درگاه:اصلی/نوشتارهای برگزیده: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
<!-- نوشتار 1 -->
<!-- نوشتار 1 -->
   <div class="box-content">
   <div class="box-content">
<div>[[پرونده:گیتی گیوه‌چینیان زاده.jpg|جایگزین=گیتی گیوه‌چینیان زاده|بندانگشتی|270x270پیکسل|گیتی گیوه‌چینیان زاده]]</div>
<div>[[پرونده:گیتی نظیری.jpg|جایگزین=گیتی نظیری|بندانگشتی|270x270پیکسل|گیتی نظیری]]</div>
   <div>
   <div>


'''[[گیتی گیوه‌چینیان زاده]]'''
'''گیتی نظیری'''، (متولد خرداد ۱۳۳۷، تهران - درگذشته ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۱، تپه‌های اوین) کارمند شبکه تلویزیون و از اعضای [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] بود که در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۱ در سن ۲۴ سالگی در [[زندان اوین]] اعدام شد. او در خانواده‌ای سیاسی و فرهنگی رشد یافت و پس از اتمام تحصیلات متوسطه، در دانشکده فنی رادیو و تلویزیون تحصیل کرد. گیتی نظیری از دوران دانشجویی با آرمان‌های مجاهدین آشنا شد و پس از [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷]]، فعالیت‌های خود را در بخش کارمندی رادیو و تلویزیون آغاز کرد. پس از [[تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰|۳۰ خرداد ۱۳۶۰]]، به دلیل فعالیت‌های گسترده‌اش به زندگی مخفی روی آورد، اما در ۵ اسفند ۱۳۶۰ دستگیر شد. او به مدت سه ماه تحت شکنجه‌های شدید قرار گرفت، اما از مواضع خود عقب‌نشینی نکرد و در نهایت به جوخه تیرباران سپرده شد. پیکر او در قطعه ۹۲ بهشت زهرا به‌صورت بی‌نام و نشان دفن شده است. خاطرات همکاران و برادرش، بهزاد نظیری، نشان‌دهنده روحیه شاد، فداکاری و تعهد انقلابی اوست. بهزاد که خود در سال ۱۳۶۱ دستگیر و پس از سه سال از زندان اوین فرار کرد، از فعالیت‌های فرهنگی و ژورنالیستی گیتی، از جمله تهیه گزارش از جبهه‌های [[جنگ ایران و عراق]]، یاد می‌کند.
 
<br>[[گیتی نظیری |بیشتر بخوانید...]]
گیتی گیوه‌چینیان زاده، متولد ۱۷ شهریور ۱۳۳۷ در تهران، یکی از اعضای ارشد شورای رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران بود که با مدرک لیسانس روانشناسی و سابقه ۳۵ سال مبارزه سیاسی، نقش کلیدی در جنبش مقاومت علیه رژیم جمهوری اسلامی ایفا کرد. او در خانواده‌ای مرفه بزرگ شد و از کودکی به دلیل هوش، شجاعت و مهربانی شناخته می‌شد. گیتی از سال ۱۳۵۷ با سازمان مجاهدین آشنا شد و فعالیت‌های خود را از فروش نشریه آغاز کرد، سپس به مسئولیت دانش‌آموزی شرق تهران رسید. پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، وارد بخش ضداطلاعات شد و در سال ۱۳۶۱ به خارج کشور اعزام گردید. از ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۶، مسئولیت آموزش کودکان مجاهدین در فرانسه، بغداد و کرکوک را بر عهده داشت و سپس فرماندهی قرارگاه حنیف را پذیرفت. با تشکیل ارتش آزادی‌بخش ملی ایران در ۱۳۶۶، در چهار عملیات بزرگ شرکت کرد: فرمانده آتشبار در عملیات آفتاب، گردان مکانیزه در چلچراغ، گردان پیاده در فروغ جاویدان، و محور چهارم در نبردهای مروارید. در سال ۱۳۷۱، ریاست ستاد تخصصی ارتش آزادی‌بخش و سپس فرماندهی ضداطلاعات را بر عهده گرفت. او اسوه‌ی صبر، استقامت و مسئولیت‌پذیری بود، به ویژه در دوران پایداری اشرفیان در دهه ۸۰. او در حمله ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ به اشرف، دوشادوش زهره قائمی فرماندهی کرد و به شهادت رسید.  
<br>[[گیتی گیوه‌چینیان زاده |بیشتر بخوانید...]]


   </div>
   </div>
خط ۱۷: خط ۱۵:


  <div class="box-content">
  <div class="box-content">
<div>[[پرونده:جنایت علیه بشریت .jpg|جایگزین=جنایت علیه بشریت|بندانگشتی|270x270پیکسل|جنایت علیه بشریت]]</div>
<div>[[پرونده:علی‌اصغر اکبرنیا.jpg|جایگزین=علی‌اصغر اکبرنیا|بندانگشتی|270x220پیکسل|علی‌اصغر اکبرنیا]]</div>
   <div>
   <div>


'''[[جنایت علیه بشریت]]'''
'''علی اصغر اکبرنیا منصور'''، (متولد ۱۳۳۴، بابل - درگذشته ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، آلبانی) از اعضاء قدیمی [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] بود که پس از ۴۶ سال مبارزه حرفه‌ای در صفوف مجاهدین و [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی]]، در آلبانی درگذشت. او با تحصیلات دیپلم پرستاری، در تظاهرات و قیام‌های [[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]] شرکت فعال داشت. پس از انقلاب، در دامغان با مجاهدین ارتباط برقرار کرد و فعالیت‌های خود را با توزیع نشریات، اطلاعیه‌ها و کتاب‌های مجاهدین آغاز نمود، که به دلیل آن توسط کمیته انقلاب رژیم جمهوری اسلامی بازجویی شد. سپس به مازندران منتقل شد و در تشکیل شورای مردمی هواداران مجاهدین در زادگاهش نقش فعالی ایفا کرد، که به تأمین مواد غذایی و نیازمندی‌های مستمندان می‌پرداخت و مورد حمایت مردم قرار گرفت.
 
علی‌اصغر اکبرنیا در تیرماه ۱۳۶۰ در قائم‌شهر دستگیر و تحت شکنجه قرار گرفت و به ۳ سال زندان محکوم شد، که ۳ سال و سه ماه در حبس ماند. پس از آزادی در ۱۳۶۳، به سازمان وصل شد و هسته مقاومتی تشکیل داد. در فروردین ۱۳۶۴ به پاکستان اعزام و به واحدهای رزمی مجاهدین پیوست. با تشکیل ارتش آزادیبخش، لباس رزم بر تن کرد و با تجربیات امداد پزشکی، در عملیات‌هایی چون [[عملیات آفتاب]]، [[عملیات چلچراغ]]، [[عملیات فروغ جاویدان]] و [[عملیات مروارید]] به عنوان کادر پزشکی خدمت کرد و بیش از ۳۰ سال در خدمت مجروحان و بیماران بود. پس از انتقال به آلبانی، نزدیک به یک دهه بی‌نام و نشان و به طور شبانه‌روزی با مسئولیت‌پذیری، فروتنی و گشاده‌رویی مثال‌زدنی، به بیماران و مجروحان خدمت کرد.
جنایت علیه بشریت به جرایم جدی اشاره دارد که بخشی از حمله گسترده یا سیستماتیک علیه جمعیت غیرنظامی است، بدون نیاز به وقوع در زمان جنگ. این مفهوم پس از جنگ جهانی دوم در دادگاه نورنبرگ شکل گرفت و در اساسنامه رم دادگاه کیفری بین‌المللی (ICC) در سال ۱۹۹۸ تعریف شد، شامل اعمال مانند قتل، نابودی، برده‌داری، شکنجه، تجاوز، و ناپدیدسازی اجباری. عناصر کلیدی شامل حمله گسترده یا سیستماتیک، دانش از حمله، و هدف‌گیری غیرنظامیان است. نمونه‌های تاریخی شامل هولوکاست نازی‌ها (۱۹۴۱-۱۹۴۵) است که شش میلیون یهودی را قربانی کرد و به عنوان جنایت علیه بشریت محکوم شد؛ نسل‌کشی رواندا (۱۹۹۴) که ۸۰۰ هزار توتسی را کشت؛ جنگ‌های یوگسلاوی (۱۹۹۱-۱۹۹۹) با پاکسازی قومی در بوسنی؛ بحران دارفور (۲۰۰۳ به بعد) با کشتار سیستماتیک غیرعرب‌ها؛ و آزار روهینگیا در میانمار (۲۰۱۷) که شامل قتل، تجاوز و سوزاندن روستاها بود. در مورد قتل‌عام تابستان ۱۳۶۷ در ایران، پرفسور جاوید رحمان، گزارشگر ویژه سازمان ملل، در گزارش ۲۰۲۴ خود آن را جنایت علیه بشریت (شامل قتل، نابودی، شکنجه، و ناپدیدسازی اجباری) و بالقوه نسل‌کشی طبقه‌بندی کرد، بر اساس فتوای روح‌الله خمینی که منجر به اعدام هزاران زندانی سیاسی، اغلب از اعضای مجاهدین خلق، شد. این جنایات تأثیرات بلندمدتی بر حقوق بشر داشته و دادگاه‌هایی مانند ICTY، ICTR و ICC برای پیگرد آنها تأسیس شده‌اند. مبارزه با مصونیت، مانند در مورد ایران، نیازمند مکانیسم‌های بین‌المللی است تا عدالت برقرار شود و از تکرار جلوگیری شود.
<br>[[علی اصغر اکبرنیا منصور|بیشتر بخوانید...]]
<br>[[جنایت علیه بشریت|بیشتر بخوانید...]]


   </div>
   </div>
خط ۳۱: خط ۲۸:


   <div class="box-content">
   <div class="box-content">
<div>[[پرونده:زینب همرنگ.jpg|جایگزین=زینب همرنگ|بندانگشتی|300x270پیکسل|زینب همرنگ]]</div>
<div>[[پرونده:فرشته شبانی.jpg|جایگزین=فرشته شبانی|بندانگشتی|300x270پیکسل|فرشته شبانی]]</div>
   <div>
   <div>


'''[[زینب همرنگ سیدبگلو]]'''
'''فرشته شبانی،''' (متولد سال ۱۳۳۶، شیراز - درگذشته ۲۴ شهریور ۱۳۶۱، زندان سپاه شیراز) دانشجوی مهندسی و فعال سیاسی ایرانی، در ۲۴ شهریور ۱۳۶۱ توسط رژیم جمهوری اسلامی ایران در زندان سپاه شیراز اعدام شد. او در شیراز در خانواده‌ای متوسط به دنیا آمد و تحصیلات خود را در رشته مهندسی در تهران ادامه داد. شبانی به دلیل حساسیت به نابرابری‌های اجتماعی، در قیام ۱۳۵۷ علیه رژیم پهلوی مشارکت کرد و پس از [[انقلاب ضدسلطنتی ۱۳۵۷]] به [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] پیوست. با تعطیلی دانشگاه‌ها در [[انقلاب فرهنگی]]، به شیراز بازگشت و فعالیت‌هایش را ادامه داد. در سال ۱۳۶۱، به همراه همسرش، شهرام دهقان، دستگیر شد و طی ۹ ماه تحت شکنجه‌های شدید جسمی و روحی قرار گرفت. او با مقاومت در برابر بازجویی، حتی از افشای نام خود نیز خودداری کرد و جان دست‌کم هفت همرزم را حفظ نمود. شکنجه‌ها منجر به فلج شدن او در بیمارستان شد، که رژیم آن را به تزریق آمپول نادرست نسبت داد. فرشته شبانی در «گودال مرگ» شیراز تیرباران شد، محلی که در آن با شعارهای انقلابی و بدون بستن چشم‌هایش به استقبال مرگ رفت. پیکر او با مشت‌های گره‌کرده و لبخند بر لب تحویل خانواده شد. مقاومت او، به‌ویژه به‌عنوان یک زن مبارز، او را به نمادی از پایداری در برابر سرکوب رژیم در دهه ۱۳۶۰ تبدیل کرد. داستان فرشته شبانی، در کنار دیگر مبارزان مانند سعادتی و رستمی، بخشی از تاریخ مبارزه برای آزادی در ایران است.
 
<br>[[فرشته شبانی|بیشتر بخوانید...]]
زینب همرنگ سیدبگلو، (متولد سال ۱۳۵۱، پارس‌‌آباد مغان، اردبیل) معلم بازنشسته و فعال صنفی فرهنگیان، به دلیل فعالیت‌های مدنی و صنفی بارها توسط قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران بازداشت و زندانی شده است. او که از فعالان شناخته‌شده در پیگیری حقوق معلمان است، در چندین نوبت بین سال‌های ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۳ بازداشت شد و پس از تحمل حبس‌های کوتاه‌مدت، آزاد گردید. آخرین محکومیت او در مهر ۱۴۰۳ به ۵ سال حبس تعزیری بود که در حال حاضر در زندان اوین در حال سپری کردن آن است. خانم زینب همرنگ در طول دوران زندان خود به دلیل شرایط نامناسب بازداشت و محرومیت از حقوق اولیه، دست به اعتصاب غذا و دارو زد که نگرانی‌هایی درباره وضعیت سلامتی او ایجاد کرد. بازداشت‌های متعدد او اغلب به اتهاماتی نظیر «تبلیغ علیه نظام» و «اخلال در نظم عمومی» صورت گرفته و در مواردی با ضرب و شتم همراه بوده است. او همچنین به دلیل فعالیت‌هایش در کانون صنفی معلمان، از جمله اعتراض به وضعیت معیشتی و حقوق فرهنگیان، تحت فشارهای قضایی قرار گرفته است. خانم زینب همرنگ متأهل و دارای دو فرزند است.
<br>[[زینب همرنگ سیدبگلو|بیشتر بخوانید...]]