۱٬۰۰۵
ویرایش
جز (←جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباهیاب]]: ۱۳۲۲⟸۱۳۲۲ (خورشیدی)، ۱۳۵۱⟸۱۳۵۱ (خورشیدی)، ۱۳۴۱⟸۱۳۴۱ (خورشیدی)، جبهه ملی⟸جبهه ملی ایران) |
(ابرابزار) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| عنوان تصویر = | | عنوان تصویر = | ||
| زادروز = ۱۳۳۲ | | زادروز = ۱۳۳۲ | ||
| زادگاه = میاندو آب | | زادگاه = میاندو آب | ||
| تاریخ مرگ = ۳۰ فروردین ۵۱ | | تاریخ مرگ = ۳۰ فروردین ۵۱ | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
| تحصیلات =دانشجوی رشته شیمی | | تحصیلات =دانشجوی رشته شیمی | ||
| دانشگاه =دانشکده فنی تهران | | دانشگاه =دانشکده فنی تهران | ||
| پیشه =استاد یار دانشکده صنعتی(شریف ) | | پیشه =استاد یار دانشکده صنعتی (شریف) | ||
| سالهای فعالیت = | | سالهای فعالیت = | ||
| کارفرما = | | کارفرما = | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
| پانویس = | | پانویس = | ||
}}'''علی باکری''' (زاده ۱۳۲۲ | }}'''علی باکری''' (زاده ۱۳۲۲ در میاندوآب ـشهادت ۳۰ فروردین ۱۳۵۱)وی در خانواده ای نسبتاً مرفه به دنیا آمد. با توجه به وضع مالی نسبتاً خوبی که خانواده اش داشت، و نیز در اثر استعداد و پشتکارش، سالهای تحصیل را با موقعیت گذرانده و به دانشکده فنی تهران، رشته شیمی وارد<ref name=":2" /> | ||
وی پس از پایان تحصیل بعنوان استادیار دانشگاه صنعتی (شریف) مشغول کار شد.<ref name=":2" /> | |||
== فعالیت سیاسی == | == فعالیت سیاسی == | ||
علی که چشمش به واقعیات اجتماع ما باز بود، به تمامی مزایا و رفاه ناشی ازموقعیتی که داشت پشت کرده، وعملاً فکر و ایدئولوژی طبقات محروم و مستضعف جامعه را که همان اسلام انقلابی بود برگزید؛ و بعد از آن تمام استعداد فکر و اندیشه اش را در این جهت به کار انداخت.علی باکری از موقعیت شغلیش در دانشگاه | علی که چشمش به واقعیات اجتماع ما باز بود، به تمامی مزایا و رفاه ناشی ازموقعیتی که داشت پشت کرده، وعملاً فکر و ایدئولوژی طبقات محروم و مستضعف جامعه را که همان اسلام انقلابی بود برگزید؛ و بعد از آن تمام استعداد فکر و اندیشه اش را در این جهت به کار انداخت. علی باکری از موقعیت شغلیش در دانشگاه تا حدامکان به نفع سازمان استفاده کرد. او همواره سرمشق صداقت و حل شدگی درامر مبارزه بود. او با آگاهی و اعتقاد کامل، وجود خود را در خدمت راه خدا و خلق یعنی مبارزه علیه ستم و استثمار قرارداد.<ref name=":2" /> | ||
== دوران بحران == | == دوران بحران == | ||
خط ۶۲: | خط ۶۳: | ||
او ایمان داشت که زندگی در پناه رژیم شاه یعنی سکوت و رضایت در برابر جنایات رژیم و غارت منابع طبیعی و انسانی خلق. | او ایمان داشت که زندگی در پناه رژیم شاه یعنی سکوت و رضایت در برابر جنایات رژیم و غارت منابع طبیعی و انسانی خلق. | ||
علی نمیتوانست آرام باشد، خیلی فکر میکرد. کتاب میخواند. به جامعه گردی و مطالعهٔ زندگی مردم میپرداخت و به خاطر همین کارها چندین بار مریض شد وزخم معده گرفت. در چنین وضعیتی بود که با سازمان آشنا شد و خود را همدرد آنها یافت. او به جمع یاران پیوست و خوش فکری، ایمان، خلوص و لیاقت خود را تماماً در این راه به کارگرفت. <ref name=":2" /> | علی نمیتوانست آرام باشد، خیلی فکر میکرد. کتاب میخواند. به جامعه گردی و مطالعهٔ زندگی مردم میپرداخت و به خاطر همین کارها چندین بار مریض شد وزخم معده گرفت. در چنین وضعیتی بود که با سازمان آشنا شد و خود را همدرد آنها یافت. او به جمع یاران پیوست و خوش فکری، ایمان، خلوص و لیاقت خود را تماماً در این راه به کارگرفت.<ref name=":2" /> | ||
بهروز با آگاهی کامل نسبت به مشکلات مبارزه، آن را برگزید. او میدانست که دراین راه دشواریهای بسیاری وجود دارد. تحت شکنجه | بهروز با آگاهی کامل نسبت به مشکلات مبارزه، آن را برگزید. او میدانست که دراین راه دشواریهای بسیاری وجود دارد. تحت شکنجه بودن؛ تیرباران شدن؛ درزیر سرنیزه جلادان جان دادن؛ سالها در سلول زندان بسربردن؛ متواری بودن و خانه بدوشی و در عین جوانی و شادابی لباس ساده پوشیدن و باندک ساختن و کاشانه را ترک گفتن و ترک زن و فرزند و عزیزان کردن؛ کارهایی هستند که فقط از عهده افراد انقلابی بر میآید. او با اطمینان خاطر و با اراده ای شکست ناپذیر وبا یقین به پیروزی و با پذیرفتن تمامی مشکلات راه انقلابی را انتخاب کرد.<ref>از زندگی انقلابیو درس بگیریم؛ تهیه از سازمان مجاهدین خلق ایران</ref>او خود در این زمینه به برادری میگفت: | ||
«عمل را که شروع کردی، ضربه میخوری، ضربه نخوردن ندارد. منتها باید سعی کنی کمتر ضربه بخوری».<ref name=":2">نشریه مجاهد شماره 44-30 فروردین 1359</ref> | «عمل را که شروع کردی، ضربه میخوری، ضربه نخوردن ندارد. منتها باید سعی کنی کمتر ضربه بخوری».<ref name=":2">نشریه مجاهد شماره 44-30 فروردین 1359</ref> | ||
خط ۷۷: | خط ۷۸: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس|۲}} |