۱۳٬۱۴۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
| data23 = | | data23 = | ||
| label24 = فرجام پناهندگی | | label24 = فرجام پناهندگی | ||
| data24 = | | data24 =مرگ در ایتالیا در ۱۶ فروردین ۱۳۰۴ | ||
| header25 = | | header25 = | ||
| label26 = نام نیا | | label26 = نام نیا | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
[[پرونده:جوانی محمدعلی شاه.jpg|بندانگشتی|جوانی محمدعلی شاه]] | [[پرونده:جوانی محمدعلی شاه.jpg|بندانگشتی|جوانی محمدعلی شاه]] | ||
'''محمدعلی شاه''' یا '''محمدعلیشاه قاجار''' یا '''محمدعلی میرزا''' (زاده ۱۲۵۱ خورشیدی، [[تبریز]] -درگذشته ۱۳۰۴ خورشیدی، ایتالیا در تبعید) ششمین پادشاه از [[قاجاریان|دودمان قاجار]] و پسر [[مظفرالدین شاه]] و فرزند ارشد وی<ref name=":1">دوران قاجار - [https://qajar.wordpress.com/category/محمد-علي-شاه-قاجار/ محمد علی شاه قاجار]</ref> بود که پس از اعطای [[جنبش مشروطه|مشروطه]] و در سال ۱۲۸۵ خورشیدی به قدرت رسید. وی از ابتدا با فرمانی که پدرش در اعطای مشروطه امضا کرده بود به مخالفت برخاست و تا آنجا پیش رفت که دستور داد در ۲ تیر ۱۲۸۷ یک کلنل روس به نام «ولادیمیر لیاخوف» [[به توپ بستن مجلس|مجلس را به توپ ببندد]]؛ اقدامی که در تاریخ ایران به [[استبداد صغیر]] شهرت دارد.<ref name=":3">تاریخ ما - [https://tarikhema.org/contemporary/iranc/qajarian/21308/خلع-محمدعلی-شاه-قاجار/ خلع محمدعلی شاه قاجار]</ref> | '''محمدعلی شاه''' یا '''محمدعلیشاه قاجار''' یا '''محمدعلی میرزا''' (زاده ۱۲۵۱ خورشیدی، [[تبریز]] -درگذشته ۱۶ فروردین ۱۳۰۴ خورشیدی، ایتالیا در تبعید) ششمین پادشاه از [[قاجاریان|دودمان قاجار]] و پسر [[مظفرالدین شاه]] و فرزند ارشد وی<ref name=":1">دوران قاجار - [https://qajar.wordpress.com/category/محمد-علي-شاه-قاجار/ محمد علی شاه قاجار]</ref> بود که پس از اعطای [[جنبش مشروطه|مشروطه]] و در سال ۱۲۸۵ خورشیدی به قدرت رسید. وی از ابتدا با فرمانی که پدرش در اعطای مشروطه امضا کرده بود به مخالفت برخاست و تا آنجا پیش رفت که دستور داد در ۲ تیر ۱۲۸۷ یک کلنل روس به نام «ولادیمیر لیاخوف» [[به توپ بستن مجلس|مجلس را به توپ ببندد]]؛ اقدامی که در تاریخ ایران به [[استبداد صغیر]] شهرت دارد.<ref name=":3">تاریخ ما - [https://tarikhema.org/contemporary/iranc/qajarian/21308/خلع-محمدعلی-شاه-قاجار/ خلع محمدعلی شاه قاجار]</ref> | ||
او پس از فتح [[تهران]] توسط مشروطهخواهان در تیر ۱۲۸۸، به سفارت روس پناهنده و مجبور به ترک ایران شد. پس از وی پسر خردسالش [[احمد شاه]] به سلطنت انتخاب شد.<ref>بیوگرافی - [http://azadamirkhizi.blogfa.com/post/277 محمد علی شاه قاجار]</ref> | او پس از فتح [[تهران]] توسط مشروطهخواهان در تیر ۱۲۸۸، به سفارت روس پناهنده و مجبور به ترک ایران شد. پس از وی پسر خردسالش [[احمد شاه]] به سلطنت انتخاب شد.<ref>بیوگرافی - [http://azadamirkhizi.blogfa.com/post/277 محمد علی شاه قاجار]</ref> | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
محمدعلی شاه تا پیش از پادشاهی با لقب محمدعلی میرزا، ولیعهد مظفرالدین شاه و فرمانروای آذربایجان بود. محمدعلی میرزا که خود نوه دختری امیرکبیر بود، با ملکه جهان دختر کامران میرزا و نوه ناصرالدین شاه ازدواج کرد و حاصل این ازدواج چهار فرزند به نامهای احمد میرزا، محمدحسنمیرزا، سلطان محمود میرزا و سلطان مجید میرزا بودند.<ref name=":2">تاریخ ما - [https://tarikhema.org/contemporary/iranc/qajarian/16162/زندگینامه-محمدعلی-شاه-قاجار/ زندگینامه محمدعلی شاه قاجار]</ref> | محمدعلی شاه تا پیش از پادشاهی با لقب محمدعلی میرزا، ولیعهد مظفرالدین شاه و فرمانروای آذربایجان بود. محمدعلی میرزا که خود نوه دختری امیرکبیر بود، با ملکه جهان دختر کامران میرزا و نوه ناصرالدین شاه ازدواج کرد و حاصل این ازدواج چهار فرزند به نامهای احمد میرزا، محمدحسنمیرزا، سلطان محمود میرزا و سلطان مجید میرزا بودند.<ref name=":2">تاریخ ما - [https://tarikhema.org/contemporary/iranc/qajarian/16162/زندگینامه-محمدعلی-شاه-قاجار/ زندگینامه محمدعلی شاه قاجار]</ref> | ||
در جوانی شاهد اقتدار و نفوذ مهیب روسیه تزاری بود و بدین جهت از روسها بسیار حساب میبرد و تحت تأثیر مربی سوار کاری و معلم زبان و مشاور | در جوانی شاهد اقتدار و نفوذ مهیب روسیه تزاری بود و بدین جهت از روسها بسیار حساب میبرد و تحت تأثیر مربی سوار کاری و معلم زبان و مشاور روسیاش شاپشال قرار داشت که از یهودیان کریمه بود و دوره عالی مدرسه زبانهای شرقی سنپترزبورگ را به پایان رسانده و محمدعلی میرزا در دوران ولیعهدی در تمام امور با او مشورت میکرد.<ref name=":1" /> | ||
== سلطنت محمدعلی شاه == | == سلطنت محمدعلی شاه == | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
وی با اینکه یک سال پس از رسیدن به قدرت در آبان ۱۲۸۶ ضمن حضور در مجلس شورای ملی سوگند وفاداری به مشروطه یاد کرد، اما کمتر از دو سال پس از تاجگذاری طی تلگرافی به تمامی ولایات و حکام با رد فعالیت مجلس اول تأکید کرد: «این مجلس خلاف مشروطیت است و از این پس مخالفین را سرکوب خواهد کرد.»<ref name=":2" /> | وی با اینکه یک سال پس از رسیدن به قدرت در آبان ۱۲۸۶ ضمن حضور در مجلس شورای ملی سوگند وفاداری به مشروطه یاد کرد، اما کمتر از دو سال پس از تاجگذاری طی تلگرافی به تمامی ولایات و حکام با رد فعالیت مجلس اول تأکید کرد: «این مجلس خلاف مشروطیت است و از این پس مخالفین را سرکوب خواهد کرد.»<ref name=":2" /> | ||
=== برخی سخنان محمدعلی شاه === | |||
برخی از سخنان محمدعلی شاه قاجار، پس از دیدن تلگرافهای مردم شهرهای مختلف در حمایت از مشروطه و پیش از به توپ بستن مجلس شورای ملی، به نقل از کتابهای چرند و پرند از علیاکبر دهخدا، انقلاب مشروطه ایران، ژانت آفاری، انقلاب مشروطه، ابوالقاسمخان ناصرالملک: | |||
<blockquote>«خون جواب آزادی است، رعیت را چه به سرکشی، رعیت را چه به استنطاق صاحب قران، رعیت را چه به فریاد حق طلبی!؟. | |||
ماییم که آبرو می دهیم، ماییم که مالک ایرانیم، ماییم… | |||
رعیت غلط میکند اعتراض کند، غلط میکند مطالبه حق کند، غلط میکند دیوان مظالمه بخواهد، غلط میکند نظارت کند، غلط میکند قدرت ما را محدود کند، غلط میکند مشروطه بخواهد، غلط میکند خلاف روس تزاری باشد، غلط میکند دل باخته غرب باشد، غلط میکند متحصن در زاویه شاه عبدالعظیم شود، غلط میکند متحصن به سفارت خانه اجنبی شود… | |||
ملت غلط میکند ما را نخواهد… | |||
سایه ماست که آرامش می دهد، امنیت میبخشد، نعمت ارزانی میدارد، دفع بلا میکند.. | |||
سایه ماست، نه رعیت. | |||
ملت را چه به آزادی، مشق مردم سالاری میکنند. مصلحین، فریاد قانون میزنند، خدا لعنت کند یوسفخان مستشارالدوله بی شرف را، که قانون قانون میکرد در این مملکت… | |||
به جهنم که نان ندارید | |||
به جهنم کار ندارید | |||
به جهنم سرپناه ندارید | |||
به جهنم که آزادی ندارید | |||
به جهنم که آب ندارید | |||
به جهنم که جوانانمان درگیر افیون اند | |||
به جهنم که زنان تن فروشی میکنند | |||
به جهنم… | |||
همین که سایهمان بر سر شما رعیت است کافی است. | |||
آخر الزمان است؛ شاه شاهان را محکوم میکنند به دروغ گویی، محکوم میکنند به خرافهپرستی، محکوم میکنند به دستاندازی به بیتالمال، محکوم میکنند به دیکتاتوری، محکوم میکنند به زد و بند، محکوم میکنند به چپاول، محکوم میکنند به عیاشی… | |||
رعیت غلط میکند مارا که زینت کشوریم محکوم کند؟!… | |||
ما که سایه خداییم دوست داریم ظلم کنیم، دوست داریم ذخائر طبیعی مملکت را به اجنبی تحفه دهیم، دوست داریم تمام امور کشور را به بستگانمان بسپاریم، دوست داریم هر آن چه که به میلمان است انجام دهیم… | |||
رعیت گوسفند، ما شبانیم | |||
به خدای احد و واحد قسم | |||
دستور دادیم به قزاقها هر که نافرمانی کرد اماناش ندهند، هر که اعتراض کرد پوستاش را کنده، کاه پر کنند، هرکس را که خواست بیاندیشد؛ محبوسش کنند، هرکس که خواست در افکارش به ما ناسزا گوید؛ معدوماش کنند.. | |||
دستور دادیم هر که به خیابان بیاید، هر که شعار دهد، هر که معترض شود، هر که قانون بخواهد، هر که مطالبه آزادی کند، مهماناش کنند به گلوله… | |||
ما رعیت سربزیر میخواهیم، ما رعیت بله قربانگو میخواهیم، ما رعیت کر و کور میخواهیم… | |||
ما رعیت میخواهیم، همین بس. | |||
این جا ممالک محصوره ایران است و ما هم قبله عالمیم و پرچمدار عدالت و پاکی… | |||
هر کس نمیخواهد بسم الله، ازین مملکت برود؛ شما رعیت لیاقت سروری ما را ندارید… | |||
بروید از خاک ما بروید ای بی لیاقتان مجوس.»</blockquote> | |||
== به توپ بستن مجلس == | == به توپ بستن مجلس == |
ویرایش