خسرو رهنما
خسرو رهنما، (متولد ۱۳۳۸، تهران) زندانی سیاسی دارای دو فرزند، از زندانیان دهه ۶۰ است که بیش از هفت سال را در زندان اوین و زندان گوهردشت گذرانده و تحت شکنجه قرار گرفتهاست. وی در سال ۱۳۸۹، به مدت چهار ماه در زندان اوین محبوس بود. آخرین بازداشت او در شهریورماه ۱۴۰۱ رخ داد و پس از آن در اسفند ۱۴۰۱ مجدداً بازداشت شد. خسرو رهنما در دو پرونده جداگانه به اتهامات اجتماع و تبانی، تبلیغ علیه نظام و همکاری با گروههای مخالف نظام توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست ایمان افشاری به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم گردید، اما دادگاه با تجمیع پروندهها مخالفت کرد. وی از بیماریهای زخم معده، عفونت دندان، دردهای ارتوپدی زانو و کمر ناشی از شکنجههای گذشته رنج میبرد و از رسیدگی پزشکی محروم است. در زندان اوین و سپس زندان قزلحصار، شرایط غیرانسانی مانند تراکم جمعیت، کمبود امکانات و ملاقاتهای نامنظم حاکم است. خسرو رهنما در پیامی از قزلحصار نسبت به تکرار قتلعام ۶۷ هشدار داد و برای نجات زندانیان در آستانه اعدام استمداد طلبید.[۱][۲][۳]
پیشینه
خسرو رهنما، زندانی سیاسی متولد سال ۱۳۳۸ در تهران، دارای دو فرزند است. وی از زندانیان سیاسی دهه ۶۰ بهشمار میرود که از سال ۶۰ تا ۶۹ در زندانهای اوین و گوهردشت محبوس بود و شرایط بسیار سختی را سپری کرد.[۱]
در سال ۱۳۸۹، وزارت اطلاعات وی را دستگیر کرد و به مدت چهار ماه در زندان اوین تحت فشار و بازجویی قرار داد.[۲]
بازداشتها و پروندههای قضایی
آخرین بازداشت خسرو رهنما در شهریورماه ۱۴۰۱ رخ داد که پس از احضار به شعبه بازپرسی در دادسرای ناحیه ۳۳ تهران، به دلیل عدم تودیع وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی بازداشت شد و اوایل آبان ماه ۱۴۰۱ با تودیع وثیقه آزاد گردید.
سحرگاه ۲۱ اسفند ماه ۱۴۰۱، مأموران وزارت اطلاعات با یورش به منزل وی در تهران، او را بازداشت کردند و به بند امنیتی ۲۰۹ وزارت اطلاعات منتقل نمودند. پس از گذراندن دوره بلاتکلیفی در سلول انفرادی و سپس اتاقهای چهار نفره موسوم به سوئیت ۲۰۹، اواخر اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ به شعبه ۱ اجرای احکام دادسرای ناحیه ۳۳ تهران اعزام شد و پس از ابلاغ حکم پرونده اول، به اندرزگاه ۸ زندان اوین منتقل گردید.
خسرو رهنما در دو پرونده جداگانه به اتهامات اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور، تبلیغ علیه نظام و همکاری با گروههای مخالف نظام متهم شد. اتهامات و مصادیق در هر دو پرونده یکسان است، اما دادگاه انقلاب با تجمیع پروندهها مخالفت کرد و پیگیری وکیل نیز بینتیجه ماند.[۳][۱]
محکومیتها
جلسه دادرسی به پرونده دوم خسرو رهنما در ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست ایمان افشاری برگزار شد و وی دفاعیات خود را ارائه کرد. حکم صادره در ۲۵ خرداد ماه ۱۴۰۲ ابلاغ گردید و او به تحمل ۵ سال حبس تعزیری از بابت اتهام اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور محکوم شد. با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، پس از قطعی شدن حکم، وی همچنان دوران ۵ ساله حبس از پرونده اول را سپری خواهد کرد.
در پرونده اول، وی توسط همان شعبه به اتهامات ارتباط و همکاری با گروههای مخالف نظام، اجتماع و تبانی و فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۵ سال حبس تعزیری و ۲ سال تبعید محکوم شده بود. در مجموع، محکومیت وی به ۱۰ سال حبس تعزیری رسید.[۳]
شرایط زندان و محرومیتهای پزشکی
خسرو رهنما از بیماریهای زخم معده، عفونت دندان، دردهای ارتوپدی و استخوانی شامل درد زانو و کمر رنج میبرد که برخی از آنها ناشی از شکنجه و شرایط غیرانسانی زندان در دهه ۶۰ و سالهای پس از آن است. هنگام مراجعه به پزشک زندان، حداقل رسیدگیهای پزشکی انجام نمیشود و وی از دسترسی به امکانات درمانی محروم است.
در زندان اوین، جمعیت رو به افزایش است و تراکم باعث مشکلات فراوانی در فصل گرما، کمبود امکانات و عدم دسترسی به الزامات بهداشتی شدهاست. جیره غذایی کامل داده نمیشود و ملاقات حضوری ماهانه رعایت نشده و به دو تا سه ماه یک بار کاهش یافتهاست.[۱]
روز سهشنبه ۱۴ اسفند، خسرو رهنما با ضرب و شتم همراه با زندانی سیاسی اسدالله هادی به زندان قزلحصار تبعید شد و اکنون در این زندان محبوس است.[۲]
پیام هشدار از زندان قزلحصار
خسرو رهنما در پیامی از زندان قزلحصار نسبت به تکرار فاجعه قتلعام سال ۱۳۶۷ و کشتار سیستماتیک نیروهای سیاسی و مخالفان رژیم هشدار داد. وی کشتار نیروهای سیاسی از فردای انقلاب ضدسلطنتی ۵۷ توسط رژیم را با ابعادی وسیعتر و سرعتی بیشتر از دوران محمدرضا شاه توصیف کرد و رژیم را قرون وسطایی دانست که دغدغهای جز بقا ندارد. متن کامل پیام خسرو رهنما به شرح زیر است:
«کشتار و قتلعام نیروهای سیاسی از فردای انقلابِ به سرقترفته سال ۵۷ توسط شیخ، بسا با ابعادی وسیعتر و با سرعتی بیشتر از شاه در حال انجام است. این رژیم قرون وسطائی دغدغهای جز بقاء و حفظ نظامش ندارد.
جوهر اعدامهای وحشیانهای که در زندانها به اجرا در میآید نیز همین است. کما اینکه جوهر مماشات با غرب هم همین است و بس.
در مقابل، عشق به مردم و نگاه به فردای روشن این سرزمین در مقاومت و نیروهای سازمانیافتهٔ کانونهای شورشی که با این رژیم در نبرد هستند، موج میزند.
اکنون امید به آینده و پایان همه ستمگریهای شیخ که جنایات شاه خائن را تکمیل کرد و حاصل جانفشانیهای انقلاب ضدسلطنتی را به سرقت برد، در این نیروی سازمانیافته مجسم گردیدهاست.
دو یار همبندیمان مجاهدان شهید بهروز احسانی، مهدی حسنی و دیگر آزادیستانها و دهها هزار شهید سربدار برای آزادی، که توسط این رژیم اعدام شدند، نشانگر ماهیت ضدبشری و عقب مانده این رژیم است.
با کوچک شدن دنیا و ارتباط انسانها با هم و درد مشترک آنان، علل جنگ و مماشات برای همه ملموس و انسان را به یاد مماشات با هیتلر که تا آخرین لحظه به کشتار زندانیان در اردوگاهها ادامه داد، میاندازد.
در اینجا از مجامع بینالمللی و سازمانهای حقوقبشری برای نجات جان شش برادر و همبندی عزیزم وحید بنی عامریان، بابک علیپور، محمد تقوی، پویا قبادی، شاهرخ دانشورکار و ابوالحسن منتظر در زندان قزلحصار و جواد وفائیثانی، محبوس در زندان وکیلآباد مشهد و دیگر زندانیان در انتظار حکم اعدام، استمداد میطلبم.
انقلاب و سرنگونی کار کانونهای شورشی و مردم ایران است.
مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر
خسرو رهنما – زندان قزلحصار – ۱۴۰۴/۹/۲۷»[۲]
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ زندانی سیاسی خسرو رهنما، مخالفت دادگاه با تجمیع پرونده و محروم از رسیدگیهای پزشکی - کانون حقوق بشر ایران
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ هشدار خسرورهنما از قزلحصار: تکرار قتلعام ۶۷ در زندانهای رژیم - صدای بازداشتشدگان
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ محکومیت خسرو رهنما، زندانی سیاسی به ۵ سال حبس تعزیری - حقوق بشر در ایران