کاربر:Omid/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:


'''رهبری ذیصلاح''' کسی است که جلوتر از سایرین حرکت می‌کند، مسیر را نشان می‌دهد و مردم از اقداماتش پیروی می‌کنند. رهبری ذیصلاح در مقولات استراتژیک خطاناپذیر است. رهبری ذیصلاح خود را در پروسه مبارزات اجتماعی و سیاسی اثبات می‌کند.  
'''رهبری ذیصلاح''' کسی است که جلوتر از سایرین حرکت می‌کند، مسیر را نشان می‌دهد و مردم و اعضای جنبش از اقداماتش پیروی می‌کنند. رهبری ذیصلاح خود را در پروسه مبارزات اجتماعی و سیاسی و در بطن یک جنبش  اثبات می‌کند و با مقوله‌ی رهبری در حاکمیت که با رأی مردم انتخاب می‌شود متقاوت است.  


رهبری سیاسی کیفیتی از خلاقیت در مدیریت است که یک جامعه یا جنبش اجتماعی را از بحران‌ها و پیچ‌های تند به سلامت بیرون می‌برد. رهبری سیاسی، درایت و صلاحیت خود را در حل مشکلات سخت و منحصر به فرد نشان می‌دهد. همه‌جانبگی و شرایطی که می‌بایست در یک رهبری سیاسی فراهم باشد تفاوت بنیادی با یک مدیر دارد.
رهبری سیاسی کیفیتی از خلاقیت در مدیریت است که یک جامعه یا جنبش اجتماعی را از بحران‌ها و پیچ‌های تند به سلامت بیرون می‌برد. رهبری سیاسی، درایت و صلاحیت خود را در حل مشکلات سخت و منحصر به فرد نشان می‌دهد. همه‌جانبگی و شرایطی که می‌بایست در یک رهبری سیاسی فراهم باشد تفاوت بنیادی با یک مدیر دارد.


نلسون ماندلا یک مثال خوب در این زمینه است که از تعهد شخصی به فعالیت‌­های سیاسی کوچک، سپس ریاست یک ملت و درنهایت به سمت تبدیل‌شدن به یک رهبر جهانی، حرکت کرد. ماندلا سال‌های زیادی یک چشم‌انداز و تعهد را در نظر داشت.
در حرکت‌های سیاسی و اجتماعی، برای نیل به هدف، نه توده‌ها بدون رهبران  به دستاوردهای چشم‌گیر نایل شده‌اند و نه رهبران جدا از توده‌ها توانسته‌اند حماسه بیافرینند، رهبران و شخصیت‌ها پیش‌گامان جامعه و توده‌ها مشعل‌داران جوامع بشری هستند.  


در حرکت‌های سیاسی و اجتماعی، برای نیل به هدفی، نه توده‌ها بدون رهبران در این کارزار به دستاوردهای چشم‌گیر نایل شده‌اند و نه رهبران جدا از توده‌ها توانسته‌اند حماسه بیافرینند، به همین دلیل افراط و تفریط در نقش توده‌ها و نقش شخصیت، به سیر تکامل و ترقی در جامعه، زیان‌بار، ویران‌گر و حتی فاجعه آفرین است. رهبران و شخصیت‌ها پیش‌گامان جامعه و توده‌ها مشعل‌داران جوامع بشری هستند. مطلق نمودن نقش شخصیت در تاریخ منجر به کیش شخصیت شده و اگر نقش توده‌ها را تعیین‌کننده بدانیم و به نفی شخصیت‌ها بپردازیم، باعث تشنج، شکست، بی‌نظمی و هرج و مرج خواهد شد.
تفاوت مارکسیسم-لنینیسم با مارکسیسم به نوعی در مدنظر قرار دادن نقش رهبری یا سازمان رهبری کننده در جامعه است. لنین اثبات کرد که پیروزی انقلاب تنها با حرکت اتودینامیک جامعه‌ی تحت ستم امکان پذیر نیست. این جامعه نیاز به یک نیروی پیشتاز و نیروی پیشتاز نیاز به یک رهبری قدرتمند دارد.
 
در سال ۱۳۶۴ سازمان مجاهدین خلق همین موضوع را در جنبش خود مورد توجه قرار داد. انقلاب ایدئولوژیکی درونی مجاهدین در اولین گام برای حل مقوله‌ی رهبری در این سازمان رخ داد. سازمان مجاهدین معتقد بود، در صورتی که پیش از این امکان حل مسأله ی رهبری در این سازمان وجود داشت، ضربه اپورتونیستی در سال ۵۴ واقع نمی‌شد و در پی آن جریان ارتجاعی(آخوندها) نمی‌توانستند هژمونی انقلاب ضدسلطنتی را در دست بگیرند.
 
امروز تاریخ اثبات می‌کند که انقلاب در هیچ‌کجای جهان بدون بارز شدن یک رهبری ذیصلاح امکان پذیر نبوده است.


نقش شخصیت در طول تاریخ با اهمیت بوده و همواره تاثیر خود را بر روی حوادث تاریخی گذاشته است. نقش شخصیت، در پیوند ناگسستنی با نقش توده‌های مردم قرار دارد.  بدون شخصیت‌ها و رهبران، رسیدن به اهداف اجتماعی و سیاسی امکان‌پذیر نیست و  بدون کار و فعالیت توده‌های مردم، تحرک و پیشرفت جامعه ممکن تمی‌باشد. شخصیت خاصیت و ویژگی‌های انسانی است که در جریان کار و فعالیت اجتماعی ساخته می‌شود و نمی‌تواند بیرون از جامعه و جدا از آن به وجود آید. افراد در جریان کار اجتماعی و شرکت فعال در حیات اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی جامعه، خویش را، به مثابه شخصیت آشکار و برجسته می‌سازند. شخصیت‌های تحمیلی هیچ ارزش ندارند. جایگاه واقعی شخصیت را در روند تاریخی جامعه می‌توان بر اساس چگونگی برخورد او نسبت به ترقی و پیشرفت، عدالت و میهن پرستی، صلح و انسان‌دوستی، فهم و تعیین کرد. شخصیت‌های منفی و تحمیلی و ساختگی نکوهیده و منفور هستند اما شخصیت‌های مثبت، ستوده و محبوب هستند و جاویدان می‌مانند.
نقش شخصیت در طول تاریخ با اهمیت بوده و همواره تاثیر خود را بر روی حوادث تاریخی گذاشته است. نقش شخصیت، در پیوند ناگسستنی با نقش توده‌های مردم قرار دارد.  بدون شخصیت‌ها و رهبران، رسیدن به اهداف اجتماعی و سیاسی امکان‌پذیر نیست و  بدون کار و فعالیت توده‌های مردم، تحرک و پیشرفت جامعه ممکن تمی‌باشد. شخصیت خاصیت و ویژگی‌های انسانی است که در جریان کار و فعالیت اجتماعی ساخته می‌شود و نمی‌تواند بیرون از جامعه و جدا از آن به وجود آید. افراد در جریان کار اجتماعی و شرکت فعال در حیات اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی جامعه، خویش را، به مثابه شخصیت آشکار و برجسته می‌سازند. شخصیت‌های تحمیلی هیچ ارزش ندارند. جایگاه واقعی شخصیت را در روند تاریخی جامعه می‌توان بر اساس چگونگی برخورد او نسبت به ترقی و پیشرفت، عدالت و میهن پرستی، صلح و انسان‌دوستی، فهم و تعیین کرد. شخصیت‌های منفی و تحمیلی و ساختگی نکوهیده و منفور هستند اما شخصیت‌های مثبت، ستوده و محبوب هستند و جاویدان می‌مانند.