علیرضا مرداسی (حمیداوی)

علیرضا مرداسی (حمیداوی)، (متولد سال ۱۳۵۹، اهواز) معلم و فعال مدنی است که در ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق ایران توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. او به همراه مسعود جامعی و فرشاد اعتمادی‌فر در شعبه یک دادگاه انقلاب اهواز به ریاست قاضی ادیبی‌مهر به دو بار اعدام و یک سال حبس تعزیری محکوم شد. اتهامات شامل «افساد فی‌الارض»، «محاربه»، «عضویت در گروه‌های مخالف نظام»، و «تبلیغ علیه نظام» بود که بر اساس اعترافات اجباری تحت شکنجه اخذ شدند.[۱][۲]

علیرضا مرداسی (حمیداوی)
علیرضا مرداسی.jpg
علیرضا مرداسی، زندانی سیاسی
زادروزسال ۱۳۵۹
اهواز، خوزستان
محل زندگیکوی ابوذر، اهواز
پیشهمعلم، فعال مدنی
سال‌های فعالیت۲۵ سال سابقه تدریس
شناخته‌شده برایزندانیان سیاسی، فعالان مدنی
مخالفاننظام جمهوری اسلامی
اتهام‌هاافساد فی‌الارض، محاربه، عضویت در سازمان مجاهدین خلق، تبلیغ علیه نظام
مجازات‌هادو بار اعدام، یک سال حبس تعزیری

علیرضا مرداسی در بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان شیبان تحت شکنجه‌های جسمی و روانی، از جمله ضرب و شتم و محرومیت از خواب، قرار گرفت. او از بیماری‌های تنفسی و آلرژی شدید رنج می‌برد، اما از درمان پزشکی محروم بوده است.[۳][۴]

در اعتراض به شرایط غیرانسانی زندان، مرداسی اعتصاب غذا کرد و در کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» شرکت نمود. خانواده‌اش، که تنها نان‌آورشان بود، با فشارهای اقتصادی و روانی مواجه شدند و مقابل زندان اوین تجمعات اعتراضی برگزار کردند.[۵][۶]

سازمان عفو بین‌الملل در دی‌ماه ۱۴۰۳ خواستار توقف احکام اعدام شد و سازمان‌های حقوق بشری مانند کانون حقوق بشر ایران این پرونده را نقض حق حیات دانستند. کن بلکول، سفیر پیشین آمریکا، خواستار توجه جهانی به وضعیت علیرضا مرداسی شد. پرونده او در دیوان عالی کشور در حال تجدیدنظر است.[۷][۸]

شورای ملی مقاومت نیز این احکام را محکوم کرده و خواستار اقدام بین‌المللی برای نجات جان علیرضا مرداسی و هم‌پرونده‌ای‌هایش شد. این پرونده توجه جهانی را به سرکوب سیاسی در ایران جلب کرده است.[۹]

پیشینه و تحصیلات

علیرضا مرداسی (حمیداوی)، متولد ۱۳۵۹ اهل اهواز، معلم با ۲۵ سال سابقه تدریس در مدارس ابتدایی است. او ساکن کوی ابوذر اهواز و به عنوان فعال مدنی در جامعه محلی شناخته می‌شود. مرداسی پیش از بازداشت، نقش مهمی در آموزش کودکان منطقه داشت و به دلیل فعالیت‌های اجتماعی‌اش مورد احترام بود. اطلاعات دقیقی درباره تحصیلات دانشگاهی او در دسترس نیست، اما حرفه معلمی او نشان‌دهنده سطح تحصیلات مناسب در این حوزه است.

علیرضا مرداسی تنها نان‌آور خانواده‌اش بود و بازداشت او فشار اقتصادی شدیدی بر همسر و فرزندانش وارد کرده است. او پیش از بازداشت به دلیل فعالیت‌های مدنی و انتقاد از سیاست‌های نظام جمهوری اسلامی مورد توجه نیروهای امنیتی قرار گرفته بود.[۶][۱۰][۳]

بازداشت، زندان و شکنجه

علیرضا مرداسی در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی در اهواز به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق و فعالیت‌های سیاسی علیه نظام بازداشت شد. او ابتدا به بازداشتگاه اداره اطلاعات اهواز منتقل شد و سپس به زندان شیبان اهواز انتقال یافت، جایی که تحت بازجویی‌های شدید قرار گرفت.[۶][۵]

مرداسی در بازداشتگاه اطلاعات اهواز و زندان شیبان تحت شکنجه‌های جسمی و روانی شدید قرار گرفت. این شکنجه‌ها شامل ضرب و شتم با باتوم، محرومیت از خواب، و بازجویی‌های طولانی‌مدت در شرایط غیرانسانی بود که با هدف اخذ اعترافات اجباری انجام شد. او در سلول‌های انفرادی بدون نور و تهویه مناسب نگهداری شد که سلامت جسمی و روانی‌اش را به خطر انداخت. شکنجه‌های جسمی و روانی اعمال‌شده بر علیرضا مرداسی، از جمله ضرب و شتم با باتوم و محرومیت از خواب، فشارهای روانی شدیدی بر او وارد کرده است. نگهداری در سلول‌های انفرادی بدون نور و تهویه مناسب، همراه با بازجویی‌های طولانی‌مدت، اضطراب و افسردگی او را تشدید کرده است. این فشارها به عنوان بخشی از استراتژی سرکوب سیستماتیک برای تضعیف روحیه او و اجبار به پذیرش اتهامات بی‌اساس به کار گرفته شده است.[۱۱][۷]

زندان شیبان اهواز به دلیل شرایط غیربهداشتی، کمبود غذا، و نبود امکانات اولیه شناخته شده است. مرداسی در این زندان در سلول‌های تنگ و بدون تهویه نگهداری شد که این شرایط وضعیت جسمی و روانی او را وخیم‌تر کرد.[۳][۴]

اتهامات و پروسه دادگاه

علیرضا مرداسی به همراه مسعود جامعی و فرشاد اعتمادی‌فر در یک پرونده مشترک در شعبه یک دادگاه انقلاب اهواز به اتهامات «افساد فی‌الارض»، «محاربه»، «عضویت در سازمان مجاهدین خلق»، و «تبلیغ علیه نظام» تفهیم اتهام شد. این اتهامات بدون ارائه مدارک معتبر و صرفاً بر اساس فعالیت‌های سیاسی او مطرح شدند.[۱][۲]

جلسه دادگاه علیرضا مرداسی به ریاست قاضی ادیبی‌مهر برگزار شد و او به دو بار اعدام به اتهام «افساد فی‌الارض» و «محاربه» و یک سال حبس تعزیری به اتهام «تبلیغ علیه نظام» محکوم شد. محاکمه فاقد استانداردهای دادرسی عادلانه بود، زیرا او از دسترسی به وکیل انتخابی محروم بود و اتهامات بر اساس اعترافات اجباری تحت شکنجه شکل گرفتند.[۴][۱۲]

نقض حقوق در محاکمه

محاکمه علیرضا مرداسی با نقض اصول دادرسی عادلانه همراه بود. او اتهامات مربوط به فعالیت‌های مسلحانه یا ارتباط با اسرائیل را رد کرد، اما دادگاه بدون توجه به دفاعیات و بدون ارائه شواهد معتبر، احکام سنگین صادر کرد. این روند نقض حق دسترسی به وکیل و محاکمه علنی را نشان می‌دهد.[۲][۱۳][۱۳]

درخواست تجدیدنظر

پس از صدور حکم اعدام، علیرضا مرداسی درخواست تجدیدنظر ثبت کرد که همچنان در دیوان عالی کشور در جریان است. این بلاتکلیفی قضایی فشار روانی شدیدی بر او و خانواده‌اش وارد کرده است.[۱۴]

وضعیت پزشکی و محرومیت‌ از درمان

علیرضا مرداسی از بیماری‌های تنفسی و آلرژی شدید رنج می‌برد که در زندان شیبان اهواز به دلیل شرایط غیربهداشتی و نبود مراقبت‌های پزشکی تشدید شده است. با وجود نیاز فوری به درمان تخصصی، مقامات زندان از اعزام او به بیمارستان یا ارائه داروهای لازم خودداری کرده‌اند. این محرومیت‌ها سلامت او را به شدت به خطر انداخته است.[۳][۱۱]

عدم دسترسی به درمان پزشکی مناسب، به‌ویژه برای بیماری‌های تنفسی و آلرژی، فشار روانی شدیدی بر علیرضا مرداسی وارد کرده است. این محرومیت‌ها به عنوان ابزاری برای تضعیف روحیه او و دیگر زندانیان سیاسی استفاده شده و نقض آشکار حق دسترسی به مراقبت‌های پزشکی مطابق با استانداردهای بین‌المللی حقوق بشر است.[۱۱][۷]

اعتصاب غذا و اقدامات اعتراضی

علیرضا مرداسی در اعتراض به شرایط غیرانسانی زندان شیبان، محرومیت از درمان پزشکی، و قطع تماس با خانواده، دست به اعتصاب غذا زد. این اقدام بخشی از مقاومت او علیه فشارهای زندان بود و در راستای کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در زندان‌های ایران انجام شد.

مرداسی به همراه دیگر زندانیان سیاسی در زندان شیبان در کارزارهای اعتراضی علیه احکام اعدام و شرایط زندان مشارکت کرد. این اقدامات شامل امضای بیانیه‌های اعتراضی و حمایت از کارزارهای داخل زندان بود که توجه فعالان حقوق بشر را به وضعیت او جلب کرد.[۵][۶][۷]

وضعیت خانواده و تجمعات اعتراضی

خانواده علیرضا مرداسی، به‌ویژه همسر و فرزندانش، پس از بازداشت او در ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ با فشارهای اقتصادی و روانی شدیدی مواجه شدند. مرداسی تنها نان‌آور خانواده بود، و نبود او مشکلات معیشتی را تشدید کرد. مقامات قضایی از ارائه اطلاعات درباره وضعیت او به خانواده خودداری کرده‌اند، که این بی‌خبری فشار روانی مضاعفی بر آن‌ها وارد کرده است.[۶][۱۳]

خانواده مرداسی به همراه خانواده‌های دیگر زندانیان سیاسی چندین بار در مقابل زندان اوین تجمعات اعتراضی برگزار کردند. این تجمعات با هدف اعتراض به احکام اعدام، شرایط غیرانسانی زندان، و بی‌خبری از وضعیت عزیزانشان انجام شد. آن‌ها خواستار توقف فوری اجرای احکام و آزادی زندانیان شدند.[۵][۶]

خانواده مرداسی پس از بیش از ۲ سال از بازداشت او همچنان در بلاتکلیفی به سر می‌برند. تلاش‌های آن‌ها برای پیگیری وضعیت وی از طریق مراجع قضایی بی‌نتیجه مانده، و این وضعیت زندگی آن‌ها را مختل کرده است.[۵][۹]

واکنش‌های بین‌المللی و حقوق بشری

حکم دو بار اعدام برای علیرضا مرداسی، مسعود جامعی و فرشاد اعتمادی‌فر، بازتاب‌های داخلی و خارجی و واکنش‌های بین‌المللی و حقوق بشری را به دنبال داشت.

بیانیه عفو بین‌الملل

سازمان عفو بین‌الملل در دی‌ماه ۱۴۰۳ بیانیه‌ای فوری صادر کرد و خواستار توقف اجرای احکام اعدام علیرضا مرداسی، مسعود جامعی، و فرشاد اعتمادی‌فر شد. این سازمان محاکمه آن‌ها را ناعادلانه و مبتنی بر اعترافات اجباری تحت شکنجه دانست و از جامعه جهانی خواست برای نجات جان این زندانیان اقدام کند.[۱]

مواضع سازمان‌های حقوق بشری

سازمان حقوق بشر کارون و کانون حقوق بشر ایران احکام اعدام مرداسی را محکوم کردند و آن‌ها را مصداق نقض حق حیات و استانداردهای بین‌المللی حقوق بشر دانستند. این سازمان‌ها به شرایط غیرانسانی زندان شیبان، شکنجه، و محرومیت از درمان اشاره کرده و خواستار فشار بین‌المللی برای توقف این احکام شدند.[۱۲][۷]

واکنش‌های بین‌المللی

کن بلکول، سفیر پیشین آمریکا، در واکنش به موج جدید اعدام‌ها در ایران، خواستار توجه جهانی به وضعیت زندانیان سیاسی، از جمله علیرضا مرداسی، شد. او تأکید کرد که جامعه جهانی نباید از این نقض حقوق بشر غافل شود و خواستار اقدام فوری برای جلوگیری از اجرای احکام شد.[۸]

اطلاعیه شورای ملی مقاومت

شورای ملی مقاومت ایران در تاریخ ۲۴ تیرماه ۱۴۰۴، با صدور اطلاعیه‌ای، حکم اعدام علیرضا مرداسی، فرشاد اعتمادی‌فر و مسعود جامعی را محکوم کرد و از جامعه بین‌المللی خواست تا برای نجات جان این زندانیان سیاسی اقدام فوری انجام دهد. در این اطلاعیه آمده است:

«محکومیت سه زندانی سیاسی به دوبار اعدام و دو زندانی دیگر به ۲۷سال حبس به اتهام عضویت در مجاهدین

تلاش بیهوده خامنه‌ای برای جلوگیری از قیام خلق، فراخوان به اقدام فوری برای نجات جان زندانیان سیاسی

قضاییه جلادان روز شنبه ۲۱ تیرماه ۳زندانی سیاسی، فرشاد اعتمادی‌فر، مسعود جامعی و علیرضا مرداسی (حمیداوی) را پس از دو سال شکنجه و نگهداری در سلول انفرادی، هر کدام را به دو بار اعدام و یک سال زندان و دو زندانی سیاسی دیگر به‌نامهای سامان و داوود حرمت نژاد را به ۱۲ و ۱۵سال حبس محکوم نمود.

این احکام جنایتکارانه توسط شعبه یک بیدادگاه ضدانقلاب اهواز به ریاست دژخیم ادیبی‌مهر در یک پرونده مشترک به اتهام «محاربه»، «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور»، «عضویت در سازمان مجاهدین» و «تبلیغ علیه نظام» صادر شده است.

فرشاد اعتمادی‌فر ۳۰ساله از اهالی باشت در استان کهگیلویه و بویراحمد در ۲۶ خرداد ۱۴۰۲ در روستای پیچاب باشت به همراه سامان و داوود حرمت‌نژاد دستگیر شد. مسعود جامعی معلم ۴۷ساله و علیرضا مرداسی معلم ۵۲ساله از هموطنان عرب در مرداد ۱۴۰۲ در اهواز دستگیر شدند. فرشاد پیش از این نیز در سال ۹۷ در گچساران دستگیر و ۲۰ماه زندانی بود. مسعود از سرطان معده، ناراحتی کبد، فشار خون و عفونت شدید داخلی رنج می‌برد.

خامنه‌ای بیهوده تلاش می‌کند با احکام اعدام و زندان برای فرزندان رشید ایران‌زمین از انفجار خشم عمومی و قیام خلق و سرنگونی نظام منحوس ولایت فقیه جلوگیری کند. اعدامهای سبعانه و این احکام جنایتکارانه تنها عزم جوانان شورشگر را برای سرنگونی فاشیسم دینی جزم‌تر می‌کند.

مقاومت ایران شورای امنیت، کمیسرعالی، شورای حقوق‌بشر و نماینده ویژه ملل متحد در مورد وضعیت حقوق‌بشر در ایران و دیگر ارگانهای ذیربط ملل متحد و هم‌چنین اتحادیه اروپا و کشورهای عضو را به اقدام فوری برای نجات جان زندانیان زیر اعدام و آزادی عموم زندانیان سیاسی فرامی‌خواند.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران

۲۴ تیر ۱۴۰۴ (۱۵ ژوئیه ۲۰۲۵)»[۹]

تأثیر احکام اعدام بر آگاهی عمومی

پرونده علیرضا مرداسی و احکام اعدام او توجه رسانه‌های بین‌المللی و آزاد را به خود جلب کرد. این رسانه‌ها با انتشار گزارش‌هایی درباره شرایط غیرانسانی زندان شیبان، شکنجه‌ها، و محاکمه ناعادلانه او، به آگاهی‌رسانی درباره وضعیتش کمک کردند. این پوشش رسانه‌ای فشار بر مقامات رژیم ایران را برای پاسخگویی افزایش داده است.[۹][۱]

مقاومت علیرضا مرداسی در زندان، از جمله اعتصاب غذا و مشارکت در کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»، الهام‌بخش دیگر زندانیان سیاسی و فعالان حقوق بشر شد. گزارش‌های سازمان‌های حقوق بشری نشان می‌دهد که این اقدامات به برجسته شدن وضعیت زندانیان سیاسی در ایران کمک کرده و توجه جهانی را به نقض حقوق بشر در ایران جلب نموده است.[۵][۷]

منابع:

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ صدور ۲بار حکم اعدام برای ۳زندانی سیاسی فرشاد اعتمادی فر، مسعود جامعی و علیرضا مرداسی - کانون حقوق بشر ایران 1
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ بگویید از اسراییل پول می‌گرفتید؛ صدور حکم دوبار اعدام برای سه شهروند - ایران وایر 2
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ تداوم بازداشت و محرومیت از مراقبت‌های پزشکی علیرضا مرداسی، معلم و فعال مدنی - کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ محرومیت علیرضا مرداسی، زندانی سیاسی از حقوق اولیه خود - حقوق بشر در ایران 1
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ ۵٫۴ ۵٫۵ زندانی سیاسی علیرضا مرداسی، ۴۱۰روز بازداشت و بلاتکلیفی - کانون حقوق بشر ایران 3
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ ۶٫۴ ۶٫۵ معرفی زندانی سیاسی علیرضا مرداسی - صدای بازداشت‌شدگان
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ ۷٫۴ ۷٫۵ نگرانی‌های فزاینده درباره سه زندانی سیاسی محکوم به اعدام: فرشاد اعتمادی‌فر، مسعود جامعی و علیرضا مرداسی - مانیوتورینگ حقوق بشر ایران
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ کن بلکول سفیر پیشین آمریکا: جهان نباید از موج جدید اعدام‌ها در ایران غافل شود - سیمای آزادی
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ ۹٫۳ محکومیت سه زندانی سیاسی به دو بار اعدام و دو زندانی دیگر به ۲۷سال حبس به اتهام عضویت در مجاهدین - ایران افشاگر
  10. علیرضا مرداسی، معلم اهوازی در آستانه اعدام - ایران وایر 1
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ محرومیت علیرضا مرداسی، زندانی سیاسی از حقوق اولیه خود - حقوق بشر در ایران 2
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ صدور دو بار حکم اعدام برای سه زندانی‌ سیاسی در اهواز - سازمان حقوق بشر کارون 1
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ۱۳٫۲ آخرین وضعیت مسعود جامعی، علیرضا مرداسی و فرشاد اعتمادی فر؛ سه زندانی سیاسی محکوم به اعدام - کانون حقوق بشر ایران 2
  14. سه زندانی سیاسی محکوم به اعدام در اهواز درخواست تجدیدنظر کردند - سازمان حقوق بشر کارون 2