زنان نیروی تغییر
کتاب زنان نیروی تغییر، (انتشارات ایران کتاب، بهار ۱۳۸۹) مجموعهای از سخنرانیهای مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران، است که نقش بیبدیل زنان ایرانی را در مبارزه با دیکتاتوری دینی جمهوری اسلامی تبیین میکند. رجوی زنان را نهتنها در پی برابری، بلکه پیشتاز تحول جوامع به سوی آزادی و دموکراسی میداند و این رسالت را ضرورتی فوری برای جهان امروز معرفی میکند. این اثر، گردآوریشده از سخنرانیهای او بین سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۸ در رویدادهای حقوق زنان در پارلمان اروپا و کشورهای آلمان، فرانسه، بلژیک، نروژ، و فنلاند، چشماندازی ارائه میدهد که در آن رهبری زنان برای برچیدن رژیمهای بنیادگرا، بهویژه در ایران، حیاتی است. این کتاب زنستیزی نظاممند رژیم ایران را که با اعدامهای گسترده، شکنجهها، حجاب اجباری، و آپارتاید جنسیتی تعریف میشود، افشا میکند و مقاومت زنان را در قیامهای مردمی و سازماندهی در قرارگاه اشرف بهعنوان نمادی از پایداری برجسته میسازد. مریم رجوی سه عامل کلیدی برای پیشتازی زنان ایرانی شناسایی میکند: تاریخ ۱۵۰ ساله مبارزه، زنستیزی شدید رژیم که زنان را به نیروی محرکه مقاومت تبدیل کرده، و وجود مقاومت سازمانیافته به رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران (PMOI)، که زنان در آن بیش از نیمی از نقشهای رهبری را بر عهده دارند. این کتاب سیاست مماشات غرب را، که با سیاهنمایی مجاهدین و محاصره اشرف به تقویت رژیم کمک میکند، به شدت نقد کرده و خواستار همبستگی جهانی برای حمایت از مبارزه زنان ایرانی برای دموکراسی است. همچنین، چشماندازی برای ایران آینده ارائه میدهد که در آن حقوق برابر، آزادی انتخاب، و لغو قوانین تبعیضآمیز تضمین میشود.
اهمیت این کتاب در نقش دوگانه آن بهعنوان سندی تاریخی و بیانیهای برای تغییر نهفته است. این اثر سرکوب وحشیانه زنان در جمهوری اسلامی را با جزئیات مستند میکند: اعدام هزاران زن مخالف، تجاوز سیستماتیک در زندانها، و مجازاتهای قرونوسطایی مانند سنگسار، شلاق، و اسیدپاشی. رجوی استدلال میکند که این زنستیزی نهتنها مسئلهای داخلی، بلکه تهدیدی جهانی است، زیرا رژیم بنیادگرایی را به کشورهای خاورمیانه مانند عراق، لبنان، و یمن صادر کرده و با جاهطلبیهای هستهای، صلح جهانی را به خطر میاندازد. قیامهای ۱۳۸۸، که زنان در خط مقدم آن حضور داشتند، بهگونهای برجسته شد که برخی آن را «انقلاب زنان» نامیدند، نشاندهنده نقش پیشتاز زنان در مبارزه برای آزادی بود. رهبری رجوی در سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران (NCRI)، که زنان ۵۲ درصد کرسیهای آن را در اختیار دارند، الگویی عملی از برابری جنسیتی ارائه میدهد که مستقیماً ایدئولوژی زنستیز رژیم را به چالش میکشد. این کتاب سیاست مماشات غرب را، که با قرار دادن PMOI در لیستهای تروریستی و محاصره اشرف، مقاومت را تضعیف میکند، مانعی جدی میداند. رجوی راهحل سومی را پیشنهاد میکند: نه مماشات و نه مداخله نظامی خارجی، بلکه تغییر دموکراتیک به دست مردم ایران با پیشتازی زنان. این چشمانداز با جنبشهای فمینیستی جهانی همخوانی دارد، زیرا رهبری زنان بهعنوان عاملی ضروری برای مقابله با بنیادگرایی و ایجاد دموکراسی پایدار معرفی میشود. ضمائم کتاب، که شامل گزارشهایی از کنفرانسهای همبستگی بینالمللی و طرح مریم رجوی برای حقوق زنان در ایران آینده است، بر فراخوان آن برای حمایت جهانی و تغییرات سیاستی عملی تأکید دارد.
زمینه تاریخی و اجتماعی
کتاب زنان نیروی تغییر، مبارزه زنان ایرانی علیه جمهوری اسلامی را در بستر تاریخ ۱۵۰ ساله تلاش آنها برای برابری قرار میدهد، که از انقلاب مشروطه ۱۲۸۵ آغاز شد. در این دوره، زنان برای حقوق سیاسی و اجتماعی مبارزه کردند و در جنبشهای بعدی، مانند ملی شدن صنعت نفت در دهه ۱۳۳۰ و انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷، نقش فعالی ایفا نمودند. بااینحال، به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی در ۱۳۵۷ نقطه عطفی منفی بود. رژیم با نهادینه کردن زنستیزی از طریق سیاستهایی مانند حجاب اجباری، آپارتاید جنسیتی، و سلب حقوق اولیه مانند طلاق، حضانت، و ارث برابر، زنان را به حاشیه راند. شعار رژیم، «یا روسری یا توسری»، نماد سرکوب خشونتبار آن بود. کتاب شرح میدهد که هزاران زن به دلیل مقاومت در برابر این سیاستها اعدام شدند، در زندانها مورد شکنجه و تجاوز قرار گرفتند، یا در معرض مجازاتهای عمومی مانند اسیدپاشی، شلاق، و سنگسار بودند. مریم رجوی تأکید میکند که این ستم ریشه در تفسیر تحریفشدهای از اسلام دارد که با اصول برابریخواهانه اسلام اولیه، که به زنان حق مالکیت، طلاق، و مشارکت سیاسی میداد، در تضاد است.
قیامهای ۱۳۸۸، که در اعتراض به انتخابات تقلبی شکل گرفت، نقطه عطفی در تاریخ مبارزه زنان بود. زنان، از دانشجویان و کارگران تا مادران و زنان خانهدار، در خط مقدم اعتراضات حضور داشتند و با شعارهایی علیه دیکتاتوری و سرکوب، خواستار آزادی و عدالت شدند. رژیم با خشونت بیسابقهای پاسخ داد، اما حضور برجسته زنان، که برخی آن را «انقلاب زنان» نامیدند، نشاندهنده نقش محوری آنها در تحولات سیاسی بود. کتاب توضیح میدهد که این قیامها نتیجه تاریخ طولانی مبارزه و زنستیزی رژیم بود که زنان را به نیروی پیشتاز تغییر تبدیل کرد. تجربه شهر اشرف، جایی که زنان مقاومت سازمانیافته را رهبری میکردند، بهعنوان الگویی از پایداری و برابری جنسیتی معرفی میشود. زنان اشرف، با وجود محاصره و حملات رژیم، نهتنها مقاومت کردند، بلکه با سازماندهی سیاسی و فرهنگی، الگویی الهامبخش برای زنان ایران و جهان ارائه دادند. این زمینه تاریخی نشان میدهد که زنان ایرانی، بهرغم سرکوب شدید، نیروی محرکهای برای تحول دموکراتیک هستند که توانایی تغییر مسیر تاریخ را دارند.
محتوای کلیدی کتاب
کتاب «زنان، نیروی تغییر» بر سه مضمون اصلی تمرکز دارد: زنستیزی رژیم بهعنوان ویژگی بنیادین آن، نقش پیشتاز زنان در مقاومت، و راهحل سوم برای تغییر دموکراتیک.
فصل اول، «زنان در برابر بنیادگرایی»
مریم رجوی در فصل اولی این کتاب، رژیم ایران را بهعنوان تهدیدی جهانی معرفی میکند که با سرکوب زنان، بنیادگرایی را به کشورهای خاورمیانه مانند عراق، لبنان، و یمن صادر کرده و با جاهطلبیهای هستهای، صلح جهانی را به خطر میاندازد. او زنستیزی رژیم را با جزئیات تکاندهندهای مستند میکند: اعدام بیش از دهها هزار زن مخالف، تجاوز سیستماتیک به زندانیان سیاسی زن، و مجازاتهای قرونوسطایی مانند سنگسار، شلاق، و اسیدپاشی برای تخلفاتی مانند عدم رعایت حجاب. رجوی تأکید میکند که این سرکوب نهتنها نقض حقوق بشر، بلکه استراتژی رژیم برای حفظ قدرت از طریق ترس و تحقیر زنان است. او سیاست مماشات غرب را، که با قرار دادن سازمان مجاهدین (PMOI) در لیستهای تروریستی و محاصره اشرف به رژیم کمک میکند، مانعی جدی برای مقاومت میداند.
فصل دوم، «توانایی تغییر دموکراتیک»
فصل دوم این کتاب استدلال میکند که رهبری زنان تضمینکننده دموکراسی است، زیرا مشارکت برابر آنها فرهنگ مردسالاری را ریشهکن میکند. رجوی نمونههایی از زنان اشرف را ارائه میدهد که با وجود حملات رژیم و نیروهای نیابتیاش، مقاومت را رهبری کردند. او توضیح میدهد که سازمان مجاهدین، با اختصاص نقشهای کلیدی به زنان، الگویی از برابری جنسیتی ایجاد کرده که مستقیماً با ایدئولوژی رژیم در تضاد است. فصل سوم، «موقعیت زنان ایران»، سه عامل پیشتازی زنان را بررسی میکند: تاریخ ۱۵۰ ساله مبارزه، زنستیزی رژیم که زنان را به واکنش واداشته، و مقاومت سازمانیافته PMOI. رجوی قیامهای ۱۳۸۸ را بهعنوان نقطه اوج این عوامل معرفی میکند، جایی که زنان با شجاعت بیسابقهای در برابر سرکوب ایستادند. او داستانهایی از زنان معترض، مانند مادرانی که در پارکها تجمع کردند یا دانشجویانی که شعارهای ضددیکتاتوری سر دادند، را بهعنوان نمونههایی از این پیشتازی برجسته میسازد.
فصل چهارم «اشرف، یک نمونه درخشان»
فصل چهارم کتاب زنان نیروی تغییر، به پایداری ۳۴۰۰ عضو سازمان مجاهدین خلق در قرارگاه اشرف، که اکثراً زنان بودند، میپردازد. اشرف، با وجود محاصره، حملات موشکی، و فشارهای بینالمللی، به نمادی از مقاومت و برابری جنسیتی تبدیل شد. زنان اشرف نهتنها در برابر حملات فیزیکی مقاومت کردند، بلکه با سازماندهی برنامههای فرهنگی، آموزشی، و سیاسی، جامعهای دموکراتیک در داخل اشرف ایجاد کردند که الهامبخش جنبشهای جهانی شد. رجوی شرح میدهد که چگونه زنان اشرف، با رهبری عملیاتهای مقاومت، نشان دادند که برابری جنسیتی در عمل ممکن است. ضمائم کتاب، شامل برنامه رجوی برای حقوق زنان در ایران آینده، بر آزادی انتخاب، برابری کامل قانونی، و لغو قوانین شرعی تأکید دارد. این برنامه خواستار حق رای، آزادی پوشش، برابری در ارث و اشتغال، و ممنوعیت هرگونه خشونت علیه زنان است و بهعنوان نقشهراهی برای ایران دموکراتیک ارائه میشود.
نقش مریم رجوی و مجاهدین
مریم رجوی، بهعنوان رئیس شورای ملی مقاومت ایران (NCRI) و چهرهای محوری در سازمان مجاهدین خلق ایران، نقش بیبدیلی در پیشبرد مبارزه زنان داشته است. کتاب سخنرانیهای او را، که در پارلمانهای اروپا و کنفرانسهای بینالمللی ایراد شده، بهعنوان ابزاری برای افشای زنستیزی رژیم و جلب حمایت جهانی برجسته میکند. رجوی با سخنرانیهای پرشور خود، از جمله در کنفرانسهای ۱۳۸۶ و ۱۳۸۸ در بروکسل و پاریس، توانست توجه پارلمانها، فعالان حقوق زنان، و سیاستگذاران را به جنایات رژیم جلب کند. او ایران تحت حاکمیت آخوندها را بهعنوان «بزرگترین زندان زنان» توصیف کرد و خواستار همبستگی جهانی برای حمایت از مقاومت شد.
برنامه ده مادهای مریم رجوی برای ایران آینده، که در کتاب شرح داده شده، چارچوبی جامع برای دموکراسی ارائه میدهد. این برنامه بر برابری جنسیتی، آزادی بیان، جدایی دین از دولت، لغو مجازات اعدام، و احترام به حقوق بشر تأکید دارد. رجوی زنان را در مرکز این بازسازی دموکراتیک قرار میدهد و استدلال میکند که بدون برابری جنسیتی، دموکراسی پایدار ممکن نیست. رهبری او در اشرف، جایی که زنان ۵۲ درصد کرسیهای شوران ملی مقاومت ایران (NCRI) را در اختیار دارند، الگویی عملی از این چشمانداز است. رجوی با سازماندهی زنان اشرف، آنها را به نیروی محرکه مقاومت تبدیل کرد، بهگونهای که اشرف به نمادی جهانی از پایداری و برابری تبدیل شد.
رجوی همچنین سیاست مماشات غرب را به چالش کشید و خواستار حذف سازمان مجاهدین خلق از لیستهای تروریستی و پایان محاصره اشرف شد. او استدلال کرد که این سیاستها نهتنها مقاومت را تضعیف میکنند، بلکه به رژیم اجازه میدهند جنایات خود را ادامه دهد. سخنرانیهای او، که در کتاب گردآوری شده، ترکیبی از تحلیل سیاسی، فراخوانهای اخلاقی، و الهامبخشی برای زنان است. رجوی با تأکید بر نقش زنان بهعنوان نیروی تغییر، جنبشی جهانی را ترویج کرد که فراتر از ایران، به مبارزه با بنیادگرایی در سراسر جهان کمک میکند.
تأثیر و اهمیت کتاب
کتاب «زنان، نیروی تغییر» تأثیری عمیق بر جنبش زنان ایران و جهان داشته است، زیرا نشان میدهد که زنان میتوانند در برابر ستم مقاومت کنند و تغییر ایجاد کنند. این اثر با مستندسازی سرکوب زنان، از اعدامها و شکنجهها تا مجازاتهای عمومی، آگاهی جهانی را نسبت به جنایات رژیم افزایش داد. رجوی با ارائه آمار و داستانهای واقعی، مانند اعدام زنان باردار یا تجاوز به زندانیان سیاسی، رژیم را بهعنوان تهدیدی علیه بشریت معرفی کرد. این مستندسازی به فعالان حقوق بشر و سیاستگذاران کمک کرد تا ضرورت اقدام علیه رژیم را درک کنند.
کنفرانسهای همبستگی بینالمللی، که در ضمائم کتاب شرح داده شده، نشاندهنده تأثیر جهانی آن است. این کنفرانسها، که در شهرهایی مانند بروکسل، پاریس، و اسلو برگزار شد، صدها پارلمانتر، فعال حقوق زنان، و شخصیتهای سیاسی را گرد هم آورد. رجوی در این رویدادها، با سخنرانیهایی که ترکیبی از افشاگری و فراخوان به اقدام بود، ائتلافهایی علیه بنیادگرایی ایجاد کرد. کتاب شرح میدهد که چگونه این کنفرانسها به حذف سازمان مجاهدین از برخی لیستهای تروریستی و افزایش فشار بر رژیم کمک کرد.
چشمانداز رجوی برای ایران آزاد، که در کتاب ترسیم شده، راه را برای جنبشهای فمینیستی و صلحطلب هموار میکند. برنامه او برای حقوق زنان، که شامل برابری کامل، آزادی انتخاب، و لغو قوانین تبعیضآمیز است، الگویی برای دموکراسی فراگیر ارائه میدهد. این برنامه نهتنها برای ایران، بلکه برای کشورهایی که با بنیادگرایی مواجهاند، الهامبخش است. کتاب همچنین با نقد مماشات غرب، سیاستگذاران را به بازنگری در رویکردشان دعوت میکند و استدلال میکند که حمایت از مقاومت زنان، کلید شکست بنیادگرایی است.
این اثر نهتنها سندی از مبارزه زنان ایران است، بلکه فراخوانی برای اقدام جهانی علیه بنیادگرایی و برای حمایت از دموکراسی با پیشتازی زنان است. رجوی با تأکید بر اینکه «زنان نیروی تغییر هستند»، پیامی جهانی ارائه میدهد: برابری جنسیتی نهتنها هدفی اخلاقی، بلکه ضرورتی استراتژیک برای صلح و آزادی است. کتاب «زنان، نیروی تغییر» بهعنوان منبعی الهامبخش برای نسلهای آینده باقی خواهد ماند که نشان میدهد زنان، حتی در تاریکترین شرایط، میتوانند تاریخ را تغییر دهند.[۱][۲]
منابع
- ↑ برگرفته از کتاب «زنان نیروی تغییر»
- ↑ نسخهی پیدیاف کتاب زنان نیروی تغییر