کاربر:Safa/صفحه تمرین

نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۵۳ توسط Safa (بحث | مشارکت‌ها)

استقلال مجاهدین

استقلال قرارگاه‌های مقاومت ايران در خاك عراق تنها يك  امر قراردادی فيما بين دو طرف (دولت عراق و مقاومت ايران) نبود، بلكه يك موضوع اعلام شده و به رسميت شناخته شده بود. از جمله در هنگام بازرسي تيم‌ها و گروه‌های بازرسی سازمان ملل در عراق، بازرسان ملل متحد فقط با اجازه مقاومت ايران می توانستند به قرار گاههای مقاومت وارد شوند. و دولت عراق هيچ دخالتی در اين موضوع نمی كرد، زيرا قرارگاه‌های مجاهدين همچون سفارتخانه های كشورهاي خارجی، جزو خاك كشور مربوطه محسوب می شد كه دولت عراق بر آن اتوريته ای نداشت. اين واقعيت را بازرسان ملل متحد در عراق نيز گواهی كرده اند. ريچارد باتلر رييس وقت آنسكام در گزارش خود به شورای امنيت در دسامبر ۱۹۸۸ نوشت: «در جريان بازرسي كه در تاريخ ۲۶ نوامبر ۱۹۸۸ صورت گرفت، نمايندگان مديريت ملی بارزسی [عراق] گفتند كه اين محل متعلق به مجاهدين ايران است و تحت كنترل آنهاست. رييس اجرايی (باتلر) تصميم گرفت كه تيم آنسكام را از صحنه خارج كند تا ادعای مربوط به ماهيت ويژه اين مكان حل وفصل شود. در جريان مذاكرات بعدی مستمر با نمايندگان مجاهدين ايران، اين امر به رسميت شناخته شده كه تيمهای بازرسي حق بازرسی از هر نقطه‌يی در عراق را دارند.»(31)

خبرگزاری رسمی عراق به نقل از حسام محمد امين، رييس دفتری كه با بازرسان ارتباط دارد گفت: آنها می‌خواستند وارد مكانی شوند كه «متعلق به يكی از طرف‌های خارجی مقيم عراق است» كه اين كشور هيچ كنترلی روي آن ندارد. چارلز دالفر، معاون  آنسكام در نامه‌يی به تاريخ ۳ دسامبر به شورای امنيت گفت يك تيم بازرسی نتوانست به يك مكان دست يابد. زيرا اين مكان تحت كنترل يك گروه اپوزيسيون ايرانی در تبعيد می‌باشد. امين گفت وقتی آنسكام می خواهد ازمحلی بازديد كند كه در اختيار خارجيان می‌باشد، عراق تمی تواند رسما دخالت كند. او گفت ضوابط مقرر شده با آنسكام ايجاب می‌كند كه تيم بازرسی و مقامات آن طرف خارجی برای ورود به محل مربوطه با يكديگر به توافق برسند.

امين گفت در ۲۵ اكتبر بعضی از بازرسان سازمان ملل نمی‌خواستند وارد مكانی شوند كه تحت اداره تبعيديان ايرانی مجاهدين خلق است. او افزود: طرف عراقی «كاملا طبق ضابطه عمل كرد.» و  در مذاكرات ميان تبعيديان ايرانی و بازرسان دخالت نكرد،»(32).

در جريان بازرسی‌های آنمويك از عراق نيز بار ديگر دولت عراق بر اين حقيقت تاكيد كرد و نماينده دولت عراق طی يك نامه رسمی به آنمویک براین نکته تاکید کرد.

پول از عربستان

پول از آمریکا

پول از اسرائیل

رد: این حرف:

هیچ سندی برای اثبات این موضوع وجود ندارد

اصل حقوقی به نام اصل برائت: کسی که اتهام میزنه باید ثابت کنه. نه کسی که متهم میشه...

در مقابل مجاهدین صدها صفحه سند از استقلال خود منتشر کرده اند.(عکس برخی سندها به صورت آلبوم). حتی سلاح‌ها رو خریدن

بخش زیادی رو غنیت گرفتن

پارلمان آلمان

انتشارات ۱۹/۴۲۷۸

دوره  نوزدهم

۱۲٫۰۹٫۲۰۱۸

پاسخ دولت فدرال آلمان به پرسش نمایندگان پارلمان: امید نوری پور، کلودیا روت (آوسبورگ)، دکتر کنستانتین فون نوتس، دیگر نمایندگان از فراکسیون حزب سبزها در پارلمان

۵. بر اساس اطلاعاتی که دولت آلمان در اختیار دارد، منابع مالی سازمان مجاهدین برای تامین هزینه فعالیت‌های خودش در آلمان و اروپا کدامند؟

-بر اساس اطلاعات دولت آلمان، سازمان مجاهدین هزینه فعالیت‌های سیاسی خودش در اروپا را از جمله از طریق کمک‌های مالی و نیز از طریق پرداخت از سوی اعضایش تامین می‌کند.

غنائم عملیات چلچراغ

غنائم بدست آمده از دو لشکر جمهوری اسلامی حدود ۲ میلیارد دلار تخمین زده شد. این غنائم شامل موارد زیر بود:

  • ۵۴ فروند تانک.
  • ۴۸ دستگاه زره پوش.
  • ۳۳ قبضه توپ.
  • سه دستگاه زره پوش مجهز به توپهای راداری شلیکا.
  • انواع سلاح شامل توپ ۱۰۶ میلیمتری، موشک اندازهای کاتیوشا، مالیوتکا و تاو، دراگون و خودروهای حامل انواع این موشک‌ها.
  • صدها دستگاه خودرو مخابراتی ترابری و لجستیکی.
  • هزاران قبضه سلاحهای سبک و نیمه سنگین انفرادی و اجتماعی و خمپاره انداز.

«ما از خلقمان گدایی می‌کنیم و به آن مفتخریم تا از دیگری تا از هیچ قدرتی و دولتی گدایی نکنیم و تازه مزدوران نمی‌دانند که پیامبری هم داریم که می‌گفت الفقر فخری، فقر و نیاز و گدایی من فخر من است...

شاید که بهانه کمک‌مالی و پول بود ولی من که چنین چیزی ندیدم خیلی فراتر، چکاچک شمشیرهای فرزندان ایران را دیدم از نزدیکی قطب شمال تا استرالیا از داخل سلول‌های اوین و گوهردشت تا آن‌سوی جهان، که با کلمات و با روح و قلب و دل و احساس و عاطفه خودشان شمشیر می‌زدند علیه رژیم ضدبشری، هر یک به ترتیبی بله این خانواده ماست».(مسعود رجوی ـ ۳مرداد ۱۳۸۹)

در سالهای اول بعد از انقلاب ضدسلطنتی که دوران گسترش بسیار سریع جنبش مجاهدین بود، پشتیبانی مالی یکی از محورهای اصلی فعالیت نیروهای مجاهدین بود. تمامی اقشار هوادار مجاهدین از میلیشیای نوجوان گرفته تا کارگران و کارمندان و معلمین و بازاریان و... تا مادران و خانواده‌ها، بخشی از فعالیت خود را به‌جمع‌آوری کمک‌های مالی اختصاص می‌دادند و امکانات خود را ـ اعم از پول، خانه، اتوموبیل و... ـ‌ در حداکثر ممکن در اختیار سازمان قرار می‌دادند. نگارنده که در آن زمان یک میلیشیای نوجوان بودم مانند همه میلیشیاها، با صرفه‌جویی روزانه در اندک پولی که برای مصارف روزانه در اختیار داشتم، بخشی از هزینه زندگی را با اشتیاق زیاد صرف کمک به سازمان می‌کردم. کمی بعد، وقتی ارثیه پدرم میان بازماندگانش از جمله من تقسیم شد، به‌رغم مخالفت اطرافیان، با عجله زیاد تمامی آن ارثیه را فروخته و همه پول آن را به سازمان تقدیم کردم و تا وقتی این کار به‌طور کامل انجام نشد آرام و قرار نداشتم، گویی که امانتی در دستم مانده و باید سریع به‌دست صاحبش برسانم. وقتی فروش ارثیه و انتقال درآمد آن به پایان رسید نفس راحتی کشیدم. این راه و رسم اعضا و هواداران مجاهدین است. هر مجاهدی از روز اول که این آرمان را انتخاب می‌کند چیزی برای خودش ندارد و هر چه دارد متعلق به سازمانش می‌داند تا در راه مبارزه برای رهایی خلق صرف کند.

بعد از ۳۰خرداد ۱۳۶۰ و شروع مقاومت سراسری، فعالیتها برای تأمین مالی سازمان با جدیت بیشتر ادامه یافت، هر چند که در رژیم آخوندها مجازات کمک مالی به مجاهدین بسیار سنگین و شکنجه‌های وحشیانه و حتی اعدام در پی دارد. این سیاست سرکوبگرانه در تمام ۳۷سال گذشته ادامه داشته و گروه پرشماری از خواهران و برادران ما قیمت بذل مال و دارایی خود به‌ مجاهدین را با فدای جانشان پرداخته‌اند. خاطره جانفشانی و رزم مجاهد قهرمان غلامرضا خسروی که به‌خاطر کمک مالی به سیمای آزادی چند سال قبل در شکنجه‌گاه اوین توسط آخوندها بر سر دار رفت و به‌ شهادت رسید هنوز در خاطرمان تازه است. در لیست ۲۰هزار تن از شهدای مردم ایران که توسط سازمان مجاهدین خلق ایران منتشر شده چند صفحه به حامیان مالی شناخته‌شده مجاهدین که به همین «جرم» جان بر سر پیمان نهاده‌اند اختصاص دارد.

در تمام ۳۷سال گذشته بخشی از فعالیت اعضا و هواداران مجاهدین در کشورهای گوناگون به‌طور مستمر تأمین مالی مجاهدین و مقاومت ایران بوده است. این بخشی از پشت صحنه و پایه تمام فعالیتهای مبارزاتی این جنبش است.

وقتی به اینجا می‌رسم صفی از هزاران رزمنده فداکار مالی عضو یا هوادار مقاومت جلو چشمم رژه می‌رود. در این میان نگاهم روی یک نفر خیره می‌ماند. خواهرم شایسته، یک اسطوره، شخصیتی که سالهاست در نظرگاهم نقشی بسیار انگیزاننده پیدا کرده و دائماً من را به تعظیم در مقابل خودش وامی‌دارد. او یک شیرزن مجاهد است که سالهای طولانی عمر خودش را در راه کسب درآمد برای حل تضادهای مالی جنبش صرف کرده است. او در این راه درصد زیادی از سلامتی فیزیکی خودش را فدا کرد. اما هیچ چیز نتوانست خللی در عزم او وارد کند. البته در میان اعضا و هواداران این مقاومت چنین کسانی کم نیستند. بارها مسئولان مقاومت خواستند نوع مسئولیت او را عوض کنند تا جسمش کمی بیاساید و بیماریهایش اندکی درمان شود، ولی نپذیرفت و هیچکس نتوانست مانع ادامه کار پرمشقت او بشود. روحیه پولادین او در مقابل بیماری و درد و رنج تسلیم‌ناپذیر است و حتی شهادت فرزند دلبندش نیز نتوانست خللی در عزمش وارد کند و البته او یک نمونه از هزاران است.

رهبری پاکباز و هوشیار این مقاومت با تکیه بر نیروی لایزال همین فداکاریها موفق شد خط و استراتژی جنبش را که بر اصل استقلال کامل استوار است، به‌ درستی پیش برده و از هفتاد دریای رنج و خون به سلامت عبور دهد. به هر کجای این تاریخچه ۵۳ساله نگاه کنیم استقلال سیاسی این جنبش که از جمله بر پایه استقلال مالی آن بنا شده است بسیار درخشان است.

یکی از صحنه‌های رزم مالی که این روزها ذهن و عین نگارنده را به‌خود مشغول کرده صحنه‌های گلریزان همیاری بیست‌وسوم با سیمای آزادی، تلویزیون ملی ایران است. صحنه‌های عجیبی که در جهان امروز کمیاب است.

سیمای آزادی به‌مثابه تلویزیون مقاومت ایران، به هیچ دولت یا قدرتی وابستگی ندارد. این تلویزیون نیز مانند تمامی‌ بخشهای دیگر این مقاومت یک رسانه سراپا مستقل است. این واقعیتی است که در دنیای کنونی شگفت‌انگیز است و کسی آن را باور خواهد کرد که ساعتی به تماشای برنامه همیاری با سیمای آزادی بنشیند تا ببنید که چگونه جمع بزرگ عاشقان آزادی ساعتها پشت خط تلفن منتظر می‌مانند تا بتوانند کمکهای مالی خود را به رسانه خودشان اهدا کنند. شوق آنها برای پرداخت کمکهایشان و عشق و امیدی که به‌ مقاومت ابراز می‌کنند هر بیننده‌ای را منقلب کرده و اشکها را از چشم‌ها جاری می‌کند.

الَّذِینَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللّهِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ. {سوره توبه ـ آیه ۲۰}

کسانی که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداخته‌‏اند نزد خدا مقامی هر چه والاتر دارند و اینان همان رستگارانند.

خدیجه الف