم، در میان جوانان فعال در جنبشهای اعتراضی بهعنوان سرود الهامبخش شناخته میشود.[۶]
این اثر نشاندهنده توانایی سرفراز در تبدیل رنجهای اجتماعی به هنری ماندگار است. او همچنین با برگزاری جلسات ادبی در اروپا، به ترویج شعر و ترانه پارسی میان نسل جوان مهاجر پرداخت و شاعران نوپا را تشویق کرد تا به خلاقیت خود ادامه دهند.[۴]
میراث سرفراز، که در بیش از پنج دهه فعالیت شکل گرفته، او را به یکی از بنیانگذاران ترانه نوین ایران در کنار شهیار قنبری و ایرج جنتی عطایی تبدیل کرده است. ترانههای او نهتنها در ایران، بلکه در میان ایرانیان مقیم اروپا، آمریکا، و استرالیا نیز جایگاه ویژهای دارند. این نفوذ جهانی، او را به چهرهای فراتر از یک ترانهسرا بدل کرده که هنرش با هویت و مقاومت ایرانیان گره خورده است.[۵]
چالشها و دیدگاههای شخصی
مهاجرت اجباری اردلان سرفراز با چالشهای متعددی همراه بود. جدایی از وطن و دوری از خانواده، بهویژه در سالهای اولیه اقامت در آلمان، تأثیر عمیقی بر روحیه او گذاشت. او در مصاحبهای اذعان کرد:
«غربت مثل تیری بود که همیشه در دلم بود، اما نوشتن ترانه راهی برای التیام آن بود.»
این تجربه شخصی، مضامینی از دلتنگی و مبارزه را به آثارش افزود. همچنین، سانسور آثارش در ایران و عدم امکان انتشار برخی ترانهها، از جمله ترانههای سیاسی، او را وادار کرد تا در خارج از کشور فعالیت کند، که این خود چالشهایی چون دسترسی محدود به مخاطبان داخلی را به دنبال داشت.[۳]
دیدگاههای شخصی سرفراز نشاندهنده تعهد عمیق او به آزادی بیان و هویت ایرانی است. او در گفتوگویی اظهار داشت که هدفش «انعکاس صدای ستمدیدگان» بوده است. [۴] همچنین، او از همکاری با جوانان مهاجر در جلسات ادبی حمایت کرد و به ترویج ادبیات پارسی در خارج از کشور کمک نمود، که این فعالیتها نشاندهنده نگاه آیندهنگرانه او به هنر است.[۷]
جایگاه و تأثیر بر نسل جدید
اردلان سرفراز بهعنوان یکی از پیشگامان ترانه نوین ایران، جایگاه ویژهای در تاریخ موسیقی معاصر دارد. او با تلفیق سنتهای شعری پارسی با ریتمهای مدرن، راهی نو در ترانهسرایی گشود که تأثیر آن بر نسلهای بعدی مشهود است.[۸]
ترانههای او، بهویژه آثار سیاسی، بهعنوان منبعی برای الهامگیری نسل جوان مهاجر در حفظ هویت ایرانی مورد استفاده قرار گرفتهاند.
نسل جدید، بهویژه در دیاسپورای ایرانی، از ترانههای سرفراز برای بازسازی هویت فرهنگی خود بهره میبرند. ترانه «روزای روشن» با پیام امیدش، در میان جوانان فعال در جنبشهای اعتراضی محبوبیت یافته است.
همچنین، جلسات ادبی که او در اروپا برگزار کرد، به آموزش و تشویق شاعران جوان منجر شد و میراث او را فراتر از ترانه به حوزه آموزش ادبی گسترش داد.[۵]
نقد و بررسی آثار اردلان سرفراز
آثار اردلان سرفراز از منظر ادبی و موسیقایی مورد توجه منتقدان قرار گرفته است. ترانههای عاشقانه او، مانند «شب» و «دو پنجره»، به دلیل ترکیب تصاویر شاعرانه با ملودیهای احساسی، بهعنوان نمونههای برجسته ترانهنوازی مدرن شناخته میشوند. منتقدان معتقدند که استفاده او از استعارههای طبیعی، مانند گلها و جادهها، به آثارش عمق احساسی میبخشد و آنها را از ترانههای معمولی متمایز میکند. این سبک، که ریشه در شعر کلاسیک دارد، با نوگرایی ملودیک آمیخته شده و به ترانههایش ابعادی جهانی بخشیده است.[۸]
از سوی دیگر، ترانههای سیاسی او، مانند «دیگر بس است»، با استقبال گسترده اما انتقاداتی نیز روبهرو شدهاند. برخی منتقدان معتقدند که زبان صریح او در این آثار، اگرچه تأثیرگذار است، اما از پیچیدگی شاعرانه کم میکند.[۶]
با این حال، این صراحت، همان عاملی است که این ترانهها را به صدای مردم تبدیل کرده و آنها را در جنبشهای اعتراضی محبوب ساخته است. کتاب «سال صفر»، که مجموعهای از این ترانهها را در بر میگیرد، به دلیل محدودیتهای انتشار، تنها بخش کوچکی از خلاقیت او را نشان میدهد، اما همچنان بهعنوان سندی تاریخی ارزشمند تلقی میشود.[۵]
جایگاه در تاریخ هنر ایران
اردلان سرفراز، با بیش از پنج دهه فعالیت، بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین ترانهسرایان ایران شناخته میشود. او با خلق آثاری که از یک سو عاشقانههای لطیف و از سوی دیگر ترانههای اعتراضی را در بر میگیرد، میراثی غنی برای موسیقی و ادبیات پارسی به جا گذاشته است. مهاجرت او به آلمان، اگرچه با دشواریهایی همراه بود، اما فرصتی برای گسترش نفوذ آثارش در میان دیاسپورای ایرانی فراهم کرد. ترانههای او، از «شب» تا «روزای روشن»، نهتنها در ایران، بلکه در سراسر جهان بهعنوان نمادی از هویت فرهنگی و مقاومت شناخته میشوند.[۳]
جایگاه سرفراز در تاریخ هنر ایران، به دلیل نوآوری در ترانهنوازی و تعهد به آرمانهای آزادیخواهانه، بیچون و چراست. او با تربیت شاعران جوان و برگزاری جلسات ادبی، تأثیر خود را فراتر از ترانهها گسترش داد و راهی برای نسلهای آینده گشود.[۴]
بررسی جامع زندگی، آثار، و میراث او، نشان میدهد که حتی در غربت نیز به رسالت هنریاش وفادار ماند.[۷]
ترانههای سیاسی مهم
- دیگر بس است: این ترانه با صدای مهتاب صفویان در سال ۲۰۱۹ منتشر شد و دارای مضمون اعتراض به شرایط سیاسی ایران است.
- روزای روشن: سرودهای برای هایده که در سالهای اولیه دههی شصت منتشر شد و با پیام امید و مبارزه با ظلم، در میان جوانان محبوبیت یافت.[۶]
- به بچههامون چی بگیم: اثری از سال ۱۳۹۰ با صدای داریوش که به مشکلات نسل جدید در مهاجرت و ایران میپردازد.[۷]
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ اردلان سرفراز - وبسایت اردلان سرفراز
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ بیوگرافی اردلان سرفراز - آرمیس
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ گپى با اردلان سرفراز - دویچهوله
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ گفتگو با اردلان سرفراز - ایران امروز
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ ۵٫۴ ۵٫۵ بیوگرافی اردلان سرفراز و نگاهی به ترانههای وی - آرگا
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ ۶٫۴ ۶٫۵ ۶٫۶ ۶٫۷ زندگینامه اردلان سرفراز، شاعر ترانههای خاطرهساز - بالاترین
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ ۷٫۴ ۷٫۵ ۷٫۶ مردی که بهترین یادگاریها را برای همه ما به جا گذاشت - برترینها
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ ۸٫۳ بیوگرافی اردلان سرفراز؛ شاعر آهنگهای پرخاطره - سرپوش
- ↑ اشعار اردلان سرفراز ترانهسرای معروف با ترانه های ماندگار - روزانه