۴۸۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(لینک دهی) |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
رضاشاه برای تضمین قدرت مطلق خود، روزنامههای مستقل را بست، و مصونیت پارلمانی را از نمایندگان گرفت و احزاب سیاسی را از بین برد. او با تبدیل مجلس به نهادی مطیع و تشریفاتی توانست وزرای دلخواه خود را تعیین کند. به علاوه وی با پشتیبانی دربار به مصادره زمینهای حاصلخیز مازندران پرداخت و به زودی به ثروتمندترین مرد ایران تبدیل شد.<ref>آبراهامیان، یرواند، ''ایران بین دو انقلاب''، صص. ۱۷۱–۱۷۲</ref> | رضاشاه برای تضمین قدرت مطلق خود، روزنامههای مستقل را بست، و مصونیت پارلمانی را از نمایندگان گرفت و احزاب سیاسی را از بین برد. او با تبدیل مجلس به نهادی مطیع و تشریفاتی توانست وزرای دلخواه خود را تعیین کند. به علاوه وی با پشتیبانی دربار به مصادره زمینهای حاصلخیز مازندران پرداخت و به زودی به ثروتمندترین مرد ایران تبدیل شد.<ref>آبراهامیان، یرواند، ''ایران بین دو انقلاب''، صص. ۱۷۱–۱۷۲</ref> | ||
سرانجام در سال ۱۳۲۰، پس از اشغال ایران به دست متفقین، با اولتیماتوم چند خطی بریتانیا، رضاشاه بدون کوچکترین مقاومت، مجبور به ترک ایران و واگذاری سلطنت به پسرش [[محمدرضا پهلوی|محمدرضا]] شد و سه سال بعد در ژوهانسبورگ در آفریقای جنوبی درگذشت. جسد رضاشاه در مسجد الرفاعی مصر به امانت گذاشته شد و در اردیبهشت ۱۳۲۹ در دورهی نخستوزیری | سرانجام در سال ۱۳۲۰، پس از اشغال ایران به دست متفقین، با اولتیماتوم چند خطی بریتانیا، رضاشاه بدون کوچکترین مقاومت، مجبور به ترک ایران و واگذاری سلطنت به پسرش [[محمدرضا پهلوی|محمدرضا]] شد و سه سال بعد در ژوهانسبورگ در آفریقای جنوبی درگذشت. جسد رضاشاه در مسجد الرفاعی مصر به امانت گذاشته شد و در اردیبهشت ۱۳۲۹ در دورهی نخستوزیری حسنعلی منصور جسد رضاشاه از مصر به ایران منتقل شد و در نزدیکی حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد. | ||
==زندگینامه رضاشاه== | ==زندگینامه رضاشاه== | ||
===دوران کودکی و نوجوانی=== | ===دوران کودکی و نوجوانی=== | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
رضاشاه با شرکت در جنگهای مختلف مدارج ترقی را در قزاقخانه طی کرد به طوری که در سال ۱۲۹۷ خورشیدی به فرماندهی آتریاد (تیپ) همدان رسید. | رضاشاه با شرکت در جنگهای مختلف مدارج ترقی را در قزاقخانه طی کرد به طوری که در سال ۱۲۹۷ خورشیدی به فرماندهی آتریاد (تیپ) همدان رسید. | ||
[[پرونده:رضا شاه با لباس قزاق ها.jpg|جایگزین=ضا شاه با لباس قزاق ها|بندانگشتی|رضاشاه با لباس قزاقها]] | [[پرونده:رضا شاه با لباس قزاق ها.jpg|جایگزین=ضا شاه با لباس قزاق ها|بندانگشتی|رضاشاه با لباس قزاقها]] | ||
رضاشاه در این سمت علیه فرمانده بریگاد قزاق، سرهنگ کلرژه کودتایی انجام داد. این کودتا به فرماندهی استارسلسکی، اجرا شد ولی عامل اجرا، رضاشاه بود. اجرای این کودتا با هماهنگی افسران انگلیسی و توسط رضاشاه به | رضاشاه در این سمت علیه فرمانده بریگاد قزاق، سرهنگ کلرژه کودتایی انجام داد. این کودتا به فرماندهی استارسلسکی، اجرا شد ولی عامل اجرا، رضاشاه بود. اجرای این کودتا با هماهنگی افسران انگلیسی و توسط رضاشاه به کودتای اول رضاشاه نیز معروف است. در اثر این کودتا، کلرژه ( افسری که بلشویکها پس از سقوط تزار به ایران فرستاده بودند) به روسیه بازگشت و معاونش استاروسلسکی فرمانده بریگاد قزاق در ایران شد.<blockquote>«...سختی و مشقت زندگی، از دست دادن پدر در دوران کودکی و نبودن وسیله باعث شد که رضاخان در ابتدای عمر به مدرسه نرود و خواندن و نوشتن را نیاموزد.»<ref>حسین مکی، تاریخ بیست ساله ایران . ج ۶ . ص ۱۶۲</ref> </blockquote> | ||
تاج الملوک، که اولین ملکهی دربار پهلوی بود نیز در سال ۱۳۴۷ خورشیدی در مصاحبه با خبرنگار یکی از مجلات چاپ پاریس، به نام کنفیدانس، دربارهی بیسوادی رضاشاه گفت: <blockquote>«پدر و مادر او از رعایای معمولی بودند و خودش هم اصلاً سواد نداشت».<ref>فریدون هویدا . سقوط شاه . ص ۱۲۲</ref></blockquote> | تاج الملوک، که اولین ملکهی دربار پهلوی بود نیز در سال ۱۳۴۷ خورشیدی در مصاحبه با خبرنگار یکی از مجلات چاپ پاریس، به نام کنفیدانس، دربارهی بیسوادی رضاشاه گفت: <blockquote>«پدر و مادر او از رعایای معمولی بودند و خودش هم اصلاً سواد نداشت».<ref>فریدون هویدا . سقوط شاه . ص ۱۲۲</ref></blockquote> | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
هرچند بر اساس قانون، نیروی قزاق تحت نظر وزارت جنگ بود و حقوق آنها به صورت منظم پرداخت میشد اما در عمل فرمانده بریگاد قزاق تصمیمهای خود را پس از مشورت با سفارت روسیه در تهران و ستاد ارتش روسیه در قفقاز اجرا میکرد. وظیفهی اولیهی قزاقها در ابتدا برقراری نظم در پایتخت و حفاظت از قصرهای سلطنتی بود اما پیوند با منافع روسیه موجب شد تا این نیرو ضامن تضمین قدرت قاجاریه (به دلیل سیاست روسیه در این زمینه) و عامل سرکوب مخالفین نیز باشد.<ref>دولت مطلقه، نظامیان و سیاست در ایران، وحید سینایی، ص ۲۱۲</ref> | هرچند بر اساس قانون، نیروی قزاق تحت نظر وزارت جنگ بود و حقوق آنها به صورت منظم پرداخت میشد اما در عمل فرمانده بریگاد قزاق تصمیمهای خود را پس از مشورت با سفارت روسیه در تهران و ستاد ارتش روسیه در قفقاز اجرا میکرد. وظیفهی اولیهی قزاقها در ابتدا برقراری نظم در پایتخت و حفاظت از قصرهای سلطنتی بود اما پیوند با منافع روسیه موجب شد تا این نیرو ضامن تضمین قدرت قاجاریه (به دلیل سیاست روسیه در این زمینه) و عامل سرکوب مخالفین نیز باشد.<ref>دولت مطلقه، نظامیان و سیاست در ایران، وحید سینایی، ص ۲۱۲</ref> | ||
امینالدوله درخصوص وابستگی قزاقها به شاه ایران میگوید: «بریگارد قزاق که در زمان [[ناصرالدین شاه|ناصرالدینشاه]] بودجه معینی داشته و برحسب ظاهر تحت امر وزارت جنگ بود در دوره مظفری نه به شاه اعتتایی دارد و نه از کسی گوش شنوایی»<ref>دولت مطلقه، نظامیان و سیاست در ایران، وحید سینایی، ص ۲۱۳</ref> | |||
تیمسار عبدالله امیرطهماسبی، وزیر جنگ رضاشاه در این باره میگوید:<blockquote>«(قزاقخانه) تشکیلات غریبی بود... یکی از مهمترین عوامل بدبختی ملت ایران بود که در تحت سرپرستی اجانب با تمام معنی بر علیه حقوق ملت تجهیز کرده و... یکی از وقایعی است که ملت ایران هیچوقت آن را فراموش نمینماید».<ref>کتاب تاریخ شاهنشاهی اعلیحضرت رضاشاه پهلوی ص ۲۵</ref></blockquote>ارتشبد غلامعلی اویسی فرمانده نیروی زمینی [[محمدرضا پهلوی]] در این خصوص نوشته است:<blockquote>«سال ۱۲۹۶ قمری با درخواست ناصرالدین شاه، قزاقهای روسی برای تشکیل یک نیروی قزاق وارد تهران شدند... (این نیرو) گزارشات خود را... به ستاد قوای قزاق روسیه در قفقاز ارسال میداشت و از همان طریق نیز برای اداره قزاقخانه ایران دستور میگرفت!... همین نیروی قزاق بود که در قیام مشروطیت ایران به اشاره دولت روسیه تزاری، ندای آزادی را در حلقوم هزاران آزادیخواه ایرانی خفه کرد و چه بسیار مردم شریف و بیدفاع را فقط به جرم میهنپرستی از دم تیغ گذراند... آموزش، آیینها و فرامین (نیروی قزاق) به زبان روسی بود.</blockquote><blockquote>حکم نظامی کل ارتش ایران وسیله ستاد قزاقخانه و توسط یک افسر روس امضا میشد! و بدون احتیاج به اظهارنظر و تأیید مقامات ایرانی، ابلاغ میگردید!».<ref>تاریخ ۵۰ساله نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی ایران با مقدمه ارتشبد غلامعلی اویسی چاپ ۱۳۳۵</ref></blockquote>رضاخان در یک چنین نیرویی رشد و ترقی پیدا کرد. | تیمسار عبدالله امیرطهماسبی، وزیر جنگ رضاشاه در این باره میگوید:<blockquote>«(قزاقخانه) تشکیلات غریبی بود... یکی از مهمترین عوامل بدبختی ملت ایران بود که در تحت سرپرستی اجانب با تمام معنی بر علیه حقوق ملت تجهیز کرده و... یکی از وقایعی است که ملت ایران هیچوقت آن را فراموش نمینماید».<ref>کتاب تاریخ شاهنشاهی اعلیحضرت رضاشاه پهلوی ص ۲۵</ref></blockquote>ارتشبد غلامعلی اویسی فرمانده نیروی زمینی [[محمدرضا پهلوی]] در این خصوص نوشته است:<blockquote>«سال ۱۲۹۶ قمری با درخواست ناصرالدین شاه، قزاقهای روسی برای تشکیل یک نیروی قزاق وارد تهران شدند... (این نیرو) گزارشات خود را... به ستاد قوای قزاق روسیه در قفقاز ارسال میداشت و از همان طریق نیز برای اداره قزاقخانه ایران دستور میگرفت!... همین نیروی قزاق بود که در قیام مشروطیت ایران به اشاره دولت روسیه تزاری، ندای آزادی را در حلقوم هزاران آزادیخواه ایرانی خفه کرد و چه بسیار مردم شریف و بیدفاع را فقط به جرم میهنپرستی از دم تیغ گذراند... آموزش، آیینها و فرامین (نیروی قزاق) به زبان روسی بود.</blockquote><blockquote>حکم نظامی کل ارتش ایران وسیله ستاد قزاقخانه و توسط یک افسر روس امضا میشد! و بدون احتیاج به اظهارنظر و تأیید مقامات ایرانی، ابلاغ میگردید!».<ref>تاریخ ۵۰ساله نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی ایران با مقدمه ارتشبد غلامعلی اویسی چاپ ۱۳۳۵</ref></blockquote>رضاخان در یک چنین نیرویی رشد و ترقی پیدا کرد. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
آیرونساید در خاطراتش نوشته: | آیرونساید در خاطراتش نوشته: | ||
<blockquote>«شخصاً عقیده دارم یک دیکتاتوری نظامی گرفتاریهای ما را در ایران برطرف خواهد کرد و ما را قادر خواهد ساخت بیهیچ دردسری این کشور را ترک گوییم».<ref>خاطرات سری آیرونساید ـ بهنقل از: سید ضیاءالدین طباطبایی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص ۱۹</ref></blockquote>به این ترتیب رضاشاه با پشتیبانی انگلیس دست به کودتا زد. | <blockquote>«شخصاً عقیده دارم یک دیکتاتوری نظامی گرفتاریهای ما را در ایران برطرف خواهد کرد و ما را قادر خواهد ساخت بیهیچ دردسری این کشور را ترک گوییم».<ref>خاطرات سری آیرونساید ـ بهنقل از: سید ضیاءالدین طباطبایی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص ۱۹</ref></blockquote>به این ترتیب رضاشاه با پشتیبانی انگلیس در تاریخ [[کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹|سوم اسفند ۱۲۹۹]] دست به کودتا زد. | ||
[[دکتر محمد مصدق|دکتر مصدق]] در این باره از رضاشاه نقل میکند که رضاشاه در جمعی گفته بود: آیرونساید مرا آورده است!<ref>کتاب سیاست موازنه منفی، جلد ا ول صفحه ۳۴ و گذشته چراغ راه آینده ص ۵۶</ref> | [[دکتر محمد مصدق|دکتر مصدق]] در این باره از رضاشاه نقل میکند که رضاشاه در جمعی گفته بود: آیرونساید مرا آورده است!<ref>کتاب سیاست موازنه منفی، جلد ا ول صفحه ۳۴ و گذشته چراغ راه آینده ص ۵۶</ref> |
ویرایش