سید عبدالله بهبهانی
سید عبدالله بهبهانی (۱۲۶۰ق/۱۸۴۴م – ۱۳۲۸ق/۱۹۱۰م)، از رهبران جنبش مشروطه ایران و از مجتهدان پرنفوذ تهران بود که با نفوذ اجتماعی و قدرت رهبری خود نقشی تعیینکننده در پیروزی جنبش عدالتخانه و تأسیس مجلس شورای ملی ایفا کرد. وی تحصیلات خود را در نجف گذراند و پس از بازگشت به تهران، میان روحانیت، بازار و اصناف پیوندی نیرومند ایجاد نمود. بهبهانی همراه با سید محمد طباطبایی، در بستنشینیهای مسجد شاه و مهاجرت کبری (سفارت انگلیس) مردم را به اعتراض علیه استبداد عینالدوله و مظفرالدینشاه فراخواند و از پیشگامان مطالبهٔ قانون و عدالت به شمار میرفت. او پس از تأسیس مجلس نخستین، مدافع سرسخت مشروطه و آزادی بود و در برابر جریان «مشروعهخواهی» شیخ فضلالله نوری ایستادگی کرد. بهبهانی مشروطه را ابزاری برای اجرای عدالت میدانست و از سازگاری دین و قانون دفاع میکرد. ترور او در تیر ۱۲۸۹ش جامعهٔ مشروطهخواه را دچار شوک کرد. احمد کسروی وی را «ستونی استوار از جنبش» میخواند و پژوهشگران معاصر، او را از برجستهترین روحانیان آزادیخواه و میانجی میان شریعت و سیاست مدرن در ایران ارزیابی میکنند.
زندگینامه و پیشینه
سید عبدالله بهبهانی در سال ۱۲۶۰ق (۱۸۴۴م) در نجف متولد شد. پدرش، سید اسماعیل مجتهد، از علمای برجستهٔ بهبهان بود. بهبهانی تحصیلات دینی را در نجف و کربلا گذراند و به درجهٔ اجتهاد رسید. پس از مدتی اقامت در عتبات، به تهران آمد و بهعنوان یکی از روحانیان پرنفوذ شهر جایگاهی ممتاز یافت.
بهبهانی در میان اصناف بازار تهران نفوذ گسترده داشت و با برپایی جلسات دینی و اجتماعی، پیوندی مستحکم میان روحانیت و بازاریان ایجاد کرد. این جایگاه بعدها در بسیج مردم علیه استبداد نقشی تعیینکننده یافت (آدمیت، فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت، ۱۳۵۶).
آغاز مبارزات سیاسی
بستنشینی در مسجد شاه (۱۲۸۴ش)
بهبهانی همراه با طباطبایی در اعتراض به سیاستهای عینالدوله به مسجد شاه رفت و بست نشست. به روایت کسروی، این حرکت نخستین جرقههای اعتراض منظم به حکومت بود (تاریخ مشروطه ایران، ۱۳۲۵).
مهاجرت صغری (۱۲۸۴ش)
پس از درگیریهای گستردهتر، او همراه با دیگر علما به قم رفت و «مهاجرت صغری» را رقم زد. این اقدام نماد مخالفت علنی روحانیت با استبداد بود.
مهاجرت کبری (۱۲۸۵ش)
مهمترین نقش بهبهانی در جنبش مشروطه، حضور در مهاجرت کبری بود. او همراه با طباطبایی و هزاران نفر از مردم در سفارت انگلیس بست نشست. این اقدام فشار سنگینی بر دربار آورد و در نهایت به صدور فرمان مشروطه توسط مظفرالدینشاه انجامید.
نقش در مجلس شورای ملی
با تأسیس مجلس اول (۱۲۸۵ش)، بهبهانی به یکی از مدافعان اصلی آن بدل شد. او بارها با سخنرانی و صدور اعلامیه، مردم را به حمایت از مجلس و قانون فراخواند.
کسروی یاد میکند که «در تهران، نام بهبهانی مایهٔ امید مردم و بیم مستبدان بود» (تاریخ مشروطه ایران، ۱۳۲۵).
تقابل با مشروعهخواهان
در حالیکه شیخ فضلالله نوری با شعار «مشروطه مشروعه» به مخالفت با مجلس برخاسته بود، بهبهانی صریحاً از مشروطه دفاع میکرد. او بر این باور بود که مجلس و قانون نهتنها با شریعت ناسازگار نیستند، بلکه ابزار اجرای عدالتاند. این موضعگیری او را در برابر بخشی از روحانیت مشروعهخواه قرار داد (آجودانی، مشروطه ایرانی، ۱۳۷۷).
اندیشهها و باورها
- عدالتخواهی: برپایی عدالتخانه را نخستین خواست سیاسی خود میدانست.
- قانون و آزادی: بر ضرورت تحدید قدرت شاه و حمایت از مجلس تأکید داشت.
- حمایت از ملت: او نیز همچون طباطبایی، واژهٔ «ملت» را بهجای «رعیت» بهکار میبرد.
- دین و مشروطه: بهبهانی مشروطه را ابزاری برای اجرای عدالت اسلامی معرفی میکرد.
ترور و شهادت
در ۲۴ تیر ۱۲۸۹ش (۱۳۲۸ق)، در حالیکه بهبهانی در خانهٔ خود در تهران بود، گروهی از افراد وابسته به جریانهای رادیکال (احتمالاً از حزب دموکرات یا فداییان تندرو) به خانهاش حمله کرده و او را به ضرب گلوله کشتند.
این واقعه جامعهٔ ایران را تکان داد. کسروی آن را «ننگی بر دامن آزادیخواهان» میداند، زیرا بهبهانی از رهبران اصلی جنبش بود (تاریخ هجدهساله آذربایجان، ۱۳۲۳).
جایگاه در تاریخنگاری
- کسروی: او را «ستونی استوار از جنبش» مینامد (۱۳۲۵).
- آدمیت: بهبهانی را نمایندهٔ روحانیتی میداند که با تجدد همراه شد و نقش اجتماعی بزرگی ایفا کرد (فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت، ۱۳۵۶).
- هما ناطق: او را «روحانی محبوب بازار» معرفی میکند که توانست اصناف را به جنبش پیوند دهد (ایرانیان و اندیشه تجدد، ۱۳۷۷).
- آبراهامیان: بهبهانی را نماد اتحاد طبقاتی میان روحانیت و بازار تحلیل میکند (ایران بین دو انقلاب، ۱۳۷۷).
- ژانت آفاری: او را در زمرهٔ رهبران کاریزماتیک میداند که توانستند زنان، اصناف و اقشار مختلف را در حمایت از مشروطه بسیج کنند (انقلاب مشروطه ایران، ۱۳۸۷).
- آجودانی: بهبهانی را نمایندهٔ تلاش برای آشتی میان شریعت و سیاست مدرن معرفی میکند (مشروطه ایرانی، ۱۳۷۷).
جمعبندی
سید عبدالله بهبهانی یکی از ستونهای اصلی انقلاب مشروطه بود که با نفوذ اجتماعی خود در بازار و اصناف، و با همکاری نزدیک با سید محمد طباطبایی، توانست جنبش عدالتخانه را به انقلاب مشروطه پیوند زند. هرچند سرانجام به دست نیروهای تندرو ترور شد، اما میراث او در تاریخ معاصر ایران بهعنوان یکی از رهبران بزرگ آزادیخواه باقی ماند.
منابع
- کسروی، احمد. تاریخ مشروطهٔ ایران. تهران: امیرکبیر، ۱۳۲۵ش.
- کسروی، احمد. تاریخ هجدهسالهٔ آذربایجان. تهران: امیرکبیر، ۱۳۲۳ش.
- ناظمالاسلام کرمانی. تاریخ بیداری ایرانیان. تهران: امیرکبیر، ۱۳۶۲ش.
- آدمیت، فریدون. فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت. تهران: پیام، ۱۳۵۶.
- ناطق، هما. ایرانیان و اندیشه تجدد. تهران: طرح نو، ۱۳۷۷.
- آبراهامیان، یرواند. ایران بین دو انقلاب. ترجمهٔ احمد گلمحمدی و محمدابراهیم فتاحی. تهران: نشر نی، ۱۳۷۷.
- آجودانی، ماشاءالله. مشروطه ایرانی. تهران: اختران، ۱۳۷۷.
- آفاری، ژانت. انقلاب مشروطه ایران. ترجمهٔ یعقوب آژند. تهران: نشر نی، ۱۳۸۷.
- افشار، ایرج. اسناد و نوشتههای مشروطه. تهران: توس، ۱۳۶۴.