انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱۲۶: خط ۱۲۶:
== کرنولوژی انقلاب ایدئولوژیک ==
== کرنولوژی انقلاب ایدئولوژیک ==
=== سرآغاز انقلاب ایدئولوژیک ===
=== سرآغاز انقلاب ایدئولوژیک ===
[[سازمان مجاهدین خلق ایران]] در سال ۱۳۶۳ و در آستانه‌ی بیستمین سالگرد تأسیس خود وارد یک جمع‌بندی شد. یکی از نتایج این جمع‌بندی سرآغاز کشف بزرگی بود که مجموعه تحولات بعدی را شکل داد. تحولاتی که با نام انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین شناخته می‌شود. در این جمع‌بندی مجاهدین به این نتیجه رسیدند که به صورتی ناآگاهانه و خودبخودی، رده‌ی تشکیلاتی زنان با سطح مسئولیت‌پذیری و میزان راهگشایی آن‌ها در پراتیک مبارزاتی انطباق ندارد. به این معنی که مناصب و میزان مشارکت زنان مجاهد در سطوح تصمیم‌ساز بسیار کمتر از مردان مجاهد است در حالی که زنان عملاً در مسئولیت پذیری و عمل مبارزاتی نقش مؤثری ایفا می‌کنند.<ref>[https://www.mojahedin.org/i/مریم-رجوی-کیست مریم رجوی کیست- وبسایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> بخصوص که پس از انقلاب ضدسلطنتی، سازمان مجاهدین خلق با نسلی گسترده از دختران و زنانی مواجه بود که به صفوف آن پیوسته بودند. این نسل از زنان شاخص‌های بسیار بارزی را نیز ارائه کرده بودند که از میان آنان می‌توان از اشرف ربیعی نام برد. او  در زمان حکومت سلطنتی سال‌ها در سخت‌ترین شرایط در جریان مبارزه مسلحانه علیه شاه شرکت کرده، چندین بار دستگیر و به سختی شکنجه شده و مقاومت کرده بود و پس از انقلاب نیز نقش فعالی در آموزش و الگودهی به زنان و دختران مجاهد داشت.  باید توجه داشت که این پدیده، یعنی حضور این طیف گسترده از زنان در فعالیت مبازاتی، در تاریخ مبارزات ایران بسیار نادر بوده و معمولاً حضور زنان در صفوف مبارزات آزادی‌بخش به صورت تک‌نمود و نادر واقع شده است.  
[[سازمان مجاهدین خلق ایران]] در سال ۱۳۶۳ و در آستانه‌ی بیستمین سالگرد تأسیس خود وارد یک جمع‌بندی شد. یکی از نتایج این جمع‌بندی سرآغاز کشف بزرگی بود که مجموعه تحولات بعدی را شکل داد. تحولاتی که با نام انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین شناخته می‌شود. در این جمع‌بندی مجاهدین به این نتیجه رسیدند که به صورتی ناآگاهانه و خودبخودی، رده‌ی تشکیلاتی زنان با سطح مسئولیت‌پذیری و میزان راهگشایی آن‌ها در پراتیک مبارزاتی انطباق ندارد. به این معنی که مناصب و میزان مشارکت زنان مجاهد در سطوح تصمیم‌ساز بسیار کمتر از مردان مجاهد است در حالی که زنان عملاً در مسئولیت پذیری و عمل مبارزاتی نقش مؤثری ایفا می‌کنند.<ref>[https://www.mojahedin.org/i/مریم-رجوی-کیست مریم رجوی کیست- وبسایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> بخصوص که پس از انقلاب ضدسلطنتی، سازمان مجاهدین خلق با نسلی گسترده از دختران و زنانی مواجه بود که به صفوف آن پیوسته بودند. این نسل از زنان شاخص‌های بسیار بارزی را نیز ارائه کرده بودند که از میان آنان می‌توان از [[اشرف ربیعی]] نام برد. او  در زمان حکومت سلطنتی سال‌ها در سخت‌ترین شرایط در جریان مبارزه مسلحانه علیه شاه شرکت کرده، چندین بار دستگیر و به سختی شکنجه شده و مقاومت کرده بود و پس از انقلاب نیز نقش فعالی در آموزش و الگودهی به زنان و دختران مجاهد داشت.  باید توجه داشت که این پدیده، یعنی حضور این طیف گسترده از زنان در فعالیت مبازاتی، در تاریخ مبارزات ایران بسیار نادر بوده و معمولاً حضور زنان در صفوف مبارزات آزادی‌بخش به صورت تک‌نمود و نادر واقع شده است.  


عدم انطباق رده تشکیلاتی و میزان تصمیم‌سازی زنان با میزان مسئولیت‌پذیری واقعی آنها در مبارزه، از نظر مجاهدین خلق چیزی جز آثار خودبخودی مردسالاری و شائبه‌های آن نبود. آنچه که مجاهدین بعدها آن‌را دیدگاهی استثماری ناشی از ایدئولوژی جنسیت یا به عبارتی جنسیت‌زدگی نامیدند.
عدم انطباق رده تشکیلاتی و میزان تصمیم‌سازی زنان با میزان مسئولیت‌پذیری واقعی آنها در مبارزه، از نظر مجاهدین خلق چیزی جز آثار خودبخودی مردسالاری و شائبه‌های آن نبود. آنچه که مجاهدین بعدها آن‌را دیدگاهی استثماری ناشی از ایدئولوژی جنسیت یا به عبارتی جنسیت‌زدگی نامیدند.
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:
آنچه مجاهدین خلق در جمع‌بندی خود به آن رسیدند، یعنی نبودن زنان در جایگاه واقعی سازمانی و تشکیلاتی، پدیده‌ای بود که راه حل آن می‌توانست ارتقاء رده‌ی تشکیلاتی تعدادی از زنان باشد. اما از نظر مجاهدین این راه حل، برای گذار از چالشی به بلندای طول تاریخ بشریت، راه حل مناسبی نبود.  
آنچه مجاهدین خلق در جمع‌بندی خود به آن رسیدند، یعنی نبودن زنان در جایگاه واقعی سازمانی و تشکیلاتی، پدیده‌ای بود که راه حل آن می‌توانست ارتقاء رده‌ی تشکیلاتی تعدادی از زنان باشد. اما از نظر مجاهدین این راه حل، برای گذار از چالشی به بلندای طول تاریخ بشریت، راه حل مناسبی نبود.  


اعضاء مرکزیت مجاهدین در ادامه‌ی جمع‌بندی خود به این نتیجه رسیدند که چنین چالشی در گام نخست، باید در بالاترین نقطه‌ی سازمان حل شود و سپس به بقیه‌ی شاخه‌ها تسری پیدا کند. آنها معتقد بودند که زنان باید به مدار رهبری سازمان راه پیدا کنند و ارتقاء رده‌ی تشکیلاتی تعدادی از زنان کافی نیست. در آن زمان مسعود رجوی دبیرکل یا به تعبیر مجاهدین، مسئول اول مجاهدین خلق بود. بر اساس تصمیم‌گیری مرکزیت سازمان مجاهدین خلق و در راستای اولین گام برای گذار از این چالش ایدئولوژیک، مریم عضدانلو به عنوان همردیف مسئول اول، یعنی همردیف مسعود رجوی برگزیده شد. مریم عضدانلو که بعدها نام خود را به مریم رجوی تغییر داد، به گواهی همگان در میان زنان به عنوان برترین شاخصه‌ی رشد و سمبل مسئولیت پذیری، توانایی و کاربْری و در عین حال از خودگذشتی و فداکاری در راستای پیشبرد اهداف و آرمان‌های این سازمان شناخته می‌شد.
اعضاء مرکزیت مجاهدین در ادامه‌ی جمع‌بندی خود به این نتیجه رسیدند که چنین چالشی در گام نخست، باید در بالاترین نقطه‌ی سازمان حل شود و سپس به بقیه‌ی شاخه‌ها تسری پیدا کند. آنها معتقد بودند که زنان باید به مدار رهبری سازمان راه پیدا کنند و ارتقاء رده‌ی تشکیلاتی تعدادی از زنان کافی نیست. در آن زمان مسعود رجوی دبیرکل یا به تعبیر مجاهدین، مسئول اول مجاهدین خلق بود. بر اساس تصمیم‌گیری مرکزیت سازمان مجاهدین خلق و در راستای اولین گام برای گذار از این چالش ایدئولوژیک، مریم عضدانلو به عنوان همردیف مسئول اول، یعنی همردیف مسعود رجوی برگزیده شد. مریم عضدانلو که بعدها نام خود را به مریم رجوی تغییر داد، به گواهی همگان در میان زنان به عنوان برترین شاخصه‌ی رشد و سمبل مسئولیت پذیری، توانایی و کاربُری و در عین حال از خودگذشتی و فداکاری در راستای پیشبرد اهداف و آرمان‌های این سازمان شناخته می‌شد.


=== طلاق مریم رجوی از همسر خود ===
=== طلاق مریم رجوی از همسر خود ===
خط ۱۴۰: خط ۱۴۰:


=== ضرورت بارز کردن عنصر رهبری در انقلاب ایدئولوژیک ===
=== ضرورت بارز کردن عنصر رهبری در انقلاب ایدئولوژیک ===
نقطه‌ی دیگری و چه بسا مهم‌تری که مریم رجوی در این حرکت آن را هدف قرار داد، عینیت بخشیدن و برجسته کردن آرمان سازمانی و شاخص آن، یعنی رهبری ایدئولوژیک در سازمان مجاهدین بود. مریم رجوی معتقد بود، جنسیت‌زدگی و اندیشه مردسالاری،  نه تنها مانع رشد زنان شده است، بلکه مردان را نیز از هویت انسانی خود دور ساخته و سرانجام مانع از این شده است که هم زن و هم مرد توجه کافی به عنصر رهبری و آرمان سازمان داشته باشند.  
نقطه‌ی دیگر و چه بسا مهم‌تری که مریم رجوی در این حرکت آن را هدف قرار داد، عینیت بخشیدن و برجسته کردن آرمان سازمانی و شاخص آن، یعنی رهبری ایدئولوژیک در سازمان مجاهدین بود. مریم رجوی معتقد بود، جنسیت‌زدگی و اندیشه مردسالاری،  نه تنها مانع رشد زنان شده است، بلکه مردان را نیز از هویت انسانی خود دور ساخته و سرانجام مانع از این شده است که هم زن و هم مرد توجه کافی به عنصر رهبری و آرمان سازمان داشته باشند.  


واقعیت این است سازمان مجاهدین خلق پیشاپیش به شکلی نامحسوس، با خلاء به رسمیت شناختن رهبری ایدئولوژیک به معنای شکل دهنده‌ی سانترالیزم (تمرکز گرایی) و جاری کننده‌ی مونیسم(وحدت) ایدئولوژیک و استراتژیک مواجه بود، خلائی که یکبار در سال ۱۳۵۴ برای این سازمان ضربه‌ی اپورتونیستی را به همراه داشت. در آن ضربه به دلیل برجسته نبودن رهبری سازمان، این امکان فراهم شد تا عده‌ای در ایدئولوژی مجاهدین دست برده، سازمان مجاهدین را دچار انشقاق کرده و متلاشی کنند. متلاشی شدن سازمان مجاهدین توسط جریانی که به اپورتونیست‌های چپ‌نما معروف شدند، امری بود که در آن زمان، هژمونی و جریان انقلاب ۱۳۵۷ را به دست آخوندهای مرتجع سپرد. آخوندهایی که تا پیش از آن تماماً تحت هژمونی و مهار شده توسط مجاهدین بودند، اما با متلاشی شدن مجاهدین، ارابه انقلاب ۵۷ را بدست گرفته و سرنوشت آن را تغییر دادند.
واقعیت این است سازمان مجاهدین خلق پیشاپیش به شکلی نامحسوس، با خلاء به رسمیت شناختن رهبری ایدئولوژیک به معنای شکل دهنده‌ی سانترالیزم (تمرکز گرایی) و جاری کننده‌ی مونیسم(وحدت) ایدئولوژیک و استراتژیک مواجه بود، خلائی که یکبار در سال ۱۳۵۴ برای این سازمان ضربه‌ی اپورتونیستی را به همراه داشت. در آن ضربه به دلیل برجسته نبودن رهبری سازمان، این امکان فراهم شد تا عده‌ای در ایدئولوژی مجاهدین دست برده، سازمان مجاهدین را دچار انشقاق کرده و متلاشی کنند. متلاشی شدن سازمان مجاهدین توسط جریانی که به اپورتونیست‌های چپ‌نما معروف شدند، امری بود که در آن زمان، هژمونی و جریان انقلاب ۱۳۵۷ را به دست آخوندهای مرتجع سپرد. آخوندهایی که تا پیش از آن تماماً تحت هژمونی و مهار شده توسط مجاهدین بودند، اما با متلاشی شدن مجاهدین، ارابه انقلاب ۵۷ را بدست گرفته و سرنوشت آن را تغییر دادند.
۲۳۴

ویرایش