برنامه هسته‌ای ایران

برنامه هسته‌ای ایران، پروژه‌ای است که از دهه ۱۹۵۰، با هدف اعلام‌شده‌ی تولید انرژی و تحقیقات صلح‌آمیز، آغاز شد و پس از انقلاب ضد سلطنتی۱۳۵۷ (۱۹۷۹ م.)، به یکی از بحث‌برانگیزترین موضوعات سیاست بین‌الملل تبدیل گردید. این برنامه، که در ابتدا با حمایت ایالات متحده تحت ابتکار «اتم برای صلح» شکل گرفت، پس از افشای فعالیت‌های مخفی در دهه ۲۰۰۰، و نگرانی‌ها از احتمال توسعه تسلیحات هسته‌ای، تحت نظارت شدید آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) و تحریم‌های بین‌المللی قرار گرفت. توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ (برجام)، خروج آمریکا در ۲۰۱۸، و پیشرفت‌های فنی ایران تا سال ۲۰۲۵، از جمله غنی‌سازی اورانیوم تا سطح ۶۰ درصد، این برنامه را به یک چالش جهانی تبدیل کرده است. برنامه هسته‌ای ایران و بررسی تاریخچه، پیشرفت‌های فنی، چارچوب‌های حقوقی، نقش افشاگری‌ها، تحریم‌ها، ابعاد نظامی، و پیامدهای سیاسی و امنیتی این برنامه، چالشی جهانی است که در وضعیت کنونی در سال ۲۰۲۵، تمامی نگاه‌ها را به سمت خود جلب کرده است و تصمیم‌گیری‌های خطیری را از جانب مناصب عالی حکومتی ایران، آمریکا و کشورهای غرب، به همراه خواهد داشت.

تاریخچه و زمینه

برنامه هسته‌ای ایران، ریشه در دهه ۱۹۵۰، دارد، زمانی که ایالات متحده تحت برنامه «اتم برای صلح»، که توسط رئیس‌جمهور دوایت آیزنهاور در سال ۱۹۵۳، معرفی شد، همکاری هسته‌ای با ایران را آغاز کرد. در سال ۱۹۵۷، توافق‌نامه‌ای بین دو کشور امضا شد که منجر به تحویل یک رآکتور تحقیقاتی ۵ مگاواتی به دانشگاه تهران در سال ۱۹۶۷، گردید. این رآکتور طراحی‌شده توسط شرکت آمریکایی AMF، با اورانیوم غنی‌شده کار می‌کرد و برای آموزش و تحقیقات علمی استفاده می‌شد. محمدرضا پهلوی این برنامه را بخشی از پروژه مدرنیزاسیون و نمایش قدرت منطقه‌ای ایران در نظر داشت.

 
نیروگاه اتمی بوشهر

در دهه ۱۹۷۰، با افزایش درآمدهای نفتی، جمهوری اسلامی اهداف بلندپروازانه‌تری را دنبال کرد. سازمان انرژی اتمی رژیم (AEOI) در سال ۱۹۷۴، تحت رهبری اکبر اعتماد تأسیس شد و برنامه‌ای برای تولید ۲۳٬۰۰۰ مگاوات برق هسته‌ای تا پایان قرن بیستم تدوین گردید. قراردادهایی با شرکت زیمنس آلمان برای ساخت نیروگاه بوشهر و با اورودیف (Eurodif) فرانسه برای تأمین اورانیوم غنی‌شده امضا شد و ایران ۱٫۱۸ میلیارد دلار در اورودیف، سرمایه‌گذاری کرد و سهمی ۱۰ درصدی به دست آورد. اما انقلاب ضدسلطنتی در سال ۱۳۵۷، این همکاری‌ها را متوقف کرد. حکومت جدید، تحت سلطه‌ی روح‌الله خمینی، این برنامه را به‌عنوان نمادی از وابستگی به غرب رد کرد. شرکت زیمنس کار روی نیروگاه اتمی بوشهر را در حالی متوقف کرد که یک رآکتور ۵۰ درصد و دیگری ۸۵ درصد تکمیل شده بود و تأمین سوخت از سوی آمریکا و فرانسه نیز قطع شد.

جنگ ایران و عراق در (۱۹۸۰–۱۹۸۸) توسعه این برنامه را برای یک دهه به تعویق انداخت، اما در سال ۱۹۸۱، AEOI فعالیت خود را از سر گرفت و برنامه احیای نیروگاه‌های هسته‌ای آغاز شد، که زمینه‌ساز مراحل بعدی این پروژه شد.[۱] [۲][۳]

پیشرفت‌های فنی

پس از توقف دهه ۱۹۸۰، رژیم ایران در اواخر این دهه، برنامه را با شرکای جدید احیا کرد. در سال ۱۹۹۵، توافقی با روسیه برای تکمیل نیروگاه بوشهر (رآکتور VVER-1000، ۱۰۰۰ مگاوات) امضا شد که در سال ۲۰۱۱، به بهره‌برداری رسید.

رژیم ایران، همچنین بصورت مخفیانه زیرساخت‌های داخلی برنامه هسته‌ای خود را توسعه داد، که می‌توان برای مثال به این‌ تاسیسات که برخی از آنها توسط شورای ملی مقاومت افشا شدند، اشاره نمود. [۴]

  • تأسیسات آب سنگین اراک

مجتمع آب سنگین اراک (IR-40) یک رآکتور 40 مگاواتی است که برای تولید آب سنگین و تحقیقات هسته‌ای طراحی شده است. نگرانی‌های غرب درباره تولید احتمالی پلوتونیوم باعث شد در برجام، قلب رآکتور تغییر طراحی بشود.

  • تأسیسات فرآوری اورانیوم اصفهان

مرکز فن‌آوری هسته‌ای اصفهان، کیک زرد را به گاز هگزافلوراید اورانیوم (UF6) تبدیل می‌کند که برای غنی‌سازی استفاده می‌شود. این تأسیسات نقش کلیدی در چرخه سوخت هسته‌ای ایران دارد.

  • نیروگاه هسته‌ای دارخوین

نیروگاه دارخوین در نزدیکی اهواز قرار دارد و برای تولید برق با رآکتور بومی 300 مگاواتی طراحی شده است. این پروژه هنوز در مراحل اولیه است و پیشرفت آن کند بوده است.

تأسیسات فردو، نزدیک بقم، برای غنی‌سازی اورانیوم درعمق کوه ساخته شده است و تا سال 2009، مخفی بود و پس از برجام، به مرکز تحقیقاتی محدود شد، ولی رژیم بعداً غنی‌سازی 20 درصدی را،در همین تاسیسات، از سر گرفت.

نطنز اصلی‌ترین مرکز غنی‌سازی اورانیوم رژیم است که با سانتریفیوژهای پیشرفته کار می‌کند. این سایت به دلیل حساسیتش بارها هدف حملات سایبری و فیزیکی قرار گرفته است.

تأسیسات نطنز برای غنی‌سازی اورانیوم با سانتریفیوژ و رآکتور آب سنگین اراک برای تولید پلوتونیوم طراحی شد. تا اواسط دهه ۲۰۰۰، تعداد سانتریفیوژها در نطنز به بیش از ۵٬۰۰۰ دستگاه رسید و در سال ۲۰۰۹، سطح غنی‌سازی به سطحی فراتر از نیاز تولید برق، تا ۲۰ درصد افزایش یافت.

اما رژیم ایران،با استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته‌تر IR-6 و IR-8، تا آوریل ۲۰۲۵، غنی‌سازی را به ۶۰ درصد رساند و ذخایر اورانیوم غنی‌شده‌اش، به میزانی بسیار فراتر از حد ۳۰۰ کیلوگرم مجاز در برجام به بیش از ۴٬۰۰۰ کیلوگرم رسیده است. تأسیسات زیرزمینی فردو نیز در حال فعالیت است و رآکتور اراک، که قرار بود بازطراحی شود، همچنان در برنامه‌ی این رژیم است. این پیشرفت‌ها رژیم را به «آستانه هسته‌ای» (nuclear threshold) یعنی توانایی تولید مواد تسلیحاتی در زمان کوتاه، نزدیک کرده است.[۵][۶]

افشاگریهای شورای ملی مقاومت ایران؛ واکنش‌های بین‌المللی

 
افشاگری اتمی شورای ملی مقاومت

مهم‌ترین نقش شورای ملی مقاومت ایران در افشای برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی به اوت ۲۰۰۲، برمی‌گردد زمانی‌که این گروه در یک کنفرانس مطبوعاتی در واشنگتن اعلام کرد، ایران دو تأسیسات مخفی هسته‌ای در نطنز (برای غنی‌سازی اورانیوم) و اراک (برای تولید آب سنگین) ساخته است و به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) گزارش نشده است. این افشاگری‌ها، که بعدها توسط تصاویر ماهواره‌ای تأیید شد، نشان داد که رژیم در حال توسعه توانایی غنی‌سازی اورانیوم در سطحی فراتر از نیازهای صلح‌آمیز است.

گزارش آژانس IAEA در نوامبر ۲۰۰۳، تأیید کرد که جمهوری اسلامی به مدت ۱۸ سال برخی فعالیت‌های هسته‌ای خود را، مانند آزمایش‌های مرتبط با جداسازی پلوتونیوم و غنی‌سازی اورانیوم با لیزر از آژانس مخفی نگه داشته بود.

این افشاگری‌ها موجی از نگرانی‌های بین‌المللی را به دنبال داشت؛ در حالی که جمهوری اسلامی این اتهامات را رد کرد و مدعی شد که این فعالیت‌ها صرفاً برای تولید سوخت رآکتورها و تحقیقات پزشکی است. در سال ۲۰۰۳، رژیم تحت فشار بین‌المللی پروتکل الحاقی معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای (NPT) را که به بازرسان IAEA اجازه بازرسی‌های سرزده را می‌داد، امضا کرد اما این تعهد در سال ۲۰۰۶، لغو شد.

شورای ملی مقاومت ایران (NCRI)، دست‌کم پنج افشاگری بزرگ انجام داد:

۱. اوت ۲۰۰۲: اعلام وجود تأسیسات مخفی نطنز و اراک، که توسط تصاویر ماهواره‌ای و گزارش آژانس IAEA (نوامبر ۲۰۰۳) تأیید شد و نشان داد ایران ۱۸ سال فعالیت‌هایش را مخفی کرده بود.

۲. دسامبر ۲۰۰۶: افشای تأسیسات زیرزمینی فردو، که بعداً در ۲۰۰۹، اعلام رسمی شد.

۳. نوامبر ۲۰۱۷: افشای فعالیت سازمان سپند در توسعه چاشنی‌های انفجاری.

۴. اکتبر ۲۰۲۰: افشای سایت‌های سرخه حصار و آباده برای آزمایش‌های تسلیحاتی.

۵. دسامبر ۲۰۲۴: افشای توسعه کلاهک‌های هسته‌ای برای موشک‌های با برد ۳٬۰۰۰ کیلومتر (این گزارش همراه با اسامی متخصصان و جزئیات سایت‌های موشکی در شاهرود و سمنان ارائه شد).[۷] [۸] [۹]

مذاکرات و توافق هسته‌ای (برجام)

 
مذاکرات اتمی

مذاکرات از ۲۰۰۳، با کشورهایE3 (بریتانیا، فرانسه، آلمان) آغاز گردید و در اکتبر ۲۰۰۳، به «توافق تهران» منجر شد و جمهوری اسلامی غنی‌سازی را موقتاً تعلیق کرد. این تعلیق در ۲۰۰۵، پایان یافت و شورای امنیت، بین سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰، شش قطعنامه تصویب کرد. مذاکرات جامع با کشورهای ۵+۱ (آمریکا، بریتانیا، فرانسه، روسیه، چین، آلمان) در ۲۰۱۳، شروع شد و درتاریخ ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵، به برجام «برنامه جامع اقدام مشترک» (JCPOA) منتهی شد.

طبق مفاد برجام، ایران پذیرفت:

  • تعداد سانتریفیوژهای خود را از حدود ۱۹٬۰۰۰ به ۶٬۱۰۴ دستگاه کاهش دهد و تنها از مدل‌های قدیمی‌تر (IR-1) استفاده کند.
  • غنی‌سازی اورانیوم را به سطح ۳٫۶۷ درصد محدود کند و ذخایر اورانیوم غنی‌شده خود را از ۱۰٬۰۰۰ کیلوگرم به ۳۰۰ کیلوگرم کاهش دهد.
  • رآکتور آب سنگین اراک را بازطراحی کند تا قابلیت تولید پلوتونیوم تسلیحاتی نداشته باشد.
  • به بازرسان آژانس (IAEA) اجازه دسترسی گسترده‌تری، برای نظارت بر تأسیسات هسته‌ای بدهد.

در مقابل، تحریم‌های هسته‌ای لغو شد. اما خروج آمریکا از برجام در دولت ترامپ در سال ۲۰۱۸، و متقابلاً کاهش تعهدات رژیم از سال ۲۰۱۹، این توافق را تضعیف کرد.[۱۰] [۱۱] [۱۲]

پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام در ماه مه ۲۰۱۸، وضعیت این توافق بین‌المللی پیچیده شد. در این میان، اتحادیه اروپا و دیگر کشورهای باقی‌مانده در برجام (چین، روسیه و بریتانیا، فرانسه و آلمان به عنوان تروئیکای اروپا) تلاش کردند تا این توافق را حفظ کنند.

اتحادیه اروپا به شدت از برجام حمایت کرد و آن را دستاوردی مهم برای منع اشاعه هسته‌ای و ثبات منطقه‌ای می‌دانست. تروئیکای اروپا تلاش‌های دیپلماتیک گسترده‌ای را برای متقاعد کردن رژیم ایران، به ماندن در برجام و یافتن راهی برای جبران خسارات اقتصادی ناشی از تحریم‌های آمریکا انجام داد. به منظور تسهیل تجارت با رژیم ایران، بدون نقض تحریم‌های آمریکا، اتحادیه اروپا سازوکار مالی اینستکس (INSTEX) را ایجاد کرد و با برگزاری مذاکرات مستمر با رژیم برای باقی ماندن آن در برجام وتاکید بر پایبندی آن به تعهدات برجامی و انتقاد به سیاست‌های آمریکا در قبال برجام، تلاش کرد تا از فروپاشی برجام جلوگیری کند.

به طور کلی پس از خروج آمریکا، اتحادیه اروپا، چین و روسیه تلاش کردند تا با حفظ کانال‌های دیپلماتیک و ارائه راهکارهای عملی، رژیم ایران را در برجام نگه دارند و از فروپاشی آن جلوگیری کنند.

اما از سوی دیگر رژیم ایران به دلیل عدم جبران خسارت‌ وعده‌های داده شده در برجام، به تدریج و در چند گام، از تعهدات اصلی خود در برجام کاست. این اقدامات شامل افزایش سطح غنی‌سازی اورانیوم، افزایش ذخایر اورانیوم غنی‌شده، استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته‌تر و توقف برخی بازرسی‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بود.

این اقدامات در دولت ابراهیم رئیسی از یک‌سو با عدم شفافیت کافی با آژانس و استفاده ازاهرم هسته‌ای، تغییر مواضع مذاکره کنندگان و تاخیر در تصمیم گیری‌های نهایی، ارتباط دادن مسایل غیرهسته‌ای، مانند مسایل منطقه و برنامه موشکی و از جانب دیگر مطالبات فرابرجامی، مانند عدم خروج مجدد آمریکا از برجام، رفع کامل تحریم‌ها و بسته شدن پرونده‌های پادمانی آژانس، افزایش یافت.

اما این اقدامات رژیم، ازجانب طرف‌های غربی به‌عنوان نقض تعهدات و تغییر تاکتیکی برای کسب امتیازات بیشتر تلقی شده است و از سوی دیگر، باعث افزایش بی‌اعتمادی بین طرفین، پیچیده‌تر شدن روند مذاکرات و عدم دستیابی به یک توافق پایدار، برای احیای برجام شده است.

تیم‌های مذاکره کننده هسته‌ای

تیم‌های مذاکره‌ کننده هسته‌ای رژیم ایران و طرف مقابل از سال ۲۰۱۵ تا آوریل ۲۰۲۵ به صورت خلاصه و با ذکر سال آمده است:

رژیم ایران:

۲۰۱۵-۲۰۲۱

رئیس تیم: محمدجواد ظریف (وزیر امور خارجه)

اعضای ارشد: سید عباس عراقچی (معاون وزیر امور خارجه)، مجید تخت‌روانچی (معاون وزیر امور خارجه تا ۲۰۱۹)، علی‌اکبر صالحی (رئیس سازمان انرژی اتمی)

۲۰۲۱-۲۰۲۵

رئیس تیم: حسین امیرعبداللهیان (وزیر امور خارجه)

مذاکره‌کننده ارشد: علی باقری کنی (معاون وزیر امور خارجه در امور سیاسی)

عضو ارشد: محمد اسلامی (رئیس سازمان انرژی اتمی)

طرف مقابل (گروه ۱+۵ تا ۲۰۱۸، سپس ۴+۱)

    • ایالات متحده آمریکا:
      • ۲۰۱۵-۲۰۱۷: جان کری (وزیر امور خارجه)
      • ۲۰۱۸-۲۰۲۱: خروج از برجام، تعاملات غیرمستقیم و نمایندگان مختلف.
      • ۲۰۲۱-۲۰۲۵: رابرت مالی (نماینده ویژه آمریکا در امور ایران تا ۲۰۲۳)، برت مک گورک(هماهنگ‌کننده امور خاورمیانه کاخ سفید)، و دیگر مقامات درگیر در مذاکرات غیرمستقیم و تلاش‌های دیپلماتیک.
  • اتحادیه اروپا (هماهنگ‌کننده):
    • ۲۰۱۵-۲۰۱۹: فدریکا موگرینی (مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا)
    • ۲۰۱۹-۲۰۲۵: جوزپ بورل (مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا)، انریکه مورا (معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا)
  • بریتانیا:
    • ۲۰۱5-۲۰۱۶: فیلیپ هاموند (وزیر امور خارجه)
    • ۲۰۱۶-۲۰۱۹: بوریس جانسون (وزیر امور خارجه)
    • ۲۰۱۹-۲۰۲۰: دومینیک راب (وزیر امور خارجه)
    • ۲۰۲۰-۲۰۲۵: وزرا و مقامات مختلف وزارت خارجه در تعاملات مربوطه حضور داشته‌اند.
  • فرانسه:
    • ۲۰۱۵-۲۰۱۶: لوران فابیوس (وزیر امور خارجه)
    • ۲۰۱۶-۲۰۱۷: ژان-مارک آیرو (وزیر امور خارجه)
    • ۲۰۱۷-۲۰۲۲: ژان ایو لو دریان (وزیر امور خارجه)
    • ۲۰۲۲-۲۰۲۵: کاترین کولونا (وزیر امور خارجه) و دیگر مقامات در تعاملات مربوطه حضور داشته‌اند.
  • آلمان:
    • ۲۰۱۵-۲۰۱۷: فرانک والتر اشتاین‌مایر (وزیر امور خارجه)
    • ۲۰۱۷-۲۰۲۱: هایکو ماس (وزیر امور خارجه)
    • ۲۰۲۱-۲۰۲۵: آنالنا بائربوک (وزیر امور خارجه) و دیگر مقامات در تعاملات مربوطه حضور داشته‌اند.
  • چین:
    • ۲۰۱۵-۲۰۲۵: وانگ یی (وزیر امور خارجه و سپس عضو دفتر سیاسی) و دیگر مقامات به طور فعال
  • روسیه:
    • ۲۰۱۵-۲۰۲۵: سرگئی لاوروف (وزیر امور خارجه) و دیگر مقامات به طور فعال

علل خروج آمریکا از برجام

دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، دلایل خروج آمریکا از برجام را منقضی شدن «مفاد غروب» اعلام کرد. ترامپ معتقد بود که این مفاد مشکل هسته‌ای شدن رژیم را به تأخیر می‌اندازد و بعد از این دوره، می‌تواند آزادانه برنامه هسته‌ای خود را گسترش بدهد. تیم ترامپ و مشاورانش مثل جان بولتون و مایک پمپئو، نیز براین باور بودند که این زمان‌بندی به رژیم ایران اجازه می‌دهد که در آینده به آستانه تسلیحات هسته‌ای برسد و بدون این‌که راه‌حل دائمی وجود داشته باشد.

آن‌ها برعدم پوشش برنامه موشکی (مانند موشک سجیل و خرمشهر با برد بیش از ۲٬۰۰۰ کیلومتر به‌عنوان تهدید مستقیم اسرائیل و متحدان خلیج فارس) و فعالیت‌های منطقه‌ای رژیم و حمایت و پشتیبانی از نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی (مانند حمایت ازحزب‌الله، حماس، حوثی‌ها و شبه‌نظامیان شیعه در عراق) در برجام ، انتقاد داشتند و ترامپ آن را، بدترین توافق تاریخ، نامید. از نکات دیگری که باعث خروج آمریکا از برجام شد، می توان به فشار لابی‌های ضدایرانی و متحدان منطقه‌ای آمریکا و همچنین وعده‌های انتخاباتی تیم ترامپ در مقابل تیم باراک اوباما و همچنین سیاست فشارحداکثری، به‌عنوان راهی برای فلج کردن اقتصادی رژیم ایران و مجبور کردن آن به یک توافق جدید با شروط سخت‌تر، اشاره نمود.[۱۳]

اما حامیان برجام بر این باورند که محدودیت‌های برجام به منظور اعتمادسازی طراحی شده‌اند و با خروج آمریکا از برجام و غنی سازی ۶۰ درصدی رژیم ایران، این مفاد به یک نقطه ضعف تبدیل شده است.

مفهوم مفاد غروب

یکی از جنبه‌های کلیدی و بحث‌برانگیز «برنامه جامع اقدام مشترک» (JCPOA) یا همان برجام، مفاد موسوم به «غروب» (Sunset Provisions) است که به محدودیت‌های زمانی اعمال‌شده بر فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی اشاره دارد. این مفاد تعیین می‌کند که برخی از محدودیت‌های اصلی بر برنامه هسته‌ای رژیم، پس از دوره‌های مشخص (معمولاً ۱۰، ۱۵ یا ۲۵ سال) منقضی می‌شوند و جمهوری بعد از آن می تواند فعالیت‌هایش را، بدون نظارت شدید قبلی از سر بگیرد. هدف این بندها، ایجاد یک دوره‌ی اعتمادسازی بود که طی آن، جمهوری اسلامی با پایبندی به تعهداتش، اعتماد جامعه بین‌المللی را جلب کرده و در مقابل، به‌تدریج به وضعیت عادی در چارچوب معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای (NPT) برگردد.[۱۴] [۱۵]

بر اساس متن برجام، محدودیت‌های اصلی شامل موارد زیر بود:

  • تعداد سانتریفیوژها: جمهوری اسلامی تا سال ۲۰۲۶ (یعنی ۱۰ سال پس از اجرای برجام) فقط می‌توانست ۵٬۰۶۰ سانتریفیوژ نسل اول (IR-1) را فعال نگه دارد. پس از این تاریخ، این محدودیت برداشته شده و می‌تواند تعداد و نوع سانتریفیوژها را افزایش بدهد.
  • سطح غنی‌سازی: تا سال ۲۰۳۱ (۱۵ سال پس از اجرا) ایران متعهد شد، غنی‌سازی اورانیوم را به ۳٫۶۷ درصد محدود کند. بعد از این دوره، هیچ سقف مشخصی برای غنی‌سازی وجود ندارد.
  • ذخایر اورانیوم غنی‌شده: محدودیت ۳۰۰ کیلوگرمی تا سال ۲۰۳۱، اعمال می‌شود و پس از آن، جمهوری اسلامی می‌تواند ذخایرش را بدون محدودیت، افزایش بدهد.
  • نظارت و بازرسی: پروتکل الحاقی که بازرسی‌های سرزده را ممکن می سازد، تا سال ۲۰۴۰، (۲۵ سال) به صورت داوطلبانه اجرا می‌شود، اما بعد از آن، رژیم می‌تواند از اجرای آن انصراف بدهد، مگر اینکه به‌طور دائم آن را تصویب کند.[۱۶][۱۷]
  • تحریم‌ها و تأثیرات اقتصادی

تحریم‌ها از ۲۰۰۶، با قطعنامه‌های ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳، و ۱۹۲۹ آغاز شد.

منشور هفتم ملل متحد و رژیم ایران

رژیم ایران در سال‌های گذشته به دلیل برنامه هسته‌ای خود مشمول چندین قطعنامه شورای امنیت، تحت فصل هفتم منشور ملل متحد شده است. این قطعنامه‌ها از سال ۲۰۰۶ آغاز شدند. هدف این تحریم‌ها، توقف فعالیت‌های غنی‌سازی اورانیوم و اعمال فشار بر ایران از طریق تحریم‌ها بود. مهم‌ترین این قطعنامه‌ها عبارتند از:

قطعنامه ۱۶۹۶ (در سال ۲۰۰۶): اولین قطعنامه که از رژیم ایران خواست غنی‌سازی را تعلیق کند. این قطعنامه ذیل ماده ۴۰ فصل هفتم بود و هنوز تحریم مستقیم نداشت، اما زمینه‌ساز قطعنامه‌های بعدی شد.

قطعنامه ۱۷۳۷ (در سال ۲۰۰۶): اولین تحریم‌ها علیه رژیم ایران را وضع کرد، از جمله محدودیت بر افراد و شرکت‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای. این قطعنامه ذیل ماده ۴۱ فصل هفتم بود.

قطعنامه‌های بعدی (۱۷۴۷، ۱۸۰۳، ۱۹۲۹): این‌ها تحریم‌ها را تشدید کردند و بخش‌هایی مثل تجارت، بانکداری و تسلیحات را هدف قرار دادند. همه این‌ها تحت ماده ۴۱ فصل هفتم بودند که به تحریم‌های غیرنظامی محدود است.

قطعنامه ۲۲۳۱ (در سال ۲۰۱۵): پس از توافق برجام، این قطعنامه قطعنامه‌های قبلی را لغو کرد و تحریم‌ها را مشروط به اجرای تعهدات رژیم دانست. این قطعنامه هم تحت فصل هفتم بود، درحالیکه رویکرد آن از تنبیه رژیم به همکاری با رژیم تغییر کرد.

مکانیزم ماشه، بخش نهایی از ساز و کار حل اختلاف در توافق‌نامه‌ی برجام است که می‌تواند قطعنامه‌های پیشین سازمان ملل را که بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ تعلیق شده بودند، بازگرداند. مکانیزم ماشه روندی است که هم در برجام و هم پیش از آن در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ملل متحد گنجانده شده است.

اما پس از سال ۲۰۱۸، با سیاست «فشار حداکثری» آمریکا، تحریم‌ها علیه رژیم شدت گرفت. صادرات نفت از ۲٫۵ میلیون بشکه به زیر ۵۰۰٬۰۰۰ بشکه، و تولید ناخالص داخلی ۱۲ درصد کاهش یافت. تورم به ۵۰ درصد و بیکاری به ۲۵ درصد رسید. رژیم با فروش نفت به چین و تجارت تهاتری مقاومت کرد، اما فشار بر او ادامه دارد. تحریم‌ها مذاکرات را تحت تأثیر قراره است.[۱۸] [۱۹]

دور زدن تحریم‌ها

جمهوری اسلامی برای مقابله با تحریم‌ها، به روش‌هایی مثل فروش نفت از طریق واسطه‌ها (مثل چین و ونزوئلا)، استفاده از ارزهای دیجیتال، و تجارت تهاتری روی آورد. چین به‌عنوان بزرگ‌ترین خریدار نفت رژیم، در سال ۲۰۲۴، حدود ۷۰ درصد نفت را با تخفیف خریداری کرد. با این حال، این راهکارها تنها بخشی از خسارت‌ها و فشار اقتصادی را جبران کرد. گزارش صندوق بین‌المللی پول (IMF) در ۲۰۲۴، هشدار داد که بدون لغو تحریم‌ها، اقتصاد جمهوری اسلامی تا پایان دهه ۲۰۲۰، ممکن است با فروپاشی مواجه شود.[۲۰] [۲۱]

ابعاد نظامی

برنامه موشکی رژیم (موشک‌های سجیل و خرمشهر) با برد ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰، کیلومتر و شواهد احتمالی از آژانس در سال‌های (۲۰۱۱، ۲۰۱۵) و اسناد اسرائیل در سال (۲۰۱۸) نگرانی‌هایی را ایجاد کرده است. شورای ملی مقاومت ایران، در سال ۲۰۲۴، ازتولید کلاهک‌های هسته‌ای برای موشک‌های دور برد با سوخت جامد، خبر داد. آمریکا و اسراییل در پاسخ به این فعالیت‌ها، گزینه نظامی را روی میز نگه داشته و با انجام حملات سایبری، به‌عنوان بخشی از برنامه بازدارندگی پاسخ داده‌اند.[۲۰]

وضعیت کنونی (۲۰۲۵)

تا سال ۲۰۲۵، جمهوری اسلامی با غنی‌سازی ۶۰ درصدی و با ذخایر ۴٬۰۰۰ کیلوگرمی، و کاهش دسترسی آژانس، در «گریز هسته‌ای» (breakout) قرار گرفته است. این وضعیت تنش‌های منطقه‌ای (عربستان، اسرائیل) و تنش‌های جهانی (آمریکا، اروپا) را افزایش داده و اقتصاد ایران را تحت فشار گذاشته است.[۲۲]

تحلیلگران تخمین می‌زنند که با فن‌آوری کنونی، جمهوری اسلامی می‌تواند در کمتر از دو ماه اورانیوم با غنای ۹۰ درصد، برای یک بمب تولید کند، اگرچه مونتاژ یک سلاح عملیاتی زمان بیشتری نیاز دارد.

کارشناسانی مثل جیمز اکتون، پیشنهاد تمدید محدودیت‌ها را تا سال ۲۰۵۰، داده‌اند، در حالی‌که مارک فیتزپاتریک بر ترکیب فشار و مشوق، تأکید دارد. بدون توافق جدید، رژیم ممکن است تا ۲۰۳۰، به یک قدرت هسته‌ای بالقوه تبدیل شود.

سناریوهای آینده شامل ادامه وضعیت کنونی (impasse) وضعیت دشوار و تنگنا، یا احیای دیپلماسی، یا تشدید تنش‌ها، به سمت درگیری نظامی، می‌باشد. هر کدام از این مسیرها به تصمیمات سیاسی رژیم، واکنش‌های غرب، و پویایی‌های منطقه‌ای بستگی دارد و چالش‌هایی را در منطقه به‌وجود خواهد آورد.[۲۳]

منابع

  1. Iran’s Nuclear Program: A History of Advances, Setbacks and     Diplomatic Pauses" - Stimson Center
  2. "Nuclear Power in Iran" - World Nuclear Association
  3. "Iran’s Nuclear Program Overview" United Against Nuclear Iran
  4. [۱]Iran Nuclear Facilities
  5. Iran’s Nuclear Program: Status Update 2025"
  6. "Iran’s Nuclear Program and the IAEA"
  7. Timeline of Nuclear Diplomacy with Iran, 1967-2023
  8. Iran’s Nuclear Program: Tehran’s Compliance with International Obligations
  9. Iran’s nuclear messaging campaign
  10. What Is the Iran Nuclear Deal
  11. Iran and Nuclear Weapons Production
  12. Iran’s weakened position and the status of its nuclear option
  13. The Iran Nuclear Deal A Definitive Guide The Iran Nuclear Deal A Definitive Guide Lead Author and Editor Acknowledgments
  14. غرب؛ نگران از فرا رسیدن غروب
  15. بند غروب برجام؛ از امروز کدام تحریم‌های ایران لغو می‌شوند؟
  16. The Iran Nuclear Deal: A Definitive Guide
  17. گزارشات آژانس Iran: IAEA Reports & Diplomatic Communication
  18. Beyond “Maximum Pressure” in US Policy on Iran
  19. Lifting Economic Sanctions on Iran: Global Effects and Strategic Responses
  20. ۲۰٫۰ ۲۰٫۱ Global Sanctions Dashboard: How Iran evades sanctions and finances terrorist organizations like Hamas
  21. Can the EU bypass US sanctions on Iran?
  22. Final Assessment on Past and Present Outstanding Issues regarding Iran’s Nuclear Programme
  23. Beyond “Maximum Pressure” in US Policy on Iran: Leveraging Regional Partners to Contain Iran's Actions and Shape its Future Choices