بحرانهای بینالمللی جمهوری اسلامی ایران: تفاوت میان نسخهها
Alireza k h (بحث | مشارکتها) (انتشار مقاله) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۶:۵۳
بحرانهای بینالمللی جمهوری اسلامی ایران، مجموعهای از چالشهای فزاینده در دهههای اخیر است که موجودیت آن را به مخاطره انداخته است. این بحرانها، که ریشه در سیاستهای ایدئولوژیک و ماجراجویانهی رژیم دارند، از انزوای دیپلماتیک و تحریمهای فلجکننده تا فروپاشی شبکهی نیروهای نیابتی در خاورمیانه، بحران هستهای، و فشارهای جهانی به دلیل نقض حقوق بشر را دربرمیگیرند. تحریمهای اقتصادی، بهویژه از سوی ایالات متحده آمریکا، اقتصاد ایران را به ورطهی فروپاشی کشانده و تورم، بیکاری، و فقر را تشدید کرده است. سقوط رژیم بشار اسد در سوریه، تضعیف حزبالله لبنان، وضعیت بغرنج حماس و حوثیهای یمن، و به حاشیه رانده شدن حشدالشعبی در عراق، عمق استراتژیک رژیم را از بین برده و نفوذ منطقهای آن را به شدت کاهش داده است. برنامهی هستهای ایران، که به دلیل پنهانکاری و عدم همکاری با نهادهای بینالمللی به بنبست رسیده، به تشدید تحریمها و تهدیدات نظامی منجر شده است. نقض گستردهی حقوق بشر، از جمله سرکوب اعتراضات داخلی و اعدامهای گسترده، واکنشهای تند جامعهی جهانی را برانگیخته و رژیم را در معرض تحقیقات بینالمللی قرار داده است. این بحرانها، که به دلیل سوءمدیریت و اولویت دادن به ولایت فقیه و بنیادگرایی دینی بر منافع ملی تشدید شدهاند، رژیم را به سوی بیثباتی و فروپاشی سوق دادهاند. مقالهی حاضر با بررسی این چالشها در چهار حوزهی اصلی—انزوای دیپلماتیک، فروپاشی نیروهای نیابتی، بحران هستهای، و نقض حقوق بشر—به بررسی ناعلاجی رژیم در برابر این فشارها میپردازد.[۱][۲][۳][۴]
مقدمه
جمهوری اسلامی ایران از بدو تأسیس در سال ۱۳۵۷ با چالشهای بینالمللی متعددی مواجه بوده است که ریشه در تئوری ولایت فقیه و ایدئولوژی بنیادگرایانه و سیاستهای جنگافروزانه و تروریستی آن دارد. این رژیم، با شعار صدور انقلاب، صلح جهانی را در مخاطره قرار داده است.. در سالهای اخیر، تنشهای ناشی از این رویکرد در خاورمیانه و جهان به سطحی بیسابقه رسیده و رژیم را به آستانهی فروپاشی سوق داده است. فروپاشی شبکهی نیروهای نیابتی رژیم، از جمله سقوط بشار اسد در سوریه و تضعیف گروههایی مانند حزبالله و حماس، عمق استراتژیک رژیم را از بین برده و نفوذ آن در خاورمیانه را کاهش داده است. برنامهی هستهای ایران، که به دلیل عدم شفافیت و نقض تعهدات بینالمللی به بنبست رسیده، به افزایش فشارهای جهانی و تهدیدات نظامی منجر شده است. علاوه بر این، نقض گستردهی حقوق بشر، از جمله سرکوب اعتراضات مردمی و اعدامهای گسترده، رژیم را در معرض انتقادات شدید و اقدامات حقوقی بینالمللی قرار داده است.[۵][۶][۷][۸]
بحرانهای داخلی
نظام جمهوری اسلامی ایران، با بحرانهای بسیاری در داخل کشور مواجه است که تا کنون ناعلاجی آن اثبات شده است. برخی از این بحرانها عبارتند از:
- بحران مشروعیت جمهوری اسلامی ایران
- بحران انرژی در ایران
- بحران برق در ایران
- بحران فقر در ایران
- بحران مسکن در ایران
- بحران بیکاری در ایران
- بحران اعتیاد در ایران
- بحران آب در ایران
- بحران مهاجرت در ایران
- بحران زیستمحیطی
- بحران سلامت و روان
- بحران اعتراضات اجتماعی
- بحران حجاب زنان
- بحران سیاسی داخلی
- بحران مالی و اقتصادی
- بحران آموزش
- بحران بودجه
و همچنین بحرانهای دیگر. برخی از این بحرانها به صورت مستقل در دانشنامهی ایران پدیا موجود است.
بحرانهای بینالمللی
جمهوری اسلامی در صحنهی بینالمللی با بحران و چالشهای عدیدهای مواجه است که به ۴ بحران عمده و اساسی بهطور خلاصه اشاره میشود.
انزوای دیپلماتیک و تحریمها
جمهوری اسلامی ایران در دهههای اخیر خود در انزوای دیپلماتیک عمیقی فرو رفته است. این انزوا، که ریشه در بنیادگرایی دینی و اقدامات تروریستی رژیم و نیز اصرار بر غنیسازی سطح بالای اورانیوم با هدف تولید بمب اتمی دارد، با تحریمهای گستردهی بینالمللی تشدید شده و اقتصاد ایران را به ورطهی فروپاشی کشانده است.[۵]
اولویت دادن به پروژههای بنیادگرایانه بر توسعهی اقتصادی، اثرات تحریمهای بینالمللی را تشدید کرده است.[۴] انزوای دیپلماتیک رژیم، با قطع روابط با بسیاری از کشورهای غربی و کاهش همکاری با نهادهای بینالمللی مانند سازمان ملل، توانایی رژیم برای جذب سرمایهگذاری خارجی را از بین برده است.[۱] این وضعیت، همراه با فساد گستردهی داخلی، اقتصاد ایران را به یک سیستم شکننده و وابسته به منابع محدود تبدیل کرده است.
همچنین تحریمهای ثانویه -که شرکتهای خارجی را از تجارت با ایران منع میکنند- زنجیرهی تأمین کالاهای اساسی را مختل کرده و به افزایش قیمتها و کمبود مواد غذایی و دارو منجر شده است.[۲]
فروپاشی نیروهای نیابتی
شبکهی نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی، که بهعنوان ابزار اصلی نفوذ منطقهای رژیم عمل میکرد، در سالهای اخیر به دلیل شکستهای استراتژیک و فشارهای بینالمللی در حال فروپاشی است. سقوط رژیم بشار اسد در سوریه، که عمق استراتژیک رژیم بود، ضربهی بزرگی به محور مقاومت وارد کرده است.[۹] این شکست، توانایی رژیم برای حفظ خطوط تأمین تسلیحاتی به حزبالله لبنان را مختل کرده و نفوذ آن در شامات را به شدت کاهش داده است.
حزبالله لبنان، به دلیل فشارهای نظامی اسرائیل و کاهش حمایت مالی ایران، در موقعیت ضعف بیسابقهای قرار گرفته است.[۷] همچنین وضعیت بغرنج حماس در غزه، به دلیل محاصره و شکست در درگیریهای اخیر، و ناتوانی حوثیهای یمن در حفظ عملیات نظامی علیه ائتلاف عربی، نشاندهندهی افول قدرت نیابتی رژیم است.[۱۰] علاوه بر این، حشدالشعبی در عراق به حاشیه رانده شده و نفوذ جمهوری اسلامی در این کشور به دلیل اعتراضات مردمی و فشارهای سیاسی کاهش یافته است.
سیاست رژیم در سرمایهگذاری سنگین روی نیروهای نیابتی، به جای توسعهی داخلی، منابع مالی ایران را تحلیل برده و نارضایتی عمومی را افزایش داده است.[۸] این شکستها، رژیم ایران را آسیبپذیر کرده و رویای صدور انقلاب را به کابوس تبدیل کرده است.[۶] فروپاشی این شبکه، رژیم را از ابزار اصلی نفوذ خود محروم کرده و شکنندگی استراتژیک آن را نمایان ساخته است.[۲]
بحران هستهای
برنامهی هستهای جمهوری اسلامی یکی از مهمترین عوامل تشدید بحرانهای بینالمللی این رژیم بوده و به دلیل پنهانکاری و عدم همکاری با نهادهای جهانی به بنبست رسیده است. نقض تعهدات ایران در توافق هستهای ۲۰۱۵ (برجام)، بهویژه پس از خروج ایالات متحده در سال ۲۰۱۸، به بازگشت تحریمهای شدید و کاهش همکاریهای بینالمللی منجر شده است.[۵] این تحریمها، که صادرات نفت و دسترسی به سیستمهای مالی جهانی را محدود کردهاند، اقتصاد ایران را فلج کرده و تورم و بیکاری را به سطوح بیسابقهای رسانده است.
همچنین اصرار رژیم بر ادامهی غنیسازی اورانیوم، علیرغم هشدارهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به تهدیدات نظامی از سوی اسرائیل و غرب دامن زده است. هزینههای هنگفت برنامهی هستهای، که با فساد و سوءمدیریت همراه بوده، منابع ملی را تحلیل برده و نارضایتی عمومی را افزایش داده است.[۴] همچنین ناکامی رژیم در مذاکرات احیای برجام، به دلیل پافشاری بر شروط غیرواقعی، فرصتهای دیپلماتیک برای کاهش فشارها را از بین برده است.[۹]
علاوه بر این، کشف سایتهای مخفی هستهای و گزارشهای آژانس دربارهی فعالیتهای غیرمجاز، اعتماد جامعهی جهانی به رژیم را به شدت کاهش داده است.[۲] این وضعیت، همراه با ناتوانی رژیم در ارائهی پاسخهای شفاف، به تشدید انزوای دیپلماتیک و تهدیدات نظامی منجر شده است. بحران هستهای، رژیم ایران را در برابر گزینههای محدودی قرار داده که هیچیک به نفع بقای آن نیست: یا تسلیم در برابر غرب، یا تقابل نظامی با پیامدهای فاجعهبار[۶] این بنبست، شکنندگی استراتژیک رژیم را نمایان ساخته است.
نقض حقوق بشر و فشارهای بینالمللی
نقض گستردهی حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی، از جمله سرکوب اعتراضات مردمی و اعدامهای گسترده، به یکی از بزرگترین بحرانهای بینالمللی این رژیم تبدیل شده است. سرکوب خشونتآمیز اعتراضات سراسری، بهویژه در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱، واکنشهای تند جامعهی جهانی را برانگیخته و رژیم را در معرض تحقیقات بینالمللی قرار داده است.[۳] سازمان ملل متحد و سازمانهای حقوق بشری مانند عفو بینالملل بارها رژیم را به دلیل اعدامهای گسترده و بازداشتهای خودسرانه محکوم کردهاند.
همچنین سرکوب اقلیتهای قومی و مذهبی، مانند کردها و بهائیان، به اتهامات نقض حقوق بشر علیه رژیم شدت بخشیده است.[۷] سیاستهای سرکوبگرانهی رژیم، که برای حفظ قدرت داخلی اعمال میشوند، هزینههای دیپلماتیک سنگینی به دنبال داشته و حمایت بینالمللی از مخالفان رژیم را افزایش داده است.[۸] همچنین صدور احکام اعدام برای معترضان و فعالان سیاسی، به تحریمهای هدفمند علیه مقامات رژیم منجر شده است.[۲] گزارشهای سازمان ملل دربارهی نقض حقوق بشر، از جمله شکنجه و اعدامهای فراقانونی، رژیم را در برابر فشارهای حقوقی و سیاسی قرار داده است.[۱۰] این فشارها، همراه با قطعنامههای سازمان ملل و تحریمهای حقوق بشری، رژیم را بیش از پیش منزوی کرده و مشروعیت آن را در صحنهی جهانی تضعیف کرده است. ناتوانی نظام جمهوری اسلامی در پاسخگویی به این اتهامات، به دلیل ساختار سرکوبگر و غیرشفاف آن، به افزایش نارضایتی داخلی و حمایت جهانی از تغییر رژیم منجر شده است.[۶] این بحران، رژیم را در برابر تهدیدات وجودی داخلی و خارجی قرار داده است.
منابع:
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ بحرانهای جمهوری اسلامی؛ بنبست در سیاست خارجی و فروپاشی اقتصادی - سایت ایران گلوبال
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ابربحران پیش روی خامنهای - سایت ایران اینترنشنال
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ بیثباتی و تغییر رژیم: بزرگترین ترس امروز جمهوری اسلامی - سایت ایندیپندنت
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ کتاب «اقتصاد سیاسی ایران پس از انقلاب» نوشتهی سوزان مالونی
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ نگاهی به ۹۹ بحران جمهوری اسلامی؛ آمریکا و تحریمها در صدر - سایت ایران وایر
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ جمهوری اسلامی در گرداب فروپاشی - سایت کوردستان مدیا
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ جمهوری اسلامی غرق در گرداب بحران های بین المللی - سایت سازمان فدائیان اقلیت
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ کتاب «دموکراسی آیتاللهها» نوشتهی هومان مجد
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ نمود آثار شکست استراتژیک در بحران درونی، منطقهیی و بینالمللی - سایت سازمان مجاهدین خلق ایران
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ بحران استراتژیک به کجا میرود؟ - سازمان مجاهدین خلق ایران