تروریسم جمهوری اسلامی ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
'''تروریسم جمهوری اسلامی ایران''' یکی از موضوعات مورد مناقشه‌ی جدی جهان است که هر روز ابعاد بیشتری به‌خود می‌گیرد. تروریسم به قتل و آسیب‌رسانی به فرد یا گروهی از افراد با اهداف سیاسی اطلاق می‌شود<ref>[https://www.merriam-webster.com/dictionary/terrorism Definition of terrorism]</ref>. ویژگی قتل سیاسی این است که شخص قاتل با قربانی مسئله شخصی ندارد بلکه قاتل اجرا کننده خطی است که از طرف تصمیم گیرندگان سیاسی به او داده شده‌است.  
'''تروریسم جمهوری اسلامی ایران''' یکی از موضوعات مورد مناقشه‌ی جدی جهان است که هر روز ابعاد بیشتری به‌خود می‌گیرد. تروریسم به قتل و آسیب‌رسانی به فرد یا گروهی از افراد با اهداف سیاسی اطلاق می‌شود<ref>[https://www.merriam-webster.com/dictionary/terrorism Definition of terrorism]</ref>. ویژگی قتل سیاسی این است که شخص قاتل با قربانی مسئله شخصی ندارد بلکه قاتل اجرا کننده خطی است که از طرف تصمیم گیرندگان سیاسی به او داده شده‌است.  


رژیم ایران در طی ۴ دهه صدها نفر از مخالفان خود را در داخل و خارج ایران به شیوه‌ی ترور به قتل رسانده است. از جمله ترور‌های خارج کشوری این رژیم می‌توان از ترور شاپور بختیار آخرین نخست وزیر ایران پیش از انقلاب، فریدون فرخزاد خواننده و شومن، دکتر صادق شرفکندی دبیرکل [[حزب دموکرات کردستان ایران]]، عبدالرحمن قاسلمو دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران، پرفسور [[کاظم رجوی]] فعال سیاسی و برادر [[مسعود رجوی]] رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران، علی مرادی و زهرا رجبی از مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران، عبدالرحمن برومند(هیئت اجرائی نهضت مقاومت ملی ایران،[[محمدحسین نقدی|محمد حسین نقدی]] (کاردار سابق سفارت ایران در رم و عضو [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] ) و صدها ترور دیگر نام برد. پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی همواره بحث تروریسم و نقش این نظام در آن موضوع روی میز کشورها و سازمانهای بین المللی بوده‌است. نظام جمهوری اسلامی اگر چه در موضع‌گیریهای رسمی و علنی صراحتا از این امر حمایت نکرده‌است اما در موقعیتهای مختلف و با زبان دیپلماتیک یا دوپهلو ابایی از حمایت از آن نداشته است.حمایت مالی و مادی از شبه نظامیان در عراق، لبنان، یمن، سوریه و ... را نیز می‌توان از جمله فعالیت‌های تروریستی رژیم ایران در سطح منطقه‌ای دانست. صدور تروریسم یا صدور بحران که در رژیم ایران از آن با عنوان صدور انقلاب نام برده می‌شود، استراتژی بقاء نظام جمهوری اسلامی است. همچنین جنگ خارجی به این رژیم امکان سرکوب در داخل را داده و برای آن پوشش  و دستاویز فراهم می‌کند. بطور معمول هنگامی که یک حکومت از حل مشکلات داخلی خود ناتوان است و همچنین با مخالفت‌ و نارضایتی عمومی مواجه است، با ایجاد بحران در خارج از مرز‌های خود، مشکلات داخلی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.  
رژیم ایران در طی ۴ دهه صدها نفر از مخالفان خود را در داخل و خارج ایران به شیوه‌ی ترور به قتل رسانده است. از جمله ترور‌های خارج کشوری این رژیم می‌توان از ترور شاپور بختیار آخرین نخست وزیر ایران پیش از انقلاب، فریدون فرخزاد خواننده و شومن، دکتر صادق شرفکندی دبیرکل [[حزب دموکرات کردستان ایران]]، عبدالرحمن قاسلمو دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران، پرفسور [[کاظم رجوی]] فعال سیاسی و برادر [[مسعود رجوی]] رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران، علی مرادی و زهرا رجبی از مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران، عبدالرحمن برومند(هیئت اجرائی نهضت مقاومت ملی ایران،[[محمدحسین نقدی|محمد حسین نقدی]] (کاردار سابق سفارت ایران در رم و عضو [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] ) و صدها ترور دیگر نام برد. پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی همواره بحث تروریسم و نقش این نظام در آن موضوع روی میز کشورها و سازمانهای بین المللی بوده‌است. نظام جمهوری اسلامی اگر چه در موضع‌گیریهای رسمی و علنی صراحتا از این امر حمایت نکرده‌است اما در موقعیتهای مختلف و با زبان دیپلماتیک یا دوپهلو ابایی از حمایت از آن نداشته است.حمایت مالی و مادی از شبه نظامیان در عراق، لبنان، یمن، سوریه و... را نیز می‌توان از جمله فعالیت‌های تروریستی رژیم ایران در سطح منطقه‌ای دانست. صدور تروریسم یا صدور بحران که در رژیم ایران از آن با عنوان صدور انقلاب نام برده می‌شود، استراتژی بقاء نظام جمهوری اسلامی است. همچنین جنگ خارجی به این رژیم امکان سرکوب در داخل را داده و برای آن پوشش  و دستاویز فراهم می‌کند. بطور معمول هنگامی که یک حکومت از حل مشکلات داخلی خود ناتوان است و همچنین با مخالفت‌ و نارضایتی عمومی مواجه است، با ایجاد بحران در خارج از مرز‌های خود، مشکلات داخلی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.  


== تروریسم حکومتی ایران ==
== تروریسم حکومتی ایران ==
خط ۵۴: خط ۵۴:
جمهوری اسلامی از همان سالهای اولیه از ترور به‌عنوان یک اهرم جدی برای سرکوب مخالفانش چه در داخل کشور و چه در خارج کشور استفاده کرد. ترور زندانیان آزاد شده از زندان با اشکال مختلفی از جمله تصادفهای ساختگی، حمله به زندانیان سیاسی توسط باندهای زندانیان خطرناک و به قتل رساندن آن‌ها از جمله زندانی سیاسی علیرضا شیرمحمدعلی که در زندان فشافویه در سال ۱۳۹۸ توسط دو زندانی خطرناک و با ضربه‌های چاقو به قتل رسید، از بین بردن زندانیان سیاسی و امنیتی تحت عنوان خودکشی که نمونه‌های زیادی از آن‌ها در میان دستگیرشدگان قیام دی ماه ۱۳۹۶ اتفاق افتاد از جمله سینا قنبری، وحید حیدری و همچنین کاووس سید امامی استاد جامعه‌شناسی و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق در زندان اوین، زهرا بنی‌یعقوب، ابراهیم لطف‌الهی، ولی‌الله فیض مهدوی عضو سازمان مجاهدین خلق ایران و حتی خود سعید امامی شکنجه‌گر و طراح قتلهای زنجیره‌ای و بسیاری از ترورهای وزارت اطلاعات را می‌توان از همین سری برشمرد.<ref>هفت زندانی که گفته شد در زندان‌های ایران خودکشی [http://www.bbc.com/persian/iran-features-43058967 کردند]</ref>اما تروریسم بعنوان وسیله‌یی برای سرکوب، اکثر قربانیانش را در خارج از کشور گرفته‌است. طرحهای مختلف برای ترور مخالفان سیاسی و در رأس آن‌ها مسعود رجوی و اعضای سازمان مجاهدین، که از ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی تا این تاریخ ادامه دارد جزیی از بکارگیری این شیوه است.
جمهوری اسلامی از همان سالهای اولیه از ترور به‌عنوان یک اهرم جدی برای سرکوب مخالفانش چه در داخل کشور و چه در خارج کشور استفاده کرد. ترور زندانیان آزاد شده از زندان با اشکال مختلفی از جمله تصادفهای ساختگی، حمله به زندانیان سیاسی توسط باندهای زندانیان خطرناک و به قتل رساندن آن‌ها از جمله زندانی سیاسی علیرضا شیرمحمدعلی که در زندان فشافویه در سال ۱۳۹۸ توسط دو زندانی خطرناک و با ضربه‌های چاقو به قتل رسید، از بین بردن زندانیان سیاسی و امنیتی تحت عنوان خودکشی که نمونه‌های زیادی از آن‌ها در میان دستگیرشدگان قیام دی ماه ۱۳۹۶ اتفاق افتاد از جمله سینا قنبری، وحید حیدری و همچنین کاووس سید امامی استاد جامعه‌شناسی و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق در زندان اوین، زهرا بنی‌یعقوب، ابراهیم لطف‌الهی، ولی‌الله فیض مهدوی عضو سازمان مجاهدین خلق ایران و حتی خود سعید امامی شکنجه‌گر و طراح قتلهای زنجیره‌ای و بسیاری از ترورهای وزارت اطلاعات را می‌توان از همین سری برشمرد.<ref>هفت زندانی که گفته شد در زندان‌های ایران خودکشی [http://www.bbc.com/persian/iran-features-43058967 کردند]</ref>اما تروریسم بعنوان وسیله‌یی برای سرکوب، اکثر قربانیانش را در خارج از کشور گرفته‌است. طرحهای مختلف برای ترور مخالفان سیاسی و در رأس آن‌ها مسعود رجوی و اعضای سازمان مجاهدین، که از ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی تا این تاریخ ادامه دارد جزیی از بکارگیری این شیوه است.


=== تروریسم  ابزار شانتاژ و ارعاب ===
=== تروریسم  ابزار شانتاژ ===
علاوه بر این رژیم خمینی با به‌کارگیری تروریسم علیه اهداف خارجی، تلاش می‌کرد تا به شانتاژ دولتهای خارجی و کسب امتیاز از آن‌ها بپردازد. به گروگان گرفتن اتباع خارجی به‌مدت یک دهه در لبنان یک نمونه‌ی روشن از این سیاست تروریستی بود. جمهوری اسلامی در سال۶۱ تیپ «محمد رسول‌الله» متعلق به سپاه پاسداران را به لبنان اعزام کرد؛ و بعداز پایان مأموریت این تیپ یک سپاه ویژه به‌نام سپاه لبنان شامل ۲۰۰۰پاسدار تشکیل داد و در لبنان مستقر کرد. این سپاه که مرکز فرماندهی آن در دمشق است، بعداز تشکیل نیروی قدس در سال۶۹ تحت فرماندهی آن درآمد.
علاوه بر این رژیم خمینی با به‌کارگیری تروریسم علیه اهداف خارجی، تلاش می‌کرد تا به شانتاژ دولتهای خارجی و کسب امتیاز از آن‌ها بپردازد. به گروگان گرفتن اتباع خارجی به‌مدت یک دهه در لبنان یک نمونه‌ی روشن از این سیاست تروریستی بود. جمهوری اسلامی در سال۶۱ تیپ «محمد رسول‌الله» متعلق به سپاه پاسداران را به لبنان اعزام کرد؛ و بعداز پایان مأموریت این تیپ یک سپاه ویژه به‌نام سپاه لبنان شامل ۲۰۰۰پاسدار تشکیل داد و در لبنان مستقر کرد. این سپاه که مرکز فرماندهی آن در دمشق است، بعداز تشکیل نیروی قدس در سال۶۹ تحت فرماندهی آن درآمد.


خط ۱۹۷: خط ۱۹۷:
* پادگان آموزشی کوثر واقع در جاده‌ی دزفول - شوشتر، یکی دیگر از مراکز آموزش تروریستی رژیم است. حسن درویش از فرماندهان سپاه در این پادگان به تروریست‌ها آموزش می‌دهد.
* پادگان آموزشی کوثر واقع در جاده‌ی دزفول - شوشتر، یکی دیگر از مراکز آموزش تروریستی رژیم است. حسن درویش از فرماندهان سپاه در این پادگان به تروریست‌ها آموزش می‌دهد.


== گردش‌ کار توسعه تروریسم ==
== روش توسعه تروریسم ==
مراحل کلاسیک ماشین تروریسم جمهوری اسلامی در کشورهای مختلف از این قرار است:
مراحل کلاسیک ماشین تروریسم جمهوری اسلامی در کشورهای مختلف از این قرار است:
# جذب نیرو با استفاده از انگیزه‌های مذهبی
# جذب نیرو با استفاده از انگیزه‌های مذهبی
خط ۲۵۹: خط ۲۵۹:
== مراکز تصمیم‌گیری اقدامات تروریستی ==
== مراکز تصمیم‌گیری اقدامات تروریستی ==
=== دفتر ولی فقیه ===
=== دفتر ولی فقیه ===
در هرم قدرت جمهوری اسلامی بنیان گذاشته شده توسط خمینی همه تصمیم گیریها در اختیار ولی‌فقیه که خودش در نقش آن بود متمرکز شده بود؛ و مقامات رده بعدی از جمله خامنه‌ای، رفسنجانی، اردبیلی، میرحسین موسوی و احمد خمینی مستقیماً فرامین را شخصاً از خمینی می‌گرفتند. اطلاعات نشان می‌دهد خمینی ۱۰ سال به تنهایی در مورد قتل‌های سیاسی تصمیم‌گیری می‌کرد. او شخصا فتوای ترور دکتر کاظم را رجوی را داد بود و همچنین در پرونده‌ی حسین نقدی یک عضو دیگر شورای ملی مقاومت ایران وابسته به مجاهدین که در ایتالیا ترور شد آمده‌است که بعداز پیوستن حسین نقدی به شورای ملی‌مقاومت فتوای قتلش توسط خمینی صادر شد.<ref group="پاورقی">مصباحی از کادرهای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی که در جریان پرونده میکونوس به‌عنوان شاهد مورد استناد دادگاه قرار گرفت و به شاهد C معروف شد. او در مورد سطح تصمیم گیری برای ترورهای خارج کشوری جمهوری اسلامی وقتی از او سوال می‌شود آیا کانال تصمیم گیری برای انجام قتل‌های سیاسی علیه اعضاء مخالفین ایرانی را می‌شناسید؟ پاسخ می‌دهد: علاقمندم تا وضعیت را بعد از مرگ خمینی در سال 1989 توضیح دهم. این وضعیت از آن زمان تا به امروز تغییری نکرده‌است. حکم قتل باید و حتما از سوی آقای خامنه ای تائید شود. دستور کار و فتوا برای انجام آن می‌تواند به دستگاه‌های مختلفی سپرده شود. اگر فرد مورد نظر در ایران نباشد و در خارج از کشور باشد، می‌تواند  مورد را به دادستانی انقلاب، داستانی نظامی، دادگاه ویژه ی روحانیت، دادستانی عمومی درخواست دهند. واواک هم برای موارد داخل و هم خارج از کشور است. برای نمونه آنچه که به ایران برمیگردد، فرد خاطی که بدلیل نداشتن مدارک کافی نمی‌توانسته از سوی دستگاه قضائی مورد عمل قرار بگیرد، مورد را واواک  عهده دار می‌گردد.</ref>در گزارشی آمده‌است: اتخاذ تصمیم در در راستای ترور مخالفین سیاسی پروسۀ اداری مشخصی را طی مینماید. «دادستانی کل انقلاب اسلامی» به عنوان مدعی‌العموم از «رهبری جمهوری اسلامی» تقاضای صدور «فتوی»، یعنی حکم مذهبی نافذ از جانب یک روحانی شیعه دارای درجه اجتهاد، را مینماید. چنانکه رهبر مذهبی در رابطه با حکم اعدام یکی از وزرای زمان شاه به نام منوچهر گنجی در ۱۷ مارس ۱۹۹۳ چنین پاسخ داد: «شخص مذکور مرتد و مفسد مهدورالدّم است، به علت دشمنی با خدای عزّوجل و حضرت خاتم الانبیا (ص) و نسخ فرامین و احکام الهی و ترویج فتنه و فساد در مملکت اسلامی؛ و به منظور صیانت اسلام و مسلمین باید ریشه این فاسد سریعاً قطع تا موجب عبرت دیگران شود».<ref name=":1">فرمان قتل عام دادستانی کل کشور جمهوری اسلامی ایران آیت الله موسوی تبریزی در مورخه 16 مارچ 1993 (25 اسفند 1371)</ref>دادستان کل انقلاب بر این اساس فرمانش را بدین شرح صادر میکند: «علیهذا در امتثال امر حضرت ولی فقیه مدّ ظلّه العالی، که انشاءالله خدای متعال سایه ایشان را بلند نمایند، سوابق مشارالیه مشتمل بر مدارک مضبوطه و بدست آمده در مکاتبات سفرای جمهوری اسلامی و برخی از مقامات خارج از کشور، در شورای قضایی اعلم حکام شرع مطرح و مورد بحث و مداقه قرار گرفت و همگی به اجماع قتل او را از نظر شرعی واجب دانستند».<ref name=":1" />
در هرم قدرت جمهوری اسلامی بنیان گذاشته شده توسط خمینی همه تصمیم گیریها در اختیار ولی‌فقیه که خودش در نقش آن بود متمرکز شده بود؛ و مقامات رده بعدی از جمله خامنه‌ای، رفسنجانی، اردبیلی، میرحسین موسوی و احمد خمینی مستقیماً فرامین را شخصاً از خمینی می‌گرفتند. اطلاعات نشان می‌دهد خمینی ۱۰ سال به تنهایی در مورد قتل‌های سیاسی تصمیم‌گیری می‌کرد. او شخصا فتوای ترور دکتر کاظم را رجوی را داد بود و همچنین در پرونده‌ی حسین نقدی یک عضو دیگر شورای ملی مقاومت ایران وابسته به مجاهدین که در ایتالیا ترور شد آمده‌است که بعداز پیوستن حسین نقدی به شورای ملی‌مقاومت فتوای قتلش توسط خمینی صادر شد.<ref group="پاورقی">مصباحی از کادرهای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی که در جریان پرونده میکونوس به‌عنوان شاهد مورد استناد دادگاه قرار گرفت و به شاهد C معروف شد. او در مورد سطح تصمیم گیری برای ترورهای خارج کشوری جمهوری اسلامی وقتی از او سوال می‌شود آیا کانال تصمیم گیری برای انجام قتل‌های سیاسی علیه اعضاء مخالفین ایرانی را می‌شناسید؟ پاسخ می‌دهد: علاقمندم تا وضعیت را بعد از مرگ خمینی در سال 1989 توضیح دهم. این وضعیت از آن زمان تا به امروز تغییری نکرده‌است. حکم قتل باید و حتما از سوی آقای خامنه ای تائید شود. دستور کار و فتوا برای انجام آن می‌تواند به دستگاه‌های مختلفی سپرده شود. اگر فرد مورد نظر در ایران نباشد و در خارج از کشور باشد، می‌تواند  مورد را به دادستانی انقلاب، داستانی نظامی، دادگاه ویژه ی روحانیت، دادستانی عمومی درخواست دهند. واواک هم برای موارد داخل و هم خارج از کشور است. برای نمونه آنچه که به ایران برمیگردد، فرد خاطی که بدلیل نداشتن مدارک کافی نمی‌توانسته از سوی دستگاه قضائی مورد عمل قرار بگیرد، مورد را واواک  عهده دار می‌گردد.</ref>در گزارشی آمده‌است: اتخاذ تصمیم در در راستای ترور مخالفین سیاسی پروسۀ اداری مشخصی را طی مینماید. «دادستانی کل انقلاب اسلامی» به عنوان مدعیالعموم از «رهبری جمهوری اسلامی» تقاضای صدور «فتوی»، یعنی حکم مذهبی نافذ از جانب یک روحانی شیعه دارای درجه اجتهاد، را مینماید. چنانکه رهبر مذهبی در رابطه با حکم اعدام یکی از وزرای زمان شاه به نام منوچهر گنجی در ۱۷ مارس ۱۹۹۳ چنین پاسخ داد: «شخص مذکور مرتد و مفسد مهدورالدّم است، به علت دشمنی با خدای عزّوجل و حضرت خاتم الانبیا (ص) و نسخ فرامین و احکام الهی و ترویج فتنه و فساد در مملکت اسلامی؛ و به منظور صیانت اسلام و مسلمین باید ریشه این فاسد سریعاً قطع تا موجب عبرت دیگران شود».<ref name=":1">فرمان قتل عام دادستانی کل کشور جمهوری اسلامی ایران آیت الله موسوی تبریزی در مورخه 16 مارچ 1993 (25 اسفند 1371)</ref>دادستان کل انقلاب بر این اساس فرمانش را بدین شرح صادر میکند: «علیهذا در امتثال امر حضرت ولی فقیه مدّ ظلّه العالی، که انشاءالله خدای متعال سایه ایشان را بلند نمایند، سوابق مشارالیه مشتمل بر مدارک مضبوطه و بدست آمده در مکاتبات سفرای جمهوری اسلامی و برخی از مقامات خارج از کشور، در شورای قضایی اعلم حکام شرع مطرح و مورد بحث و مداقه قرار گرفت و همگی به اجماع قتل او را از نظر شرعی واجب دانستند».<ref name=":1" />


ریشهری اولین وزیر اطلاعات خمینی در رابطه با شخص وی و سران ۵گانه‌ی رژیم، تصمیمات ترور و آدم‌ربایی را اتخاذ می‌کرد.
ریشهری اولین وزیر اطلاعات خمینی در رابطه با شخص وی و سران ۵گانه‌ی رژیم، تصمیمات ترور و آدم‌ربایی را اتخاذ می‌کرد.
خط ۲۶۸: خط ۲۶۸:
«به‌منظور پاسداری از تمامیت ارضی و حاکمیت ملی و تعیین سیاستهای دفاعی ـ امنیتی و نیز بهره‌برداری از امکانات مادی و معنوی کشور برای مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی، شورای‌عالی امنیت تشکیل می‌شود».
«به‌منظور پاسداری از تمامیت ارضی و حاکمیت ملی و تعیین سیاستهای دفاعی ـ امنیتی و نیز بهره‌برداری از امکانات مادی و معنوی کشور برای مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی، شورای‌عالی امنیت تشکیل می‌شود».


=== روند تصمیم‌گیری ===
== چگونگی گردش کار ==
شورای عالی امنیت برای تصمیمهای تروریستی با حضور ۸عضو ثابت و ۲نماینده‌ی ولی فقیه و تعدادی کارشناس و مشاور از معاونین وزارت اطلاعات و فرماندهان نیروی قدس و معاونان وزارت‌خارجه تشکیل می‌شود.<ref group="پاورقی">ارگانهای اصلی که در این تصمیم‌گیریها شرکت دارند: -دفتر ویژهٌ خامنه‌ای -وزارت اطلاعات - نیروی قدس (قرارگاه نصر و رمضان) -وزارت خارجه -سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی -بنیاد مستضعفان</ref>  تصمیم به تقویت گروه‌های بنیادگرا در کشورهای مختلف نیز در شورای عالی امنیت رژیم گرفته می‌شود. بعداز مرگ خمینی کلیه‌ی تصمیمات مهم جمهوری اسلامی از جمله اقدامات تروریستی در این شورا گرفته شده‌است.<ref group="پاورقی">نمونه ۱: در تیر72 در شورای عالی امنیت نظام تصمیم به تشدید عملیات تروریستی علیه مجاهدین گرفته شد و به‌دنبال آن حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت رژیم اعلام کرد «از این پس، پیش‌از آن‌که دشمنان به‌فکر توطئه و تجاوز باشند، به آنها حمله کرده و آنها را نابود خواهد کرد». مسئول کمیسیون خارجهٌ شورای ملی مقاومت ایران براساس اسناد تایید شده در 19مرداد73 در یک کنفرانس مطبوعاتی در واشینگتن عنوان کرد که «انفجار بوئنوس‌آیرس در تهران طراحی شد و نیروی قدس سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات و وزارت خارجه در آن شرکت داشتند. این طرح در مراحل پایانی به تأیید شورای عالی امنیت رژیم، که ریاست آن با رفسنجانی بود، رسید. سفارت ج.ا. در آرژانتین و وزارت خارجه در نقل و انتقال تروریستها و پشتیبانی آنها از نظر تأمین مواد منفجره، نقش داشتند…».</ref><ref group="پاورقی">نمونه ۲: اظهارات هاشم علوی معاونت امنیت وزارت اطلاعات (جانشین سعید امامی) در «همایش کوثر» در شهریور78، خطاب به فرماندهان اطلاعاتی نیروی انتظامی این امر را تایید می‌کند: در آن شرایط (پس از انفجار) تا شروع اقدام موشکی ما 24ساعت فرصت داشتیم که نیازمند اخذ تأییدات مسئولین درجهٌ یک نظام بودیم که از طریق گردش‌کاری که توسط دوستان سپاه انجام شد، نظر مثبت مقام معظم رهبری را مطلع شدیم که ارجاع داده بودند به شورای امنیت ملی و به لطف خدا شورای امنیت ملی با جلسه‌یی که به‌هرحال علی‌رغم محدودیت زمانی شاید جزو نوادر تصمیماتی بوده که با رأی کامل در جهت این برخورد ما قدم به پیش گذاشت…».</ref> روزنامه‌ی ساندی‌تلگراف ۱۷تیر۷۵ نوشت: «... شورای عالی امنیت، به‌ریاست رفسنجانی، مراکز آموزشی تروریستی ایران را اداره می‌کند و دستور عملیات تروریستی به‌تروریست‌های آموزش‌دیده توسط همین ارگان صادر می‌شود».<ref group="پاورقی">نمونه ۳: دادگاه میکونوس رای داد که سران وقت جمهوری اسلامی، خامنه‌ای، رفسنجانی، ولایتی و فلاحیان در ماجرای میکونوس دست داشته‌اند. در 21فروردین76، در پایان محاکمهٌ چندسالهٌ موسوم به «میکونوس»، یک دادگاه فدرال در برلین در رأی خود تصریح کرد دستور ترور مخالفان ایرانی در خارج از ایران توسط کمیته‌یی از سران جمهوری اسلامی شامل رهبر و رئیس جمهور و وزیر خارجه و وزیر اطلاعات صادر می‌شود. هم‌چنین قاضی تحقیق سوییس در تابستان همان سال اعلام کرد دستور ترور دکتر کاظم رجوی، توسط بالاترین مقامات جمهوری اسلامی صادر شده‌است.</ref><ref group="پاورقی">کارشناسان اعتقاد دارند بر اساس آموزشهایی که جمهوری اسلامی به تروریستها می‌دهد، به‌خاطر حفظ اسرار و جلوگیری از شناخته‌شدن و به‌منظور پیش‌بردن مأموریتهای خود مجاز به شراب‌خواری یا کارهای «غیراخلاقی» و «خلاف شرع»  هستند. این نوع کارها در داخل ایران مجازات سنگسار یا شلاق و اعدام در ملأعام دارد. این اقدامات بر اساس فتواهای افرادی هم‌چون مشکینی و شورای فقهای دفتر خامنه‌ای برای این تروریستها مجاز شمرده می‌شود</ref><ref group="پاورقی">نمونه ۴: دفتر مجاهدین خلق در پاریس در روز پنجشنبه 16اسفند75 با انتشار اطلاعیه‌یی اعلام کرد: «... تصمیم به حملهٌ موشکی به قرارگاه‌های ارتش آزادیبخش در اسفند75 در پی تشکیل جلسات متعدد شورای عالی امنیت رژیم به‌ریاست خامنه‌ای و با حضور رفسنجانی در هفته‌های اخیر اتخاذ شده‌است…».</ref>
شورای عالی امنیت برای تصمیمهای تروریستی با حضور ۸عضو ثابت و ۲نماینده‌ی ولی فقیه و تعدادی کارشناس و مشاور از معاونین وزارت اطلاعات و فرماندهان نیروی قدس و معاونان وزارت‌خارجه تشکیل می‌شود.<ref group="پاورقی">ارگانهای اصلی که در این تصمیم‌گیریها شرکت دارند: -دفتر ویژهٌ خامنه‌ای -وزارت اطلاعات - نیروی قدس (قرارگاه نصر و رمضان) -وزارت خارجه -سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی -بنیاد مستضعفان</ref>  تصمیم به تقویت گروه‌های بنیادگرا در کشورهای مختلف نیز در شورای عالی امنیت رژیم گرفته می‌شود. بعداز مرگ خمینی کلیه‌ی تصمیمات مهم جمهوری اسلامی از جمله اقدامات تروریستی در این شورا گرفته شده‌است.<ref group="پاورقی">نمونه ۱: در تیر72 در شورای عالی امنیت نظام تصمیم به تشدید عملیات تروریستی علیه مجاهدین گرفته شد و به‌دنبال آن حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت رژیم اعلام کرد «از این پس، پیش‌از آن‌که دشمنان به‌فکر توطئه و تجاوز باشند، به آنها حمله کرده و آنها را نابود خواهد کرد». مسئول کمیسیون خارجهٌ شورای ملی مقاومت ایران براساس اسناد تایید شده در 19مرداد73 در یک کنفرانس مطبوعاتی در واشینگتن عنوان کرد که «انفجار بوئنوس‌آیرس در تهران طراحی شد و نیروی قدس سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات و وزارت خارجه در آن شرکت داشتند. این طرح در مراحل پایانی به تأیید شورای عالی امنیت رژیم، که ریاست آن با رفسنجانی بود، رسید. سفارت ج.ا. در آرژانتین و وزارت خارجه در نقل و انتقال تروریستها و پشتیبانی آنها از نظر تأمین مواد منفجره، نقش داشتند…».</ref><ref group="پاورقی">نمونه ۲: اظهارات هاشم علوی معاونت امنیت وزارت اطلاعات (جانشین سعید امامی) در «همایش کوثر» در شهریور78، خطاب به فرماندهان اطلاعاتی نیروی انتظامی این امر را تایید می‌کند: در آن شرایط (پس از انفجار) تا شروع اقدام موشکی ما 24ساعت فرصت داشتیم که نیازمند اخذ تأییدات مسئولین درجهٌ یک نظام بودیم که از طریق گردش‌کاری که توسط دوستان سپاه انجام شد، نظر مثبت مقام معظم رهبری را مطلع شدیم که ارجاع داده بودند به شورای امنیت ملی و به لطف خدا شورای امنیت ملی با جلسه‌یی که به‌هرحال علی‌رغم محدودیت زمانی شاید جزو نوادر تصمیماتی بوده که با رأی کامل در جهت این برخورد ما قدم به پیش گذاشت…».</ref> روزنامه‌ی ساندی‌تلگراف ۱۷تیر۷۵ نوشت: «... شورای عالی امنیت، به‌ریاست رفسنجانی، مراکز آموزشی تروریستی ایران را اداره می‌کند و دستور عملیات تروریستی به‌تروریست‌های آموزش‌دیده توسط همین ارگان صادر می‌شود».<ref group="پاورقی">نمونه ۳: دادگاه میکونوس رای داد که سران وقت جمهوری اسلامی، خامنه‌ای، رفسنجانی، ولایتی و فلاحیان در ماجرای میکونوس دست داشته‌اند. در 21فروردین76، در پایان محاکمهٌ چندسالهٌ موسوم به «میکونوس»، یک دادگاه فدرال در برلین در رأی خود تصریح کرد دستور ترور مخالفان ایرانی در خارج از ایران توسط کمیته‌یی از سران جمهوری اسلامی شامل رهبر و رئیس جمهور و وزیر خارجه و وزیر اطلاعات صادر می‌شود. هم‌چنین قاضی تحقیق سوییس در تابستان همان سال اعلام کرد دستور ترور دکتر کاظم رجوی، توسط بالاترین مقامات جمهوری اسلامی صادر شده‌است.</ref><ref group="پاورقی">کارشناسان اعتقاد دارند بر اساس آموزشهایی که جمهوری اسلامی به تروریستها می‌دهد، به‌خاطر حفظ اسرار و جلوگیری از شناخته‌شدن و به‌منظور پیش‌بردن مأموریتهای خود مجاز به شراب‌خواری یا کارهای «غیراخلاقی» و «خلاف شرع»  هستند. این نوع کارها در داخل ایران مجازات سنگسار یا شلاق و اعدام در ملأعام دارد. این اقدامات بر اساس فتواهای افرادی هم‌چون مشکینی و شورای فقهای دفتر خامنه‌ای برای این تروریستها مجاز شمرده می‌شود</ref><ref group="پاورقی">نمونه ۴: دفتر مجاهدین خلق در پاریس در روز پنجشنبه 16اسفند75 با انتشار اطلاعیه‌یی اعلام کرد: «... تصمیم به حملهٌ موشکی به قرارگاه‌های ارتش آزادیبخش در اسفند75 در پی تشکیل جلسات متعدد شورای عالی امنیت رژیم به‌ریاست خامنه‌ای و با حضور رفسنجانی در هفته‌های اخیر اتخاذ شده‌است…».</ref>


خط ۲۷۶: خط ۲۷۶:
در دیماه۷۶ شورای عالی امنیت به‌ریاست خاتمی افزایش بودجه و امکانات سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را تصویب کرد. طبق تصمیم شورای عالی امنیت رژیم، وزارت خارجه موظف شد رفت‌وآمد آزادانه‌ی اعضا و مأموران این سازمان را به‌خارج به‌عنوان خبرنگار و وابسته‌ی فرهنگی تأمین کند. ورود و خروج کلیه‌ی کالاها و محموله‌های وابسته به این سازمان از هرگونه بازرسی و کنترل گمرکی معاف است؛ و برای جلوگیری از افشای فعالیت‌های این سازمان در این جلسه تصمیم گرفته شد «هیچ مرجعی جز خامنه‌ای و شورای عالی امنیت ملّی نظام حق حسابرسی و سؤال از سازمان ارتباطات اسلامی را ندارد».
در دیماه۷۶ شورای عالی امنیت به‌ریاست خاتمی افزایش بودجه و امکانات سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را تصویب کرد. طبق تصمیم شورای عالی امنیت رژیم، وزارت خارجه موظف شد رفت‌وآمد آزادانه‌ی اعضا و مأموران این سازمان را به‌خارج به‌عنوان خبرنگار و وابسته‌ی فرهنگی تأمین کند. ورود و خروج کلیه‌ی کالاها و محموله‌های وابسته به این سازمان از هرگونه بازرسی و کنترل گمرکی معاف است؛ و برای جلوگیری از افشای فعالیت‌های این سازمان در این جلسه تصمیم گرفته شد «هیچ مرجعی جز خامنه‌ای و شورای عالی امنیت ملّی نظام حق حسابرسی و سؤال از سازمان ارتباطات اسلامی را ندارد».


== عوامل اجرایی اقدامات تروریستی ==
== ارگانهای عمل‌کننده اقدامات تروریستی ==
=== کمیته‌ی عملیات ویژه  ===
=== کمیته‌ی عملیات ویژه  ===
این کمیته بالاترین ارگان مجری عملیات تروریستی جمهوری اسلامی است. این کمیته یک معاونت ويژه در وزارت اطلاعات است که به دستور خمینی تشکیل شد. کار آن ربایش،‌ی قتل،‌ ترور،‌ شکنجه و دستگیریهای خاص است. ترور بختیار،‌ حادثه میکونوس، آمیای آرژانتین را استارت زد. بعد قرار شد در داخل هم کارهایی انجام بدهند. مسعود مولوی عنصر اطلاعاتی سابق رژیم که در آبان ماه 1398 در ترکیه ترور شد در این رابطه می‌گوید با پیشنهاد محسن رضایی به خمینی و موافقت او قرار شد پرونده مواد مخدر در کل در دست سپاه پاسداران باشد. این کمیته طبق نظریه فقهی خمینی مبنی بر دفع افسد به فاسد که بر اساس آن می‌شد برای حفظ حکومت اسلامی مثلا یک شخص کشته بشود به انفجار حرم امام رضا دست زدند. همچنین است انفجار رهپویان سیدالشهدای وصال شیراز که در سال 1378 منفجر کردند و 14 نفر کشته و 208 نفر زخمی داشته است یا ترور تاجیک و ترور حاجیان همه از جمله پروژه‌هایی بود که فقط عملیات ویژه آن را انجام می‌داد. این معاونت شکنجه‌گاه رسمی و شکنجه‌گر رسمی دارد و این به معنی آن است که خامنه‌ای دستور آن را داده است. از دیگر نمونه‌های کار این معاونت قتل‌های زنجیره‌ای بود بصورتی‌که در پرونده این قتل‌ها بیش از 400 بار اسم معاونت ویژه ذکر شده است. در زمان قتل‌های زنجیره‌ای این معاونت زیر مجموعه معاونت امنیت بوده است. بازجوهای قتل‌های زنجیره‌ای الان در معاونت ویژه وزارت اطلاعات مشغول به کار هستند. مثل جواد آزاده،‌مصطفی کاظمی،‌ باوند، عالیخانی که عکس‌های جدید و قدیم آن‌ها نیز موجود است. ترور دانشمندان هسته‌ای و افراد سایبری جمهوری اسلامی نیز توسط این معاونت انجام شده است.<ref>فایل چهارم افشاگری مسعود مولوی [https://www.youtube.com/watch?v=RfQURAlEN5o]</ref>
این کمیته بالاترین ارگان مجری عملیات تروریستی جمهوری اسلامی است. این کمیته یک معاونت ويژه در وزارت اطلاعات است که به دستور خمینی تشکیل شد. کار آن ربایش،‌ی قتل،‌ ترور،‌ شکنجه و دستگیریهای خاص است. ترور بختیار،‌ حادثه میکونوس، آمیای آرژانتین را استارت زد. بعد قرار شد در داخل هم کارهایی انجام بدهند. مسعود مولوی عنصر اطلاعاتی سابق رژیم که در آبان ماه ۱۳۹۸ در ترکیه ترور شد در این رابطه می‌گوید با پیشنهاد محسن رضایی به خمینی و موافقت او قرار شد پرونده مواد مخدر در کل در دست سپاه پاسداران باشد. این کمیته طبق نظریه فقهی خمینی مبنی بر دفع افسد به فاسد که بر اساس آن می‌شد برای حفظ حکومت اسلامی مثلا یک شخص کشته بشود به انفجار حرم امام رضا دست زدند. همچنین است انفجار رهپویان سیدالشهدای وصال شیراز که در سال ۱۳۷۸ منفجر کردند و ۱۴ نفر کشته و ۲۰۸ نفر زخمی داشته است یا ترور تاجیک و ترور حاجیان همه از جمله پروژه‌هایی بود که فقط عملیات ویژه آن را انجام می‌داد. این معاونت شکنجه‌گاه رسمی و شکنجه‌گر رسمی دارد و این به معنی آن است که خامنه‌ای دستور آن را داده است. از دیگر نمونه‌های کار این معاونت قتل‌های زنجیره‌ای بود بصورتی‌که در پرونده این قتل‌ها بیش از ۴۰۰ بار اسم معاونت ویژه ذکر شده است. در زمان قتل‌های زنجیره‌ای این معاونت زیر مجموعه معاونت امنیت بوده است. بازجوهای قتل‌های زنجیره‌ای الان در معاونت ویژه وزارت اطلاعات مشغول به کار هستند. مثل جواد آزاده،‌مصطفی کاظمی،‌ باوند، عالیخانی که عکس‌های جدید و قدیم آن‌ها نیز موجود است. ترور دانشمندان هسته‌ای و افراد سایبری جمهوری اسلامی نیز توسط این معاونت انجام شده است.<ref>فایل چهارم افشاگری مسعود مولوی [https://www.youtube.com/watch?v=RfQURAlEN5o]</ref>


اما به گونه‌ای دیگر می‌توان روند شکل‌گیری این ارگان را اینگونه عنوان کرد که پس از مرگ خمینی ابتدا رفسنجانی دستورات ترورهای سیاسی را صادر می‌کرد. اما پس از مدتی کلیه‌ی ارگانهای اطلاعاتی و نظامی و بنیادگرایی در دفتر خامنه‌ای سازمان داده شد و خامنه‌ای فرماندهی سپاه و ارتش را خود شخصاً به‌عهده گرفت و آن‌ها را در ستاد کل نیروهای مسلح سازمان داد و جانشین فرماندهی کل قوا را که خمینی به رفسنجانی داده بود، از او پس گرفت. هم‌زمان در دفتر خامنه‌ای کمیته‌یی به نام کمیته‌ی عملیات ویژه که به اختصار، کمیتهٌ ویژه و دفتر ویژه نامیده می‌شود تکمیل شد که، ریاست آن‌را آخوند محمد حجازی عهده‌دار شد. از ماه ژوئن ۱۹۸۹ اتّخاذ تصمیم در رابطه با عملیات قتل‌های سیاسی در حیطۀ اختیارات «کمیتۀ عملیات ویژه»<ref group="پاورقی">شاهد C در حضور دادگاه میکونوس اظهار داشت که هدف از تشکیل این «کمیته» پس از مرگ خمینی این بود که فرامین قتل صادرشده توسط رهبر مذهبی با نظر مسئولین صدر حکومت هماهنگ گردد. به گفتۀ او رفسنجانی میبایست در جلسات حضور داشته باشد، در غیر اینصورت فرامین ترور در دستور کار قرار نمیگرفت: «این کمیتۀ ویژه اجرای عملیات تصویب شده را به آن عضوی از کمیته واگذار مینماید که با هدف تعیین شده عملیات ارتباطی داشته باشد و با توجه به امکاناتش مناسبترین فرد باشد. یک فرمانده تیم قابل اعتماد برای اجرای عملیات از جانب این عضو کمیته انتخاب میگردد. فرمانده تیم، رزمندهیی مجرّب، آموزشدیده و قابل است. او هم به نوبۀ خود افراد تیم ضربتی «هیت» (Hit-Team) را دستچین میکند. صدور فرمان و اتخاذ تصمیمم نهائیی در محل اجرای عملیات در حیطۀ اختیارات فرماندۀ تیم میباشد».</ref> قرار گرفت که ارگانی است سّری و فراتر از قانون. در این کمیته فقط مسئولین رده بالای جمهوری اسلامی حق شرکت و رأی دارند: ولایت فقیه، رئیس جمهوری، وزیر اطلاعات/ واواک، وزیر امورخارجه، فرمانده سپاه پاسداران. «تصمیمگیریهای اتخاذشده در «کمیتۀ عملیات ویژه» شرط انجام عملیات در خارج کشور میباشد. مشاوران امور فقهی و مشاوران امور سیاسی و شماری از مقامهای کاملاً مورد اعتماد نظام هم در این کمیته زیر عنوان مشاوران سیاسی  حضور دارند. در جلسات کمیته در صورت لزوم برخی از سرکردگان سپاه پاسداران یا وزارت اطلاعات به‌تناسب موضوع مورد بحث شرکت می‌کنند. کمیته‌ی ویژه مسئولیت از ابتدا تا انتهای انجام عملیات تروریستی و عملیات ویژه را به‌عهده دارد که یک حلقه‌ی آن به تصویب رساندن طرحهایش در شورای عالی امنیت ملی است. این کمیته، هدایت و هماهنگی و تمرکز کلیه‌ی ارگانهای اطلاعاتی و تروریستی جمهوری اسلامی (وزارت اطلاعات، نیروی قدس، اطلاعات سپاه، حفاظت اطلاعات سپاه، اطلاعات و ضداطلاعات نیروهای انتظامی) را به‌عهده دارد.  جلسات کمیته‌ی عملیات ویژه در غیاب خامنه‌ای، توسط حجازی برگزار می‌شود و وی تصمیمات کمیته را به اطلاع خامنه‌ای می‌رساند. حجازی معمولاً برای پیشبرد طرحها و برنامه‌های مورد نظرش، با سطوح مختلف وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران و سایر ارگانهای سرکوب و صدور تروریسم نظام در تماس است.  از ابتدای تأسیس این نهاد سعید امامی که معاونت امنیت را در وزارت اطلاعات عهده‌دار شده بود مستقیماً‌به حجازی گزارش کار می‌داد و فلاحیان به‌خصوص در دوره‌ی دوم ریاست جمهوری رفسنجانی، گزارشهای وزارت اطلاعات را به‌طور هم‌زمان به رفسنجانی و حجازی می‌داد.<ref group="پاورقی">آخوند محمد حجازی در ابتدا در دفتر خمینی به کار اشتغال داشت. وی به همراه ریشهری و فلاحیان و سعید امامی و پورمحمدی و حسین شریعتمداری از اولین مؤسسان  وزارت اطلاعات بود.  در دورهٌ ریشهری معاونت خارجی وزارت اطلاعات را به‌عهده داشت که محور فعالیتهایش در خارج کشور و به‌خصوص فرانسه علیه مسعود رجوی بود. در سال72 پس از استقرار مریم رجوی در پاریس، کمیتهٌ عملیات ویژه به ریاست حجازی اقدامات سیاسی و اطلاعاتی گسترده‌یی را علیه اقامت مریم رجوی در فرانسه  سازمان داد و از جمله با راه‌اندازی حرکات ایذایی علیه سفارت فرانسه، تلاش کرد این کشور را تحت فشار قرار دهد. حجازی برای مذاکره پیرامون آزادی دو قاتل دکتر کاظم رجوی از دولت فرانسه، شخصاً در رأس یک هیأت به فرانسه رفت. مجاهدین مدعی هستند طرح کشتن کشیشان و انفجار حرم امام رضا در مشهد و نسبت دادن آن به مجاهدین که از سوی وزارت اطلاعات به اجرا درآمد، متعلق به آخوند حجازی است.</ref>پورمحمدی و سعید امامی و همکارانشان اجرا کننده‌ی طرحهایی بودند که در کمیته‌ی عملیات ویژه تصویب می‌شد و حجازی به‌عنوان رئیس دفتر ویژه آن‌ها را هدایت و رهبری می‌کرد. حجازی هم‌چنین با سلسله مراتب فرماندهی سپاه پاسداران ارتباط مستقیم داشت.
اما به گونه‌ای دیگر می‌توان روند شکل‌گیری این ارگان را اینگونه عنوان کرد که پس از مرگ خمینی ابتدا رفسنجانی دستورات ترورهای سیاسی را صادر می‌کرد. اما پس از مدتی کلیه‌ی ارگانهای اطلاعاتی و نظامی و بنیادگرایی در دفتر خامنه‌ای سازمان داده شد و خامنه‌ای فرماندهی سپاه و ارتش را خود شخصاً به‌عهده گرفت و آن‌ها را در ستاد کل نیروهای مسلح سازمان داد و جانشین فرماندهی کل قوا را که خمینی به رفسنجانی داده بود، از او پس گرفت. هم‌زمان در دفتر خامنه‌ای کمیته‌یی به نام کمیته‌ی عملیات ویژه که به اختصار، کمیتهٌ ویژه و دفتر ویژه نامیده می‌شود تکمیل شد که، ریاست آن‌را آخوند محمد حجازی عهده‌دار شد. از ماه ژوئن ۱۹۸۹ اتّخاذ تصمیم در رابطه با عملیات قتل‌های سیاسی در حیطۀ اختیارات «کمیتۀ عملیات ویژه»<ref group="پاورقی">شاهد C در حضور دادگاه میکونوس اظهار داشت که هدف از تشکیل این «کمیته» پس از مرگ خمینی این بود که فرامین قتل صادرشده توسط رهبر مذهبی با نظر مسئولین صدر حکومت هماهنگ گردد. به گفتۀ او رفسنجانی میبایست در جلسات حضور داشته باشد، در غیر اینصورت فرامین ترور در دستور کار قرار نمیگرفت: «این کمیتۀ ویژه اجرای عملیات تصویب شده را به آن عضوی از کمیته واگذار مینماید که با هدف تعیین شده عملیات ارتباطی داشته باشد و با توجه به امکاناتش مناسبترین فرد باشد. یک فرمانده تیم قابل اعتماد برای اجرای عملیات از جانب این عضو کمیته انتخاب میگردد. فرمانده تیم، رزمندهیی مجرّب، آموزشدیده و قابل است. او هم به نوبۀ خود افراد تیم ضربتی «هیت» (Hit-Team) را دستچین میکند. صدور فرمان و اتخاذ تصمیمم نهائیی در محل اجرای عملیات در حیطۀ اختیارات فرماندۀ تیم میباشد».</ref> قرار گرفت که ارگانی است سّری و فراتر از قانون. در این کمیته فقط مسئولین رده بالای جمهوری اسلامی حق شرکت و رأی دارند: ولایت فقیه، رئیس جمهوری، وزیر اطلاعات/ واواک، وزیر امورخارجه، فرمانده سپاه پاسداران. «تصمیمگیریهای اتخاذشده در «کمیتۀ عملیات ویژه» شرط انجام عملیات در خارج کشور میباشد. مشاوران امور فقهی و مشاوران امور سیاسی و شماری از مقامهای کاملاً مورد اعتماد نظام هم در این کمیته زیر عنوان مشاوران سیاسی  حضور دارند. در جلسات کمیته در صورت لزوم برخی از سرکردگان سپاه پاسداران یا وزارت اطلاعات به‌تناسب موضوع مورد بحث شرکت می‌کنند. کمیته‌ی ویژه مسئولیت از ابتدا تا انتهای انجام عملیات تروریستی و عملیات ویژه را به‌عهده دارد که یک حلقه‌ی آن به تصویب رساندن طرحهایش در شورای عالی امنیت ملی است. این کمیته، هدایت و هماهنگی و تمرکز کلیه‌ی ارگانهای اطلاعاتی و تروریستی جمهوری اسلامی (وزارت اطلاعات، نیروی قدس، اطلاعات سپاه، حفاظت اطلاعات سپاه، اطلاعات و ضداطلاعات نیروهای انتظامی) را به‌عهده دارد.  جلسات کمیته‌ی عملیات ویژه در غیاب خامنه‌ای، توسط حجازی برگزار می‌شود و وی تصمیمات کمیته را به اطلاع خامنه‌ای می‌رساند. حجازی معمولاً برای پیشبرد طرحها و برنامه‌های مورد نظرش، با سطوح مختلف وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران و سایر ارگانهای سرکوب و صدور تروریسم نظام در تماس است.  از ابتدای تأسیس این نهاد سعید امامی که معاونت امنیت را در وزارت اطلاعات عهده‌دار شده بود مستقیماً‌به حجازی گزارش کار می‌داد و فلاحیان به‌خصوص در دوره‌ی دوم ریاست جمهوری رفسنجانی، گزارشهای وزارت اطلاعات را به‌طور هم‌زمان به رفسنجانی و حجازی می‌داد.<ref group="پاورقی">آخوند محمد حجازی در ابتدا در دفتر خمینی به کار اشتغال داشت. وی به همراه ریشهری و فلاحیان و سعید امامی و پورمحمدی و حسین شریعتمداری از اولین مؤسسان  وزارت اطلاعات بود.  در دورهٌ ریشهری معاونت خارجی وزارت اطلاعات را به‌عهده داشت که محور فعالیتهایش در خارج کشور و به‌خصوص فرانسه علیه مسعود رجوی بود. در سال72 پس از استقرار مریم رجوی در پاریس، کمیتهٌ عملیات ویژه به ریاست حجازی اقدامات سیاسی و اطلاعاتی گسترده‌یی را علیه اقامت مریم رجوی در فرانسه  سازمان داد و از جمله با راه‌اندازی حرکات ایذایی علیه سفارت فرانسه، تلاش کرد این کشور را تحت فشار قرار دهد. حجازی برای مذاکره پیرامون آزادی دو قاتل دکتر کاظم رجوی از دولت فرانسه، شخصاً در رأس یک هیأت به فرانسه رفت. مجاهدین مدعی هستند طرح کشتن کشیشان و انفجار حرم امام رضا در مشهد و نسبت دادن آن به مجاهدین که از سوی وزارت اطلاعات به اجرا درآمد، متعلق به آخوند حجازی است.</ref>پورمحمدی و سعید امامی و همکارانشان اجرا کننده‌ی طرحهایی بودند که در کمیته‌ی عملیات ویژه تصویب می‌شد و حجازی به‌عنوان رئیس دفتر ویژه آن‌ها را هدایت و رهبری می‌کرد. حجازی هم‌چنین با سلسله مراتب فرماندهی سپاه پاسداران ارتباط مستقیم داشت.
خط ۲۸۶: خط ۲۸۶:


=== اطلاعات سپاه ===
=== اطلاعات سپاه ===
از همان اوایل تاسیس سپاه پاسداران، واحد اطلاعات سپاه نیز در درون سپاه پاسداران تأسیس شد و محسن رضایی که عضو شورای ۷نفره سپاه بود به فرماندهی اطلاعات آن منصوب شد. محسن رضایی به‌عنوان فرمانده‌ی اطلاعات سپاه مستقیماً در ارتباط با شخص خمینی قرار داشت و به او مستقیماً گزارش می‌داد. رضایی از همان ابتدا یک تیم ۵نفره را مأمور راه‌اندازی و بازسازی ساواک کرد، این تیم به‌سرعت کلیهٌ‌اطلاعات مربوط به‌اداره‌ی کل ساواک تهران را جمع‌آوری نمودند. او بسیاری از شکنجه‌گران و بازجویان ساواک، به‌ویژه افراد مربوط به اداره‌ی سوم (امنیت داخل) را به‌خدمت گرفت. رضایی هم‌چنین برای آموزش دادن به کادر اطلاعاتی نظام، شماری از کارشناسان اطلاعاتی و امنیتی را از سوریه به تهران آورد. آن‌ها آموزش به افراد اطلاعات سپاه را در محلی واقع در خیابان جردن، خیابان جانسپاران، پلاک۱۱۵ شروع کردند.<ref>محسن رضایی هم‌زمان به‌دستور خمینی به‌همراه چند تن دیگر از نفرات خمینی مانند محمد باقر ذوالقدر (قائم‌مقام کنونی سپاه)، بهزاد نبوی، محمد سلامتی، مصطفی تاج‌زاده و آقاجری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را درست کردند که سازمان مجاهدین خلق معتقد است برای علم کردن در برابر این سازمان بوده‌است. اکثر افراد این جناح که امروز به‌عنوان جناح دوم خرداد شناخته می‌شوند، در اطلاعات سپاه به‌همراه محسن رضایی به‌دنبال شکار مجاهدین و نیروهای انقلابی در داخل کشور و به‌دنبال صدور ترور و فرهنگ نظام به خارج از مرزهای ایران بودند. زمانی که خمینی بنابه مصالحی گفت سپاه در سیاست دخالت نکند وی رسماً اعلام کرد که از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی خارج می‌شود.</ref> پس از مدتی احمد وحیدی و سپس قاسم سلیمانی فرمانده‌ی واحد اطلاعات سپاه گردیدند. در سال۵۹ واحد نهضتهای آزادیبخش و دفتر سیاسی به سازماندهی سپاه اضافه شد. واحد نهضتهای آزادیبخش با کمک واحد اطلاعات سپاه نقش فعالی در صدور تروریسم و گسترش نظام ایفا کرد. این واحد در سال ۱۳۶۳ در واحد اطلاعات سپاه ادغام شد. اطلاعات سپاه (که بعضاً به آن اطلاعات نظامی نیز گفته می‌شد) از سال ۶۰ به بعد مستمراً ابعاد بزرگتری به خود گرفت. مجری اصلی عملیات تروریستی تا سال۱۳۶۳ همین قسمت اطلاعات سپاه پاسداران بود.
از همان اوایل تاسیس [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]]، واحد اطلاعات سپاه نیز در درون سپاه پاسداران تأسیس شد و [[محسن رضایی]] که عضو شورای ۷نفره سپاه بود به فرماندهی اطلاعات آن منصوب شد. محسن رضایی به‌عنوان فرمانده‌ی اطلاعات سپاه مستقیماً در ارتباط با شخص [[روح‌الله خمینی|خمینی]] قرار داشت و به او مستقیماً گزارش می‌داد.
 
رضایی از همان ابتدا یک تیم ۵نفره را مأمور راه‌اندازی و بازسازی ساواک کرد، این تیم به‌سرعت کلیهٌ‌اطلاعات مربوط به‌اداره‌ی کل ساواک تهران را جمع‌آوری نمودند. او بسیاری از شکنجه‌گران و بازجویان ساواک، به‌ویژه افراد مربوط به اداره‌ی سوم (امنیت داخل) را به‌خدمت گرفت. رضایی هم‌چنین برای آموزش دادن به کادر اطلاعاتی نظام، شماری از کارشناسان اطلاعاتی و امنیتی را از سوریه به تهران آورد. آن‌ها آموزش به افراد اطلاعات سپاه را در محلی واقع در خیابان جردن، خیابان جانسپاران، پلاک۱۱۵ شروع کردند.<ref>محسن رضایی هم‌زمان به‌دستور خمینی به‌همراه چند تن دیگر از نفرات خمینی مانند محمد باقر ذوالقدر (قائم‌مقام کنونی سپاه)، بهزاد نبوی، محمد سلامتی، مصطفی تاج‌زاده و آقاجری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را درست کردند که سازمان مجاهدین خلق معتقد است برای علم کردن در برابر این سازمان بوده‌است. اکثر افراد این جناح که امروز به‌عنوان جناح دوم خرداد شناخته می‌شوند، در اطلاعات سپاه به‌همراه محسن رضایی به‌دنبال شکار مجاهدین و نیروهای انقلابی در داخل کشور و به‌دنبال صدور ترور و فرهنگ نظام به خارج از مرزهای ایران بودند. زمانی که خمینی بنابه مصالحی گفت سپاه در سیاست دخالت نکند وی رسماً اعلام کرد که از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی خارج می‌شود.</ref>  
 
پس از مدتی احمد وحیدی و سپس [[قاسم سلیمانی]] فرمانده‌ی واحد اطلاعات سپاه گردیدند. در سال۵۹ واحد نهضت‌های آزادیبخش و دفتر سیاسی به سازماندهی سپاه اضافه شد. واحد نهضت‌های آزادیبخش با کمک واحد اطلاعات سپاه نقش فعالی در صدور تروریسم و گسترش نظام ایفا کرد. این واحد در سال ۱۳۶۳ در واحد اطلاعات سپاه ادغام شد. اطلاعات سپاه (که بعضاً به آن اطلاعات نظامی نیز گفته می‌شد) از سال ۶۰ به بعد مستمراً ابعاد بزرگتری به خود گرفت. مجری اصلی عملیات تروریستی تا سال۱۳۶۳ همین قسمت اطلاعات سپاه پاسداران بود.


=== واحدهای برون مرزی سپاه ===
=== واحدهای برون مرزی سپاه ===
همزمان تغییراتی در اطلاعات سپاه داده شد. بخش عمده‌ی دستگاه بازجویی و شکنجه و واحدهای عملیات شهری اطلاعات سپاه به وزارت اطلاعات منتقل شد و بخش مسئولیت سرکوب در داخل کشور تحت عنوان امنیت به وزارت اطلاعات واگذار شد و متقابلاً نقش سپاه پاسداران در جنگ و تروریسم گسترش پیدا کرد. از جمله سپاه لبنان تقویت شد و پاسدار خاکسار فرمانده آن گردید و «دفتر پشتیبانی لبنان» در ستاد مرکزی پاسداران در تهران به‌ریاست پاسدار حقانی و به‌منظور پشتیبانی و تأمین تدارکات سپاه لبنان تشکیل شد.  سپاه لبنان در طول این سالها از نفرات غیرایرانی برای گروگانگیری، هواپیماربایی، عملیات تروریستی در کشورهای اروپایی، کشورهای هم‌جوار ایران به‌ویژه ترکیه استفاده می‌کرد.<ref group="پاورقی">نمونه: در سال1364 دبیر اول سفارت اردن در ترکیه ترور شد، در سال65 علی کنت ایرانی همراه عدنان موسی سلیمانی به‌عنوان متهمین این ترور دستگیر شدند. علی کنت افشا کرد که رابطش در سفارت رژیم در آنکارا «جواد جوان» کاردار سفارت رژیم در آنکارا است. بعداز دستگیری علی کنت جواد جوان از ترکیه فرار کرد. روزنامهٌ حریت 4آذر65 نوشت «رهبر واقعی جهاد اسلامی، رئیس مجلس ایران، رفسنجانی است. علی کنت تروریست ایرانی نیز گفت رهبر جهاد اسلامی رفسنجانی است».</ref>
همزمان تغییراتی در اطلاعات سپاه داده شد. بخش عمده‌ی دستگاه بازجویی و شکنجه و واحدهای عملیات شهری اطلاعات سپاه به وزارت اطلاعات منتقل شد و بخش مسئولیت سرکوب در داخل کشور تحت عنوان امنیت به وزارت اطلاعات واگذار شد و متقابلاً نقش سپاه پاسداران در جنگ و تروریسم گسترش پیدا کرد. از جمله سپاه لبنان تقویت شد و پاسدار خاکسار فرمانده آن گردید و «دفتر پشتیبانی لبنان» در ستاد مرکزی پاسداران در تهران به‌ریاست پاسدار حقانی و به‌منظور پشتیبانی و تأمین تدارکات سپاه لبنان تشکیل شد.  سپاه لبنان در طول این سالها از نفرات غیرایرانی برای گروگان‌گیری، هواپیماربایی، عملیات تروریستی در کشورهای اروپایی، کشورهای هم‌جوار ایران به‌ویژه ترکیه استفاده می‌کرد.<ref group="پاورقی">نمونه: در سال1364 دبیر اول سفارت اردن در ترکیه ترور شد، در سال65 علی کنت ایرانی همراه عدنان موسی سلیمانی به‌عنوان متهمین این ترور دستگیر شدند. علی کنت افشا کرد که رابطش در سفارت رژیم در آنکارا «جواد جوان» کاردار سفارت رژیم در آنکارا است. بعداز دستگیری علی کنت جواد جوان از ترکیه فرار کرد. روزنامهٌ حریت 4آذر65 نوشت «رهبر واقعی جهاد اسلامی، رئیس مجلس ایران، رفسنجانی است. علی کنت تروریست ایرانی نیز گفت رهبر جهاد اسلامی رفسنجانی است».</ref>


=== قرارگاه‌های تروریستی سپاه ===
=== قرارگاه‌های تروریستی سپاه ===
معاونت اطلاعات سپاه در ساختار جدید سپاه، برای  فعالیت‌های اطلاعاتی و عملیاتی در کشورهای همجوار قرارگاه‌های زیر را به‌وجود آورد: قرارگاه رمضان: به‌منظور فعالیت‌های اطلاعاتی و تروریستی تشکیل شد. فرمانده آن ابتدا پاسدار باقر ذوالقدر (قائم مقام کنونی سپاه) و بعداز آن پاسدار جعفری صحرارودی شد. صحرارودی همان کسی است که قاسملو را سر میز مذاکره در وین به‌قتل رساند و در حال حاضر نیز سرتیپ پاسدار احمد فروزنده است. قرارگاه انصار: در شرق کشور به‌ویژه روی افغانستان و پاکستان متمرکز است. این قرارگاه با همکاری وزارت اطلاعات، به ۱۳پایگاه مجاهدین در شهرهای کویته و کراچی در۱۷تیر۱۳۶۶ با استفاده از آر.پی. جی، نارنجک و مسلسل حمله کرد و  در نتیجه سه تن از مجاهدین به‌شهادت رسیده و دست کم ۳۳نفر مجروح شدند. قرارگاه انصار از ابتدا در امور مربوط به افغانستان و پاکستان فعال بوده‌است و در حال حاضر نیز قرارگاه مرکزی آن در مشهد قرار دارد. قرارگاه بلال: این قرارگاه در تهران تشکیل شد و مسائل تروریستی را در کشورهای غیر هم‌جوار ایران دنبال می‌کرد. این قرارگاه‌ها بعدا به تحت فرماندهی نیروی قدس منتقل شدند.
معاونت اطلاعات سپاه در ساختار جدید سپاه، برای  فعالیت‌های اطلاعاتی و عملیاتی در کشورهای هم‌جوار قرارگاه‌های زیر را به‌وجود آورد:
 
'''[[قرارگاه رمضان]]''': به‌منظور فعالیت‌های اطلاعاتی و تروریستی تشکیل شد. فرمانده آن ابتدا پاسدار [[محمدباقر ذوالقدر]] و بعداز آن پاسدار محمد جعفری صحرارودی شد. (صحرارودی همان کسی است که [[عبدالرحمان قاسملو|عبدالرحمن قاسملو]] را سر میز مذاکره در وین به‌قتل رساند.) پس از وی نیز سرتیپ پاسدار احمد فروزنده به فرماندهی این قرارگاه گمارده شد.
 
'''قرارگاه انصار''': در شرق کشور به‌ویژه روی افغانستان و پاکستان متمرکز است. این قرارگاه با همکاری وزارت اطلاعات، به ۱۳پایگاه مجاهدین در شهرهای کویته و کراچی در۱۷تیر۱۳۶۶ با استفاده از آر.پی. جی، نارنجک و مسلسل حمله کرد. در نتیجه‌ی این حمله سه تن از مجاهدین کشته و دست کم ۳۳ تن مجروح شدند. قرارگاه انصار از ابتدا در امور مربوط به افغانستان و پاکستان فعال بوده‌است و قرارگاه مرکزی آن در مشهد قرار دارد.
 
'''قرارگاه بلال''': این قرارگاه در تهران تشکیل شد و مسائل تروریستی را در کشورهای غیر هم‌جوار ایران دنبال می‌کرد. این قرارگاه‌ها پس از مدتی زیر فرماندهی [[نیروی قدس سپاه پاسداران]] قرار گرفت.
 
=== [[نیروی قدس سپاه پاسداران|نیروی قدس سپاه]] ===
پس از جنگ و بحثهایی که بر سر سرنوشت سپاه بود از جمله تصمیماتی که گرفته شد اضافه کردن بخش پنجمی به سپاه به نام «[[نیروی قدس سپاه پاسداران]]» بود. ۴ بخش قبلی عبارت بودند از سه نیروی هوایی، دریایی و زمینی و نیروی چهارم «[[بسیج|نیروی مقاومت بسیج]]».
 
قدس واحدی از سپاه پاسداران است که برای اجرای عملیات ویژه سازماندهی شده‌است و دومین ستاد و مرکز تروریسم دولتی میباشد: «این واحد مسئول امنیت داخلی در بخشهای نظامی و غیرنظامی، حفاظت افراد، سرکوب قیام‌های مسلحانه (کردها، ناآرامیهای داخلی) و در خارج از مرزها مسئول حمایت از جنبش‌های اسلامی، اجرای عملیات تروریستی، تهیه‌کننده دانش تکنولوژیک برای سلاحهای ABC (اتمی، بیولوژیکی و شیمیایی) و تکنولوژی‌های پرتابی (موشک) وخرید قطعات مربوطه لازم وتهیه نمونه سلاح‌های خاص وغیره می‌باشد».<ref name=":0" />


=== نیروی قدس ===
از آن پس وظایف فعالیت‌های تروریستی و صدور بنیادگرایی به نیروی قدس منتقل شد. فرمانده اول آن پاسدار احمد وحیدی بود. احمد وحیدی برای راه‌اندازی نیروی قدس قدیمی‌ترین و مجرب‌ترین کادرهای اطلاعات سپاه و نیروی قرارگاه رمضان را جدا کرده و به نیروی قدس منتقل نمود. وی هم‌چنین کلیه قرارگاه‌هایی که در سپاه فعالیت برون‌مرزی داشتند را به نیروی قدس منتقل کرد. [[محسن رضایی]] فرمانده کل سپاه پاسداران در آن زمان در باره‌ی نیروی قدس در بدو تأسیس گفت هدف ما از ایجاد نیروی قدس تشکیل «ارتش بین‌الملل اسلامی» است. نیروی قدس نمایندگانی در سفارتخانه‌های رژیم ملایان که به حوزه‌ی مأموریتش مربوط می‌شود، مانند عراق، سودان، اتریش و آلمان و… دارد. هماهنگی بین نیروی قدس و وزارت اطلاعات در سطح فرمانده قدس با وزیر اطلاعات و معاونت اطلاعات قدس با معاونت اطلاعات خارجی وزارت اطلاعات انجام می‌شود.
پس از جنگ و بحثهایی که بر سر سرنوشت سپاه بود از جمله تصمیماتی که گرفته شد اضافه کردن بخش پنجمی به سپاه به نام «نیروی قدس» بود. ۴ بخش قبلی عبارت بودند از سه نیروی هوایی، دریایی و زمینی و نیروی چهارم «مقاومت بسیج». قدس واحدی از سپاه پاسداران است که برای اجرای عملیات ویژه سازماندهی شده‌است و دومین ستاد و مرکز تروریسم دولتی میباشد: «این واحد مسئول امنیت داخلی در بخشهای نظامی و غیرنظامی، حفاظت افراد، سرکوب قیامهای مسلحانه (کردها، ناآرامیهای داخلی) و در خارج از مرزها مسئول حمایت از جنبشهای اسلامی، اجرای عملیات تروریستی، تهیهکننده دانش تکنولوژیک برای سلاحهای ABC (اتمی، بیولوژیکی و شیمیایی) و تکنولوژیهای پرتابی (موشک) وخرید قطعات مربوطه لازم وتهیه نمونه سلاحهای خاص وغیره میباشد».<ref name=":0" /> از آن پس وظایف فعالیت‌های تروریستی و صدور بنیادگرایی به نیروی قدس منتقل شد. فرمانده اول آن پاسدار احمد وحیدی بود. احمد وحیدی برای راه‌اندازی نیروی قدس قدیمی‌ترین و مجرب‌ترین کادرهای اطلاعات سپاه و نیروی قرارگاه رمضان را جدا کرده و به نیروی قدس منتقل نمود. وی هم‌چنین کلیه قرارگاه‌هایی که در سپاه فعالیت برون‌مرزی داشتند را به نیروی قدس منتقل کرد. محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران در آن زمان در باره‌ی نیروی قدس در بدو تأسیس گفت هدف ما از ایجاد نیروی قدس تشکیل «ارتش بین‌الملل اسلامی» است. نیروی قدس نمایندگانی در سفارتخانه‌های رژیم ملایان که به حوزه‌ی مأموریتش مربوط می‌شود، مانند عراق، سودان، اتریش و آلمان و… دارد. هماهنگی بین نیروی قدس و وزارت اطلاعات در سطح فرمانده قدس با وزیر اطلاعات و معاونت اطلاعات قدس با معاونت اطلاعات خارجی وزارت اطلاعات انجام می‌شود.


==== فرماندهی نیروی قدس ====
==== فرماندهی نیروی قدس ====
خط ۳۰۱: خط ۳۱۵:


==== هدفها و مأموریتهای نیروی قدس ====
==== هدفها و مأموریتهای نیروی قدس ====
الف - تبلیغ و هدایت جریانات قشری در کشورهای مختلف و به‌خصوص کشورهای اسلامی
الف - تبلیغ و هدایت جریانات بنیادگرا و قشری در کشورهای مختلف و به‌خصوص کشورهای اسلامی


ب - جذب، آموزش و سازمان دادن و لجستیک «هواداران انقلاب اسلامی» و جنبشهای «اسلامی» و گروه‌های موسوم به حزب‌الله در خارج ایران<ref group="پاورقی">معاونت آموزش این نیرو مسئولیت آموزش سیاسی - ایدئولوژیک، نظامی و هم‌چنین سازماندهی در تیمهای ترور را به‌عهده دارد. به‌همین خاطر از ابتدای تأسیس نیروی قدس معاونت آموزش یکی از جدی‌ترین و فعالترین بخشهای این نیرو بوده‌است. معاونت آموزشی سپاه قدس علاوه بر نقاط مختلف ایران، مراکز آموزشی خود را در بسیاری از کشورهای خارجی از جمله سودان، لبنان و بوسنی راه‌اندازی کرده  است. نیروی قدس و وزارت اطلاعات در هماهنگی با وزارت خارجه ترتیباتی می‌دهند تا افراد عضوگیری شده به‌طور مخفیانه به ایران وارد و خارج شوند. بسیاری از آنها از طریق کشورهای واسط و با پاسپورتهایی که ایران در اختیار آنها قرار می‌دهد وارد ایران می‌شوند. این افراد با همین پاسپورت به کشور واسط بازمی‌گردند و از آنجا با پاسپورتهای دیگر به مقصد مورد نظر خود حرکت می‌کنند. از اواخر سال74 جمهوری اسلامی به منظور این‌که امکان آموزش تعداد بیشتری از این افراد را فراهم کند و همین‌طور از لو رفتن این نفرات در جریان رفت و آمد به ایران جلوگیری کند، به تربیت مربیانی پرداخت که بتوانند آموزشهای لازم را در مراکزی که جمهوری اسلامی در کشورهای دیگر از جمله لبنان، بوسنی و سودان راه انداخته‌است، منتقل کنند.</ref>
ب - جذب، آموزش و سازمان دادن و لجستیک «هواداران انقلاب اسلامی» و جنبشهای «اسلامی» و گروه‌های نیابتی در خارج ایران<ref group="پاورقی">معاونت آموزش این نیرو مسئولیت آموزش سیاسی - ایدئولوژیک، نظامی و هم‌چنین سازماندهی در تیمهای ترور را به‌عهده دارد. به‌همین خاطر از ابتدای تأسیس نیروی قدس معاونت آموزش یکی از جدی‌ترین و فعالترین بخشهای این نیرو بوده‌است. معاونت آموزشی سپاه قدس علاوه بر نقاط مختلف ایران، مراکز آموزشی خود را در بسیاری از کشورهای خارجی از جمله سودان، لبنان و بوسنی راه‌اندازی کرده  است. نیروی قدس و وزارت اطلاعات در هماهنگی با وزارت خارجه ترتیباتی می‌دهند تا افراد عضوگیری شده به‌طور مخفیانه به ایران وارد و خارج شوند. بسیاری از آنها از طریق کشورهای واسط و با پاسپورتهایی که ایران در اختیار آنها قرار می‌دهد وارد ایران می‌شوند. این افراد با همین پاسپورت به کشور واسط بازمی‌گردند و از آنجا با پاسپورتهای دیگر به مقصد مورد نظر خود حرکت می‌کنند. از اواخر سال74 جمهوری اسلامی به منظور این‌که امکان آموزش تعداد بیشتری از این افراد را فراهم کند و همین‌طور از لو رفتن این نفرات در جریان رفت و آمد به ایران جلوگیری کند، به تربیت مربیانی پرداخت که بتوانند آموزشهای لازم را در مراکزی که جمهوری اسلامی در کشورهای دیگر از جمله لبنان، بوسنی و سودان راه انداخته‌است، منتقل کنند.</ref>


ج- کسب اطلاعات و به‌ویژه اطلاعات نظامی و استراتژیک
ج- کسب اطلاعات و به‌ویژه اطلاعات نظامی و استراتژیک
خط ۳۷۲: خط ۳۸۶:
این معاونت دارای پایگاه‌های مرزی می‌باشد که اصلی‌ترین پایگاه‌های آن در استانهای خوزستان، کرمانشاه، ایلام، آذربایجان‌غربی و کردستان هستند.
این معاونت دارای پایگاه‌های مرزی می‌باشد که اصلی‌ترین پایگاه‌های آن در استانهای خوزستان، کرمانشاه، ایلام، آذربایجان‌غربی و کردستان هستند.


==== معاونت اطلاعات خارجی و امور نهضت‌ها ====
==== معاونت اطلاعات خارجی و امور نهضتها ====
وظیفه‌ی اعضای این معاونت جمع‌آوری اطلاعات و جاسوسی در کشورهای خارجی و هم‌چنین به‌کارگیری تروریست‌ها و مزدوران غیرایرانی است. هم‌چنین این معاونت نقش فعالی در اقدامات سیاسی و بین‌المللی علیه سازمان مجاهدین دارد. معاونت امنیت این وزارتخانه یکی از مهمترین معاونتهای آن می‌باشد که تحت عنوان امنیت داخلی به ترور در خارج می‌پردازد و ارتباط تنگاتنگ با دو معاونت فوق دارد. معاونت خارجی وزارت اطلاعات علاوه بر جاسوسی علیه دولتهای خارجی، به استخدام خارجیان و به‌کارگرفتن آن‌ها در کارهای تروریستی نیز می‌پردازد. آخوند حجازی در زمان ریشهری معاونت خارجی را برعهده داشت و تلاش نمود که برای ترور مسعود رجوی و دکتر کاظم رجوی مقامات پلیس فرانسه و سوییس را به استخدام درآورد.<ref group="پاورقی">و با استفاده از همین امکانات در موضع ریاست دفتر ویژهٌ خامنه‌ای ترور دکتر کاظم رجوی را دنبال کرد. آخوند محمد حجازی هم‌چنین در جریان مراسم دورتموند مجاهدین در سال74 مسئول طراحی ترور مریم رجوی در آلمان بود که به همین منظور همراه تقوی رئیس ادارهٌ تروریسم وزارت اطلاعات به آلمان آمده بود که با افشاگری مجاهدین خنثی گردید.</ref> سعید امامی به‌عنوان مدیر کل در اجرای این ترور با حجازی کار می‌کرد. سعید امامی سالها معاونت امنیت این وزارتخانه را به‌عهده داشت. بعد از سعید امامی هاشمی‌علوی این معاونت را عهده‌دار شده‌است.<ref group="پاورقی">وی در همایش کوثر در سال78 تصریح کرد معاونت امنیت را در5 ادارهٌ کل سازماندهی کرده‌ایم و تمام تلاش ما برای تقویت جدی مجموعهٌ ادارهٌ کل نفاق (مبارزه با مجاهدین) می‌باشد. وی در همین همایش تصریح کرد که انفجار اتوبوس مجاهدین در بغداد و موشک‌باران قرارگاه مجاهدین در خرداد 78 را این معاونت طراحی و اجرا کرده‌است.</ref>
وظیفه‌ی اعضای این معاونت جمع‌آوری اطلاعات و جاسوسی در کشورهای خارجی و هم‌چنین به‌کارگیری تروریست‌ها و مزدوران غیرایرانی است. هم‌چنین این معاونت نقش فعالی در اقدامات سیاسی و بین‌المللی علیه سازمان مجاهدین دارد. معاونت امنیت این وزارتخانه یکی از مهمترین معاونتهای آن می‌باشد که تحت عنوان امنیت داخلی به ترور در خارج می‌پردازد و ارتباط تنگاتنگ با دو معاونت فوق دارد. معاونت خارجی وزارت اطلاعات علاوه بر جاسوسی علیه دولتهای خارجی، به استخدام خارجیان و به‌کارگرفتن آن‌ها در کارهای تروریستی نیز می‌پردازد. آخوند حجازی در زمان ریشهری معاونت خارجی را برعهده داشت و تلاش نمود که برای ترور مسعود رجوی و دکتر کاظم رجوی مقامات پلیس فرانسه و سوییس را به استخدام درآورد.<ref group="پاورقی">و با استفاده از همین امکانات در موضع ریاست دفتر ویژهٌ خامنه‌ای ترور دکتر کاظم رجوی را دنبال کرد. آخوند محمد حجازی هم‌چنین در جریان مراسم دورتموند مجاهدین در سال74 مسئول طراحی ترور مریم رجوی در آلمان بود که به همین منظور همراه تقوی رئیس ادارهٌ تروریسم وزارت اطلاعات به آلمان آمده بود که با افشاگری مجاهدین خنثی گردید.</ref> سعید امامی به‌عنوان مدیر کل در اجرای این ترور با حجازی کار می‌کرد. سعید امامی سالها معاونت امنیت این وزارتخانه را به‌عهده داشت. بعد از سعید امامی هاشمی‌علوی این معاونت را عهده‌دار شده‌است.<ref group="پاورقی">وی در همایش کوثر در سال78 تصریح کرد معاونت امنیت را در5 ادارهٌ کل سازماندهی کرده‌ایم و تمام تلاش ما برای تقویت جدی مجموعهٌ ادارهٌ کل نفاق (مبارزه با مجاهدین) می‌باشد. وی در همین همایش تصریح کرد که انفجار اتوبوس مجاهدین در بغداد و موشک‌باران قرارگاه مجاهدین در خرداد 78 را این معاونت طراحی و اجرا کرده‌است.</ref>


خط ۵۵۵: خط ۵۶۹:
۱۰- طرح ترور مسعود رجوی در سوئیس
۱۰- طرح ترور مسعود رجوی در سوئیس


در بهار ۱۳۶۵ محمود رجبی که در آن زمان در ژنو بود، از طریق سوتلو مطلع شد که مسعود رجوی احتمالا‌ از طریق سوئیس به عراق خواهد رفت. این اطلاعات از طریق وزارت اطلاعات به وزارت خارجه داده شد و  سفیر وقت جمهوری اسلامی در سوئیس با ملاقات‌های متعدد خواهان این شد که در صورت مسافرت مسعود رجوی به سوئیس انترپل اقدام به دستگیری وی نماید.
در بهار ۶۵محمود رجبی که در آن زمان در ژنو بود، از طریق سوتلو مطلع شد که مسعود رجوی احتمالا‌ از طریق سوئیس به عراق خواهد رفت. این اطلاعات از طریق وزارت اطلاعات به وزارت خارجه داده شد و  سفیر وقت جمهوری اسلامی در سوئیس با ملاقاتهای متعدد خواهان این شد که در صورت مسافرت مسعود رجوی به سوئیس انترپل اقدام به دستگیری وی نماید.


هم‌زمان وزارت اطلاعات محمود رجبی را مأمور کرد تا ترور مسعود رجوی در سوئیس را طراحی کند. رجبی به تهران گزارش داده بود که در صورت مسافرت رجوی به سوئیس اجرای این طرح عملی‌تر از اجرای آن در فرانسه است. شاهد C در این زمینه می‌گوید: «محمود رجبی به‌نوعی دریافته بود که فعالیت‌های سیاسی مسعود رجوی در سوئیس جریان دارد و قرار است جریان داشته باشد. به این منظور از سوتلو خواست که در مورد مکان مسعود رجوی اطلاع کسب کند به‌خصوص که فکر می‌کرد حذف رجوی در سوئیس ساده‌تر از فرانسه است که در آن‌جا مقیم است و بیشتر هم تحت حفاظت است. سوتلو امکانات و منابعش را به‌کار گرفت تا به ایرانی‌ها اطلاعاتی در مورد آمدن مسعود رجوی به سوئیس بدهد. آن‌ها قصد داشتند که طرح ترور را در سوئیس اجرا کنند. وقتی که سوتلو به رجبی اطلاع داد که منبعی نزد پلیس سوئیس دارد، وزارت اطلاعات ارزیابی کرد که باید مستقیماً با این منبع وارد ارتباط شود. وزارت اطلاعات این منبع را به مبلغ ۱۰۰۰۰۰دلار آمریکایی از سوتلو خرید. منبع یک کارمند زن پلیس<ref>نقش جاسوس پلیس در ترور کاظم رجوی روزنامهٌ تریبیون دوژنو 17مرداد 76: «یک پلیس زن اهل ژنو همراه همسر ایرانی خود، در 30ژوئن به‌دستور کارلا دل پونته، دادستان کنفدراسیون، به‌اتهام جاسوسی دستگیر شدند. پس‌از سه‌روز بازداشت آنها آزاد شدند. .... 7سال پس‌از قتل رجوی، قاضی شاتلن به این نتیجه رسید: امکان زیادی دارد که یک شبکهٌ جاسوسی در سوئیس وجود داشته باشد. او وزارت عمومی کنفدراسیون را که تنها نهاد ذیصلاح در این امور است مطلع ساخت. سپس خانم کارلا دل پونته تحقیقات خود را آغاز کرد. در تاریخ سوم ژوییه وزارت عمومی این خبر را اعلام کرد: این ظن وجود دارد که مخالفان رژیم ایران در سوئیس مورد جاسوسی قرار گرفتند. … اکنون می‌دانیم که تنها دونفر دستگیر شده‌اند: آن پلیس زن و همسرش. این دستگیریها در بامداد 30ژوئن (9 تیر 76) در منزل این زوج صورت گرفت…» شاهدC در شهادتی که در آلمان و سوئیس داده گفت: من یقین دارم که اطلاعات بسیاری در ارتباط با جاسوسی در مورد (کاظم) رجوی از طریق این کارمند پلیس در ژنو (به رژیم) رسیده‌است.  من این اطلاعات را ابتدا از محمود رجبی به‌دست آوردم. در سال1991 زمانی که او رئیس دفتر ریاست جمهوری در فرودگاه مهرآباد تهران بود، به من گفت که اطلاعات مشروحی در رابطه با کاظم رجوی از منبع نزد پلیس سوئیس به‌دست آورده‌است. او از این منبع تحت عنوان "حاج‌خانم" نام می‌برد. هم‌چنین در دفتر شرکت سمساکالا با هادوی و کمالی صحبت داشتیم، کمالی گفت "ما رجوی را شکست دادیم". و اضافه کرد "حاج خانم" در این رابطه به‌ما کمک کرده‌است. بخصوص در رابطه با ترددات رجوی. در سال 1992 (71)، من برای دیداری به ساختمان 15 واواک رفته بودم. چون بایستی هرازگاهی خودم را به واواک معرفی می‌کردم، از این فرصت استفاده کردم برای این‌که با دوستان قدیمی‌ام در واواک در ساختمان15 درخواست صحبت کنم. وقتی که نزد دوستم رسیدم، متوجه شدم که کمالی نزد اوست از کمالی پرسیدم با ژاک سوتلو که من رابطه با او برقرار کرده بودم، چه کرده‌است؟ (ژاک سوتلو از اعضای گروه فرانسوی آکسیون دیرکت بوده که با رژیم رابطه داشته‌است). کمالی (قاتل دکتر کاظم که فرانسه او را به رژیم پس داد) پاسخ داد که یک منبع نزد پلیس فرانسه داشته، که از طریق او، ما (واواک) در ارتباط با یک منبع در پلیس سوئیس قرار گرفته‌ایم و می‌خواست نشان دهد که ما با این منبع تا به کجا رسیده‌ایم. برای اثبات حرفهایش، او از یک پرونده عکسی درآورد که از فاصلهٌ نزدیک گرفته شده بود و کاظم رجوی را در آشپزخانه منزلش نشان می‌داد در حالی که یک فنجان چای در دست داشت.  آن یک عکس رنگی بود که در آن نیمی از یک سماور نیز دیده می‌شد. این عکس را از پشت یکی از درهای آشپزخانه از بیرون ساختمان گرفته‌اند. من احساسم این بود که عکاس در بیرون ساختمان بوده، شاید در یک حیاط یا در خیابان و یا جای دیگر.  من یکبار عکسی از یک زن در دفتر سعید اسلامی (امامی)  یکی از جانشینان فلاحیان، دیدم. در این رابطه گفته شد که او منبعی در پلیس سوئیس است؛ ولی توضیح داده نشد که آن زن در کیس کاظم رجوی شرکت داشته‌است.</ref> ژنو بود که سالها در استخدام وزارت اطلاعات بود و در جریان ترور دکتر کاظم رجوی نیز نقش مهمی ایفا کرد.
هم‌زمان وزارت اطلاعات محمود رجبی را مأمور کرد تا ترور مسعود رجوی در سوئیس را طراحی کند. رجبی به تهران گزارش داده بود که در صورت مسافرت رجوی به سوئیس اجرای این طرح عملی‌تر از اجرای آن در فرانسه است. شاهدC در این زمینه می‌گوید: «محمود رجبی به‌نوعی دریافته بود که فعالیت‌های سیاسی مسعود رجوی در سوئیس جریان دارد و قرار است جریان داشته باشد. به این منظور از سوتلو خواست که در مورد مکان مسعود رجوی اطلاع کسب کند به‌خصوص که فکر می‌کرد حذف رجوی در سوئیس ساده‌تر از فرانسه است که در آن‌جا مقیم است و بیشتر هم تحت حفاظت است. سوتلو امکانات و منابعش را به‌کار گرفت تا به ایرانیها اطلاعاتی در مورد آمدن مسعود رجوی به سوئیس بدهد. آن‌ها قصد داشتند که طرح ترور را در سوئیس اجرا کنند. وقتی که سوتلو به رجبی اطلاع داد که منبعی نزد پلیس سوئیس دارد، وزارت اطلاعات ارزیابی کرد که باید مستقیماً با این منبع وارد ارتباط شود. وزارت اطلاعات این منبع را به مبلغ ۱۰۰۰۰۰دلار آمریکایی از سوتلو خرید. منبع یک کارمند زن پلیس<ref>نقش جاسوس پلیس در ترور کاظم رجوی روزنامهٌ تریبیون دوژنو 17مرداد 76: «یک پلیس زن اهل ژنو همراه همسر ایرانی خود، در 30ژوئن به‌دستور کارلا دل پونته، دادستان کنفدراسیون، به‌اتهام جاسوسی دستگیر شدند. پس‌از سه‌روز بازداشت آنها آزاد شدند. .... 7سال پس‌از قتل رجوی، قاضی شاتلن به این نتیجه رسید: امکان زیادی دارد که یک شبکهٌ جاسوسی در سوئیس وجود داشته باشد. او وزارت عمومی کنفدراسیون را که تنها نهاد ذیصلاح در این امور است مطلع ساخت. سپس خانم کارلا دل پونته تحقیقات خود را آغاز کرد. در تاریخ سوم ژوییه وزارت عمومی این خبر را اعلام کرد: این ظن وجود دارد که مخالفان رژیم ایران در سوئیس مورد جاسوسی قرار گرفتند. … اکنون می‌دانیم که تنها دونفر دستگیر شده‌اند: آن پلیس زن و همسرش. این دستگیریها در بامداد 30ژوئن (9 تیر 76) در منزل این زوج صورت گرفت…» شاهدC در شهادتی که در آلمان و سوئیس داده گفت: من یقین دارم که اطلاعات بسیاری در ارتباط با جاسوسی در مورد (کاظم) رجوی از طریق این کارمند پلیس در ژنو (به رژیم) رسیده‌است.  من این اطلاعات را ابتدا از محمود رجبی به‌دست آوردم. در سال1991 زمانی که او رئیس دفتر ریاست جمهوری در فرودگاه مهرآباد تهران بود، به من گفت که اطلاعات مشروحی در رابطه با کاظم رجوی از منبع نزد پلیس سوئیس به‌دست آورده‌است. او از این منبع تحت عنوان "حاج‌خانم" نام می‌برد. هم‌چنین در دفتر شرکت سمساکالا با هادوی و کمالی صحبت داشتیم، کمالی گفت "ما رجوی را شکست دادیم". و اضافه کرد "حاج خانم" در این رابطه به‌ما کمک کرده‌است. بخصوص در رابطه با ترددات رجوی. در سال 1992 (71)، من برای دیداری به ساختمان 15 واواک رفته بودم. چون بایستی هرازگاهی خودم را به واواک معرفی می‌کردم، از این فرصت استفاده کردم برای این‌که با دوستان قدیمی‌ام در واواک در ساختمان15 درخواست صحبت کنم. وقتی که نزد دوستم رسیدم، متوجه شدم که کمالی نزد اوست از کمالی پرسیدم با ژاک سوتلو که من رابطه با او برقرار کرده بودم، چه کرده‌است؟ (ژاک سوتلو از اعضای گروه فرانسوی آکسیون دیرکت بوده که با رژیم رابطه داشته‌است). کمالی (قاتل دکتر کاظم که فرانسه او را به رژیم پس داد) پاسخ داد که یک منبع نزد پلیس فرانسه داشته، که از طریق او، ما (واواک) در ارتباط با یک منبع در پلیس سوئیس قرار گرفته‌ایم و می‌خواست نشان دهد که ما با این منبع تا به کجا رسیده‌ایم. برای اثبات حرفهایش، او از یک پرونده عکسی درآورد که از فاصلهٌ نزدیک گرفته شده بود و کاظم رجوی را در آشپزخانه منزلش نشان می‌داد در حالی که یک فنجان چای در دست داشت.  آن یک عکس رنگی بود که در آن نیمی از یک سماور نیز دیده می‌شد. این عکس را از پشت یکی از درهای آشپزخانه از بیرون ساختمان گرفته‌اند. من احساسم این بود که عکاس در بیرون ساختمان بوده، شاید در یک حیاط یا در خیابان و یا جای دیگر.  من یکبار عکسی از یک زن در دفتر سعید اسلامی (امامی)  یکی از جانشینان فلاحیان، دیدم. در این رابطه گفته شد که او منبعی در پلیس سوئیس است؛ ولی توضیح داده نشد که آن زن در کیس کاظم رجوی شرکت داشته‌است.</ref> ژنو بود که سالها در استخدام وزارت اطلاعات بود و در جریان ترور دکتر کاظم رجوی نیز نقش مهمی ایفا کرد.


=== ترور  دکتر کاظم  رجوی ===
=== ترور  دکتر کاظم  رجوی ===
در ساعت ۱۱۰۵ روز چهار اردیبهشت ۱۳۶۹، زمانیکه دکتر کاظم رجوی برای مراجعه به بانک ازخانه خارج شده بود، دربازگشت تروریست‌ها او را بقتل رساندند.  
در ساعت ۱۱۰۵ روز چهار اردیبهشت ۱۳۶۹، زمانیکه دکتر کاظم رجوی برای مراجعه به بانک ازخانه خارج شده بود، دربازگشت تروریست‌ها او را بقتل رساندند.  


اطلاعات منتشر شده توسط شورای ملی مقاومت ایران نشان می‌دهد که خمینی فتوای قتل دکتر کاظم رجوی را در سال65 صادر کرده بود. از اوایل سال 1366 اجرای این ترور در جمهوری اسلامی استارت خورد. ابتدا اجرای این ترور در دستور کار واحد اطلاعات سپاه به ریاست پاسدار احمد وحیدی قرار داشت. اما از اواسط سال 67 به پیشنهاد ریشهری وزیر اطلاعات وقت و موافقت رفسنجانی، این مسئولیت به وزارت اطلاعات سپرده شد. کمیتهٌ امور ویژه مرکب از خامنه‌ای، رفسنجانی، ولایتی، ریشهری، فلاحیان و پاسدار محسن رضایی طرح ترور را تصویب کرد و بودجهٌ کلانی به آن اختصاص داد. وزیر اطلاعات وقت ریشهری در اسفند سال67  طی نامه‌یی 12 نفر از عناصر وزارت اطلاعات را که جهت این عملیات در نظر گرفته بود، برای تکمیل آموزش به "سرهنگ مسعود مزینی‌راد" مربی آموزشی مدرسهٌ ضدجاسوسی واقع در پادگان لویزان معرفی نمود.[[کاربر:Hossein/صفحه تمرین#cite note-38|<sup>[۳۸]</sup>]] ریشهری طی این نامه نوشته بود که: به آقایان دانش، عراقی، فاضلی، کمالی، سجادیان و… آموزش کامل بدهید! در نظر داشته باشید که این 12 تَن پس از آموزش باید به آقای عمادالدین طاهرپور 041 [[کاربر:Hossein/صفحه تمرین#cite note-39|<sup>[۳۹]</sup>]]<nowiki/>مراجعه کنند، لذا نهایت همکاری را با این افراد بکنید… در اردیبهشت ۱۳۶۸ اکیپ ویژه‌یی از عناصر ترور وزارت اطلاعات به سوئیس آمدند و مرحلهٌ اول شناسایی را انجام دادند. اما به‌دلیل مرگ خمینی در خرداد همان سال پیگیری این طرح چندی به تعویق افتاد. چند هفته پس از مرگ خمینی طرح ترور دکتر کاظم رجوی مجددا پیگیری شد.[[کاربر:Hossein/صفحه تمرین#cite note-40|<sup>[۴۰]</sup>]]
اطلاعات منتشر شده توسط شورای ملی مقاومت ایران نشان می‌دهد که خمینی فتوای قتل دکتر کاظم رجوی را در سال۶۵ صادر کرده بود. از اوایل سال۱۳۶۶ اجرای این ترور در جمهوری اسلامی استارت خورد. ابتدا اجرای این ترور در دستور کار واحد اطلاعات سپاه به ریاست پاسدار احمد وحیدی قرار داشت. اما از اواسط سال۶۷ به پیشنهاد ریشهری وزیر اطلاعات وقت و موافقت رفسنجانی، این مسئولیت به وزارت اطلاعات سپرده شد. کمیتهٌ امور ویژه مرکب از خامنه‌ای، رفسنجانی، ولایتی، ریشهری، فلاحیان و پاسدار محسن رضایی طرح ترور را تصویب کرد و بودجهٌ کلانی به آن اختصاص داد. وزیر اطلاعات وقت ریشهری در اسفند سال۶۷  طی نامه‌یی ۱۲نفر از عناصر وزارت اطلاعات را که جهت این عملیات در نظر گرفته بود، برای تکمیل آموزش به "سرهنگ مسعود مزینی‌راد" مربی آموزشی مدرسهٌ ضدجاسوسی واقع در پادگان لویزان معرفی نمود.[[کاربر:Hossein/صفحه تمرین#cite note-38|<sup>[۳۸]</sup>]] ریشهری طی این نامه نوشته بود که: به آقایان دانش، عراقی، فاضلی، کمالی، سجادیان و… آموزش کامل بدهید! در نظر داشته باشید که این ۱۲تَن پس از آموزش باید به آقای عمادالدین طاهرپور۰۴۱ [[کاربر:Hossein/صفحه تمرین#cite note-39|<sup>[۳۹]</sup>]]<nowiki/>مراجعه کنند، لذا نهایت همکاری را با این افراد بکنید… در اردیبهشت۶۸ اکیپ ویژه‌یی از عناصر ترور وزارت اطلاعات به سوئیس آمدند و مرحلهٌ اول شناسایی را انجام دادند. اما به‌دلیل مرگ خمینی در خرداد همان سال پیگیری این طرح چندی به تعویق افتاد. چند هفته پس از مرگ خمینی طرح ترور دکتر کاظم رجوی مجددا پیگیری شد.[[کاربر:Hossein/صفحه تمرین#cite note-40|<sup>[۴۰]</sup>]]
 


==== هدف از ترور دکتر کاظم رجوی ====
==== هدف از ترور دکتر کاظم رجوی ====
خط ۵۹۷: خط ۶۱۰:
طرح اول: دکتر رجوی را با تمام اعضای خانواده در خانه قتل‌عام کنند.
طرح اول: دکتر رجوی را با تمام اعضای خانواده در خانه قتل‌عام کنند.


طرح دوم: نصب بمب به خودرو دکتر رجوی. این بمب با بالارفتن سرعت ماشین (در سرعت بیش از 40 کیلومتر) منفجر می‌شد. طبق این طرح بمب یا به ترمز و یا به سوییچ ماشین وصل می‌شد.
طرح دوم: نصب بمب به خودرو دکتر رجوی. این بمب با بالارفتن سرعت ماشین (در سرعت بیش از ۴۰ کیلومتر) منفجر می‌شد. طبق این طرح بمب یا به ترمز و یا به سوییچ ماشین وصل می‌شد.


طرح سوم: ترور دکتر در حین تردد به خانه و یا از خانه.
طرح سوم: ترور دکتر در حین تردد به خانه و یا از خانه.
خط ۶۰۵: خط ۶۱۸:
پس از برگزاری جلسهٌ فوق، طرحهای اولیهٌ ترور در کمیتهٌ امور ویژه با ترکیبی از خامنه‌ای (ولی فقیه)، رفسنجانی (رئیس جمهور)، ولایتی (وزیر خارجه) و ریشهری (وزیر سابق اطلاعات) و فلاحیان (وزیر جدید اطلاعات که به‌تازگی به این سمت منصوب شده بود) و محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران مورد بررسی قرار گرفت و تصویب شد. برای اجرای این طرح  بودجهٌ کلان اختصاص یافت.
پس از برگزاری جلسهٌ فوق، طرحهای اولیهٌ ترور در کمیتهٌ امور ویژه با ترکیبی از خامنه‌ای (ولی فقیه)، رفسنجانی (رئیس جمهور)، ولایتی (وزیر خارجه) و ریشهری (وزیر سابق اطلاعات) و فلاحیان (وزیر جدید اطلاعات که به‌تازگی به این سمت منصوب شده بود) و محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران مورد بررسی قرار گرفت و تصویب شد. برای اجرای این طرح  بودجهٌ کلان اختصاص یافت.


متعاقباً در 8شهریور سال68 یک اکیپ به‌ریاست محمد مهدی آخوندزاده بسطی دیپلومات جمهوری اسلامی با پاسپورت دیپلوماتیک به‌همراه سعید همتی (یکی از قاتلین کاظم رجوی) برای بررسی عملی طرح به ژنو رفتند. براساس ارزیابی این اکیپ طرح دوم منتفی شد و قرار شد روی طرح اول و سوم کار کنند.  
متعاقباً در ۸شهریور سال۶۸ یک اکیپ به‌ریاست محمد مهدی آخوندزاده بسطی دیپلومات جمهوری اسلامی با پاسپورت دیپلوماتیک به‌همراه سعید همتی (یکی از قاتلین کاظم رجوی) برای بررسی عملی طرح به ژنو رفتند. براساس ارزیابی این اکیپ طرح دوم منتفی شد و قرار شد روی طرح اول و سوم کار کنند.  


==== اعزام تیمهای ترور ====
==== اعزام تیمهای ترور ====
پس از بازگشت اکیپ آخوندزاده بسطی تا ترور کاظم رجوی، جمعاً سه بار تیمهای ترور وزارت اطلاعات به ژنو اعزام شدند. که در دو نوبت اول ناموفق به تهران بازگشتند.
پس از بازگشت اکیپ آخوندزاده بسطی تا ترور کاظم رجوی، جمعاً سه بار تیمهای ترور وزارت اطلاعات به ژنو اعزام شدند. که در دو نوبت اول ناموفق به تهران بازگشتند.


اولین تیم ترور در 26مهر68 وارد ژنو شد. این تیم از جمله شامل یدالله صمدی، صادق بابایی، محمود سجادیان و علی کمالی بود. این تیم قصد اجرای طرح اول یعنی قتل‌عام تمام اعضای خانوادهٌ کاظم رجوی را داشت، اما این طرح با سفر کاظم رجوی به پاریس در روز 30مهر ناکام ماند و تروریستها به تهران بازگشتند.
اولین تیم ترور در ۲۶مهر۶۸ وارد ژنو شد. این تیم از جمله شامل یدالله صمدی، صادق بابایی، محمود سجادیان و علی کمالی بود. این تیم قصد اجرای طرح اول یعنی قتل‌عام تمام اعضای خانوادهٌ کاظم رجوی را داشت، اما این طرح با سفر کاظم رجوی به پاریس در روز ۳۰مهر ناکام ماند و تروریستها به تهران بازگشتند.


دومین تیم ترور 11بهمن68 وارد ژنو شدند و تا 15بهمن در ژنو بودند. این تیم از جمله شامل صمدی، بابایی، محمود سجادیان، محمدرضا جزایری و هادوی می‌شد که با پاسپورت خدمت به ژنو آمده بودند. آنها اقدام به شناسایی و ارزیابی مجدد کردند. این تیم در قدم اول به ارزیابی پرداخت که ضریب موفقیت طرح اول یا سوم کدام بیشتر است. بین اعضای این تیم اختلاف پیش آمد و دست آخر مجبور شدند قبل از این‌که عمل کنند به تهران بازگردند.
دومین تیم ترور ۱۱بهمن۶۸ وارد ژنو شدند و تا ۱۵بهمن در ژنو بودند. این تیم از جمله شامل صمدی، بابایی، محمود سجادیان، محمدرضا جزایری و هادوی می‌شد که با پاسپورت خدمت به ژنو آمده بودند. آنها اقدام به شناسایی و ارزیابی مجدد کردند. این تیم در قدم اول به ارزیابی پرداخت که ضریب موفقیت طرح اول یا سوم کدام بیشتر است. بین اعضای این تیم اختلاف پیش آمد و دست آخر مجبور شدند قبل از این‌که عمل کنند به تهران بازگردند.


سومین تیم ترور
سومین تیم ترور


روز 21فروردین1369، شش نفر از تروریستها با نامهای پاسپورتی محمد سعید رضوانی، یدالله صمدی، سعید همتی، محسن پورشفیعی، علیرضا بیانی همدانی، ناصر پورمیرزایی و سعید دانش با پرواز تهران - ژنو ایران ایر با پاسپورت خدمت وارد ژنو شدند.
روز ۲۱فروردین۱۳۶۹، شش نفر از تروریستها با نامهای پاسپورتی محمد سعید رضوانی، یدالله صمدی، سعید همتی، محسن پورشفیعی، علیرضا بیانی همدانی، ناصر پورمیرزایی و سعید دانش با پرواز تهران - ژنو ایران ایر با پاسپورت خدمت وارد ژنو شدند.


- محمدعلی هادی نجف‌آبادی سفیر ایران در امارات عربی با پاسپورت دیپلوماتیک ایرانی شماره006646، در 28فروردین69 به ژنو رفت و  در هتل انترکنتینانتال اتاق625 مستقر شد.
- محمدعلی هادی نجف‌آبادی سفیر ایران در امارات عربی با پاسپورت دیپلوماتیک ایرانی شماره۰۰۶۶۴۶، در ۲۸فروردین۶۹ به ژنو رفت و  در هتل انترکنتینانتال اتاق۶۲۵ مستقر شد.


- محمدمهدی آخوندزاده بسطی 28فروردین با پرواز ایران ایر به ژنو رفت و در همان هتل مستقر شد.
- محمدمهدی آخوندزاده بسطی ۲۸فروردین با پرواز ایران ایر به ژنو رفت و در همان هتل مستقر شد.


آخوندزاده و هادی نجف‌آبادی نظارت بر عملیات را به‌عهده داشتند و در طول اقامتشان در ارتباط مستمر با تهران بودند و چگونگی پیشرفت طرح را مرتباً با تهران در میان می‌گذاشتند و مواردی که نیاز به تصمیم‌گیری داشت با تهران مشورت می‌کردند. هادی نجف‌آبادی بعداز هر بار تماس با تهران با سیروس ناصری (نمایندهٌ وقت جمهوری اسلامی در دفتر نمایندگی سازمان ملل در ژنو) تماس می‌گرفت.
آخوندزاده و هادی نجف‌آبادی نظارت بر عملیات را به‌عهده داشتند و در طول اقامتشان در ارتباط مستمر با تهران بودند و چگونگی پیشرفت طرح را مرتباً با تهران در میان می‌گذاشتند و مواردی که نیاز به تصمیم‌گیری داشت با تهران مشورت می‌کردند. هادی نجف‌آبادی بعداز هر بار تماس با تهران با سیروس ناصری (نمایندهٌ وقت جمهوری اسلامی در دفتر نمایندگی سازمان ملل در ژنو) تماس می‌گرفت.
خط ۶۲۷: خط ۶۴۰:


==== انجام ترور ====
==== انجام ترور ====
و بالاخره در روز 4اردیبهشت1369 ساعت11و 50دقیقه کاظم رجوی در حالی که جهت کارهای بانکی از منزل خارج شده بود مورد تهاجم تروریستها واقع شده و به قتل رسید.
و بالاخره در روز ۴اردیبهشت۱۳۶۹ ساعت۱۱و ۵۰دقیقه کاظم رجوی در حالی که جهت کارهای بانکی از منزل خارج شده بود مورد تهاجم تروریستها واقع شده و به قتل رسید.


عصر همان روز آخوندزاده و هادی نجف‌آبادی و شماری دیگر از تروریستها، با پرواز ایران ایر به تهران بازگشتند. وزارت اطلاعات پس از این ترور گزارش کامل آن را به اطلاع رفسنجانی رساند.[[کاربر:Hossein/صفحه تمرین#cite note-41|<sup>[۴۱]</sup>]]
عصر همان روز آخوندزاده و هادی نجف‌آبادی و شماری دیگر از تروریستها، با پرواز ایران ایر به تهران بازگشتند. وزارت اطلاعات پس از این ترور گزارش کامل آن را به اطلاع رفسنجانی رساند.[[کاربر:Hossein/صفحه تمرین#cite note-41|<sup>[۴۱]</sup>]]


==== دستگیری دو قاتل کاظم رجوی در فرانسه و استرداد آنها به ایران ====
==== دستگیری دو قاتل کاظم رجوی در فرانسه و استرداد آنها به ایران ====
سرویسهای مخفی آلمان در تاریخ 14نوامبر92 (23آبان 71)به فرانسه اطلاع دادند که دو مأمور مخفی ایران از مرز استراسبورگ عبور کرده و وارد فرانسه  شده‌اند. آلمانیها در این اطلاعات به فرانسه گفتند نام اصلی این دو نفر محمود سجادیان و علی کمالی است که از طرف قاضی شاتلن در سوئیس در رابطه با قتل یک ایرانی مخالف تحت تعقیب هستند.
سرویسهای مخفی آلمان در تاریخ ۱۴نوامبر۹۲ (۲۳آبان ۷۱)به فرانسه اطلاع دادند که دو مأمور مخفی ایران از مرز استراسبورگ عبور کرده و وارد فرانسه  شده‌اند. آلمانیها در این اطلاعات به فرانسه گفتند نام اصلی این دو نفر محمود سجادیان و علی کمالی است که از طرف قاضی شاتلن در سوئیس در رابطه با قتل یک ایرانی مخالف تحت تعقیب هستند.


این دو نفر با هویتهایی به‌نام احمد طاهری، 32ساله با پاسپورت ایرانی به شماره3049434 و محسن شریفی اصفهانی، 37ساله با پاسپورت ایرانی به شمارهٌ 3798086 به‌وسیله یک مرسدس بنز با پلاک آلمانیHHJH2448 به فرانسه وارد شدند.
این دو نفر با هویتهایی به‌نام احمد طاهری، ۳۲ساله با پاسپورت ایرانی به شماره۳۰۴۹۴۳۴ و محسن شریفی اصفهانی، ۳۷ساله با پاسپورت ایرانی به شمارهٌ ۳۷۹۸۰۸۶ به‌وسیله یک مرسدس بنز با پلاک آلمانیHHJH2448 به فرانسه وارد شدند.


در تاریخ 15نوامبر92 (24آبان 71) فرانسه این دو نفر را دستگیر کرد. البته دستگیر شدگان در واقع 12نفر بودند. اما با دخالت علی آهنی سفیر وقت رژیم در فرانسه 10نفر از آنها آزاد شدند، ولی به درخواست شاتلن، قاضی تحقیق سوئیس برای علی کمالی (با نام پاسپورتی شریف اصفهانی) و محمود سجادیان (با نام پاسپورتی احمد طاهری)، حکم بازداشت صادر شد.[[کاربر:Hossein/صفحه تمرین#cite note-42|<sup>[۴۲]</sup>]] قاضی سوئیسی مسئول تحقیق در سال 1376رسماً «یک مقام بلندپایهٌ دولت ایران» را در پشت این عملیات تروریستی معرفی کرد. دوماه بعداز ترور، پلیس سوئیس در یک گزارش 52صفحه‌یی پیرامون این جنایت اعلام کرد: «ما عمیقاً یقین داریم که یک یا چند سرویس رسمی ایران مستقیماً در قتل آقای کاظم رجوی دست داشته‌اند»[[کاربر:Hossein/صفحه تمرین#cite note-43|<sup>[۴۳]</sup>]]
در تاریخ ۱۵نوامبر۹۲ (۲۴آبان ۷۱) فرانسه این دو نفر را دستگیر کرد. البته دستگیر شدگان در واقع ۱۲نفر بودند. اما با دخالت علی آهنی سفیر وقت رژیم در فرانسه ۱۰نفر از آنها آزاد شدند، ولی به درخواست شاتلن، قاضی تحقیق سوئیس برای علی کمالی (با نام پاسپورتی شریف اصفهانی) و محمود سجادیان (با نام پاسپورتی احمد طاهری)، حکم بازداشت صادر شد.[[کاربر:Hossein/صفحه تمرین#cite note-42|<sup>[۴۲]</sup>]] قاضی سوئیسی مسئول تحقیق در سال ۱۳۷۶رسماً «یک مقام بلندپایهٌ دولت ایران» را در پشت این عملیات تروریستی معرفی کرد. دوماه بعداز ترور، پلیس سوئیس در یک گزارش ۵۲صفحه‌یی پیرامون این جنایت اعلام کرد: «ما عمیقاً یقین داریم که یک یا چند سرویس رسمی ایران مستقیماً در قتل آقای کاظم رجوی دست داشته‌اند»[[کاربر:Hossein/صفحه تمرین#cite note-43|<sup>[۴۳]</sup>]]


==== آزادی تروریستها و پس دادن آنها به جمهوری اسلامی ====
==== آزادی تروریستها و پس دادن آنها به جمهوری اسلامی ====
شاتلن قاضی سوئیسی پروندهٌ کاظم رجوی چندین بار رسماً از فرانسه خواست تا قاتلین کاظم رجوی را برای محاکمه در سوئیس به این کشور پس دهد. اما دولت وقت فرانسه تحت‌نام «منافع ملی» از این کار سر باز زد. در آخرین روزهای سال1993 (دیماه1372) یک هیأت سه‌نفره از جمهوری اسلامی به ریاست حجازی رئیس عملیات ویژهٌ دفتر خامنه‌ای (بالاترین نفر هماهنگ‌کنندهٌ ترروها و قتلهای زنجیره‌یی)، حسین تقوی معاونت برون‌مرزی اطلاعات و علیرضا معیری مشاور سیاسی رفسنجانی (سفیر جمهوری اسلامی در فرانسه در دوره بعد) از تهران به پاریس آمدند و بعداز یک معامله در 8دیماه72 این دو تروریست را با خود به تهران بردند. در 29دسامبر (8دی)، وزارت خارجه طی یادداشتی به سوئیس اطلاع داد که به‌دلیل منافع عالی کشور فرانسه دو ایرانی به سوئیس[[کاربر:Hossein/صفحه تمرین#cite note-44|<sup>[۴۴]</sup>]]<nowiki/>مسترد نخواهند شد.
شاتلن قاضی سوئیسی پروندهٌ کاظم رجوی چندین بار رسماً از فرانسه خواست تا قاتلین کاظم رجوی را برای محاکمه در سوئیس به این کشور پس دهد. اما دولت وقت فرانسه تحت‌نام «منافع ملی» از این کار سر باز زد. در آخرین روزهای سال۱۹۹۳ (دیماه۱۳۷۲) یک هیأت سه‌نفره از جمهوری اسلامی به ریاست حجازی رئیس عملیات ویژهٌ دفتر خامنه‌ای (بالاترین نفر هماهنگ‌کنندهٌ ترروها و قتلهای زنجیره‌یی)، حسین تقوی معاونت برون‌مرزی اطلاعات و علیرضا معیری مشاور سیاسی رفسنجانی (سفیر جمهوری اسلامی در فرانسه در دوره بعد) از تهران به پاریس آمدند و بعداز یک معامله در ۸دیماه۷۲ این دو تروریست را با خود به تهران بردند. در ۲۹دسامبر (۸دی)، وزارت خارجه طی یادداشتی به سوئیس اطلاع داد که به‌دلیل منافع عالی کشور فرانسه دو ایرانی به سوئیس[[کاربر:Hossein/صفحه تمرین#cite note-44|<sup>[۴۴]</sup>]]<nowiki/>مسترد نخواهند شد.


سوئیس به این اقدام فرانسه[[کاربر:Hossein/صفحه تمرین#cite note-45|<sup>[۴۵]</sup>]]<nowiki/>اعتراض کرد و به دادگاه عالی فرانسه برای این نقض حقوق بین‌المللی شکایت کرد. دادگاه عالی فرانسه به این درخواست در 2آذر73 رسیدگی و اعلام کرد که فرانسه[[کاربر:Hossein/صفحه تمرین#cite note-46|<sup>[۴۶]</sup>]]<nowiki/>نمی‌بایست تروریستهای متهم به قتل کاظم رجوی را به ایران می‌فرستاد.[[کاربر:Hossein/صفحه تمرین#cite note-47|<sup>[۴۷]</sup>]]<nowiki/>این کار دولت فرانسه در ۲۲دسامبر سال ۱۹۹۴ توسط ‌شورای کشوری فرانسه، بالاترین محکمه قضایی اداری آن کشور هم محکوم شناخته شد. سخنگوی ‌شورای کشوری فرانسه در ارتباط با این‌ که دولت فرانسه به چه دلیل تروریست‌های رژیم خمینی را به ایران برگردانده است گفت: «دولت فرانسه هیچ توضیح دقیقی در مورد شرایط مطرح‌شده نداده است».[[کاربر:Hossein/صفحه تمرین#cite note-48|<sup>[۴۸]</sup>]]
سوئیس به این اقدام فرانسه[[کاربر:Hossein/صفحه تمرین#cite note-45|<sup>[۴۵]</sup>]]<nowiki/>اعتراض کرد و به دادگاه عالی فرانسه برای این نقض حقوق بین‌المللی شکایت کرد. دادگاه عالی فرانسه به این درخواست در ۲آذر۷۳ رسیدگی و اعلام کرد که فرانسه[[کاربر:Hossein/صفحه تمرین#cite note-46|<sup>[۴۶]</sup>]]<nowiki/>نمی‌بایست تروریستهای متهم به قتل کاظم رجوی را به ایران می‌فرستاد.[[کاربر:Hossein/صفحه تمرین#cite note-47|<sup>[۴۷]</sup>]]<nowiki/>این کار دولت فرانسه در ۲۲دسامبر سال ۱۹۹۴ توسط ‌شورای کشوری فرانسه، بالاترین محکمه قضایی اداری آن کشور هم محکوم شناخته شد. سخنگوی ‌شورای کشوری فرانسه در ارتباط با این‌ که دولت فرانسه به چه دلیل تروریست‌های رژیم خمینی را به ایران برگردانده است گفت: «دولت فرانسه هیچ توضیح دقیقی در مورد شرایط مطرح‌شده نداده است».[[کاربر:Hossein/صفحه تمرین#cite note-48|<sup>[۴۸]</sup>]]


==== بازگشایی پروندهٌ قتل کاظم رجوی ====
==== بازگشایی پروندهٌ قتل کاظم رجوی ====
روزنامهٌ لوکوریه (سوئیس) 4ژوییهٌ97: تحولات جدید در ادامه تحقیقات در قضیهٌ مرگ کاظم رجوی در کوپه انجام می‌گیرد. یک قضیهٌ جدید جاسوسی می‌تواند روابط بین سوئیس و تهران را تیره کند. وزیر امور عامهٌ سوئیس یک تحقیق برای سرویس اطلاعات سیاسی را آغاز کرد. این تصمیم به‌وسیله آخرین تحولات در تحقیق مربوط به مرگ کاظم رجوی فراهم شد. در طی تحقیقاتشان، مقامات قضایی سوئیس فقط اطلاعات دربارهٌ 13مظنون به‌ویژه دو ایرانی که به‌وسیله فرانسه در سال93 به ایران فرستاده شدند، به‌دست نیاوردند، بلکه هم‌چنین به شواهد جدیدی رسیدند که دادستان کل، کارلا دل پونته را به بازگشایی یک تحقیق برای جاسوسی واداشت.
روزنامهٌ لوکوریه (سوئیس) ۴ژوییهٌ۹۷: تحولات جدید در ادامه تحقیقات در قضیهٌ مرگ کاظم رجوی در کوپه انجام می‌گیرد. یک قضیهٌ جدید جاسوسی می‌تواند روابط بین سوئیس و تهران را تیره کند. وزیر امور عامهٌ سوئیس یک تحقیق برای سرویس اطلاعات سیاسی را آغاز کرد. این تصمیم به‌وسیله آخرین تحولات در تحقیق مربوط به مرگ کاظم رجوی فراهم شد. در طی تحقیقاتشان، مقامات قضایی سوئیس فقط اطلاعات دربارهٌ ۱۳مظنون به‌ویژه دو ایرانی که به‌وسیله فرانسه در سال۹۳ به ایران فرستاده شدند، به‌دست نیاوردند، بلکه هم‌چنین به شواهد جدیدی رسیدند که دادستان کل، کارلا دل پونته را به بازگشایی یک تحقیق برای جاسوسی واداشت.


شاتلن: ما قاتلان را می‌شناسیم و می‌دانیم در کشورشان چه مشاغلی دارند
شاتلن: ما قاتلان را می‌شناسیم و می‌دانیم در کشورشان چه مشاغلی دارند


خبرگزاری آسوشیتدپرس 11ژوئن97: رولان شاتلن در مورد قاتلان گفت "ما آنها را می‌شناسیم و می‌دانیم چه شغل‌هایی در کشور خود دارند". پاسپورتهای قاتلان جعلی بوده‌اند و "ما می‌دانیم از کجا آمده‌اند".
خبرگزاری آسوشیتدپرس ۱۱ژوئن۹۷: رولان شاتلن در مورد قاتلان گفت "ما آنها را می‌شناسیم و می‌دانیم چه شغل‌هایی در کشور خود دارند". پاسپورتهای قاتلان جعلی بوده‌اند و "ما می‌دانیم از کجا آمده‌اند".


شاتلن: قاتلان، امروز مقام بالایی در حکومت ایران دارند
شاتلن: قاتلان، امروز مقام بالایی در حکومت ایران دارند


خبرگزاری سوئیس 12ژوئن97:قاضی شاتلن کاملاً قانع شده است که دستور برای کشتن کاظم رجوی از تهران آمده است.  طبق گفتهٌ شاتلن هر دو نفری که توسط سوئیس مورد تعقیب قرار دارند و از فرانسه به ایران تحویل داده شدند به‌عنوان مظنونین اصلی بودند که امروز مقام بالایی در حکومت ایران دارند.
خبرگزاری سوئیس ۱۲ژوئن۹۷:قاضی شاتلن کاملاً قانع شده است که دستور برای کشتن کاظم رجوی از تهران آمده است.  طبق گفتهٌ شاتلن هر دو نفری که توسط سوئیس مورد تعقیب قرار دارند و از فرانسه به ایران تحویل داده شدند به‌عنوان مظنونین اصلی بودند که امروز مقام بالایی در حکومت ایران دارند.


شاتلن:دستور قتل کاظم رجوی از یک وزارتخانه آمده است
شاتلن:دستور قتل کاظم رجوی از یک وزارتخانه آمده است


روزنامهٌ 24ساعت 13ژوئن97: رولان شاتلن قاضی تحقیق گفت: با کمک اطلاعاتی که ما توانستیم در آلمان به‌دست بیاوریم دقیقاً می‌دانیم که اعضای کماندویی که رجوی را کشته است، چه کسانی بوده‌اند. هم‌چنین می‌دانیم نقشی که هرکدام داشته‌اند چه بوده است. علاوه بر این ما عکسهای آنها را در اختیار داریم. اغلب این 13مظنون که در تحقیق ما زیر سئوال قرار گرفته‌اند، تحت اسامی مستعار عمل می‌کرده‌اند. ازاین به بعد ما اسامی جدید آنها را در ایران می‌دانیم و می‌دانیم که در کدام سرویس کار می‌کنند.
روزنامهٌ ۲۴ساعت ۱۳ژوئن۹۷: رولان شاتلن قاضی تحقیق گفت: با کمک اطلاعاتی که ما توانستیم در آلمان به‌دست بیاوریم دقیقاً می‌دانیم که اعضای کماندویی که رجوی را کشته است، چه کسانی بوده‌اند. هم‌چنین می‌دانیم نقشی که هرکدام داشته‌اند چه بوده است. علاوه بر این ما عکسهای آنها را در اختیار داریم. اغلب این ۱۳مظنون که در تحقیق ما زیر سئوال قرار گرفته‌اند، تحت اسامی مستعار عمل می‌کرده‌اند. ازاین به بعد ما اسامی جدید آنها را در ایران می‌دانیم و می‌دانیم که در کدام سرویس کار می‌کنند.


==== قاتلان کاظم رجوی ، عاملان قتلهای زنجیره‌یی سیاسی ====
==== قاتلان کاظم رجوی ، عاملان قتلهای زنجیره‌یی سیاسی ====
بسیاری از قاتلان کاظم رجوی همانها بودند که در سالهای بعد در جریان قتلهای زنجیره‌یی دست داشتند. سعید امامی در زمان ریشهری در معاونت خارجی وزارت اطلاعات با حجازی کار می‌کرد و چنان‌که شاهدC می‌گوید گزارشهای «حاج خانم» یعنی همان جاسوس سوئیسی به‌دست او می‌رسید و طرح ترور دکتر کاظم را دنبال می‌کرد. در زمان فلاحیان هم در معاونت امنیت، هم‌چنان ترورهای خارج را و به‌طور مشخص طرح ترور دکتر را  هدایت می‌کرد.
بسیاری از قاتلان کاظم رجوی همانها بودند که در سالهای بعد در جریان قتلهای زنجیره‌یی دست داشتند. سعید امامی در زمان ریشهری در معاونت خارجی وزارت اطلاعات با حجازی کار می‌کرد و چنان‌که شاهدC می‌گوید گزارشهای «حاج خانم» یعنی همان جاسوس سوئیسی به‌دست او می‌رسید و طرح ترور دکتر کاظم را دنبال می‌کرد. در زمان فلاحیان هم در معاونت امنیت، هم‌چنان ترورهای خارج را و به‌طور مشخص طرح ترور دکتر را  هدایت می‌کرد.


کورش فولادی نمایندهٌ خرم‌آباد در مجلس پنجم ایران (همان تروریستی که در انگلیس در انفجاربمب دستگیر شد و زندانی بود) از جناح دوم خردادیها (اصلاح‌طلبان امروزی) در تاریخ7تیر 78 به‌دنبال خودکشی سعید امامی گفته بود: «… این‌که می‌گویند آرسنیک خورده و خودکشی کرده واقعی نیست… یک آدم مهمی که حتی در توالت هم او را زیر نظر دارند چگونه این‌کار را کرده است؟ حالا باید تکلیف این روشن بشود که چطوری شده؟ آدمی است که این‌همه قتل کرده. این کسی است که مسئول کشتن کاظم رجوی بوده است. چطوری شده که خود کشی کند؟»
کورش فولادی نمایندهٌ خرم‌آباد در مجلس پنجم ایران (همان تروریستی که در انگلیس در انفجاربمب دستگیر شد و زندانی بود) از جناح دوم خردادیها (اصلاح‌طلبان امروزی) در تاریخ۷تیر ۷۸ به‌دنبال خودکشی سعید امامی گفته بود: «… این‌که می‌گویند آرسنیک خورده و خودکشی کرده واقعی نیست… یک آدم مهمی که حتی در توالت هم او را زیر نظر دارند چگونه این‌کار را کرده است؟ حالا باید تکلیف این روشن بشود که چطوری شده؟ آدمی است که این‌همه قتل کرده. این کسی است که مسئول کشتن کاظم رجوی بوده است. چطوری شده که خود کشی کند؟»


در میان قاتلان کاظم رجوی، محمود رجبی در جریان قتلهای زنجیره‌یی تحت نام محمدی دستگیر شد ولی به‌علت اطلاعاتش از ترورهای رژیم در خارج و امکانات جاسوسی رژیم سریعاً او را آزاد کردند.
در میان قاتلان کاظم رجوی، محمود رجبی در جریان قتلهای زنجیره‌یی تحت نام محمدی دستگیر شد ولی به‌علت اطلاعاتش از ترورهای رژیم در خارج و امکانات جاسوسی رژیم سریعاً او را آزاد کردند.
خط ۶۶۷: خط ۶۸۰:
سعید رضوانی از قاتلین کاظم رجوی نیز جزو دستگیر شدگان قتلهای زنجیره‌یی است که او را هم سریعاً آزاد کردند.
سعید رضوانی از قاتلین کاظم رجوی نیز جزو دستگیر شدگان قتلهای زنجیره‌یی است که او را هم سریعاً آزاد کردند.


یدالله صمدی که از فعالان ترور کاظم رجوی است نیز جزو قاتلین قتلهای زنجیره‌یی و در ارتباط نزدیک با سعید امامی است که در بهمن78 برای فرار از دستگیری مدتی به مسکو رفته بود.
یدالله صمدی که از فعالان ترور کاظم رجوی است نیز جزو قاتلین قتلهای زنجیره‌یی و در ارتباط نزدیک با سعید امامی است که در بهمن۷۸ برای فرار از دستگیری مدتی به مسکو رفته بود.


=== ترور محمدحسین نقدی  ===
=== ترور محمدحسین نقدی  ===
خط ۸۸۴: خط ۸۹۷:
این اطلاعات می‌افزاید توجیه تروریست‌ها در طبقه‌ی هفتم آپارتمان شماره‌ی ۲۵۹ در ساختمان ده‌طبقه‌یی در میدان آزادی تهران صورت گرفت. دیدارهای هماهنگی با تروریست‌ها برای اجرای عملیات در ایلام در چند هتل و از جمله هتل کربلا و دالاهو صورت گرفته بود.
این اطلاعات می‌افزاید توجیه تروریست‌ها در طبقه‌ی هفتم آپارتمان شماره‌ی ۲۵۹ در ساختمان ده‌طبقه‌یی در میدان آزادی تهران صورت گرفت. دیدارهای هماهنگی با تروریست‌ها برای اجرای عملیات در ایلام در چند هتل و از جمله هتل کربلا و دالاهو صورت گرفته بود.


=== ترورهای جمهوری اسلامی در ترکیه ===
=== ترورهای ===
 
=== جمهوری اسلامی در ترکیه ===
در طول دو دهه‌ی ۶۰ و ۷۰ جمهوری اسلامی، ترکیه را به‌عنوان یکی از اصلیترین مراکز تروریسم خود، تبدیل کرد. ترور مخالفان ایرانی، ترور دیپلوماتهای خارجی و روشنفکران ترک، آدم‌ربایی و شکنجه‌ی قربانیان در خاک ترکیه و انفجار و بمبگذاری، بخشی از این تروریسم در ترکیه است. علاوه بر این جمهوری اسلامی از ترکیه به‌عنوان سرپل تروریسم خود در کشورهای دیگر استفاده می‌کند. دستگاه‌های گسترده‌ی فرهنگی – سیاسی در ترکیه به عضوگیریهای محلی و اعزام آن‌ها به پادگانهای مراکز آموزش تروریستی در ایران و سازمان دادن آن‌ها برای عملیات تروریستی مبادرت می‌کنند. واحد اطلاعات سپاه پاسداران، نیروی قدس، وزارت اطلاعات، وزارت خارجه و سفارتخانه و کنسولگریهای رژیم در آنکارا و استانبول و وزارت کشور جمهوری اسلامی به‌صورت موازی یا هماهنگ و مکمل یکدیگر در این اقدامات تروریستی در ترکیه طی این دو دهه‌ی شرکت داشتند. یکی از وظایف اصلی اداره‌ی کل وزارت اطلاعات آذربایجان غربی در ارومیه، و ادارات تابعه‌ی آن در شهرهای این استان بویژه خوی و سلماس، سازمان دادن فعالیت‌های تروریستی رژیم در ترکیه است.
در طول دو دهه‌ی ۶۰ و ۷۰ جمهوری اسلامی، ترکیه را به‌عنوان یکی از اصلیترین مراکز تروریسم خود، تبدیل کرد. ترور مخالفان ایرانی، ترور دیپلوماتهای خارجی و روشنفکران ترک، آدم‌ربایی و شکنجه‌ی قربانیان در خاک ترکیه و انفجار و بمبگذاری، بخشی از این تروریسم در ترکیه است. علاوه بر این جمهوری اسلامی از ترکیه به‌عنوان سرپل تروریسم خود در کشورهای دیگر استفاده می‌کند. دستگاه‌های گسترده‌ی فرهنگی – سیاسی در ترکیه به عضوگیریهای محلی و اعزام آن‌ها به پادگانهای مراکز آموزش تروریستی در ایران و سازمان دادن آن‌ها برای عملیات تروریستی مبادرت می‌کنند. واحد اطلاعات سپاه پاسداران، نیروی قدس، وزارت اطلاعات، وزارت خارجه و سفارتخانه و کنسولگریهای رژیم در آنکارا و استانبول و وزارت کشور جمهوری اسلامی به‌صورت موازی یا هماهنگ و مکمل یکدیگر در این اقدامات تروریستی در ترکیه طی این دو دهه‌ی شرکت داشتند. یکی از وظایف اصلی اداره‌ی کل وزارت اطلاعات آذربایجان غربی در ارومیه، و ادارات تابعه‌ی آن در شهرهای این استان بویژه خوی و سلماس، سازمان دادن فعالیت‌های تروریستی رژیم در ترکیه است.


خط ۱٬۰۹۵: خط ۱٬۱۱۰:
[[سازمان مجاهدین خلق ایران]] می‌گوید که «پس از مورد گرجی و قطع روابط دیپلماتیک بین فرانسه و ایران، فعالیت‌های تروریستی رژیم خمینی در اروپا از اتریش هماهنگ می‌گردید».<ref name=":2">«سوء قصد وین ـ شبکۀ تروریستها رژیم خمینی چگونه عمل می‌کند؟» دفتر مطبوعاتی سازمان مجاهدین خلق ایران در کلن/آلمان. جولای1.</ref> نتیجۀ تحقیقات نویسنده آلمانی به نام هلموت دیتل (Helmut Dietl), که سالها در بارۀ تروریسم بینالمللی پژوهش کرده‌است، با نظر مجاهدین خلق یکسان است: «چون شبکه زیرزمینی ترور در چنین آتمسفری فقط مشروط می‌تواند ادامۀ حیات دهد، ایرانیها ترجیح دادند که از سال ۱۹۸۷ ستاد عملیات تروریستی خود را به وین انتقال دهند. اتریشیها هم برای آن‌ها مانعی ایجاد نکردند، همانطوریکه آن‌ها در زمانهای قبل برای سایر گروه‌های ترور ممانعتی ایجاد نکرده بودند».<ref>Wilhelm Dietl: Iran Terrornetz in Österreich in: Terrorusmus-Informationsdienst Nr. 10. Oktober 1989, S. 4</ref><ref group="پاورقی">این نویسنده آلمانی تحقیقاتی دقیق در رابطه با شبکه ترور حکومت ایران در اتریش انجام داده‌است. او برای نیمه دوم سالهای دهه 80 در رابطه با فعالیتهای تروریستی جمهوری اسلامی چنین نتیجهگیری می‌کند: «مأمورین فعال و مسلح در سومین ساختمان در نزدیک سفارت ایران زندگی می‌کنند. تعداد افراد مسلح در این محل هرگز پایینتر از 30 تن نبوده‌است. حداکثر آنها به 50 تن بالغ می‌شد. تعدادی از این افراد کارمندان سفارت می‌باشند. گزارش دیتل به اسامی 12 عضو دائمی تیم ترور اشاره دارد و نقش آنها را تشریح می‌کند. در رأس این تیم ِ ترور، کاردار سفارت قراردارد. این تیم 12 نفر بیشتر اوقات هفته را مشغول آموزش به افراد جدیدی هستند که یا از ایران یا ترکیه یا از کشوهای عربی به جمع آنها می‌پیوندند. در این ساختمان دو سالن بزرگ وجود دارد که برای اقامت و تمرین در نظر گرفته شده‌است. تمام سلاحها (کلاشینکف AK-46، تفنگ و سلاحهای دیگر) در زیر زمین انبار می‌شوند».</ref>
[[سازمان مجاهدین خلق ایران]] می‌گوید که «پس از مورد گرجی و قطع روابط دیپلماتیک بین فرانسه و ایران، فعالیت‌های تروریستی رژیم خمینی در اروپا از اتریش هماهنگ می‌گردید».<ref name=":2">«سوء قصد وین ـ شبکۀ تروریستها رژیم خمینی چگونه عمل می‌کند؟» دفتر مطبوعاتی سازمان مجاهدین خلق ایران در کلن/آلمان. جولای1.</ref> نتیجۀ تحقیقات نویسنده آلمانی به نام هلموت دیتل (Helmut Dietl), که سالها در بارۀ تروریسم بینالمللی پژوهش کرده‌است، با نظر مجاهدین خلق یکسان است: «چون شبکه زیرزمینی ترور در چنین آتمسفری فقط مشروط می‌تواند ادامۀ حیات دهد، ایرانیها ترجیح دادند که از سال ۱۹۸۷ ستاد عملیات تروریستی خود را به وین انتقال دهند. اتریشیها هم برای آن‌ها مانعی ایجاد نکردند، همانطوریکه آن‌ها در زمانهای قبل برای سایر گروه‌های ترور ممانعتی ایجاد نکرده بودند».<ref>Wilhelm Dietl: Iran Terrornetz in Österreich in: Terrorusmus-Informationsdienst Nr. 10. Oktober 1989, S. 4</ref><ref group="پاورقی">این نویسنده آلمانی تحقیقاتی دقیق در رابطه با شبکه ترور حکومت ایران در اتریش انجام داده‌است. او برای نیمه دوم سالهای دهه 80 در رابطه با فعالیتهای تروریستی جمهوری اسلامی چنین نتیجهگیری می‌کند: «مأمورین فعال و مسلح در سومین ساختمان در نزدیک سفارت ایران زندگی می‌کنند. تعداد افراد مسلح در این محل هرگز پایینتر از 30 تن نبوده‌است. حداکثر آنها به 50 تن بالغ می‌شد. تعدادی از این افراد کارمندان سفارت می‌باشند. گزارش دیتل به اسامی 12 عضو دائمی تیم ترور اشاره دارد و نقش آنها را تشریح می‌کند. در رأس این تیم ِ ترور، کاردار سفارت قراردارد. این تیم 12 نفر بیشتر اوقات هفته را مشغول آموزش به افراد جدیدی هستند که یا از ایران یا ترکیه یا از کشوهای عربی به جمع آنها می‌پیوندند. در این ساختمان دو سالن بزرگ وجود دارد که برای اقامت و تمرین در نظر گرفته شده‌است. تمام سلاحها (کلاشینکف AK-46، تفنگ و سلاحهای دیگر) در زیر زمین انبار می‌شوند».</ref>


==== ترور عبدالرحمان قاسملو دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران ====
==== ترور عبدالرحمان قاسلملو دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران ====
در کتاب تاریخ مدرن کردها آمده‌است خمینی فتوای خود را در رابطه با او صادر کرده بود. برای او قاسملو یک فرد «طاغی» وحزب او «حزب شیطان» بود.<ref group="پاورقی">قاسملو به خود مختاری در چهارچوب ایران اعتقاد داشت. روزنامه لوموند در 6 مارس 1979 [به نقل از او] نوشت: «آنانی که شعار جدایی طلبی را طرح میکنند واپسگرا میباشند. کردهای چپگرا خواستار خودمختاری سازنده هستند». اما برای خمینی بین خودمختاری و جداییطلبی هیچ تفاوتی وجود نداشت. او فتوای خود را صادر کرده بود. برای او قاسملو یک فرد «طاغی» وحزب او «حزب شیطان» بود. (پ David McDowell: A Modern History of the Kurds. 1, S. 272..)</ref> حکم مرگ عبدالرحمان قاسملو یکی از آخرین فرمانهایی است که آیت الله خمینی شخصأ آن را امضاء نموده‌است. در روز ۳ ژوئن ۱۹۸۹ خمینی می‌میرد. کمیته عملیات ویژه<ref>اولین هدف عملیات «کمیته ویژه» ترور رهبری حزب دمکرات کردستان ایران بود. دادگاه برلین در رأی صادره در خاتمۀ پروندۀ میکونوس، فرمان ترور دولتی را چنین توضیح می‌دهد: «به منظور خفه کردن صدای قاسملو، رهبری سیاسی ایران تصمیم می‌گیرد که با رهبری حزب دمکرات کردستان ایران نه فقط با تکیه بر ابزار سیاسی مبارزه کند، بلکه او را از بین ببرد. ترور دبیر کل اسبق حزب دمکرات، دکتر عبدالرحمان قاسملو، و دو نفر از دستیارانش در 13 ژوییه 1989 در شهر وین نتیجه بلافصل این تصمیم بوده‌است. سرنخ قرمزی که وقایع وین و برلین را به یکدیگر گره می‌زند به وضوح قابل رؤیت می‌باشد». دفتر دادگاه برلین: حکم دادگاه در پروندۀ میکونوس. گزارش شماره 97/38 به خبرگزاریها به مورخۀ 10 آپریل 1.</ref> اجرای فرامین وی را در دستور کار قرار می‌دهد.<ref group="پاورقی">«شاهد C» در دادگاه میکونوس چنین اظهار داشت: «سلول اطلاعاتی پاسداران خبر داد که قاسملو بعنوان سخنگوی حزب دمکرات کردستان ایران میخواهد مذاکراتی را به منظور آرامکردن جو سیاسی انجام دهد. این مذاکرات میتوانند به عنوان یک فاکتور جدی سیاسی مطرح گردند. به همین دلیل او میبایست در فاز اولیه چنین فعالیتهایی از سر راه برداشته شود». نامه وزیر دادگستری، نیکلاس میشا لک، به خانم مادلینا پترو ویچ در 8 جولای1. [مترجم: اظهارات «شاهد سین» منعکس در پرودندۀ «دادگاه میکونوس».</ref> تصمیم‌گیری برای ترور او توسط کمیته‌یی اتخاذ شد که اعضای آن عبارت بودند از :رئیس جمهور علی اکبر هاشمی رفسنجانی، رهبر مذهبی علی خامنهای، وزیر اطلاعات علی فلاحیان، وزیر سپاه شمخانی و وزیر امور خارجه علی اکبر ولایتی. اجرای عملیات به تیم ضربتی «هیت» (Hit-Team) واگذار شد که از ایران برای اجرای عملیات به وین اعزام شد. این تیم در شمار زبدهترین و پیچیدهترین تیمهای ترور محسوب میشد که تا کنون برای انجام عملیات برونمرزی مأموریت یافته بود. از طرف کمیته امنیت سه نفر برای این منظور انتخاب میگردند. مرکز فرماندهی در قرارگاه رمضان پادگان پانزدهم سپاه پاسداران مستقر بود.<ref>این یکی از 16 پادگانی است که مستقیماً زیر نظر رفسنجانی اداره میشد و دارای سه وظیفۀ محوری است: انجام عملیات علیه عراق، سرکوب کردهای ایرانی و اجرای عملیات تروریستی در خارج از کشور. قرارگاه رمضان در شهر کرمانشاه و در حاشیه منطقه کردنشین مسقر است. محمود جعفری صحرارودی به عنوان فرد مورد اطمینان رئیس جمهور رفسنجانی فرماندهی این قراگاه را بهعهده داشت. این شخص در کردستان بسرعت مراحل ترقی را طی نمود: در سال (1365) 1986 او فرمانده طرح وعملیات پادگان شماره 15 پاسداران بود، سال (1366) 1987 فرمانده سپاه پاسداران وی را به فرماندهی قرارگاه فتح درمنطقه سقز منصوب گردانید، در سال (1367) 1988 به ستاد فرماندهی پادگان شماره 15 پاسداران در کرمانشاه منتقل گردید. قرارگاه «فتح» مسئول کنترل فعالیتهای کردها در خارج از مرزهای ایران میباشد. دفتر سازمان مجاهدین خلق ایران در آلمان. «توضیحات پیرامون قتل قاسملو» تاریخ 16 جولای 1 (25 تیر 1368)</ref>صحراردوی با نام مستعار«رحیمی» با گروه‌های کرد در ارتباط میباشد. مأموریت ‌ی مستتر صحراردوی در عملیات وین «رئیس هیاٌت اعزامی ایران» بوده‌است. برای او پاسپورت دیپلماتیک تهیه میگردد و مستقیماً زیر نظر رفسنجانی انجام وظیفه مینماید. امیر منصور بزرگیان اصل به عنوان مأمور رابط، پل ارتباطی بین وزارت امنییت در تهران و قرارگاه «رمضان» میباشد. او تحت عنوان محافظ شخصی به وین وارد میشود. وظایف محوله به حاجی مصطفوی آجوادی، قائم مقام مدیر عامل سپاه پاسداران<ref>او که تحت نام «حاج آقا» معروف است، در زمرۀ «مسئولین بخش حفاظت ِ وزارت خارجه محسوب میشد و با تأسیس وزارت سپاه پاسداران در سال (1363) 1984 به سِمَت قائم مقام مدیر عامل ادارۀ «روابط برون مرزی» این وزراتخانه منصوب گردید».</ref> شامل معاملات اسلحه تا سازماندهی عملیات ترور میباشد. این ترور در پوش پذیرش مذاکره با قاسملو که از طریق طالبانی به جمهوری اسلامی پیام داده بود حاضر به مذاکره با حکومت تهران برای کنار گذاشتن مبارزه مسلحانه است صورت می‌گیرد. در مذاکرات دور اول طالبانی هم حضور داشت و او را معاون وی نوشیروان امین همراهی می‌کند. ملاقات بدون نتیجه به پایان می‌رسد. ایرانیها سعی می‌کنند طالبانی را از روند مذاکراتی که ساخته و پرداختۀ او بود خارج نمایند. دلایل آن‌ها هم به اعتقاد «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش» (EBT) کاملاً روشن است: «طرف ایرانی نمی‌تواند این ریسک را بپذیرد که چنین شاهدی در عملیات ترور حضور داشته باشد. از طرفی هم ایرانیها نمی‌توانستند او [طالبانی] را به عنوان متحد خود که امکان داشت شاهدی پردرد سر شود از سر راه حذف نمایند. از طرفی دیگر آن‌ها مجبور می‌شدند او را هم به عنوان دوست نزدیک دکتر قاسملو از سر راه بردارند».<ref>«سوء قصد در 13 جولای1989 در وین»، گزارش EBT، «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». اکتبر 1990، ص. 46</ref> در ۱۹ ژانویه ۱۹۸۹ دومین دور مذاکرات در خیابان Harmonieggasse وین شروع می‌شود. قاسملو به تنهایی حضور پیدا می‌کند، ولی صحرارودی و آجوادی حالا یک مأمور حفاظتی را نیز با خود همراه آورده بودند: امیر منصور بزرگیان اصل. حالا تیم ترور جولای Hit-Team)) تکمیل شده بود. مذاکرات یکبار دیگر در روز ۱۳ ژولای ساعت ۱۵:۳۰ شروع می‌شود. جعفری صحرارودی، مصطفی آجوادی و امیر منصور بزرگیان به محل مذاکره می‌آیند. فاضل رسول<ref>نماینده حزب دمکرات در وین که از سالها پیش مقیم اتریش بوده و میزبانی و هماهنگی این مذاکرات را بر عهده داشته‌است. او در جریان همین ترور به قتل می‌رسد.</ref> از طریق آیفون درب ورودی منزل را برای قاسملو و قادری باز می‌کند. عبدالرحمان قاسملو و عبدالله قادری بدون هیچگونه حفاظ امنیتی به محل مذاکرات واقع در خیابان Like Bahngasse وارد می‌شوند:  بدون محافظین پلیس، بدون محافظین شخصی و بدون حمل سلاح. قاسملو احساس امنیت می‌کند. فاضل رسول هم مسلح نیست. آن‌ها هر دو سلاح کمریشان را در منزل گذاشته بودند. صحرارودی و آجوادی مذاکرات را شروع می‌کنند. بزرگیان به عنوان محافظ در راهرو ایستاده‌است. دور دوم مذاکرات آغاز و صحبتها روی نوار ضبط می‌شود. رفتار هیات ایرانی مشکوک است و گویا منتظر چیزی هستند. آن‌ها به‌جدّ وارد روند گفتگو نمی‌شوند.<ref>«بخش انتهایی صحبتهای ضبط  شده بر روی نوار نشانگر آن است که دکتر فاضل رسول و دکتر قاسملو تلاش مییکنند که مذاکرات 14 جولای 1989 را از ساعت 18:00 به جریان اندازند، ولی ایرانیها تمایل قابل توجهی در این زمینه نشان نمی‌دهند».</ref> بعد از آن صدای شلیک گلوله از دو اسلحه کمری شنیده می‌شود. قاسملو از پیشانی، گیجگاه و گردن مورد اصابت قرار می‌گیرد. به رسول سه بار در سر و دو بار به گردن شلیک می‌شود. هر دو در دم جان می‌سپارند. عبدالله قادری ظاهراً مقاومت می‌کند ولی او هم مورد اصابت قرار می‌گیرد. گزارش پزشکی قانونی چنین است: «گلوله‌های داخل بدن: یک گلوله در پشت گردن و یک گلوله در پشت ناحیۀ چپ، یک گلولۀ دیگر در پشت؛ از ۵ گلوله عبور کرده دیگر: یکی در جمجمه، یکی در گردن، یکی در پشت، یکی در شانه چپ، یکی به انگشت سبّابه راست اصابت نموده‌اند».<ref>گزارش در رابطه با سوء قصد .Linke Bahngasse, EBT «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». 2/3 سپتامبر 1، ص. 34.</ref> آدمکشان میخواستنند کاملاً مطمئن گردند. «در خاتمه هر سه کرد تیر خلاص دریافت می‌کنند».<ref>«سوء قصد در 13 جولای1 در وین»، گزارش EBT، «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». اکتبر 1، ص. 176.</ref> در دهانۀ صدا خفه‌کن یکی از اسلحه‌ها پوست و استخوان یکی از مقتولین چسبیده بود؛ پلیس از آن با واژۀ «اعدام» یاد می‌کند. به گفته کارشناسان ترور صحرارودی، بزرگیان و آجوادی قرار را خیلی خوب طرحریزی کرده بودند. در هتل چمدانها آماده و بسته‌بندی بودند. بهای بلیت به مقصد تهران هم پرداخت شده بود؛ ولی صحرارودی یک بدشانسی می‌آورد. یک گلوله کمانه کرده و به او اصابت می‌کند. پزشک قانونی چنین توضیح می‌دهد: «گلوله به قسمت بالای بازوی راست اصابت کرده و از ناحیه شانه خارج شده‌است و سرانجام از گردن وارد فضای داخلی دهان شده‌است. پوکه گلوله را جعفری از دهان بیرون انداخته و یا احتمالاً آن را قورت داده‌است».<ref>گزارش دفتر پلیس دولتی، 26 جولای1989</ref> صحرارودی برای دومین بار هم بد شانسی آورد. یک کارگر فصلی حمل و نقل زباله شهرداری وین به نام گئورگ ساموئل در ساعت ۲۲:۳۰ یک جعبه پلاستیکی را پیدا می‌کند. او به داخل کیسه پلاستیکی نگاه کرده متوجه می‌شود که درکنار اشیای دیگر یک اسلحه هم قرار دارد. این کارگر یک اسلحه نوعBeretta  با کالیبر ۶۵/۷ و همراه با صدا خفه‌کن وعلاوه برآن یک سلاح دیگر از نوع Llama با کالیبر ۶۵/۷ و صدا خفه‌کن، دو خشاب اسلحه ۶۵/۷ میلیمتری  یک خشاب ۹ میلیمتری برای مسلسل Para و یک صدا خفه‌کن برای مسلسل در آن پیدا می‌کند. همراه این سلاحها مدارک دیگری وجود داشت که نقش مؤثری در صدور حکم جلب صحرارودی بازی خواهند نمود: این موارد شامل یک کلید موتور سیکلت مارک سوزوکی، یک برگ موتور سیکلت برای سوزوکی، GSX-500E و یک صورت حساب صادر شده از طرف شرکت Ferytag در تاریخ ۱۱ ژانویه ۱۹۸۹ به نام Mustafa M. Yalcin و یک توافقنامه خرید میان شرکت Ferytag و مصطفی مصطفوی برای یک موتور سیکلت سوزوکی، GSX-500E بوده‌است. بعدها فروشنده موتور سیکلت یعنی شرکت فایر تاگ جفعر صحرارودی را به عنوان خریدار شناسایی کرد. «در ادامۀ جستجوها مأمورین امنیتی در زباله‌دانهای در محل یاد شده پلاک ۴۵۱ در ناش مارکت را بازدید نموده و در دومین سطل آشغال یک کیسه پلاستیک حامل یک اسلحه کمری مدلBeretta پیدا نمودند». صحرارودی و آجوادی و سپس بزرگیان دستگیر می‌شوند و تحقیقات پلیس بلافاصله آن‌ها را به این نتیجه می‌رساند که برخلاف سناریویی که توسط تروریست‌های وزارت اطلاعات ریخته شده بود که ترور را توسط افراد ناشناس جلوه دهند تروریست‌ها همین فرد مجروح و آن فرد دستگیر شده‌است.<ref group="پاورقی">عملیات تحقیقاتی در محل ارتکاب جرم را اسوالد کسلر، رئیس ETB (دایره مبارزه با تروریسم)، با همکاری Fredrich Maringer از دفتر امنیتی آغاز مینمایند. کسلر و مارنینگر همراه با نمایندگان قاسملو پیروتی و بهرامی به آپارتمان ِ محل حادثه میروند: درب ورودی، راهرو، اتاق وقوع حادثه و سه جنازه. بلافاصله این موارد نظر کسلر را به خود معطوف مینماید: 1ـ بر روی در ورودی آپارتمان به هیچوجه آثار شکستگی دیده نمیشد. یعنی اینکه کسی با توسل به زور وارد آپارتمان نشده‌است. کسلر دستور داد که قفل در ورودی بوسیله مأمورین اطلاعاتی بازشده و مورد کنترل قرارگیرد. پس از بازبینی کوتاه او به این نتیجه میرسد: قاتلین به داخل آپارتمان راه داده شدهاند و یا اینکه آنها داخل آپارتمان بودهاند. 2ـ پس از شلیک گلولههای مرگبار، به پیشانی سه کرد ایرانی تیر خلاص زده شده‌است. «شاهد» ماجرا، صحرارودی، از معرکه جان سالم بدر برده‌است. 3ـ دو نفر از سه کرد ایرانی کاملاً غافلگیر شده ودر جایی که نشسته بودند به قتل رسیدند؛ بنابراین اگر شخص غریبهیی از بیرون وارد اتاق میشد، قربانیان ترور به هیچ وجه بیحرکت سر جای خود ننشسته بودند. 4ـ «قربانی» دیگری به نام آجودی فرار کرده و مخفی شده‌است. 5ـ درمقابل آپارتمان ـ محل سوء قصد ـ ساختمانی وجود ندارد که بتوان از آن محل این ساختمان را زیر نظر گرفت و آن را شناسایی نمود؛ بنابراین عاملین میبایست قبلاً با ورود به این آپارتمان به شناسائی محل وقوع جرم پرداخته باشند. 6ـ عاملین حتماً قربانیان را از قبل میشناختند تا افراد اشتباهی را با حمله سریع خود مورد اصابت گلوله قرار ندهند. 7ـ این سوء قصد در چهارچوب یک عمل کلاسیک تروریستی نمیگنجد بلکه از عملیات مأمورین اطلاعاتی بشمار میرود. این سوء قصد از نوع آن عملیات تیپیک تروریستی که قربانی و قاتل برای اولینبار در مکانهای عمومی (جلو درب هتلها، در فرودگاه‌ها و یا در جلو محل سکونت مقتول) رو درروی همدیگر قرار میگیرند، نبود؛ ولی این بار سوء قصد در داخل یک آپارتمان شخصی به وقوع میپیوندد. یعنی اینکه قاتل و قربانی حتماً از قبل همدیگر را میشناختند و عاملین ترور میبایست در روند یک پروسه اعتماد قربانیان را جلب میکردند. 8ـ محوریترین دلیل برای اسوالد از همان ابتدای امر این است: او از پیروتی و بهرامی که به محل وقوع جرم ملحق شده بودند کسب اطلاع مینماید که قاسملو و قادری با نمایندگان حکومت ایران درحال مذاکره بودهاند. برای او این امر محرز میگردد که تهران برندۀ اصلی این آدمکشی میباشد. تیم مبارزه با تروریسم  (EBT)تحت نظارت اسوالد کسلر از صحت فرضیۀ خود و موارد هشتگانۀ فوق کاملأ قانع شده‌است.</ref> این افراد بعدا و بنا بر گفته آگاهان پرونده این افراد ابتدا از ETB به پلیس وین منتقل شد که طبق تجربه چشم پوشی‌های زیادی نسبت به پرونده ترور دست چپی‌ها داشته‌است و سپس در چارچوب سیاست مماشات بین اتریش و جمهوری اسلامی این افراد آزاد شده و به ایران برگردانده شدند.<ref>حدود ساعت 21:30 زنگ تلفن قاضی پرونده پتر سِدا به صدا درمیآید. آن طرف خط آنتون شولتس فرماندۀ پلیس دولتی در وزارت کشور قراردارد. شولتس قبل از آن تلفنی با وزارت امور خارجه مذاکرهیی را به پایان رسانده‌است. بلندپایهترین مقام ارشد پلیس دولتی در جمهوری اتریش حالا به نفع ایران واسطهگری میکند. قاضی سِدا این تلفن غیرعادی را در پرونده ثبت نموده‌است: «او سعی میکند مرا متقاعد نماید که حکم جلب علیه افرادی که در سفارت مخفی شدهاند صادر نکنم. او دلیل اتخاذ این موضع را خطر تحولات دیپلماتیک ذکر مینماید». یادداشت در پرونده توسط قاضی سدا، به تاریخ 27 جولای1.</ref><ref>مشروح اتفاقات این پرونده را می‌توان در اطلاعیه سازمان مجاهدین خلق ایران که در کتاب اسکورت به تهران آمده‌است پی گرفت. اسکورت به سوی تهران: سازمان مجاهدین خلق، اصلیترین نیروی مقاومت ایرانی علیه رژیم تهران طی اطلاعیهیی از دفتر خود در کلن اطلاعات دقیقی راجع به صحرارودی وبزرگیان منتشر مینماید. سازمان مجاهدین خلق ایران شاخۀ آلمان، اعلامیه در رابطه با قتل قاسملو، 16 جولای1.</ref>
در کتاب تاریخ مدرن کردها آمده‌است خمینی فتوای خود را در رابطه با او صادر کرده بود. برای او قاسملو یک فرد «طاغی» وحزب او «حزب شیطان» بود.<ref group="پاورقی">قاسملو به خود مختاری در چهارچوب ایران اعتقاد داشت. روزنامه لوموند در 6 مارس 1979 [به نقل از او] نوشت: «آنانی که شعار جدایی طلبی را طرح میکنند واپسگرا میباشند. کردهای چپگرا خواستار خودمختاری سازنده هستند». اما برای خمینی بین خودمختاری و جداییطلبی هیچ تفاوتی وجود نداشت. او فتوای خود را صادر کرده بود. برای او قاسملو یک فرد «طاغی» وحزب او «حزب شیطان» بود. (پ David McDowell: A Modern History of the Kurds. 1, S. 272..)</ref> حکم مرگ عبدالرحمان قاسملو یکی از آخرین فرمانهایی است که آیت الله خمینی شخصأ آن را امضاء نموده‌است. در روز ۳ ژوئن ۱۹۸۹ خمینی می‌میرد. کمیته عملیات ویژه<ref>اولین هدف عملیات «کمیته ویژه» ترور رهبری حزب دمکرات کردستان ایران بود. دادگاه برلین در رأی صادره در خاتمۀ پروندۀ میکونوس، فرمان ترور دولتی را چنین توضیح می‌دهد: «به منظور خفه کردن صدای قاسملو، رهبری سیاسی ایران تصمیم می‌گیرد که با رهبری حزب دمکرات کردستان ایران نه فقط با تکیه بر ابزار سیاسی مبارزه کند، بلکه او را از بین ببرد. ترور دبیر کل اسبق حزب دمکرات، دکتر عبدالرحمان قاسملو، و دو نفر از دستیارانش در 13 ژوییه 1989 در شهر وین نتیجه بلافصل این تصمیم بوده‌است. سرنخ قرمزی که وقایع وین و برلین را به یکدیگر گره می‌زند به وضوح قابل رؤیت می‌باشد». دفتر دادگاه برلین: حکم دادگاه در پروندۀ میکونوس. گزارش شماره 97/38 به خبرگزاریها به مورخۀ 10 آپریل 1.</ref> اجرای فرامین وی را در دستور کار قرار می‌دهد.<ref group="پاورقی">«شاهد C» در دادگاه میکونوس چنین اظهار داشت: «سلول اطلاعاتی پاسداران خبر داد که قاسملو بعنوان سخنگوی حزب دمکرات کردستان ایران میخواهد مذاکراتی را به منظور آرامکردن جو سیاسی انجام دهد. این مذاکرات میتوانند به عنوان یک فاکتور جدی سیاسی مطرح گردند. به همین دلیل او میبایست در فاز اولیه چنین فعالیتهایی از سر راه برداشته شود». نامه وزیر دادگستری، نیکلاس میشا لک، به خانم مادلینا پترو ویچ در 8 جولای1. [مترجم: اظهارات «شاهد سین» منعکس در پرودندۀ «دادگاه میکونوس».</ref> تصمیم‌گیری برای ترور او توسط کمیته‌یی اتخاذ شد که اعضای آن عبارت بودند از :رئیس جمهور علی اکبر هاشمی رفسنجانی، رهبر مذهبی علی خامنهای، وزیر اطلاعات علی فلاحیان، وزیر سپاه شمخانی و وزیر امور خارجه علی اکبر ولایتی. اجرای عملیات به تیم ضربتی «هیت» (Hit-Team) واگذار شد که از ایران برای اجرای عملیات به وین اعزام شد. این تیم در شمار زبدهترین و پیچیدهترین تیمهای ترور محسوب میشد که تا کنون برای انجام عملیات برونمرزی مأموریت یافته بود. از طرف کمیته امنیت سه نفر برای این منظور انتخاب میگردند. مرکز فرماندهی در قرارگاه رمضان پادگان پانزدهم سپاه پاسداران مستقر بود.<ref>این یکی از 16 پادگانی است که مستقیماً زیر نظر رفسنجانی اداره میشد و دارای سه وظیفۀ محوری است: انجام عملیات علیه عراق، سرکوب کردهای ایرانی و اجرای عملیات تروریستی در خارج از کشور. قرارگاه رمضان در شهر کرمانشاه و در حاشیه منطقه کردنشین مسقر است. محمود جعفری صحرارودی به عنوان فرد مورد اطمینان رئیس جمهور رفسنجانی فرماندهی این قراگاه را بهعهده داشت. این شخص در کردستان بسرعت مراحل ترقی را طی نمود: در سال (1365) 1986 او فرمانده طرح وعملیات پادگان شماره 15 پاسداران بود، سال (1366) 1987 فرمانده سپاه پاسداران وی را به فرماندهی قرارگاه فتح درمنطقه سقز منصوب گردانید، در سال (1367) 1988 به ستاد فرماندهی پادگان شماره 15 پاسداران در کرمانشاه منتقل گردید. قرارگاه «فتح» مسئول کنترل فعالیتهای کردها در خارج از مرزهای ایران میباشد. دفتر سازمان مجاهدین خلق ایران در آلمان. «توضیحات پیرامون قتل قاسملو» تاریخ 16 جولای 1 (25 تیر 1368)</ref>صحراردوی با نام مستعار«رحیمی» با گروه‌های کرد در ارتباط میباشد. مأموریت ‌ی مستتر صحراردوی در عملیات وین «رئیس هیاٌت اعزامی ایران» بوده‌است. برای او پاسپورت دیپلماتیک تهیه میگردد و مستقیماً زیر نظر رفسنجانی انجام وظیفه مینماید. امیر منصور بزرگیان اصل به عنوان مأمور رابط، پل ارتباطی بین وزارت امنییت در تهران و قرارگاه «رمضان» میباشد. او تحت عنوان محافظ شخصی به وین وارد میشود. وظایف محوله به حاجی مصطفوی آجوادی، قائم مقام مدیر عامل سپاه پاسداران<ref>او که تحت نام «حاج آقا» معروف است، در زمرۀ «مسئولین بخش حفاظت ِ وزارت خارجه محسوب میشد و با تأسیس وزارت سپاه پاسداران در سال (1363) 1984 به سِمَت قائم مقام مدیر عامل ادارۀ «روابط برون مرزی» این وزراتخانه منصوب گردید».</ref> شامل معاملات اسلحه تا سازماندهی عملیات ترور میباشد. این ترور در پوش پذیرش مذاکره با قاسملو که از طریق طالبانی به جمهوری اسلامی پیام داده بود حاضر به مذاکره با حکومت تهران برای کنار گذاشتن مبارزه مسلحانه است صورت می‌گیرد. در مذاکرات دور اول طالبانی هم حضور داشت و او را معاون وی نوشیروان امین همراهی می‌کند. ملاقات بدون نتیجه به پایان می‌رسد. ایرانیها سعی می‌کنند طالبانی را از روند مذاکراتی که ساخته و پرداختۀ او بود خارج نمایند. دلایل آن‌ها هم به اعتقاد «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش» (EBT) کاملاً روشن است: «طرف ایرانی نمی‌تواند این ریسک را بپذیرد که چنین شاهدی در عملیات ترور حضور داشته باشد. از طرفی هم ایرانیها نمی‌توانستند او [طالبانی] را به عنوان متحد خود که امکان داشت شاهدی پردرد سر شود از سر راه حذف نمایند. از طرفی دیگر آن‌ها مجبور می‌شدند او را هم به عنوان دوست نزدیک دکتر قاسملو از سر راه بردارند».<ref>«سوء قصد در 13 جولای1989 در وین»، گزارش EBT، «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». اکتبر 1990، ص. 46</ref> در ۱۹ ژانویه ۱۹۸۹ دومین دور مذاکرات در خیابان Harmonieggasse وین شروع می‌شود. قاسملو به تنهایی حضور پیدا می‌کند، ولی صحرارودی و آجوادی حالا یک مأمور حفاظتی را نیز با خود همراه آورده بودند: امیر منصور بزرگیان اصل. حالا تیم ترور جولای Hit-Team)) تکمیل شده بود. مذاکرات یکبار دیگر در روز ۱۳ ژولای ساعت ۱۵:۳۰ شروع می‌شود. جعفری صحرارودی، مصطفی آجوادی و امیر منصور بزرگیان به محل مذاکره می‌آیند. فاضل رسول<ref>نماینده حزب دمکرات در وین که از سالها پیش مقیم اتریش بوده و میزبانی و هماهنگی این مذاکرات را بر عهده داشته‌است. او در جریان همین ترور به قتل می‌رسد.</ref> از طریق آیفون درب ورودی منزل را برای قاسملو و قادری باز می‌کند. عبدالرحمان قاسملو و عبدالله قادری بدون هیچگونه حفاظ امنیتی به محل مذاکرات واقع در خیابان Like Bahngasse وارد می‌شوند:  بدون محافظین پلیس، بدون محافظین شخصی و بدون حمل سلاح. قاسملو احساس امنیت می‌کند. فاضل رسول هم مسلح نیست. آن‌ها هر دو سلاح کمریشان را در منزل گذاشته بودند. صحرارودی و آجوادی مذاکرات را شروع می‌کنند. بزرگیان به عنوان محافظ در راهرو ایستاده‌است. دور دوم مذاکرات آغاز و صحبتها روی نوار ضبط می‌شود. رفتار هیات ایرانی مشکوک است و گویا منتظر چیزی هستند. آن‌ها به‌جدّ وارد روند گفتگو نمی‌شوند.<ref>«بخش انتهایی صحبتهای ضبط  شده بر روی نوار نشانگر آن است که دکتر فاضل رسول و دکتر قاسملو تلاش مییکنند که مذاکرات 14 جولای 1989 را از ساعت 18:00 به جریان اندازند، ولی ایرانیها تمایل قابل توجهی در این زمینه نشان نمی‌دهند».</ref> بعد از آن صدای شلیک گلوله از دو اسلحه کمری شنیده می‌شود. قاسملو از پیشانی، گیجگاه و گردن مورد اصابت قرار می‌گیرد. به رسول سه بار در سر و دو بار به گردن شلیک می‌شود. هر دو در دم جان می‌سپارند. عبدالله قادری ظاهراً مقاومت می‌کند ولی او هم مورد اصابت قرار می‌گیرد. گزارش پزشکی قانونی چنین است: «گلوله‌های داخل بدن: یک گلوله در پشت گردن و یک گلوله در پشت ناحیۀ چپ، یک گلولۀ دیگر در پشت؛ از ۵ گلوله عبور کرده دیگر: یکی در جمجمه، یکی در گردن، یکی در پشت، یکی در شانه چپ، یکی به انگشت سبّابه راست اصابت نموده‌اند».<ref>گزارش در رابطه با سوء قصد .Linke Bahngasse, EBT «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». 2/3 سپتامبر 1، ص. 34.</ref> آدمکشان میخواستنند کاملاً مطمئن گردند. «در خاتمه هر سه کرد تیر خلاص دریافت می‌کنند».<ref>«سوء قصد در 13 جولای1 در وین»، گزارش EBT، «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». اکتبر 1، ص. 176.</ref> در دهانۀ صدا خفه‌کن یکی از اسلحه‌ها پوست و استخوان یکی از مقتولین چسبیده بود؛ پلیس از آن با واژۀ «اعدام» یاد می‌کند. به گفته کارشناسان ترور صحرارودی، بزرگیان و آجوادی قرار را خیلی خوب طرحریزی کرده بودند. در هتل چمدانها آماده و بسته‌بندی بودند. بهای بلیت به مقصد تهران هم پرداخت شده بود؛ ولی صحرارودی یک بدشانسی می‌آورد. یک گلوله کمانه کرده و به او اصابت می‌کند. پزشک قانونی چنین توضیح می‌دهد: «گلوله به قسمت بالای بازوی راست اصابت کرده و از ناحیه شانه خارج شده‌است و سرانجام از گردن وارد فضای داخلی دهان شده‌است. پوکه گلوله را جعفری از دهان بیرون انداخته و یا احتمالاً آن را قورت داده‌است».<ref>گزارش دفتر پلیس دولتی، 26 جولای1989</ref> صحرارودی برای دومین بار هم بد شانسی آورد. یک کارگر فصلی حمل و نقل زباله شهرداری وین به نام گئورگ ساموئل در ساعت ۲۲:۳۰ یک جعبه پلاستیکی را پیدا می‌کند. او به داخل کیسه پلاستیکی نگاه کرده متوجه می‌شود که درکنار اشیای دیگر یک اسلحه هم قرار دارد. این کارگر یک اسلحه نوعBeretta  با کالیبر ۶۵/۷ و همراه با صدا خفه‌کن وعلاوه برآن یک سلاح دیگر از نوع Llama با کالیبر ۶۵/۷ و صدا خفه‌کن، دو خشاب اسلحه ۶۵/۷ میلیمتری  یک خشاب ۹ میلیمتری برای مسلسل Para و یک صدا خفه‌کن برای مسلسل در آن پیدا می‌کند. همراه این سلاحها مدارک دیگری وجود داشت که نقش مؤثری در صدور حکم جلب صحرارودی بازی خواهند نمود: این موارد شامل یک کلید موتور سیکلت مارک سوزوکی، یک برگ موتور سیکلت برای سوزوکی، GSX-500E و یک صورت حساب صادر شده از طرف شرکت Ferytag در تاریخ ۱۱ ژانویه ۱۹۸۹ به نام Mustafa M. Yalcin و یک توافقنامه خرید میان شرکت Ferytag و مصطفی مصطفوی برای یک موتور سیکلت سوزوکی، GSX-500E بوده‌است. بعدها فروشنده موتور سیکلت یعنی شرکت فایر تاگ جفعر صحرارودی را به عنوان خریدار شناسایی کرد. «در ادامۀ جستجوها مأمورین امنیتی در زباله‌دانهای در محل یاد شده پلاک ۴۵۱ در ناش مارکت را بازدید نموده و در دومین سطل آشغال یک کیسه پلاستیک حامل یک اسلحه کمری مدلBeretta پیدا نمودند». صحرارودی و آجوادی و سپس بزرگیان دستگیر می‌شوند و تحقیقات پلیس بلافاصله آن‌ها را به این نتیجه می‌رساند که برخلاف سناریویی که توسط تروریست‌های وزارت اطلاعات ریخته شده بود که ترور را توسط افراد ناشناس جلوه دهند تروریست‌ها همین فرد مجروح و آن فرد دستگیر شده‌است.<ref group="پاورقی">عملیات تحقیقاتی در محل ارتکاب جرم را اسوالد کسلر، رئیس ETB (دایره مبارزه با تروریسم)، با همکاری Fredrich Maringer از دفتر امنیتی آغاز مینمایند. کسلر و مارنینگر همراه با نمایندگان قاسملو پیروتی و بهرامی به آپارتمان ِ محل حادثه میروند: درب ورودی، راهرو، اتاق وقوع حادثه و سه جنازه. بلافاصله این موارد نظر کسلر را به خود معطوف مینماید: 1ـ بر روی در ورودی آپارتمان به هیچوجه آثار شکستگی دیده نمیشد. یعنی اینکه کسی با توسل به زور وارد آپارتمان نشده‌است. کسلر دستور داد که قفل در ورودی بوسیله مأمورین اطلاعاتی بازشده و مورد کنترل قرارگیرد. پس از بازبینی کوتاه او به این نتیجه میرسد: قاتلین به داخل آپارتمان راه داده شدهاند و یا اینکه آنها داخل آپارتمان بودهاند. 2ـ پس از شلیک گلولههای مرگبار، به پیشانی سه کرد ایرانی تیر خلاص زده شده‌است. «شاهد» ماجرا، صحرارودی، از معرکه جان سالم بدر برده‌است. 3ـ دو نفر از سه کرد ایرانی کاملاً غافلگیر شده ودر جایی که نشسته بودند به قتل رسیدند؛ بنابراین اگر شخص غریبهیی از بیرون وارد اتاق میشد، قربانیان ترور به هیچ وجه بیحرکت سر جای خود ننشسته بودند. 4ـ «قربانی» دیگری به نام آجودی فرار کرده و مخفی شده‌است. 5ـ درمقابل آپارتمان ـ محل سوء قصد ـ ساختمانی وجود ندارد که بتوان از آن محل این ساختمان را زیر نظر گرفت و آن را شناسایی نمود؛ بنابراین عاملین میبایست قبلاً با ورود به این آپارتمان به شناسائی محل وقوع جرم پرداخته باشند. 6ـ عاملین حتماً قربانیان را از قبل میشناختند تا افراد اشتباهی را با حمله سریع خود مورد اصابت گلوله قرار ندهند. 7ـ این سوء قصد در چهارچوب یک عمل کلاسیک تروریستی نمیگنجد بلکه از عملیات مأمورین اطلاعاتی بشمار میرود. این سوء قصد از نوع آن عملیات تیپیک تروریستی که قربانی و قاتل برای اولینبار در مکانهای عمومی (جلو درب هتلها، در فرودگاه‌ها و یا در جلو محل سکونت مقتول) رو درروی همدیگر قرار میگیرند، نبود؛ ولی این بار سوء قصد در داخل یک آپارتمان شخصی به وقوع میپیوندد. یعنی اینکه قاتل و قربانی حتماً از قبل همدیگر را میشناختند و عاملین ترور میبایست در روند یک پروسه اعتماد قربانیان را جلب میکردند. 8ـ محوریترین دلیل برای اسوالد از همان ابتدای امر این است: او از پیروتی و بهرامی که به محل وقوع جرم ملحق شده بودند کسب اطلاع مینماید که قاسملو و قادری با نمایندگان حکومت ایران درحال مذاکره بودهاند. برای او این امر محرز میگردد که تهران برندۀ اصلی این آدمکشی میباشد. تیم مبارزه با تروریسم  (EBT)تحت نظارت اسوالد کسلر از صحت فرضیۀ خود و موارد هشتگانۀ فوق کاملأ قانع شده‌است.</ref> این افراد بعدا و بنا بر گفته آگاهان پرونده این افراد ابتدا از ETB به پلیس وین منتقل شد که طبق تجربه چشم پوشی‌های زیادی نسبت به پرونده ترور دست چپی‌ها داشته‌است و سپس در چارچوب سیاست مماشات بین اتریش و جمهوری اسلامی این افراد آزاد شده و به ایران برگردانده شدند.<ref>حدود ساعت 21:30 زنگ تلفن قاضی پرونده پتر سِدا به صدا درمیآید. آن طرف خط آنتون شولتس فرماندۀ پلیس دولتی در وزارت کشور قراردارد. شولتس قبل از آن تلفنی با وزارت امور خارجه مذاکرهیی را به پایان رسانده‌است. بلندپایهترین مقام ارشد پلیس دولتی در جمهوری اتریش حالا به نفع ایران واسطهگری میکند. قاضی سِدا این تلفن غیرعادی را در پرونده ثبت نموده‌است: «او سعی میکند مرا متقاعد نماید که حکم جلب علیه افرادی که در سفارت مخفی شدهاند صادر نکنم. او دلیل اتخاذ این موضع را خطر تحولات دیپلماتیک ذکر مینماید». یادداشت در پرونده توسط قاضی سدا، به تاریخ 27 جولای1.</ref><ref>مشروح اتفاقات این پرونده را می‌توان در اطلاعیه سازمان مجاهدین خلق ایران که در کتاب اسکورت به تهران آمده‌است پی گرفت. اسکورت به سوی تهران: سازمان مجاهدین خلق، اصلیترین نیروی مقاومت ایرانی علیه رژیم تهران طی اطلاعیهیی از دفتر خود در کلن اطلاعات دقیقی راجع به صحرارودی وبزرگیان منتشر مینماید. سازمان مجاهدین خلق ایران شاخۀ آلمان، اعلامیه در رابطه با قتل قاسملو، 16 جولای1.</ref>


==== ترور بختیار با استفاده از نفوذی ====
==== ترور بختیار با استفاده از نفوذی ====
[[ترور شاپور بختیار]] آخرین نخست‌وزیر شاه، به‌همراه منشی خود سروش کتیبه، در تاریخ۱۵مرداد۷۰ توسط ۳تروریست جمهوری اسلامی به‌نامهای محمدآزادی، علی وکیلی‌راد و فریدون بویراحمدی با کارد آشپزخانه ترور شدند. طرح این ترور در وزارت اطلاعات توسط فلاحیان و سعید امامی دنبال می‌شد و فرماندهی ترور را شفیعی به‌عهده داشت.
شاهپور بختیار آخرین نخست‌وزیر شاه، به‌همراه منشی خود سروش کتیبه، در تاریخ۱۵مرداد۷۰ توسط ۳تروریست جمهوری اسلامی به‌نامهای محمدآزادی، علی وکیلی‌راد و فریدون بویراحمدی با کارد آشپزخانه ترور شدند. طرح این ترور در وزارت اطلاعات توسط فلاحیان و سعید امامی دنبال می‌شد و فرماندهی ترور را شفیعی به‌عهده داشت.


رژیم برای این ترور فریدون بویراحمدی از همکاران نزدیک بختیار و فرشته‌ی جهانبانی از نزدیکان بختیار را که هر دو به‌استخدام وزارت اطلاعات درآمده بودند به خدمت گرفت. از آن‌جایی که ۴پلیس فرانسوی مستمراً محل اقامت  بختیار را حفاظت  و ورود و خروج کلیه‌ی افراد را بازرسی و کنترل می‌کرد، برای ورود نیازمند این بودند که به‌صورت یک مراجعه کننده‌ی آشنا و مورداعتماد پذیرفته شوند. آن‌ها به‌دلیل بازرسی نمی‌توانستند به‌هنگام ورود به خانه، سلاح یا وسایل مشابه به‌همراه داشته باشند. به‌همین دلیل در این ترور فریدون بویراحمدی کلیدی‌ترین نقش را به‌عهده داشت. ترور با سلاح سرد (چاقوی اره‌یی آشپزخانه)، طراحی گردید. در خردادماه سال۷۰ در جلسه‌ی شورای‌عالی امنیت رژیم با شرکت اعضای اصلی و باحضور سعید امامی مورد بررسی و تصویب قرار گرفت.
رژیم برای این ترور فریدون بویراحمدی از همکاران نزدیک بختیار و فرشته‌ی جهانبانی از نزدیکان بختیار را که هر دو به‌استخدام وزارت اطلاعات درآمده بودند به خدمت گرفت. از آن‌جایی که ۴پلیس فرانسوی مستمراً محل اقامت  بختیار را حفاظت  و ورود و خروج کلیه‌ی افراد را بازرسی و کنترل می‌کرد، برای ورود نیازمند این بودند که به‌صورت یک مراجعه کننده‌ی آشنا و مورداعتماد پذیرفته شوند. آن‌ها به‌دلیل بازرسی نمی‌توانستند به‌هنگام ورود به خانه، سلاح یا وسایل مشابه به‌همراه داشته باشند. به‌همین دلیل در این ترور فریدون بویراحمدی کلیدی‌ترین نقش را به‌عهده داشت. ترور با سلاح سرد (چاقوی اره‌یی آشپزخانه)، طراحی گردید. در خردادماه سال۷۰ در جلسه‌ی شورای‌عالی امنیت رژیم با شرکت اعضای اصلی و باحضور سعید امامی مورد بررسی و تصویب قرار گرفت.


چندی قبل از ترور، فریدون بویراحمدی به وزارت اطلاعات گزارش کرد که بختیار تصمیم به‌فروش و تعویض خانه‌اش گرفته‌است. از آن‌جا که طرح ترور براساس همان خانه طراحی شده بود و با تعویض خانه نیاز به شناسایی و طراحی جدید بود، وزارت اطلاعات تصمیم گرفت این عمل را سریعتر مرتکب شده و قبل از تعویض خانه، طرح را به‌اجرا در بیاورد.
چندی قبل از ترور، فریدون بویراحمدی به وزارت اطلاعات گزارش کرد که بختیار تصمیم به‌فروش و تعویض خانه‌اش گرفته‌است. از آن‌جا که طرح ترور براساس همان خانه طراحی شده بود و با تعویض خانه نیاز به شناسایی و طراحی جدید بود، وزارت اطلاعات تصمیم گرفت این عمل را سریعتر مرتکب شده و قبل از تعویض خانه، طرح را به‌اجرا در بیاورد.
آماده سازیهای ترور
یکی از اولین قدمهای اجرای طرح فرستادن محمد آزادی و علی وکیلی‌راد دو تروریست آموزش‌دیده، به فرانسه بود. وزارت اطلاعات برای ممانعت از لورفتن بویراحمدی، ابتدا در صدد بود این دو نفر  را با نامهای جعلی و پوش تجاری به فرانسه منتقل کند. به‌همین خاطر شفیعی از طریق حسین شیخ عطار، معاون ارتباطات وزارت پست و تلفن و تلگراف جمهوری اسلامی که از کادرهای وزارت اطلاعات بود، برای این دو نفر تحت عنوان تکنیسین وزارت پست و تلگراف و تلفن از سفارت فرانسه تقاضای ویزا کرد. این کار از طریق مسعود هندی انجام شد. وی با پوش یک سفر تجاری در رابطه با شرکت سیفاکس در تاریخ ۲تیرماه۷۱ از سفارت فرانسه برای دو نفر به اسامی ناصر نوریان (محمد آزادی) و کمال حسینی (علی وکیلی‌راد) درخواست ویزا نمود. این ویزاها در ۱۱تیرماه آماده شد، اما به‌دلیل عدم آشنایی این دونفر به فرانسه و عدم انطباق با پوش تجاری باعث تغییر تصمیم وزارت اطلاعات و تحویل نگرفتن ویزاها از سفارت فرانسه شد. وزارت اطلاعات به همین‌خاطر به طرح جدیدی روی آورد و در روز ۲۶تیرماه۷۱ برای این دو نفر با اسامی اصلی محمد آزادی و علی وکیلی‌راد از سفارت فرانسه در تهران برای یک دیدار دوستانه با بویراحمدی تقاضای ویزا کرد. در ۳مرداد۷۱ ویزا از سفارت فرانسه در تهران دریافت شد. گرفتن دو ویزا با عکسهای مشابه و نامهای مختلف بعداز ترور به شناسایی آن‌ها کمک کرد.
اجرای ترور فریدون بویراحمدی روز ۵مرداد به بختیار اطلاع داد نفراتی از درون جمهوری اسلامی که هوادار بختیار هستند و اطلاعات مهمی دارند قرار است به خارج بیایند و پیشنهاد کرد که ترتیب یک ملاقات خصوصی با آن‌ها را بدهد. روز ۱۲مرداد بویراحمدی خبر رسیدن این دونفر را به بختیار داد و قرار شد روز ۱۵مرداد با او ملاقات کنند. ساعت ۵بعدازظهر روز ۱۵مرداد، وکیلی‌راد و آزادی به‌همراه فریدون بویراحمدی با ماشین شخصی بویراحمدی به‌منزل بختیار رفتند و از آن‌جا که بویراحمدی برای پلیس به‌عنوان یکی از نزدیکان بختیارشناخته شده بود، به‌راحتی وارد خانه شدند و با استفاده از چاقوی اره‌یی آشپزخانه، شاهپور بختیار و دفترش را ترور کردند و در ساعت ۶بعداز ظهر از خانه خارج شدند. بعداز ترور، فریدون بویراحمدی از وکیلی‌راد و آزادی جدا شد. این دو تروریست قرار بود با دو پاسپورت ترکیه‌یی به‌نامهای موسی کوثر و علی حیدرکایا به ژنو بروند و بعداز تعویض پاسپورت به تهران برگردند. آن‌ها با قطار از پاریس به لیون رفته و با تاکسی به مرز سوئیس رفتند ولی به‌خاطر جعلی تشخیص دادن ویزای آن‌ها اجازه ورود به سوئیس را پیدا نکردند. این دو تروریست از طریق سرپلشان در استانبول به‌نام مسعود ادیبون، وضعیت خود را روزانه گزارش می‌کردند و راه حلی برای خروج از فرانسه می‌خواستند. نهایتاً آن‌ها یک‌هفته بعد در ۲۱مرداد، با اتوبوس از فرانسه وارد سوئیس شدند. وزارت اطلاعات تعدادی از عواملش ازجمله فردی به‌نام قاسمی را به ژنو فرستاد تا با تعویض پاسپورت، این تروریست‌ها هرچه سریعتر به ایران برگرداند. اما قرار وکیلی‌راد چفت نشد و بعداز چند روز در ژنو دستگیر شد. بعداز دستگیری علی وکیلی‌راد، وزارت اطلاعات در هراس از دستگیری محمد آزادی که قدبلند (نزدیک به دومتر) و قیافه‌ی مشخصی داشت، تصمیم گرفت او را در سفارت جمهوری اسلامی در برن مخفی کند تا در فرصت مناسب وی را به‌تهران منتقل نماید. در همین رابطه افشین علوی از مجاهدین خلق در تاریخ۹شهریور۷۰ در یک کنفرانس مطبوعاتی در اورسورواز تأکید کرد که محمد آزادی یکی از متهمان قتل شاهپور بختیار درحال حاضر در سفارت ایران در برن است و یا در محل اقامت سفیر پنهان شده‌است.  وی گفت رفسنجانی دستور داده‌است که آزادی سریعاً از طریق آلمان به ایران منتقل شود. وی هم‌چنین افزود مقاومت ایران مقامات فرانسه، سوئیس و آلمان را مطلع کرده‌است. دفتر مطبوعاتی مجاهدین در پاریس روز یکشنبه ۱۷شهریور در پاریس اعلام کرد که آزادی ظرف ۲۴ساعت گذشته از سوئیس به ایران منتقل شده‌است. علاوه بر وکیلی‌راد، زین‌العابدین سرحدی که با پاسپورت خدمت در سفارت جمهوری اسلامی در سوئیس کار می‌کرد، به‌عنوان یکی از دست‌اندرکاران این ترور دستگیر شد. سوئیس هر دونفر را تحویل فرانسه داد. مسعود هندی به‌جرم تهیه‌ی ویزا برای تروریست‌ها و فرشته‌ی جهانبانی به‌عنوان نفوذی جمهوری اسلامی که در شناسایی سوژه نقش داشته‌است در فرانسه دستگیر و محاکمه شدند. ۵نفر از مسئولین وزارت اطلاعات شامل فریدون بویراحمدی، حسین شیخ‌عطار، ناصر قاسمی‌نژاد و غلامحسین شوریده شیرازی‌نژاد - که در این ترور نقش تأمین لجستیک را به‌عهده داشت و مسعود ادیبون غیاباً محاکمه شدند. بویراحمدی بعداز فرار به ایران ابتدا به‌مدت ۱۶ماه در وزارت اطلاعات تهران واقع در باغ مهران مشغول به‌کار بود و سپس به اداره‌ی اطلاعات شیراز منتقل شد.


==== طرح ترور مسئولان شورای ملی مقاومت ایران در سوئد با استفاده از نفوذی ====
==== طرح ترور مسئولان شورای ملی مقاومت ایران در سوئد با استفاده از نفوذی ====
خط ۱٬۲۴۱: خط ۱٬۲۶۲:


در همین رابطه علاوه بر توطئه ترور سفیر عربستان قصد عملیات تروریستی بر علیه سفارت عربستان و اسرائیل در آمریکا هم بوده است. به گزارش عصر ایران به نقل از رویترز،منابع رسمی آمریکا گفته اند یک شهروند ایرانی در آمریکا بازداشت شده و افرادی از ایران به برنامه ریزی ، سازماندهی و قصد اجرای عملیات های تروریستی علیه سفیر عربستان، سفارت این کشور و سفارت اسرائیل در واشنگتن متهم شده اند.<ref>آمریکا: ایران می خواست سفیر عربستان را «ترور» و دو سفارتخانه را در واشنگتن «منفجر» کند/ ایران: این یک نمایش مضحک [https://www.asriran.com/fa/news/184832/%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%85%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B است]</ref>
در همین رابطه علاوه بر توطئه ترور سفیر عربستان قصد عملیات تروریستی بر علیه سفارت عربستان و اسرائیل در آمریکا هم بوده است. به گزارش عصر ایران به نقل از رویترز،منابع رسمی آمریکا گفته اند یک شهروند ایرانی در آمریکا بازداشت شده و افرادی از ایران به برنامه ریزی ، سازماندهی و قصد اجرای عملیات های تروریستی علیه سفیر عربستان، سفارت این کشور و سفارت اسرائیل در واشنگتن متهم شده اند.<ref>آمریکا: ایران می خواست سفیر عربستان را «ترور» و دو سفارتخانه را در واشنگتن «منفجر» کند/ ایران: این یک نمایش مضحک [https://www.asriran.com/fa/news/184832/%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%85%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B است]</ref>
'''طرح پرونده در شورای امنیت'''
عربستان سعودی اعلام کرد به طور رسمی از بان گی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، خواسته است شورای امنیت را در جریان «توطئه ترور» سفیر این کشور در واشینگتن بگذارد.<ref>https://www.radiofarda.com/a/f8-saudi-mission-statement/24360875.html</ref> دبیرکل سازمان ملل پرونده «توطئه ایران» را به شورای امنیت فرستاد. همزمان با شکایت عربستان، سوزان رایس، نماینده آمریکا در سازمان ملل، نیز نشستی با نمایندگان ۱۵ کشور عضو شورای امنیت برای ایجاد هماهنگی در زمینه نحوه برخورد با ایران برگزار کرد.<ref>https://www.radiofarda.com/a/f4_ban_ki_moon_send_iran_plot_case_unsc/24362181.html</ref>


'''واکنش‌های بین‌المللی'''
'''واکنش‌های بین‌المللی'''
خط ۱٬۲۵۶: خط ۱٬۲۷۳:
سازمان مجاهدین طی اطلاعیه‌یی طرح ترور سفیر عربستان سعودی و انفجار در آمریکا را اعلان جنگ رژیم آخوندی با جامعه جهانی خواند<ref>اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران 19مهر1390 (11اکتبر2011)[https://hambastegimeli.com/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86/7-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%D9%8A%D8%B3%D9%85-%D8%A8%D9%86%D9%8A%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%8A%D9%8A/29691-2011-10-12-06-10-20 <nowiki>[4]</nowiki>]</ref>واز حامد عبداللهی، عبدالرضا شهلایی و علی غلام شکوری، به‌عنوان پاسدار سرتیپ های نیروی تروریستی قدس نام برد که در طرح ترور سفیر عربستان سعودی در واشینگتن دست اندرکار بودند.<ref name=":6">اطلاعیه شورای ملی مقاومت [https://www.iranncr.org/%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%B3%DB%8C%D8%B5%D8%AF-%D9%88-%D9%86%D9%88%D8%AF-%D9%88-%D8%AF%D9%88/1579-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D9%88%D8%B3-%D9%86%DB%8C%D8%B ایران]</ref>
سازمان مجاهدین طی اطلاعیه‌یی طرح ترور سفیر عربستان سعودی و انفجار در آمریکا را اعلان جنگ رژیم آخوندی با جامعه جهانی خواند<ref>اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران 19مهر1390 (11اکتبر2011)[https://hambastegimeli.com/%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86/7-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%D9%8A%D8%B3%D9%85-%D8%A8%D9%86%D9%8A%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%8A%D9%8A/29691-2011-10-12-06-10-20 <nowiki>[4]</nowiki>]</ref>واز حامد عبداللهی، عبدالرضا شهلایی و علی غلام شکوری، به‌عنوان پاسدار سرتیپ های نیروی تروریستی قدس نام برد که در طرح ترور سفیر عربستان سعودی در واشینگتن دست اندرکار بودند.<ref name=":6">اطلاعیه شورای ملی مقاومت [https://www.iranncr.org/%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D8%B3%DB%8C%D8%B5%D8%AF-%D9%88-%D9%86%D9%88%D8%AF-%D9%88-%D8%AF%D9%88/1579-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D9%88%D8%B3-%D9%86%DB%8C%D8%B ایران]</ref>


==== ترور سلمان رشدی ====
'''طرح پرونده در شورای امنیت'''
سلمان رشدی، نویسنده ۷۵ ساله، در حال سخنرانی در یک مرکز آموزش غیرانتفاعی به نام مرکز چوتوکوآ در شهر نیویورک با ضربات چاقو مورد حمله قرار گرفت.


پلیس ایالتی نیوریوک در بیانیه‌ای گفت: «ساعت ۱۱ صبح ۱۲ اوت ۲۰۲۲ یک مظنون مرد به سمت تریبون دوید و به رشدی و مصاحبه کننده حمله‌ور شد، رشدی بر اثر اصابت چاقو از ناحیه گردن زخمی شد و با هلیکوپتر به بیمارستان منتقل شد». ضارب فردی به نام هادی مطر لبنانی‌تبار ۲۴ ساله اهل فرویو نیوجرسی است که در بازداشت به‌سر می‌برد.<ref>[https://www.imna.ir/news/595884/%D9%87%D9%88%DB%8C%D8%AA-%D8%B6%D8%A7%D8%B1%D8%A8-%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%B4%D8%AF%DB%8C-%D9%85%D8%B4%D8%AE%D8%B5-%D8%B4%D8%AF-%D8%AC%D8%B2%DB%8C%DB%8C%D8%A7%D8%AA خبرگزاری ایمنا جمهوری اسلامی]</ref>
عربستان سعودی اعلام کرد به طور رسمی از بان گی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، خواسته است شورای امنیت را در جریان «توطئه ترور» سفیر این کشور در واشینگتن بگذارد.<ref>https://www.radiofarda.com/a/f8-saudi-mission-statement/24360875.html</ref> دبیرکل سازمان ملل پرونده «توطئه ایران» را به شورای امنیت فرستاد. همزمان با شکایت عربستان، سوزان رایس، نماینده آمریکا در سازمان ملل، نیز نشستی با نمایندگان ۱۵ کشور عضو شورای امنیت برای ایجاد هماهنگی در زمینه نحوه برخورد با ایران برگزار کرد.<ref>https://www.radiofarda.com/a/f4_ban_ki_moon_send_iran_plot_case_unsc/24362181.html</ref>
 
خبرگزاری فارس نوشت: «سلمان رشدی نویسنده مرتد در نیویورک مورد حمله قرار گرفت…».
 
حسین شریعتمداری نماینده خامنه‌ای در‌کیهان نوشته دست ضارب را هزار بار می‌بوسد!
 
خمینی در ۲۵ بهمن ۱۳۶۷ از جماران تهران فتوای قتل سلمان رشدی، نویسنده کتاب «آیات شیطانی» را رسما صادر کرد و علاوه بر آن اعلام کرد: «مولف کتاب آیات شیطانی، همچین ناشرین آن محکوم به اعدام می‌باشند… از مسلمانان غیور می‌خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعا آنها را اعدام نمایند».
 
خامنه‌ای هم با تاکید بر فتوای خمینی در مهر ۱۳۹۴ گفته‌بود: «اصولی را که جمهوری اسلامی با آنها معروف شده، با سربلندی نگه دارید، نه با خجالت… بنده، همان وقت‌ها سفری به یکی دو کشور اروپایی داشتم؛ قرص و محکم ایستادم و گفتم: «امام تیری شلیک کرده‌اند و این تیر همین طور می‌رود. خوب هم هدف‌گیری کرده‌اند و تا به هدف نخورد، نمی‌افتد». معتقدم این تیر، روزی به هدف خواهد خورد».
 
==== تهدید و اقدام به ترور مایک پمپئو و جان بولتون ====
وزارت دادگستری آمریکا روز چهارشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ یک عضو سپاه پاسداران به نام شهرام پورصفی را که با اسم مهدی رضایی هم شناخته می‌شود، به طرح‌ریزی برای قتل جان بولتون، مشاور پیشین امنیت ملی کاخ سفید، متهم کرد و گفت شکایتی علیه این فرد در واشینگتن دی‌سی اقامه شده است.
 
طبق اعلام وزارت دادگستری آمریکا، پورصفی ۴۵ ساله و اهل تهران، طرح‌ریزی توطئه قتل بولتون را احتمالا در انتقام برای کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه انجام داده بود.
 
اف‌بی‌آی، پلیس فدرال آمریکا، پورصفی را متهم کرده که در اکتبر ۲۰۲۱  با اعطای ۳۰۰ هزار دلار به افرادی در ایالات متحده، قصد داشته آن‌ها را قانع کند که نقشه ترور جان بولتون را یا در واشنگتن دی سی و یا درایالت مریلند پیاده کنند.
 
طبق اسناد منتشر شده در دادگاه، این فرد در روز ۲۲ اکتبر ۲۰۲۱ (برابر با ۳۰ مهرماه ۱۴۰۰) با این ادعا که برای تالیف کتاب خود به عکس نیاز دارد، در جریان ملاقات آنلاین با فردی ساکن ایالات متحده، از او خواسته بود که از جان بولتون، مشاور امنیت ملی دولت سابق ایالات متحده عکس بگیرد.<ref>[https://www.dw.com/fa-ir/%DB%8C%DA%A9-%D8%B9%D8%B6%D9%88-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AD%DB%8C-%D9%86%D9%82%D8%B4%D9%87-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%8 سایت دویچه وله فارسی]</ref>
 
پس از انتشار این خبر، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا، در بیانیه‌ای اعلام کرد که دولت بایدن از تلاش برای دفاع از شهروندان آمریکا فروگذار نخواهد کرد و اگر ایران به شهروندان آمریکا، از جمله مقامات پیشین این کشور حمله کند، با پیامدهای شدیدی مواجه خواهد شد.
 
مایک پمپئو، وزیر خارجه سابق آمریکا که پیشتر از سوی جمهوری اسلامی به ترور جهت انتقام کشته شدن تروریست قاسم سلیمانی تهدید شده بود، در پی اقدام یکی از هواداران جمهوری اسلامی جهت ترور سلمان رشدی به این موضوع واکنش نشان داد.
 
پمپئو طی مصاحبه‌‌ای با واشنگتن تایمز عنوان کرد: مانند هر شهروند آمریکایی، دولت آمریکا مسئولیت دارد نه تنها از اقدام آنها جلوگیری کند، بلکه این شبکه‌ها را در کشور نابود کند. پس این باید در کانون توجه باشد و فکر می‌کنم نه تنها من و خانواده‌ من، بلکه هر آمریکایی باید روی آنها حساب کند تا این کار را انجام دهند و مطمئن شوند، سپاه تروریستی نمی‌تواند جوخه‌های ضربت را در داخل ایالات متحده آمریکا عملیاتی کند. این کاملاً غیرقابل قبول است.
 
وی افزود: آنها تا حد زیادی بازیگر شرور در خاورمیانه هستند. آنها بزرگترین تهدید را برای ایالات متحده و منافع امنیتی و اقتصادی ما در منطقه به‌ همراه دارند. بنابراین فکر کردن به این‌که به نوعی دوباره وارد یک معامله قدیمی، کهنه می‌شوید که اکنون تاریخ انقضا دارد و تنها ده‌ها ماه دیگر از آن باقی مانده‌است، در ظاهر احمقانه است و بسیار خطرناک به‌نظر می‌رسد.<ref>کانال تلگرامی آوا تودی</ref>


=== تروریسم جمهوری اسلامی در عراق ===
=== تروریسم جمهوری اسلامی در عراق ===
خط ۱٬۴۰۲: خط ۱٬۳۹۳:


=== حکم دادگاه میکونوس ===
=== حکم دادگاه میکونوس ===
حکم و جریان رسیدگی کشتار میکونوس مفصل‌ترین وکاملترین رسیدگی است که نسبت به تروریسم جمهوری اسلامی در خارج صورت گرفته‌است. در این حکم بر نقش مشخص سران جمهوری اسلامی در این ترورها تأکید شده‌است. دادگاه عالی جنایی برلین پس از ۴ سال رسیدگی مستمر طی ۲۵۶ جلسه واستماع شهادت صدها تن از مطلعین وبررسی ده‌ها هزار صفحه سند ومدرک در ۱۰ آوریل ۱۹۹۷ حکم مشروح خود را در چند صد صفحه صادر واعلام نمود.
حکم وجریان رسیدگی کشتار میکونوس مفصل‌ترین وکاملترین رسیدگی است که نسبت به تروریسم جمهوری اسلامی در خارج صورت گرفته‌است. در این حکم بر نقش مشخص سران جمهوری اسلامی در این ترورها تأکید شده‌است. دادگاه عالی جنایی برلین پس از ۴ سال رسیدگی مستمر طی ۲۵۶ جلسه واستماع شهادت صدها تن از مطلعین وبررسی ده‌ها هزار صفحه سند ومدرک در ۱۰ آوریل ۱۹۹۷ حکم مشروح خود را در چند صد صفحه صادر واعلام نمود.


در آخرین بخش حکم دادگاه برلین (بخش M= صفحه ۳۲۴ به بعد در متن آلمانی حکم و صفحه ۱۹۶ به بعد در ترجمه ایتالیایی) تحت عنوان «سوابق تاریخی امر وثبوت آمریت سردمداران رژیم در این ترور» به تفصیل به نقش رهبر جمهوری اسلامی خامنه ای و «کمیته» ویژه تحت نظر او که متشکل از بالاترین مقامات جمهوری اسلامی است پرداخته و نقش آن‌ها را در تصمیمگیری، سازماندهی واجرای جنایت مورد تأکید قرار داده‌است.
در آخرین بخش حکم دادگاه برلین (بخش M= صفحه ۳۲۴ به بعد در متن آلمانی حکم و صفحه ۱۹۶ به بعد در ترجمه ایتالیایی) تحت عنوان «سوابق تاریخی امر وثبوت آمریت سردمداران رژیم در این ترور» به تفصیل به نقش رهبر جمهوری اسلامی خامنه ای و «کمیته» ویژه تحت نظر او که متشکل از بالاترین مقامات جمهوری اسلامی است پرداخته و نقش آن‌ها را در تصمیمگیری، سازماندهی واجرای جنایت مورد تأکید قرار داده‌است.
خط ۱٬۴۰۹: خط ۱٬۴۰۰:


=== دستور قتل مکتوب ===
=== دستور قتل مکتوب ===
یک مورد از اسنادی که دادگاه میکونوس (صفحه ۲۱۹ ترجمه حکم دادگاه به ایتالیایی) در رسیدگی خود مورد بررسی قرارداد دستور قتل یکی از مخالفین رژیم به اسم منوچهر گنجی بود که طبق سند ارایه شده به دادگاه میکونوس، به دستور خامنه‌ای «مهدور الدم» و «واجب القتل» اعلام شده‌است.
یک مورد از اسنادی که دادگاه میکونوس (صفحه ۲۱۹ ترجمه حکم دادگاه به ایتالیایی) در رسیدگی خود مورد بررسی قرارداد دستور قتل یکی از مخالفین رژیم به اسم منوچهر گنجی بود که طبق سند ارایه شده به دادگاه میکونوس شخص خامنه ای دستور خامنه ای «مهدور الدم» و «واجب القتل» اعلام شده‌است.


=== احکام دادگاه ایالت کلمبیا در امریکا ===
=== احکام دادگاه ایالت کلمبیا در امریکا ===
۴۹۳

ویرایش