مسعود جامعی
مسعود جامعی، (متولد سال ۱۳۵۶، اهواز) در ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق ایران توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. او که پیش از بازداشت معلم و کارمند شرکت ملی نفت بود، در زندان شیبان اهواز تحت شکنجههای جسمی و روانی، از جمله ضرب و شتم و محرومیت از خواب، قرار گرفت. مسعود جامعی از بیماریهای جدی مانند سرطان معده، کبد چرب و فشار خون بالا رنج میبرد، اما از دسترسی به درمان پزشکی محروم بود، که این امر سلامت او را به شدت به خطر انداخت. او در اعتراض به شرایط غیرانسانی زندان و محرومیت از تماس با خانواده، دست به اعتصاب غذا زد و در ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ به مکان نامعلومی منتقل شد.
در شعبه یک دادگاه انقلاب اهواز به ریاست قاضی ادیبیمهر، مسعود جامعی به اتهامات «افساد فیالارض»، «محاربه»، «عضویت در سازمان مجاهدین خلق» و «تبلیغ علیه نظام» به دو بار اعدام و یک سال حبس تعزیری محکوم شد. محاکمه او فاقد استانداردهای دادرسی عادلانه بود و بر اساس اعترافات اجباری تحت شکنجه انجام شد. درخواست تجدیدنظر او همچنان در دیوان عالی کشور در جریان است. همسر و سه فرزند جامعی نیز به اتهام «ارتباط با گروههای مخالف نظام» محاکمه شدند و خانواده با بیخبری طولانیمدت و فشارهای روانی مواجه بوده است. آنها در مقابل زندان اوین تجمعات اعتراضی برگزار کردند تا به احکام اعدام و شرایط زندان اعتراض کنند.
سازمان عفو بینالملل در دیماه ۱۴۰۳ خواستار توقف فوری اجرای احکام اعدام شد و سازمانهای حقوق بشری مانند کانون حقوق بشر ایران و سازمان حقوق بشر کارون این پرونده را مصداق نقض حق حیات و منع شکنجه دانستند. «کن بلکول»، سفیر پیشین آمریکا، نیز خواستار توجه جهانی به وضعیت مسعود جامعی شد. پرونده جامعی، همراه با دو همپروندهای دیگر، توجه جهانی را به نقض حقوق بشر در ایران جلب کرده و رسانهها و فعالان حقوق بشر خواستار اقدام فوری برای نجات جان او شدهاند.[۱][۲][۳][۴][۵][۶][۷][۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲]
زندگی، شغل و فعالیتهای سیاسی
مسعود جامعی، متولد ۱۳۵۶، شهروند عرب ایرانی ساکن روستای شاخکوپال (الشاخه و البنه) از توابع اهواز در استان خوزستان است. او ۴۸ ساله، متأهل و دارای چهار فرزند است. مسعود جامعی پیش از بازداشت، به عنوان معلم مشغول به کار بود و همچنین در شرکت ملی نفت کار میکرد.
مسعود جامعی به دلیل فعالیتهای سیاسی و ارتباط با گروههای مخالف نظام، از جمله سازمان مجاهدین خلق، در سالهای اخیر مورد توجه نیروهای امنیتی قرار گرفت. فعالیتهای او شامل حمایت از گروههای مخالف و مشارکت در اقدامات اعتراضی بود که منجر به بازداشت و محاکمه او شد. این پیشینه سیاسی او را به یکی از اهداف سرکوب سیستماتیک رژیم تبدیل کرد.[۲][۱۰][۱۲][۱۳]
دستگیری، زندان و شکنجه
مسعود جامعی در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی در اهواز بازداشت شد. این دستگیری به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق و فعالیتهای سیاسی علیه نظام صورت گرفت. او پس از بازداشت به زندان شیبان اهواز منتقل شد، جایی که تحت بازجوییهای شدید قرار گرفت. در زندان شیبان، جامعی تحت شکنجههای جسمی و روانی شدید قرار گرفت. مأموران امنیتی با هدف اخذ اعترافات اجباری، او را مورد ضرب و شتم قرار دادند و در شرایط غیرانسانی نگهداری کردند. این شکنجهها شامل محرومیت از خواب، بازجوییهای طولانیمدت و فشار روانی برای اعتراف به اتهامات بیاساس بود.[۲][۱][۱۴][۳]
مسعود جامعی در زندان شیبان اهواز تحت شکنجههای جسمی و روانی متعددی قرار گرفت. ضرب و شتم شدید با باتوم و کابل، محرومیت از خواب برای مدت طولانی، و بازجوییهای مکرر در شرایط استرسزا از جمله روشهایی بود که برای اخذ اعترافات اجباری به کار گرفته شد. همچنین، او در سلولهای انفرادی بدون نور و تهویه مناسب نگهداری شد که این شرایط به سلامت جسمی و روانی او آسیب جدی وارد کرد. این شکنجهها با هدف تضعیف روحیه او و اجبار به پذیرش اتهامات بیاساس انجام شد. زندان شیبان اهواز به دلیل شرایط غیرانسانی، از جمله کمبود امکانات بهداشتی، غذای نامناسب و نبود تهویه کافی، شناخته شده است. مسعود جامعی در این زندان در سلولهای تنگ و بدون امکانات اولیه نگهداری شد، که این شرایط سلامت جسمی و روانی او را به شدت تحت تأثیر قرار داد.[۱۴][۳][۱۵]
انتقال به مکان نامعلوم
در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، به دلیل اعتراض مسعود جامعی به محرومیت از تماس با خانواده و حمل پلاکاردهای اعتراضی در زندان، او به مکان نامعلومی منتقل شد. این انتقال به عنوان اقدامی تنبیهی انجام شد و نگرانیهایی درباره وضعیت سلامت و امنیت او ایجاد کرد.[۴][۸]
محرومیت از درمان و اعتصاب غذا
مسعود جامعی از بیماریهای متعددی از جمله سرطان معده، کبد چرب، فشار خون بالا و عفونتهای داخلی رنج میبرد. با وجود نیاز فوری به مراقبتهای پزشکی، مقامات زندان از اعزام او به بیمارستان یا ارائه درمان مناسب خودداری کردند. این محرومیتها وضعیت سلامتی او را به شدت وخیم کرده و خطر مرگ را افزایش داده است. مسعود جامعی در اعتراض به شرایط غیرانسانی زندان، محرومیت از درمان و قطع تماس با خانواده، دست به اعتصاب غذا زد. او همچنین پلاکاردهایی با مضمون اعتراض به وضعیت خود در زندان حمل کرد. این اقدامات منجر به انتقال تنبیهی او به مکان نامعلومی در ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ شد. این اعتصاب نشاندهنده مقاومت او در برابر فشارهای زندان بود.[۳][۱۰][۴][۸]
محرومیت از درمان پزشکی نهتنها سلامت جسمی مسعود جامعی را به خطر انداخته، بلکه به عنوان ابزاری برای فشار روانی بر او استفاده شده است. عدم دسترسی به دارو و مراقبتهای پزشکی تخصصی، بهویژه برای بیماری سرطان معده، وضعیت او را در زندان شیبان وخیمتر کرده است. این شرایط نقض آشکار حق دسترسی به درمان پزشکی مطابق با استانداردهای بینالمللی حقوق بشر است. بیماریهای جدی مسعود جامعی، بهویژه سرطان معده و عفونتهای داخلی، همراه با محرومیت از درمان، فشار روانی شدیدی بر او وارد کرده است. عدم دسترسی به مراقبتهای پزشکی و نگرانی از وخامت وضعیت سلامتی، روحیه او را تضعیف کرده و اضطراب و افسردگی را تشدید کرده است. این شرایط، همراه با شکنجههای جسمی و روانی، به عنوان بخشی از فشارهای سیستماتیک برای درهم شکستن مقاومت او به کار گرفته شده است.[۲][۳][۱۰]
پروسه قضایی و اتهامات
مسعود جامعی پس از بازداشت در ۱۰ مرداد ۱۴۰۲، در شعبه یک دادگاه انقلاب اهواز به اتهامات متعددی تفهیم اتهام شد. این اتهامات شامل «افساد فیالارض»، «محاربه»، «عضویت در سازمان مجاهدین خلق»، «تبلیغ علیه نظام» و «ارتباط با گروههای مخالف نظام» بود. این اتهامات عمدتاً بر اساس فعالیتهای سیاسی او و بدون ارائه مدارک معتبر مطرح شدند.
جلسه دادگاه مسعود جامعی در شعبه یک دادگاه انقلاب اهواز به ریاست قاضی ادیبیمهر برگزار شد. این دادگاه او را به دو بار اعدام به اتهام «افساد فیالارض» و «محاربه» و یک سال حبس تعزیری به اتهام «تبلیغ علیه نظام» محکوم کرد. روند دادرسی فاقد استانداردهای دادرسی عادلانه بود، زیرا جامعی از دسترسی به وکیل انتخابی محروم بود و اتهامات بر اساس اعترافات اجباری تحت شکنجه مطرح شدند.[۱۵][۱۲][۶]
نقض حقوق و درخواست تجدیدنظر
محاکمه مسعود جامعی با نقض آشکار حقوق اولیه او همراه بود. او و همپروندهایهایش اتهامات مربوط به فعالیتهای مسلحانه یا ارتباط با اسرائیل را رد کردند، اما دادگاه بدون توجه به دفاعیات و بدون ارائه شواهد معتبر، احکام سنگین صادر کرد. این روند نقض اصول دادرسی عادلانه، از جمله حق دسترسی به وکیل و محاکمه علنی، بود.
پس از صدور حکم اعدام، درخواست تجدیدنظر برای پرونده جامعی ثبت شد. این درخواست همچنان در دیوان عالی کشور در جریان است و نتیجه آن مشخص نیست. این وضعیت بلاتکلیفی قضایی، فشار روانی شدیدی بر جامعی و خانوادهاش وارد کرده است.[۱۳][۸][۵][۱۱]
فشارهای قضایی برهمپروندهایها
مسعود جامعی به همراه دو زندانی سیاسی دیگر، فرشاد اعتمادیفر و علیرضا مرداسی، در پروندهای مشترک محاکمه شدند. این سه نفر به اتهامات مشابهی، از جمله «افساد فیالارض» و «محاربه»، به دو بار اعدام محکوم شدند. فشارهای قضایی و اتهامات سنگین علیه این افراد نشاندهنده استفاده از سیستم قضایی به عنوان ابزاری برای سرکوب فعالان سیاسی است.[۵][۱۲]
بلاتکلیفی و تجمعات اعتراضی خانواده
خانواده مسعود جامعی از زمان بازداشت او در مرداد ۱۴۰۲ با بیخبری طولانیمدت مواجه بودهاند. تلاشهای آنها برای کسب اطلاعات از مراجع قضایی بینتیجه مانده و مقامات از ارائه اطلاعات دقیق درباره وضعیت او خودداری کردهاند. این بیخبری فشار روانی شدیدی بر خانواده، بهویژه فرزندان او، وارد کرده است.
جامعی و همپروندهایهایش پس از بیش از ۵۰۰ روز (تا ۱۰ مرداد ۱۴۰۴ بهمدت ۲ سال) حبس در زندان شیبان اهواز همچنان در بلاتکلیفی به سر میبرند. این بلاتکلیفی، همراه با عدم دسترسی به وکیل و محرومیت از حقوق اولیه، بخشی از استراتژی سرکوب سیستماتیک علیه زندانیان سیاسی است. بیخبری مداوم و محاکمه اعضای خانواده جامعی فشارهای روانی و اجتماعی شدیدی بر آنها وارد کرده است. فرزندان او با اضطراب و نگرانی دائمی درباره وضعیت پدرشان مواجه هستند. این فشارها، همراه با محدودیتهای مالی ناشی از پیگیریهای قضایی، زندگی روزمره خانواده را مختل کرده و آنها را در انزوای اجتماعی قرار داده است.[۲][۱۱][۱۵][۷]
خانوادههای زندانیان سیاسی، از جمله خانواده جامعی، چندین بار در مقابل زندان اوین تجمع اعتراضی برگزار کردند. این تجمعات با هدف اعتراض به احکام اعدام، شرایط غیرانسانی زندان و بیخبری از وضعیت زندانیان برگزار شد. در این تجمعات اعتراضی، خانوادهها خواستار توقف اجرای احکام و آزادی فوری عزیزانشان شدند.[۸]
محاکمه اعضای خانواده
همسر و سه فرزند مسعود جامعی به اتهام «ارتباط با گروههای مخالف نظام» و «کمک به فعالیتهای سیاسی او» محاکمه شدند. این محاکمات در دادگاه انقلاب اهواز برگزار شد و خانواده او نیز با اتهامات سنگینی مواجه شدند. این اقدام بخشی از استراتژی رژیم برای فشار بر زندانیان سیاسی از طریق هدف قرار دادن خانوادههایشان بود.[۷][۱۶]
واکنشهای بینالمللی و حقوق بشری
بیانیه عفو بینالملل
سازمان عفو بینالملل در دیماه ۱۴۰۳ با صدور بیانیهای فوری خواستار توقف اجرای احکام اعدام مسعود جامعی و دو زندانی سیاسی دیگر شد. این سازمان محاکمه را ناعادلانه و مبتنی بر اعترافات اجباری تحت شکنجه دانست و از جامعه جهانی خواست تا برای نجات جان این زندانیان اقدام کند.[۵]
مواضع سازمانهای حقوق بشری
سازمان حقوق بشر کارون و کانون حقوق بشر ایران احکام اعدام مسعود جامعی را محکوم کردند و آن را نمونهای از نقض حق حیات و استانداردهای بینالمللی حقوق بشر دانستند. این سازمانها به شرایط غیرانسانی زندان شیبان، شکنجه و محرومیت از درمان اشاره کردند و خواستار فشار بینالمللی برای توقف این احکام شدند.[۱۰][۱۵]
واکنشهای بینالمللی
کن بلکول، سفیر پیشین آمریکا، در واکنش به موج جدید اعدامها در ایران، خواستار توجه جهانی به وضعیت زندانیان سیاسی، از جمله مسعود جامعی، شد. او تأکید کرد که جهان نباید از این نقض حقوق بشر غافل شود و از جامعه جهانی خواست تا برای جلوگیری از اجرای احکام اعدام اقدام کنند.[۹]
واکنشهای داخلی
فعالان حقوق بشر در ایران، با وجود محدودیتهای شدید، از طریق شبکههای اجتماعی به احکام اعدام مسعود جامعی و دیگر زندانیان سیاسی اعتراض کردند. این فعالان خواستار توقف اجرای احکام و رعایت حقوق بشر شدند. این واکنشها، اگرچه محدود، نشاندهنده تلاشهای داخلی برای جلب توجه به وضعیت زندانیان سیاسی بود.[۱۱][۸]
اطلاعیه شورای ملی مقاومت
شورای ملی مقاومت ایران در تاریخ ۲۴ تیرماه ۱۴۰۴، با صدور اطلاعیهای، حکم اعدام مسعود جامعی و دو زندانی سیاسی دیگر را محکوم کرد و از جامعه بینالمللی خواست تا برای نجات جان این زندانیان اقدام فوری انجام دهد. در این اطلاعیه آمده است:
«محکومیت سه زندانی سیاسی به دوبار اعدام و دو زندانی دیگر به ۲۷سال حبس به اتهام عضویت در مجاهدین
تلاش بیهوده خامنهای برای جلوگیری از قیام خلق، فراخوان به اقدام فوری برای نجات جان زندانیان سیاسی
قضاییه جلادان روز شنبه ۲۱ تیرماه ۳زندانی سیاسی، فرشاد اعتمادیفر، مسعود جامعی و علیرضا مرداسی (حمیداوی) را پس از دو سال شکنجه و نگهداری در سلول انفرادی، هر کدام را به دو بار اعدام و یک سال زندان و دو زندانی سیاسی دیگر بهنامهای سامان و داوود حرمت نژاد را به ۱۲ و ۱۵سال حبس محکوم نمود.
این احکام جنایتکارانه توسط شعبه یک بیدادگاه ضدانقلاب اهواز به ریاست دژخیم ادیبیمهر در یک پرونده مشترک به اتهام «محاربه»، «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور»، «عضویت در سازمان مجاهدین» و «تبلیغ علیه نظام» صادر شده است.
فرشاد اعتمادیفر ۳۰ساله از اهالی باشت در استان کهگیلویه و بویراحمد در ۲۶ خرداد ۱۴۰۲ در روستای پیچاب باشت به همراه سامان و داوود حرمتنژاد دستگیر شد. مسعود جامعی معلم ۴۷ساله و علیرضا مرداسی معلم ۵۲ساله از هموطنان عرب در مرداد ۱۴۰۲ در اهواز دستگیر شدند. فرشاد پیش از این نیز در سال ۹۷ در گچساران دستگیر و ۲۰ماه زندانی بود. مسعود از سرطان معده، ناراحتی کبد، فشار خون و عفونت شدید داخلی رنج میبرد.
خامنهای بیهوده تلاش میکند با احکام اعدام و زندان برای فرزندان رشید ایرانزمین از انفجار خشم عمومی و قیام خلق و سرنگونی نظام منحوس ولایت فقیه جلوگیری کند. اعدامهای سبعانه و این احکام جنایتکارانه تنها عزم جوانان شورشگر را برای سرنگونی فاشیسم دینی جزمتر میکند.
مقاومت ایران شورای امنیت، کمیسرعالی، شورای حقوقبشر و نماینده ویژه ملل متحد در مورد وضعیت حقوقبشر در ایران و دیگر ارگانهای ذیربط ملل متحد و همچنین اتحادیه اروپا و کشورهای عضو را به اقدام فوری برای نجات جان زندانیان زیر اعدام و آزادی عموم زندانیان سیاسی فرامیخواند.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۲۴ تیر ۱۴۰۴ (۱۵ ژوئیه ۲۰۲۵)»[۱۲]
بازتابهای احکام اعدام
پرونده مسعود جامعی و احکام اعدام او توجه رسانههای بینالمللی را جلب کرد. این رسانهها با انتشار گزارشهایی درباره شرایط غیرانسانی زندان، شکنجه و محاکمه ناعادلانه، به آگاهیرسانی درباره وضعیت او کمک کردند. این پوشش رسانهای فشار بر مقامات رژیم ایران را افزایش داده است.
مقاومت مسعود جامعی در زندان، از جمله اعتصاب غذا و حمل پلاکاردهای اعتراضی، الهامبخش دیگر زندانیان سیاسی و فعالان حقوق بشر شد. گزارشهای سازمانهای حقوق بشری نشان میدهد که این اقدامات به برجسته شدن وضعیت زندانیان سیاسی در ایران کمک کرده و توجه جهانی را به نقض حقوق بشر در این کشور جلب نموده است.[۱۱][۵][۱۴][۳]
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ معرفی زندانی سیاسی محکوم به اعدام مسعود جامعی - صدای بازداشتشدگان 1
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ گزارشی از وضعیت مسعود جامعی، زندانی سیاسی - حقوق بشر در ایران 2
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ ۳٫۵ مسعود جامعی، زندانی سیاسی در زندان شیبان اهواز، نیازمند رسیدگی فوری پزشکی - کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ زندان شیبان اهواز؛ مسعود جامعی به مکان نامعلومی منتقل شد - صدای مردم
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ ۵٫۴ صدور ۲بار حکم اعدام برای ۳زندانی سیاسی فرشاد اعتمادی فر، مسعود جامعی و علیرضا مرداسی - کانون حقوق بشر ایران 1
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ بگویید از اسراییل پول میگرفتید؛ صدور حکم دوبار اعدام برای سه شهروند - ایران وایر
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ شهرستان باوی؛ پنج عضو یک خانواده محاکمه شدند - هرانا
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ ۸٫۳ ۸٫۴ ۸٫۵ آخرین وضعیت مسعود جامعی، علیرضا مرداسی و فرشاد اعتمادی فر؛ سه زندانی سیاسی محکوم به اعدام - کانون حقوق بشر ایران 3
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ کن بلکول سفیر پیشین آمریکا: جهان نباید از موج جدید اعدامها در ایران غافل شود - سیمای آزادی
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ ۱۰٫۳ ۱۰٫۴ محکومیت یک زندانی سیاسی عرب مبتلا به سرطان به دو بار اعدام - سازمان حقوق بشر کارون
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ ۱۱٫۳ ۱۱٫۴ بلاتکلیفی پنج زندانی سیاسی پس از ۵۰۰ روز حبس در زندان شیبان اهواز - ایران اینترنشنال
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ ۱۲٫۳ ۱۲٫۴ محکومیت سه زندانی سیاسی به دو بار اعدام و دو زندانی دیگر به ۲۷سال حبس به اتهام عضویت در مجاهدین - ایران افشاگر
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ سه زندانی سیاسی هوادار مجاهدین خلق هرکدام به دو بار اعدام محکوم شدند! - ایران آزادی
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ ۱۴٫۲ گزارشی از وضعیت بسیار نگران کننده زندانی سیاسی مسعود جامعی - صدای بازداشتشدگان 2
- ↑ ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ ۱۵٫۲ ۱۵٫۳ صدور احکام اعدام و حبس تعزیری بر علیه ۵ متهم سیاسی در دادگاه انقلاب اهواز - حقوق بشر در ایران 1
- ↑ محاکمه مسعود جامعی به همراه ۴عضو دیگر خانوادهاش - کانون حقوق بشر ایران 2