بحرانهای بینالمللی جمهوری اسلامی ایران
بحرانهای بینالمللی جمهوری اسلامی ایران، مجموعهای از چالشهای فزاینده در دهههای اخیر است که موجودیت آن را به مخاطره انداخته است. این بحرانها، که ریشه در سیاستهای ایدئولوژیک و ماجراجویانهی رژیم دارند، از انزوای دیپلماتیک و تحریمهای فلجکننده تا فروپاشی شبکهی نیروهای نیابتی در خاورمیانه، بحران هستهای، و فشارهای جهانی به دلیل نقض حقوق بشر را دربرمیگیرند. تحریمهای اقتصادی، بهویژه از سوی ایالات متحده آمریکا، اقتصاد ایران را به ورطهی فروپاشی کشانده و تورم، بیکاری، و فقر را تشدید کرده است. سقوط رژیم بشار اسد در سوریه، تضعیف حزبالله لبنان، وضعیت بغرنج حماس و حوثیهای یمن، و به حاشیه رانده شدن حشدالشعبی در عراق، عمق استراتژیک رژیم را از بین برده و نفوذ منطقهای آن را به شدت کاهش داده است. برنامهی هستهای ایران، که به دلیل پنهانکاری و عدم همکاری با نهادهای بینالمللی به بنبست رسیده، به تشدید تحریمها و تهدیدات نظامی منجر شده است. نقض گستردهی حقوق بشر، از جمله سرکوب اعتراضات داخلی و اعدامهای گسترده، واکنشهای تند جامعهی جهانی را برانگیخته و رژیم را در معرض تحقیقات بینالمللی قرار داده است. این بحرانها، که به دلیل سوءمدیریت و اولویت دادن به ولایت فقیه و بنیادگرایی دینی بر منافع ملی تشدید شدهاند، رژیم را به سوی بیثباتی و فروپاشی سوق دادهاند. مقالهی حاضر با بررسی این چالشها در چهار حوزهی اصلی—انزوای دیپلماتیک، فروپاشی نیروهای نیابتی، بحران هستهای، و نقض حقوق بشر—به بررسی ناعلاجی رژیم در برابر این فشارها میپردازد.[۱][۲][۳][۴]
مقدمه
جمهوری اسلامی ایران از بدو تأسیس در سال ۱۳۵۷ با چالشهای بینالمللی متعددی مواجه بوده است که ریشه در تئوری ولایت فقیه و ایدئولوژی بنیادگرایانه و سیاستهای جنگافروزانه و تروریستی آن دارد. این رژیم، با شعار صدور انقلاب، صلح جهانی را در مخاطره قرار داده است.. در سالهای اخیر، تنشهای ناشی از این رویکرد در خاورمیانه و جهان به سطحی بیسابقه رسیده و رژیم را به آستانهی فروپاشی سوق داده است. فروپاشی شبکهی نیروهای نیابتی رژیم، از جمله سقوط بشار اسد در سوریه و تضعیف گروههایی مانند حزبالله و حماس، عمق استراتژیک رژیم را از بین برده و نفوذ آن در خاورمیانه را کاهش داده است. برنامهی هستهای ایران، که به دلیل عدم شفافیت و نقض تعهدات بینالمللی به بنبست رسیده، به افزایش فشارهای جهانی و تهدیدات نظامی منجر شده است. علاوه بر این، نقض گستردهی حقوق بشر، از جمله سرکوب اعتراضات مردمی و اعدامهای گسترده، رژیم را در معرض انتقادات شدید و اقدامات حقوقی بینالمللی قرار داده است.[۵][۶][۷][۸]
بحرانهای داخلی
نظام جمهوری اسلامی ایران، با بحرانهای بسیاری در داخل کشور مواجه است که تا کنون ناعلاجی آن اثبات شده است. برخی از این بحرانها عبارتند از:
- بحران مشروعیت جمهوری اسلامی ایران
- بحران انرژی در ایران
- بحران برق در ایران
- بحران فقر در ایران
- بحران مسکن در ایران
- بحران بیکاری در ایران
- بحران اعتیاد در ایران
- بحران آب در ایران
- بحران مهاجرت در ایران
- بحران زیستمحیطی
- بحران سلامت و روان
- بحران اعتراضات اجتماعی
- بحران حجاب زنان
- بحران سیاسی داخلی
- بحران مالی و اقتصادی
- بحران آموزش
- بحران بودجه
و همچنین بحرانهای دیگر. برخی از این بحرانها به صورت مستقل در دانشنامهی ایران پدیا موجود است.
بحرانهای بینالمللی
جمهوری اسلامی در صحنهی بینالمللی با بحران و چالشهای عدیدهای مواجه است که به ۴ بحران عمده و اساسی بهطور خلاصه اشاره میشود.
انزوای دیپلماتیک و تحریمها
جمهوری اسلامی ایران در دهههای اخیر خود در انزوای دیپلماتیک عمیقی فرو رفته است. این انزوا، که ریشه در بنیادگرایی دینی و اقدامات تروریستی رژیم و نیز اصرار بر غنیسازی سطح بالای اورانیوم با هدف تولید بمب اتمی دارد، با تحریمهای گستردهی بینالمللی تشدید شده و اقتصاد ایران را به ورطهی فروپاشی کشانده است.[۵]
اولویت دادن به پروژههای بنیادگرایانه بر توسعهی اقتصادی، اثرات تحریمهای بینالمللی را تشدید کرده است.[۴] انزوای دیپلماتیک رژیم، با قطع روابط با بسیاری از کشورهای غربی و کاهش همکاری با نهادهای بینالمللی مانند سازمان ملل، توانایی رژیم برای جذب سرمایهگذاری خارجی را از بین برده است.[۱] این وضعیت، همراه با فساد گستردهی داخلی، اقتصاد ایران را به یک سیستم شکننده و وابسته به منابع محدود تبدیل کرده است.
همچنین تحریمهای ثانویه -که شرکتهای خارجی را از تجارت با ایران منع میکنند- زنجیرهی تأمین کالاهای اساسی را مختل کرده و به افزایش قیمتها و کمبود مواد غذایی و دارو منجر شده است.[۲]
فروپاشی نیروهای نیابتی
شبکهی نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی، که بهعنوان ابزار اصلی نفوذ منطقهای رژیم عمل میکرد، در سالهای اخیر به دلیل شکستهای استراتژیک و فشارهای بینالمللی در حال فروپاشی است. سقوط رژیم بشار اسد در سوریه، که عمق استراتژیک رژیم بود، ضربهی بزرگی به محور مقاومت وارد کرده است.[۹] این شکست، توانایی رژیم برای حفظ خطوط تأمین تسلیحاتی به حزبالله لبنان را مختل کرده و نفوذ آن در شامات را به شدت کاهش داده است.
حزبالله لبنان، به دلیل فشارهای نظامی اسرائیل و کاهش حمایت مالی ایران، در موقعیت ضعف بیسابقهای قرار گرفته است.[۷] همچنین وضعیت بغرنج حماس در غزه، به دلیل محاصره و شکست در درگیریهای اخیر، و ناتوانی حوثیهای یمن در حفظ عملیات نظامی علیه ائتلاف عربی، نشاندهندهی افول قدرت نیابتی رژیم است.[۱۰] علاوه بر این، حشدالشعبی در عراق به حاشیه رانده شده و نفوذ جمهوری اسلامی در این کشور به دلیل اعتراضات مردمی و فشارهای سیاسی کاهش یافته است.
سیاست رژیم در سرمایهگذاری سنگین روی نیروهای نیابتی، به جای توسعهی داخلی، منابع مالی ایران را تحلیل برده و نارضایتی عمومی را افزایش داده است.[۸] این شکستها، رژیم ایران را آسیبپذیر کرده و رویای صدور انقلاب را به کابوس تبدیل کرده است.[۶] فروپاشی این شبکه، رژیم را از ابزار اصلی نفوذ خود محروم کرده و شکنندگی استراتژیک آن را نمایان ساخته است.[۲]
بحران هستهای
برنامهی هستهای جمهوری اسلامی یکی از مهمترین عوامل تشدید بحرانهای بینالمللی این رژیم بوده و به دلیل پنهانکاری و عدم همکاری با نهادهای جهانی به بنبست رسیده است. نقض تعهدات ایران در توافق هستهای ۲۰۱۵ (برجام)، بهویژه پس از خروج ایالات متحده در سال ۲۰۱۸، به بازگشت تحریمهای شدید و کاهش همکاریهای بینالمللی منجر شده است.[۵] این تحریمها، که صادرات نفت و دسترسی به سیستمهای مالی جهانی را محدود کردهاند، اقتصاد ایران را فلج کرده و تورم و بیکاری را به سطوح بیسابقهای رسانده است.
همچنین اصرار رژیم بر ادامهی غنیسازی اورانیوم، علیرغم هشدارهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به تهدیدات نظامی از سوی اسرائیل و غرب دامن زده است. هزینههای هنگفت برنامهی هستهای، که با فساد و سوءمدیریت همراه بوده، منابع ملی را تحلیل برده و نارضایتی عمومی را افزایش داده است.[۴] همچنین ناکامی رژیم در مذاکرات احیای برجام، به دلیل پافشاری بر شروط غیرواقعی، فرصتهای دیپلماتیک برای کاهش فشارها را از بین برده است.[۹]
علاوه بر این، کشف سایتهای مخفی هستهای و گزارشهای آژانس دربارهی فعالیتهای غیرمجاز، اعتماد جامعهی جهانی به رژیم را به شدت کاهش داده است.[۲] این وضعیت، همراه با ناتوانی رژیم در ارائهی پاسخهای شفاف، به تشدید انزوای دیپلماتیک و تهدیدات نظامی منجر شده است. بحران هستهای، رژیم ایران را در برابر گزینههای محدودی قرار داده که هیچیک به نفع بقای آن نیست: یا تسلیم در برابر غرب، یا تقابل نظامی با پیامدهای فاجعهبار[۶] این بنبست، شکنندگی استراتژیک رژیم را نمایان ساخته است.
نقض حقوق بشر و فشارهای بینالمللی
نقض گستردهی حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی، از جمله سرکوب اعتراضات مردمی و اعدامهای گسترده، به یکی از بزرگترین بحرانهای بینالمللی این رژیم تبدیل شده است. سرکوب خشونتآمیز اعتراضات سراسری، بهویژه در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱، واکنشهای تند جامعهی جهانی را برانگیخته و رژیم را در معرض تحقیقات بینالمللی قرار داده است.[۳] سازمان ملل متحد و سازمانهای حقوق بشری مانند عفو بینالملل بارها رژیم را به دلیل اعدامهای گسترده و بازداشتهای خودسرانه محکوم کردهاند.
همچنین سرکوب اقلیتهای قومی و مذهبی، مانند کردها و بهائیان، به اتهامات نقض حقوق بشر علیه رژیم شدت بخشیده است.[۷] سیاستهای سرکوبگرانهی رژیم، که برای حفظ قدرت داخلی اعمال میشوند، هزینههای دیپلماتیک سنگینی به دنبال داشته و حمایت بینالمللی از مخالفان رژیم را افزایش داده است.[۸] همچنین صدور احکام اعدام برای معترضان و فعالان سیاسی، به تحریمهای هدفمند علیه مقامات رژیم منجر شده است.[۲] گزارشهای سازمان ملل دربارهی نقض حقوق بشر، از جمله شکنجه و اعدامهای فراقانونی، رژیم را در برابر فشارهای حقوقی و سیاسی قرار داده است.[۱۰] این فشارها، همراه با قطعنامههای سازمان ملل و تحریمهای حقوق بشری، رژیم را بیش از پیش منزوی کرده و مشروعیت آن را در صحنهی جهانی تضعیف کرده است. ناتوانی نظام جمهوری اسلامی در پاسخگویی به این اتهامات، به دلیل ساختار سرکوبگر و غیرشفاف آن، به افزایش نارضایتی داخلی و حمایت جهانی از تغییر رژیم منجر شده است.[۶] این بحران، رژیم را در برابر تهدیدات وجودی داخلی و خارجی قرار داده است.
منابع:
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ بحرانهای جمهوری اسلامی؛ بنبست در سیاست خارجی و فروپاشی اقتصادی - سایت ایران گلوبال
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ابربحران پیش روی خامنهای - سایت ایران اینترنشنال
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ بیثباتی و تغییر رژیم: بزرگترین ترس امروز جمهوری اسلامی - سایت ایندیپندنت
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ کتاب «اقتصاد سیاسی ایران پس از انقلاب» نوشتهی سوزان مالونی
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ نگاهی به ۹۹ بحران جمهوری اسلامی؛ آمریکا و تحریمها در صدر - سایت ایران وایر
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ جمهوری اسلامی در گرداب فروپاشی - سایت کوردستان مدیا
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ جمهوری اسلامی غرق در گرداب بحران های بین المللی - سایت سازمان فدائیان اقلیت
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ کتاب «دموکراسی آیتاللهها» نوشتهی هومان مجد
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ نمود آثار شکست استراتژیک در بحران درونی، منطقهیی و بینالمللی - سایت سازمان مجاهدین خلق ایران
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ بحران استراتژیک به کجا میرود؟ - سازمان مجاهدین خلق ایران