سازمان مجاهدین خلق ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۲۳: خط ۲۲۳:
در آستانه سفر ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران در [[روز دانشجو|۱۶ آذر ۱۳۳۲]]، دانشجویان در اعتراض به این سفر راهپیمایی اعتراضی انجام دادند؛ اما پلیس با شلیک گلوله، سه تن از رهبران جنبش دانشجویی را به قتل رساند. نام این سه دانشجو مصطفی بزرگ نیا، احمد قندچی و مهدی شریعت‌رضوی بود که پس از آن به یاد و بزرگ‌داشت نام آنان، این روز در تاریخ ایران به نام [[روز دانشجو]] به ثبت رسید.
در آستانه سفر ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران در [[روز دانشجو|۱۶ آذر ۱۳۳۲]]، دانشجویان در اعتراض به این سفر راهپیمایی اعتراضی انجام دادند؛ اما پلیس با شلیک گلوله، سه تن از رهبران جنبش دانشجویی را به قتل رساند. نام این سه دانشجو مصطفی بزرگ نیا، احمد قندچی و مهدی شریعت‌رضوی بود که پس از آن به یاد و بزرگ‌داشت نام آنان، این روز در تاریخ ایران به نام [[روز دانشجو]] به ثبت رسید.


در گزارشی که به شورای امنیت ملی آمریکا در زمان ریاست جمهوری آیزنهاور، در سال ۱۳۳۲، ارائه گردیده، آمده‌است:<blockquote>در درازمدت، سلطنت که ارتش را به عنوان تنها منبع قدرت خود دارد، مؤثرترین وسیله برای ادامه جهت‌گیری ایران به سوی غرب می‌باشد. کمک‌های نظامی آمریکا در خدمت بالا بردن روحیه ارتش است و این باعث تحکیم وفاداری ارتش به شاه می‌شود که در نتیجه، رژیم فعلی را مستحکم نموده و ادامه جهت‌گیری فعلی ایران به سوی غرب را تضمین می‌کند.</blockquote>در کتاب «شکل‌گیری انقلاب اسلامی» در مورد پیامدهای این قضیه آمده‌است:<blockquote>«کودتا عواقب وخیمی داشت. اولا، [[محمدرضا شاه پهلوی|شاه]] مشروعیتش را از دست داد … از آن زمان، وی به عنوان آلت دست آمریکا شناخته می‌شد… و از همه مهمتر این که کودتای سازماندهی و اجراشده توسط خارجیان به غرور بسیار حساس بخشی از طبقه متوسط برخورد که خاندان سلطنت و شاه را آمریکایی می‌دیدند».<ref>کتاب «شکل‌گیری انقلاب اسلامی»- محمد مهدی باباپور گل‌افشانی</ref></blockquote>اما در سال ۱۳۳۹ انتخاب جان اف کندی به ریاست‌جمهوری آمریکا، این امید را به وجود آورد که دولت جدید آمریکا، دفاع از حقوق بشر و دموکراسی را در دستور کار خود قرار خواهد داد و شاه در اعمال دیکتاتوری محدود خواهد شد. با این همه در اواخر ۱۳۴۱ [[محمدرضا شاه پهلوی|شاه]] به آمریکا سفر کرد و بعد از آن با اجرایی شدن رفرم‌های مورد نظر امریکا توسط شاه که به نام «انقلاب سفید» به ثبت داده‌شد، فشارهای سیاسی بر دگراندیشان در داخل ایران افزایش یافت. ساواک و ارتش فعالیت خود را گسترش دادند و شلیک به تظاهرکنندگان و کشتن آنها در نیمه خرداد ۱۳۴۲ امید به تغییر شرایط سیاسی را به طور کامل از بین برد. به گفته یک متخصص مسایل ایران، شائول بخاش، یکی از نتایج این تحولات، این بود که:<blockquote>«عناصر اپوزیسیون را به سمت رادیکالیزاسیون سوق داد و بسیاری از اعضای جوانتر اپوزیسیون آن زمان ایران را، قانع ساخت که شیوه مخالفت در کادر قانون اساسی، بی‌تأثیر است».<ref>شائول بخاش «حکومت آیت‌الله‌ها» صفحهٔ ۱۰</ref> </blockquote>محسن میلانی یک نویسنده دیگر، شرایط آن زمان و تأثیراتش را این‌طور توضیح می‌دهد:<blockquote>«قیام ژوئن (قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲) یک تأثیر عمیق هم روی سیاست ایران به طور عام و هم روی جامعه علما داشت. در نوشته‌های اکثر گروه‌های مخالف شاه، قیام ژوئن (۱۵ خرداد)، پایان همزیستی مسالمت‌آمیز با شاه را سمبلیزه و شروع مبارزه مسلحانه را توجیه می‌کند».<ref>محسن میلانی «شکل‌گیری انقلاب اسلامی از سلطنت تا جمهوری» صفحه ۹۶ و ۹۷</ref></blockquote>در سالهای بعد، شاه به کمک آمریکا، [[ساواک]] را که در سال ۱۳۳۶ تأسیس شده بود، به سرعت تقویت کرد. ساواک به زودی به خاطر به‌کارگیری شیوه‌های خشونت‌آمیز در سرکوب و شکنجه‌های وحشیانه، بسیار مشهور شد. فساد در دربار، گسترش ساواک، اعدام صدها مخالف و شکنجه زندانیان سیاسی، ایجاد سیستم تک حزبی، سرکوب قهرآمیز هرگونه اعتراض و رویارویی علنی علیه فرهنگ و اعتقادات مذهبی مردم ایران، بخشی از بیلان حکومت [[محمدرضا شاه پهلوی|شاه]] طی سال‌های ۴۲ تا ۵۷ است. طی این سالیان، آمریکا به حمایت تمام‌عیار خود از شاه ادامه داد و بذر احساسات ضدآمریکایی، که بعدها در جریان قیام ضدسلطنتی خود را نشان داد، کاشته شد. در این شرایط، جستجو برای یافتن راه حلی در میان نسل جدید آغاز شده بود.
در گزارشی که به شورای امنیت ملی آمریکا در زمان ریاست جمهوری آیزنهاور، در سال ۱۳۳۲، ارائه گردیده، آمده‌است:<blockquote>در درازمدت، سلطنت که ارتش را به عنوان تنها منبع قدرت خود دارد، مؤثرترین وسیله برای ادامه جهت‌گیری ایران به سوی غرب می‌باشد. کمک‌های نظامی آمریکا در خدمت بالا بردن روحیه ارتش است و این باعث تحکیم وفاداری ارتش به شاه می‌شود که در نتیجه، رژیم فعلی را مستحکم نموده و ادامه جهت‌گیری فعلی ایران به سوی غرب را تضمین می‌کند.</blockquote>در کتاب «شکل‌گیری انقلاب اسلامی» در مورد پیامدهای این قضیه آمده‌است:<blockquote>«کودتا عواقب وخیمی داشت. اولا، [[محمدرضا شاه پهلوی|شاه]] مشروعیتش را از دست داد … از آن زمان، وی به عنوان آلت دست آمریکا شناخته می‌شد… و از همه مهمتر این که کودتای سازماندهی و اجراشده توسط خارجیان به غرور بسیار حساس بخشی از طبقه متوسط برخورد که خاندان سلطنت و شاه را آمریکایی می‌دیدند.»<ref>کتاب «شکل‌گیری انقلاب اسلامی»- محمد مهدی باباپور گل‌افشانی</ref></blockquote>اما در سال ۱۳۳۹ انتخاب جان اف کندی به ریاست‌جمهوری آمریکا، این امید را به وجود آورد که دولت جدید آمریکا، دفاع از حقوق بشر و دموکراسی را در دستور کار خود قرار خواهد داد و شاه در اعمال دیکتاتوری محدود خواهد شد. با این همه در اواخر ۱۳۴۱ [[محمدرضا شاه پهلوی|شاه]] به آمریکا سفر کرد و بعد از آن با اجرایی شدن رفرم‌های مورد نظر امریکا توسط شاه که به نام «انقلاب سفید» به ثبت داده‌شد، فشارهای سیاسی بر دگراندیشان در داخل ایران افزایش یافت. ساواک و ارتش فعالیت خود را گسترش دادند و شلیک به تظاهرکنندگان و کشتن آنها در نیمه خرداد ۱۳۴۲ امید به تغییر شرایط سیاسی را به طور کامل از بین برد. به گفته یک متخصص مسایل ایران، شائول بخاش، یکی از نتایج این تحولات، این بود که:<blockquote>«عناصر اپوزیسیون را به سمت رادیکالیزاسیون سوق داد و بسیاری از اعضای جوانتر اپوزیسیون آن زمان ایران را، قانع ساخت که شیوه مخالفت در کادر قانون اساسی، بی‌تأثیر است.»<ref>شائول بخاش «حکومت آیت‌الله‌ها» صفحهٔ ۱۰</ref> </blockquote>محسن میلانی یک نویسنده دیگر، شرایط آن زمان و تأثیراتش را این‌طور توضیح می‌دهد:<blockquote>«قیام ژوئن (قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲) یک تأثیر عمیق هم روی سیاست ایران به طور عام و هم روی جامعه علما داشت. در نوشته‌های اکثر گروه‌های مخالف شاه، قیام ژوئن (۱۵ خرداد)، پایان همزیستی مسالمت‌آمیز با شاه را سمبلیزه و شروع مبارزه مسلحانه را توجیه می‌کند.»<ref>محسن میلانی «شکل‌گیری انقلاب اسلامی از سلطنت تا جمهوری» صفحه ۹۶ و ۹۷</ref></blockquote>در سالهای بعد، شاه به کمک آمریکا، [[ساواک]] را که در سال ۱۳۳۶ تأسیس شده بود، به سرعت تقویت کرد. ساواک به زودی به خاطر به‌کارگیری شیوه‌های خشونت‌آمیز در سرکوب و شکنجه‌های وحشیانه، بسیار مشهور شد. فساد در دربار، گسترش ساواک، اعدام صدها مخالف و شکنجه زندانیان سیاسی، ایجاد سیستم تک حزبی، سرکوب قهرآمیز هرگونه اعتراض و رویارویی علنی علیه فرهنگ و اعتقادات مذهبی مردم ایران، بخشی از بیلان حکومت [[محمدرضا شاه پهلوی|شاه]] طی سال‌های ۴۲ تا ۵۷ است. طی این سالیان، آمریکا به حمایت تمام‌عیار خود از شاه ادامه داد و بذر احساسات ضدآمریکایی، که بعدها در جریان قیام ضدسلطنتی خود را نشان داد، کاشته شد. در این شرایط، جستجو برای یافتن راه حلی در میان نسل جدید آغاز شده بود.
[[پرونده:بزرگ‌نیا، شریعت‌رضوی، قندچی.JPG|بندانگشتی]]
[[پرونده:بزرگ‌نیا، شریعت‌رضوی، قندچی.JPG|بندانگشتی]]
دهه ۶۰ میلادی، اوج جنبش‌های ضددیکتاتوری در جهان سوم بود. تئوری راهنمای عمل غالب این جنبش‌ها، مارکسیسم بود. حتی اروپا نیز از این موضوع متأثر بود و جنبش‌های متمایل به مارکسیسم، در حال افزایش بودند. تظاهرات و جنبش بزرگ دانشجویی، در قسمت‌های وسیعی از اروپا ازجمله در فرانسه و آلمان، به درگیری خونین کشیده شد. در ایران، شکست رهبران غیرمذهبی سنتی، شرایط را، برای جذب قشر روشنفکر به سوی مارکسیسم، به عنوان یک راه حل در مقابل رژیم [[محمدرضا شاه پهلوی|شاه]]، فراهم کرده بود. در رابطه با رهبران مذهبی نیز، در قشر روشنفکر یک ناامیدی وجود داشت و اسلام سنتی که [[روح‌الله خمینی|خمینی]] آن را نمایندگی می‌کرد، نمی‌توانست جوابگوی آنان باشد. اما از طرف دیگر، افزایش سرکوب برای حاکمیت مانند یک مسکن موقت عمل می‌کرد، و کارساز نبود، به این دلیل که پتانسیل انفجاری جامعه را پیوسته افزایش می‌داد. این شرایطی بود که سازمان مجاهدین خلق ایران در آن متولد شد.
دهه ۶۰ میلادی، اوج جنبش‌های ضددیکتاتوری در جهان سوم بود. تئوری راهنمای عمل غالب این جنبش‌ها، مارکسیسم بود. حتی اروپا نیز از این موضوع متأثر بود و جنبش‌های متمایل به مارکسیسم، در حال افزایش بودند. تظاهرات و جنبش بزرگ دانشجویی، در قسمت‌های وسیعی از اروپا ازجمله در فرانسه و آلمان، به درگیری خونین کشیده شد. در ایران، شکست رهبران غیرمذهبی سنتی، شرایط را، برای جذب قشر روشنفکر به سوی مارکسیسم، به عنوان یک راه حل در مقابل رژیم [[محمدرضا شاه پهلوی|شاه]]، فراهم کرده بود. در رابطه با رهبران مذهبی نیز، در قشر روشنفکر یک ناامیدی وجود داشت و اسلام سنتی که [[روح‌الله خمینی|خمینی]] آن را نمایندگی می‌کرد، نمی‌توانست جوابگوی آنان باشد. اما از طرف دیگر، افزایش سرکوب برای حاکمیت مانند یک مسکن موقت عمل می‌کرد، و کارساز نبود، به این دلیل که پتانسیل انفجاری جامعه را پیوسته افزایش می‌داد. این شرایطی بود که سازمان مجاهدین خلق ایران در آن متولد شد.
خط ۳۱۲: خط ۳۱۲:


رجوی همچنین در مصاحبه با کیهان به تاریخ ۱۸ اسفند ۱۳۵۷ گفت:<blockquote>«سقوط دیکتاتوری قدمی از راه طولانی انقلاب است.»<ref>کیهان-۱۸ بهمن ۱۳۵۷- شماره۱۰۶۳۲</ref></blockquote>مسعود رجوی در ۱۴ اسفند ۱۳۵۷ بر سر مزار [[دکتر محمد مصدق]] سخنرانی کرد و در آنجا هم به خواسته‌های مجاهدین اشاره کرد، او گفت:  
رجوی همچنین در مصاحبه با کیهان به تاریخ ۱۸ اسفند ۱۳۵۷ گفت:<blockquote>«سقوط دیکتاتوری قدمی از راه طولانی انقلاب است.»<ref>کیهان-۱۸ بهمن ۱۳۵۷- شماره۱۰۶۳۲</ref></blockquote>مسعود رجوی در ۱۴ اسفند ۱۳۵۷ بر سر مزار [[دکتر محمد مصدق]] سخنرانی کرد و در آنجا هم به خواسته‌های مجاهدین اشاره کرد، او گفت:  
<blockquote>«این جمهوری بایستی حافظ حق و حقوق تمامی مردم باشد که در سراسر کشور زندگی می‌کنند، این جمهوری بخصوص باید در نهایت عدل و بلکه بیشتر، در نهایت قسط، تمام آزادی‌های سیاسی و اجتماعی در مورد طبقات و نیروهای مختلف مردم اعاده کند». (۱۴ اسفند ۱۳۵۷)</blockquote>سازمان مجاهدین خلق ایران همچنین خواستار مشارکت مردم برای برقراری یک حاکمیت ملی و دموکراتیک گردیدند و استراتژی خود را نیز بر این اساس استوار نمود.
<blockquote>«این جمهوری بایستی حافظ حق و حقوق تمامی مردم باشد که در سراسر کشور زندگی می‌کنند، این جمهوری بخصوص باید در نهایت عدل و بلکه بیشتر، در نهایت قسط، تمام آزادی‌های سیاسی و اجتماعی در مورد طبقات و نیروهای مختلف مردم اعاده کند.» (۱۴ اسفند ۱۳۵۷)</blockquote>سازمان مجاهدین خلق ایران همچنین خواستار مشارکت مردم برای برقراری یک حاکمیت ملی و دموکراتیک گردیدند و استراتژی خود را نیز بر این اساس استوار نمود.


مجاهدین در این دوران به فعالیت‌های مسالمت آمیز سیاسی و اجتماعی پرداختند. «نشریه مجاهد» ارگان رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران بود که تیراژ آن تا ۶۰۰ هزار نسخه رسید.
مجاهدین در این دوران به فعالیت‌های مسالمت آمیز سیاسی و اجتماعی پرداختند. «نشریه مجاهد» ارگان رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران بود که تیراژ آن تا ۶۰۰ هزار نسخه رسید.
خط ۳۴۱: خط ۳۴۱:
* علیه کمونیستها موضع‌گیری کنید!
* علیه کمونیستها موضع‌گیری کنید!
* و با هر کس که «امام» وارد جنگ شد، شما هم وارد جنگ شوید! که در این‌صورت همه درها به‌رویتان باز خواهد شد.» <ref>استراتژی قیام و سرنگونی- مسعود رجوی</ref>
* و با هر کس که «امام» وارد جنگ شد، شما هم وارد جنگ شوید! که در این‌صورت همه درها به‌رویتان باز خواهد شد.» <ref>استراتژی قیام و سرنگونی- مسعود رجوی</ref>
</blockquote>یک سال بعد در بهار ۱۳۵۹، رجوی با رفسنجانی که در آن زمان عضو شورای انقلاب و وزیر کشور خمینی بود، در محل شورای انقلاب رژیم خمینی، ملاقات کرد و انبوه اسناد مربوط به تقلبات آخوندهای رژیم در انتخابات مجلس را به‌وی ارائه داد. رفسنجانی به او گفته بود:<blockquote>«اینها را کنار بگذارید. شما سازمان دارید، توان اداره امور را دارید وخوشنام و خوش‌سابقه هستید، اگر امام و ولایت فقیه را قبول می‌کردید همه‌ی درها به‌رویتان باز می‌شد. شما ما را مجبور کرده‌اید رئیس‌جمهور و وزیر و وکیل از خارج بیاوریم».</blockquote>رجوی به او پاسخ داد:<blockquote>«شما انتظار نداشته باشید که ما هیچ‌گاه چماقداری و انحصارطلبی را، آن‌هم تحت نام اسلام بپذیریم.» <ref>دموکراسی خیانت شده-صفحهٔ ۱۳۷</ref></blockquote>
</blockquote>یک سال بعد در بهار ۱۳۵۹، رجوی با رفسنجانی که در آن زمان عضو شورای انقلاب و وزیر کشور خمینی بود، در محل شورای انقلاب رژیم خمینی، ملاقات کرد و انبوه اسناد مربوط به تقلبات آخوندهای رژیم در انتخابات مجلس را به‌وی ارائه داد. رفسنجانی به او گفته بود:<blockquote>«اینها را کنار بگذارید. شما سازمان دارید، توان اداره امور را دارید وخوشنام و خوش‌سابقه هستید، اگر امام و ولایت فقیه را قبول می‌کردید همه‌ی درها به‌رویتان باز می‌شد. شما ما را مجبور کرده‌اید رئیس‌جمهور و وزیر و وکیل از خارج بیاوریم.»</blockquote>رجوی به او پاسخ داد:<blockquote>«شما انتظار نداشته باشید که ما هیچ‌گاه چماقداری و انحصارطلبی را، آن‌هم تحت نام اسلام بپذیریم.» <ref>دموکراسی خیانت شده-صفحهٔ ۱۳۷</ref></blockquote>


=== کاندیداتوری مسعود رجوی ===
=== کاندیداتوری مسعود رجوی ===
در سال ۵۸، مجاهدین، مسعود رجوی را به‌عنوان کاندیدای ریاست جمهوری اعلام کردند. این کاندیداتوری، مورد حمایت قشرها وسیع مردم به‌خصوص اقلیتهای مذهبی و قومی، جوانان، زنان و دانشگاهیان قرار گرفت<ref>دموکراسی خیانت شده</ref>[[پرونده:کاندیداتوری مسعود رجوی.jpg|alt=کاندیداتوری مسعود رجوی از سوی سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|کاندیداتوری مسعود رجوی]]وی روز ۱۵ دی ۱۳۵۸ در یک کنفرانس خبری در نخستین انتخابات ریاست جمهوری ایران گفت:
در سال ۵۸، مجاهدین، مسعود رجوی را به‌عنوان کاندیدای ریاست جمهوری اعلام کردند. این کاندیداتوری، مورد حمایت قشرها وسیع مردم به‌خصوص اقلیتهای مذهبی و قومی، جوانان، زنان و دانشگاهیان قرار گرفت<ref>دموکراسی خیانت شده</ref>[[پرونده:کاندیداتوری مسعود رجوی.jpg|alt=کاندیداتوری مسعود رجوی از سوی سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|کاندیداتوری مسعود رجوی]]وی روز ۱۵ دی ۱۳۵۸ در یک کنفرانس خبری در نخستین انتخابات ریاست جمهوری ایران گفت:
<blockquote>«ما بدون اینکه در فکر و خیال برد و باخت باشیم، یا کسب عنوان و مقام نظرمان را جلب کرده باشد… موفقیت نفس این تجربه را که همان مشارکت فعال نیروهای انقلابی از این قبیل است آرزو می‌کنیم».</blockquote>اولین میتینگ انتخاباتی سازمان مجاهدین خلق ایران روز ۲۰ دی ۵۸ در دانشگاه تهران در میان هواداران و اعضای سازمان برگزار گردید. ابتدا موسی خیابانی در سخنانی گفت:<blockquote>«ما بر حسب مسئولیت‌ها و وظایفمان وارد این صحنه شده‌ایم و نه از روی جاه‌طلبی. اگر اهل جاه‌طلبی بودیم درها به روی ما بسته نبود. ما همیشه رنج‌ها را تحمل می‌کنیم چون زندگی یک انقلابی یعنی تحمل همین رنج‌ها. کاندیدای منتخب سازمان مجاهدین خلق به خاطر گذراندن کوران مبارزاتی سال‌های گذشته، معنی حرف‌هایش را می‌فهمد، معنی این برنامه را می‌داند و به الزامات و مشکلات پیاده شدن آن واقف است.»</blockquote>خمینی که تهدید را جدی تشخیص داده بود ــ با وجود آن‌که متعهد شده بود در مورد کاندیداهای ریاست‌جمهوری اظهارنظر نکند ــ طی یک فتوای مذهبی، اعلام کرد که مسعود رجوی به‌دلیل رأی ندادن به ولایت‌فقیه و قانون اساسی مبتنی بر آن، نمی‌تواند کاندیدای ریاست‌جمهوری باشد و به این ترتیب از شرکت وی در انتخابات جلوگیری کرد.[[پرونده:پیام مسعود رجوی به کسانی که از کاندیداتوری او حمایت کردند.jpg|alt=پیام مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران به کسانی که از کاندیداتوری او حمایت کردند|بندانگشتی|357x357پیکسل|پیام مسعود رجوی به کسانی که از کاندیداتوری او حمایت کردند]]روز ۲۹ دی ماه ۱۳۵۸ یعنی همان روز که خمینی مانع کاندیداتوری رجوی شد، مسعود رجوی در پیامی از نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری انصراف داده و اعلام کرد:
<blockquote>«ما بدون اینکه در فکر و خیال برد و باخت باشیم، یا کسب عنوان و مقام نظرمان را جلب کرده باشد… موفقیت نفس این تجربه را که همان مشارکت فعال نیروهای انقلابی از این قبیل است آرزو می‌کنیم.»</blockquote>اولین میتینگ انتخاباتی سازمان مجاهدین خلق ایران روز ۲۰ دی ۵۸ در دانشگاه تهران در میان هواداران و اعضای سازمان برگزار گردید. ابتدا موسی خیابانی در سخنانی گفت:<blockquote>«ما بر حسب مسئولیت‌ها و وظایفمان وارد این صحنه شده‌ایم و نه از روی جاه‌طلبی. اگر اهل جاه‌طلبی بودیم درها به روی ما بسته نبود. ما همیشه رنج‌ها را تحمل می‌کنیم چون زندگی یک انقلابی یعنی تحمل همین رنج‌ها. کاندیدای منتخب سازمان مجاهدین خلق به خاطر گذراندن کوران مبارزاتی سال‌های گذشته، معنی حرف‌هایش را می‌فهمد، معنی این برنامه را می‌داند و به الزامات و مشکلات پیاده شدن آن واقف است.»</blockquote>خمینی که تهدید را جدی تشخیص داده بود ــ با وجود آن‌که متعهد شده بود در مورد کاندیداهای ریاست‌جمهوری اظهارنظر نکند ــ طی یک فتوای مذهبی، اعلام کرد که مسعود رجوی به‌دلیل رأی ندادن به ولایت‌فقیه و قانون اساسی مبتنی بر آن، نمی‌تواند کاندیدای ریاست‌جمهوری باشد و به این ترتیب از شرکت وی در انتخابات جلوگیری کرد.[[پرونده:پیام مسعود رجوی به کسانی که از کاندیداتوری او حمایت کردند.jpg|alt=پیام مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران به کسانی که از کاندیداتوری او حمایت کردند|بندانگشتی|357x357پیکسل|پیام مسعود رجوی به کسانی که از کاندیداتوری او حمایت کردند]]روز ۲۹ دی ماه ۱۳۵۸ یعنی همان روز که خمینی مانع کاندیداتوری رجوی شد، مسعود رجوی در پیامی از نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری انصراف داده و اعلام کرد:
<blockquote>«بایستی خاضعانه به شما بگویم که اگر این مبارزه انتخاباتی بازنده‌ای داشته باشد، آن بازنده من نیستم.»</blockquote>
<blockquote>«بایستی خاضعانه به شما بگویم که اگر این مبارزه انتخاباتی بازنده‌ای داشته باشد، آن بازنده من نیستم.»</blockquote>


خط ۳۶۳: خط ۳۶۳:
انتخابات مجلس شورای ملی که بعداً به مجلس شورای اسلامی تغییر نام داد، صحنه دیگر مصاف نیروهای سیاسی در ایران بود، سازمان مجاهدین خلق ایران هم به طور فعال در این انتخابات شرکت کرد، اما هیچ‌یک از کاندیداهای او به مجلس راه پیدا نکردند. با وجودی که مسعود رجوی با ۵۳۰ هزار رأی به دور دوم راه پیدا کرد و بنابر آماری که وزارت کشور جمهوری اسلامی اعلام کرد، سازمان مجاهدین خلق ایران در رتبه دوم قرار گرفت، اما در دور دوم نیز هیچ فردی از مجاهدین نتوانست به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کند.
انتخابات مجلس شورای ملی که بعداً به مجلس شورای اسلامی تغییر نام داد، صحنه دیگر مصاف نیروهای سیاسی در ایران بود، سازمان مجاهدین خلق ایران هم به طور فعال در این انتخابات شرکت کرد، اما هیچ‌یک از کاندیداهای او به مجلس راه پیدا نکردند. با وجودی که مسعود رجوی با ۵۳۰ هزار رأی به دور دوم راه پیدا کرد و بنابر آماری که وزارت کشور جمهوری اسلامی اعلام کرد، سازمان مجاهدین خلق ایران در رتبه دوم قرار گرفت، اما در دور دوم نیز هیچ فردی از مجاهدین نتوانست به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کند.


در این باره محمد اقبال<ref>وبسایت بی‌بی‌سی [http://www.bbc.com/persian/iran/2011/06/110618_l10_30khordad60_mojahedin فارسی] ۳۰ خرداد ۱۳۹۰–۲۰ ژوئن ۲۰۱۱</ref> می‌گوید:<blockquote>«من آن موقع عضو انجمن مرکزی نظارت بر انتخابات بودم، یکی از ۷ نفری که نظارت و برگزاری انتخابات مجلس را بر عهده داشت… شب همان روز انتخابات… به چند حوزه شمارش آرا سر زدیم… آرای متعلق به برادر مجاهد مسعود رجوی را خیلی ساده چیده بودند یک گوشه‌ای و یک حاج‌آقایی را هم گذاشته بودند آن بالا که می‌گفت این آرای منافقین است و نمی‌شمردند!... می‌گفت خیالتان جمع باشد، منافقین را کنار گذاشتیم».</blockquote>این حذف گسترده مجاهدین، شروع یک تخاصم آشکار از جانب حکومت علیه مجاهدین بود، مجاهدین تلاش داشتند با استفاده از آزادی‌های سیاسی و بکارگیری نیروها و هوادارانشان خمینی را مجبور کنند، همان قانون اساسی که مجاهدین به آن رأی نداده بودند، را اجرا کند، با اینهمه تلاش برای احتراز از یک تقابل و رویارویی جدی به نتیجه نمی‌رسید.
در این باره محمد اقبال<ref>وبسایت بی‌بی‌سی [http://www.bbc.com/persian/iran/2011/06/110618_l10_30khordad60_mojahedin فارسی] ۳۰ خرداد ۱۳۹۰–۲۰ ژوئن ۲۰۱۱</ref> می‌گوید:<blockquote>«من آن موقع عضو انجمن مرکزی نظارت بر انتخابات بودم، یکی از ۷ نفری که نظارت و برگزاری انتخابات مجلس را بر عهده داشت… شب همان روز انتخابات… به چند حوزه شمارش آرا سر زدیم… آرای متعلق به برادر مجاهد مسعود رجوی را خیلی ساده چیده بودند یک گوشه‌ای و یک حاج‌آقایی را هم گذاشته بودند آن بالا که می‌گفت این آرای منافقین است و نمی‌شمردند!... می‌گفت خیالتان جمع باشد، منافقین را کنار گذاشتیم.»</blockquote>این حذف گسترده مجاهدین، شروع یک تخاصم آشکار از جانب حکومت علیه مجاهدین بود، مجاهدین تلاش داشتند با استفاده از آزادی‌های سیاسی و بکارگیری نیروها و هوادارانشان خمینی را مجبور کنند، همان قانون اساسی که مجاهدین به آن رأی نداده بودند، را اجرا کند، با اینهمه تلاش برای احتراز از یک تقابل و رویارویی جدی به نتیجه نمی‌رسید.


=== کلاس‌های تبیین جهان مسعود رجوی ===
=== کلاس‌های تبیین جهان مسعود رجوی ===
خط ۳۹۴: خط ۳۹۴:
احمد خمینی پسر [[روح‌الله خمینی|خمینی]] هم در خرداد ماه ۱۳۵۹ در نامه‌ای به مجلس به پدیدهٔ چماقداری که همان حملات به میتنگ‌ها و تجمعات سازمان مجاهدین خلق ایران بود اعتراض کرد، وی نوشت:<blockquote>«چماقداری باید هرچه زودتر ریشه‌کن شود، نمی‌دانم چرا مسئولین مملکتی در این باره هیچ نمی‌گویند و چرا چماقداران را دستگیر نمی‌کنند و در مقابل مردم ستم‌دیده ما که تازه از یوغ چماقداران رژیم پهلوی نجات پیدا کردند محاکمه نمی‌کنند؟ چرا در این زمینه ساکتند؟ به‌خدا تاریخ دربارهٔ آنان بدقضاوت خواهد کرد.»</blockquote>در زمینه فعالیت‌های مجاهدین و مشکلاتی که با آن روبرو بودند یک پژوهشگر آمریکایی نوشت:<blockquote>«در بهمن ۵۸ (یعنی فقط یک‌سال پس از انقلاب) ۶۰ هزار نسخه از نشریهٔ مجاهد توقیف و سوزانده شد.» <ref>شائول بخاش - کتاب «حکومت آیت‌الله‌ها» صفحهٔ ۱۲۳</ref></blockquote>روزنامه لوموند در خرداد ۱۳۵۹ نوشت: «بنا به گفتهٔ ناظران، اوضاع در شرایط کنونی، انتخاب بین سازش یا جنگ داخلی است.»
احمد خمینی پسر [[روح‌الله خمینی|خمینی]] هم در خرداد ماه ۱۳۵۹ در نامه‌ای به مجلس به پدیدهٔ چماقداری که همان حملات به میتنگ‌ها و تجمعات سازمان مجاهدین خلق ایران بود اعتراض کرد، وی نوشت:<blockquote>«چماقداری باید هرچه زودتر ریشه‌کن شود، نمی‌دانم چرا مسئولین مملکتی در این باره هیچ نمی‌گویند و چرا چماقداران را دستگیر نمی‌کنند و در مقابل مردم ستم‌دیده ما که تازه از یوغ چماقداران رژیم پهلوی نجات پیدا کردند محاکمه نمی‌کنند؟ چرا در این زمینه ساکتند؟ به‌خدا تاریخ دربارهٔ آنان بدقضاوت خواهد کرد.»</blockquote>در زمینه فعالیت‌های مجاهدین و مشکلاتی که با آن روبرو بودند یک پژوهشگر آمریکایی نوشت:<blockquote>«در بهمن ۵۸ (یعنی فقط یک‌سال پس از انقلاب) ۶۰ هزار نسخه از نشریهٔ مجاهد توقیف و سوزانده شد.» <ref>شائول بخاش - کتاب «حکومت آیت‌الله‌ها» صفحهٔ ۱۲۳</ref></blockquote>روزنامه لوموند در خرداد ۱۳۵۹ نوشت: «بنا به گفتهٔ ناظران، اوضاع در شرایط کنونی، انتخاب بین سازش یا جنگ داخلی است.»


هر روز مجاهدین از فشارهای حکومت علیه هوادارانشان شکایت می‌کردند؛ اما نتوانستند کاری از پیش ببرند. [[روح‌الله خمینی|خمینی]] در ۴ تیر ۱۳۵۹ در دیدار با «اعضای شوراهای اسلامی کارگران» گفت:<blockquote>«ممکن است من هی بگویم اسلام و هی بگویم فدایی اسلام و فدایی خلق و هی بگویم مجاهد اسلام و مجاهد خلق، این حرفها را بزنم، لاکن وقتی به اعمال من شما ملاحظه می‌کنید، که از اول من مخالفت کردم… دشمن ما نه در آمریکا، نه در شوروی و نه در کردستان است، بلکه در همین‌جا در مقابل چشم‌های ما، در همین تهران است… منافق‌ها بدتر از کفارند، ما سوره منافقین داریم سورهٔ کفار نداریم!»</blockquote>[[روح‌الله خمینی|خمینی]] در همین سخنرانی در رابطه با بنیان‌گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران هم گفته بود:<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحهٔ ۱۳۳</ref><blockquote>«اگر یک دزدی را یک جایی کشتند و از طایفه شما بود آن وقت شما می‌شوید انقلابی؟»</blockquote>این صحبت‌ها از عمق اختلاف و دشمنی بین [[روح‌الله خمینی|خمینی]] و سازمان مجاهدین خلق ایران پرده برمی‌داشت. بعد از این موضع‌گیری صریح [[روح‌الله خمینی|خمینی]]، سازمان مجاهدین خلق ایران تصمیم گرفت که دفاتر و ستادهایش را تعطیل کند، مهدی ابریشمچی از مسؤلین سازمان مجاهدین خلق ایران در این زمینه گفت:<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی</ref><blockquote>«بعد از حمله آشکار خمینی، دو راه در مقابل ما وجود داشت، یکی این که، همان‌جا وارد درگیری با ارتجاع بشویم، دیگر این که، فرصت را برای یک دوران کار سیاسی که هنوز به انتها نرسیده بود، با شکل و فرم جدید، غنیمت بشماریم».</blockquote>سازمان مجاهدین با شعار «ستادها را به میان مردم منتقل کنیم» دفاتر و ستادهایش را تعطیل کرد.[[پرونده:300px-Ghafari in 30 khordad 1360 fb67fe3a5ac3ebc2ad59fb323dc5c527.png|بندانگشتی|
هر روز مجاهدین از فشارهای حکومت علیه هوادارانشان شکایت می‌کردند؛ اما نتوانستند کاری از پیش ببرند. [[روح‌الله خمینی|خمینی]] در ۴ تیر ۱۳۵۹ در دیدار با «اعضای شوراهای اسلامی کارگران» گفت:<blockquote>«ممکن است من هی بگویم اسلام و هی بگویم فدایی اسلام و فدایی خلق و هی بگویم مجاهد اسلام و مجاهد خلق، این حرفها را بزنم، لاکن وقتی به اعمال من شما ملاحظه می‌کنید، که از اول من مخالفت کردم… دشمن ما نه در آمریکا، نه در شوروی و نه در کردستان است، بلکه در همین‌جا در مقابل چشم‌های ما، در همین تهران است… منافق‌ها بدتر از کفارند، ما سوره منافقین داریم سورهٔ کفار نداریم!»</blockquote>[[روح‌الله خمینی|خمینی]] در همین سخنرانی در رابطه با بنیان‌گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران هم گفته بود:<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحهٔ ۱۳۳</ref><blockquote>«اگر یک دزدی را یک جایی کشتند و از طایفه شما بود آن وقت شما می‌شوید انقلابی؟»</blockquote>این صحبت‌ها از عمق اختلاف و دشمنی بین [[روح‌الله خمینی|خمینی]] و سازمان مجاهدین خلق ایران پرده برمی‌داشت. بعد از این موضع‌گیری صریح [[روح‌الله خمینی|خمینی]]، سازمان مجاهدین خلق ایران تصمیم گرفت که دفاتر و ستادهایش را تعطیل کند، مهدی ابریشمچی از مسؤلین سازمان مجاهدین خلق ایران در این زمینه گفت:<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی</ref><blockquote>«بعد از حمله آشکار خمینی، دو راه در مقابل ما وجود داشت، یکی این که، همان‌جا وارد درگیری با ارتجاع بشویم، دیگر این که، فرصت را برای یک دوران کار سیاسی که هنوز به انتها نرسیده بود، با شکل و فرم جدید، غنیمت بشماریم.»</blockquote>سازمان مجاهدین با شعار «ستادها را به میان مردم منتقل کنیم» دفاتر و ستادهایش را تعطیل کرد.[[پرونده:300px-Ghafari in 30 khordad 1360 fb67fe3a5ac3ebc2ad59fb323dc5c527.png|بندانگشتی|
هادی غفاری مسلح در سرکوب تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰
هادی غفاری مسلح در سرکوب تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰
]]در آخرین روز شهریور ۱۳۵۹ جنگ ایران و عراق شروع شد، رویدادی که موقتاً کشاکش بین حکومت و سازمان مجاهدین را منجمد کرد، جنگ رویدادی نبود که نیروهای سیاسی بتوانند به سادگی از کنار آن بگذرند، سازمان مجاهدین هم از کادرها و هوادارانش خواست که به جبهه‌های جنگ رفته و از خاک ایران دفاع کنند، به این ترتیب بخشی از اعضای سازمان مجاهدین به جبهه‌های جنگ رفتند، اما حکومت این موضوع را برنتابید و در آبان ۱۳۵۹ دادستانی انقلاب آبادان طی حکمی خواستار خروج گروه‌های سیاسی از جمله مجاهدین خلق از شهر آبادان شد و برای خروج آنها یک ضرب‌الاجل ۲۴ ساعته در نظر گرفت.
]]در آخرین روز شهریور ۱۳۵۹ جنگ ایران و عراق شروع شد، رویدادی که موقتاً کشاکش بین حکومت و سازمان مجاهدین را منجمد کرد، جنگ رویدادی نبود که نیروهای سیاسی بتوانند به سادگی از کنار آن بگذرند، سازمان مجاهدین هم از کادرها و هوادارانش خواست که به جبهه‌های جنگ رفته و از خاک ایران دفاع کنند، به این ترتیب بخشی از اعضای سازمان مجاهدین به جبهه‌های جنگ رفتند، اما حکومت این موضوع را برنتابید و در آبان ۱۳۵۹ دادستانی انقلاب آبادان طی حکمی خواستار خروج گروه‌های سیاسی از جمله مجاهدین خلق از شهر آبادان شد و برای خروج آنها یک ضرب‌الاجل ۲۴ ساعته در نظر گرفت.
خط ۴۰۳: خط ۴۰۳:
ماجرای برکناری بنی‌صدر از روز ۲۶ خرداد ۱۳۶۰ آغاز شد، و معلوم بود که چند روز دیگر عملی خواهد شد، به عقیدهٔ مجاهدین در این چند روز هنوز امکان تجمع و فعالیت سیاسی بود، آنها روز ۳۰ خرداد را برای تجمع خود در نظر گرفتند. در این روز نیم‌میلیون نفر از مردم تهران به خیابان‌ها ریختند، تظاهرات از ساعت ۴ بعد از ظهر از تقاطع ولیعصر (مصدق)- انقلاب آغاز شد، اما این تظاهرات مسالمت‌آمیز به گلوله بسته شد و تعدادی کشته و مجروح و بازداشت شدند.
ماجرای برکناری بنی‌صدر از روز ۲۶ خرداد ۱۳۶۰ آغاز شد، و معلوم بود که چند روز دیگر عملی خواهد شد، به عقیدهٔ مجاهدین در این چند روز هنوز امکان تجمع و فعالیت سیاسی بود، آنها روز ۳۰ خرداد را برای تجمع خود در نظر گرفتند. در این روز نیم‌میلیون نفر از مردم تهران به خیابان‌ها ریختند، تظاهرات از ساعت ۴ بعد از ظهر از تقاطع ولیعصر (مصدق)- انقلاب آغاز شد، اما این تظاهرات مسالمت‌آمیز به گلوله بسته شد و تعدادی کشته و مجروح و بازداشت شدند.


ارواند آبراهامیان در خصوص تظاهرات ۳۰ خرداد می‌نویسد:<ref>ارواند آبراهامیان کتاب «مجاهدین ایران» صفحات ۲۱۸–۲۱۹</ref><blockquote>«جمعیت زیادی در بسیاری شهرها ظاهر شدند… در تظاهرات تهران بیش از ۵۰۰ هزار نفر شرکت کرده بودند… اخطار علیه تظاهرات به‌طور مستمر از شبکهٔ رادیو تلویزیون پخش می‌شد… اعلام کردند تظاهرکنندگان محارب با خدا محسوب می‌شوند. حزب‌اللهی‌ها مسلح شده و با کامیون‌ها آورده شده بودند… به پاسداران دستور شلیک دادند. تنها در محدودهٔ دانشگاه تهران ۵۰ کشته، ۲۰۰ زخمی و ۱۰۰۰نفر دستگیر شدند. مسئول زندان اوین با خوشحالی اعلام کرد جوخه‌های اعدام ۲۳ تظاهر کننده، از جمله چند دختر نوجوان را اعدام کرده‌اند. دوران ترور آغاز شده بود». </blockquote>[[پرونده:دستگیرشدگانی که بدون احراز هویت اعدام شدند-۳۰ خرداد۱۳۶۰.jpg|بندانگشتی|دستگیرشدگانی که بدون احراز هویت اعدام شدند-۳۰ خرداد۱۳۶۰|جایگزین=دستگیرشدگان هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰]]در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ تعدادی از دستگیرشدگان بدون احراز هویت اعدام شدند و دادستانی انقلاب با انتشار عکس آنها از والدینشان خواست که اجسادشان را تحویل بگیرد.
ارواند آبراهامیان در خصوص تظاهرات ۳۰ خرداد می‌نویسد:<ref>ارواند آبراهامیان کتاب «مجاهدین ایران» صفحات ۲۱۸–۲۱۹</ref><blockquote>«جمعیت زیادی در بسیاری شهرها ظاهر شدند… در تظاهرات تهران بیش از ۵۰۰ هزار نفر شرکت کرده بودند… اخطار علیه تظاهرات به‌طور مستمر از شبکهٔ رادیو تلویزیون پخش می‌شد… اعلام کردند تظاهرکنندگان محارب با خدا محسوب می‌شوند. حزب‌اللهی‌ها مسلح شده و با کامیون‌ها آورده شده بودند… به پاسداران دستور شلیک دادند. تنها در محدودهٔ دانشگاه تهران ۵۰ کشته، ۲۰۰ زخمی و ۱۰۰۰نفر دستگیر شدند. مسئول زندان اوین با خوشحالی اعلام کرد جوخه‌های اعدام ۲۳ تظاهر کننده، از جمله چند دختر نوجوان را اعدام کرده‌اند. دوران ترور آغاز شده بود.» </blockquote>[[پرونده:دستگیرشدگانی که بدون احراز هویت اعدام شدند-۳۰ خرداد۱۳۶۰.jpg|بندانگشتی|دستگیرشدگانی که بدون احراز هویت اعدام شدند-۳۰ خرداد۱۳۶۰|جایگزین=دستگیرشدگان هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰]]در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ تعدادی از دستگیرشدگان بدون احراز هویت اعدام شدند و دادستانی انقلاب با انتشار عکس آنها از والدینشان خواست که اجسادشان را تحویل بگیرد.


به این ترتیب سازمان مجاهدین خلق ایران وارد یک رویارویی نظامی با حاکمیت [[روح‌الله خمینی|خمینی]] شد.
به این ترتیب سازمان مجاهدین خلق ایران وارد یک رویارویی نظامی با حاکمیت [[روح‌الله خمینی|خمینی]] شد.
خط ۴۱۰: خط ۴۱۰:


* روز جمعه ۲۸دی ۱۳۵۸ عباس عمانی، کارگر زحمتکشی که مشغول چسباندن پوسترهای تبلیغات انتخاباتی مجاهدین بود را با ضربه‌های چماق کشتند. در این ایام هر کتاب‌فروشی و کیوسکی را که نشانی از مجاهدین داشت به آتش کشیدند. هیچ رحمی در کار نبود. در قائم‌شهر حتی به بیماران و بیمارستانها حمله کردند.
* روز جمعه ۲۸دی ۱۳۵۸ عباس عمانی، کارگر زحمتکشی که مشغول چسباندن پوسترهای تبلیغات انتخاباتی مجاهدین بود را با ضربه‌های چماق کشتند. در این ایام هر کتاب‌فروشی و کیوسکی را که نشانی از مجاهدین داشت به آتش کشیدند. هیچ رحمی در کار نبود. در قائم‌شهر حتی به بیماران و بیمارستانها حمله کردند.
* دوم اسفند ۵۸ کارکنان بیمارستان نوشتند: «ما کارکنان بیمارستان شیروخورشید قائمشهر به‌علت تجاوز پاسداران به حریم بیمارستان و انداختن گاز اشک‌آور به داخل بیمارستان و تیراندازیهای ممتد در اطراف نرده‌های بیمارستان که باعث ناراحتی بیماران بستری در بخشهای مختلف حتی بخش کودکان و نوزادان که نزدیک به خفه‌شدن عده‌یی از کودکان و نوزادان شده‌بود، تا رسیدگی کامل از طرف مسئولان شهری و تأمین مصونیت بیماران از وقایع فوق به کم‌کاری خود ادامه می‌‌دهیم».
* دوم اسفند ۵۸ کارکنان بیمارستان نوشتند: «ما کارکنان بیمارستان شیروخورشید قائمشهر به‌علت تجاوز پاسداران به حریم بیمارستان و انداختن گاز اشک‌آور به داخل بیمارستان و تیراندازیهای ممتد در اطراف نرده‌های بیمارستان که باعث ناراحتی بیماران بستری در بخشهای مختلف حتی بخش کودکان و نوزادان که نزدیک به خفه‌شدن عده‌یی از کودکان و نوزادان شده‌بود، تا رسیدگی کامل از طرف مسئولان شهری و تأمین مصونیت بیماران از وقایع فوق به کم‌کاری خود ادامه می‌‌دهیم.»
* همین روز در جریان حمله پاسداران و چماقداران به مردم، عین‌الله پورعلی (معلم روستای مشک‌آباد) در اثر ضربات چماقداران و پاسداران جان باخت.
* همین روز در جریان حمله پاسداران و چماقداران به مردم، عین‌الله پورعلی (معلم روستای مشک‌آباد) در اثر ضربات چماقداران و پاسداران جان باخت.
* در فروردین ۵۹ چشم پروین صادقی دختر نشریه‌فروش را در ترمینال خزانه تهران کور کردند.
* در فروردین ۵۹ چشم پروین صادقی دختر نشریه‌فروش را در ترمینال خزانه تهران کور کردند.
خط ۴۱۷: خط ۴۱۷:
* در همین ایام احمد گنجه‌ای را در خیابان تختی رشت به جرم دفاع از آزادی کشتند.
* در همین ایام احمد گنجه‌ای را در خیابان تختی رشت به جرم دفاع از آزادی کشتند.
* همزمان بیش از ۶۰مورد حمله و هجوم و تخریب و آتش‌سوزی علیه فروشندگان نشریه مجاهد و افراد و کتاب‌فروشی‌های هوادار سازمان مجاهدین در اصفهان انجام شد.
* همزمان بیش از ۶۰مورد حمله و هجوم و تخریب و آتش‌سوزی علیه فروشندگان نشریه مجاهد و افراد و کتاب‌فروشی‌های هوادار سازمان مجاهدین در اصفهان انجام شد.
* روز ۱۴اردیبهشت ۵۹ یک درجه‌دار ارتشی به نام سیاوش شمس را در اصفهان به جرم حمایت از یک نشریه‌فروش مجاهد که مورد حمله چماقداران قرار گرفته بود از پای درآوردند و روز بعد یکی از روزنامه‌های محلی به نام حرکت (۱۵اردیبهشت ۵۹) خطاب به مقامات شهر اصفهان نوشت: «هر روز مراسم جشن کتاب‌سوزان در شهر شما برقرار است. هر روز به یک گروه و دسته‌یی در روز روشن حمله می‌شود و با چاقوکشی قانون اساسی جمهوری اسلامی را به هیچ می‌گیرند. تاکنون چندین قتل در اصفهان انجام شده اما... و شما تاکنون حتی اعلامیه‌یی مبنی بر تقبیح چنین اعمالی نداده‌اید...».
* روز ۱۴اردیبهشت ۵۹ یک درجه‌دار ارتشی به نام سیاوش شمس را در اصفهان به جرم حمایت از یک نشریه‌فروش مجاهد که مورد حمله چماقداران قرار گرفته بود از پای درآوردند و روز بعد یکی از روزنامه‌های محلی به نام حرکت (۱۵اردیبهشت ۵۹) خطاب به مقامات شهر اصفهان نوشت: «هر روز مراسم جشن کتاب‌سوزان در شهر شما برقرار است. هر روز به یک گروه و دسته‌یی در روز روشن حمله می‌شود و با چاقوکشی قانون اساسی جمهوری اسلامی را به هیچ می‌گیرند. تاکنون چندین قتل در اصفهان انجام شده اما... و شما تاکنون حتی اعلامیه‌یی مبنی بر تقبیح چنین اعمالی نداده‌اید....»
* هفتم خرداد ۵۹ احد عزیزی، معلم روستا، در جریان حمله چماقداران در اردبیل به ضرب گلوله ژ۳ مجروح شد و ۲روز بعد درگذشت.
* هفتم خرداد ۵۹ احد عزیزی، معلم روستا، در جریان حمله چماقداران در اردبیل به ضرب گلوله ژ۳ مجروح شد و ۲روز بعد درگذشت.
* سحرگاه ۱۹خرداد ۵۹ در خیابان شیروخورشید تهران گروهی از افراد مسلح، ناصر محمدی دانش‌آموز ۱۸ساله را با ضرب گلوله _به چشم و سرش_ از پای درآوردند.
* سحرگاه ۱۹خرداد ۵۹ در خیابان شیروخورشید تهران گروهی از افراد مسلح، ناصر محمدی دانش‌آموز ۱۸ساله را با ضرب گلوله _به چشم و سرش_ از پای درآوردند.
خط ۴۶۵: خط ۴۶۵:
جبهه همبستگی ملی، نیروهای جمهوری‌خواهی را که با التزام به نفی کامل نظام ولایت فقیه و همه جناحها و دسته‌بندی‌های درونی آن، برای استقرار یک نظام سیاسی دموکراتیک و مستقل و مبتنی بر جدایی دین از دولت مبارزه می‌کنند، در برمی‌گیرد.
جبهه همبستگی ملی، نیروهای جمهوری‌خواهی را که با التزام به نفی کامل نظام ولایت فقیه و همه جناحها و دسته‌بندی‌های درونی آن، برای استقرار یک نظام سیاسی دموکراتیک و مستقل و مبتنی بر جدایی دین از دولت مبارزه می‌کنند، در برمی‌گیرد.
* در سال ۱۳۸۴ خانم مریم رجوی، اعلام کرد: «ما در ایران آزاد شده از ستم ملایان، از لغو حکم اعدام و از امحاء همة انواع و اشکال مجازاتهای وحشیانه، دفاع می‌کنیم و نسبت به آن متعهدیم.
* در سال ۱۳۸۴ خانم مریم رجوی، اعلام کرد: «ما در ایران آزاد شده از ستم ملایان، از لغو حکم اعدام و از امحاء همة انواع و اشکال مجازاتهای وحشیانه، دفاع می‌کنیم و نسبت به آن متعهدیم.
* ما تعهد خود را به کنوانسیون منع شکنجه و قوانین بین‌المللی انساندوستانه و کنوانسیون رفع تبعیض از زنان، یکبار دیگر مورد تأکید قرار می‌دهیم».
* ما تعهد خود را به کنوانسیون منع شکنجه و قوانین بین‌المللی انساندوستانه و کنوانسیون رفع تبعیض از زنان، یکبار دیگر مورد تأکید قرار می‌دهیم.»


شورا در حکم یک پارلمان در تبعید و مجلس قانونگذاری عمل می‌کند. بیش از ۵۳۰ عضو دارد که. ۵۲٪ آنها را زنان تشکیل می‌دهند. ۲۵ کمیسیون دارد.
شورا در حکم یک پارلمان در تبعید و مجلس قانونگذاری عمل می‌کند. بیش از ۵۳۰ عضو دارد که. ۵۲٪ آنها را زنان تشکیل می‌دهند. ۲۵ کمیسیون دارد.
خط ۴۸۶: خط ۴۸۶:


مجاهدین تصمیم گرفتند این نابرابری در درون سازمان مجاهدین را رفع کنند. از نظر دفتر سیاسی و مرکزیت مجاهدین برای حل این مشکل در ابتدا باید در بالاترین سطح سازمان، یعنی در رأس به آن پرداخته می‌شد. در همین راستا بود که [[مریم رجوی]]، که از نمونه‌های بارز رشد در این سازمان به‌شمار می‌آمد وارد حلقه رهبری سازمان مجاهدین شد و مسعود رجوی (مسئول اول آن‌ زمان مجاهدین) رهبری خودش را با یک زن به اشتراک گذاشت.[[پرونده:انقلاب ایدئولوژیک.jpg|alt=مسعود و مریم رجوی رهبران سازمان مجاهدین خلق ایران پس از انقلاب ایدئولوژیک|بندانگشتی|مسعود و مریم رجوی پس از انقلاب ایدئولوژیک]]
مجاهدین تصمیم گرفتند این نابرابری در درون سازمان مجاهدین را رفع کنند. از نظر دفتر سیاسی و مرکزیت مجاهدین برای حل این مشکل در ابتدا باید در بالاترین سطح سازمان، یعنی در رأس به آن پرداخته می‌شد. در همین راستا بود که [[مریم رجوی]]، که از نمونه‌های بارز رشد در این سازمان به‌شمار می‌آمد وارد حلقه رهبری سازمان مجاهدین شد و مسعود رجوی (مسئول اول آن‌ زمان مجاهدین) رهبری خودش را با یک زن به اشتراک گذاشت.[[پرونده:انقلاب ایدئولوژیک.jpg|alt=مسعود و مریم رجوی رهبران سازمان مجاهدین خلق ایران پس از انقلاب ایدئولوژیک|بندانگشتی|مسعود و مریم رجوی پس از انقلاب ایدئولوژیک]]
مسعود رجوی در روز ۷ بهمن۱۳۶۳، خانم [[مریم رجوی|مریم عضدانلو]] را به عنوان «همردیف مسئول اوّل سازمان مجاهدین خلق ایران» معرفی کرد و گفت:<blockquote>«... در میان عموم خواهران رزمنده و قهرمان ما، خواهر مجاهد مریم عضدانلو پس از اشرف شهید، ذی‌صلاح‌ترین آنها بوده و سه سال پس از شهادت اشرف و در پی ۱۴سال مبارزه و حیات رهایی‌بخش انقلابی و توحیدی در راستا و در رابطه با سازمان مجاهدین خلق ایران، به عنوان همردیف مسئول اول سازمان برگزیده شده‌است. طی این دوران و به ویژه از ۳۰ خرداد سال ۶۰ به این سو، وی مدارج و مراحل خطیر مربوط به ارتقای ایدئولوژیکی و تشکیلاتی خود را با آزمایشات متعدد و با سرفرازی و موفقیت از سر گذرانده و لذا اکنون در بیستمین سال حیات خونین و پرافتخار سازمان مجاهدین خلق ایران برای نخستین بار رسماً جایگاه ایدئولوژیکی و تشکیلاتی شایسته برای ذیصلاحترین و بالاترین زن انقلابی مجاهد خلق را احراز می‌کند… این انتخاب و تصمیم ناظر بر آن که توسط دفتر سیاسی و کمیته‌های مرکزی سازمان ما اتخاذ شده‌است، یکی از عالی‌ترین دستاوردهای عقیدتی و تشکیلاتی جمعبندی جامع (سیاسی، نظامی و تشکیلاتی) چهارمین سال مقاومت انقلابی مسلحانه سراسری (پاییز ۱۳۶۳) در زمینهٔ تشکیلاتی است… بایستی تصریح کنم که بر حسب موازین عقیدتی و تشکیلاتی مجاهدین خلق ایران، ما هیچ‌گاه در جریان مبارزات انقلابی خود به تقسیم‌بندی و جداسازی تشکیلاتی زن و مرد از یکدیگر (چه از مواضع ارتجاعی خمینی و چه از مواضع زن‌گرایانه ابتذالی) معتقد نبوده و نیستیم و یقین داریم که در سازمان ما ـ به‌ویژه در رأس رهبری آن ـ زمینه‌ای برای این‌گونه دوگانگی‌ها و جداسازی‌ها وجود ندارد…».<ref>نشریهٔ «مجاهد»، شمارهٔ ۲۳۵–۷ بهمن ۱۳۶۳</ref></blockquote>روز ۱۹ اسفند ۱۳۶۳، دفتر سیاسی و کمیته مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران، طی اطلاعیه‌ای تشکیل رهبری نوین سازمان مجاهدین، مسعود و مریم، و انقلاب نوین مردم ایران را اعلام و معرفی نمود. در این اطلاعیه آمده‌است:<blockquote>«این سرآغاز یک تحول کیفی در اندیشه و مناسبات درونی مجاهدین و ورود زنان مجاهد به سطح رهبری به‌منظور آزاد کردن و استخراج حداکثر پتانسیل برای سرنگونی رژیم آخوندی بود؛ تحولی که با عنوان انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین نامیده می‌شود».</blockquote>در ادامه این تحول مریم رجوی گام بعدی را برمی‌دارد. او زندگی شخصی و خانواده خود را با مسؤلیت جدیدی که در آن قرار گرفته بود، در تعارض می‌دید، لذا از همسرش مهدی ابریشم‌چی جدا شد. مسعود رجوی مخالف این جدایی بود. اما آن دو با توافق خودشان تصمیم به جدایی گرفتند.
مسعود رجوی در روز ۷ بهمن۱۳۶۳، خانم [[مریم رجوی|مریم عضدانلو]] را به عنوان «همردیف مسئول اوّل سازمان مجاهدین خلق ایران» معرفی کرد و گفت:<blockquote>«... در میان عموم خواهران رزمنده و قهرمان ما، خواهر مجاهد مریم عضدانلو پس از اشرف شهید، ذی‌صلاح‌ترین آنها بوده و سه سال پس از شهادت اشرف و در پی ۱۴سال مبارزه و حیات رهایی‌بخش انقلابی و توحیدی در راستا و در رابطه با سازمان مجاهدین خلق ایران، به عنوان همردیف مسئول اول سازمان برگزیده شده‌است. طی این دوران و به ویژه از ۳۰ خرداد سال ۶۰ به این سو، وی مدارج و مراحل خطیر مربوط به ارتقای ایدئولوژیکی و تشکیلاتی خود را با آزمایشات متعدد و با سرفرازی و موفقیت از سر گذرانده و لذا اکنون در بیستمین سال حیات خونین و پرافتخار سازمان مجاهدین خلق ایران برای نخستین بار رسماً جایگاه ایدئولوژیکی و تشکیلاتی شایسته برای ذیصلاحترین و بالاترین زن انقلابی مجاهد خلق را احراز می‌کند… این انتخاب و تصمیم ناظر بر آن که توسط دفتر سیاسی و کمیته‌های مرکزی سازمان ما اتخاذ شده‌است، یکی از عالی‌ترین دستاوردهای عقیدتی و تشکیلاتی جمعبندی جامع (سیاسی، نظامی و تشکیلاتی) چهارمین سال مقاومت انقلابی مسلحانه سراسری (پاییز ۱۳۶۳) در زمینهٔ تشکیلاتی است… بایستی تصریح کنم که بر حسب موازین عقیدتی و تشکیلاتی مجاهدین خلق ایران، ما هیچ‌گاه در جریان مبارزات انقلابی خود به تقسیم‌بندی و جداسازی تشکیلاتی زن و مرد از یکدیگر (چه از مواضع ارتجاعی خمینی و چه از مواضع زن‌گرایانه ابتذالی) معتقد نبوده و نیستیم و یقین داریم که در سازمان ما ـ به‌ویژه در رأس رهبری آن ـ زمینه‌ای برای این‌گونه دوگانگی‌ها و جداسازی‌ها وجود ندارد….»<ref>نشریهٔ «مجاهد»، شمارهٔ ۲۳۵–۷ بهمن ۱۳۶۳</ref></blockquote>روز ۱۹ اسفند ۱۳۶۳، دفتر سیاسی و کمیته مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران، طی اطلاعیه‌ای تشکیل رهبری نوین سازمان مجاهدین، مسعود و مریم، و انقلاب نوین مردم ایران را اعلام و معرفی نمود. در این اطلاعیه آمده‌است:<blockquote>«این سرآغاز یک تحول کیفی در اندیشه و مناسبات درونی مجاهدین و ورود زنان مجاهد به سطح رهبری به‌منظور آزاد کردن و استخراج حداکثر پتانسیل برای سرنگونی رژیم آخوندی بود؛ تحولی که با عنوان انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین نامیده می‌شود.»</blockquote>در ادامه این تحول مریم رجوی گام بعدی را برمی‌دارد. او زندگی شخصی و خانواده خود را با مسؤلیت جدیدی که در آن قرار گرفته بود، در تعارض می‌دید، لذا از همسرش مهدی ابریشم‌چی جدا شد. مسعود رجوی مخالف این جدایی بود. اما آن دو با توافق خودشان تصمیم به جدایی گرفتند.


در ادامه مریم رجوی در اقدام عجیب و متهورانهٔ دیگری به رغم اتهاماتی که می‌دانست نثار او خواهد شد، از مسعود رجوی تقاضای ازدواج کرد. هر چند ازدواج او یک ازدواج معمول نبود اما هدف از آن از دیدگاه وی شکستن ساختارها و سنت‌های ارتجاعی و مردسالارانه توصیف می‌شود. وی می‌خواهد استقلال هویتی یک زن را به نسل گسترده‌ای از زنان که برای اولین بار در تاریخ مبارزات ایران وارد سازمان مجاهدین شده‌اند اعلام کند. از دیدگاه او این نسل از زنان در ارتباط خود با مردان، یا باید مطیع قوانین حاکم بر جامعه باشند که وی آنرا مانع شکل‌گیری شخصیت مبارزاتی یک زن می‌داند که باید هویت مستقل در ارتباط با آرمان و هدف خود داشته باشند. او با درخواست ازدواج از مسعود رجوی به عنوان رهبری که آرمان‌ها و اهداف سازمان مجاهدین را نمایندگی می‌کرد، به خود و دیگران نشان داد که یک زن خود انتخاب می‌کند کدام مسیر، کدام آرمان و کدام هدف را برگزیند. وی با این حرکت سنت‌شکنانه که منجر به واکنش‌های بسیاری علیه او شد به همه اعضاء مجاهدین نشان می‌دهد که سمت‌گیری آنها، در شرایط پیچیدهٔ مبارزه با جمهوری اسلامی، بجای یک زندگی معمول که به طور مشخص برای زنان متضمن قید و بندهای زندگی خانوادگی است، همچنان باید در جهت آرمان آزادیخواهانه و رهبری عقیدتی باشد. مریم رجوی به طور نمادین نشان می‌دهد که زندگی خصوصی و ازدواج به معنی قرار دادن دیگری در کانون عواطف فردی در صورتی که خارج از سمت‌گیری مبارزاتی باشد، مانع عمل خواهد کرد. او معتقد است که برای استمرار مبارزه در شرایط جدید باید با آرمان خود پیوند برقرار نمود.
در ادامه مریم رجوی در اقدام عجیب و متهورانهٔ دیگری به رغم اتهاماتی که می‌دانست نثار او خواهد شد، از مسعود رجوی تقاضای ازدواج کرد. هر چند ازدواج او یک ازدواج معمول نبود اما هدف از آن از دیدگاه وی شکستن ساختارها و سنت‌های ارتجاعی و مردسالارانه توصیف می‌شود. وی می‌خواهد استقلال هویتی یک زن را به نسل گسترده‌ای از زنان که برای اولین بار در تاریخ مبارزات ایران وارد سازمان مجاهدین شده‌اند اعلام کند. از دیدگاه او این نسل از زنان در ارتباط خود با مردان، یا باید مطیع قوانین حاکم بر جامعه باشند که وی آنرا مانع شکل‌گیری شخصیت مبارزاتی یک زن می‌داند که باید هویت مستقل در ارتباط با آرمان و هدف خود داشته باشند. او با درخواست ازدواج از مسعود رجوی به عنوان رهبری که آرمان‌ها و اهداف سازمان مجاهدین را نمایندگی می‌کرد، به خود و دیگران نشان داد که یک زن خود انتخاب می‌کند کدام مسیر، کدام آرمان و کدام هدف را برگزیند. وی با این حرکت سنت‌شکنانه که منجر به واکنش‌های بسیاری علیه او شد به همه اعضاء مجاهدین نشان می‌دهد که سمت‌گیری آنها، در شرایط پیچیدهٔ مبارزه با جمهوری اسلامی، بجای یک زندگی معمول که به طور مشخص برای زنان متضمن قید و بندهای زندگی خانوادگی است، همچنان باید در جهت آرمان آزادیخواهانه و رهبری عقیدتی باشد. مریم رجوی به طور نمادین نشان می‌دهد که زندگی خصوصی و ازدواج به معنی قرار دادن دیگری در کانون عواطف فردی در صورتی که خارج از سمت‌گیری مبارزاتی باشد، مانع عمل خواهد کرد. او معتقد است که برای استمرار مبارزه در شرایط جدید باید با آرمان خود پیوند برقرار نمود.
خط ۴۹۲: خط ۴۹۲:
مریم رجوی که این حرکت را برای ادامه یافتن حیات مبارزاتی سازمان مجاهدین خلق ایران ضروری می‌داند، در مورد دشواری چنین اقدامی که می‌داند واکنش‌های بسیاری را برخواهد انگیخت می‌گوید: <blockquote>«این دوران کوتاه بر من سی سال گذشت!»</blockquote>نهایتاً با پیشنهاد مریم رجوی برای ازدواج با مسعود رجوی حلقهٔ آخر انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین کامل شد و در ۳۰ خرداد ۱۳۶۴ با مراسمی که در اورسوراواز در شمال پاریس برگزار شد به اطلاع عموم رسید. مریم رجوی در یکی از سخنرانی‌هایش در روز زن در مورد انقلاب ایدئولوژیک و هدف این انقلاب می‌گوید:<blockquote>«مجاهدین به این کشف مهم رسیدند که اگربخواهند در مقابل استبداد مذهبی بایستند، باید با نظام مردسالار و ارتجاعی مبارزه کنند یعنی با ایدئولوژی جنسیت، انقلاب ایدئولوژیک، نشأت گرفته از دیدگاه انسانشناسانه مجاهدین است که سراپا با دیدگاه ارتجاع خمینی متضاد است. در این دیدگاه، انسانها، مرد یا زن به دنیا می‌آیند و از نظرفیزیولوژیک متفاوتند، ولی از نظر انسانی برابر هستند. اما در ایدئولوژی جنسیت، اصالت با برتری جنس مرد بر زن است؛ و این نظرگاهی است ساخته تاریخ و فرهنگ ستم و بهره‌کشی که عامل به بند کشیدن زن و مرد و کل جامعه است؛ بنابراین ایدئولوژی جنسیت، غریزه‌ی آدمی نیست، جنس و طبیعت زن ومرد نیست؛ بلکه رفتار، ذهنیت و فرهنگی است که ساخته ستم و بهره‌کشی است.  
مریم رجوی که این حرکت را برای ادامه یافتن حیات مبارزاتی سازمان مجاهدین خلق ایران ضروری می‌داند، در مورد دشواری چنین اقدامی که می‌داند واکنش‌های بسیاری را برخواهد انگیخت می‌گوید: <blockquote>«این دوران کوتاه بر من سی سال گذشت!»</blockquote>نهایتاً با پیشنهاد مریم رجوی برای ازدواج با مسعود رجوی حلقهٔ آخر انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین کامل شد و در ۳۰ خرداد ۱۳۶۴ با مراسمی که در اورسوراواز در شمال پاریس برگزار شد به اطلاع عموم رسید. مریم رجوی در یکی از سخنرانی‌هایش در روز زن در مورد انقلاب ایدئولوژیک و هدف این انقلاب می‌گوید:<blockquote>«مجاهدین به این کشف مهم رسیدند که اگربخواهند در مقابل استبداد مذهبی بایستند، باید با نظام مردسالار و ارتجاعی مبارزه کنند یعنی با ایدئولوژی جنسیت، انقلاب ایدئولوژیک، نشأت گرفته از دیدگاه انسانشناسانه مجاهدین است که سراپا با دیدگاه ارتجاع خمینی متضاد است. در این دیدگاه، انسانها، مرد یا زن به دنیا می‌آیند و از نظرفیزیولوژیک متفاوتند، ولی از نظر انسانی برابر هستند. اما در ایدئولوژی جنسیت، اصالت با برتری جنس مرد بر زن است؛ و این نظرگاهی است ساخته تاریخ و فرهنگ ستم و بهره‌کشی که عامل به بند کشیدن زن و مرد و کل جامعه است؛ بنابراین ایدئولوژی جنسیت، غریزه‌ی آدمی نیست، جنس و طبیعت زن ومرد نیست؛ بلکه رفتار، ذهنیت و فرهنگی است که ساخته ستم و بهره‌کشی است.  


در ایدئولوژی ارتجاعی خمینی، مردان از سرکوبگری و به‌ویژه سلطه بر زنان، هویت پیدا می‌کنند. این چیزی است که سمت دهنده آنهاست. یعنی شخصیت و هویت مرد وابسته به سرکوب و بهره‌کشی از زن است و بدون احساس برتری نسبت به زن، خود را تهی و فاقد اعتماد بنفس حقیقی می‌بیند. در این ایدئولوژی، همچنین زنان، تحت سلطه بودن و اتکا به مردان و درجه دو بودن خود را منطقی و طبیعی می‌دانند. در نتیجه، زن خصلتی جدا از انسانیتش می‌یابد. خصلت شیئی که با فایده کالایی‌اش برای دیگران سنجیده می‌شود. به عبارت دیگر، زن نیز در اسارت همین نگرشی است که به خودش دارد. آن‌چنان‌که [[سیمون دو بووار|سیمون دوبوار]] گفته‌است: «زنان، زن زاده نمی‌شوند، بلکه به زن تبدیل می‌شوند».  
در ایدئولوژی ارتجاعی خمینی، مردان از سرکوبگری و به‌ویژه سلطه بر زنان، هویت پیدا می‌کنند. این چیزی است که سمت دهنده آنهاست. یعنی شخصیت و هویت مرد وابسته به سرکوب و بهره‌کشی از زن است و بدون احساس برتری نسبت به زن، خود را تهی و فاقد اعتماد بنفس حقیقی می‌بیند. در این ایدئولوژی، همچنین زنان، تحت سلطه بودن و اتکا به مردان و درجه دو بودن خود را منطقی و طبیعی می‌دانند. در نتیجه، زن خصلتی جدا از انسانیتش می‌یابد. خصلت شیئی که با فایده کالایی‌اش برای دیگران سنجیده می‌شود. به عبارت دیگر، زن نیز در اسارت همین نگرشی است که به خودش دارد. آن‌چنان‌که [[سیمون دو بووار|سیمون دوبوار]] گفته‌است: «زنان، زن زاده نمی‌شوند، بلکه به زن تبدیل می‌شوند.»


در حقیقت، رابطه زن ومرد از طبیعت انسانی آنها اکیداً فاصله می‌گیرد. یعنی، نه زن خود را انسانی برابر می‌بیند، نه مرد زن را انسانی برابر می‌داند. حاصل این نگرش، اصالت دادن به ویژگی‌های ژنتیک و موروثی انسان است؛ مانند جنس، شکل، ملیت، نژاد و زبان و این یعنی پذیرش یک سرنوشت کور. در حالی که در نظرگاه ما انسانیت و شخصیت انسان را، انتخاب و عمل خودش می‌سازد. هرگاه انسان قادر شود این ساخت اجتماعی و تاریخی را کنار بزند، آزادی به معنی حقیقی آن، برای همه، اعم از زن و مرد فراهم می‌شود.  
در حقیقت، رابطه زن ومرد از طبیعت انسانی آنها اکیداً فاصله می‌گیرد. یعنی، نه زن خود را انسانی برابر می‌بیند، نه مرد زن را انسانی برابر می‌داند. حاصل این نگرش، اصالت دادن به ویژگی‌های ژنتیک و موروثی انسان است؛ مانند جنس، شکل، ملیت، نژاد و زبان و این یعنی پذیرش یک سرنوشت کور. در حالی که در نظرگاه ما انسانیت و شخصیت انسان را، انتخاب و عمل خودش می‌سازد. هرگاه انسان قادر شود این ساخت اجتماعی و تاریخی را کنار بزند، آزادی به معنی حقیقی آن، برای همه، اعم از زن و مرد فراهم می‌شود.  
خط ۵۳۴: خط ۵۳۴:
ای عشایر فرات و دجله! همه با هم و با همهٔ ملت اتحاد کنید و این ریشهٔ فساد را قبل از آنکه فرصت از دست برود، قلع و قمع نمایید و برای خدا دفاع از کشور اسلامی خود و از اسلام مقدس نمایید که خدا با شماست.
ای عشایر فرات و دجله! همه با هم و با همهٔ ملت اتحاد کنید و این ریشهٔ فساد را قبل از آنکه فرصت از دست برود، قلع و قمع نمایید و برای خدا دفاع از کشور اسلامی خود و از اسلام مقدس نمایید که خدا با شماست.


ای ارتش عراق! اطاعت از این مخالف اسلام و قرآن نکنید و به ملت بگرایید و دست آمریکا را که از آستین صدام بیرون آمده‌است قطع کنید و بدانید اطاعت از این سفاک، مخالفت با خدای متعال است و جزای آن عار و نار است».</blockquote>
ای ارتش عراق! اطاعت از این مخالف اسلام و قرآن نکنید و به ملت بگرایید و دست آمریکا را که از آستین صدام بیرون آمده‌است قطع کنید و بدانید اطاعت از این سفاک، مخالفت با خدای متعال است و جزای آن عار و نار است.»</blockquote>
خمینی سپس در ۲۸ فروردین ۱۳۵۹ ارتش عراق را به کودتا علیه صدام تشویق کرد:<ref>صحیفه نور خمینی، جلد ۱۲، ص ۴۴</ref><blockquote>«صاحب منصب‌های خوب ما داریم در عراق. صاحب منصب‌های صحیح و متدین هستند. خود آن‌ها کودتا کنند و این را از بین ببرند؛ و حرام است بر آن‌ها که یک قدم دنبال این شخص لعین باشند؛ و باید قیام کنند بر ضد او و مملکت خودشان را اسلامی کنند و حکومت خودشان را اسلامی کنند و قواعد هم اسلامی باشد».</blockquote>دولت عراق هم برخی علمای شیعه را عامل ایران می‌دانست بر این اساس محمدباقر صدر را اعدام کرد. خمینی در پیامی به مناسبت کشته شدن محمد‌باقر صدر، بار دیگر ارتش عراق را به قیام و کودتا علیه صدام فراخواند:
خمینی سپس در ۲۸ فروردین ۱۳۵۹ ارتش عراق را به کودتا علیه صدام تشویق کرد:<ref>صحیفه نور خمینی، جلد ۱۲، ص ۴۴</ref><blockquote>«صاحب منصب‌های خوب ما داریم در عراق. صاحب منصب‌های صحیح و متدین هستند. خود آن‌ها کودتا کنند و این را از بین ببرند؛ و حرام است بر آن‌ها که یک قدم دنبال این شخص لعین باشند؛ و باید قیام کنند بر ضد او و مملکت خودشان را اسلامی کنند و حکومت خودشان را اسلامی کنند و قواعد هم اسلامی باشد.»</blockquote>دولت عراق هم برخی علمای شیعه را عامل ایران می‌دانست بر این اساس محمدباقر صدر را اعدام کرد. خمینی در پیامی به مناسبت کشته شدن محمد‌باقر صدر، بار دیگر ارتش عراق را به قیام و کودتا علیه صدام فراخواند:


<blockquote>«عجب آن است که ملتهای اسلامی و خصوصاً ملت شریف عراق و عشایر دجله و فرات و جوانان غیور دانشگاه‌ها و سایر جوانان عزیز عراق از کنار این مصایب بزرگ که به اسلام و اهل بیت رسول‌اللّه ـ صلی‌اللّه علیه و آله ـ وارد می‌شود بی‌تفاوت بگذرند و به حزب بعث فرصت دهند که مفاخر آنان را یکی پس از دیگری مظلومانه شهید کنند؛ و عجب‌تر آنکه ارتش عراق و سایر قوای انتظامی آلت دست این جنایتکاران واقع شوند و در هدم اسلام و قرآن کریم به آنان کمک کنند.  
<blockquote>«عجب آن است که ملتهای اسلامی و خصوصاً ملت شریف عراق و عشایر دجله و فرات و جوانان غیور دانشگاه‌ها و سایر جوانان عزیز عراق از کنار این مصایب بزرگ که به اسلام و اهل بیت رسول‌اللّه ـ صلی‌اللّه علیه و آله ـ وارد می‌شود بی‌تفاوت بگذرند و به حزب بعث فرصت دهند که مفاخر آنان را یکی پس از دیگری مظلومانه شهید کنند؛ و عجب‌تر آنکه ارتش عراق و سایر قوای انتظامی آلت دست این جنایتکاران واقع شوند و در هدم اسلام و قرآن کریم به آنان کمک کنند.  


من از رده بالای قوای انتظامی عراق مأیوس هستم؛ لکن از افسران و درجه‌داران و سربازان مأیوس نیستم و از آنان چشمداشت آن دارم که یا دلاورانه قیام کنند و اساس ستمکاری را برچینند همان سان که در ایران واقع شد؛ یا از پادگان‌ها و سربازخانه‌ها فرار کنند و ننگ ستمکاری حزب بعث را تحمل نکنند. من از کارگران و کارمندان دولت غاصب بعث مأیوس نیستم؛ و امیدوارم که با ملت عراق دست به دست هم دهند و این لکهٔ ننگ را از کشور عراق بزدایند».<ref>صحیفه نور خمینی، جلد ۱۲، ص ۵۶</ref> </blockquote>صدام حسین رئیس جمهور وقت عراق در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ جلوی دوربین‌های تلویزیونی قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را پاره کرد و عملاً از آن خارج شد، این بار اختلافات مرزی با اختلافات سیاسی و ایدئولوژیک در هم آمیخته شده بود و صدام عصبانیت خود را اینطور بروز داد، چند روز بعد یعنی در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به خاک ایران حمله کرد.
من از رده بالای قوای انتظامی عراق مأیوس هستم؛ لکن از افسران و درجه‌داران و سربازان مأیوس نیستم و از آنان چشمداشت آن دارم که یا دلاورانه قیام کنند و اساس ستمکاری را برچینند همان سان که در ایران واقع شد؛ یا از پادگان‌ها و سربازخانه‌ها فرار کنند و ننگ ستمکاری حزب بعث را تحمل نکنند. من از کارگران و کارمندان دولت غاصب بعث مأیوس نیستم؛ و امیدوارم که با ملت عراق دست به دست هم دهند و این لکهٔ ننگ را از کشور عراق بزدایند.»<ref>صحیفه نور خمینی، جلد ۱۲، ص ۵۶</ref> </blockquote>صدام حسین رئیس جمهور وقت عراق در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ جلوی دوربین‌های تلویزیونی قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را پاره کرد و عملاً از آن خارج شد، این بار اختلافات مرزی با اختلافات سیاسی و ایدئولوژیک در هم آمیخته شده بود و صدام عصبانیت خود را اینطور بروز داد، چند روز بعد یعنی در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به خاک ایران حمله کرد.


=== رد پیشنهادات آتش‌بس توسط خمینی ===
=== رد پیشنهادات آتش‌بس توسط خمینی ===
خط ۵۴۵: خط ۵۴۵:
شورای امنیت ۷ روز پس از آغاز جنگ قطعنامه ۴۷۹ را صادر کرد و خواهان آتش‌بس شد و عراق آن را پذیرفت اما [[روح‌الله خمینی|خمینی]] آن را رد کرد، فتح خرمشهر و عقب‌نشینی نیروهای عراقی از خاک ایران نقطه عطف مهمی در سرنوشت جنگ به‌شمار می‌رفت، در این زمان در عرصهٔ بین‌المللی شورای امنیت قطعنامه ۵۲۲ راتصویب کرد و خواهان آتش‌بس شد و عراق مجدداً آن را پذیرفت اما [[روح‌الله خمینی|خمینی]] این قطعنامه را هم نپذیرفت.
شورای امنیت ۷ روز پس از آغاز جنگ قطعنامه ۴۷۹ را صادر کرد و خواهان آتش‌بس شد و عراق آن را پذیرفت اما [[روح‌الله خمینی|خمینی]] آن را رد کرد، فتح خرمشهر و عقب‌نشینی نیروهای عراقی از خاک ایران نقطه عطف مهمی در سرنوشت جنگ به‌شمار می‌رفت، در این زمان در عرصهٔ بین‌المللی شورای امنیت قطعنامه ۵۲۲ راتصویب کرد و خواهان آتش‌بس شد و عراق مجدداً آن را پذیرفت اما [[روح‌الله خمینی|خمینی]] این قطعنامه را هم نپذیرفت.


عربستان سعودی پیشنهاد پرداخت مبلغ کلانی به میزان ۶۰ میلیارد دلار غرامت جنگ کرد تا ایران به جنگ خاتمه بدهد اما ایران قبول نکرد رفسنجانی در این مورد گفت:<ref>روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۷ اسفند ۱۳۶۰</ref><blockquote>«این پیشنهاد و پیشنهادهای مخالف را قبول نمی‌کنیم، مسئله ضرر و منفعت نیست، مسئله، مسئله حق و باطل است».</blockquote>هشتم مهر ۱۳۵۹ اولین هیئت سازمان کنفرانس اسلامی (متشکل از شخصیت‌هایی چون [[یاسر عرفات]] و محمد ضیاء‌الحق) به تهران آمد و درخواست آتش‌بس فوری در جنگ داشت که مورد پذیرش ایران قرار نگرفت. این در حالی بود که روز بعد، این هیئت به بغداد سفر کرد و صدام حسین پیشنهاد آتش‌بس را پذیرفت. بیست و نهم مهر ۱۳۵۹، دومین سفر هیئت کنفرانس اسلامی (متشکل از حبیب شطی، محمد ضیاء‌الحق، یاسر عرفات و …) به تهران، برای برقراری آتش‌بس صورت گرفت که باز بی‌نتیجه بود.<ref>وبسایت [http://www.bbc.com/persian/iran/2013/09/130922_l39_iran-iraq_war_yaghoobi بی‌بی‌سی فارسی]</ref>
عربستان سعودی پیشنهاد پرداخت مبلغ کلانی به میزان ۶۰ میلیارد دلار غرامت جنگ کرد تا ایران به جنگ خاتمه بدهد اما ایران قبول نکرد رفسنجانی در این مورد گفت:<ref>روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۷ اسفند ۱۳۶۰</ref><blockquote>«این پیشنهاد و پیشنهادهای مخالف را قبول نمی‌کنیم، مسئله ضرر و منفعت نیست، مسئله، مسئله حق و باطل است.»</blockquote>هشتم مهر ۱۳۵۹ اولین هیئت سازمان کنفرانس اسلامی (متشکل از شخصیت‌هایی چون [[یاسر عرفات]] و محمد ضیاء‌الحق) به تهران آمد و درخواست آتش‌بس فوری در جنگ داشت که مورد پذیرش ایران قرار نگرفت. این در حالی بود که روز بعد، این هیئت به بغداد سفر کرد و صدام حسین پیشنهاد آتش‌بس را پذیرفت. بیست و نهم مهر ۱۳۵۹، دومین سفر هیئت کنفرانس اسلامی (متشکل از حبیب شطی، محمد ضیاء‌الحق، یاسر عرفات و …) به تهران، برای برقراری آتش‌بس صورت گرفت که باز بی‌نتیجه بود.<ref>وبسایت [http://www.bbc.com/persian/iran/2013/09/130922_l39_iran-iraq_war_yaghoobi بی‌بی‌سی فارسی]</ref>


به این ترتیب جنگ به مدت ۸ سال ادامه پیدا کرد، بنا بر آمارهای غیررسمی، در طرف ایرانی نزدیک به ۲ میلیون کشته و مجروح، نابودی ۵۰ شهر، نابودی ۳۰۰ روستا و خسارت ۱۰۰۰ میلیارد دلاری آثار جنگ بود.
به این ترتیب جنگ به مدت ۸ سال ادامه پیدا کرد، بنا بر آمارهای غیررسمی، در طرف ایرانی نزدیک به ۲ میلیون کشته و مجروح، نابودی ۵۰ شهر، نابودی ۳۰۰ روستا و خسارت ۱۰۰۰ میلیارد دلاری آثار جنگ بود.
خط ۶۰۲: خط ۶۰۲:
عملیات مروارید سلسله درگیری‌هایی بود که بین نیروهای سازمان مجاهدین خلق ایران و نیروهای نظامی ایران در منطقه ارتفاعات مروارید انجام شد. دولت ایران قصد داشت در شرایطی که ایجاد شده بود، مجاهدین را و در صورت امکان دولت عراق از میان بردارد.
عملیات مروارید سلسله درگیری‌هایی بود که بین نیروهای سازمان مجاهدین خلق ایران و نیروهای نظامی ایران در منطقه ارتفاعات مروارید انجام شد. دولت ایران قصد داشت در شرایطی که ایجاد شده بود، مجاهدین را و در صورت امکان دولت عراق از میان بردارد.


دفتر سازمان مجاهدین طی اطلاعیه‌ای اعلام کرد:<ref>کتاب داستان سفر پنجاه ساله نوشته عبدالعلی معصومی- به نقل از اطلاعیه سازمان مجاهدین- ۱۸ اسفند ۱۳۶۹</ref><blockquote>«رژیم قرون وسطایی خمینی با فرصت‌طلبی تمام و با سوء استفاده از شرایط کنونی به دخالت گسترده در خاک عراق مبادرت کرده‌است، … رژیم خمینی با یک برنامه‌ریزی و طرح مشخص و بسیج تمام‌عیار سپاه پاسداران، در صدد اشغال خاک عراق و کسب حاکمیت این کشور می‌باشد. قرارگاه‌های رمضان، نجف، انصار، لشکر ۹ بدر، تیپ مقداد و … بویژه علیه پایگاه‌های ارتش آزادیبخش فعال شده‌اند… به قرار اطلاع به دستور شخص رفسنجانی قرارگاه رمضان جیره غذایی ۲۵ هزار نفر به مدت ده ماه را به منظور پیگیری عملیات در داخل خاک عراق دریافت نموده‌است.»</blockquote>از طرف دیگر خامنه‌ای در تلویزیون دولتی گفت:<ref>تلویزیون دولتی ایران ۲۷ اسفند ۱۳۶۹</ref><blockquote>«ما امیدواریم یک حکومت اسلامی در عراق بوجود بیاید».</blockquote>در این بین سازمان مجاهدین خلق اطلاعیه‌های زیادی صادر کرد و در آنها از تهدید حمله نظامی از سوی دولت ایران سخن گفت.<ref>کتاب داستان سفر پنجاه ساله نوشته عبدالعلی معصومی، صفحات ۳۴۰–۳۴۱</ref> اما شرایط عراق طوری نبود که این اطلاعیه‌ها جدی گرفته شود.
دفتر سازمان مجاهدین طی اطلاعیه‌ای اعلام کرد:<ref>کتاب داستان سفر پنجاه ساله نوشته عبدالعلی معصومی- به نقل از اطلاعیه سازمان مجاهدین- ۱۸ اسفند ۱۳۶۹</ref><blockquote>«رژیم قرون وسطایی خمینی با فرصت‌طلبی تمام و با سوء استفاده از شرایط کنونی به دخالت گسترده در خاک عراق مبادرت کرده‌است، … رژیم خمینی با یک برنامه‌ریزی و طرح مشخص و بسیج تمام‌عیار سپاه پاسداران، در صدد اشغال خاک عراق و کسب حاکمیت این کشور می‌باشد. قرارگاه‌های رمضان، نجف، انصار، لشکر ۹ بدر، تیپ مقداد و … بویژه علیه پایگاه‌های ارتش آزادیبخش فعال شده‌اند… به قرار اطلاع به دستور شخص رفسنجانی قرارگاه رمضان جیره غذایی ۲۵ هزار نفر به مدت ده ماه را به منظور پیگیری عملیات در داخل خاک عراق دریافت نموده‌است.»</blockquote>از طرف دیگر [[سید علی خامنه ای|سید علی خامنه‌ای]] به عنوان رهبر جدید رژیم ایران در تلویزیون دولتی گفت:<ref>تلویزیون دولتی ایران ۲۷ اسفند ۱۳۶۹</ref><blockquote>«ما امیدواریم یک حکومت اسلامی در عراق بوجود بیاید.»</blockquote>در این بین سازمان مجاهدین خلق اطلاعیه‌های زیادی صادر کرد و در آنها از تهدید حمله نظامی از سوی دولت ایران سخن گفت.<ref>کتاب داستان سفر پنجاه ساله نوشته عبدالعلی معصومی، صفحات ۳۴۰–۳۴۱</ref> اما شرایط عراق طوری نبود که این اطلاعیه‌ها جدی گرفته شود.


درگیری بین نیروهای سازمان مجاهدین و سپاه پاسداران از اواخر اسفند ۱۳۶۹ شروع شد و تا ۱۵ فروردین ۱۳۷۰ به درازا کشید. در جریان این درگیری‌ها سرانجام نیروهای جمهوری اسلامی که شامل بسیج و سپاه پاسداران بود به ایران عقب‌نشینی کردند.
درگیری بین نیروهای سازمان مجاهدین و سپاه پاسداران از اواخر اسفند ۱۳۶۹ شروع شد و تا ۱۵ فروردین ۱۳۷۰ به درازا کشید. در جریان این درگیری‌ها سرانجام نیروهای جمهوری اسلامی که شامل بسیج و سپاه پاسداران بود به ایران عقب‌نشینی کردند.
خط ۶۰۹: خط ۶۰۹:


== مجاهدین در لیست تروریستی ==
== مجاهدین در لیست تروریستی ==
درزمان ریاست جمهوری بیل کلینتون که همزمان با رئیس جمهورشدن محمد خاتمی درایران بود، وزارت خارجه آمریکا تصمیم گرفت مجاهدین را درلیست «سازمانهای تروریستی خارجی» بگذارد
درزمان ریاست جمهوری بیل کلینتون که همزمان با رئیس جمهورشدن [[سید محمد خاتمی|محمد خاتمی]] درایران بود، وزارت خارجه آمریکا تصمیم گرفت برای ارائه‌‌ی یک ژست حسن نیت و پالس مثبت به رژیم ایران، دشمن اصلی آن‌ها، یعنی مجاهدین را درلیست «سازمانهای تروریستی خارجی» بگذارد.


=== گنجاندن نام مجاهدین در لیست تروریستی ===
=== گنجاندن نام مجاهدین در لیست تروریستی ===
در روز ۱۷ مهرماه ۱۳۷۶ (۹ اکتبر ۱۹۹۷) ـ یک روز پس از انتشار این لیست ـ یک مقام بالای دولت کلینتون گفت:<ref>روزنامه «لس‌آنجلس‌تایمز» ۹ اکتبر ۱۹۹۷- وبسایت [https://hambastegimeli.com/دیدگاه-ها/51878-سالگرد-کوتای-ضداستعماری همبستگی ملی]</ref><blockquote>«گنجاندن نام مجاهدین خلق در این لیست به عنوان یک علامت حسن نیت به تهران و محمد خاتمی، رئیس‌جمهور میانه‌رو آن، که به‌تازگی انتخاب شده، صورت گرفته‌است».</blockquote>در این باره مارتین ایندیک در سپتامبر ۲۰۰۲ مدیرکل وقت وزارت‌خارجه آمریکا به مجلهٔ نیوزویک گفت:<ref>مجله نیوزویک ۲۶ سپتامبر ۲۰۰۲–۴ مهرماه ۱۳۸۱</ref><ref>وبسایت [https://event.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref><blockquote>«... علاقه‌ای در کاخ سفید وجود داشت که باب گفتگو با دولت ایران باز شود. یکی از راه‌هایی که مقامات ارشد دولتی پیش روی خود یافتند، سرکوب مجاهدین بود. سازمانی که ایران بوضوح آن را به‌عنوان یک تهدید برای خود می‌پنداشت… نام‌گذاری تروریستی مجاهدین بخشی از سیاست نزدیکی کلینتون با تهران بود».</blockquote>مارتین ایندیک یک بار دیگر روز ۸ آذر ماه ۱۳۸۵ (۲۹ نوامبر ۲۰۰۶) گفت:<ref>روزنامه وال استریت ژورنال- ۲۹ نوامبر ۲۰۰۶- به نقل از وبسایت [https://event.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref><blockquote>«... در سال ۱۹۹۷وزارت امور خارجه آمریکا سازمان مجاهدین خلق ایران را به لیست سازمانهای تروریستی جهانی اضافه کرد تا «یک علامت» در رابطه با علاقهٔ آمریکا برای معامله با رفرمیست‌های تهران بفرستد… او می‌گوید که دولت محمد خاتمی این را به‌عنوان «یک دستاورد بسیار بزرگ» تلقی می‌کرد».</blockquote>به دنبال نام‌گذاری مجاهدین در لیست تروریستی، اتحادیه اروپا هم سازمان مجاهدین خلق ایران را در سال ۲۰۰۲ در لیست گروه‌های تروریستی قرار داد.
در روز ۱۷ مهرماه ۱۳۷۶ (۹ اکتبر ۱۹۹۷) ـ یک روز پس از انتشار این لیست ـ یک مقام بالای دولت کلینتون گفت:<ref>روزنامه «لس‌آنجلس‌تایمز» ۹ اکتبر ۱۹۹۷- وبسایت [https://hambastegimeli.com/دیدگاه-ها/51878-سالگرد-کوتای-ضداستعماری همبستگی ملی]</ref><blockquote>«گنجاندن نام مجاهدین خلق در این لیست به عنوان یک علامت حسن نیت به تهران و محمد خاتمی، رئیس‌جمهور میانه‌رو آن، که به‌تازگی انتخاب شده، صورت گرفته‌است.»</blockquote>در این باره مارتین ایندیک در سپتامبر ۲۰۰۲ مدیرکل وقت وزارت‌خارجه آمریکا به مجلهٔ نیوزویک گفت:<ref>مجله نیوزویک ۲۶ سپتامبر ۲۰۰۲–۴ مهرماه ۱۳۸۱</ref><ref>وبسایت [https://event.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref><blockquote>«... علاقه‌ای در کاخ سفید وجود داشت که باب گفتگو با دولت ایران باز شود. یکی از راه‌هایی که مقامات ارشد دولتی پیش روی خود یافتند، سرکوب مجاهدین بود. سازمانی که ایران بوضوح آن را به‌عنوان یک تهدید برای خود می‌پنداشت… نام‌گذاری تروریستی مجاهدین بخشی از سیاست نزدیکی کلینتون با تهران بود.»</blockquote>مارتین ایندیک یک بار دیگر روز ۸ آذر ماه ۱۳۸۵ (۲۹ نوامبر ۲۰۰۶) گفت:<ref>روزنامه وال استریت ژورنال- ۲۹ نوامبر ۲۰۰۶- به نقل از وبسایت [https://event.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref><blockquote>«... در سال ۱۹۹۷وزارت امور خارجه آمریکا سازمان مجاهدین خلق ایران را به لیست سازمانهای تروریستی جهانی اضافه کرد تا «یک علامت» در رابطه با علاقهٔ آمریکا برای معامله با رفرمیست‌های تهران بفرستد… او می‌گوید که دولت محمد خاتمی این را به‌عنوان «یک دستاورد بسیار بزرگ» تلقی می‌کرد.»</blockquote>به دنبال نام‌گذاری مجاهدین در لیست تروریستی، اتحادیه اروپا هم سازمان مجاهدین خلق ایران را در سال ۲۰۰۲ در لیست گروه‌های تروریستی قرار داد.


سازمان مجاهدین خلق ایران نسبت به این نام‌گذاری بارها و بارها اعتراض کرد، و یک کارزار گستردهٔ حقوقی به راه انداخت تا این که بتواند از لیست تروریستی خارج شود، مجاهدین دعوای حقوقی خودشان را ابتدا از اروپا آغاز کردند.
سازمان مجاهدین خلق ایران نسبت به این نام‌گذاری بارها و بارها اعتراض کرد، و یک کارزار گستردهٔ حقوقی به راه انداخت تا این که بتواند از لیست تروریستی خارج شود، مجاهدین دعوای حقوقی خودشان را ابتدا از اروپا آغاز کردند.


روز ۴ تیر ۱۳۸۷ (۲۴ ژوئن ۲۰۰۸) پارلمان بریتانیا پس از صدور رأی یک دادگاه در این کشور، سازمان مجاهدین خلق ایران را از فهرست گروه‌های تروریستی حذف کرد.<ref>وبسایت [https://event.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
روز ۴ تیر ۱۳۸۷ (۲۴ ژوئن ۲۰۰۸) پارلمان بریتانیا پس از صدور رأی یک دادگاه در این کشور، [[خروج نام سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست تروریستی انگلستان|سازمان مجاهدین خلق ایران را از فهرست گروه‌های تروریستی حذف کرد]].<ref>وبسایت [https://event.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>


به دنبال آن و پس از رأی دادگاه‌های اروپایی در روز ۷ بهمن ۱۳۸۷، (۲۶ ژانویه ۲۰۰۹) اعضای اتحادیه اروپا در نشست خود در بروکسل به حذف نام سازمان مجاهدین خلق ایران از فهرست گروه‌های تروریستی رأی مثبت دادند.
به دنبال آن و پس از رأی دادگاه‌های اروپایی در روز ۷ بهمن ۱۳۸۷، (۲۶ ژانویه ۲۰۰۹) اعضای اتحادیه اروپا در نشست خود در بروکسل به حذف نام سازمان مجاهدین خلق ایران از فهرست گروه‌های تروریستی رأی مثبت دادند.


خاویر سولانا نماینده عالی سابق سیاست امنیتی و خارجی مشترک اتحادیه اروپا در این باره گفت:<ref>۷ بهمن ۱۳۷۸-وبسایت [http://www.bbc.com/persian/iran/2009/01/090126_ba-eu-mojahedin بی‌بی‌سی فارسی]</ref> <blockquote>«اتحادیه اروپا چاره‌ای بجز تبعیت از حکم دادگاه اروپایی نداشته‌است».</blockquote>بدنبال این موفقیت برای سازمان مجاهدین، این سازمان بر روی خارج شدن از لیست تروریستی در آمریکا متمرکز شد و دعوای حقوقی خودش در آمریکا را پی‌گرفت.
خاویر سولانا نماینده عالی سابق سیاست امنیتی و خارجی مشترک اتحادیه اروپا در این باره گفت:<ref>۷ بهمن ۱۳۷۸-وبسایت [http://www.bbc.com/persian/iran/2009/01/090126_ba-eu-mojahedin بی‌بی‌سی فارسی]</ref> <blockquote>«اتحادیه اروپا چاره‌ای بجز تبعیت از حکم دادگاه اروپایی نداشته‌است.»</blockquote>بدنبال این موفقیت برای سازمان مجاهدین، این سازمان بر روی [[خروج نام سازمان مجاهدین از لیست تروریستی آمریکا|خارج شدن از لیست تروریستی در آمریکا]] متمرکز شد و دعوای حقوقی خودش در آمریکا را پی‌گرفت.


نهایتاً روز ۱۲ خرداد ۱۳۹۱ (اول ژوئن ۲۰۱۲)دادگاه استیناف فدرال آمریکا در واشینگتن با صدور حکمی، تأخیر وزیرخارجه در بازنگری را یک تأخیر فاحش توصیف کرد و به وزارت‌خارجه آمریکا چهار ماه فرصت داد تا در مورد بازنگری در لیست‌گذاری تصمیم بگیرد.<ref>وبسایت [https://event.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
نهایتاً روز ۱۲ خرداد ۱۳۹۱ (اول ژوئن ۲۰۱۲)دادگاه استیناف فدرال آمریکا در واشینگتن با صدور حکمی، تأخیر وزیرخارجه در بازنگری را یک تأخیر فاحش توصیف کرد و به وزارت‌خارجه آمریکا چهار ماه فرصت داد تا در مورد بازنگری در لیست‌گذاری تصمیم بگیرد.<ref>وبسایت [https://event.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
خط ۶۲۸: خط ۶۲۸:
وزارت خارجه آمریکا بیانیه‌ای در روز ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۲ در این خصوص صادر کرد:<ref>وبسایت [https://www.state.gov/j/ct/rls/other/des/266607.htm وزارت خارجه ایالات متحده‌ی آمریکا]</ref>
وزارت خارجه آمریکا بیانیه‌ای در روز ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۲ در این خصوص صادر کرد:<ref>وبسایت [https://www.state.gov/j/ct/rls/other/des/266607.htm وزارت خارجه ایالات متحده‌ی آمریکا]</ref>


=== خروج نام سازمان از لیست تروریستی ===
'''[[خروج نام سازمان مجاهدین از لیست تروریستی آمریکا|خروج نام سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست تروریستی امریکا]]'''<blockquote> «وزیر خارجه تصمیم گرفته‌است که تحت قانون مهاجرت و ملیت بر اساس قانون نام‌گذاری مجاهدین خلق (ام ای کی) و هم نام‌های آن به عنوان سازمان تروریستی خارجی را لغو کند و ام ای کی را به عنوان یک تروریست ویژه نام‌گذاری شده از لیست خارج کند. این اقدامات از امروز تحت قانون اجرایی ۱۳۲۲۴نافذ و قابل اجراست. اموال و منافع اموال در آمریکا یا در چارچوب دارایی یا کنترل افراد آمریکا دیگر بلوکه نخواهد بود و نهادهای آمریکایی می‌توانند بدون دریافت مجوز وارد تبادلات با مجاهدین خلق گردند. این اقدامات در ثبت فدرال رسماً منتشر خواهد شد…»</blockquote>
<blockquote> «وزیر خارجه تصمیم گرفته‌است که تحت قانون مهاجرت و ملیت بر اساس قانون نام‌گذاری مجاهدین خلق (ام ای کی) و هم نام‌های آن به عنوان سازمان تروریستی خارجی را لغو کند و ام ای کی را به عنوان یک تروریست ویژه نام‌گذاری شده از لیست خارج کند. این اقدامات از امروز تحت قانون اجرایی ۱۳۲۲۴نافذ و قابل اجراست. اموال و منافع اموال در آمریکا یا در چارچوب دارایی یا کنترل افراد آمریکا دیگر بلوکه نخواهد بود و نهادهای آمریکایی می‌توانند بدون دریافت مجوز وارد تبادلات با مجاهدین خلق گردند. این اقدامات در ثبت فدرال رسماً منتشر خواهد شد…».</blockquote>


== حمله ائتلاف به رهبری آمریکا به عراق ==
== حمله ائتلاف به رهبری آمریکا به عراق ==
خط ۶۳۶: خط ۶۳۵:


=== بمباران مقرهای سازمان مجاهدین ===
=== بمباران مقرهای سازمان مجاهدین ===
سازمان مجاهدین خلق ایران پیش از شروع جنگ اعلام کرد که در این جنگ بی‌طرف خواهد ماند، در این راستا نیروهایش را از تمامی نقاط مرزی به سه قرارگاه اشرف، بنیاد علوی و انزلی واقع در استان دیاله عراق منتقل کرد، مختصات تمامی این مقرات را هم به اطلاع وزارت خارجه و دفاع آمریکا و بریتانیا رساند.
سازمان مجاهدین خلق ایران پیش از شروع جنگ اعلام کرد که در این جنگ بی‌طرف خواهد ماند، در این راستا نیروهایش را از تمامی نقاط مرزی به سه [[قرارگاه اشرف]]، بنیاد علوی و انزلی واقع در استان دیاله عراق منتقل کرد، مختصات تمامی این مقرات را هم به اطلاع وزارت خارجه و دفاع آمریکا و بریتانیا رساند.


اما اعلان بی‌طرفی از طرف سازمان مجاهدین خلق ایران، مانع از حملات نظامی آمریکا و بریتانیا نشد، تمامی مقرات مجاهدین مورد حمله سنگین هوایی قرار گرفتند، که گاه هر شب «۱۲۰» بار قرارگاه‌ها و حتی سنگرها و تمام جان‌پناه‌های رزمندگان [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] بمباران می‌شد.<ref>داستان سفر پنجاه ساله - نوشته عبدالعلی معصومی صفحهٔ ۳۸۵</ref>
اما اعلان بی‌طرفی از طرف سازمان مجاهدین خلق ایران، مانع از حملات نظامی آمریکا و بریتانیا نشد، تمامی مقرات مجاهدین مورد حمله سنگین هوایی قرار گرفتند، که گاه هر شب «۱۲۰» بار قرارگاه‌ها و حتی سنگرها و تمام جان‌پناه‌های رزمندگان [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] بمباران می‌شد.<ref>داستان سفر پنجاه ساله - نوشته عبدالعلی معصومی صفحهٔ ۳۸۵</ref>
خط ۶۴۲: خط ۶۴۱:
آمریکا و ائتلاف بین‌المللی نیاز داشتند که ایران را در اثناء عملیات نظامی خنثی نگه‌دارند، لذا بمباران‌های مقر جنگجویان ایرانی مستقر در عراق، هدیهٔ شیرینی برای ایران به حساب می‌آمد.
آمریکا و ائتلاف بین‌المللی نیاز داشتند که ایران را در اثناء عملیات نظامی خنثی نگه‌دارند، لذا بمباران‌های مقر جنگجویان ایرانی مستقر در عراق، هدیهٔ شیرینی برای ایران به حساب می‌آمد.


در کتاب داستان سفر پنجاه ساله آمده‌است:<blockquote>«یک مقام رسمی: کاندولیزا رایس، مشاور امنیت ملی آمریکا، و کالین پاول، وزیر امور خارجهٔ آمریکا، معتقد بودند که تهران می‌تواند در مقابل آمریکا که همسایهٔ بغل دستش را اشغال کرده‌است، بی‌طرف بماند، مخصوصاً اگر بداند که به مجاهدین حمله خواهد شد و از تهاجمات آنها به ایران در آینده جلوگیری خواهد شد. این پیغام توسط مأموران انگلیسی، قبل از شروع جنگ فرستاده شد. جک استراو، وزیر خارجه انگلیس، همردیف ایرانی‌اش، کمال خرازی، را در ملاقاتی در لندن در ماه فوریه [۲۰۰۳]، مطلع ساخت. ریچارد دالتون، سفیر انگلیس در ایران، این پیام را در ماه مارس در یک ملاقات با حسن روحانی، آخوندی که رئیس شورای عالی امنیت ملی، ارگان سیاست خارجی است، تکرار کرد».<ref>داستان سفر پنجاه ساله - نوشته عبدالعلی معصومی - صفحهٔ ۳۸۵</ref></blockquote>واشینگتن پست هم در این باره نوشت:<blockquote>«دو مقام ارشد آمریکایی در ژانویه [۲۰۰۳]، پنهانی، با مقام‌های ایرانی دیدار کردند. آمریکا، ازجمله، خواهان این شد که ایران مرزهایش را ببندد که مانع فرار مقام‌های عراقی بشود و پیشنهاد داد که آمریکا قرارگاه‌های سازمان مجاهدین خلق را که در عراق مستقر هستند، بمباران کند. امّا، یک تعهد قابل اتکاتر برای حمله به قرارگاه‌ها از طریق مقامهای انگلیسی به تهران منتقل شد»<ref>واشینگتن پست، ۱۸ آوریل ۲۰۰۳</ref></blockquote>مطبوعات ایران هم این موضوع یعنی قصد حمله نیروهای ائتلاف به نیروهای سازمان مجاهدین را منعکس کردند، در این راستا روزنامه خراسان نوشت:<blockquote>«مقامات بریتانیایی به نوعی به دولت ایران اطلاع دادند که آنها به اهداف سازمان منافقین و قرارگاه‌های آنها حمله خواهندکرد…»<ref>روزنامهٔ خراسان، ۱۹ فروردین ۱۳۸۲</ref></blockquote>ریچارد دالتون، سفیر وقت انگلیس در ایران، به روزنامهٔ فرانسوی لوموند گفت:<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی -صفحهٔ ۳۸۳</ref>
در کتاب داستان سفر پنجاه ساله آمده‌است:<blockquote>«یک مقام رسمی: کاندولیزا رایس، مشاور امنیت ملی آمریکا، و کالین پاول، وزیر امور خارجهٔ آمریکا، معتقد بودند که تهران می‌تواند در مقابل آمریکا که همسایهٔ بغل دستش را اشغال کرده‌است، بی‌طرف بماند، مخصوصاً اگر بداند که به مجاهدین حمله خواهد شد و از تهاجمات آنها به ایران در آینده جلوگیری خواهد شد. این پیغام توسط مأموران انگلیسی، قبل از شروع جنگ فرستاده شد. جک استراو، وزیر خارجه انگلیس، همردیف ایرانی‌اش، کمال خرازی، را در ملاقاتی در لندن در ماه فوریه [۲۰۰۳]، مطلع ساخت. ریچارد دالتون، سفیر انگلیس در ایران، این پیام را در ماه مارس در یک ملاقات با [[حسن روحانی]]، آخوندی که رئیس شورای عالی امنیت ملی، ارگان سیاست خارجی است، تکرار کرد.»<ref>داستان سفر پنجاه ساله - نوشته عبدالعلی معصومی - صفحهٔ ۳۸۵</ref></blockquote>واشینگتن پست هم در این باره نوشت:<blockquote>«دو مقام ارشد آمریکایی در ژانویه [۲۰۰۳]، پنهانی، با مقام‌های ایرانی دیدار کردند. آمریکا، ازجمله، خواهان این شد که ایران مرزهایش را ببندد که مانع فرار مقام‌های عراقی بشود و پیشنهاد داد که آمریکا قرارگاه‌های سازمان مجاهدین خلق را که در عراق مستقر هستند، بمباران کند. امّا، یک تعهد قابل اتکاتر برای حمله به قرارگاه‌ها از طریق مقامهای انگلیسی به تهران منتقل شد.»<ref>واشینگتن پست، ۱۸ آوریل ۲۰۰۳</ref></blockquote>مطبوعات ایران هم این موضوع یعنی قصد حمله نیروهای ائتلاف به نیروهای سازمان مجاهدین را منعکس کردند، در این راستا روزنامه خراسان نوشت:<blockquote>«مقامات بریتانیایی به نوعی به دولت ایران اطلاع دادند که آنها به اهداف سازمان منافقین و قرارگاه‌های آنها حمله خواهندکرد…»<ref>روزنامهٔ خراسان، ۱۹ فروردین ۱۳۸۲</ref></blockquote>ریچارد دالتون، سفیر وقت انگلیس در ایران، به روزنامهٔ فرانسوی لوموند گفت:<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی -صفحهٔ ۳۸۳</ref>


«شخصاً، به رهبران ایران تضمین داده‌است که به مجاهدین خلق اجازه داده نخواهد شد در عراق بمانند. به نظر چند کارشناس، طرح ائتلاف از بین بردن این گروه است».
«شخصاً، به رهبران ایران تضمین داده‌است که به مجاهدین خلق اجازه داده نخواهد شد در عراق بمانند. به نظر چند کارشناس، طرح ائتلاف از بین بردن این گروه است.»


سخنگوی وقت سفارت انگلیس در تهران اظهار داشت که نیروهای ائتلاف پایگاه‌های مجاهدین خلق، اصلی‌ترین گروه اپوزیسیون مسلح ایران، را در عراق بمباران کرده‌اند. آندروگرین استاک، سخنگوی سفارت انگلیس در تهران، گفت: نیروهای متحدین بیش از یک نوبت به پایگاه‌های مجاهدین حمله کرده‌اند.<ref>داستان سفر پنجاه ساله - نوشته عبدالعلی معصومی- صفحهٔ ۳۸۴</ref>
سخنگوی وقت سفارت انگلیس در تهران اظهار داشت که نیروهای ائتلاف پایگاه‌های مجاهدین خلق، اصلی‌ترین گروه اپوزیسیون مسلح ایران، را در عراق بمباران کرده‌اند. آندروگرین استاک، سخنگوی سفارت انگلیس در تهران، گفت: نیروهای متحدین بیش از یک نوبت به پایگاه‌های مجاهدین حمله کرده‌اند.<ref>داستان سفر پنجاه ساله - نوشته عبدالعلی معصومی- صفحهٔ ۳۸۴</ref>


در واقع مطابق گفتهٔ مقام‌های آمریکا، یک توافق خصوصی با مقام‌های ایرانی قبل از شروع درگیری‌ها صورت گرفته بود که اگر ایران از جنگ عراق کنار بماند، نیروهای انگلیسی و آمریکایی گروه مزبور را هدف قراردهند… ازبین بردن پایگاه عملیاتی مجاهدین خلق در عراق… یک هدف عمدهٔ رژیم ایران بوده‌است… ژنرال نیروی هوایی، ریچارد مایرز، رئیس ستاد مشترک، تأیید کرد که آمریکا مجاهدین را بمباران کرده‌است… این حمله تلفات به دنبال داشت…»<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی صفحهٔ ۳۸۴</ref>
در واقع مطابق گفتهٔ مقام‌های آمریکا، یک توافق خصوصی با مقام‌های ایرانی قبل از شروع درگیری‌ها صورت گرفته بود که اگر ایران از جنگ عراق کنار بماند، نیروهای انگلیسی و آمریکایی گروه مزبور را هدف قراردهند… ازبین بردن پایگاه عملیاتی مجاهدین خلق در عراق… یک هدف عمدهٔ رژیم ایران بوده‌است… ژنرال نیروی هوایی، ریچارد مایرز، رئیس ستاد مشترک، تأیید کرد که آمریکا مجاهدین را بمباران کرده‌است… این حمله تلفات به دنبال داشت… <ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی صفحهٔ ۳۸۴</ref>


به این ترتیب تمامی پایگاه‌های مجاهدین مورد حمله نیروهای ائتلاف قرار گرفت و نزدیک به ۵۰ نفر از اعضای سازمان مجاهدین در این حملات کشته شدند و ده‌ها تن مجروح شدند. اما علی‌رغم این حملات، سازمان مجاهدین با نیروهای ائتلاف درگیر نشد.
به این ترتیب تمامی پایگاه‌های مجاهدین مورد حمله نیروهای ائتلاف قرار گرفت و نزدیک به ۵۰ نفر از اعضای سازمان مجاهدین در این حملات کشته شدند و ده‌ها تن مجروح شدند. اما با وجود این حملات، سازمان مجاهدین با نیروهای ائتلاف درگیر نشد و هم‌چنان اصرار ورزید که تنها دشمنی که با آن سر جنگ دارد، رژیم فعلی حاکم بر ایران است.


=== گردآوری سلاح‌های مجاهدین ===
=== گردآوری سلاح‌های مجاهدین ===
خط ۶۵۶: خط ۶۵۵:
سازمان مجاهدین خلق ایران اردیبهشت ماه ۱۳۸۲ با نیروهای آمریکایی به یک توافق آتش‌بس دست یافت،  
سازمان مجاهدین خلق ایران اردیبهشت ماه ۱۳۸۲ با نیروهای آمریکایی به یک توافق آتش‌بس دست یافت،  


این توافق بمباران‌ها را متوقف کرد تلویزیون سی ان ان در این باره گفت:<ref>تلویزیون سی ان ان ۲ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref><blockquote>«ژنرال بروکس، سخنگوی فرماندهی مرکزی آمریکا، گفت: نیروهای ائتلاف در حالت آتش‌بس باگروهی که به نام مجاهدین شناخته می‌شود، هستند. ژنرال بروکس گفت: ما با آنها، بارها، روبه‌رو شده‌ایم… و در بعضی از عملیات ما، آنها هدف آتش کشنده بوده‌اند… در این نقطه آتش‌بس درجریان است… آنها تجهیزات خودشان را دارند، اما، آرایش نظامی ندارند…»</blockquote>روزنامه فرانسوی لوموند هم در این مورد نوشت:<ref>روزنامه لوموند ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref><blockquote>«روز ۱۵ آوریل (۲۷ فروردین ۱۳۸۲) فرماندهی مرکزی آمریکا که مسئول عملیات در عراق است، یک توافق با مجاهدین به امضا رساند که بر اساس آن، آنها مجاز بودند که تسلیحات خود را حفظ کنند به شرط این که در امور عراق مداخله نکنند و به کنترل مرزی با ایران کمک کنند. نظامیان آمریکایی، ازجمله می‌خواستند از این سازمانِ اپوزیسیون برای ایجاد مانع علیه نفوذ ایران و جلوگیری از این که تهران مواضعی را در رقابت سیاسی در عراق کسب کند، کمک بگیرند…»</blockquote>در دولت آمریکا بر سر این موضوع اختلاف بود و نهایتاً توافق‌هایی که بین سازمان مجاهدین خلق ایران و نیروهای نظامی آمریکا بسته شده بود مورد مخالفت دولت قرار گرفت. در کتاب «داستان سفر پنجاه ساله» در این رابطه آمده‌است:<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی - صفحهٔ ۳۹۷</ref><blockquote>«سیاستی که در قبال ایران باید پیش برود سوژه‌ای است که دولت جرج بوش بر سر آن اختلاف دارد. تصمیم خلع سلاح مجاهدین خلق، سازمان اپوزیسیون رژیم ایران که در عراق مستقر است، توسط آقای بوش چند روز پیش، بعد از بحث‌هایی در شورای امنیت ملی، که ازجمله کالین پاول، وزیر خارجه و دونالد رامسفیلد، وزیر دفاع، در آن شرکت دارند، گرفته‌شد. حکمیت ریاست جمهوری موفقیتی برای آقای پاول بود که طی سه هفته با توافقی که بین نظامیان و مجاهدین بسته شده بود، مخالفت ورزیده بود»</blockquote>این شروع روندی بود که به گردآوری سلاح‌های مجاهدین ختم شد، نیویورک تایمز در این باره نوشت:<ref>روزنامه نیویورک تایمز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref><blockquote>«فرماندهان نظامی آمریکا در عراق، بنا بر تصمیم جرج بوش، رئیس جمهور ایالات متّحده، خلع سلاح یک گروه اپوزیسیون ایرانی را آغاز کرده‌اند که تعیین وضعیتش هفته‌ها موضوع بحث و بررسی در بالاترین سطوح دولت بوش بوده‌است. مقام‌های نظامی آمریکا در روزهای اخیر با رهبران مجاهدین خلق ملاقات کرده‌اند تا ترتیبات خلع سلاح و این‌که دیگر این گروه در عراق عملیات نظامی انجام ندهد، به انجام برسانند».</blockquote>
این توافق بمباران‌ها را متوقف کرد تلویزیون سی ان ان در این باره گفت:<ref>تلویزیون سی ان ان ۲ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref><blockquote>«ژنرال بروکس، سخنگوی فرماندهی مرکزی آمریکا، گفت: نیروهای ائتلاف در حالت آتش‌بس باگروهی که به نام مجاهدین شناخته می‌شود، هستند. ژنرال بروکس گفت: ما با آنها، بارها، روبه‌رو شده‌ایم… و در بعضی از عملیات ما، آنها هدف آتش کشنده بوده‌اند… در این نقطه آتش‌بس درجریان است… آنها تجهیزات خودشان را دارند، اما، آرایش نظامی ندارند…»</blockquote>روزنامه فرانسوی لوموند هم در این مورد نوشت:<ref>روزنامه لوموند ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref><blockquote>«روز ۱۵ آوریل (۲۷ فروردین ۱۳۸۲) فرماندهی مرکزی آمریکا که مسئول عملیات در عراق است، یک توافق با مجاهدین به امضا رساند که بر اساس آن، آنها مجاز بودند که تسلیحات خود را حفظ کنند به شرط این که در امور عراق مداخله نکنند و به کنترل مرزی با ایران کمک کنند. نظامیان آمریکایی، ازجمله می‌خواستند از این سازمانِ اپوزیسیون برای ایجاد مانع علیه نفوذ ایران و جلوگیری از این که تهران مواضعی را در رقابت سیاسی در عراق کسب کند، کمک بگیرند…»</blockquote>در دولت آمریکا بر سر این موضوع اختلاف بود و نهایتاً توافق‌هایی که بین سازمان مجاهدین خلق ایران و نیروهای نظامی آمریکا بسته شده بود مورد مخالفت دولت قرار گرفت. در کتاب «داستان سفر پنجاه ساله» در این رابطه آمده‌است:<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی - صفحهٔ ۳۹۷</ref><blockquote>«سیاستی که در قبال ایران باید پیش برود سوژه‌ای است که دولت جرج بوش بر سر آن اختلاف دارد. تصمیم خلع سلاح مجاهدین خلق، سازمان اپوزیسیون رژیم ایران که در عراق مستقر است، توسط آقای بوش چند روز پیش، بعد از بحث‌هایی در شورای امنیت ملی، که ازجمله کالین پاول، وزیر خارجه و دونالد رامسفیلد، وزیر دفاع، در آن شرکت دارند، گرفته‌شد. حکمیت ریاست جمهوری موفقیتی برای آقای پاول بود که طی سه هفته با توافقی که بین نظامیان و مجاهدین بسته شده بود، مخالفت ورزیده بود»</blockquote>این شروع روندی بود که به گردآوری سلاح‌های مجاهدین ختم شد، نیویورک تایمز در این باره نوشت:<ref>روزنامه نیویورک تایمز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref><blockquote>«فرماندهان نظامی آمریکا در عراق، بنا بر تصمیم جرج بوش، رئیس جمهور ایالات متّحده، خلع سلاح یک گروه اپوزیسیون ایرانی را آغاز کرده‌اند که تعیین وضعیتش هفته‌ها موضوع بحث و بررسی در بالاترین سطوح دولت بوش بوده‌است. مقام‌های نظامی آمریکا در روزهای اخیر با رهبران مجاهدین خلق ملاقات کرده‌اند تا ترتیبات خلع سلاح و این‌که دیگر این گروه در عراق عملیات نظامی انجام ندهد، به انجام برسانند.»</blockquote>


==== مذاکره ژنرال اودیرنو با مژگان پارسایی ====
==== مذاکره ژنرال اودیرنو با مژگان پارسایی ====
[[پرونده:ژنرال اودیرنو.jpg|جایگزین=ٰژنرال اودیرنو رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا|بندانگشتی|ٰژنرال اودیرنو رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا]]
[[پرونده:ژنرال اودیرنو.jpg|جایگزین=ٰژنرال اودیرنو رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا|بندانگشتی|ٰژنرال اودیرنو رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا|250x250پیکسل]]
پس از سقوط حکومت سابق عراق مذاکرات بین هیئت سازمان مجاهدین خلق ایران به سرپرستی مژگان پارسایی با هیئت ایالات متحدهٔ آمریکا به سرپرستی ژنرال ریموند اودیرنو ساعت‌ها به طول انجامید.
پس از سقوط حکومت سابق عراق مذاکرات بین هیئت سازمان مجاهدین خلق ایران به سرپرستی مژگان پارسایی با هیئت ایالات متحدهٔ آمریکا به سرپرستی ژنرال ریموند اودیرنو ساعت‌ها به طول انجامید.


خبرگزاری آسوشیتدپرس در این باره نوشت:<blockquote>«جمعه شب (۱۹ اردیبهشت) نیروهای آمریکایی قرارگاه اپوزیسیون ایران در شرق عراق را محاصره کردند و لوله‌های تانک خود را به سمت پست‌های دیدبانی آن نشانه رفتند. تانکهای آبرامز آمریکایی در اتوبان مجاور صف کشیده بودند. هلیکوپترها در ارتفاع پایین بر فراز قرارگاه اشرف به پرواز درآمدند و مقامهای آمریکایی گفتند هزاران رزمندهٔ مجاهدین در داخل قرارگاه هستند… نیروهای آمریکایی همچنین گفتند آمادهٔ درگیری تمام عیار می‌باشند اما، مذاکرات میان مقامهای آمریکایی و مجاهدین خلق در نیمه شب ادامه داشت و ظاهراً به نتیجه‌ای نرسیده بود».<ref>خبرگزاری آسوشیتدپرس ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref></blockquote>به گفته شاهدان حاضر در مذاکرات، ژنرال اودیرنو خطاب به هیئت مجاهدین گفت: «ارتش ایالات متحده آمریکا این افتخار را به شما می‌دهد که خود را تسلیم ارتش آمریکا کنید»، مژگان پارسایی پاسخ داد:<blockquote>«شما می‌توانید سر تک‌تک مجاهدین را ببرید و در یک سینی طلایی تقدیم آخوندهای حاکم بر ایران بکنید، اما مجاهدین هرگز تسلیم را نخواهند پذیرفت»</blockquote>نهایتاً پس از چند روز مذاکره، توافق حاصل شد. براساس این توافق مجاهدین پذیرفتند در یکی از قرارگاه‌های مجاهدین تمرکز و سلاح‌های آنها نیز گردآوری شود. سپهبد ری اودیرنو، فرمانده آن زمان لشکر چهارم پیاده، بعد از اتمام ۲ روز مذاکره با مجاهدین دربارهٔ این توافق به خبرگزاری فرانسه گفت:<blockquote>«این یک تسلیم نیست؛ یک توافق برای سرجمع کردن تسلیحات و گردآوری رزمندگان است… برای من روشن است که آنها شیفتهٔ مبارزه‌شان هستند و به یک ایران دموکراتیک ایمان دارند. چه بسا که من وقتی روند مذاکرات را شروع کردم این را خوب درک نکرده‌بودم».<ref>خبرگزاری فرانسه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۲–۱۱ می ۲۰۰۳</ref></blockquote>
خبرگزاری آسوشیتدپرس در این باره نوشت:<blockquote>«جمعه شب (۱۹ اردیبهشت) نیروهای آمریکایی قرارگاه اپوزیسیون ایران در شرق عراق را محاصره کردند و لوله‌های تانک خود را به سمت پست‌های دیدبانی آن نشانه رفتند. تانکهای آبرامز آمریکایی در اتوبان مجاور صف کشیده بودند. هلیکوپترها در ارتفاع پایین بر فراز قرارگاه اشرف به پرواز درآمدند و مقامهای آمریکایی گفتند هزاران رزمندهٔ مجاهدین در داخل قرارگاه هستند… نیروهای آمریکایی همچنین گفتند آمادهٔ درگیری تمام عیار می‌باشند اما، مذاکرات میان مقامهای آمریکایی و مجاهدین خلق در نیمه شب ادامه داشت و ظاهراً به نتیجه‌ای نرسیده بود.»<ref>خبرگزاری آسوشیتدپرس ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۲</ref></blockquote>به گفته شاهدان حاضر در مذاکرات، ژنرال اودیرنو خطاب به هیئت مجاهدین گفت: «ارتش ایالات متحده آمریکا این افتخار را به شما می‌دهد که خود را تسلیم ارتش آمریکا کنید»، مژگان پارسایی پاسخ داد:<blockquote>«شما می‌توانید سر تک‌تک مجاهدین را ببرید و در یک سینی طلایی تقدیم آخوندهای حاکم بر ایران بکنید، اما مجاهدین هرگز تسلیم را نخواهند پذیرفت»</blockquote>نهایتاً پس از چند روز مذاکره، توافق حاصل شد. براساس این توافق مجاهدین پذیرفتند در یکی از قرارگاه‌های مجاهدین تمرکز و سلاح‌های آنها نیز گردآوری شود. سپهبد ری اودیرنو، فرمانده آن زمان لشکر چهارم پیاده، بعد از اتمام ۲ روز مذاکره با مجاهدین دربارهٔ این توافق به خبرگزاری فرانسه گفت:<blockquote>«این یک تسلیم نیست؛ یک توافق برای سرجمع کردن تسلیحات و گردآوری رزمندگان است… برای من روشن است که آنها شیفتهٔ مبارزه‌شان هستند و به یک ایران دموکراتیک ایمان دارند. چه بسا که من وقتی روند مذاکرات را شروع کردم این را خوب درک نکرده‌بودم.»<ref>خبرگزاری فرانسه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۲–۱۱ می ۲۰۰۳</ref></blockquote>
[[پرونده:مژگان پارسایی.jpg|alt=مژگان پارسایی مسئول اول پیشین سازمان مجاهدین خلق وجانشین فرمانده کل ارتش آزادیبخش|بندانگشتی|مژگان پارسایی مسئول اول پیشین وجانشین فرمانده کل ارتش آزادیبخش]]
[[پرونده:مژگان پارسایی.jpg|alt=مژگان پارسایی مسئول اول پیشین سازمان مجاهدین خلق وجانشین فرمانده کل ارتش آزادیبخش|بندانگشتی|مژگان پارسایی مسئول اول پیشین وجانشین فرمانده کل ارتش آزادیبخش|250x250پیکسل]]
ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) در فلوریدا با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد:<blockquote>«تمرکزِ داوطلبانه نیروهای مجاهدین مورد تأیید سپاه پنجم ارتش آمریکا، که در عراق مستقر است، قرارگرفته و وقتی این طرح به اجرا درآید، حل مسالمت‌آمیز این جریان بین مجاهدین خلق ایران و ائتلاف به نحو قابل ملاحظه‌ای شرایط ایجاد یک محیط با سلامت و امنیت را برای مردم عراق به‌وجود خواهد آورد… سپاه پنجم ارتش آمریکا از این پیشتر بر قرارداد آتش‌بس امضا شده بین مجاهدین خلق و نیروهای ویژه آمریکا نظارت داشت و نیروهای مجاهدین در اجرای این توافق از خود همکاری نشان دادند که اکنون هم ادامه دارد… ما اطمینان داریم که این روند، به‌راحتی، پیش خواهد رفت و ما این کار را به شیوه سنجیده‌ای انجام خواهیم داد تا احتمال هرگونه سوء تفاهم و تجدید خشونت را به حداقل برسانیم.<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحهٔ ۳۹۹</ref></blockquote>خبرگزاری فرانسه هم در مورد این توافق گزارش داد:<blockquote>«نیروهای آمریکایی روز شنبه به توافقی با مجاهدین خلق، گروه اصلی مسلح مخالف رژیم ایران، دست یافتند. این را یک فرمانده آمریکایی که دربارهٔ این توافق مذاکره کرده بود، به خبرگزاری فرانسه اعلام داشت… ژنرال اودیرنو اظهار عقیده کرد که باید در طبقه‌بندی سازمان مجاهدین خلق ایران توسط وزارت خارجهٔ آمریکا به عنوان یک سازمان تروریستی بازبینی صورت گیرد».<ref>خبرگزاری فرانسه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۲–۱۰ می ۲۰۰۳</ref></blockquote>به این ترتیب تمام تسلیحات و مهمات سازمان مجاهدین خلق ایران در چارچوب یک توافق با ایالات متحده آمریکا در مقابل حفاظت آمریکا گردآوری و در محلی در نزدیکی مقر این سازمان به نام اشرف گردآوری شد.
ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) در فلوریدا با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد:<blockquote>«تمرکزِ داوطلبانه نیروهای مجاهدین مورد تأیید سپاه پنجم ارتش آمریکا، که در عراق مستقر است، قرارگرفته و وقتی این طرح به اجرا درآید، حل مسالمت‌آمیز این جریان بین مجاهدین خلق ایران و ائتلاف به نحو قابل ملاحظه‌ای شرایط ایجاد یک محیط با سلامت و امنیت را برای مردم عراق به‌وجود خواهد آورد… سپاه پنجم ارتش آمریکا از این پیشتر بر قرارداد آتش‌بس امضا شده بین مجاهدین خلق و نیروهای ویژه آمریکا نظارت داشت و نیروهای مجاهدین در اجرای این توافق از خود همکاری نشان دادند که اکنون هم ادامه دارد… ما اطمینان داریم که این روند، به‌راحتی، پیش خواهد رفت و ما این کار را به شیوه سنجیده‌ای انجام خواهیم داد تا احتمال هرگونه سوء تفاهم و تجدید خشونت را به حداقل برسانیم.<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحهٔ ۳۹۹</ref></blockquote>خبرگزاری فرانسه هم در مورد این توافق گزارش داد:<blockquote>«نیروهای آمریکایی روز شنبه به توافقی با مجاهدین خلق، گروه اصلی مسلح مخالف رژیم ایران، دست یافتند. این را یک فرمانده آمریکایی که دربارهٔ این توافق مذاکره کرده بود، به خبرگزاری فرانسه اعلام داشت… ژنرال اودیرنو اظهار عقیده کرد که باید در طبقه‌بندی سازمان مجاهدین خلق ایران توسط وزارت خارجهٔ آمریکا به عنوان یک سازمان تروریستی بازبینی صورت گیرد.»<ref>خبرگزاری فرانسه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۲–۱۰ می ۲۰۰۳</ref></blockquote>به این ترتیب تمام تسلیحات و مهمات سازمان مجاهدین خلق ایران در چارچوب یک توافق با ایالات متحده آمریکا در مقابل حفاظت آمریکا گردآوری و در محلی در نزدیکی مقر این سازمان به نام اشرف گردآوری شد.


در ژوئیه ۲۰۰۴ نهایتاً پس از چند نوبت تحقیق و مصاحبه انفرادی با تک تک اعضای سازمان مجاهدین خلق پیرامون سوابق آنها توسط ۹ ارگان مختلف امنیتی و اطلاعاتی آمریکا، که ۱۶ماه به‌طول انجامید، کارت «شخص حفاظت‌شده» توسط ارتش آمریکا برای ساکنان اشرف صادر شد و دولت آمریکا به موجب آن، متعهد به رعایت مفاد کنوانسیون۴ ژنو و اصل «نان‌رفولمان» (ممنوعیت جابه‌جایی اجباری) دربارهٔ ساکنان اشرف گردید. تعهدی که در سال ۲۰۰۹ و احاله حفاظت ساکنان اشرف به دولت عراق آشکارا آن را نقض کرد.<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/124524 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
در ژوئیه ۲۰۰۴ نهایتاً پس از چند نوبت تحقیق و مصاحبه انفرادی با تک تک اعضای سازمان مجاهدین خلق پیرامون سوابق آنها توسط ۹ ارگان مختلف امنیتی و اطلاعاتی آمریکا، که ۱۶ماه به‌طول انجامید، کارت «شخص حفاظت‌شده» توسط ارتش آمریکا برای ساکنان اشرف صادر شد و دولت آمریکا به موجب آن، متعهد به رعایت مفاد کنوانسیون۴ ژنو و اصل «نان‌رفولمان» (ممنوعیت جابه‌جایی اجباری) دربارهٔ ساکنان اشرف گردید. تعهدی که در سال ۲۰۰۹ و احاله حفاظت ساکنان اشرف به دولت عراق آشکارا آن را نقض کرد.<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/124524 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
خط ۶۷۰: خط ۶۶۹:


== کودتای ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ ==
== کودتای ۱۷ژوئن ۲۰۰۳ ==
بعد از گردآوری سلاح‌های اعضای سازمان مجاهدین در عراق، پلیس فرانسه به بهانهٔ تروریسم به طور گسترده علیه پناهندگان و اعضای مقاومت ایران دست به حمله زد. روز [[کودتای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳|۱۷ ژوئن ۲۰۰۳]] برابر با ۲۷ خرداد ۱۳۸۲ تعداد ۱۳۸۰ نفر از نیروهای پلیس فرانسه در یک یورش گسترده به مقر شورای ملی مقاومت ایران در اورسوراواز در شمال پاریس بیش از ۱۶۵ نفر از پناهندگان ایرانی را دستگیر کردند. مریم رجوی، هم در بین دستگیرشدگان بود. این حمله کودتایی علیه شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران به‌شمار می‌رفت. دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران در همین رابطه اطلاعیه‌ای منتشر کرد. در این اطلاعیه آقای مسعود رجوی، مسئول شورای ملی مقاومت، این کار دولت فرانسه را یک عمل ننگین خواند و از ژاک شیراک رئیس‌جمهور وقت فرانسه خواهان رفع سریع هر گونه محدودیت از مریم رجوی شد. از نیمه‌شب همان روز به غیر از مریم رجوی و ۲۱ نفر دیگر، بقیه دستگیرشدگان به تدریج آزاد شدند.
بعد از گردآوری سلاح‌های اعضای سازمان مجاهدین در عراق، پلیس فرانسه به بهانهٔ تروریسم به طور گسترده علیه پناهندگان و اعضای مقاومت ایران دست به حمله زد. روز ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ برابر با ۲۷ خرداد ۱۳۸۲ تعداد ۱۳۸۰ نفر از نیروهای پلیس فرانسه در یک [[کودتای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳|یورش گسترده به مقر شورای ملی مقاومت ایران در اورسوراواز]] در شمال پاریس بیش از ۱۶۵ نفر از پناهندگان ایرانی را دستگیر کردند. [[مریم رجوی]]، هم در بین دستگیرشدگان بود.
 
این حمله کودتایی علیه [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] و سازمان مجاهدین خلق ایران به‌شمار می‌رفت. دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران در همین رابطه اطلاعیه‌ای منتشر کرد و طی آن آقای مسعود رجوی، مسئول شورای ملی مقاومت، این کار دولت فرانسه را یک عمل ننگین خواند و از ژاک شیراک رئیس‌جمهور وقت فرانسه خواهان رفع سریع هر گونه محدودیت از مریم رجوی شد. از نیمه‌شب همان روز به غیر از مریم رجوی و ۲۱ نفر دیگر، بقیه دستگیرشدگان به تدریج آزاد شدند.


مقامات فرانسوی صحبت از استرداد دستگیرشدگان کرده بودند، این موضوع باعث ایجاد موج نگرانی بین هواداران شورای ملی مقاومت و پناهندگان ایرانی شد، آنها به دلیل احتمال استرداد دستگیرشدگان، بخصوص مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت، دست به تظاهرات اعتراضی، اعتصاب و خودسوزی زدند.
مقامات فرانسوی صحبت از استرداد دستگیرشدگان کرده بودند، این موضوع باعث ایجاد موج نگرانی بین هواداران شورای ملی مقاومت و پناهندگان ایرانی شد، آنها به دلیل احتمال استرداد دستگیرشدگان، بخصوص مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده مقاومت، دست به تظاهرات اعتراضی، اعتصاب و خودسوزی زدند.
[[پرونده:ندا حسنی.jpg|جایگزین=ندا حسنی از سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|189x189پیکسل|ندا حسنی]]
[[پرونده:ندا حسنی.jpg|جایگزین=ندا حسنی از سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|189x189پیکسل|ندا حسنی]]
دو ایرانی به نام‌های صدیقه مجاوری و ندا حسنی بر اثر خودسوزی جان باختند و تعداد دیگری در بیمارستان بستری شدند.
دو ایرانی به نام‌های [[صدیقه مجاوری]] (۴۶ساله) و [[ندا حسنی]] (۲۸ ساله) بر اثر خودسوزی جان باختند و تعداد دیگری در بیمارستان بستری شدند.


به دنبال این واقعه بسیاری از شخصیت‌های فرانسوی و اروپایی نسبت به این اقدام دولت فرانسه اعتراض و آنرا محکوم کردند و خواستار آزادی بلادرنگ مریم رجوی شدند. ۱۷روز بعد از این واقعه روز سوم ژوئیه، مریم رجوی از زندان آزاد شد.
به‌دنبال این واقعه بسیاری از شخصیت‌های فرانسوی و اروپایی نسبت به این اقدام دولت فرانسه اعتراض و آنرا محکوم کردند و خواستار آزادی بلادرنگ مریم رجوی شدند. ۱۷ روز بعد از این واقعه، در روز سوم ژوئیه، مریم رجوی از زندان آزاد شد.


[[کودتای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳|پرونده ۱۷ ژوئن]] علیه مقاومت ایران با اتهام تروریسم و تأمین مالی تروریسم شروع شد، اما در گام‌های بعد به دلیل نبود هیچ سندی مبنی بر دست داشتن مقاومت ایران در هیچ عمل تروریستی، اتهام‌های اولیه به اتهام‌های مالی مانند پولشویی و تقلب تبدیل شد.
[[کودتای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳|پرونده ۱۷ ژوئن]] علیه مقاومت ایران با اتهام تروریسم و تأمین مالی تروریسم شروع شد، اما در گام‌های بعد به دلیل نبود هیچ سندی مبنی بر دست داشتن مقاومت ایران در هیچ عمل تروریستی، اتهام‌های اولیه به اتهام‌های مالی مانند پولشویی و تقلب تبدیل شد.
خط ۶۸۹: خط ۶۹۰:
ژنرال پترائوس، فرمانده نیروهای چند ملیتی در یک گفتگوی مطبوعاتی اظهار داشت که مجاهدین در اشرف دارای موقعیت «شهروند حفاظت شده» هستند و به این خاطر نیروهای آمریکایی همچنان مسئولیت امنیت آن‌ها را بر عهده دارند.<ref>[http://ww1.mnf-iraq.com/caf/?ses=Y3JlPTE1Mjg5Njc3NTYmdGNpZD13dzEubW5mLWlyYXEuY29tNWIyMjMyM2UzNTQzYjguNzkyMzg1NzMmZmtpPTAmdGFzaz1zZWFyY2gmZG9tYWluPW1uZi1pcmFxLmNvbSZsYW5ndWFnZT1lbiZhX2lkPTMmc2Vzc2lvbj0ya1A5MDdkNnNjVXRaNEFQdlkwdQ==&query=Military%20Outlet%20Store&afdToken=3B1g9y6CENDawjFo0fXXviHGuZFM5rADrM-HvGhPFUM89vH3TL4GJLKplhh7L_6pcmXv_CYMYaiC5ucH6_Y2ALaz9krpBaiIRo4Hp-dIES2G Multi-National Force - Iraq - Media Roundtable: Gen. David H. Petraeus, Sept. 4]</ref>
ژنرال پترائوس، فرمانده نیروهای چند ملیتی در یک گفتگوی مطبوعاتی اظهار داشت که مجاهدین در اشرف دارای موقعیت «شهروند حفاظت شده» هستند و به این خاطر نیروهای آمریکایی همچنان مسئولیت امنیت آن‌ها را بر عهده دارند.<ref>[http://ww1.mnf-iraq.com/caf/?ses=Y3JlPTE1Mjg5Njc3NTYmdGNpZD13dzEubW5mLWlyYXEuY29tNWIyMjMyM2UzNTQzYjguNzkyMzg1NzMmZmtpPTAmdGFzaz1zZWFyY2gmZG9tYWluPW1uZi1pcmFxLmNvbSZsYW5ndWFnZT1lbiZhX2lkPTMmc2Vzc2lvbj0ya1A5MDdkNnNjVXRaNEFQdlkwdQ==&query=Military%20Outlet%20Store&afdToken=3B1g9y6CENDawjFo0fXXviHGuZFM5rADrM-HvGhPFUM89vH3TL4GJLKplhh7L_6pcmXv_CYMYaiC5ucH6_Y2ALaz9krpBaiIRo4Hp-dIES2G Multi-National Force - Iraq - Media Roundtable: Gen. David H. Petraeus, Sept. 4]</ref>


سازمان مجاهدین و هواداران آن در اروپا و آمریکا نسبت به تحویل حفاظت قرارگاه اشرف به نیروهای عراقی دست به اعتراض زدند، این اعتراضات در شهرها و کشورهای متعدد و روزهای متمادی برگزار می‌شد، در نهایت، در اثر کارزار چند ماهه در دفاع از حقوق و حفاظت مجاهدان اشرف، کمیته بین‌المللی صلیب‌سرخ نیز طی بیانیه‌ای تصریح کرد که «به تمام مقامهای مسئول این پرونده، دولتهای آمریکا و عراق، این نکته را متذکر شده‌ایم که آنها مسئول حفظ جان مجاهدین هستند».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/124524 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> سفارت آمریکا در بغداد در تاریخ ۸ دیماه ۱۳۸۷ اعلام کرد: <blockquote>«نیروهای آمریکایی، حضور خود را در قرارگاه اشرف حفظ خواهند کرد و به کمک کردن به دولت عراق در اجرای تضمین رفتار انسانی با ساکنان قرارگاه، ادامه خواهند داد». همچنین «دولت عراق به‌دولت آمریکا تضمینهای مکتوبی در خصوص رفتار انسانی با ساکنان اشرف طبق قانون اساسی عراق و قوانین و التزامات بین‌المللی ارائه داده‌است». </blockquote>علاوه بر این «دولت آمریکا و دولت عراق با سازمانهای ذیربط بین‌المللی کار خواهند کرد تا به‌ساکنان قرارگاه برای یک آینده امن کمک نمایند». به‌دنبال آن، خانم مریم رجوی از کلیه اشرف‌نشانان خواست به‌تحصن ۱۲۶ روزه خود در برابر مراکز ملل‌متحد خاتمه بدهند.<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/124524 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
سازمان مجاهدین و هواداران آن در اروپا و آمریکا نسبت به تحویل حفاظت قرارگاه اشرف به نیروهای عراقی دست به اعتراض زدند، این اعتراضات در شهرها و کشورهای متعدد و روزهای متمادی برگزار می‌شد، در نهایت، در اثر کارزار چند ماهه در دفاع از حقوق و حفاظت مجاهدان اشرف، کمیته بین‌المللی صلیب‌سرخ نیز طی بیانیه‌ای تصریح کرد که «به تمام مقامهای مسئول این پرونده، دولتهای آمریکا و عراق، این نکته را متذکر شده‌ایم که آنها مسئول حفظ جان مجاهدین هستند.»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/124524 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> سفارت آمریکا در بغداد در تاریخ ۸ دیماه ۱۳۸۷ اعلام کرد: <blockquote>«نیروهای آمریکایی، حضور خود را در قرارگاه اشرف حفظ خواهند کرد و به کمک کردن به دولت عراق در اجرای تضمین رفتار انسانی با ساکنان قرارگاه، ادامه خواهند داد.» همچنین «دولت عراق به‌دولت آمریکا تضمینهای مکتوبی در خصوص رفتار انسانی با ساکنان اشرف طبق قانون اساسی عراق و قوانین و التزامات بین‌المللی ارائه داده‌است.» </blockquote>علاوه بر این «دولت آمریکا و دولت عراق با سازمانهای ذیربط بین‌المللی کار خواهند کرد تا به‌ساکنان قرارگاه برای یک آینده امن کمک نمایند.» به‌دنبال آن، خانم مریم رجوی از کلیه اشرف‌نشانان خواست به‌تحصن ۱۲۶ روزه خود در برابر مراکز ملل‌متحد خاتمه بدهند.<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/124524 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>


البته آمریکا نهایتاً به این تعهد خود نیز عمل نکرد و تمامی نیروهایش را از اشرف خارج کرد. به این ترتیب در روز اول ژانویه سال ۲۰۰۹ (۱۲دیماه ۱۳۸۷)، در آستانه خروج نیروهای آمریکایی از عراق، آمریکا، مسئولیت حفاظت از مجاهدین در قرارگاه اشرف را تحویل دولت عراق داد.
البته آمریکا نهایتاً به این تعهد خود نیز عمل نکرد و تمامی نیروهایش را از اشرف خارج کرد. به این ترتیب در روز اول ژانویه سال ۲۰۰۹ (۱۲دیماه ۱۳۸۷)، در آستانه خروج نیروهای آمریکایی از عراق، آمریکا، مسئولیت حفاظت از مجاهدین در قرارگاه اشرف را تحویل دولت عراق داد.


== حملات نظامی به کمپ اشرف ==
== حملات نظامی به کمپ اشرف ==
[[پرونده:موفق الربیعی مشاور امنیتی دولت مالکی.jpg|جایگزین=موفق الربیعی مشاور امنیتی دولت مالکی-موضع گیری علیه سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|موفق الربیعی مشاور امنیتی دولت مالکی- سال ۱۳۸۸]]
[[پرونده:موفق الربیعی مشاور امنیتی دولت مالکی.jpg|جایگزین=موفق الربیعی مشاور امنیتی دولت مالکی-موضع گیری علیه سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|موفق الربیعی مشاور امنیتی دولت مالکی- سال ۱۳۸۸|200x200پیکسل]]
از زمانی که حفاظت قرارگاه اشرف به نیروهای عراق تحویل داده شد، جمهوری اسلامی از طریق وابستگان خود در دولت عراق فشار را بر ساکنان افزایش داده و سرانجام حملات خود را علیه آنها آغاز نمود.
از زمانی که حفاظت قرارگاه اشرف به نیروهای عراق تحویل داده شد، جمهوری اسلامی از طریق وابستگان خود در دولت عراق فشار را بر ساکنان افزایش داده و سرانجام حملات خود را علیه آنها آغاز نمود.


موفق‌الربیعی مشاور امنیت ملی عراق در رابطه با مجاهدین گفت:<blockquote>«آنها استاتوی قانونی ندارد. نه پناهندهٔ سیاسی و نه پناهندهٔ انسانی هستند. یعنی آنها وضعیت قانونی ندارند … ما اقداماتی تصاعدی و تدریجی داریم ولی عجله نمی‌کنیم … با گامهایی تدریجی است. یعنی به تدریج حضور آنها در عراق را تحمل‌ناپذیر بکنیم، از این رو باید بفهمند که … چوب لای چرخی که برای حل این مشکل در حرکت است، فایده‌ای برای آنها ندارد … ما می‌خواهیم این پرونده را همین امروز و نه فردا ببندیم … می‌خواهیم این بساط را هر چه زودتر جمع کنیم. البته طبعاً محدودیت‌هایی هست که می‌کوشیم این محدودیت‌ها و مشکلات و معضلات را از سر راه برداریم … این سازمان در این محل سنگر گرفته … به تدریج نیروهای امنیتی عراق وارد قرارگاه می‌شوند و نقطه کنترلی برپا می‌دارند و گشت دایر می‌کنند و بازرسی می‌کنند و دست به حمله می‌زنند.»<ref>تلویزیون الفرات وابسته به مجلس اعلای اسلامی عراق – ۱۲ فروردین ۱۳۸۸</ref></blockquote>این اظهار نظر بوضوح نشان می‌داد که دولت عراق قصد دارد به اشرف حمله کند، بعدها در عمل هم این کار را انجام داد و چندین نوبت به اشرف حمله کرد.
موفق‌الربیعی مشاور امنیت ملی عراق در رابطه با مجاهدین گفت:<blockquote>«آنها استاتوی قانونی ندارد. نه پناهندهٔ سیاسی و نه پناهندهٔ انسانی هستند. یعنی آنها وضعیت قانونی ندارند … ما اقداماتی تصاعدی و تدریجی داریم ولی عجله نمی‌کنیم … با گامهایی تدریجی است. یعنی به تدریج حضور آنها در عراق را تحمل‌ناپذیر بکنیم، از این رو باید بفهمند که … چوب لای چرخی که برای حل این مشکل در حرکت است، فایده‌ای برای آنها ندارد … ما می‌خواهیم این پرونده را همین امروز و نه فردا ببندیم … می‌خواهیم این بساط را هر چه زودتر جمع کنیم. البته طبعاً محدودیت‌هایی هست که می‌کوشیم این محدودیت‌ها و مشکلات و معضلات را از سر راه برداریم … این سازمان در این محل سنگر گرفته … به تدریج نیروهای امنیتی عراق وارد قرارگاه می‌شوند و نقطه کنترلی برپا می‌دارند و گشت دایر می‌کنند و بازرسی می‌کنند و دست به حمله می‌زنند.»<ref>تلویزیون الفرات وابسته به مجلس اعلای اسلامی عراق – ۱۲ فروردین ۱۳۸۸</ref></blockquote>این اظهار نظر به‌روشنی نشان می‌داد که دولت عراق قصد دارد به اشرف حمله کند، بعدها در عمل هم این کار را انجام داد و چندین نوبت به اشرف حمله کرد.


مهمترین این حملات ۶ و ۷ مرداد ۱۳۸۸ (۲۸ و ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۹) ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ (۸ آوریل ۲۰۱۱) و قتل‌عام ۱۰ شهریور ۱۳۹۲(۱ سپتامبر ۲۰۱۳) بود، در این حملات در مجموع ۹۹ تن از مجاهدین کشته و صدها نفر زخمی شدند.
مهمترین این حملات ۶ و ۷ مرداد ۱۳۸۸ (۲۸ و ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۹) ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ (۸ آوریل ۲۰۱۱) و قتل‌عام ۱۰ شهریور ۱۳۹۲(۱ سپتامبر ۲۰۱۳) بود، در این حملات در مجموع ۹۹ تن از مجاهدین کشته و صدها نفر زخمی شدند.
خط ۷۰۷: خط ۷۰۸:
روز ۴ اردیبهشت ۱۳۸۸ (۲۴ آوریل ۲۰۰۹) پارلمان اروپا در اجلاس رسمی خود در استراسبورگ قطعنامه مهمی دربارهٔ تضمین حفاظت اشرف، ممنوعیت هرگونه جابجایی ساکنان اشرف و تضمین کلیه حقوق آنان طبق کنوانسیون چهارم ژنو و کنوانسیون پناهندگی ۱۹۵۱با ۲۸۴ رأی مثبت در برابر ۴۲ رأی منفی تصویب کرد.<ref>[http://www.europarl.europa.eu/sides/getDoc.do?type=MOTION&reference=B6-2009-0247&format=XML&language=EN European Parliament resolution on the humanitarian situation of Camp Ashraf residents]</ref><ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/news/41293 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
روز ۴ اردیبهشت ۱۳۸۸ (۲۴ آوریل ۲۰۰۹) پارلمان اروپا در اجلاس رسمی خود در استراسبورگ قطعنامه مهمی دربارهٔ تضمین حفاظت اشرف، ممنوعیت هرگونه جابجایی ساکنان اشرف و تضمین کلیه حقوق آنان طبق کنوانسیون چهارم ژنو و کنوانسیون پناهندگی ۱۹۵۱با ۲۸۴ رأی مثبت در برابر ۴۲ رأی منفی تصویب کرد.<ref>[http://www.europarl.europa.eu/sides/getDoc.do?type=MOTION&reference=B6-2009-0247&format=XML&language=EN European Parliament resolution on the humanitarian situation of Camp Ashraf residents]</ref><ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/news/41293 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>


روز ۵ مرداد ۸۸ تلویزیون العراقیه خبری به‌قرار زیر پخش کرد:<blockquote>«قرار است دولت عراق مسئولیت امنیت قرارگاه اشرف را در کادر اجرای توافقنامه خروج که بین بغداد و واشینگتن امضاء شده، تحویل بگیرد. سخنگوی رسمی دولت، علی دباغ خاطرنشان کرد که دولت به‌ برخورد انسانی با افراد موجود در قرارگاه بر اساس آنچه که قوانین بین‌المللی متداول تعیین کرده، ملتزم است. وی تأکید کرد که تا زمانی‌که قوانین جاری عراق رعایت شود، دولت اقدام به‌کوچ دادن هیچ‌یک از آنها یا اخراج اجباری آنان از عراق نمی‌کند».<ref>تلویزیون العراقیه- تلویزیون رسمی دولت عراق- ۵ مرداد ۱۳۸۸</ref></blockquote>اما روز ۶ و ۷ مرداد نیروهای عراقی به داخل اشرف یورش بردند و طی ساعت‌ها درگیری، ۱۱ نفر از ساکنان را کشتند و تعدادی را هم مجروح کردند. وبسایت مجاهدین در این باره نوشت:<blockquote>«در روزهای ۶ و ۷ مرداد ۱۳۸۸، گله‌های وحشی و جنایتکار دست‌آموز خامنه‌ای ـ مالکی با خودروهای هاموی، آب‌پاش، لودر، سلاح گرم، چماق، داس، تبر و میله آهنی و… به‌ اشرف حمله کردند، تخریب کردند و مجاهدان بی‌سلاح و بی‌سپر را آماج شقاوت‌بارترین ضربات خود قرار دادند. آنها در این حملات وحشیانه، ۱۱ مجاهد خلق را شهید کردند، صدها نفر را مجروح و دچار نقص‌عضو و بیش از هزار نفر را به‌شدت مصدوم کردند و ۳۶مجاهد خلق مصدوم و مجروح را به‌گروگان گرفتند و بخشی از اموال را هم تخریب یا به‌سرقت بردند.»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/124524 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref></blockquote>
روز ۵ مرداد ۸۸ تلویزیون العراقیه خبری به‌قرار زیر پخش کرد:<blockquote>«قرار است دولت عراق مسئولیت امنیت قرارگاه اشرف را در کادر اجرای توافقنامه خروج که بین بغداد و واشینگتن امضاء شده، تحویل بگیرد. سخنگوی رسمی دولت، علی دباغ خاطرنشان کرد که دولت به‌ برخورد انسانی با افراد موجود در قرارگاه بر اساس آنچه که قوانین بین‌المللی متداول تعیین کرده، ملتزم است. وی تأکید کرد که تا زمانی‌که قوانین جاری عراق رعایت شود، دولت اقدام به‌کوچ دادن هیچ‌یک از آنها یا اخراج اجباری آنان از عراق نمی‌کند.»<ref>تلویزیون العراقیه- تلویزیون رسمی دولت عراق- ۵ مرداد ۱۳۸۸</ref></blockquote>اما [[حمله نیروهای ارتش عراق به قرارگاه اشرف ۶ و ۷ مرداد ۱۳۸۸|روز ۶ و ۷ مرداد سال ۱۳۸۸]] نیروهای عراقی به داخل اشرف یورش بردند و طی ساعت‌ها درگیری، ۱۱ نفر از ساکنان را کشتند و تعدادی را هم مجروح کردند. وبسایت مجاهدین در این باره نوشت:<blockquote>«در روزهای ۶ و ۷ مرداد ۱۳۸۸، گله‌های وحشی و جنایتکار دست‌آموز خامنه‌ای ـ مالکی با خودروهای هاموی، آب‌پاش، لودر، سلاح گرم، چماق، داس، تبر و میله آهنی و… به‌ اشرف حمله کردند، تخریب کردند و مجاهدان بی‌سلاح و بی‌سپر را آماج شقاوت‌بارترین ضربات خود قرار دادند. آنها در این حملات وحشیانه، ۱۱ مجاهد خلق را شهید کردند، صدها نفر را مجروح و دچار نقص‌عضو و بیش از هزار نفر را به‌شدت مصدوم کردند و ۳۶مجاهد خلق مصدوم و مجروح را به‌گروگان گرفتند و بخشی از اموال را هم تخریب یا به‌سرقت بردند.»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/124524 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref></blockquote>
[[پرونده:حمله ششم و هفتم مرداد -یک زن مجاهد زخمی.JPG|alt=حمله شش و هفت مرداد به کمپ اشرف- یک زن مجاهد زخمی از سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|حمله شش و هفت مرداد به کمپ اشرف- یک زن مجاهد زخمی]]
[[پرونده:حمله ششم و هفتم مرداد -یک زن مجاهد زخمی.JPG|alt=حمله شش و هفت مرداد به کمپ اشرف- یک زن مجاهد زخمی از سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|حمله شش و هفت مرداد به کمپ اشرف- یک زن مجاهد زخمی]]
طاهر بومدرا [رئیس دفتر حقوق بشر یونامی و مشاور نماینده ویژه دبیر کل در مسائل مربوط به کمپ اشرف از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲] می‌گوید:<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۱۹</ref><blockquote>«آنها (نیروهای عراقی) از هاموی‌ها و بلدوزرها برای خراب کردن حصارها و دیوارهای اطراف اشرف استفاده کرده، بی‌هیچ ملاحظه‌ای در تمامی جهات با سرعت حرکت کرده و تجمع ساکنین را هدف قرار دادند. نیروهای امنیتی عراقی پیاده و مسلح به باتون که بعضاً میخ‌دار هم بود، میله آهنی، چوب بیسبال، زنجیر، داس، تبر، گاز اشک‌آور، نارنجک‌های صوتی و آب فشار قوی با زور بداخل کمپ وارد شده و به صدها نفر از ساکنین غیر مسلح که زنجیر انسانی تشکیل داده‌بودند حمله کردند. در بعضی نقاط نیروهای مسلح عراقی بر روی ساکنین آتش گشودند. بر اساس برآورد بعضی از شاهدان عینی از نیروهای آمریکایی مستقر در عراق، حمله بسیار خشونت‌بار بوده و ساعتها بطول انجامیده‌است تا اینکه بعداز نیمه شب متوقف شد. در صبح روز بعد، ۲۹ ژوئیه، نیروهای مسلح عراقی حوالی ساعت ۱۰۱۵ بداخل کمپ برگشته و در میدان لاله نزدیک ایستگاه آب کمپ اتراق کردند. آنها به همان طریق و با همان سلاحهای روز قبل به ساکنین حمله کردند. در پایگاه قرارگاه عملیاتی گریزلی، واحد رزمی ۱۳۴ نیروهای آمریکایی در سکوت نظاره‌گر وقایع بود».</blockquote>بعد از این حمله نیروهای عراقی یک محاصرهٔ سنگین شامل منع تردد، منع ارتباط با عراقیان، محاصره پزشکی، لجستکی و جنگ روانی به وسیله بلندگوهای منصوب دورتادور اشرف را بر ساکنان کمپ اشرف آغاز کردند. این محاصره تا سال‌های بعد ادامه پیدا کرد. طاهر بومدرا در کتاب خود در این زمینه می‌نویسد: <blockquote>«واحد رزمی ۱۳۴، نیروهای آمریکایی، (که من آنها را بخاطر وسایل تجسسی الکترونیکی کنترل از راه دورشان «برادر بزرگ» می‌نامیدم) گزارش کردند. نیروهای مسلح عراقی از ورود دکترهای عراقی و افسران پزشکی نیروهای آمریکایی به صحنه برای تخلیه مجروحین جلوگیری کردند. نیروهای عراقی همچنین از بعضی تلاش رسانه‌های خبری برای نزدیک شدن به منطقه ممانعت به عمل آوردند. آمبولانس‌های کمپ اشرف در تلاش پزشکان اشرفی برای انتقال مجروحین به بیمارستان اشرف در خلال حمله بارها مورد شلیک قرار گرفتند. در خلال مأموریت حقیقت‌یابی، یونامی آمبولانس‌هایی را که با گلوله سوراخ سوراخ شده بود مورد بازدید قرار داد».<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۱۹</ref> </blockquote>۳۶ تن از نفرات کمپ اشرف که توسط نیروهای عراقی دستگیرشده‌بودند دست به اعتصاب غذا زدند، اعتصاب غذای آنها ۷۲ روز طول کشید، که ۷ روز آن اعتصاب خشک بود، اما نهایتاً دولت عراق تحت فشارهای بین‌المللی ناگزیر شد آنها را آزاد و به قرارگاه اشرف بازگرداند. در این خصوص نیویورک‌تایمز از قول سخنگوی دولت عراق نوشت:<blockquote>«یک گروه ۳۶نفره از اعضای اپوزیسیون ایرانی، بعد از نزدیک به سه ماه بازداشت در عراق، آزاد شده‌اند. علی‌الدباغ می‌گوید، این افراد روز چهارشنبه به اشرف در شمال عراق بازگردانده شدند. جایی که نزدیک به ۳هزار و ۵۰۰تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران از زمان تهاجم آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ در آن‌جا محصور بوده‌اند».<ref>نیویورک تایمز - ۱۵ مهر ۱۳۸۸–۷ اکتبر ۲۰۰۹</ref></blockquote>
طاهر بومدرا [رئیس دفتر حقوق بشر یونامی و مشاور نماینده ویژه دبیر کل در مسائل مربوط به کمپ اشرف از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲] می‌گوید:<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۱۹</ref><blockquote>«آنها (نیروهای عراقی) از هاموی‌ها و بلدوزرها برای خراب کردن حصارها و دیوارهای اطراف اشرف استفاده کرده، بی‌هیچ ملاحظه‌ای در تمامی جهات با سرعت حرکت کرده و تجمع ساکنین را هدف قرار دادند. نیروهای امنیتی عراقی پیاده و مسلح به باتون که بعضاً میخ‌دار هم بود، میله آهنی، چوب بیسبال، زنجیر، داس، تبر، گاز اشک‌آور، نارنجک‌های صوتی و آب فشار قوی با زور به‌داخل کمپ وارد شده و به صدها نفر از ساکنین غیر مسلح که زنجیر انسانی تشکیل داده‌بودند حمله کردند. در بعضی نقاط نیروهای مسلح عراقی بر روی ساکنین آتش گشودند. بر اساس برآورد بعضی از شاهدان عینی از نیروهای آمریکایی مستقر در عراق، حمله بسیار خشونت‌بار بوده و ساعت‌ها به‌طول انجامیده‌است تا اینکه بعداز نیمه شب متوقف شد. در صبح روز بعد، ۲۹ ژوئیه، نیروهای مسلح عراقی حوالی ساعت ۱۰۱۵ بداخل کمپ برگشته و در میدان لاله نزدیک ایستگاه آب کمپ اتراق کردند. آنها به همان طریق و با همان سلاحهای روز قبل به ساکنین حمله کردند. در پایگاه قرارگاه عملیاتی گریزلی، واحد رزمی ۱۳۴ نیروهای آمریکایی در سکوت نظاره‌گر وقایع بود.»</blockquote>بعد از این حمله نیروهای عراقی یک محاصرهٔ سنگین شامل منع تردد، منع ارتباط با عراقیان، محاصره پزشکی، لجستکی و جنگ روانی به وسیله بلندگوهای منصوب دورتادور اشرف را بر ساکنان کمپ اشرف آغاز کردند. این محاصره تا سال‌های بعد ادامه پیدا کرد. طاهر بومدرا در کتاب خود در این زمینه می‌نویسد: <blockquote>«واحد رزمی ۱۳۴، نیروهای آمریکایی، (که من آنها را بخاطر وسایل تجسسی الکترونیکی کنترل از راه دورشان «برادر بزرگ» می‌نامیدم) گزارش کردند. نیروهای مسلح عراقی از ورود دکترهای عراقی و افسران پزشکی نیروهای آمریکایی به صحنه برای تخلیه مجروحین جلوگیری کردند. نیروهای عراقی همچنین از بعضی تلاش رسانه‌های خبری برای نزدیک شدن به منطقه ممانعت به عمل آوردند. آمبولانس‌های کمپ اشرف در تلاش پزشکان اشرفی برای انتقال مجروحین به بیمارستان اشرف در خلال حمله بارها مورد شلیک قرار گرفتند. در خلال مأموریت حقیقت‌یابی، یونامی آمبولانس‌هایی را که با گلوله سوراخ سوراخ شده بود مورد بازدید قرار داد.»<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۱۹</ref> </blockquote>۳۶ تن از نفرات کمپ اشرف که توسط نیروهای عراقی دستگیرشده‌بودند دست به اعتصاب غذا زدند، اعتصاب غذای آنها ۷۲ روز طول کشید، که ۷ روز آن اعتصاب خشک بود، اما نهایتاً دولت عراق تحت فشارهای بین‌المللی ناگزیر شد آنها را آزاد و به قرارگاه اشرف بازگرداند. در این خصوص نیویورک‌تایمز از قول سخنگوی دولت عراق نوشت:<blockquote>«یک گروه ۳۶نفره از اعضای اپوزیسیون ایرانی، بعد از نزدیک به سه ماه بازداشت در عراق، آزاد شده‌اند. علی‌الدباغ می‌گوید، این افراد روز چهارشنبه به اشرف در شمال عراق بازگردانده شدند. جایی که نزدیک به ۳هزار و ۵۰۰تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران از زمان تهاجم آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ در آن‌جا محصور بوده‌اند.»<ref>نیویورک تایمز - ۱۵ مهر ۱۳۸۸–۷ اکتبر ۲۰۰۹</ref></blockquote>


=== به کار گیری ۳۲۰ بلندگو علیه اشرف ===
=== به کار گیری ۳۲۰ بلندگو علیه اشرف ===
[[پرونده:بلندگوها اطراف قرارگاه اشرف.jpg|alt=بلندگوها اطراف کمپ اشرف به منظور توهین و تهدید علیه اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران|بندانگشتی|بلندگوها اطراف کمپ اشرف]]
[[پرونده:بلندگوها اطراف قرارگاه اشرف.jpg|alt=بلندگوها اطراف کمپ اشرف به منظور توهین و تهدید علیه اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران|بندانگشتی|بلندگوها اطراف کمپ اشرف]]
به موازات حملات نظامی به قرارگاه اشرف، جنگ روانی گسترده‌ای توسط عوامل وزارت اطلاعات ایران علیه کمپ اشرف براه افتاد. این افراد با ۳۲۰ بلندگو به مدت ۶۷۷ روز بصورت ۲۴ ساعته علیه ساکنین اشرف به تهدید ساکنین اشرف، ایجاد آلودگی صوتی، پخش نوار و … می‌پرداختند. بلندگوها همچنین مستمر ساکنان را به تسلیم شدن به رژیم ایران فرا می‌خواندند. این بلندگوها همچنین توسط افرادی که خود را خانواده برخی از اعضاء می‌نامیدند مورد استفاده قرار می‌گرفت.
به موازات حملات نظامی به قرارگاه اشرف، جنگ روانی گسترده‌ای توسط عوامل وزارت اطلاعات ایران علیه کمپ اشرف به‌راه افتاد. این افراد با ۳۲۰ بلندگو به مدت ۶۷۷ روز بصورت ۲۴ ساعته علیه ساکنین اشرف به تهدید ساکنین اشرف، ایجاد آلودگی صوتی، پخش نوار و … می‌پرداختند. بلندگوها همچنین مستمر ساکنان را به تسلیم شدن به رژیم ایران فرا می‌خواندند. این بلندگوها همچنین توسط افرادی که خود را خانواده برخی از اعضاء می‌نامیدند مورد استفاده قرار می‌گرفت.


سازمان مجاهدین در این رابطه اعلام کرد اگر فردی از خانواده اعضای مجاهدین برای دیدن فرزند خود آمده‌است می‌تواند به داخل اشرف آمده و با فرزندش آزادانه دیدار کند.
سازمان مجاهدین در این رابطه اعلام کرد اگر فردی از خانواده اعضای مجاهدین برای دیدن فرزند خود آمده‌است می‌تواند به داخل اشرف آمده و با فرزندش آزادانه دیدار کند.


در این باره مسعود رجوی طی پیامی زیر عنوان «خانواده مجاهدین یا مزدوران ارتجاع؟» در بهمن ۱۳۸۸ با اشاره به همکاری مالکی نخست‌وزیر وقت عراق برای وارد‌کردن مأموران وزارت بدنام اطلاعات به عراق برای دایر کردن سیرک نظام پشت در اشرف خطاب به مجاهدان اشرف گفت:
در این باره مسعود رجوی طی پیامی زیر عنوان «خانواده مجاهدین یا مزدوران ارتجاع؟» در بهمن ۱۳۸۸ با اشاره به همکاری مالکی نخست‌وزیر وقت عراق برای وارد‌کردن مأموران وزارت بدنام اطلاعات به عراق برای دایر کردن سیرک نظام پشت در اشرف خطاب به مجاهدان اشرف گفت:<blockquote>«در حالی که نتوانسته اشرف و مجاهدانش را با توافق دوجانبه و خائنانه ولی‌فقیه ارتجاع و نخست‌وزیر عراق از پای درآورد؛
 
در حالی که نتوانسته اشرف و مجاهدانش را با آن جاسوس بی‌مغز و سیلاب لجن‌پراکنی‌هایش از پای درآورد؛
 
در حالی که نتوانسته اشرف و مجاهدانش را با یک سال محاصرهٔ ضد انسانی از سوی مزدورانش در عراق از پای درآورد؛
 
در حالی که نتوانسته اشرف را با شهیدان و مجروحان و گروگان‌هایش از پای درآورد؛ در حالی که نتوانسته با انواع و اقسام تهدید به جابجایی از پای درآورد؛


«در حالی که نتوانسته اشرف و مجاهدانش را با توافق دوجانبه و خائنانه ولی‌فقیه ارتجاع و نخست‌وزیر عراق از پای درآورد؛ در حالی که نتوانسته اشرف و مجاهدانش را با آن جاسوس بی‌مغز و سیلاب لجن‌پراکنی‌هایش از پای درآورد؛ در حالی که نتوانسته اشرف و مجاهدانش را با یک سال محاصرهٔ ضد انسانی از سوی مزدورانش در عراق از پای درآورد؛ در حالی که نتوانسته اشرف را با شهیدان و مجروحان و گروگان‌هایش از پای درآورد؛ در حالی که نتوانسته با انواع و اقسام تهدید به جابجایی از پای درآورد؛ و در حالی که خانواده‌های ما را در داخل کشور به خاطر این که چند سال پیش برای دیدار فرزندانشان یک بار به اشرف آمده‌اند، می‌گیرد و می‌زند و به حبس‌های طولانی محکوم می‌کند، بله، حالا دوباره در دور باطل مجدداً به سراغ خانواده‌های وزارت بدنام رفته تا شاید به این وسیله با اشرف به جنگ روانی بپردازد، شاید هم از دید خودش بریده ویا خائنی را شکار کند، و بعد، بگوید دیدید گفتم که اینها به اجبار اینجا نگه داشته شده‌اند، پس آنچه زدم و کشتم و نقص عضو کردم، تقصیر خودشان بود»<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحهٔ ۴۶۲</ref><ref>کتاب «خانواده مجاهدین یا مزدور ارتجاع؟» - وبسایت [http://www.iran-efshagari.com/wp-content/uploads/2017/08/khanevade.pdf ایران افشاگر]</ref>
و در حالی که خانواده‌های ما را در داخل کشور به خاطر این که چند سال پیش برای دیدار فرزندانشان یک بار به اشرف آمده‌اند، می‌گیرد و می‌زند و به حبس‌های طولانی محکوم می‌کند؛


مسعود رجوی دراین پیام به کارهای دیگر این افراد اشاره کرد:
بله، حالا دوباره در دور باطل مجدداً به سراغ خانواده‌های وزارت بدنام رفته تا شاید به این وسیله با اشرف به جنگ روانی بپردازد، شاید هم از دید خودش بریده ویا خائنی را شکار کند، و بعد، بگوید دیدید گفتم که اینها به اجبار اینجا نگه داشته شده‌اند، پس آنچه زدم و کشتم و نقص عضو کردم، تقصیر خودشان بود»<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحهٔ ۴۶۲</ref><ref>کتاب «خانواده مجاهدین یا مزدور ارتجاع؟» - وبسایت [http://www.iran-efshagari.com/wp-content/uploads/2017/08/khanevade.pdf ایران افشاگر]</ref></blockquote>مسعود رجوی دراین پیام به کارهای دیگر این افراد اشاره کرد:<blockquote>«یادتان هست که پارسال همین ایام در تهران مشتی را به در سفارت انگلیس برده‌بود که تحت عنوان خانواده مجاهدین تظاهرات کنند که چرا فرزندانشان از لیست تروریستی درآمده‌اند… واقعاً که چه خانواده‌های مهربانی داریم و خودمان خبر نداریم! واقعاً چه عواطف سرشاری دارند که هم از ریخته‌شدن خون ما سپاس‌گزارند و هم از این که از لیست تروریستی خارج شده‌ایم بشدت نگران هستند!»<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحهٔ ۴۶۳</ref></blockquote>طاهر بومدرا رئیس حقوق بشر یونامی در این باره می‌گوید:<blockquote>«دفتر نخست‌وزیر، در همکاری با سفارت ایران در بغداد، ترتیب آنچه «دیدارهای خانوادگی» برخی سازمانهای غیردولتی که توسط دولت ایران اداره می‌شدند (در اصطلاح فعالین حقوق بشر به آنها سازمانهای غیردولتی می‌گوئیم) را داد تا اشرف را بی‌ثبات کند. با کمک ارتش عراق آنها در درب شیر چادر زدند و ۹ بلندگو را به چارچوب آهنی دروازه نصب کردند تا پیام‌های تهاجمی برای ساکنان پخش کنند. طی دو سال، تعداد بلندگوها به ۳۰۰ دستگاه رسید که روز و شب تهدیدات و توهین‌ها را بسوی ساکنان فریاد می‌کرد.»<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۵۲</ref></blockquote>


«یادتان هست که پارسال همین ایام در تهران مشتی را به در سفارت انگلیس برده‌بود که تحت عنوان خانواده مجاهدین تظاهرات کنند که چرا فرزندانشان از لیست تروریستی درآمده‌اند… واقعاً که چه خانواده‌های مهربانی داریم و خودمان خبر نداریم! واقعاً چه عواطف سرشاری دارند که هم از ریخته‌شدن خون ما سپاس‌گزارند و هم از این که از لیست تروریستی خارج شده‌ایم بشدت نگران هستند!!»<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحهٔ ۴۶۳</ref>
=== [[حمله نیروهای ارتش عراق به قرارگاه اشرف ۱۹ فروردین ۱۳۹۰|حمله ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ به اشرف]] ===
از روز ۱۴ فروردین با ورود نیروهای عراقی با زرهی و سلاح‌های سنگین به بخش شمالی قرارگاه اشرف شروع شد، نیروهای لشکر ۵ عراق با ۳۰ نفر بر زرهی بی ام پی وان و هاموی وارد اشرف شدند، ساکنین اشرف به این امر اعتراض کردند، و در مقابل زرهی‌های نیروهای عراقی ایستادند، اصطکاک بین ساکنین و نیروهای عراقی ادامه داشت تا پنج‌شنبه شب ۱۸ فروردین ۱۳۹۰ نیروهای بیشتری از طرف دولت عراق در شمال اشرف مستقر شده و ساعت ۴ و ۴۵ دقیقه صبح جمعه ۱۹ فروردین از طرف نیروهای عراقی حمله گسترده‌ای به ساکنان اشرف آغاز شدکه به یک قتل‌عام انجامید. تصاویری که از این حمله توسط مجاهدین به رسانه‌ها مخابره شد حاکی از این است که مجاهدین با دست خالی جلوی زرهی‌های مسلح مقاومت می‌کردند. این درگیری ۶ ساعت ادامه پیدا کرد، در مجموع ۳۶ نفر از مجاهدین با ضرب گلوله یا با زیر گرفتن توسط خودروی هاموی جان باختند و ۳۵۰ نفر مجروح شدند، همچنین ۶ نفر توسط نیروهای عراقی دستگیر شدند.
[[پرونده:حمله 19 فروردین به کمپ اشرف.JPG|alt=حمله ۱۹ فروردین به کمپ اشرف محل استقرار اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|287x287px|حمله ۱۹ فروردین به کمپ اشرف]]
طاهر بومدرا در این زمینه می‌گوید:<blockquote>بعدازظهر ۷ آوریل، ستونهای نیروهای عراقی از جمله تعدادی خودروهای مهندسی به اشرف وارد شدند. همان شب به من اطلاعاتی رسید که نیروهای آمریکایی که از قرارگاه عملیاتی وارهورس به قرارگاه عملیاتی گریزلی برای مأموریت نظارت آمده بودند اشرف را ترک کرده و این همراه با جابجایی غیرمعمول ارتش عراق در اطراف کمپ و حضور تعدادی از افسران ارشد عراقی منجمله ژنرال علی غیدان، فرمانده نیروی زمینی ارتش عراق، ژنرال طارق العزاوی فرمانده عملیات دیالی و افسر دیگری با نام ژنرال ضیا فرمانده لشکر ۵ همه در اشرف، باعث شده‌بود که ساکنان آژیر خطر را به صدا در بیاورند.<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۷۲</ref></blockquote>روایت صحنه از زبان طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی: <blockquote>در ساعت ۴ و ۴۵ دقیقه بامداد جمعه ۸ آوریل (۱۹ فروردین ۱۳۹۰)، بهزاد دوباره روی خط آمد. این بار او به‌من گفت حمله آغاز شده‌است. ارتش عراق به داخل کمپ وارد شده بود و از یکان پیاده مکانیزه، مهندسی، نیروهای واکنش سریع و نیروهای ضد شورش استفاده می‌کرد. چند دقیقه بعد، تلفن زنگ زد و خبر رسید که دو تن از ساکنان کشته شده‌اند. تا ساعت ۵ بامداد، تعداد تلفات به ۱۲ کشته و تعداد بی‌شماری مجروح رسیده‌بود. ساعت ۷ صبح گزارش شد که تعداد کشته‌ها به ۱۶ نفر رسیده‌است. از آنجایی که ملکرت نماینده ویژه دبیرکل در خارج عراق بود، به معاون وی اسکوراتس بعنوان افسر برگزیده برای پایان دادن به خشونت  تلفن زدم. توافق کردیم که قدم مهم این است به خانه مشاور امنیت ملی فالح‌فیاض برویم. تماس با مقامات عراقی در روزهای معمول یک چالش بود چه رسد به صبح جمعه، تا وقتی که به خانه او برسیم ساعت ۹ صبح شده‌بود و تعداد کشته‌ها به ۲۲ نفر رسیده بود. ما از او خواستیم که اگر می‌خواهد زندگی افراد و تصویر ارتش عراق و در حقیقت تصویر ارائه شده از کشور را نجات دهد حمله را فوراً متوقف نماید. حمله به افراد حفاظت‌شده غیر مسلح توسط گردانهای امنیتی عراق غیرقابل قبول بود. واکنش فالح‌فیاض این بود شما در معرض شایعات دروغین محض قرار گرفته‌اید. من تلفن همراه خود را بیرون آورده و از او خواستم تا خودش با افراد در صحنه صحبت کند و خودش بشنود چه اتفاقی دارد می‌افتد. در عوض او تلفن خودش را زد. من حدس زدم او به معاونان خود حقی و صادق زنگ زد. فالح‌فیاض سپس تأکید کرد هیچ اتفاقی نیفتاده‌است فقط چند حادثه کوچک بوده که در آن سه تن از ساکنان خودشان را زیر چند خودرو انداخته‌اند. این سه تن به بیمارستان بعقوبه برده شده‌اند. من از او درخواست اجازه دیدار از اشرف در همان روز را کردم. مشاور امنیت ملی، فالح‌فیاض، درخواستم را با این بهانه به من برگرداند که دیدار هفتگی من روز چهارشنبه انجام شده و دیدار دیگری در همان هفته نیاز نیست.<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۷۳</ref></blockquote>


طاهر بومدرا رئیس حقوق بشر یونامی در این باره می‌گوید:


«دفتر نخست‌وزیر، در همکاری با سفارت ایران در بغداد، ترتیب آنچه «دیدارهای خانوادگی» برخی سازمانهای غیردولتی که توسط دولت ایران اداره می‌شدند (در اصطلاح فعالین حقوق بشر به آنها سازمانهای غیردولتی می‌گوئیم) را داد تا اشرف را بی‌ثبات کند. با کمک ارتش عراق آنها در درب شیر چادر زدند و ۹ بلندگو را به چارچوب آهنی دروازه نصب کردند تا پیام‌های تهاجمی برای ساکنان پخش کنند. طی دو سال، تعداد بلندگوها به ۳۰۰ دستگاه رسید که روز و شب تهدیدات و توهین‌ها را بسوی ساکنان فریاد می‌کرد».<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۵۲</ref>
دادگاه سراسری اسپانیا در حکم ۲۰ تیرماه (۱۱ ژوییه ۲۰۱۱) شکایت علیه آمران و عاملان این قتل‌عام را (با ۳۶ کشته و بیش از ۳۵۰ زخمی) پذیرفت. طبق این حکم، مالکی نخست‌وزیر عراق، به مجرد کنار رفتن از مقام نخست‌وزیری و سلب مصونیت قضایی، به طور اتوماتیک به دادگاه احضار می‌شود. سپهبد غیدان، فرمانده نیروی زمینی ارتش عراق؛ که به‌دستور مالکی فرماندهی عملیات قتل‌ عام در اشرف را در روز ۱۹ فروردین بر عهده داشت، سرهنگ جنایتکار، عبداللطیف‌العنابی، فرمانده گردان سرکوبگر در اشرف؛ و نیز سرگرد جاسم‌التمیمی، برای روز ۱۱ مهر (۳ اکتبر ۲۰۱۱) به دادگاه احضار شدند. طبق فیلم‌ها و اسناد موجود، تمیمی همان جنایتکاری است که در قتل‌عام ۱۹ فروردین شخصاً با تیراندازی مستقیم، شماری از ساکنان اشرف را هدف قرار داد و به قتل رساند. دادگاه همچنین از آقای اد ملکرت نماینده ویژه دبیرکل ملل متحد در عراق و آقای استراون استیونسون رئیس هیئت رابطه با عراق در پارلمان اروپا، دعوت کرد در دادگاه شهادت بدهند.<ref>[https://www.iranncr.org/سال-هزار-و-سیصد-و-نود/2634-حکم-دادگاه-اسپانیا-علیه-مالکی-و-احضار-سه-تن-از-جنایتکاران-به-خاطر-قتل-عام-۱۹فروردین-در-اشرف.html دبیرخانه شورای ملی مقاومت] ۲۳ تیر ۱۳۹۰ (۱۴ ژوییه۲۰۱۱)</ref><ref>وبسایت [https://www.maryam-rajavi.com/item/maryam-rajavi-spanish-court-ruling-2 مریم رجوی]</ref>


=== حمله ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ ===
بعد از این حمله موجی از محکومیت‌های بین‌المللی به راه افتاد، از جمله روز ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۱ دبیر کل سازمان ملل در جلسه شورای امنیت از درگیری‌های خشونت‌آمیز اخیر در «اردوگاه اشرف» انتقاد کرد. بان کی‌مون خاطرنشان کرد که تحقیقات دربارهٔ درگیری‌های خونین ماه آوریل در «کمپ اشرف» پیشرفتی نداشته‌است.<ref>وبسایت [http://www.dw.com/fa-ir/دبیرکل-سازمان-ملل-خواهان-حل-مشکل-اردوگاه-اشرف-شد/a-15253836 دویچه وله فارسی]</ref>
مقدمهٔ حمله ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ از روز ۱۴ فروردین با ورود نیروهای عراقی با زرهی و سلاح‌های سنگین به بخش شمالی قرارگاه اشرف شروع شد، نیروهای لشکر ۵ عراق با ۳۰ نفر بر زرهی بی ام پی وان و هاموی وارد اشرف شدند، ساکنین اشرف به این امر اعتراض کردند، و در مقابل زرهی‌های نیروهای عراقی ایستادند، اصطکاک بین ساکنین و نیروهای عراقی ادامه داشت تا پنج‌شنبه شب ۱۸ فروردین ۱۳۹۰ نیروهای بیشتری از طرف دولت عراق در شمال اشرف مستقر شده و ساعت ۴ و ۴۵ دقیقه صبح جمعه ۱۹ فروردین حمله گسترده از طرف نیروهای‌ عراقی آغاز شد که منجر به یک قتل‌عام شد. تصاویری که از این حمله توسط مجاهدین به رسانه‌ها مخابره شد حاکی از این است که مجاهدین با دست خالی جلوی زرهی‌های مقاومت می‌کردند. این درگیری ۶ ساعت ادامه پیدا کرد، در مجموع ۳۶ نفر از مجاهدین با ضرب گلوله یا با زیر گرفتن توسط خودروی هاموی جان باختند و ۳۵۰ نفر مجروح شدند، همچنین ۶ نفر توسط نیروهای عراقی دستگیر شدند.
[[پرونده:حمله 19 فروردین به کمپ اشرف.JPG|alt=حمله ۱۹ فروردین به کمپ اشرف محل استقرار اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران |بندانگشتی|430x430پیکسل|حمله ۱۹ فروردین به کمپ اشرف]]
طاهر بومدرا در این زمینه می‌گوید:<blockquote>بعدازظهر ۷ آوریل، ستونهای نیروهای عراقی از جمله تعدادی خودروهای مهندسی به اشرف وارد شدند. همان شب به من اطلاعاتی رسید که نیروهای آمریکایی که از قرارگاه عملیاتی وارهورس به قرارگاه عملیاتی گریزلی برای مأموریت نظارت آمده بودند اشرف را ترک کرده و این همراه با جابجایی غیرمعمول ارتش عراق در اطراف کمپ و حضور تعدادی از افسران ارشد عراقی منجمله ژنرال علی غیدان، فرمانده نیروی زمینی ارتش عراق، ژنرال طارق العزاوی فرمانده عملیات دیالی و افسر دیگری با نام ژنرال ضیا فرمانده لشکر ۵ همه در اشرف، باعث شده‌بود که ساکنان آژیر خطر را به صدا در بیاورند.<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۷۲</ref></blockquote>روایت صحنه از زبان طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی <blockquote>در ساعت ۴ و ۴۵ دقیقه بامداد جمعه ۸ آوریل (۱۹ فروردین ۱۳۹۰)، بهزاد دوباره روی خط آمد. این بار او بمن گفت حمله آغاز شده‌است. ارتش عراق به داخل کمپ وارد شده بود و از یکان پیاده مکانیزه، مهندسی، نیروهای واکنش سریع و نیروهای ضد شورش استفاده می‌کرد. چند دقیقه بعد، تلفن زنگ زد و خبر رسید که دو تن از ساکنان کشته شده‌اند. تا ساعت ۵ بامداد، تعداد تلفات به ۱۲ کشته و تعداد بی‌شماری مجروح رسیده‌بود. ساعت ۷ صبح گزارش شد که تعداد کشته‌ها به ۱۶ نفر رسیده‌است. از آنجایی که ملکرت نماینده ویژه دبیرکل در خارج عراق بود، به معاون وی اسکوراتس بعنوان افسر برگزیده برای پایان دادن به خشونت  تلفن زدم. توافق کردیم که قدم مهم این است به خانه مشاور امنیت ملی فالح‌فیاض برویم. تماس با مقامات عراقی در روزهای معمول یک چالش بود چه رسد به صبح جمعه، تا وقتی که به خانه او برسیم ساعت ۹ صبح شده‌بود و تعداد کشته‌ها به ۲۲ نفر رسیده بود. ما از او خواستیم که اگر می‌خواهد زندگی افراد و تصویر ارتش عراق و در حقیقت تصویر ارائه شده از کشور را نجات دهد حمله را فوراً متوقف نماید. حمله به افراد حفاظت‌شده غیر مسلح توسط گردانهای امنیتی عراق غیرقابل قبول بود. واکنش فالح‌فیاض این بود شما در معرض شایعات دروغین محض قرار گرفته‌اید. من تلفن همراه خود را بیرون آورده و از او خواستم تا خودش با افراد در صحنه صحبت کند و خودش بشنود چه اتفاقی دارد می‌افتد. در عوض او تلفن خودش را زد. من حدس زدم او به معاونان خود حقی و صادق زنگ زد. فالح‌فیاض سپس تأکید کرد هیچ اتفاقی نیفتاده‌است فقط چند حادثه کوچک بوده که در آن سه تن از ساکنان خودشان را زیر چند خودرو انداخته‌اند. این سه تن به بیمارستان بعقوبه برده شده‌اند. من از او درخواست اجازه دیدار از اشرف در همان روز را کردم. مشاور امنیت ملی، فالح‌فیاض، درخواستم را با این بهانه به من برگرداند که دیدار هفتگی من روز چهارشنبه انجام شده و دیدار دیگری در همان هفته نیاز نیست.<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۷۳</ref></blockquote><blockquote>دادگاه سراسری اسپانیا در حکم ۲۰ تیرماه (۱۱ ژوییه ۲۰۱۱) شکایت علیه آمران و عاملان قتل‌عام [https://www.mojahedin.org/ '''مجاهدان'''] اشرف در روز ۱۹ فروردین را، که ۳۶ شهید و ۳۵۰ مجروح بر جای گذاشت، پذیرفت. طبق این حکم، مالکی نخست‌وزیر عراق، به مجرد کنار رفتن از مقام نخست‌وزیری و سلب مصونیت قضایی، به طور اتوماتیک به دادگاه احضار می‌شود. سپهبد غیدان، فرمانده نیروی زمینی ارتش عراق؛ که به دستور مالکی فرماندهی عملیات قتل‌ عام در اشرف را در روز ۱۹ فروردین بر عهده داشت، سرهنگ جنایتکار، عبداللطیف‌العنابی، فرمانده گردان سرکوبگر در اشرف؛ و نیز سرگرد جاسم‌التمیمی، برای روز ۱۱ مهر (۳ اکتبر ۲۰۱۱) به دادگاه احضار شده‌اند. طبق فیلم‌ها و اسناد موجود، تمیمی همان جنایتکاری است که در قتل‌عام ۱۹ فروردین شخصاً با تیراندازی مستقیم، شماری از ساکنان اشرف را هدف قرار داد و به قتل رساند. دادگاه همچنین از آقای اد ملکرت نماینده ویژه دبیرکل ملل متحد در عراق و آقای استراون استیونسون رئیس هیئت رابطه با عراق در پارلمان اروپا، دعوت کرد در دادگاه شهادت بدهند.<ref>[https://www.iranncr.org/سال-هزار-و-سیصد-و-نود/2634-حکم-دادگاه-اسپانیا-علیه-مالکی-و-احضار-سه-تن-از-جنایتکاران-به-خاطر-قتل-عام-۱۹فروردین-در-اشرف.html دبیرخانه شورای ملی مقاومت] ۲۳ تیر ۱۳۹۰ (۱۴ ژوییه۲۰۱۱)</ref><ref>وبسایت [https://www.maryam-rajavi.com/item/maryam-rajavi-spanish-court-ruling-2 مریم رجوی]</ref></blockquote>بعد از این حمله موجی از محکومیت‌های بین‌المللی به راه افتاد، از جمله روز ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۱ دبیر کل سازمان ملل در جلسه شورای امنیت از درگیری‌های خشونت‌آمیز اخیر در «اردوگاه اشرف» انتقاد کرد. بان کی‌مون خاطرنشان کرد که تحقیقات دربارهٔ درگیری‌های خونین ماه آوریل در «کمپ اشرف» پیشرفتی نداشته‌است.<ref>وبسایت [http://www.dw.com/fa-ir/دبیرکل-سازمان-ملل-خواهان-حل-مشکل-اردوگاه-اشرف-شد/a-15253836 دویچه وله فارسی]</ref>


== انتقال از اشرف به لیبرتی ==
== انتقال از اشرف به لیبرتی ==
خط ۷۴۴: خط ۷۵۰:
همچنین این کمپ به دفعات مورد حمله موشکی قرار گرفت که منجر به کشته و زخمی شدن تعداد قابل توجهی از ساکنان شد.
همچنین این کمپ به دفعات مورد حمله موشکی قرار گرفت که منجر به کشته و زخمی شدن تعداد قابل توجهی از ساکنان شد.


=== قتل‌عام ده شهریور ۱۳۹۲ ===
=== [[قتل عام ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ اشرف|قتل‌عام ده شهریور ۱۳۹۲ در اشرف]] ===
[[پرونده:جانباختگان ده شریور قتل عام اشرف.jpg|alt=جانباختگان ده شهریور قتل‌عام ساکنان اشرف از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران|بندانگشتی|جانباختگان ده شهریور قتل‌عام اشرف]]
[[پرونده:جانباختگان ده شریور قتل عام اشرف.jpg|alt=جانباختگان ده شهریور قتل‌عام ساکنان اشرف از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران|بندانگشتی|جانباختگان ده شهریور قتل‌عام اشرف]]
هنگام جابجایی اعضاء سازمان مجاهدین خلق ایران از اشرف به لیبرتی تحت فشار حکومت ایران از طرف دولت عراق به آنها اجازه انتقال یا فروش امواشان داده نشد. نهایتاً بر اساس یک یادداشت تفاهم ۱۰۰ نفر از ساکنان در قرارگاه اشرف برای حفاظت اموال ساکنان اشرف تا تعیین تکلیف نهایی در اشرف ماندند و یونامی و دولت عراق تعهد دادند که از آنها حفاظت نمایند.
هنگام جابجایی اعضاء سازمان مجاهدین خلق ایران از اشرف به لیبرتی تحت فشار حکومت ایران از طرف دولت عراق به آنها اجازه انتقال یا فروش امواشان داده نشد. نهایتاً بر اساس یک یادداشت تفاهم ۱۰۰ نفر از ساکنان در قرارگاه اشرف برای حفاظت اموال ساکنان اشرف تا تعیین تکلیف نهایی در اشرف ماندند و یونامی و دولت عراق تعهد دادند که از آنها حفاظت نمایند.


با وجود تمامی تعهدات سحرگاه ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ اول سپتامبر ۲۰۱۳ تعداد زیادی نیروی عراقی با یونیفرم رسمی ارتش عراق با تجهیزات کامل و سلاح‌های مجهز به صدا خفه‌کن، از چند نقطه وارد اشرف شدند، و دریک اعدام فراقضایی ۵۲ نفر از صد نفر باقی مانده ساکنین در کمپ اشرف را کشته، اسیر کرده و سپس با دست بسته تیرخلاص زدند. آنها همچنین وارد بیمارستان اشرف شده و افرادی را بر روی تخت بیمارستان قتل‌ عام نمودند. علاوه بر آن ۷ نفر از جمله ۶ زن را به گروگان گرفتند که هنوز از سرنوشت آنان اطلاعی در دست نیست. اسامی افراد کشته‌شده در حادثه ۱۰ شهریور اشرف عبارت است از زهره قائمی، گیتی گیوه‌چیان، میترا باقرزاده، ژیلا طلوع، فاطمه کامیاب، مریم حسینی، مهدی فتح‌الله‌نژاد، احمد بوستانی، محمدرضا وشاق، محمد گرجی، علی فیض شبگاهی، نبی سیف، علی اصغر قدیری، حمید باطبی، میرحسین مدنی، علیرضا پورمحمد، علیرضا خوشنویس، علی اصغر مکانیک، سیدعلی سید احمدی، مجید فردی شیویاری، شجاع‌الدین متولی جلالی، محمد جعفرزاده، محمودرضا صفوی، اردشیر شریفیان، کورش سعیدی، قباد سعیدپور، شاهرخ اوحدی، فریبرز شیخ‌الاسلام، ابراهیم اسدی، غلامعباس گرمابی، ناصر سرابی، بیژن میرزایی، رحمت بلوک نخجیری، ابوالقاسم رضوانی، سیدعلی اصغر عمادی چاشمی، محمدعلی محمودی، حسین سلطانی بابوکانی، حسین مام رسولی، عبدالحلیم (عظیم) نارویی، سعید نورسی، حمید صابری لیف شاگردی، شهرام یاسری، سیروس فتحی مغانجوقی، ناصر کرمانیان، امیرحسین افضل‌نیا، رحمان منانی، حسن غلامپور توبیجاری، حسن جباری، یاسر حاجیان، ناصر حبشی، امیرمسعود نظری، سعید اخوان هاشمی».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/news/136117/حماسه-۱۰شهریور-در-اشرف سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
با وجود تمامی تعهدات سحرگاه ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ اول سپتامبر ۲۰۱۳ تعداد زیادی نیروی عراقی با یونیفرم رسمی ارتش عراق با تجهیزات کامل و سلاح‌های مجهز به صدا خفه‌کن، از چند نقطه وارد اشرف شدند، و دریک اعدام فراقضایی ۵۲ نفر از صد نفر باقی مانده ساکنین در کمپ اشرف را کشته، اسیر کرده و سپس با دست بسته تیرخلاص زدند. آنها همچنین وارد بیمارستان اشرف شده و افرادی را بر روی تخت بیمارستان قتل‌ عام نمودند. علاوه بر آن ۷ نفر از جمله ۶ زن را به گروگان گرفتند که هنوز از سرنوشت آنان اطلاعی در دست نیست. اسامی افراد کشته‌شده در حادثه ۱۰ شهریور اشرف عبارت است از:
 
# زهره قائمی
# گیتی گیوه‌چیان
# میترا باقرزاده
# ژیلا طلوع
# فاطمه کامیاب
# مریم حسینی
# مهدی فتح‌الله‌نژاد
# احمد بوستانی
# محمدرضا وشاق
# محمد گرجی
# علی فیض شبگاهی
# نبی سیف
# علی اصغر قدیری
# حمید باطبی
# میرحسین مدنی
# علیرضا پورمحمد
# علیرضا خوشنویس
# علی اصغر مکانیک
# سیدعلی سید احمدی
# مجید فردی شیویاری
# شجاع‌الدین متولی جلالی
# محمد جعفرزاده
# محمودرضا صفوی
# اردشیر شریفیان
# کورش سعیدی
# قباد سعیدپور
# شاهرخ اوحدی
# فریبرز شیخ‌الاسلام
# ابراهیم اسدی
# غلامعباس گرمابی
# ناصر سرابی
# بیژن میرزایی
# رحمت بلوک نخجیری
# ابوالقاسم رضوانی
# سیدعلی اصغر عمادی چاشمی
# محمدعلی محمودی
# حسین سلطانی بابوکانی
# حسین مام رسولی
# عبدالحلیم (عظیم) نارویی
# سعید نورسی
# حمید صابری لیف شاگردی
# شهرام یاسری
# سیروس فتحی مغانجوقی
# ناصر کرمانیان
# امیرحسین افضل‌نیا
# رحمان منانی
# حسن غلامپور توبیجاری
# حسن جباری
# یاسر حاجیان
# ناصر حبشی
# امیرمسعود نظری
# سعید اخوان هاشمی <ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/news/136117/حماسه-۱۰شهریور-در-اشرف سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
[[پرونده:بیمارستان اشرف.JPG|alt=بیمارستان اشرف- قتل‌عام ده شهریور از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران|بندانگشتی|بیمارستان اشرف- قتل‌عام ده شهریور]]
[[پرونده:بیمارستان اشرف.JPG|alt=بیمارستان اشرف- قتل‌عام ده شهریور از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران|بندانگشتی|بیمارستان اشرف- قتل‌عام ده شهریور]]
۴۲ نفر دیگر که از این حمله جان سالم بدر برده بودند ۱۰ روز بعد به کمپ لیبرتی منتقل شدند.
۴۲ نفر دیگر که از این حمله جان سالم به‌در برده بودند ۱۰ روز بعد به کمپ لیبرتی منتقل شدند.


این انتقال طبق طرح مشترک یونامی و سفارت آمریکا برای انتقال آخرین گروه از ساکنان ا شرف به لیبرتی به تاریخ ۵ سپتامبر ۲۰۱۳ دولت عراق کلیه اموال اشرف را حفاظت و ضمانت خواهد کرد و به ساکنان اجازه فروش اموالشان در هر زمانی را خواهد داد. روز بعد (۶ سپتامبر) خانم الیزابت جونز معاون وقت وزیر خارجه آمریکا در امور خاور نزدیک در نامه به خانم رجوی نوشت در صورت موافقت ساکنان با طرح فوق سازمان ملل به فراهم کردن حفاظت از اموال در اشرف از طریق به‌کارگیری یک شرکت حفاظتی محلی مورد اعتماد کمک خواهد نمود. سفارت آمریکا تمامی‌ توان خود را برای حمایت از این تلاش‌ها به‌کار خواهد بست.<ref name=":0">ماده ۸۱ بیانیه سی و ششمین سالگرد تأسیس [https://www.hambastegimeli.com/70899- شورای ملی مقاومت ایران]</ref> البته در عمل تمامی اموال ساکنان اشرف، توسط نیروهای عراقی به سرقت رفت، شورای ملی مقاومت در این زمینه بارها و بارها با صدور اطلاعیه‌هایی نسبت به غارت اموال ساکنان اشرف اعتراض کرد.
این انتقال طبق طرح مشترک یونامی و سفارت آمریکا برای انتقال آخرین گروه از ساکنان ا شرف به لیبرتی به تاریخ ۵ سپتامبر ۲۰۱۳ دولت عراق کلیه اموال اشرف را حفاظت و ضمانت خواهد کرد و به ساکنان اجازه فروش اموالشان در هر زمانی را خواهد داد. روز بعد (۶ سپتامبر) خانم الیزابت جونز معاون وقت وزیر خارجه آمریکا در امور خاور نزدیک در نامه به خانم رجوی نوشت در صورت موافقت ساکنان با طرح فوق سازمان ملل به فراهم کردن حفاظت از اموال در اشرف از طریق به‌کارگیری یک شرکت حفاظتی محلی مورد اعتماد کمک خواهد نمود. سفارت آمریکا تمامی‌ توان خود را برای حمایت از این تلاش‌ها به‌کار خواهد بست.<ref name=":0">ماده ۸۱ بیانیه سی و ششمین سالگرد تأسیس [https://www.hambastegimeli.com/70899- شورای ملی مقاومت ایران]</ref> البته در عمل تمامی اموال ساکنان اشرف، توسط نیروهای عراقی به سرقت رفت، شورای ملی مقاومت در این زمینه بارها و بارها با صدور اطلاعیه‌هایی نسبت به غارت اموال ساکنان اشرف اعتراض کرد.
خط ۷۷۵: خط ۸۳۴:




در بیانیه کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت در این باره آمده‌است:<blockquote>«هدف خامنه‌ای، نه خروج زنان و مردان مجاهد از عراق، بلکه منحصراً نابود کردن یا به تسلیم واداشتن آنهاست». به همین خاطر «مقاومت ایران در یک‌سال گذشته به‌طور گسترده و فشرده تلاش‌های خود را در ارتباط با لیبرتی بر روی دو مؤلفه متمرکز کرده بود: انتقال مجاهدین از لیبرتی به خارج از عراق، و تأمین حفاظت آنها تا زمانی که در عراق هستند».<ref>[https://iranncr.org/کمیسیون-امنیت-و-ضد-تروریسم/408-کمیسیون-امنیت-و-ضدتروریسم-شکست-طرحهای-تروریستی-و-حمله-موشکی-رژیم-به-لیبرتی-پشیمانی-آخوندهای-حاکم-از-انتقال-مجاهدین-به-خارج-از-عراق.html کمیسیون امنیت و ضدتروریسم  شورای ملی مقاومت] ۱۹شهریور۱۳۹۵ (۹سپتامبر۲۰۱۶)</ref></blockquote>نهایتاً پس از تلاش‌های بین‌المللی مریم رجوی و کار با کمیساریای عالی پناهندگان و دولت آمریکا، پس از ملاقاتی که بین رهبران مجاهدین با سالی بریشا نخست وزیر وقت آلبانی انجام شد، این کشور پذیرفت که ساکنین اشرف را به عنوان پناهنده بپذیرد.
در بیانیه کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت در این باره آمده‌است:<blockquote>«هدف خامنه‌ای، نه خروج زنان و مردان مجاهد از عراق، بلکه منحصراً نابود کردن یا به تسلیم واداشتن آنهاست.» به همین خاطر «مقاومت ایران در یک‌سال گذشته به‌طور گسترده و فشرده تلاش‌های خود را در ارتباط با لیبرتی بر روی دو مؤلفه متمرکز کرده بود: انتقال مجاهدین از لیبرتی به خارج از عراق، و تأمین حفاظت آنها تا زمانی که در عراق هستند.»<ref>[https://iranncr.org/کمیسیون-امنیت-و-ضد-تروریسم/408-کمیسیون-امنیت-و-ضدتروریسم-شکست-طرحهای-تروریستی-و-حمله-موشکی-رژیم-به-لیبرتی-پشیمانی-آخوندهای-حاکم-از-انتقال-مجاهدین-به-خارج-از-عراق.html کمیسیون امنیت و ضدتروریسم  شورای ملی مقاومت] ۱۹شهریور۱۳۹۵ (۹سپتامبر۲۰۱۶)</ref></blockquote>نهایتاً پس از تلاش‌های بین‌المللی مریم رجوی و کار با کمیساریای عالی پناهندگان و دولت آمریکا، پس از ملاقاتی که بین رهبران مجاهدین با سالی بریشا نخست وزیر وقت آلبانی انجام شد، این کشور پذیرفت که ساکنین اشرف را به عنوان پناهنده بپذیرد.


از نیمه بهمن ۱۳۹۴ تا ۱۹ شهریور ۱۳۹۵ طی تقریباً ۷ ماه ساکنان زندان لیبرتی طی ۵۳ نوبت پرواز به خارج عراق و عمدتاً به آلبانی منتقل شدند. این پیروزی بزرگی برای مجاهدین بود و این انتقال را «هجرت بزرگ»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/news/204889/انتقال-موفقیت-آمیز-مجاهدین-از-لیبرتی-به-آلبانی-(هجرت-بزرگ) سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> نامیدند.
از نیمه بهمن ۱۳۹۴ تا ۱۹ شهریور ۱۳۹۵ طی تقریباً ۷ ماه ساکنان زندان لیبرتی طی ۵۳ نوبت پرواز به خارج عراق و عمدتاً به آلبانی منتقل شدند. این پیروزی بزرگی برای مجاهدین بود و این انتقال را «هجرت بزرگ»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/news/204889/انتقال-موفقیت-آمیز-مجاهدین-از-لیبرتی-به-آلبانی-(هجرت-بزرگ) سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> نامیدند.
خط ۷۸۱: خط ۸۴۰:
دولت ایران نارضایتی خود را از خروج اعضای مجاهدین در عراق را بارها به اطلاع طرف عراقی رسانده بود،
دولت ایران نارضایتی خود را از خروج اعضای مجاهدین در عراق را بارها به اطلاع طرف عراقی رسانده بود،


کمیسیون امنیت و ضد تروریسم شورای ملی مقاومت در این باره نوشت:<blockquote>«در جریان سفر مشاور امنیت ملی عراق به تهران در اوایل شهریور، پاسدار شمخانی دبیر شورایعالی امنیت آخوندها و همچنین سرکردگان اطلاعات و نیروی قدس در مورد بر باد رفتن سرمایه‌گذاری ۱۴ساله روی برگه‌های دستگیری انترپل و احکام ساختگی دستگیری با مُهر قضاییه عراق، به او هشدار دادند و از او به جدّ خواستند همکاریهای لازم را برای شلیک موشک به لیبرتی به‌عمل آورد و مهمتر از آن، جلوی خروج ۶۰نفر را بگیرد و آنها را دستگیر و به رژیم تحویل بدهد».<ref>[https://iranncr.org/کمیسیون-امنیت-و-ضد-تروریسم/408-کمیسیون-امنیت-و-ضدتروریسم-شکست-طرحهای-تروریستی-و-حمله-موشکی-رژیم-به-لیبرتی-پشیمانی-آخوندهای-حاکم-از-انتقال-مجاهدین-به-خارج-از-عراق.html کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران] ۱۹شهریور۱۳۹۵ (۹سپتامبر۲۰۱۶)</ref></blockquote>همچنین دولت ایران از این که برای خروج اعضای سازمان مجاهدین از عراق فشار آورده بود ابراز پشیمانی کرد.<blockquote>«یکی از سرکردگان رژیم در این باره خاطرنشان کرد: سیاست اولیه ما استقبال از خروج منافقین از عراق بود اما حالا خیلی‌ها پشیمان هستند، چون سازمان توانست همه آنها را خارج کند و هیچ‌کدام از کارهای ما برای نابود کردن آنها در عراق و یا دستگیری سران آنها به جایی نرسید. آنها حتی همه مدارکشان را با خودشان بردند و نگذاشتند حتی یک برگ هم به‌دست ما بیفتد. ما وقتی دیدیم خروج منافقین از عراق متوقف نخواهد شد، از ایرج مسجدی (سفیر ایران در عراق) و تیم قدس در عراق خواستیم تا برنامه ترور کادر رهبری مجاهدین را در عراق در دستور کار قرار بدهند».<ref>[https://iranncr.org/کمیسیون-امنیت-و-ضد-تروریسم/408-کمیسیون-امنیت-و-ضدتروریسم-شکست-طرحهای-تروریستی-و-حمله-موشکی-رژیم-به-لیبرتی-پشیمانی-آخوندهای-حاکم-از-انتقال-مجاهدین-به-خارج-از-عراق.html کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران] ۱۹شهریور۱۳۹۵ (۹سپتامبر۲۰۱۶)</ref></blockquote>اما مجاهدین توانستند به سلامت و بدون هیچ حادثه یا خونریزی عراق را ترک کنند. مجاهدین این انتقال را «'''[https://www.mojahedin.org/news/204889/انتقال-موفقیت-آمیز-مجاهدین-از-لیبرتی-به-آلبانی-(هجرت-بزرگ) هجرت بزرگ]'''» و آغاز فاز تهاجم می‌نامند. آنها استراتژی خود را برای سرنگونی آخوندها هم اکنون استراتژی هزار اشرف و کانون‌های شورشی اعلام نمودند.
کمیسیون امنیت و ضد تروریسم شورای ملی مقاومت در این باره نوشت:<blockquote>«در جریان سفر مشاور امنیت ملی عراق به تهران در اوایل شهریور، پاسدار شمخانی دبیر شورایعالی امنیت آخوندها و همچنین سرکردگان اطلاعات و نیروی قدس در مورد بر باد رفتن سرمایه‌گذاری ۱۴ساله روی برگه‌های دستگیری انترپل و احکام ساختگی دستگیری با مُهر قضاییه عراق، به او هشدار دادند و از او به جدّ خواستند همکاریهای لازم را برای شلیک موشک به لیبرتی به‌عمل آورد و مهمتر از آن، جلوی خروج ۶۰نفر را بگیرد و آنها را دستگیر و به رژیم تحویل بدهد.»<ref>[https://iranncr.org/کمیسیون-امنیت-و-ضد-تروریسم/408-کمیسیون-امنیت-و-ضدتروریسم-شکست-طرحهای-تروریستی-و-حمله-موشکی-رژیم-به-لیبرتی-پشیمانی-آخوندهای-حاکم-از-انتقال-مجاهدین-به-خارج-از-عراق.html کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران] ۱۹شهریور۱۳۹۵ (۹سپتامبر۲۰۱۶)</ref></blockquote>همچنین دولت ایران از این که برای خروج اعضای سازمان مجاهدین از عراق فشار آورده بود ابراز پشیمانی کرد.<blockquote>«یکی از سرکردگان رژیم در این باره خاطرنشان کرد: سیاست اولیه ما استقبال از خروج منافقین از عراق بود اما حالا خیلی‌ها پشیمان هستند، چون سازمان توانست همه آنها را خارج کند و هیچ‌کدام از کارهای ما برای نابود کردن آنها در عراق و یا دستگیری سران آنها به جایی نرسید. آنها حتی همه مدارکشان را با خودشان بردند و نگذاشتند حتی یک برگ هم به‌دست ما بیفتد. ما وقتی دیدیم خروج منافقین از عراق متوقف نخواهد شد، از ایرج مسجدی (سفیر ایران در عراق) و تیم قدس در عراق خواستیم تا برنامه ترور کادر رهبری مجاهدین را در عراق در دستور کار قرار بدهند.»<ref>[https://iranncr.org/کمیسیون-امنیت-و-ضد-تروریسم/408-کمیسیون-امنیت-و-ضدتروریسم-شکست-طرحهای-تروریستی-و-حمله-موشکی-رژیم-به-لیبرتی-پشیمانی-آخوندهای-حاکم-از-انتقال-مجاهدین-به-خارج-از-عراق.html کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران] ۱۹شهریور۱۳۹۵ (۹سپتامبر۲۰۱۶)</ref></blockquote>اما مجاهدین توانستند به‌سلامت و بدون هیچ حادثه یا خونریزی عراق را ترک کنند. مجاهدین این انتقال را «'''[[انتقال اعضای سازمان مجاهدین خلق به آلبانی|هجرت بزرگ]]'''» و آغاز فاز تهاجم نامیده‌اند. آن‌ها استراتژی خود را برای سرنگونی آخوندها هم اکنون استراتژی هزار اشرف و [[کانون‌های شورشی]] اعلام نمودند.
 
در مراسم گردهمایی ایرانیان در روز شنبه ۱۰ تیرماه ۱۳۹۶–۱ ژوئیه ۲۰۱۷- اعضای مجاهدین مستقر در آلبانی در این برنامه از طریق تله‌کنفرانس شرکت کردند، چند نفر از فرماندهان و مسؤلان بالای سازمان مجاهدین خلق ایران و فرماندهان ارتش آزادیبخش در این مراسم با ایرانیان شرکت کننده در گردهمایی پاریس سخن گفتند.


صدیقه حسینی مسؤل اول پیشین سازمان مجاهدین خلق ایران گفت:<blockquote>«ما برای جان بدر بردن به این‌جا نیامده‌ایم، ما برای جنگ صدبرابر علیه نظام جهل و جور و آخوندی اینجا هستیم ما با پشتوانه مسیر طی شده، و با چشم‌اندازهای بسیار روشن، مصمم‌تر از همیشه پرتوان و پرتلاش برای تحقق آزادی مردم ایران دمی از پای نخواهیم نشست و به آن متعهد هستیم. دشمن ضد بشر و خونریز باید بداند که از نبرد بی‌امانمان برای سرنگونی خلاص نخواهد شد.»<ref>سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران - ۱۰ تیرماه ۱۳۹۶</ref></blockquote>سازمان مجاهدین خلق ایران پس از پایان موفقیت‌آمیز عملیات انتقال، اقدام به ساخت یک پایگاه جدید در آلبانی کرد.
در مراسم گردهمایی ایرانیان در روز شنبه ۱۰ تیرماه ۱۳۹۶ (برابر ۱ ژوئیه ۲۰۱۷ میلادی) اعضای مجاهدین مستقر در آلبانی در این برنامه از طریق تله‌کنفرانس شرکت کردند. چند تن از فرماندهان و مسؤلان بالای سازمان مجاهدین خلق ایران و فرماندهان ارتش آزادیبخش در این مراسم با ایرانیان شرکت کننده در گردهمایی پاریس سخن گفتند. از جمله صدیقه حسینی مسؤل اول پیشین سازمان مجاهدین خلق ایران گفت:<blockquote>«ما برای جان به‌در بردن به این‌جا نیامده‌ایم، ما برای جنگ صدبرابر علیه نظام جهل و جور و آخوندی اینجا هستیم ما با پشتوانه مسیر طی شده، و با چشم‌اندازهای بسیار روشن، مصمم‌تر از همیشه، پرتوان و پرتلاش برای تحقق آزادی مردم ایران دمی از پای نخواهیم نشست و به آن متعهد هستیم. دشمن ضد بشر و خونریز باید بداند که از نبرد بی‌امانمان برای سرنگونی خلاص نخواهد شد.»<ref>سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران - ۱۰ تیرماه ۱۳۹۶</ref></blockquote>سازمان مجاهدین خلق ایران پس از پایان موفقیت‌آمیز عملیات انتقال، اقدام به ساخت یک پایگاه جدید در آلبانی کرد.


[[اشرف ۳|اشرف ۳ پایگاه جدید سازمان مجاهدین خلق در آلبانی]] است. این پایگاه در میان تپه‌ها و کوه‌های شمال غربی تیرانا پایتخت آلبانی و در نزدیکی شهر بندری دورس قرار دارد. ساختن اشرف ۳ از اواخر سال ۲۰۱۷ میلادی (۱۳۹۶ خورشیدی) آغاز شد و با سرعتی غیرقابل پیش بینی به پایان رسید. زمین‌های اشرف ۳ پیش از آغاز ساخت و ساز پوشیده از درخت‌زارها و مراتع بود و از ابتدا توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق و با همکاری شرکت‌های تخصصی ساخته شد.
[[اشرف ۳|اشرف ۳ پایگاه جدید سازمان مجاهدین خلق در آلبانی]] است. این پایگاه در میان تپه‌ها و کوه‌های شمال غربی تیرانا پایتخت آلبانی و در نزدیکی شهر بندری دورس قرار دارد. ساختن اشرف ۳ از اواخر سال ۲۰۱۷ میلادی (۱۳۹۶ خورشیدی) آغاز شد و با سرعتی غیرقابل پیش بینی به پایان رسید. زمین‌های اشرف ۳ پیش از آغاز ساخت و ساز پوشیده از درخت‌زارها و مراتع بود و توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق و با همکاری شرکت‌های تخصصی ساخته و عملا به یک شهر کوچک تبدیل شد.


== پانویس ==
== پانویس ==
۴۸۰

ویرایش